سال نوزدهم | زمستان 1394 | 316 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

سرمقاله [1]

امروزه جمعیتی انبوه از مهاجران ارمنی در فرا سوی مرزهای ارمنستان و در نقاط گوناگون جهان سکونت دارند. براساس‏ گزارش  هایی که ‏در ارتباط با تمرکز جمعیتی ارمنیان و یا مهاجرنشین های ارمنی موجود است، سرزمین های دور و نزدیک ‏بی شماری محل سکونت این مهاجران ‏بوده  اند.‏

‏ مهاجرت ارمنیان روایتی کهن دارد. اوضاع نامناسب اقتصادی و سیاسی از مهم ترین عواملی بوده که کوچ های پیاپی ‏این قوم را در پی داشته. ‏بسیاری از مورخان بر این باورند که مهاجران ارمنی از بدو ترک میهن همواره قصد بازگشت به ‏وطن را داشته  اند اما گاهی مجبور شده  اند تا سده  های متمادی و حتی برخی تا به امروز در دیگر سرزمین  ها سکنا گزینند.‏

مهاجران ارمنی پس از استقرار در منزلگاه های جدید، با تکیه بر قریحۀ فطری خویش، ساختارهای اجتماعی، مذهبی و ‏اقتصادی ‏خاص خود را بنا نهادند و در چهارچوب ارزش  ها و سنت های ملی و قومی شان و بی شک متأثر از رویدادها، ‏حکومت ها و تغییر و ‏تحولات سرزمین محل سکونتشان به حیات خود ادامه داده  اند.‏

وسعت جغرافیایی، پراکندگی جمعیتی و بازتاب های اقتصادی، فرهنگی و هنری این سرزمین ها در زندگی ارمنیان ‏ساکن در آنها، مهاجرنشین های ارمنی را به یکی از مهم ترین مباحث تاریخ قوم ارمنی ‏تبدیل و مورخان بسیاری را به مطالعه و ‏بررسی جنبه  های گوناگون ساختار این مهاجرنشینان علاقه  مند کرده است.‏

در این بین، مهاجرنشین های ارمنی درایران، از زمان شکل گیری، به لحاظ بنیادهای مذهبی و اجتماعی و تبادلات و ‏تأثیرات اقتصادی و گاه سیاسی و نیز به سبب گوناگونی فرهنگی و تفاوت در نمودهای هنری چهره ای متفاوت و بی  همتا از ‏خود به یادگار نهادند آنچنان که در تاریخ مهاجرنشین های این قوم ‏جایگاهی ویژه دارند و درمجموعۀ مباحث تاریخی از ‏اولویت مطالعاتی و پژوهشی برخوردارند. ‏

اگرچه مهاجرنشین های ارمنی در ایران از کانون  های مهم فن کتابت ارمنی[2] بوده اند و آثار مکتوب فراوانی متعلق به ‏جریان های فرهنگی و برخاسته از اندیشۀ مؤلفان آنها برجای مانده لیکن بنا به دلایلی نامعلوم شمار مورخان و منابع ‏مکتوبی که به گذشتۀ ‏تاریخ این مهاجرنشین  ها پرداخته باشند اندک است و دربارۀ چگونگی مهاجرت ها و سکونت ارمنیان ‏در ایران در فاصلۀ سدۀ یازدهم تا پانزدهم میلادی اثر مکتوبی در دست نیست. ‏از این رو، اطلاعات ما در مورد ‏مهاجرنشین  های ارمنی در ایران در سده  های مورد بحث، یا بر آمده از متون خطی متعددی است ‏که بیشتر آنها اسناد و ‏مدارک ثبت شده در کلیساهاست و یا مبتنی بر برداشت هایی از نوشته  های سیاحان و مسافرانی است که از ایران عبور ‏کرده  اند و طی سفر خودزمانی را در مناطق ارمنی  نشین به سر برده  اند.‏

‏ البته، شماری از مورخان ارمنی سده های یاد شده مانند آریستاکس لاستیورتسی،[3] گیراگوس گاندزاگتسی،[4] توما ‏متزوپاتسی[5] و برخی دیگر در ‏روایت  های تاریخی خود به مهاجرت  های ارمنیان به ایران اشاره هایی داشته اند اما نوشته های ‏آنها بیشتر کنکاشی دربارۀ علل این ‏مهاجرت ها بوده و در مورد چگونگی سکونت مهاجران در ایران و وضعیت اجتماعی، ‏اقتصادی و سیاسی مهاجرنشین های ارمنی سخنی به میان نیاورده  ‏اند.‏

از نیمۀ نخست سدۀ هفدهم میلادی و هم زمان با مهاجرت ها و واقعۀ کوچاندن ارمنیان به ایران در دورۀ شاه عباس ‏اول (996ـ 1038ق) تاریخ نگاری مهاجرنشین های ‏ارمنی در ایران وارد مرحلۀ نوینی شد و مورخان بی شماری، که آراکل ‏داوریژتسی[6] پیشرو آنان بود، آثار مکتوب فراوانی دربارۀ کلیات تاریخ این ‏مهاجرنشین ها و جزئیات رویدادها و ساختارهای ‏اجتماعی و مذهبی موجود در آنها و نیز، نمادهای فرهنگی و آثار هنری بر آمده از ذهنیت هنرمندان ساکن ‏در آنها پدید ‏آوردند. با این حال کامل ترین آثار مکتوب به قلم تاریخ  نگاران متأخر و شرق شناسانی چون هراچیا آچاریان و ‏آرشاک ‏آلبویاجیان نگاشته شده اند، که چندین دهه از زندگانی خود را صرف سفر و بازدید از برخی از مهاجرنشین های ارمنی و تحقیق و ‏گردآوری اطلاعات و مدارک ‏گوناگون ‏و در نهایت ثبت دیده ها و درج اطلاعات استخراج شده از اسناد و متون موجود ‏کرده اند.‏

همراه با منابع ارمنی نقش مورخان فارسی زبان، به ویژه تاریخ  نگاران دورۀ اسلامی را نیز باید برجسته و مهم شمرد. ‏اگرچه مورخانی که ‏وقایع ‏و رویدادهای مربوط به حکومت  های ایرانی را در طی سده  های متمادی به ثبت رسانده  اند به طور ‏جداگانه به مهاجر نشین  های ارمنی و حیات اجتماعی و اقتصادی ‏آنها نپرداخته اند، گزارش  هایی که دربارۀ ارمنیان ثبت ‏کرده اند و تفسیرهای گاه به گاهشان می  تواند به شناخت بیشتر طبقات اجتماعی، وضعیت سیاسی، پایگاه اقتصادی و سطح ‏فرهنگی ساکنان ارمنی یاری رساند. ‏

با در نظر گرفتن اهمیت مهاجرنشین های ارمنی در ذیل کلیات تاریخ این قوم و با استناد به رسالت فصلنامۀ پیمان، که ‏بازگویی اشتراکات دو قوم ارمنی ‏و ایرانی را سرلوحۀ مطالعات علمی خود قرار داده، بر آن شدیم تا شمارۀ حاضر را به ‏تاریخ مهاجرنشین های ارمنی در این سرزمین اختصاص دهیم. ‏هدف این پژوهش علمی افزون بر شرح گوشه هایی از حیات ‏ارمنیان ساکن در ایران و شناسایی سکونتگاه ها، پراکندگی جغرافیایی و بیان ‏گذشتۀ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنان، ‏توصیف تأثیراتی است که رویدادهای گوناگون این سرزمین بر ساکنان ارمنی آن داشته. ‏

شورای سردبیری و نویسندگان پیمان کوشیده  اند تا در راستای این هدف، با بهره  گیری از اسناد و منابع موجود ‏پژوهش  هایی را در قالب مقالات تاریخی ارائه دهند.‏

در جهت نیل به این مقصود دلایلی چون گستردگی مطالب، پراکندگی و تعدد مهاجرنشین های ارمنی، نبود امکانات لازم ‏برای دستیابی به منابع ‏مکتوب و ضرورت پرداختن به پژوهش  های میدانی اسباب همکاری جمعی از فرهیختگان را در دیگر ‏نقاط سرزمین عزیزمان فراهم آورد و جناب آقای ‏دکتر علی مختاری و همسر گرامی ایشان، خانم دکتر سمانه مختاری ‏در مشهد؛ خانم نایری شاهمورادیان در تبریز؛ و نیز خانم دکتر مقدی خدابخشیان، خانم زویا خاچاطور، و آقای نیکید ‏میرزایانس ‏در اصفهان؛ نویسندگانی بوده اند که تحقیقات و نوشته  هایشان در پرباری و بالا بردن سطح علمی شمارۀ حاضر نقش ‏درخوری داشته ‏است. ‏

همچنین سپاسی ویژه داریم از آقای توما گالستانیان، مدیر روابط عمومی خلیفه  گری ارامنۀ اصفهان و ‏‏جنوب ایران، که در روند تهیۀ برخی از اسناد مهم و تصاویر، با اخلاص و درایت علمی فراوان، ما را یاری رساندند. نیز، مراتب ‏تشکر خود را ‏از همکاری صمیمانۀ آقایان دکتر علی ططری، مدیر اسناد و کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ سهراب یکه ‏زارع، مدیر بخش نسخ خطی کتابخانۀ ‏مجلس شورای اسلامی؛ محمد رضا سحاب، مدیر عامل و رئیس هیئت مدیرۀ موسسۀ ‏جغرافیایی سحاب؛ و سمبات مساعدی، نوۀ برادر هوهانس ‏خان ماسحیان (مساعدالسلطنه) ابراز می کنیم.‏

موسسۀ آلیک نیز، که همچون گذشته در ارائۀ موجودیت بایگانی خود به دست اندرکاران پیمان دریغ نورزید، از جملۀ مراکزی بود که در جهت ارتقای ‏سطح علمی این مجموعه ما را همراهی ‏کرد.‏

فصلنامۀ پیمان سعی داشته تا شمارۀ حاضر افزون بر اینکه بخش هایی از اشتراکات ارمنیان و ایرانیان را آشکار ‏می سازد به مجموعه ای ‏متشکل از اطلاعات و ارزش های تاریخی کافی تبدیل شود تا در تکمیل مطالعات پژوهشگرانی که در ‏جهت شناسایی گذشتۀ این قوم تحقیقاتی به انجام ‏می  رسانند در جایگاه منبعی مستند، مفید واقع شود.  ‏

پی‌نوشت‌ها:

1-سرمقالۀ این شماره به قلم خانم آرپی مانوکیان نگاشته شده است.‏

2-منظور رونویسی از کتب و تزیین صفحات آنهاست.  

3- Aristakes Lastivertsi

4- Giragos Gandzaketsi

5- tovma Metzopatsi

6- Arakel Davrijetsi