فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۸

کِری،مبارز راه آزادی و یار و هم رزم یپرم خان

نویسنده: ادوارد هاروتونیان

کِری، مبارز راه آزادی و یار و هم رزم یپرم خان

ادوارد هاروتونیان

«در پاییز ۱۹۰۸م،[۱] شهر به پا خاستۀ تبریزِ در اوضاع بحرانی و موقعیت خطیری قرار گرفته بود. عین الدوله، سرکردۀ ‏مستبدان و صدراعظم دورۀ مشروطه، همراه با سپهدار تنکابنی (که بعدها به مشروطه خواهان پیوست) به یاری نیروهای رسیده از ‏طهران ـ با آمادگی کامل رزمی ـ حلقۀ محاصره را هرچه تنگ تر کرده بودند. از سویی، بمباران مداوم شهر و از سوی دیگر، حمله های دائمی هزاران تن از افراد راهزن صفت عشایر قره داغ، شاهسون، ماکو، مراغه و دیگر عشایر منطقه، که به قوای دولتی پیوسته ‏بودند، وضعیت جنگ را کاملاً دگرگون کرده بودند.‏

‏ در اوضاع نومیدانه ای که روز به روز دامنه دارتر می شد، یکی دو گروه از مجاهدان مستقر در نقاط دوردست شهر تحت فشار دشمن ناگزیر تسلیم شده یا مواضع خود را ترک کرده و سبب نفوذ بیشتر مهاجمان به مواضع آزادی خواهان شده بودند. فرماندۀ ‏مجاهدان جنوب شرقی شهر برای تسلیم با نیروهای دولتی وارد مذاکره شده و یکی از توپ های خود را به منزلۀ تضمین به آنان ‏سپرده بود. ‏نفوذ دشمن به مواضع آزادی خواهان روز به روز بیشتر و دورنمای مصیبت بار شکست در برابر مردم نا امید آشکارتر می شد.‏

آرشاک گاوافیان ملقب به کِری
آرشاک گاوافیان ملقب به کِری

ستارخان، که با روحیۀ استوار و قوی درگیر نبردی سرنوشت ساز بود، با حمله های بی پروا می کوشید تا با امکانات محدود خود ‏عملیات رزمی را گسترش دهد و با نومیدی فراگیر مقابله کند. او با گروه اندک شمار خود از محله ای به محلۀ دیگر می تاخت، ‏پرچم های سفید را از فراز بام ها و ادارات به زیر می کشید و می درید، مجاهدان فراری را سرزنش و دیگران را ترغیب می کرد و ‏مردم را به شکیبایی و ایستادگیفرا می خواند و بار دیگر به مواضع خود در محلۀ امیرخیز می تاخت …»‏. [۲] ‏

در وضعیتی چنین بحرانی، که هرروز خطر سقوط شهر و شکست آزادی خواهان جدی تر می شد، ناگهان گروهی از مبارزان مسلح ‏ارمنی به سرکردگی آرشاک گاوافیان، معروف به کِری، به شهر محاصره شده وارد شدند. ظهور کِری در میان مجاهدان انقلاب ‏مشروطه اتفاقی نبود. او از سوی حزب داشناکسوتیون (جنبش انقلابی ارمنی) به این مأموریت اعزام شده بود. در چهارمین اجلاس ‏مجمع عمومی حزب، که در فوریۀ ۱۹۰۷م/ بهمن ۱۲۸۵ش[۳] در وین تشکیل شده بود، درخواست نمایندگان تبریز برای مشارکت ‏حزب در نهضت مشروطیت ایران در دستور کار قرار گرفت و پس از تصویب مجمع عمومی، بنا به تصمیم دفتر عالی حزب (بورو) ‏نخست ساکو (سِو ـ سارِتسی) و پس از مرگ نابهنگام او، بر اثر ابتلا به وبا طی تدارک نفرات، آرشاک گاوافیان ‏معروف به کِری (به معنای دایی) به فرماندهی گروه رزمندگان داوطلب حزب برای یاری رسانی به خیزش تبریز برگزیده شد. وی ‏به سبب رشادت ها و حمله های برق آسای خود در جنگ های ارمنیان با تاتارهای قفقاز شهرت فراوان یافته بود. او در اندک زمانی گروهی ‏داوطلب مرکب از ۲۵ سوار رزمنده[۴] را تجهیز کرد و با عبور پنهانی از مرز، که به شدت تحت نظارت بود، از مسیر دیر استپانوس مقدس، بدون ‏هیچ گونه برخوردی با نیروهای متخاصم، گروه را به تبریز رساند.‏

‏«ورود نامنتظر گروه رزمندگان ـ بدون هیچ گونه برخوردی با دشمن ـ تضمینی چنان بزرگ برای توان جنگی و مهارت فرماندۀ ‏گروه به شمار می رفت که از همان روز اول با حضور خود مایۀ تقویت روحیۀ نیروهای دستخوش نومیدی شد»‏.[۵]

فرماندهان هنگ های داوطلب ارمنی (1915-1917م) کِری،وارطان و هامازاسپ (ایستاده)
فرماندهان هنگ های داوطلب ارمنی (1915-1917م) کِری،وارطان و هامازاسپ (ایستاده)

‏«پس از ورود کری، وقتی رُستوم[۶] نیز به تبریز رسید و درگیر عملیات شد، طولی نکشید که مسئلۀ ادارۀ امور جنگ سر و ‏سامانی یافت. هیئتی مرکب از رُستوم، کِری، ستارخان و یکی دو تن از سران محلی تشکیل شد که از آن پس عملیات رزمی را ‏سرپرستی می کردند. اما راهبران واقعی رستوم، کِری و ستارخان بودند. اغلب دو تن اول برنامۀ جنگ را طرح ریزی و به ستارخان ‏پیشنهاد می دادند، یا درجا موضع گیری می کردند که ستارخان نیز نظر آنان را می پذیرفت».‏[۷]

پس از چندی رزمندگان کرِی در روستای موجمبار ـ نزدیک تبریز ـ که اقامتگاه تابستانی ارمنیان تبریز بود، به نخستین پیروزی خود دست یافتند. دو تن از سران عشایر قره داغ (دو برادر به نام ارشد و ضرغام) با چند صد نفر از افراد خود به این روستا حمله ور ‏شدند. کِری با رزمندگان خود به مقابله شتافت و با حملۀ متقابل و عملیات برق آسا درس عبرتی به مهاجمان روستا و سران دیگر ‏عشایر منطقه داد.‏ [۸]‏ ‏

در تبریز، گروه کِری در نخستین عملیات جنگی در جبهه های خطیب و شاه غازان شرکت کرد و با جسارت و بی پروایی مایۀ ‏شگفتی همگان شد. گروه با حمله های شدید و پیروزی های خود شوری تازه در صفوف مجاهدان برانگیخت و همواره، ‏آمادۀ امداد به گروه های نیازمند در هر نقطۀ شهر و تقویت توان رزمی آنان در مقابله با دشمن بود. [۹] ‏

آرشاک گاوافیان در ۱۸۵۶م در ارزروم (کارین) به دنیا آمد. پس از طی دورۀ تحصیل مقدماتی، نزد پدر به فراگیری حرفۀ او پرداخت که ‏ساخت و تعمیر ساز و برگ اسب و یراق و لوازم چرمی سوارکاری، از قبیل افسار و زین بود. آرشاک نوجوان در در اینجا با ‏روحیۀ ترکان عثمانی آشنا شد و رفتار ناشایست و برخوردهای اهانت آمیز آنان را نسبت به ارمنیان مشاهده کرد. این اوقات هم زمان ‏بود با جنگ روسیه و عثمانی و تصرف ارزروم به دست روس ها، سپس، عقب نشینی نیروهای روسیه و به دنبال آن اعمال سیاست ‏تعقیب و فشار زمام داران عثمانی بر ارمنیان.‏

آرشاک جوان با مشاهدۀ مظالم حکومت عثمانی نسبت به ارمنیان سرانجام خانه و خانواده را ترک گفت و برای دفاع از حقوق ‏هم کیشان خود به گروه های رزمنده پیوست. وی در ۱۸۸۹م به گروه هونو (هاروتیون دِر- مارتیروسیان) پیوست. این ‏گروه در آن سال ها با عملیات تلافی جویانه به دفاع از ارمنیان برخاسته و مایۀ وحشت غارتگران ترک و کرد شده بود. در این ‏گروه رفته رفته چهرۀ انقلابی و رزمندۀ آرشاک ـ که بعدها به کِری مشهور شد ـ شکل گرفت. [۱۰]

کِری در ۱۸۹۰م با گروه سارکیس گوگونیان برای یاری رسانی به ارمنیان تحت ستم عثمانی از روسیه عازم ارمنستان غربی شد. این گروه، که یپرم نیز از اعضای آن بود، هنگام عبور از مرز به دست مرزبانان روس افتاد و اعضای گروه به ‏سیبری تبعید شدند اما کِری نجات یافت. با آغاز فعالیت حزب داشناکسوتیون (۱۸۹۰م) کری به این حزب پیوست و ‏از رزمندگان پرتلاش آن شد.‏

در ۱۸۹۵م، در کشتار ارمنیان ارزروم به دست نیروهای سلطان عبدالحمید، کِری فرماندۀ گروه مسلحی بود که دفاع از بنای خلیفه گری ‏ارمنیان را برعهده داشتند. او در ۱۹۰۴م در خیزش منطقۀ ساسون شرکت کرد و رشادت های بسیاری از خود نشان داد. در ‏‏۱۹۰۵م به قفقاز رفت و در رویارویی تاتارها و ارمنی ها، نقشی مؤثر در دفاع از منطقۀ زانگه زور ـ در شرق نخجوان ـ بر عهده ‏داشت.‏ [۱۱]

چنان که گفتیم کِری در ۱۹۰۸م، در خیزش مردم تبریز حضور یافت و در انقلاب مشروطیت ایران، ایفای نقش کرد. خیزش تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان بیش از یک سال ادامه یافت و پس از ‏ورود نیروهای روس به تبریز، به بهانۀ حمایت از اتباع خود، از تحرک باز ماند. [۱۲]رستوم در مقام نمایندۀ تام الاختیار حزب به اتفاق شورای نظامی تصمیم به خروج افراد کِری از ‏تبریز گرفت. کِری و رستوم به سلماس رفتند و چندی در آنجا ماندند. رزمندگان کِری رهسپار ترکیه و قفقاز شدند. سپس، رستوم نیز به ترکیه رفت اما کِری ـ که به شعار آزادی، برادری و برابری انقلاب ترکان جوان در ترکیه با ناباوری می نگریست ـ در ایران ماند. [۱۳]

با ورود پیروزمندانۀ یپرم خان به تبریز، کری به دعوت وی به تبریز بازگشت و دو رزمندۀ دیرین به هم رسیدند و از آن پس، کِری در کنار یپرم قرار گرفت و ‏یار و یاور و هم رزم او شد.‏ کِری در نبرد با عشایر شاهسون همراه یپرم خان بود، سپس در سمت دستیار وی، همراه او به تهران رفت و با گروه خود در جنگ های وی بر ضد شاه مخلوع و سالارالدوله شرکت جست. [۱۴]

در ۱۹مه ۱۹۱۲م/ ۲۹ اردیبهشت۱۲۹۱ش، یپرم و کِری پس از پیروزی های درخشان، با ۲۵ـ۳۰ رزمنده، دستور تسخیر یکی از پایگاه های دشمن را ‏صادر کردند. رزمندگان پیروز بدون توجه به خطر یورش بردند. دکتر ظُهراب خان، پزشک اردوی مجاهدان، با گلولۀ ‏دشمن از پای درآمد. یکی از رزمندگان به یاری او شتافت اما او نیز به خاک افتاد. یپرم خان، که شاهد این صحنه بود، ‏خشمگین اقدام به حمله کرد اما در همان گام های نخست، گلوله ای از مواضع دشمن، که در بلندی بود، به زندگی ‏طوفانی و پرافتخار این مبارز نستوه خاتمه داد.‏

کِری بلافاصله فرماندهی حمله را به دست گرفت و با از دست دادن چند رزمندۀ دیگر موفق به تصرف قلعۀ دشمن شد و ‏انتقام خون هم رزمان خود را گرفت.‏

پس از مرگ یپرم خان، فرماندهی نیروهای وی به کِری سپرده و نیروهای او به پیروزی های درخشان دیگری دست یافتند.‏

در پی ایجاد شرایط جدید سیاسی حزب داشناکسیون حضور گروه های رزمی خود را در ایران ملغی کرد. کِری از مسئولیت های خود کناره گرفت و به قفقاز رفت. [۱۵]

کِری در رأس گردان چهارم نیروهای داوطلب ارمنی قرار گرفت. گردان او مرکب از پانصد تا ششصد رزمندۀ ورزیده بود. سال های ۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۵م فرا رسیده و وحشت جنگ جهان را فرا گرفته بود. ارمنیان ارمنستان غربی به جاده های مرگ ‏رانده می شدند.‏ در ۱۹۱۵م ‏گردان چهارم در جبهۀ ارزروم ـ زادگاه کری ـ فعالیت داشت. این گردان در جنگ روسیه ـ ترکیه، در نبردهای بزرگ ساری قمیش با ‏قوای انورپاشا، وزیر جنگ حکومت ترکان جوان، که قصد حمله به قفقاز را داشتند، به مقابله برخاست.‏ در دومین سال جنگ جهانی اول (۱۹۱۵ـ۱۹۱۶م)گردان کِری متوجه وان شد و برای آزادسازی ارمنیان به یاری آنان شتافت.‏

آخرین عملیات کِری شرکت در عملیاتی در کنار نیروهای روسیه به فرماندهی سردار ارمنی، توماس نازاربگیان، به عزم تصرف موصل از طریق رواندوز ‏بود.‏

در مه ۱۹۱۶م، نیروهای تحت فرماندهی نازاربگیان همراه با گردان چهارم نیروهای داوطلب ارمنی، به فرماندهی کِری، در حوالی ‏رواندوز در محاصرۀ قوای ترکیه قرار گرفت و درگیر نبردی نابرابر شد. فرماندهی نیروهای روسیه قصد تسلیم داشت. اما تسلیم شدن به ‏قوای ترک در مرام کِری نبود. بنابراین، به نیروهای خود دستور داد تا با حمله به مواضع ترک ها، که در بلندی قرار داشت، به ‏نبرد تن به تن پردازند. پس از ساعتی نبرد، سنگر ترکان شکافته شد و نیروهای روسیه و گردان چهارم داوطلبان ارمنی از محاصره ‏بیرون آمدند. قوای ترک ها سراسیمه پراکنده شدند و نبرد به پایان رسید اما ناگهان گلوله ای کور بر پیشانی کِری نشست و به زندگی سراسر تلاش و مبارزۀ او پایان داد.‏

فردای آن روز، پیکر کِری با تشریفات نظامی به جلفا برده شد و از آنجا به تفلیس انتقال یافت. مراسم خاک سپاری وی با شرکت هزاران ‏تشییع کننده در قبرستان ارمنیان تفلیس برگزار شد.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

۱- برابر با صفر ۱۳۲۶ق/ ۱۲۸۷ش.

۲- ‎‎‎‏H. Elmar, Yeprem (Tehran: modern,1964), p. 148&149‎‏.‏

۳- برابر با ۱۳۲۴ق.

۴- در برخی منابع ارمنی تعداد این رزمندگان پنجاه تن آمده است. ‏

۵- ‎‎‎‏ibid., p 152.‏

۶- استپان زوریان (۱۸۶۷ ـ ۱۹۱۹م) با نام مستعار رستوم، انقلابی، فعال سیاسی و یکی از سه بنیان گذار حزب داشناکسوتیون.

۷- ‎‎‎‏Hovsep Hovhannisian, Housher (Yerevan:Apolon,1995), vol. I , p. 176.‎

8- Elmar, ‎‎‎‏ibid., p 153 & 154.‏

۹- ‎‎‎‏ibid., p 155.‏

10- Avo. Heghapokhakan albom(۱۹۶۲‎), no. 10(34), p 290.‏

۱۱- «Haykakan harts”, Hanragitaran (Yerevan:1998),‎ p 458,

12- Elmar, ‎‎‎‏ibid., p 164.

13- Avo. ibid. , no. 10(34), p ۲۹۳.‏

14- Elmar, ‎‎‎‏ibid.

۱۵- ‎‎‎‏ibid.

منابع:

Avo. Heghapokhakan albom, No. 10(34), Aleppo, 1962. ‎

آوو. آلبوم انقلابی. حلب ۱۹۶۲. ش۱0 (34) (ارمنی) .‏

Elmar, H. Yeprem. Tehran:Modern 1964‎‏.‏

المار. ه. یپرم. تهران: انتشار شورای خلیفه گری ارامنۀ تهران، ۱۹۶۴.(به زبان ارمنی).‏

«Haykakan harts”. Hanragitaran. Yerevan:1998.‎

«مسئلۀ ارمنی». دانشنامه. ایروان: ۱۹۹۸ (ارمنی).

Hovhannisian, Hovsep. Housher. Yerevan: Apolon,1995.‎ vol. I.

هوانسیان، هووسپ. خاطرات. ایروان: ۱۹۹۵. ج۱ (به زبان ارمنی).‏

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۸
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید