سال نوزدهم | پاییز 1394 | 240 صفحه
جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.
در این شماره می خوانید:
1- مقاله ها
-
- نگاهی به روابط فرهنگی ایران و ارمنستان | آنی آزادیان / ترجمه آرمن قازاریان
- آراکل داوریژتسی (تبریزی) | آنوشیک ملکی
- کتیبه های اورارتویی در آذربایجان غربی | بهروز خان محمدی
- گذری کوتاه بر دیروز و امروز ارمنیان فریدن | محمد رافعی
- درگیری ارمنی – تاتاری و کشتارهای ارمنیان باکو (1905 – 1906م) | ایساک یونانسیان
- پاک سازی قومی و کشتار ارمنیان در جمهوری آذربایجان (1988 – 1990م) | ایساک یونانسیان
2- چهره های علمی
- آرگ مگردیچیان،چهره ای ماندگار در عرصه مهندسی ایران | ادوارد هاروتونیان
- آشنایی با هایک میرزایانس،از پیشگامان علم حشره شناسی ایران | آرمیک نیکوقوسیان
3- چهره های هنری
- ماندگاری و کیفیت کلید موفقیت یک گروه کر | گریگور قضاریان
4- چهره های ادبی
- واراند،شاعر ارمنی گوی ایرانی با چهل و پنج سال فعالیت ادبی | ادوارد هاروتونیان/دکتر قوام الدین رضوی زاده/گیتی خوشدل/واراند ترجمه ادوارد هاروتونیان/دکتر کارن خانلری
5- معرفی،نقد و بررسی کتاب
- لُرِتا و شهد نمایش | دکتر طهمورث ساجدی
- سیری در کتاب فرمانروایان شاخ زرین | ادوارد هاروتونیان
6- گزیده رویدادها
- آربی اُوانسیان در نشستی دوستانه با خوانندگان کتاب | آدیس عیسی قلیان
ســرمقــاله
قوم ارمن از همان روز نخست پذیرش مسیحیت به منزلۀ دین رسمی، مذهب مرسلی[1] ارتدکس[[2 را برگزید، آداب زندگی خود را بر آن منطبق ساخت و فرهنگ کهن خود را با آن پیوند زد آنچنان که پس از گذشت سده ها جوامع ارمنی پراکنده در چهار گوشۀ جهان، همچنان دل در گرو این آیین دارند.
از این رو، در طی هفده قرن گذشته تا به امروز همۀ 132 جاثلیق کلیسای مرسلی ارمنیان[3] بر استحکام رابطۀ ناگسستنی مذهب و فرهنگ این قوم تأکید داشته و حامی فرهیختگان ارمنستان و دیاسپورای[4] ارمنی و مشوق همۀ کسانی بوده اند که دستی در فرهنگ ارمن داشته اند. ما نیز در جشن پاییزۀ فرهنگ ارمنیان، با یادآوری نام تنها تنی چند از پرچم داران روحانی فرهنگ ارمن در چارچوب تنگ این سرمقاله، می کوشیم تا هم ادای دینی به هویت مذهبی و شخصیت فرهنگی قوم ارمنی کرده باشیم و هم، این مجال را فرصتی گران بها بیابیم برای تقویت انگیزه های خود در راه نیل به اهداف فرهنگی مان.
بانگرشی بر واقعیت های تاریخی و ویژگی های ملی قوم با فرهنگ ولی محروم از حاکمیت ارمنی[5] شاید ارمنیان را بتوان از جملۀ مردمانی دانست که هم نام «امت» و هم نام «ملت» بر اجتماع آنان قابل اطلاق باشد. این امر صرفاً به خاطر عنصر مشترک فرهنگ در بین آنان است که تار و پود هویت و شخصیت قوم ارمن بر مبنای آن تنیده شده است.
واژۀ«ملت» همواره با عنصر سرزمین پدری و قلمرو جغرافیایی خاص آن همراه بوده و تنها در جوار این قلمرو معنا و مفهوم پیدا کرده و در عرف حقوق داخلی و خارجی به رسمیت شناخته شده است، در حالیکه واژۀ «امت» صرفاً با عناصر عقیدتی و آرمانی پیوند خورده و بدون توجه به مرز سرزمین ها و تفاوت های نژادی، زبانی، ملی و فرهنگی شکل گرفته و هرگونه مرزبندی جغرافیایی را به کناری مینهد. آحاد چنین جامعه ای هم ویژگی های خاص جامعه را اقتباس می کنند، خود را با آن تطبیق می دهند و در قبال آن تعهداتى را بر عهده می گیرند.
«مفهوم فرهنگ» را به سبب گستردگی طیف عناصر تشکیل دهندۀ آن نمی توان به آسانی تعریف کرد. از نظر ادوارد بی. تایلر[6]، مردم شناس بزرگ انگلیسی، فرهنگ ملغمۀ پیچیده اى از تجمیع علوم و دانش ها، اعتقادات، هنرها، افکار و عقاید، صنایع، فنآوری ها،اخلاق، قوانین، عادات، آداب و رسوم و رفتار است که هر عضوی از جامعه آن را از جامعۀ خود اقتباس می کند،خود را با آن تطبیق می دهد و در قبال آن تعهداتى را بر عهده می گیرد.
تعریف دقیق رابطۀ فرهنگ با دین و مذهب از دیگر دغدغه های فکری جامعهشناسان است. اگر فرهنگ را در برگیرندۀ اعتقادات، ارزش ها، اخلاق، رفتارهاى متأثر از این سه و همچنین، آداب و رسوم عرف یک جامعه بدانیم، می توان آن را دربرگیرندۀ باورهاى قلبى دینی و غیر دینى و همچنین رفتارها و آداب و رسوم دینى و غیردینى دانست و دین را جزئی از فرهنگ قلمداد کرد. از سویی دیگر، اگر آداب و رسوم را شالودۀ اصلی فرهنگ و صرفاً ظاهر رفتارها را، بدون در نظر گرفتن پایه هاى اعتقادى آن ،معرف فرهنگ یک جامعه بدانیم، رابطۀ دین با فرهنگ شبیه دو مجموعه اى خواهد بود که تنها در برخی موارد با یکدیگر مشترک هستند، نه دین به طور کامل جزئی از فرهنگ محسوب می شود و نه فرهنگ زیر مجموعه اى از دین به حساب می آید.
در راستای تعریف رابطۀ بین اعتقادات و فرهنگ، شاید با گذشتن از تفسیر دشوار مفهوم دین و به جای آن درک مفهوم ملموس تر مذهب و پذیرش فرهنگ در مقام عاملى که به زندگى مادی و معنوی انسان معنا و جهت مى بخشد، بتوانیم به ساده ترین نتیجۀ ممکن دست یابیمکه همانا انطباق فرهنگ و مذهب است . سهل تر از بررسی رابطۀ مذهب و فرهنگ در ابعاد کلی آن، لمس هدف دار رابطۀ استثنایی بین مذهب و فرهنگ قوم ارمن است که به مناسبت فرا رسیدن پاییز طلایی و جشن سالانۀ فرهنگ ارمنیان در سرمقالۀ این شماره موضوعیت یافته.
قوم ارمن بنا بر وضعیت جغراسیاسی مرز و بوم خود از دیرباز با موضوع دیاسپورای ارمنیان مواجه بوده و گاه نیز آحاد آن به دیگر مذاهب آیین مسیحیت گرویده و در مقاطعی از تاریخ، به تابعیت کشور های دیگر در آمده اند. با این حال، پیشوایان کلیسای ارمنی هیچ گاه تمایزی بین فرزندان فرهیختۀ خود قائل نبوده اند. سرنوشت و سرگذشت فرهیختگان نامداری که نامشان را در ادامه خواهیم آورد به صراحت ازعاملیت موفق فرهنگ دردین و تأثیرات انکار ناپذیر دین در فرهنگ حکایت دارند. ابداع کنندۀ الفبای ارمنی، نخستین مترجم انجیل مقدس به زبان ارمنی و آغازگر جنبش روشنگریارمنیان؛ پدر موسیقی اصیل ارمن؛ پدر تاریخ قوم ارمن؛ و عارف، شاعر و نغمه سرای سنتی ارمن چهار شخصیتی بوده اند که دو عامل مذهب و فرهنگ در ذهن آنان بر یکدیگر منطبق بوده و هریک سرچشمه در دیگری داشته است.
حروف الفبای زبان ارمنی شانزدهقرن پیش به همت مسروپ ماشتوتس مقدس[7] و همراه ویجاثلیق ساهاکپارتِو[8]، دو تن از روحانیان فرهیخته و میهن پرست کلیسای مرسلی، در برهه ای از زمان ابداع شد که ارمنستان از نظر سیاسی میان دو کشور قدرتمند آن زمان، یعنی ایران و روم ،تقسیم شده بود و ارزش های ملی، قومی و فرهنگی ساکنان آن در آستانۀ ویرانی و نابودی قرار داشت. با ابداع حروف الفبا جنبش عظیمی در فرهنگ ارمنیان آغاز شد و کتاب های مقدس عهد عتیق و عهد جدید و دیگر متون دینی، علمی و فلسفی به زبان ارمنی ترجمه شد تا قرن پنجم میلادی به سدۀ طلایی فرهنگ ارمنی شهرت یابد و مسروپ ماشتوتس، به پاس خدمات خود، در زمرۀ قدیسان کلیسای ارمنی جای گرفت تا اولین رابطۀ فرهنگ و مذهب در هویت ارمنیان به منصۀ ظهور رسد.
موسیقی ارمنی نیز مدیون نوابغ روحانی خود است. سوقومون سوقومونیان [9]،ملقب به نام مذهبی کومیتاس،[10] که از21 سالگی در دیر اجمیادزین[11] به جمع دانش آموختگان کلیسا پیوسته بود، به تشویق پیشوای دینی ارمنیان و با تکیه بر استعداد ذاتی خود مابقی عمر را در کسوت روحانیت به تعالی موسیقی ارمنی اختصاص داد. خدمات بی بدیل کومیتاس به موسیقی سنتی ارمنی و شاراکان ها[12] یا موسیقی مذهبی ارمنی نام وی را به بخشی جدا ناشدنی از ارکان کلیسای مرسلی ارمنی و فرهنگ ارمنی پیوند زد.
موسس خورناتسی،[13] دین پژوه، فیلسوف و تاریخ نگار و یکی از شاگردان مسروپ ماشتوتس و خلیفه ساهاکپارتِو، که بخش مهمی از دوران جوانی و تحصیلش را در خارج از مرزهای ارمنستان سپری کرده بود، به دلیل خدماتش در نگارش تاریخ قدیم ارمنیان و ترجمۀ ادبیات دنیای مسیحیت، صرفاً ،به استناد خدمات فرهنگی اش از سوی جاثلیق گیود[14]، پیشوای کلیسای مرسلی زمان خود، به مقام قداستدست یافت. اثر سه جلدی تاریخ ارمنیان خورناتسی حاوی جزئیات ارزشمند و کم نظیری از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قوم ارمن و همسایگان ارمنستان از 2492 قبل از میلاد مسیح تا 438م است. ارمنیان موسس خورناتسی را هرودوت[15] خود می دانند.
ترانه های سایات نووا،[16] شاعر صوفی مسلک و نغمه سرای ارمنی، ریشه در ترکیب هویت ادبی دو قوم ارمنی و گرجی ساکن قفقاز دارد. ارمنیان سایات نووا را ،که همسرش او را پدر استپانوس خطاب می کرد، به دلیل همت و دانش تجربی او در بازسازی تفکر آریایی قوم ارمن ارج می نهند. سایات نووا از47 سالگی دنیای موسیقی را وداع گفت و به دنیای روحانیان مسیحی پناه برد. او در دیر هاقباد درشمال ارمنستان و همچنین، به هنگام اقامت در بندر انزلی به رونویسی قطعاتی از انجیل مقدس و فغان نامۀ گرگوار، اثر عرفانی و جاودانۀ گریگور نارکاتسی،[17] از قدیسان ارمنی، پرداخت. امروزه پس از گذشت سه قرن از روزگار سایات نووا، کمتر ارمنی ای را می توان یافت که یاد او و عرفان شاعرانۀ او را در قلب خود جای نداده باشد. سالگرد فرهنگ ارمنیان، یاد فرهیختگانی که بهار فرهنگ را به امت و ملت ارمنی تقدیم کردند و یاد 132 پیشوای کلیسای مرسلی ارمنی را گرامی می داریم.
پینوشتها:
1-کلیسای مرسلی) حواریون) در 301 م بر اساس رساله های دو تن از حواریون حضرت مسیح، که برای تبلیغ مسیحیت به ارمنستان آمده بودند، شکل گرفت.
2-بنیادگرا
3-پس از گریگور روشنگر، اولین جاثلیق کلیسای مرسلی ارمنی (302 – 325م)، در طی هفده قرن تا رهبریت جاثلیق گارگین دوم (1999م ـ تاکنون)، یکصد و سی پیشوای دیگر، به تسلسل، رهبری کلیسای ارمنی را بر عهده داشته اند.
4- Diaspora
برگرفته از زبان یونانی به معنا پراکندگی. ارمنیان بنا به دلایل جغراسیاسی از گذشته های دور در چهار گوشۀ جهان پراکنده بوده اند.
5-ارمنستان در قرن یازدهم میلادی استقلال خود را ازدست داد و برای قرنها تحت فرمان قدرت های بلا منازع منطقه اداره می شد. در حال حاضر، 25 سال است که این کشور به استقلال دست یافته.
6-Edward B. Tylor
7- Saint Mesrop Mashtots (361 – 440)
8- Saint Sahak Partev (354 -439)
پنجمین خلیفۀ کلیسای مرسلی ارمنی.
9- Soghomon Soghomonian
10- Komitas
سوقومون در1894 م در25سالگی به رسم کلیسای مرسلی ارمنی نام مذهبی مستعار کومیتاس را بر خود نهاد تا در زمرۀ روحانیان کلیسا قرار گیرد.
11-مقر خلیفه گری کلیسای مرسلی ارمنیان جهان که در 303 م در ارمنستان تأسیس شد.
12-موسیقی مذهبی کلیسای مرسلی ارمنی در قرون وسطا که بر اساس محتوای انجیل ها سروده شده است.
13- Movses Khorenatsi (410 – 490)
تاریخ نگار ارمنی.
14- Gyut (461 – 471)
15- Herodotus (484 – 425 BC)
نخستین تاریخ نگار یونان باستان.
16- Sayat Nova (1722 – 1795)
هاروتین یا آروتین سایادیان ملقب به سایات نووا.
17- Grigor Narekatsi
وی بزرگ ترین و سرشناس ترین نمایندۀ ادبیات عرفانی ـ مذهبی این دوران است که در کنار آثار مذهبی متعدد اثر معروف فغان نامه یا به زبان عامیانه نارِک را آفرید، اثری که طی سده های متمادی کتاب محبوب و مقدس ارمنیان بوده است. براساس یادداشت پایان کتاب فغان نامه تاریخ نگارش آن بین سال های 1000 تا 1003 میلادی است.