نویسنده: بهروز خانمحمدی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79

دربارۀ نویسنده

بهروز خـان محـمدی

بهروز خـان محـمدی در 1358 خورشیدی در خانواده ای  متـدین در شهرستان ارومیـه چشم به جهان گشود. تحصیلات ‏ابتدایـی و متـوسطه را در مدارس 13 آبـان و آیـت الله طالقانـی ‏ارومیـه به پایـان بـرد. در 1377 خـورشیدی برای تحـصیل در مقطـع ‏کارشناسی رشتـۀ باستان شناسی وارد دانـشگاه تهران شـد و در ‏‏1384 خورشیدی، با درجۀ عالی به اخذ درجۀ کارشناسی ارشد ‏از همین دانشگاه نائل آمد. وی به دلیل ‏علاقۀ شخصی و همچنین وجود کلیساهای متعدد تاریخی دراستان آذربایجان ‏غربی و شهرستان ارومیه و به منظور معرفی و تجزیه و تحلیل ‏جزئیات معماری آنها موضوع پایان نامۀخود را بر محور باستان شناسی کلیسا‏[1] به طور عام و باستان شناسی ‏کلیساهای شهرستان ارومیه به طور خاص قرار داده. خان محمدی پس از پایان خدمت مقدس سربازی در 1387خورشیدی به استخدام سازمان میراث فرهنگی، ‏صنایع دستی و گردشگری درآمد و تا به امروز درسمت های گوناگونی ‏چون مدیر مجموعۀ جهانی قره کلیسا، مدیر کاخ موزۀ باغچه ‏جوق ماکو، کارشناس مرکز باستان شناسی، عضو شورای باستان ‏شناسی، عضو شورای فنی ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی ‏و گردشگری آذربایجان غربی و عضو کمیتۀ علمی کنگرۀ تاریخ ‏معماری و شهرسازی استان فعالیت داشته. او همچنین سرپرست چندین طرح کاوش باستان شناختی و نجات بخشی ازجمله خوانا سازی ‏حصار قره کلیسا، خوانا سازی حصار حسنلو، کاوش نجات بخشی ‏مقبرۀ بایزید آبادنقده، کاوش نجات بخشی مقبرۀ تاچین آباد ‏اشنویه، کاوش تعیین حریم تپۀ لاوین پیرانشهر و غیره بوده. وی ‏از  1393خورشیدی تا کنون در سمت رئیس مرکز آموزش ‏عالی علمی ـ کاربردی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ‏آذربایجان غربی مشغول خدمت است.‏

بهروز خان محمدی، با توجه به ماهیت شغلی خود، تاکنون بیش ‏از پنجاه مقالۀ علمی در زمینۀ آثار تاریخی شامل قلاع، ‏مقابر،بناها، کاخ ها، کتیبه ها، گوردخمه ها و محوطه های ‏تاریخی در مجلات معتبر داخلی و بین المللی، همایش ها و ‏کنگره ها منتشر ساخته است.‏

آشنایی با فصلنامۀ پیمان و زمینۀ گستردۀ فعالیت های ‏فرهنگی آن عاملی شد تا آقای خان محمدی تحقیقات ‏کامل در بارۀ تاریخ معماری اماکن مذهبی ارمنیان در ‏ایران را در مرکز مطالعات علمی خود  قرار  دهد، تجزیه و ‏تحلیل و مقایسۀ تطبیقی کلیساهای واقع در شمال غرب ایران، ‏به ویژه، استان آذربایجان غربی را با همتی مضاعف و کنکاش ‏در جزئیات فرهنگی پی گیر شود و زمینه ای بسیار مساعد  برای ‏آشنایی بیشتر محققان و پژوهشگران فرهنگ معماری ارمنی ‏فراهم آورد. ‏

نتیجۀ این بخش خاص از پژوهش های وی ‏تحریر و انتشار ده ها مقالۀ علمی و تخصصی دربارۀ ‏کلیساهای ارزشمند اما از نظر دور افتاده و گمنام این ‏منطقه در فصلنامۀپیمان و دیگر جراید بوده است.‏

سیزده سال همکاری بی شائبه با فصلنامۀ پیمان و ارائۀ هفده ‏مقالۀ ارزشمند در چهارده شمارۀ پیمان از بهار 1383 تا بهار ‏‏1396خورشیدی، هیئت تحریریۀ فصلنامه، خوانندگان آن و جامعۀ ‏ارمنیان ایران را رهین منت دانش بهروز خان محمدی ‏قرار داده است.‏ همفکری و همکاری فرهیختگانی چون آقای خان محمدی بی شک زمینه ای به مراتب گسترده تر برای شناسایی و معرفی ‏هرچه بهتر فرهنگ و هنر مشترک پارس و ارمن را  در این سرزمین ‏فراهم خواهد آورد.‏

فهرست عناوین، تاریخ نشر و شمارۀ مجلداتی از پیمان ‏که حاوی مقاله های آقای خان محمدی و بعضاً ، همفکران ایشان ‏است برای تسهیل و تسریع در دسترسی،  در زیر ارائه شده ‏است:‏

ـ «کلیسای سرکیس مقدس در صورمان‌آباد»، پیمان، ش 28، ‏بهار1383‏.

ـ «پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی»،  ‏پیمان، ش 31، بهار1384‏.

ـ کلیسای سورپ گئورگ روستای گردآباد ارومیه»، پیمان، ش‏‏35، بهار1385‏.

ـ «کلیسای سورپ پطروس قره‌باغ ارومیه»، پیمان، ش 41، ‏پاییز1386‏.

ـ «هازاراشن»، پیمان، ش 42، زمستان1386‏.

ـ «کلیساهای خشتی ارومیه»،  پیمان، ش 50، زمستان1388‏.

ـ «کلیسای حضرت مریم ریحان آباد »، پیمان، ش 52، ‏تابستان1389‏.

ـ «تحلیلی بر معماری کلیساهای تاریخی ارمنی در ارومیه»،  پیمان، ‏ش 56، تابستان 1390‏.

ـ «پژوهش‌های باستان‌شناسی و باستان ژئوفیزیک در قره‌کلیسا»،‏ پیمان، ش60، تابستان 1391‏.

ـ «کلیسای مریم مقدس روستای آفتارخانۀ سلماس»،  پیمان، ش 68، ‏تابستان1393‏.

ـ «بررسی مقابر صخره‌ای استان آذربایجان غربی»، (بهروز خان‌محمدی و ‏نادره شجاع‌دل)، پیمان، ش 68،  تابستان1393‏.

ـ «نگاهی به کلیسای تاریخی صلیب مقدس روستای مهلذان خوی»، پیمان، ش 72، تابستان 1394‏.

ـ «گزارش لایه‌برداری و مطالعۀ نقش‌های دیواری کلیسای تاریخی ‏هفتوان سلماس »، ‏(بهروز خان‌محمدی و  هومن بخشایی)،  پیمان، ش72، ‏تابستان1394.   ‏

ـ «کتیبه‌های اورارتویی در آذربایجان غربی»،  پیمان، ش 73، ‏پاییز1394‏.

ـ «نگاهی به معماری صخره‌ای اورارتویی در اسلام‌تپۀ میاندوآب ‏آذربایجان غربی»،  پیمان،  ش75، بهار1395‏.

ـ «پژوهشی درکلیسای تاریخی فنایی خوی، آذربایجان غربی»،  ‏پیمان، ش 79، بهار1396‏.

ـ  «نگاهی به کلیسای تاریخی مریم مقدس روستای قریس خوی، ‏آذربایجان غربی»، پیمان، ش 79، بهار1396‏.

اشاره

شهرستان خوی از مناطق نسبتاً پر جمعیت شمالی استان آذربایجان غربی است که در شمال سلماس و غرب شهرستان های تسوج ‏و مرند واقع شده و از طرف غرب با کشور ترکیه همجوار است. این شهرستان، از چهار بخش به نام های ایواوغلی، صفائیه، ‏قطور و مرکزی و یازده دهستان تشکیل شده و یکی از مناطقی است که سابقۀ تاریخی و تمدنی کهن دارد. در این شهرستان و ‏روستاهای حومۀ آن، تاکنون سیزده کلیسای تاریخی ارمنی شناسایی شده که بیشتر آنها در محدودۀ زمانی بین قرن های ‏سیزدهم تا نوزدهم میلادی ساخته شده  اند. [2] از این میان، شماری در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و ثبت برخی دیگر از کلیساها که در وضعیت نسبتاً خوبی ‏هستند نیز مراحل اجرایی را طی می کند. متأسفانه، بیشتر این کلیساها به مرور زمان ویران شده اند. کلیسای تاریخی مریم مقدس روستای قریس و کلیسای تاریخی روستای فنایی دو کلیسا از این میان ‏هستند که به لحاظ اهمیت، موضوع نوشتار حاضر قرار گرفته است.

کلیسای تاریخی مریم مقدس روستای قریس

موقعیت جغرافیایی

تصویر هوایی روستای قریس و موقعیت کلیسای مریم مقدس

روستای قریس در حدود 31کیلومتری شمال غرب شهرستان خوی و 4/5 کیلومتری جنوب غربی جادۀ خوی به ‏چالدران قرار گرفته است. این روستا در 1379ش از دهستان فیرورق بخش مرکزی خوی جدا و به توابع دهستان سکمن آباد بخش صفائیه خوی پیوست[3] و بر اساس سرشماری سال 1385ش جمعیت آن 625 نفر (118 خانوار) است. سکونت در ‏قریس در سه دورۀ متمایز صورت گرفته است. الف: دورۀ نخست، مربوط به سال های پیش از قرن دهم هجری است. بخش قدیمی، که به این دوره تعلق دارد، در ضلع شمال غربی روستا واقع شده و در حال حاضر، ‏کاملاً متروکه است و آثار اندکی در آن به صورت دیوارک ها و بقایایی از سفال و دیگر مظاهر زندگی در دامنۀ کوه مشرف به روستا ‏دیده می شود. ب: دورۀ دوم مربوط به دوران سکونت ارمنیان در روستاست. از این مقطع زمانی کلیسایی در ضلع شمالی ورودی روستا و نیز واحدهای ساختمانی ای در جنوب غربی آن برجا مانده. ‏معماری واحدهای ساختمانی چینه ای یا خشتی با پوشش های چوبی است. امروزه، این ساختمان ها متروکه شده و تنها شمار اندکی از آنها باقی ‏مانده است. ج: دورۀ سوم مربوط به وضعیت کنونی بافت جمعیتی روستاست. در این مرحله تمامی ساکنان ‏ارمنی روستا را ترک کردند‎[4].‎

این کلیسای تاریخی ارمنی، معروف به کلیسای مریم مقدس، به همراه یک گورستان ‏تاریخی ارمنی با سنگ قبرهای حکاکی شده و ارزشمند متعلق به دورۀ دوم سکونت در قریس، در ابتدای ورودی روستا و در ‏حاشیۀ منازل روستاییان ـ در طول جغرافیایی  44  َ24·39 شرقی و عرض  38  َ32·39 شمالی واقع شده است. این دو مکان تاریخی در تاریخ 9 بهمن ‏‏1380ش به شمارۀ 4847 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.‏

تاریخچه و سوابق پژوهشی 

دورنمای کلی کلیسای مریم مقدس قریس

به رغم ارزش های بالای معماری و هنری این کلیسا چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. شاید، ‏بتوان بررسی پژوهشی معماران و باستان شناسان ایتالیایی را نخستین مطالعه بر روی این کلیسا دانست.گروه معماران و پژوهشگران ‏دانشگاه پلی تکنیک دانشگاه میلان ایتالیا به همراه هیئتی از دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی کنونی) طی سال های ‏‏1977 و 1978م، در بررسی گسترده ای برروی استحکام و گونه شناسی (تیپولوژی) کلیساهای ارمنی در ایران، این کلیسا را نیز ‏مورد مطالعه و بررسی قرار دادند و نقشه ها، تصاویر و اطلاعات نسبتاً کاملی از آن منتشر ساختند. [5] این هیئت تاریخ ساخت ‏کلیسا را قرون شانزده و هفدهم میلادی ذکر کرده است.آندرانیک هویان، باستان شناس و محقق ارمنی، نیز در کتاب خود به نام کلیساهای ارمنیان ایران ضمن اشاره به این کلیسا در خصوص ویژگی های معماری و قدمت آن اطلاعاتی ‏ارائه داده است‏.[6] هویان نیز تاریخ بنای کلیسا را سدۀ شانزدهم میلادی ذکر کرده است. در گزارش ثبتی که در 1380ش ‏تهیه شده، بنا را با توجه به ویژگی های معماری و مقایسۀ پلان و مصالح به کار رفته در آن به دورۀ ایلخانیان منسوب کرده اند‏.[7] علاوه ‏بر این، خانم نادره شجاع دل[8] و نگارنده[9] نیز در مطالعات خود اشاراتی به این اثر تاریخی داشته اند. پیشینۀ فعالیت های ‏مرمتی کلیسا، به استناد منابع موجود در بایگانی میراث فرهنگی آذربایجان غربی، به 1255ش باز می گردد. ‏بر این اساس، در فاصلۀ سال های 1255ـ 1298ش کلیسا به طور اساسی به دست گروهی از ارمنیان مرمت ‏شده است. نظر به اهمیت تاریخی این کلیسا مدیریت میراث فرهنگی استان آذربایجان ‏غربی در نیمۀ اول 1378ش دست به مرمت کلیسا زد و هم زمان فعالیت های پژوهشی را نیز در مورد آن آغاز کرد. با نظارت بخش پژوهش میراث فرهنگی، برای نمایان ساختن اجزای داخلی کلیسا، از محوطۀ داخلی آن خاک برداری شد. همچنین، برای اطلاع از وضع قرارگیری و استحکام قسمت های زیرین کلیسا در پشت دیوار آن گمانۀ آزمایشی انجام گرفت. در آوار برداری از مدخل سنگی کلیسا بقایای ‏دیوار حائلی مشخص شد که برای جلوگیری از نفوذ مهاجمان به فضای کلیسا احداث شده بود‏.[10] در نیمۀ اول تابستان 1380ش، نیز ‏میراث فرهنگی آذربایجان غربی با هدف احیای بخش های فروریخته و با استفاده از مصالح همگون دست به فعالیت های مرمتی و بازسازی دیگری زد. [11]به رغم گذشت زمان و نزولات جوی، که سبب آسیب به کلیسا شده، بنا در حالت کلی سرپا و به نسبت سالم است اما از آن برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده نمی ‏شود.

ویژگی های معماری‏

ـ مصالح ‏

نمای ورودی اصلی ضلع غربی

مـصالـح اصـلی بـه کار رفتـه در کلـیسا  تخـتـه سنـگ و سنـگ های لاشـه ای و در بخـش هایـی از آن، سنـگ هــای تراش خـورده آذرین است. ‏طی مرمت و بازسازی از سنگ های لاشه ای کوچک و گاه قلوه سنگ نیز به منزلۀ مصالح فرعی استفاده شده است. ‏

ـ نقشه

کلیسای مریم مقدس قریس مشتمل بر نمازخانه ای منفرد و مستطیل شکل به طول 30/ 16 و عرض70 / 9  متر و دارای محور اصلی شرقی ـ غربی است. اجزا و عناصر معماری آن بر اساس این محور انتظام یافته و نقشه نسبت به ‏محور حالت تقارن دارد. کلیسا دارای یک ورودی اصلی در ضلع غربی است. این ورودی بر روی محور شرقی ـ غربی و درست در مقابل محراب واقع شده است. طبق آموزه های مذهبی مسیحی این ورودی ‏راه ورود به کلیساست. تکیۀ کلیسا به دیوارۀ ‏صخره ای طبیعی، که در این قسمت وجود دارد، در استحکام دیوار شمالی و بخشی از دیوار غربی آن نقش عمده ای دارد. ‏در ابتدای ورودی، به مرور زمان توده ای از خاک  انباشته شده. همچنین، وجود صخرۀ طبیعی در این قسمت  فضای روبه روی ‏ورودی را محدود کرده است. بر روی سردر ورودی کلیسا طاق نمای جناغی زیبایی با استفاده از سنگ های تراش خورده ایجاد ‏و بر بالای آن یک نورگیر کوچک سنگی، به منظور افزایش نور داخلی کلیسا، تعبیه شده است.

سطح داخلی کلیسا ‏پایین تر از زمین های اطراف است و فضای داخلی آن همچون غالب کلیساهای منطقۀ شمال غرب به شیوۀ بازیلیک سه ‏ناوی و ستون دار ساخته شده است.صحن اصلی کلیسا با چهار ستون خوش تراش سنگی شش ضلعی با سرستون هایی به ‏سبک دوریک، که در دو ردیف موازی کنار هم قرار گرفته اند، به سه ناو تقسیم می شود: ناو اصلی میانی و ناو های فرعی ‏جانبی. ناو میانی، به دلیل پذیرش عبادت کنندگان بیشتر، بزرگ تر از ناوهای کناری است. محراب نیم دایره ای شکل کلیسا ‏در منتها  الیه بخش شرقی و هم عرض ناو میانی و در راستای آن ایجاد شده است. بر بالای محراب نیز نورگیر ‏سنگی کوچکی به منظور افزایش نور داخلی محراب تعبیه شده است.

در این کلیسا به لحاظ کارکردی سه بخش محل عوام، محل ‏سرود خوانان و محراب وجود دارد ولی با توجه به تخریب های صورت گرفته در بخش محراب تشخیص میزان اختلاف ‏ارتفاع سطح آن با فضای عبادت کنندگان و سرود خوانان امکان پذیر نیست. در دو سمت محراب دو اتاق (آونداتون) [12] با ‏ورودی های تنگ و باریک و دو نوع طاق سنگی جناغی و تخت تعبیه شده که محل نگهداری وسایل کشیش و اشیا و ‏لوازم مورد استفاده در مراسم مذهبی است. نکتۀ جالب توجه در خصوص این اتاق ها این است که بر خلاف بیشتر ‏کلیساهای منطقۀ آذربایجان اتاق های جانبی این کلیسا به صورت دوطبقه ساخته شده است.

دسترسی به طبقۀ تحتانی ‏همانند دیگر کلیساها از درگاه کنار محراب و محل سرودخوانان صورت می گیرد که با سنگ های تراش دار چهار گوش ساخته ‏شده است اما ورود به طبقه های فوقانی از طریق دو راه پلۀ باریک و کم عرض به صورت قرینه، با پله هایی به ارتفاع 25 ‏سانتی متر، امکان پذیر است، که در محل محراب تعبیه شده اند، شیوه ای که در کلیساهای منطقۀ آذربایجان به ندرت به ‏چشم می خورد و از این لحاظ کلیسای مریم مقدس قریس منحصر به فرد است.

به منظور افزایش نور داخلی اتاق های جانبی موجود در طبقات ‏تحتانی و فوقانی چهار نورگیر در ضلع شرقی کلیسا با سنگ های تراش خورده احداث شده  است. علاوه بر این، دو ‏ردیف پله به صورت قرینه در دو طرف محراب با چهار پله امکان دسترسی به محراب را فراهم می کند.‏

ـ نماها و تزیینات‏

در این کلیسا، از تزیینات معماری محدودی استفاده شده است. نمای دیواره های خارجی را با استفاده از سنگ های لاشه ای ‏ساخته اند و مابین آنها بندکشی شده است. بخش زیادی از این پوشش و بندکشی مابین سنگ ها براثر مرور زمان و عدم ‏توجه ریخته و از بین رفته است. برخی از سنگ های تراش دار جرزها و طاق ها نیز تخریب شده اند. تزیینات نمای خارجی را ‏بیشتر در دیوار غربی و محل ورودی اصلی ایجاد کرده اند. در دو طرف ورودی، دو نیم ستون سنگی ایجاد شده و بر ‏بالای آن طاق نمای جناغی با استفاده از سنگ های تراش خوردۀ سیاه و سفید به صورت یک در میان ساخته شده است. چهار ‏چوب ورودی اصلی نیز با استفاده از سنگ های آذرین تراش خورده و خوش ساخت ایجاد شده است. در نماهای دیگر ‏اضلاع، تزیین های خاصی به چشم نمی خورد. دیوار خارجی شمالی فاقد نورگیر است ولی در ضلع جنوبی سه نورگیر سنگی ‏با سنگ های تراش خورده و در ضلع شرقی، نیز پنج نورگیر سنگی تعبیه شده است. همچنین، در این اضلاع ناودان های سنگی ‏خوش تراشی برای انتقال آب بام کلیسا ایجاد شده که نمونه های این ناودان ها در بیشتر کلیساهای تاریخی منطقه وجود ‏دارد.

در فضای داخلی کلیسا نیز تزیین خاصی به چشم نمی خورد. لایۀ رویی گنبدها و دیوارهای داخلی دارای اندود گچی ‏بوده که تماماً از بین رفته است. در دیوار شمالی، دو طاقچه ایجاد کرده اند وسنگ آب غسل تعمید به صورت طاقچه ای متشکل ‏از چند سنگ تراش خورده در دیوارۀ شمالی و در نزدیکی بخش محراب، درون دیوار تعبیه شده است. حدفاصل بین ستون ها ‏با استفاده ازطاق های رومی و جناغی باربر به یکدیگر متصل شده و این طاق ها نقش عمده و اساسی را در تحمل بار ناشی از ‏سنگینی سقف دارند. کف کلیسا به دلیل ریزش بخش هایی از گنبدها و آوار آن حدود سی سانتی متر بالا آمده ولی سنگ ‏فرش کف در بیشتر جاها به نسبت سالم باقی مانده است.‏

ـ پوشش سقف‏

سقف کلیسا در بخش ناو میانی با گنبدهای عرقچین سنگی پوشیده شده است.گنبد اصلی را نیز به صورت نیم خیز عرقچین ‏بر بالای بخش عوام ایجاد کرده اند که به صورت یکپارچه با استفاده از سنگ های قلوه ای و لاشه ای ساخته شده. متأسفانه، بخش فوقانی ‏گنبد به مرور زمان و در اثر تخریب های ناشی از بارندگی ویران شده و به هنگام بازدید نگارنده، در فروردین 1387ش، با الوار چوبی و ورقه های فلزی پوشیده شده بود. با وجود این گنبدهای نیم خیز بخش محراب و ناوهای جانبی هنوز ‏هم، پس از گذشت سال های بسیار، همچنان استحکام خود را حفظ کرده است.‏

جمع بندی‏

روستای قریس یکی از روستاهای تاریخی و کهن شهرستان خوی محسوب می شود. وجود چند دوره سکونت و استقرار ‏نشان از سابقۀ تاریخی طولانی آن دارد. به نظر می رسد، با توجه به وجود کلیسای مریم مقدس و قبرستان تاریخی ارمنی، ‏این روستا در فاصلۀ زمانی قرن شانزدهم و هفدهم میلادی از مناطق بزرگ ارمنی نشین خوی بوده. این مهم با توجه به قرار ‏گرفتن روستا در مسیر جادۀ مواصلاتی منتهی به کلیسای مهم و تاریخی تادئوس یا قره کلیسا، در نزدیکی چالدران، قابل ‏توجه است.کلیسای مریم مقدس قریس از بناهای ارزشمند تاریخی شمال غرب کشور است و قدمتی چند صد ساله دارد. ‏اهمیت عمدۀ کلیسا به دلیل ویژگی منحصر به فرد آن، یعنی وجود اتاق های جانبی دو طبقۀ آن است که در دیگر کلیساهای منطقۀ ‏آذربایجان به ندرت مشاهده می شود. به علاوه، این کلیسا از معدود کلیساهایی است که تاکنون در وضعیت به نسبت سالمی ‏باقی مانده است.

مرمت های صورت گرفته به دست ارمنیان منطقه در گذشته و مرمت های اساسی دیگر از سوی ادارۀ کل ‏میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی در کلیسا قابل تقدیر است. هرچند این مرمت ها نقشی  اساسی در ‏حفاظت و جلوگیری از تخریب و فرسودگی و سرپا نگه داشتن کلیسا داشته است، بنا همچنان در وضعیت ‏حفاظتی اضطراری و نامناسبی قرار دارد و نیازمند حفاظت و مرمت های فوری است. تعیین محدوده های حفاظتی و ‏تعیین عرصه و حریم اصلی کلیسا نیز از دیگر مواردی است که باید صورت گیرد. انجام این موارد سبب خواهد شد تا این کلیسا همچنان به منزلۀ یکی از آثار ‏شاخص هنر معماری ارمنی در منطقۀ شمال غرب باقی مانده، زمینۀ جذب گردشگران داخلی و خارجی و بازدید از کلیسا فراهم و ‏به تبع آن زمینۀ اشتغال برای بخشی از جوانان جویای کار منطقه مهیا شود.‏

پی‌نوشت‌ها:

1-  Church archaeology

2- بهروز خان محمدی، «پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی»، پیمان، س9، ش 31 (بهار 1384): 78 ـ 88.‏

3- محمد رضا محمد قلی زاد، آذربایجان غربی در آئینه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران (ارومیه: چاپ حسام الدین چلبی، 1391)، ص 46‏.

4- خوش خلقی، «گزارش آثار قریۀ قریس خوی» (آرشیو فنی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی، بی تا)، ص7.‏

5- Adriano Alpago Novello, etal. , «Ricerca sull architettura armena Iran» (Milano: Facolta di Architettura, Politecnico di Milano, 1978‎‏), vol. II, no. 18.‏

6- آندرانیک هویان، کلیساهای ارمنیان ایران (تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1382)، ص‎92‎‏.‏

7- «گزارش ثبتی کلیسای قریس»، (1380) (محل نگهداری، بایگانی فنی ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی)‏.

8- نادره شجاع دل، «مروری بر کلیساهای ارامنۀ استان آذربایجان غربی»، پیمان، س9،‌ ش 33 (پائیز 1384): 52 ـ 69.‏

9- خان محمدی، همان.

10- «گزارش ثبتی کلیسای قریس»، همان، ص6.

11- همان.

12- Avandatun

منابع:

خوش خلقی. «گزارش آثار قریۀ قریس خوی». بایگانی فنی اداره کل میراث فرنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی، [بی تا].‏

خان محمدی، بهروز. «پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی». پیمان. س9. ش 31 . بهار1384: 78 ـ 88.‏

«گزارش ثبتی کلیسای قریس». (1380) (محل نگهداری، ارومیه: بایگانی فنی اداره کل میراث فرنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی).‏

شجاع دل، نادره.«مروری بر کلیساهای ارامنه استان آذربایجان غربی». پیمان. س9. ‌ش 33. پائیز 1384: 69ـ52.‏

محمد قلی زاد، محمد رضا.آذربایجان غربی در آئینه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران. ارومیه: چاپ حسام الدین چلبی، 1391.‏

هویان، آندرانیک. کلیساهای ارمنیان ایران. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1382.

Novello Adriano. Alpago. etal. Ricerca sull architettura armena Iran. Facolta di ‎Architettura, Politecnico di Milano, 1977‎‏, vol. I, no.17.

ــــــــــ. Documents of Armenian architecture. Sorhul, Milan, ‎omme Edizione,   1988, no:20

کلیسای تاریخی روستای فنایی  شهرستان خوی[1]

موقعیت جغرافیایی ‏

تصویر هوایی روستای فنایی و موقعیت آن نسبت به پل خاتون

روستای فنایی در حدود چهار کیلومتری جنوب شهر خوی و دو کیلومتری پل تاریخی خاتون قرار گرفته است. این ‏روستا از توابع دهستان قره سو( دیزج دیز) بخش مرکزی خوی است و بر اساس سرشماری سال 1385ش 652 ‏نفر (134 خانوار) جمعیت دارد. کلیسای تاریخی فنایی در داخل روستا، در میان منازل روستاییان در طول جغرافیایی  58  َ29·44 و عرض  31  َ01·38 واقع شده است. احتمالاً، روستا از اوایل قرن بیستم میلادی متروکه شده و ارمنیان از آن مهاجرت کرده اند. ساکنان ‏بعدی نیز بدون توجه به حریم و اهمیت این بنا خانه های خود را در اطراف آن احداث کرده اند به گونه ای که از نزدیکی بنا نیز کلیسا ‏به سختی قابل مشاهده و تشخیص است.

تاریخچه و سوابق پژوهشی ‏

به رغم ارزش های بالای معماری و هنری، این کلیسا چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. شاید، ‏بتوان بررسی پژوهشی معماران و باستان شناسان ایتالیایی را نخستین مطالعۀ کلیسا دانست.گروه معماران و پژوهشگران ‏دانشگاه پلی تکنیک دانشگاه میلان ایتالیا به همراه هیئتی از دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران (شهید ‏بهشتی کنونی) در فاصلۀ سال های 1977 و 1978م در بررسی گسترده ای برروی معماری کلیساهای ارمنی در ایران این کلیسا را نیز مورد مطالعه و بررسی قرار داده ونقشه ها،تصاویر و اطلاعاتی به نسبت کامل از آن منتشر ساخته اند‏.[2] ‏این هیئت تاریخ ساخت کلیسا را بین سده های شانزدهم تا هجدهم میلادی ذکر کرده و طی نامه ای پیشنهاد ثبت آن را در ‏فهرست آثار باستانی به ادارۀ کل حفاظت آثار باستانی وقت داده است. پس از وقفۀ طولانی و طی مراحل و تشریفات قانونی و ‏تکمیل پروندۀ ثبتی، در نهایت در تاریخ 15 اسفند 1379ش به شمارۀ 3380 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و از تاریخ ‏ثبت تحت حفاظت سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفته است.

تصویر هوایی روستای فنایی و موقعیت کلیسای تاریخی آن

پروفسور ولفرام کلایس آلمانی نیز در بررسی های ‏باستان شناختی خود در شمال غرب کشور از این کلیسا بازدید کرده و آن را مورد مطالعه قرار داده. او نتیجۀ بررسی و مطالعۀ خود را به همراه مقایسه ای با دیگر ‏کلیساهای ارمنی منطقه، در 1979م، در مجلۀ هیئت باستان شناسی آلمان در ایران ‏منتشر ساخته است‏.[3] وی نیز تاریخ ساخت کلیسا را قرن نوزدهم میلادی دانسته است.

در گزارش ثبتی ای که در ‎1379ش‎‏ تهیه شده با توجه به ویژگی های معماری ومقایسۀ پلان و مصالح به کار رفته با کلیسای سورپ سرکیس ‏خوی ساخت این بنا را به قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی (قرن هفتم و هشتم هجری قمری) منسوب کرده اند‏.[4] به نظر می رسد با توجه به ویژگی های کلی ‏بنا تاریخ پیشنهادی کلایس به واقعیت نزدیک تر است. علاوه بر این، خانم نادره شجاع دل[5] و نگارنده[6] نیز در مطالعات خود ‏اشاراتی به این اثر تاریخی کرده اند. گذشت زمان و نزولات جوی سبب آسیب کلیسا و تخریب هایی در آن شده است. با ‏وجود این، بنا در حالت کلی سرپاست، اما از آن برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده نمی شود. ‏

ویژگی های معماری‏

ـ مصالح ‏

مصالح اصلی به کار رفته در کلیسا تخته سنگ، سنگ های لاشه ای، آجر و سنگ های تراش خوردۀ آذرین است. در ‏بخش هایی، از سنگ های لاشه ای کوچک و در مواردی، قلوه سنگ نیز به منزلۀ مصالح فرعی استفاده شده است. ‏

ـ نقشه ‏

کلیسای تاریخی فنایی مشتمل بر نمازخانه ای منفرد و مستطیل شکل به طول 70/ 14 و عرض10 / 11 متر و ‏دارای محور اصلی شرقی غربی است. اجزا و عناصر معماری آن بر اساس این محور انتظام یافته و نقشه نسبت به محور ‏دارای حالت تقارن است. کلیسا یک ورودی اصلی در ضلع غربی دارد. این ورودی، که بر طبق آموزه های مذهبی مسیحی راه ‏ورود به کلیساست، بر روی محور شرقی غربی و درست، در مقابل محراب واقع شده و نقشه نسبت به محراب حالت ‏تقارن دارد.

درِ اصلی از پنج قطعه تخته سنگ چهارگوش مستطیلی تراش خورده تشکیل شده که به نسبت ورودی ‏اصلی از ارتفاع کمتری برخوردار است و برای ورود به فضای داخلی کلیسا باید به حالت خمیده وارد شد. تخته سنگ ‏بالای سردر به صورت تخت اجرا شده و احتمال وجود کتیبه در سردر دور از ذهن نیست اما با توجه به ریختگی سطح ‏سنگی آن اثری برجای نمانده است.

سطح داخلی کلیسا حدود نیم متر پایین تر از زمین های اطراف است. فضای داخلی ‏آن، همچون بیشتر کلیساهای منطقۀ شمال غرب، به شیوۀ بازیلیک سه ناوی و ستون دار ساخته شده است. صحن اصلی ‏کلیسا با چهار ستون سنگی، که سطح آنها را با اندود گچی پوشانده اند و در دو ردیف موازی کنار هم قرار گرفته، به سه ناو ‏تقسیم می شود: ناو اصلی میانی و ناوهای فرعی جانبی. ناو میانی، به دلیل پذیرش عبادت کنندگان بیشتر، بزرگ تر از ناوهای ‏کناری است. محراب کلیسا در منتهی الیه بخش شرقی و هم عرض ناو میانی و در راستای آن ایجاد شده است. قرارگیری ‏محراب در منتها  الیه شرقی بدنۀ کلیساها اصلی است که بسیاری از کلیساهای جهان از آن تبعیت می کنند. بنابر نظر ‏بیشتر پژوهشگران این جهت از میترائیسم به مسیحیت راه یافته، یعنی همان جهتی که مهرابه های مهرپرستان بدان سو ساخته می شد ‏تا نخستین پرتو خورشید وارد آن شود.

در دو جناح محراب، مانند بیشتر کلیساهای منطقه، دو اتاق تعبیه شده است. در زبان ‏ارمنی، به این اتاق ها آونداتون، به معنی محل امانت، می گویند. معمولاً، در اتاق جانبی جنوبی وسایل ‏کشیش و در اتاق جانبی شمالی، اشیا و لوازم مورد استفاده در مراسم مذهبی نگهداری می شود. محراب کلیسا در بالاترین سطح آن قرار گرفته. ‏حریم محراب با پله هایی از دیگر قسمت ها جدا شده که البته امروزه از این پله ها آثار اندکی برجای مانده. محراب مشتمل بر سه قوس جناغی است که قوس میانی را مرتفع تر و بزرگ تر از قوس های جانبی ساخته اند. بر بالای ‏قوس های جناغی، تزیینات گچ بری و مقرنس کاری های گچی هنرمندانه و دورتا دور قاب های قوس های جناغی نقاشی های رنگی و نقوش ‏گل و بوته و اسلیمی به صورتی ماهرانه ایجاد شده است. متأسفانه، بیشتر این نقاشی ‏ها و تزئینات ارزشمند به مرور زمان و به دلیل بی توجهی تخریب شده و از بین رفته است. بر بالای محراب نورگیر کوچک سنگی ای به ‏منظور افزایش نور داخلی محراب تعبیه شده است.

در این کلیسا، به لحاظ کارکردی سه بخش محل عوام، محل سرود‏خوانان و محراب وجود دارد اما به دلیل تخریب های صورت گرفته در بخش محراب تشخیص میزان اختلاف ارتفاع ‏سطح آن با فضای عبادت کنندگان و سرودخوانان امـکان پذیر نیـست. به منظور افزایـش نـور داخلـی اتاق هـای جانـبی دو نورگیر ‏در ضلـع شرقی کلیسا با سنگ های لاشه ای احداث شده است. علاوه بر این، در دیوارۀ شمالی دو نورگیر و در دیواره جنوبی سه ‏نورگیر به منظور تأمین نور داخلی کلیسا ساخته اند که تعدادی از این نورگیرها همچون نور گیر ضلع شمالی با مصالح آجری ‏ساخته شده. ظاهراً، پس از ساخت بنای اصلی در دوره های بعد تعدادی نورگیر به بنا اضافه و تعدادی نیز مسدود شده است.‏

ـ نماها و تزیینات‏

در این کلیسا، از تزیینات معماری قابل توجه و ارزشمندی استفاده شده است. نمای دیوار های خارجی را با استفاده از سنگ های لاشه ای ساخته اند. فضای داخلی کلیسا، به غیر از محراب، دارای اندود سادۀ گچی است که در برخی جاها، در اثر ‏شکستگی و فرو ریختگی گچ ها، روی سنگ ها و به ویژه، در ستون ها نقوش صلیبی به چشم می خورد. بخش محراب، ‏همان گونه که پیش تر اشاره شد، دارای نقاشی های جالب گل و بوته ای و گچ بری ها و مقرنس کاری های نفیس است. ‏احتمالاً، تصاویر قدیسان و حواریون و روحانیان مذهبی نیز در این بخش ایجاد شده باشد ولی در حال حاضر اثری از تصاویر این ‏قدیسان بر جای نمانده است. در نماهای دیگر اضلاع، تزیین های خاصی به چشم نمی خورد. سنگ آب ‏غسل تعمید به صورت طاقچه ای در دیوارۀ شمالی و در نزدیکی اتاق جانبی شمالی درون دیوار تعبیه شده است. حدفاصل ‏بین ستون ها با استفاده ازطاق های رومی و جناغی باربر به یکدیگر متصل شده که آنها را با استفاده از آجر ساخته  اند. این ‏طاق ها نقش عمده و اساسی را در تحمل بار ناشی از سنگینی سقف دارند. کف کلیسا به دلیل ریزش بخش هایی از گنبدها و ‏آوار آن و همچنین، حفاری های غیر مجاز به شدت تخریب شده و آسیب دیده است. ‏

ـ پوشش سقف‏

سقف کلیسا، در بخش ناو میانی، با گنبدهای عرقچین آجری پوشیده شده است.گنبد اصلی نیز به صورت نیم خیز عرقچین ‏بر بالای بخش عوام ایجاد شده و آن را به صورت یکپارچه از آجر ساخته اند. متأسفانه، بخش فوقانی گنبد به مرور زمان و در اثر ‏تخریب های ناشی از بارندگی ویران شده. با وجود این، گنبدهای نیم خیز بخش محراب و ناوهای جانبی هنوز هم پس از ‏گذشت سال های بسیار همچنان استحکام خود را حفظ کرده اند.‏

جمع بندی‏

آنچه آمد می‌تواند بیانگر نفوذ و تأثیرگذاری سبک معماری ایرانی اسلامی در ساخت کلیسای فنایی باشد. این ‏کلیسا از لحاظ تزیینات به کار رفته قابل توجه است و مشابه این تزیینات را، که در بخش محراب ایجاد شده، می‌توان در ‏کلیساهای شهرستان سلماس و خوی و به ویژه، در کلیساهای هفتوان، سورپ خاچ مهلذان و سورپ سرکیس خوی نیز مشاهده ‏کرد. استفاده از مقرنس‌ها و نقوش اسلیمی و ختایی و مضمون های گل و بوته ای در تزیین بخش محراب و احتمالاً، دیگر ‏بخش ها حاکی از آن است که هنرمند معمار ارمنی، در عین حفظ رسوم و سنن ملی، با تزیینات اسلامی و ایرانی نیز آشنا بوده ‏و در کار خود از این تزیینات استفاده کرده است. اما آنچه به روشنی دیده می‌شود این است که این نفوذ بیشتر در شیوۀ ساخت ‏مصالح و تزیینات معماری بوده و در شکل نمازخانه‌ اثر کمتری داشته است به گونه ای که نقشۀ این کلیسا تغییر و تفاوت عمده ای را با ‏نمونه‌های مشابه، در دوره های قبل و بعد از خود، در دیگر نقاط آذربایجان و اصفهان و ارمنستان ‏نشان نمی‌دهد.

کلیسای فنایی یکی از بناهای ارزشمند تاریخی شمال غرب کشور است و قدمتی چند صد ساله دارد. این ‏کلیسا از معدود کلیساهایی است که تاکنون در وضعیت به نسبت سالمی باقی مانده است. هر چند این کلیسا در حالت کلی ‏سرپاست اما در وضعیت حفاظتی اضطراری و نامناسبی به سر می برد و به حفاظت و مرمت  نیاز دارد. بنا در حال حاضر متروکه است و هیچ کاربری خاصی برای آن تعریف نشده و همین امر سبب جلب توجه قاچاقچیان ‏آثار تاریخی و حفاری های غیر مجاز به ویژه در صحن داخلی و اتاق های جانبی آن شده است. نفوذ ریشه گیاهان و درختان ‏اطراف در پایه های کلیسا خطری برای ادامۀ حیات آن است. الحاقات روستاییان به ویژه بنای ساخته شده از بلوک های ‏سیمانی، در مقابل در اصلی کلیسا، به دید کلی آن آسیب زده و آزاد سازی این ضلع ضروری است.

انتقال خاک های اضافی پشت بام، به منظور سبک سازی، عایق کاری فوری آن و هدایت آب های ناشی از بارندگی به محل ناودان های ‏کلیسا، رطوبت گیری و تقویت پی های دیوارهای جانبی و از همه مهم تر انجام تعمیرات فوری و ضروری در محل گنبد ‏اصلی آجری کلیسا، که تقریباً به طور کامل ریخته و از بین رفته و به ویژه، مرمت مقرنس کاری ها ، گچ بری ها و ‏نقاشی های ارزشمند محراب از جمله مهم ترین اقداماتی است که باید در اولین فرصت ممکن صورت پذیرد. تعیین ‏محدوده های حفاظتی و تعیین عرصه و حریم های اصلی کلیسا نیز از دیگر مواردی است که باید با انجام آن از این بنای ‏ارزشمند و گمنام رفع خطر شود تا همچنان به منزلۀ یکی از آثار معماری شاخص ارمنی در شهرستان خوی پذیرای ‏گردشگران و علاقه مندان به آثار تاریخی و معماری باشد.‏

پی‌نوشت‌ها:

1- از همکاران ارجمندم خانم فاطمه ملک پور و آقای افراسیاب گراوند، که درتهیۀ عکس های این مقاله مرا یاری دادند کمال تشکر را دارم.

2- Adriano Alpago Novello etal., Ricerca sull architettura armena Iran (Milano: Facolta di Architettura, Politecnico di Milano, 1978‎‏), vol. II, no. 18, p 67-71.‎‏

3- Wolfram Kleiss, «Armenische Kirchen in Azerbaijan», AMI, Band: 12 (1979): 361-364. ‎

4- گزارش ثبتی کلیسای فنایی خوی، بایگانی فنی اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان غربی،1379‏

5- نادره شجاع دل، «مروری بر کلیساهای ارامنۀ استان آذربایجان غربی» پیمان، س9،‌ ش 33 (پاییز 1384): 52 ـ 69.‏

6- بهروز خان محمدی، «پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی»، پیمان، س9، ش 31 (بهار 1384): 78ـ 88.‏

منابع:

خان محمدی، بهروز. «پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی». پیمان. ش31. بهار 1384.

شجاع دل، نادره .«مروری بر کلیساهای ارامنۀ استان آذربایجان غربی». پیمان. س9، ‌ش33. پائیز  1384: 52 ـ 69.

محمد قلی زاد، محمد رضا. آذربایجان غربی در آئینه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران. ارومیه: چاپ حسام الدین چلبی، 1391.

هرمز نازلو، کورش. گزارش ثبتی کلیسای فنایی خوی. بایگانی فنی اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان غربی.‏ 1379.

هویان، آندرانیک. کلیساهای ارمنیان ایران. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1382.

Novello, Adriano. Alpago, etal. Ricerca sull architettura armena Iran. Milano: Facolta di ‎Architettura, Politecnico di Milano, 1977‎‏, vol, I, no: 17.‏

Navello, Adriano, Alpago. Documents of Armenian architecture, Sorhul, Milan: ‎omme Edizione, 1988, no:20.‏

Kleiss, Wolfram. «Armenische Kirchen in Azerbaijan». AMI. Band: 12. 1979.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79
سال بیست و یکم | بهار 1396 | 249 صفحه
در این شماره می خوانید:

دراخت،خونک و میورُن، در فرهنگ دینی ارمنی

نویسنده: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 خود محوری و دیگرستیزی برخی مدیران اجتماع و گروهی از آحاد برخی جوامع در ‏مقابله با تلاش ‏رهبران، فلاسفه و جامعه...

معماری در سیاست و سیاست در معماری،اقلیت های مذهبی و بحث معماری نوگرا در ایران قرن بیستم

نویسنده: دکتر تالین گریگور/ ترجمه باغدیک دِرگریگوریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 یادداشت نویسنده‏ در این فرصت مراتب سپاس قلبی خود را به پدرم، باغدیک دِرگریگوریان که...

بازتاب نژادکشی ارمنیان در مطبوعات آمریکا

نویسنده: ادوارد هاروطونیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 در 1980م، در شصت و پنجمین سالگرد نژادكشی ارمنیان، كتابی با عنوان نژادكشی ارمنیان ـ نخستین هولوكاست قرن...

نژادکشی ارمنیان به روایت شاهدان عینی

نویسنده: آرمیک نیکوقوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 بیش از یکصد سال از فاجعۀ نژادکشی ارمنیان در موطن اصلی آنان، ارمنستان غربی در حوزۀ امپراتوری عثمانی می‌گذرد....

نقش انگلستان در نژادکشی ارمنیان

نویسنده: ایساک یونانسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 با مرور تاریخ امپراتوری عثمانی و سرگذشت ارمنیان در ارمنستان غربی و آنچه بعدها تحت عنوان نژادکشی ارمنیان ‏نمود...

بحثی دربارۀ مناقشۀ قرا باغ (آرتساخ)

نویسنده: آرسن نظریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 آیا مناقشۀ قراباغ در چارچوب قواعد و موازین حقوق بین الملل قابل حل است؟ نزدیک به 23 سال است که سازمان های بین المللی...

گفت و گو با دکتر وارطان وسکانیان رئیس کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان

گریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 دکتر وارطان وسکانیان،[1] رئیس کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان،[2] نامی آشنا برای محافل علمی  ایران شناسی و دانشگاهی...

نقد و بررسی کتاب پیدایش جمهوری آذربایجان

نویسنده: مجتبی برزویی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 نام کتاب: پیدایش جمهوری آذربایجان پدیدآور: مسعود عرفانیان مشخصات نشر:  تبریز، ایران شناخت سال نشر: 1395ش تعداد...

مروری بر دو کتاب،نسل کشی ارمنیان و مساله آرتساخ

نویسنده: ژیلبرت آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 مروری بر کتاب نسل کشی ارمنیان ریشه ها و پیامدها (1915ـ 1923) نام کتاب: نسل کشی ارمنیان ریشه ها و پیامدها...

دو دیدگاه و دو پایان ناهمگون بر یک داستان کوتاه بررسی تطبیقی داستان های گرداب اثر صادق هدایت و شکنجه اثر شین پرتو

نویسنده: دکتر قوام الدین رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 79 در ادبیات داستانی کهن ایران، که نمونه هایی از رمان نویسی منظوم است، به موضوعی جالب توجه بر ‏می خوریم و...