سال نوزدهم | زمستان 1394 | 316 صفحه
جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.
در این شماره می خوانید:
1- مقاله ها
-
- مهاجرت نشین های ارمنی در ایران | آرپی مانوکیان
- دیراستپانوس مقدس در گذر زمان | دکتر هوهانس حق نظریان / ترجمه ادوارد هاروتونیان
- چند کلیسای ارمنی ایران در یک نگاه | شاهن هوسپیان
- آوانس خان ماسحیان (مساعد السلطنه)،سیاستمدار تسبیح گردان ارمنی | رافی آراکلیانس
- مختصری بر تاریخچه مدارس ارمنیان تبریز | نایری شاهمورادیان
- تاریخچه بنیان گذاری دبیرستان مرکزی،خلیفه گری ارامنه آذربایجان | ترجمه آرا اوانسیان
- معماری خانه های تاریخی ارمنیان جلفای نواصفهان | دکتر مقدی خدابخشیان
- پوشاک ارمنیان چند منطقه ایران | زویا خاچاطور
- نگاهی به حضور ارمنیان در مشهد و نقش اقتصادی فرهنگی آنان | دکتر علی مختاری / دکتر سمانه مختاری
- خاندان امیریان یا امیر (خان) یانس | نیکید میرزایانس
2- با خوانندگان
سرمقاله [1]
امروزه جمعیتی انبوه از مهاجران ارمنی در فرا سوی مرزهای ارمنستان و در نقاط گوناگون جهان سکونت دارند. براساس گزارش هایی که در ارتباط با تمرکز جمعیتی ارمنیان و یا مهاجرنشین های ارمنی موجود است، سرزمین های دور و نزدیک بی شماری محل سکونت این مهاجران بوده اند.
مهاجرت ارمنیان روایتی کهن دارد. اوضاع نامناسب اقتصادی و سیاسی از مهم ترین عواملی بوده که کوچ های پیاپی این قوم را در پی داشته. بسیاری از مورخان بر این باورند که مهاجران ارمنی از بدو ترک میهن همواره قصد بازگشت به وطن را داشته اند اما گاهی مجبور شده اند تا سده های متمادی و حتی برخی تا به امروز در دیگر سرزمین ها سکنا گزینند.
مهاجران ارمنی پس از استقرار در منزلگاه های جدید، با تکیه بر قریحۀ فطری خویش، ساختارهای اجتماعی، مذهبی و اقتصادی خاص خود را بنا نهادند و در چهارچوب ارزش ها و سنت های ملی و قومی شان و بی شک متأثر از رویدادها، حکومت ها و تغییر و تحولات سرزمین محل سکونتشان به حیات خود ادامه داده اند.
وسعت جغرافیایی، پراکندگی جمعیتی و بازتاب های اقتصادی، فرهنگی و هنری این سرزمین ها در زندگی ارمنیان ساکن در آنها، مهاجرنشین های ارمنی را به یکی از مهم ترین مباحث تاریخ قوم ارمنی تبدیل و مورخان بسیاری را به مطالعه و بررسی جنبه های گوناگون ساختار این مهاجرنشینان علاقه مند کرده است.
در این بین، مهاجرنشین های ارمنی درایران، از زمان شکل گیری، به لحاظ بنیادهای مذهبی و اجتماعی و تبادلات و تأثیرات اقتصادی و گاه سیاسی و نیز به سبب گوناگونی فرهنگی و تفاوت در نمودهای هنری چهره ای متفاوت و بی همتا از خود به یادگار نهادند آنچنان که در تاریخ مهاجرنشین های این قوم جایگاهی ویژه دارند و درمجموعۀ مباحث تاریخی از اولویت مطالعاتی و پژوهشی برخوردارند.
اگرچه مهاجرنشین های ارمنی در ایران از کانون های مهم فن کتابت ارمنی[2] بوده اند و آثار مکتوب فراوانی متعلق به جریان های فرهنگی و برخاسته از اندیشۀ مؤلفان آنها برجای مانده لیکن بنا به دلایلی نامعلوم شمار مورخان و منابع مکتوبی که به گذشتۀ تاریخ این مهاجرنشین ها پرداخته باشند اندک است و دربارۀ چگونگی مهاجرت ها و سکونت ارمنیان در ایران در فاصلۀ سدۀ یازدهم تا پانزدهم میلادی اثر مکتوبی در دست نیست. از این رو، اطلاعات ما در مورد مهاجرنشین های ارمنی در ایران در سده های مورد بحث، یا بر آمده از متون خطی متعددی است که بیشتر آنها اسناد و مدارک ثبت شده در کلیساهاست و یا مبتنی بر برداشت هایی از نوشته های سیاحان و مسافرانی است که از ایران عبور کرده اند و طی سفر خودزمانی را در مناطق ارمنی نشین به سر برده اند.
البته، شماری از مورخان ارمنی سده های یاد شده مانند آریستاکس لاستیورتسی،[3] گیراگوس گاندزاگتسی،[4] توما متزوپاتسی[5] و برخی دیگر در روایت های تاریخی خود به مهاجرت های ارمنیان به ایران اشاره هایی داشته اند اما نوشته های آنها بیشتر کنکاشی دربارۀ علل این مهاجرت ها بوده و در مورد چگونگی سکونت مهاجران در ایران و وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مهاجرنشین های ارمنی سخنی به میان نیاورده اند.
از نیمۀ نخست سدۀ هفدهم میلادی و هم زمان با مهاجرت ها و واقعۀ کوچاندن ارمنیان به ایران در دورۀ شاه عباس اول (996ـ 1038ق) تاریخ نگاری مهاجرنشین های ارمنی در ایران وارد مرحلۀ نوینی شد و مورخان بی شماری، که آراکل داوریژتسی[6] پیشرو آنان بود، آثار مکتوب فراوانی دربارۀ کلیات تاریخ این مهاجرنشین ها و جزئیات رویدادها و ساختارهای اجتماعی و مذهبی موجود در آنها و نیز، نمادهای فرهنگی و آثار هنری بر آمده از ذهنیت هنرمندان ساکن در آنها پدید آوردند. با این حال کامل ترین آثار مکتوب به قلم تاریخ نگاران متأخر و شرق شناسانی چون هراچیا آچاریان و آرشاک آلبویاجیان نگاشته شده اند، که چندین دهه از زندگانی خود را صرف سفر و بازدید از برخی از مهاجرنشین های ارمنی و تحقیق و گردآوری اطلاعات و مدارک گوناگون و در نهایت ثبت دیده ها و درج اطلاعات استخراج شده از اسناد و متون موجود کرده اند.
همراه با منابع ارمنی نقش مورخان فارسی زبان، به ویژه تاریخ نگاران دورۀ اسلامی را نیز باید برجسته و مهم شمرد. اگرچه مورخانی که وقایع و رویدادهای مربوط به حکومت های ایرانی را در طی سده های متمادی به ثبت رسانده اند به طور جداگانه به مهاجر نشین های ارمنی و حیات اجتماعی و اقتصادی آنها نپرداخته اند، گزارش هایی که دربارۀ ارمنیان ثبت کرده اند و تفسیرهای گاه به گاهشان می تواند به شناخت بیشتر طبقات اجتماعی، وضعیت سیاسی، پایگاه اقتصادی و سطح فرهنگی ساکنان ارمنی یاری رساند.
با در نظر گرفتن اهمیت مهاجرنشین های ارمنی در ذیل کلیات تاریخ این قوم و با استناد به رسالت فصلنامۀ پیمان، که بازگویی اشتراکات دو قوم ارمنی و ایرانی را سرلوحۀ مطالعات علمی خود قرار داده، بر آن شدیم تا شمارۀ حاضر را به تاریخ مهاجرنشین های ارمنی در این سرزمین اختصاص دهیم. هدف این پژوهش علمی افزون بر شرح گوشه هایی از حیات ارمنیان ساکن در ایران و شناسایی سکونتگاه ها، پراکندگی جغرافیایی و بیان گذشتۀ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنان، توصیف تأثیراتی است که رویدادهای گوناگون این سرزمین بر ساکنان ارمنی آن داشته.
شورای سردبیری و نویسندگان پیمان کوشیده اند تا در راستای این هدف، با بهره گیری از اسناد و منابع موجود پژوهش هایی را در قالب مقالات تاریخی ارائه دهند.
در جهت نیل به این مقصود دلایلی چون گستردگی مطالب، پراکندگی و تعدد مهاجرنشین های ارمنی، نبود امکانات لازم برای دستیابی به منابع مکتوب و ضرورت پرداختن به پژوهش های میدانی اسباب همکاری جمعی از فرهیختگان را در دیگر نقاط سرزمین عزیزمان فراهم آورد و جناب آقای دکتر علی مختاری و همسر گرامی ایشان، خانم دکتر سمانه مختاری در مشهد؛ خانم نایری شاهمورادیان در تبریز؛ و نیز خانم دکتر مقدی خدابخشیان، خانم زویا خاچاطور، و آقای نیکید میرزایانس در اصفهان؛ نویسندگانی بوده اند که تحقیقات و نوشته هایشان در پرباری و بالا بردن سطح علمی شمارۀ حاضر نقش درخوری داشته است.
همچنین سپاسی ویژه داریم از آقای توما گالستانیان، مدیر روابط عمومی خلیفه گری ارامنۀ اصفهان و جنوب ایران، که در روند تهیۀ برخی از اسناد مهم و تصاویر، با اخلاص و درایت علمی فراوان، ما را یاری رساندند. نیز، مراتب تشکر خود را از همکاری صمیمانۀ آقایان دکتر علی ططری، مدیر اسناد و کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ سهراب یکه زارع، مدیر بخش نسخ خطی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ محمد رضا سحاب، مدیر عامل و رئیس هیئت مدیرۀ موسسۀ جغرافیایی سحاب؛ و سمبات مساعدی، نوۀ برادر هوهانس خان ماسحیان (مساعدالسلطنه) ابراز می کنیم.
موسسۀ آلیک نیز، که همچون گذشته در ارائۀ موجودیت بایگانی خود به دست اندرکاران پیمان دریغ نورزید، از جملۀ مراکزی بود که در جهت ارتقای سطح علمی این مجموعه ما را همراهی کرد.
فصلنامۀ پیمان سعی داشته تا شمارۀ حاضر افزون بر اینکه بخش هایی از اشتراکات ارمنیان و ایرانیان را آشکار می سازد به مجموعه ای متشکل از اطلاعات و ارزش های تاریخی کافی تبدیل شود تا در تکمیل مطالعات پژوهشگرانی که در جهت شناسایی گذشتۀ این قوم تحقیقاتی به انجام می رسانند در جایگاه منبعی مستند، مفید واقع شود.
پینوشتها:
1-سرمقالۀ این شماره به قلم خانم آرپی مانوکیان نگاشته شده است.
2-منظور رونویسی از کتب و تزیین صفحات آنهاست.
3- Aristakes Lastivertsi
4- Giragos Gandzaketsi
5- tovma Metzopatsi
6- Arakel Davrijetsi