سال بیست و یکم | تابستان 1396 | 217 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- مقاله ها


2- سفرنامه ها


3- تاریخ معماری

4- ادبیات

 

سرمقاله

نخستین مقالۀ این شماره با عنوان «خاچکار» به ماهیت یکی ‏از بارزترین نمادهای کلیسای مسیحی مرسلی ارمنی می  پردازد که شاهدی بر ترکیب موفق معنویات و امور ‏دنیوی است. ارمنیان از هزاران سال پیش برای یادبود بزرگانی که ‏خدماتی به ملت ارمنی و آیین مسیح ارائه کرده بودند؛ در ‏گورستان  ها، اماکن عمومی و صحن و ‏محراب کلیساها خاچکار برپا می  کردند. خاچکار، که در فرهنگ ‏فارسی به چلیپا سنگ معروف شده، نمایشگر ترکیبی خاص از دین ‏مسیحیت و فرهنگ ارمنی است که اساس مذهب مسیحی مرسلی ‏ارمنی را تشکیل می  دهد.خاچکار شکلی ازیک یا چند صلیب ‏را به تصویر می  کشد که مهم  ترین نماد مسیحیت در جهان ‏است. در چلیپا سنگ نماد صلیب در نهایت ظرافت بر روی ‏قطعاتی مسطح از سنگ بازالت، در ابعاد گوناگون، کنده  کاری و با نقش  های تزیینی برجسته احاطه می  شودکه بیشتر ‏از طبیعت الهام گرفته. ‏

آخرین مقالۀ این شماره نیزبا عنوان «روایت نگارگران»، ‏حکایت تجلی غیر منتظرۀ ذوق هنری در ذهن زلال کودکی است ‏که اطرافیانش آن را درک نمی  کنند. در نهایت، هنر خدادادی ‏او در تجسم ماوراء الطبیعه نزد روحانی  ای فرهیخته در یک ‏صومعه متبلور می  شود.‏

هر دوی این مقاله  ها به نماد  هایی از یک مذهب خاص ‏اختصاص دارد. درک فلسفۀ وجودی این نمادها نیازمند شرحی ‏بیشتر در بارۀ دین و مذهب است. دین به مجموعه  ای از ‏باورهای لاهوتی و مذهب به ماحصل تفسیر مفاهیم مربوط به ‏آن باورها گفته می  شود.چنانچه بپذیریم که مذهب ‏برآیندی از تطبیق فرایض دینی با امور دنیوی مانند سنت  ها، عادت  ها و صفات ویژۀ هر قوم است، با سهولتی بیشتر با ‏ویژگی  های اقوام  ـ و از آن جمله ارمنیان ـ آشنا خواهیم ‏شد.گفتنی است که مذهب در این تعریف، از قالب امور ‏ناسوتی صرف خارج شده و حضور عامل دین را در شالودۀ خود الویت بخشیده.‏

دین ارمنیان مسیحیت و مذهب یا آیین آنان مسیحی مرسلی ‏ارمنی است.‏

مسیحیت، ارمنیان را هم  ردیف دیگر ملت  های مسیحی جهان قرار ‏می  دهد. حال آنکه آیین مسیحی مرسلی ارمنی با ترکیبی ‏خاص از دین و فرهنگ شاخص انحصاری ملت ارمنی و قوم کهن ‏ارمن است. این آئین ریشه در تاریخ هزار سالۀ قوم ارمن ‏در زادگاهشان و هویت ارمنیان دارد.‏

سرزمین ارمنستان، زادگاه قوم ارمن، بنا بر موقعیت ‏جغرافیایی خود از زمان های دور تا نفوذ تدریجی مسیحیت ‏در آن، در واپسین سال های سدۀ سوم میلادی، به طور مداوم ‏در معرض تهاجم همسایگان قدرتمند و تجاوز اقوام کوچ  نشین ‏بود. این واقعیت نقشی تعیین کننده در شکل گیری هویت ‏قوم ارمن داشته و موجبات انسجام اجتماعی هرچه بیشتر، ‏تشدید وابستگی های قومی، ایجاد تعلق خاطر محض به زادگاه ‏و بعدها، انزوای ملی را فراهم آورده است.‏

مسیحیت، که به وسیلۀ حواریون عیسی مسیح به سرزمین ‏ارمنستان رسیده بود، در 301م به منزلۀ دین رسمی کشور ‏پذیرفته شد.تطبیق باورهای دین جدید با فرهنگ و ‏اعتقادات و سنت  های پیشین سبب محو تدریجی برخی از رسوم ‏گذشته و دگردیسی و جایگزینی برخی دیگر با رسوم جدید و ‏در نتیجه، ظهور آیین مسیحی مرسلی ارمنی شد. پذیرش آیین ‏جدید در کنار موهبات الهی، مشکلات جدیدی نیز به همراه ‏داشت. مذهب مرسلی ارمنی با مذهب کاتولیک امپراتوری ‏روم همخوانی نداشت. اصرار ارمنستان و روم هریک به حفظ آیین ‏منتخب خود، ارمنستان را به انزوا کشاند و توان آن را ‏برای مقابله با اقوام و امپراتوری  های غیر مسیحی مانند ‏ترک  ها، تاتارها و عرب  هاو عثمانی  ها به حداقل ‏رساند. اختلاف آیین کاتولیک و آیین مسیحی مرسلی ارمنی در ‏تاریخ ظهور مسیحیت و چگونگی اقتباس از رهنمودهای پیامبر ‏و رسولان قدیس او و تطبیق آن با فرهنگ خاص قوم خود است. ‏

امپراتوری روم از دیرباز دارای نیروی منسجم و ‏فرماندهی نظامی قدرتمند بود. در مقابل، ارمنستان نیرو و ‏فرماندهی نظامی متمرکز نداشت. قطع امید ارمنیان از ‏همراهی امپراتوری روم جمعیت آسیب  پذیر ارمنی را هرچه بیشتر ‏به کلیسا و متولیان آن نزدیک  تر کرده و نقش روحانیت ‏را در رهبری مردم بی دفاع پررنگ  تر ساخت.‏

روحانیت کلیسای مرسلی ارمنی،که خود را تنها مرجع و ‏امید مریدان خود می  دید، به تدریج سکان هدایت همه جانبۀ ‏فرهنگ ارمنی را از آداب، اخلاقیات و باورها گرفته تا ‏دانش و هنر به دست گرفت.  حتی، به هنگام خطر، صلیب در ‏دست،  در درگیری  های نظامی پیروان خود با اقوام ‏متجاوزی که دارای فرهنگی متفاوت بودند، در کنار ‏فداییان معدود ارمنی، ایستاد. از آن پس،ادغام آرمان ‏کلیسای مرسلی ارمنی در فرهنگ قوم ارمن ریشه گرفت ‏ومهم  ترین نقاط عطف فرهنگ و تاریخ ارمنی در سده  های ‏بعدی به نام روحانیان ارمنی ثبت شد.‏

حروف الفبای ارمنی را یک روحانی فرهیخته[1] در سدۀ پنجم ‏میلادی ابداع کرد. دوران پربار ترجمۀ کتاب  های متعدد ‏دینی از زبان  های قدیمی مانند یونانی و آشوری به ‏ارمنی به دلیل زحمات بی وقفۀ گروهی از روحانیان ‏ارمنی،[2] عصر طلایی فرهنگ ارمنی نام گرفت. در سدۀ ‏نوزدهم میلادی، مقام برجسته  ترین رکن موسیقی کلاسیک ‏ارمنی را در طی ادوار گوناگون یک روحانی فرهنگ  دوست[3] به خود اختصاص داد. استاد موسیقی محلی و بومی ‏ارمنیان[4] در نهایت به ندای درونی خود پاسخ مثبت داد و ‏به کسوت روحانیت در آمد. نخستین رسانۀ مکتوب ارمنی ‏زبان را یک کشیش[5] در سدۀ هجدهم میلادی در هندوستان ‏منتشر کرد. نگارش تاریخ ارمنیان را تنی چند از ‏روحانیان فرهیخته[6] در سدۀ پنجم میلادی بر عهده ‏گرفتند. صومعه  ها،[7] کلیساها وخلیفه  گری  ها،[8]  در ‏ارمنستان غربی و شرقی، مدرسه و دانشگاه را جزو لاینفکی ‏از ساختار خود قلمداد کردند. نخستین کتاب دینی به زبان ‏ارمنی در ونیز ایتالیا در سدۀ شانزدهم میلادی به دست ‏یک روحانی[9] به چاپ رسید. نخستین  چاپخانۀ ایران و خاور‏میانه در سدۀ هفدهم میلادی، در جلفای اصفهان به دست یک ‏روحانی[10] تأسیس شد.  خلیفه  گری کیلیکیه استادان ‏نگارگر[11] را در پناه خود گرفت تا مجموعۀ بسیار ‏نفیسی از کتاب  های دینی و تاریخی کیلیکیه را در سده  های ‏سیزدهم و چهاردهم میلادی به میراث فرهنگی ارمنیان ‏بیفزایند.‏

عشق به تأسیس کلیسا، صومعه و مجموعه  های دینی ـ علمی، ‏به منزلۀ مأمن و مرجع فرهیختگان در سرتاسر نواحی ‏ارمنی  نشین، از قراباغ گرفته تا غرب شبه جزیرۀ آناتولی ‏و تزیین اماکن مذهبی با نمادهای هنری حکایت از ادغام ‏دین و فرهنگ در یکدیگر دارد که سازندۀ ساختار آیین ‏مسیحی مرسلی ارمنی است.‏

اقوام و ملل بی  شماری از هزاران سال پیش در مهد فرهنگ ‏انسانی در آسیای نزدیک و میان  رودان می  زیستند. ‏بسیاری از آنان در گرداب حوادث تاریخی از میان رفتند ‏یا سرزمینشان در طول زمان به تاراج رفت. سومری  ها، ‏آشوری  ها، بابلی  ها، فنیقی  ها، لیدیایی  ها و دیگران ‏کم و بیش به تاریخ پیوستند، در حالی که قوم کهن ارمن ‏تا به امروز، به دلیل اتکا به آیین خاص خود، در ‏زادگاه خود زندگی می  کند و سهم خود را از فرهنگ بشری ‏پاس می  دارد.‏

پی‌نوشت‌ها:

1- مسروپ ماشتوتس

2- ساهاک پارتو، مسروپ ماشتوتس و شاگردان آن دو.

3- کمیتاس وارتابد

4- سایات نووا

5- هاروتیون شماوونیان

6- قازار پاربتسی و … .

7- صومعۀ آماراس در آرتساخ (قراباغ سابق) در سدۀ ‏پنجم میلادی. ‏

8- مجتمع  های خلیفه  گری اجمیادزین در ارمنستان و ‏کیلیکیه در لبنان کنونی.‏

9- هاکوپ مقابارت

10- خاچاتور کساراتسی

11- توروس روسلین و سرکیس پیتزاک‏