نویسنده: دکتر ایوت تجریان
ترجمۀ : رافی آراکلیانس


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83

تاریخ هنر عکاسی نزد ارمنیان به دلایل جغراسیاسی و تاریخی، محدوده  ای به ‏گستردگی جهان دارد. با وجود اینکه این مقوله کمتر مورد تحقیق پژوهشگران قرار گرفته، ‏میراث هنری به جای مانده از عکاسان ارمنی نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم تا نیمۀ نخست سدۀ ‏بیستم میلادی، جایگاه مهمی را برای هنرمندان عکاس ارمنی در دنیای هنر کسب کرده ‏است. ‏

پراکندگی ارمنیان در دیاسپورای ارمنی شامل حال هنرمندان این قوم نیز بوده. اینان، ‏خواسته یا ناخواسته، در مقاطعی مهر برجستۀ خود را بر تارک هنر و فرهنگ مکانی زده  اند که در آن می  زیسته  اند. برخی از هنرمندان عکاس ارمنی، به حکم سرنوشت، مجبور ‏به تغییر نام خانوادگی یا همانند دیگر ارمنیان رانده شده از مام وطن محکوم به کتمان ‏هویت واقعی خود بوده  اند. از این بین می  توان به عکاسان ارمنی ساکن استانبول اشاره کرد که ‏در قلمرو امپراتوری عثمانی، از کرانۀ بسفر تا کشورهای گوناگون میان  رودان، از بانیان ‏بی  رقیب هنر عکاسی منطقه به شمار  می  رفتند.‏

امپراتوری عثمانی – از بسفر تا بیت المقدس

ویگن (در برخی از منابع ویچن)، گِوُرک و هوهانِس (در برخی از منابع هُوسِپ)، سه ‏برادر معروف به برادران عبدالله، قدیمی  ترین عکاسان ارمنی، در طول تاریخ هنر ‏عکاسی، در سرتاسر قلمرو امپراتوی عثمانی بودند. هنر این برادران نه تنها در استانبول ‏بلکه در امریکا و اروپا نیز شناخته شده بود. آنان از 1836م، مجوز انحصاری عکاسی ‏را در قلمرو امپراتوری عثمانی در اختیار داشتند و به خواست سلطان عبد العزیز مقام ‏عکاس اختصاصی سلطان را نیز به خود اختصاص داده بودند. ویگن و گِوُرک، جایگاهی ‏ویژه در دربار سلطان داشتند و به منـظور عکس  برداری از مجالسی دعوت می  شدند که ‏برای مهمـانان عالـی قـدر سلطان بر پا می  شـد. آلکسان (آسادور هورموزیان)، پدر این سه ‏برادر، به دلیل اشتغال در دربار سلطان، مجبور به تغییر نام خانوادگی خود به عبدالله ‏‏(عبدالهیان) شده بود.‏

برادران عبدالله این فرصت را یافتند که از مقامات عالی  رتبۀ امپراتوری از جمله ‏سلطان  ها عبدالعزیز، مراد پنجم و عبدالحمید دوم عکس بگیرند. ویگن عبدالله به پاس ‏گرفتن عکس از چهرۀ سلطان عبدالعزیز به کسب لقب رسام حضرت شهریار، از سوی ‏سلطان، مفتخر شده بود. ‏

این برادران (عبدالهیان) که در 1858م کـارگاه عکـاسـی خـود را بـه نـام بـرادران ‏عبـدالله[2]تأسیس کرده بـودند، در عـکاسی از طیف وسیـعی از موضوعـات شهـرت داشتند. ‏آنان گوشه و کنار شهر را به تصویر می  کشیدند. عکس  هایی که آنان از شهرهای استانبول ‏و ازمیر و از صحنه  های تئاتر با بازی هنرمندان معروف آن انداخته اند، دارای اهمیت ‏فراوان تاریخی و اجتماعی است.‏

آنان از قشرهای گوناگون مردم شرقی با لباس  های خاص و ابزار کار مخصوص به ‏خود یا در حال کار عکس گرفته و مجموعه تصاویری از آداب و سنن جوامع را به میراثی ‏فرهنگی تبدیل کرده  اند، میراثی که همواره مورد استفادۀ جامعه  شناسان و پژوهشگران ‏اجتماعی بوده است. ‏

برادران عبدالله در عکاسی از چهره نیز شهرت دارند. هنر خاص آنان در کوشش ‏موفقشان برای نمایش هویت، موقعیت اجتماعی و سن شخصی است که در مقابل دوربین ‏آنان قرار می  گرفت. ‏

هنر و شهرت هنری این برادران پیشرو در عکاسی از چهره  های مشهور، طبیعت و ‏تمامی لحظه  های زندگی روزمره، راهگشای صنعت عکاسی در جوامع گوناگون عثمانی و ‏رشد این هنر نزد دیگر  هنرمندان عکاس ارمنی  تبار مقیم امپراتوری شد.‏

تارگیول، برادران گولمِز، ژاک اسکندر، یسایی کاراپتیان و لکگیان از دیگر عکاسان ‏بنام عثمانی بودند. بُغوس تارکولیان (تارگیول)، عکاس مشهور استانبول، به عکاسی از ‏چهرۀ افراد شهرت داشت. او، که از عکاسان دربار سلطان حمید دوم به شمار می  رفت، نخستین هنرمند عکاس در ترکیۀ عثمانی بود که به رنگ  آمیزی یا رتوش عکس  ها، ‏دست زد. تارکولیان مفتخر به کسب نشان درجۀ پنجم مجیدیه شده بود. او دو عکاس  خانه ‏به نام های فوتوفبیوس[3]و آپولوو ژواویه[4]تأسیس کرده بود. ژاک اسکندر، عکاس ‏معروف ارمنی، هنر خود را در عکاس  خانۀ آپولوو ژواویه به حد کمال رساند. ژاک بعدها ‏آن عکاس  خانه را خرید و نام آن را به صباح تغییر داد.‏

بُغوس تارکولیان پس از روی کار آمدن حکومت ترکان جوان، در زمرۀ عکاسان ‏رسمی آتاتورک قرار گرفت. عکسی از آتاتورک، که تارکولیان برای خزانه  داری ‏عثمانی گرفته، سال  ها برروی اسکناس  های پنجاه، صد، پانصد و هزار لیره  ای ترکیه نقش بسته بود.‏

یسایی کاراپتیان از عکاسان سدۀ نوزدهم استانبول بود. اوج فعالیت هنری یسایی را ‏می  توان در سال  های دهۀ هفتاد پی گرفت. او، که دانش  آموختۀ مکتب برادران عبدالله بود، ‏در 1859م، نخستین مدرسۀ عکاسی خاورمیانه را در شهر مقدس در امپراتوری عثمانی ‏تأسیس کرد. او اسقف کلیسای ارمنیان بیت  المقدس بود. در 1865م، یک کارگاه عکاسی در ‏صومعۀ هاکوپیانتس این شهر بنا نهاد که طی هفده سال فعالیت پنج نسل هنرمند عکاس ‏ارمنی و عرب تربیت کرد. میراث با ارزش هنر عکاسی کاراپتیان شامل عکس  هایی از ‏خدمۀ خلیفه  گری و شهر بیت  المقدس است که در موزه  های این شهر نگهداری می  شوند. ‏اسناد به جای مانده حاکی از نگارش کتابی به خط کاراپتیان به زبان محلی است که در ‏اختیار شاگردان کارگاه قرار می  گرفت.‏

یرواند، آرتین و گریکور یا برادران گولمز[5] از عکاسان موفق در دربار عثمانی در ‏عهد سلطان عبدالحمید بودند. از عکاسان بیت  المقدس می  توان از هنرمند عکاس دیگری ‏به نام گ. لکگیان، یاد کرد. آثار هنری مربوط به سال  های 1960 ـ 1980م او زینت  ‏بخش مجموعه  های خصوصی و موزه  های بیت  المقدس است.‏

آرا گیولر،متولد 1928م در استانبول

ترکیه

شکوفایی هنر عکاسی در ترکیۀ کنونی مرهون عکاسان ارمنی این کشور مانند آرا ‏گیولر[6] (آرا تاجاتی دِردِریان) است. آثار با ارزش این هنرمند عکاس از نیمۀ سدۀ بیستم ‏تا به امروز بر تارک صنعت عکاسی ترکیه می  درخشد. مجموعۀ عکس  هایی که آرا ‏گیولر از  نقاط گوناگون استانبول گرفته لقب چشم استانبول[7] را برای او به ارمغان آورده ‏است. او برای انتخاب موضوع عکاسی خود مرزی قائل نیست. عکس  های او از مردم ‏عادی و تمرکز دوربین او بر چهرۀ آنان قابل توجه است. گیولر صحنه و صحنه  آرایی ‏را به شخصی که در مقابل دوربینش قرار گرفته تحمیل نمی  کند، بلکه خاموش می  ماند ‏تا چهره و حالات بدن موضوع عکس را در طبیعی  ترین وضعیت  ها صید کند. شاید، به ‏همین دلیل اشخاص محصور در عکس  های او با چشمانی زنده با بیننده تماس بر قرار می  ‏کنند.‏

گیولر معتقد است که عکاس، هنگام کار، باید شاهد خاموش صحنه باشد تا ذهن ‏شخصی که از او عکس گرفته می  شود متوجه وجود عکاس نشود و صحنۀ عکاسی را به ‏صحنۀ نمایش تبدیل  نکند.‏

مجلۀ عکاسی بریتانیا [8]در سالنامۀ 1961م، خود آرا گیولر را یکی از هفت عکاس ‏برتر جهان معرفی کرده. یک سال بعد، در 1962م، در آلمان، جایزۀ استاد لایکا[9]و در ‏فرانسه نشان لژیون دونور[10]به وی داده شد. در 2000م، او یکی از ده عکاس برتر ‏جمهوری ترکیه معرفی شد و به منزلۀ تنها نمایندۀ ترکیه به عضویت انجمن عکاسان ‏رسانه  ای امریکا[11] در آمد. آرا گیولر در 2002م در فرانسه و در 2004م، در ترکیه به ‏ترتیب مفتخر به دریافت نشان لژیون فرهنگ و هنر فرانسه و درجۀ دکترای افتخاری از ‏دانشگاه فنی ییلدیز[12]شد. او در 2005م، جایزۀ بزرگ وزارت فرهنگ و هنر ترکیه و ‏در 2009م، جایزۀ ویژۀ مجلس ملی ترکیه را برای خدمات استثنایی دریافت کرد. ‏

آرا گیولر در دوران همکاری با مجله  های معتبری چون تایمز، لایف، نیوزویک، پاری ‏ماچ و هورایزن به کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، هندوستان، کنیا و چند ‏کشور دیگر سفر کرد. او طی سال  ها فعالیت حرفه  ای در رشتۀ عکاسی فرصت  هایی ‏یافت تا از چهرۀ اشخاص مشهوری چون ایندیرا گاندی، ماریا کالاس، برتراند راسل، ‏فلینی، سوفیا لورن، ویلی برانت، مارک شاگال، عصمت اینونو، پابلو پیکاسو، سالوادور ‏دالی و … عکس بگیرد.‏

آرا گیولر در 2012م، افزون بر جوایز متعدد، نشان طلای وزارت فرهنگ جمهوری ‏ارمنستان را نیز دریافت کرد. او طی سال  ها فعالیت هنری آثار خود را در صدها ‏نمایشگاه خصوصی و گروهی به نمایش گذاشته و کتاب  هایی متعدد چاپ کرده است. ‏آثار او را می  توان در نمایشگاه  ها و موزه  های معتبر اروپا و امریکا مانند موزۀ ملی ‏فرانسه، موزۀ جورج ایستمن روچستر، گالری هنرهای یادمانی شلدون[13] نبراسکا، ‏موزۀ عکس داس ایمیجینیر[14] و موزۀ لودویک[15] کلن آلمان و بسیاری دیگر یافت. گروه اقتصادی بسیار پرقدرت ترکیه به نام دوغوش هولدینگ،[16]در 25 مرداد ‏سال جاری (1397ش)، به مناسبت نودمین سال تولد آرا گیولر، موزه  ای به نام این هنرمند تاریخ  ‏ساز در محیط یکی از بناهای تاریخی استانبول بر پا خواهد نمود. این موزه، که در نتیجۀ دو ‏سال تلاش گروه بنیان  گذار و هشت ماه همکاری با گیولر برای دستیابی به مدارک و ‏اسناد شخصی او آمادۀ بازدید می  شود، شامل عکس  های نایاب آرا گیولر، ابزار عکاسی، کتاب  ها و نامه  ها و اسباب شخصی او، به قیمت تقریبی سه میلیون یورو خواهد بود.‏ ‏

ماریام شاهینیان (1911ـ1996م)

ماریام شاهینیان (1911ـ1996م)، نخستین بانوی عکاس ترکیه بود. این بانوی هنرمند در سال  های 1935ـ 1985م یکه  تاز هنر عکاسی به ویژه عکاسی از چهره در محیط بستۀ کارگاهی ‏بود. مجموعۀ عکس  هایی که او در کارگاه شخصی خود، به نام گالاتاسرای گرد آورد نه ‏تنها چهرۀ مردم عادی شهر و روستا را، از نوجوان گرفته تا سالخورده، در بیش از دویست ‏هزار عکس ثبت کرده، بلکه با مهارت تمام موفق شده تا افکار و حتی رؤیاهای قهرمانان ‏خود را نیز ثبت کند.‏

زن  ها، در سال  های فعالیت شاهینیان، تنها اجازه داشتند در حضور عکاسی از جنس ‏خود تن  پوش اسلامی را درآورند و دور از قوانین نوشته و نانوشتۀ اجتماع، امیال، ‏احساسات و افکار شخصی خود را بر چهره منعکس سازند. همین امکان خاص موقعیتی ‏استثنایی برای عکاس فراهم آورد تا با اختصاص بیش از 70درصد از کارهای خود به ‏بانوان، تصویری کم  نظیر از جامعۀ آن روز ترکیه بر جای گذارد.‏

هاکوپ شاهینیان پاشا، پدر بزرگ ماریام، از نمایندگان نخستین مجلس ترکیه پس از ‏فروپاشی امپراتوری عثمانی بود. خانوادۀ شاهینیان هنگامی که ماریام تنها چهار سال داشت ‏به گونه  ای معجزه  آسا از جهنم نژادکشی جسته و در خفا از شهر سیواس، زادگاه خود، به ‏استانبول پناه آورده بودند. ماریام شاهینیان، که با نام مریم یا ماریام شاهین اوغلو نیز از او ‏یاد شده، در 1986م، کارگاه گالاتاسرای و عکاسی را در 75 سالگی برای همیشه ترک ‏گفت.‏

ایران

رد پای فعالیت  های هنری عکاسان ایرانی ارمنی را می  توان در ربع آخر سدۀ نوزدهم ‏میلادی در شهرهای تهران، اصفهان، رشت و تبریز پی گرفت. هووسپ (ژوزف) پاپازیان ‏از مشهورترین عکاسان ارمنی ایران بود. او،که در 1875م عکاس  خانه  ای در تهران ‏تأسیس کرده بود، مورد توجه طبقۀ اشراف پایتخت قرار گرفت و مفتخر به دریافت نشان ‏طلای شیر و خورشید از دست ناصر الدین شاه قاجار شد. مهر این نشان در پشت عکس  های او به همین دلیل است.‏

هووسپ خان عکاس باشی در تهران و استپان استپانیان، بیگلر آقایانتس، اصلان ‏هایراپتیان، هووسپ (یوسف)خان هووسپیان، سراپیون گوستانیان، آوتیس تورگُمیان و ‏ملیک ژورِس وُسکانیان در تبریز از عکاسان فعال در ایران آن روز بودند. از دوربین این ‏هنرمندان، تصاویری بی  بدیل از زندگی سیاسی در تبریز به جای مانده. بسیاری از عکس  های باقرخان و یپرم  خان، قهرمانان مشروطه، متعلق به دوربین استپان استپانیان است.‏

هووسپ خان هووسپیان از عکاسان دربار قاجار در پایان دوران حکومت این سلسله ‏بود. او، که برای کسب دانش در رشتۀ عکاسی تبریز را به قصد تفلیس ترک کرده بود، پس ‏از تکمیل تحصیلات در 1900م به تبریز بازگشت و کارگاه عکاسی خود را در این ‏شهر دائر کرد. هووسپ  خان با کسب تجربه خیلی زود مورد توجه دربار قرار گرفت و مقام ‏عکاس شخصی شاهزادگان قاجار را به دست آورد. هووسپ خان هووسپیان پس ‏از 28سال فعالیت در رشتۀ تخصصی، تربیت شماری عکاس بنام و شرکت در فعالیت  های ‏سینمایی، در تهران سکنا گزید. ‏

آنتوان سوروگین

ژورِس وُسکانیان، از عکاسان تبریز در سال  های بعد، هفت سال از فعالیت خود ‏را به عکاسی از مکان  ها و یادمان  های تاریخی ارمنیان در ایران اختصاص داد. او با ‏ارسال عکس  های خود به دانشگاه دولتی ارمنستان و بخش باستان  شناسی دانشگاه معماری ‏میلان، در معرفی فرهنگ اجتماعی ارمنیان ایران نقشی بزرگ داشت.‏

تاریخ هنر گویای فعالیت چشمگیر عکاسان ارمنی ایران در اصفهان است. تونی ‏هووانس مارتیروسیان (1864ـ1946م) و میناس (مگردیچ) بادگرهانیان (1885ـ1972م)، از ‏عکاسان جلفای نو بودند. تونی مارتیروسیان کودکی پر مشقتی را در اصفهان گذرانده بود. ‏او شاگرد یک بازرگان آلمانی بود که هنگام ترک ایران وسائل عکاسی خود را به تونی ‏هدیه کرده بود. دوربین عکاسی، که در سال  های نخست وسیله  ای برای امرار معاش او ‏بود، در اندک زمانی از تونی مارتیروسیان عکاسی ماهر ساخت. شهرت وی در مدتی ‏کوتاه، راه او را برای رسیدن به دربار قاجار هموار کرد. مسعود میرزا، ظل  السلطان، ‏حاکم اصفهان، با دعوت از وی نه تنها امکان عکاسی از خانوادۀ سلطنتی قاجار را برای ‏او به وجود آورد، بلکه سبب مقبولیت این هنر نزد مردم عادی نیز شد. تأسیس نخستین کارگاه ‏عکاسی اصفهان، به دست تونی هووانس مارتیروسیان، مسلماً نقشی عمده در رواج اشتیاق ‏عموم به گرفتن عکس از چهره داشت.‏

میناس بادگرهانیان، دیگر عکاس مطرح اصفهان، هنر عکاسی را در کلکتۀ هندوستان، ‏زمانی که پانزده سال بیشتر نداشت، فرا گرفت. او ده سال تمام در هندوستان ماند و تجربه ‏اندوخت. سپس، به ایران باز گشت و در سلطان آباد (اراک کنونی) سکنا گزید. هنر او در ‏سال  های نخست به گرفتن عکس از چهره در ابعاد کوچک، برای استفاده در نشان  های ‏سینه، محدود بود. او به اهواز و تهران نیز سفر کرد و سرانجام در اصفهان مستقر شد. در ‏‏1911م، یک کارگاه عکاسی به نام عکاس  خانۀ میناس تأسیس کرد. او برای پنجاه سال بعد، تا ‏‏1961م، به حرفۀ خود وفادار ماند. واهان بادگرهانیان فرزند میناس، پس از فوت پدر، شغل ‏عکاسی را ادامه داد.‏

هووان کیورقیان و ماتوس آقاخان قراخانیان (1860ـ1947م) از دیگر هنرمندان عکاس ‏اصفهان بودند. با اینکه قراخانیان از 61سالگی به عکاسی روی آورد، در مدتی بسیار ‏کوتاه، به حرفۀ خود مسلط شد. از لِوون آبکاریان، اهل جلفا، نیز باید به منزلۀ یکی از موفق  ‏ترین عکاسان اصفهان در 1936ـ 1964م یاد کرد.‏

رشت از دیگر شهرهای ایران بود که امکان درخشش عکاسان ارمنی را فراهم آورد. ‏برادران خاچاتوریان و مارکاریان، مدیر عکاس  خانۀ اورانیا و مناتساکان چالیک ‏یگانیان، مؤسس عکاس  خانۀ چالیک (1920ـ1923م)، از عکاسان رشت بودند. داستانی ‏عجیب عکاس  خانۀ چالیک را به رخدادهای اجتماعی آن دوران مرتبط می سازد. نقل است که ‏روزی دو نفر با ساکی وارد عکاس  خانۀ چالیک می  شوند، سر بریده  ای را بیرون می  آورند، روی میز قرار می  دهند و عکاس را مجبور به گرفتن عکس از سر بریدۀ میرزا ‏کوچک خان جنگلی می  کنند.‏

کتابی که دکتر کاراپت پاپازیان، نخستین داروساز ارمنی تهران، در سه جلد به زبان ‏فارسی با عنوان هنر عکاسی در 1895م، به چاپ رساند، نخستین نوشتۀ علمی در بارۀ هنر ‏عکاسی به این زبان است.‏

آنتوان سِوروگین(1851ـ1933م) را به جرئت می  توان بزرگ  ترین عکاس حرفه  ای ‏ارمنی در ایران دانست. او از عکاسان بنام ارمنی بود که هنر عکاسی را در نیمۀ دوم سدۀ ‏نوزدهم میلادی وارد دربار قاجار ساخت. وی به پاس خدمات هنری خود نشان شیر و ‏خورشید الماس نشان و لقب خان را از ناصر الدین شاه (1228ـ 1275ش) دریافت کرد.‏

سِوروگین هنر عکاسی را در تفلیس نزد دیمیتری ایوانوویچ[17] روس آموخته بود. او ‏به تشویق پزشک ناصر الدین شاه (احتمالاً ژ. ا. پولاک) به اتریش رفت تا با آخرین ‏دستاوردهای حرفۀ خود آشنا شود. جامعۀ عکاسان وین از او، به منزلۀ عکاسی ارمنی از ‏شرق با توشه  ای از دیدگاه  های هنری غربی، استقبال کرد زیرا سِوروگین به راستی ‏شخصیتی داشت کاملاً آسیایی متکی بر دانش و فنون پیشرفتۀ اروپایی. او، پس از چند ‏سال اقامت در وین و دیگر شهرهای اروپا، با کوله  باری تجربه و اسباب و آلات جدید ‏عکاسی به تهران باز گشت. سِوروگین عکس  هایی بی  مانند از جنبه  های گوناگون زندگی ‏روزمرۀ مردم گرفته اما عکس  های عالـی او از چـهرۀ افـراد، مقـام او را تا حـد رئیـس عـکاسان ‏دربار ناصرالدیـن شاه، تا سال  هـای پایانـی حکـومت سلسلۀ قاجـار، ارتقا داد. آنتوان سِوروگین ‏در نمایشگاه  های متعـدد بین  المللی در اروپا شـرکت کرد. او، مقام اول را در نمایشگاه  های ‏عکس بروکسل در 1897م، پاریـس در 1900م و مسـکو و شهرهای اتریش به دست آورد.‏

درباریان، اشراف و جهانگردان خارجی، طرفداران اصـلی کارهـای سِوروگیـن بودند. ‏عکس  های او، که مـعـرف ذوق هنـری و طـرز فکـر خـاص اوسـت مورد توجـه ویژۀ منتقـدان ‏هنـری ایرانی و خارجـی و باستان  شناسان بود. عکس  های او را می  شد در بسیاری از ‏مجلات و روزنامه  های معروف یافت. سِوروگین مجموعه  هایی بی  شمار از آثار خود را ‏برای کتاب  های ایران  شناسان مشهوری چون پروفسور آرتور اوپهام پوپ و پروفسور ‏فردریک زاره تهیه کرده بود. سِوروگیـن به هیچ سبـک متداولی مقیـد نبود. به همین دلیل، ‏توانسته بود سبکی خاص، مبتنی بر ذوق و درک شخـصی خـود به وجـود آورد. آثار او با ‏آخرین معیارهای هنر عکاسی در اروپا هم  خوانی کامل داشت. بازتاب برداشت  های ‏شخصی او از فضای پیرامون عکس  هایش، او را مـورد توجـه مشتریان ایرانی و اروپایی ‏قرار داده بود. امروزه، می  توان آثار او را در موزه  های بسیاری از کشورها یافت.‏

یرواند میکاییلیان از عکاسان حرفه  ای ارمنی در ایـران بود که در 1951م به تأسیس ‏عکاس  خانه دسـت زد. او در عهـد پهلوی از عکاسان دربار بـود و ایـن مقـام را تا مهاجـرت ‏به امـریکا در 1979م محفوظ داشت.‏

آفریقا

ـ مصر

لِوون بویاجیان (وان لِوون) از نخستین عکاسان قاهره بود. عکاسان این خطه، ‏مانند آرماند، آرشاک، تارتان و آرام آرناووقیان (آلبان) در اوایل سدۀ بیستم، به ایجاد ‏نوآوری  هایی در رشتۀ تخصصی اصرار داشتند. عکاسی با نورپردازی از یک ‏موضوع واحد و عکاسی از زوایای گوناگون از ترفندهای هنری آنان بود.‏

گ. لکجیان (لکزیان)، از عکاسان فعال اواخر سدۀ نوزدهم میلادی درقاهره، در 1893م، ‏موفق به کسب جایزۀ بزرگ گراندپری در شیکاگو شد. او یک سال پیش از آن نیز در ‏پاریس برندۀ نشان طلایی نمایشگاه عکاسی بین  المللی پاریس شده بود. ‏

ـ اتیوپی (حبشه)‏

بویاجیان  ها در سال  های 1904ـ1974م، از عکاسان اختصاصی دربار سلطنتی ‏اتیوپی بودند. پتروس بویاجیان، فرزندان او، هایکاز و تونی (تُورگم) و خواهر وی، ‏دیکین (تیگرانوهی) بویاجیان، با وجود آشفتگی  های سیاسی و اجتماعی گسترده در ‏کشور، موفق به ثبت نام بویاجیان در زمینۀ هنر عکاسی در آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی ‏و حفظ مقام درباری خود در این کشور شدند. پتروس بویاجیان که به نام موسا پتروس ‏شناخته می  شد، از ارج و قرب بسیاری بر خوردار بود. منزلت او در اجتماع را می  توان از سمت تولیت جامعۀ ارمنی آدیس آبابا پیگیری نمود.‏

اروپا ‏

فرانسه، هلند و انگلستان

نشان طلای این رشتۀ هنری تنها سهم عکاسان ارمنی ساکن در کشورهای بیگانه ‏نبود. گِقام تاروردیانتس، اهل ایروان، در 1909م در رتردام و پس از آن، در 1910م، در ‏ایتالیا نشان طلای نمایشگاه  های عکاسی ویژۀ صنایع هواپیماسازی را به خود اختصاص ‏داد.‏

بسیارند عکاسان ارمنی ای که در کشورهای اروپایی زندگی کرده و به کار حرفه ای ‏اشتغال داشته  اند. هاکوپ سِمِرچیان و گریکور چولویان از معروف  ترین عکاسان ‏پاریس بودند. هاکوپ سِمِرچیان یکی از هفت عکاس مشهور فرانسه بود. او به ‏جز عکاسی از چهرۀ مردم عادی، افتخار عکاسی از چهرۀ پل دومر[18]و آلبر لوبرن،[19]رؤسای جمهور فرانسه، را داشت که یکی پس از دیگری بر مسند قدرت نشسته ‏بودند.

مارتیروس ساریان،نقاش معروف در حین کار،عکس از ایدا کار

ایدا کار[20] (سِدا کارامیان) شهرت خود را در هنر عکاسی در اوایل سدۀ بیستم میلادی به ‏دست آورد. ایدا در پاریس تحصیل کرد، به قاهره رفت و در نهایت در لندن مستقر شد. او ‏در دنیای عکاسی به «ملکۀ نا متعارف» شهرت داشت. بیش از ده هزار قطعه عکس از ‏او به جای مانده که بخشی  هایی از آن در نمایشگاه  های معتبری مانند نمایشگاه ملی عکس چهره  های لندن و مجموعه  های خصوصی نگهداری می شود. منتقدان بر آن باورند که عکس  هایی که او از چهرۀ افراد نامدار گرفته، آنان را در تاریخ ماندگارتر کرده است. در میان ‏آثار این عکاس، به چهرۀ نقاشان، هنرپیشه  ها، کارگردانان، موسیقی  دانان، نویسندگان، ‏منتقدان هنری و بسیاری دیگر از شخصیت  ها بر می  خوریم. ذوق هنری این هنرمند در ‏انتخاب طیفی وسیع از موضوعات گوناگون سهمی بسزا در پیشرفت هنر او داشت. خانم ‏ایدا کار در 1957م به دعوت وازگن اول، جاثلیق اعظم کلیسای مرسلی ارمنی، به ارمنستان ‏رفت. او با اشخاص بنامی چون آوتیک ایساهاکیان، نویسنده؛ گوهـار گاسپـاریان، خواننـدۀ ‏مردمی؛ آلبرت آزاریان، قهرمان المپیک؛ و دیگران ملاقات کرد و از آنان عکس گرفت. ایدا ‏کار طی این سفر از نواحی گوناگون کشور دیدن و مجموعه  هایی با موضوع بچه  های ‏ارمنی، چرخ و فلـک چـوبی، کارگـاه  هـای شـراب  سازی، بازار محصولات و تعاونـی  های ‏روستایی تهیـه کرد.‏

امریکا ‏

کانادا

یوسف کارش

یوسف کارش[21] (هووسپ کارشیان)، خالق کم  نظیر تصویر شخصیت  های مشهور جهان، دانش عکاسی را نزد عکاس معـروف امریکایی ارمنـی  تبار، جان ‏گارو[22] (هووانـس کارویان)، در بوستون کسب کرد (1929ـ 1931م). توجه خاص کارش را به ترکیب دو ‏عامل سایه روشن زمینۀ موضوع و خطوط چهرۀ مورد نظر در تک تک آثار او شاهد ‏هستیم. شخصیت  هایی که چهره  شان در برابر دوربین او قرار گرفته  اند بدون استثناء به شخصیت  هایی ماندگار تبدیل ‏شده  اند. هنر کارش در صید لحظه  های مناسب و نشاندن آنها در ترکیب خام دو عامل یاد ‏شده خلاصه می  شود.‏ او شخص مورد نظر را به گفت و گو وا می داشت، با شکیبایی بازی  ‏های خطوط چهرۀ او را دنبال می  کرد و در خلال آن طبیعی  ترین لحظه را به عدسی ‏دوربین خود می  سپرد. کارش استاد تشخیص لحظه  های طبیعی است. لحظۀ ‏مورد نظر کارش تلفیقی است از مجموعۀ خطوط صورت شخص، که هویت او را نشان ‏می دهد، با سایه و روشن زمینۀ عکس.‏

چهره ای که کارش از آن عکس گرفته معمولاً تمام سطح عکس را می  پوشاند. ‏ولی نورپردازی و زاویۀ دید به نحوی انتخاب شده که نظر بیننده را ناخودآگاه به یک ‏نقطه یا یک خط به خصوص از خطوط چهره هدایت می  کند.‏

کارش منابع نور را چنان با دقت و وسواس انتخاب می  کند که هم شخصی که در ‏مقابل دوربین قرار گرفته خود را در محلی آرام و مناسب طبع خود می  یابد و هم بیننده ‏شاهد توازن رنگ و موضوع در سراسر عکس است. کارش در جایی گفته: ‏«هر کس لحظه  ای را در طول زمان سپری می  کند که خطوط چهره  اش، ‏حرکات دست و نگاهش، حکایت از راز درون او دارد. این همان لحظه  ای است که باید در ‏عکس ضبط و ثبت کرد». ‏

مجلۀ کثیر الانتشار امریکایی کی، چه کسی است؟ [23]یوسف کارش را در ‏فهرست صد چهرۀ ماندگار جهان در سدۀ بیستم جای داده. جالب اینکه عکس چهرۀ ‏‏51 تن از صد نفر نام برده شده در این فهرست را یوسف کارش گرفته است. موفقیت ‏هنر کارش متکی بر ذوق و درک عالی اوست. کارش اجتناب از هر گونه تظاهر، انتخاب ‏متفکرانۀ موضوع، نورپردازی متناسب با موضوع، پردازش بعد و زاویۀ دید متناسب با ‏شخصیت مورد عکس  برداری را از مهم  ترین نکات مورد توجه خود می  داند. ‏

کارش تا پایان زندگی در کانادا اقامت کرد. آثار بی  مانند او را می  توان در موزه  های ‏سراسر دنیا یافت. موزۀ ملی کانادا، موزۀ هنرهای معاصر نیویورک، موزۀ متروپولیتن ‏نیو یورک، موزۀ عکس و فیلم جورج ایستمن هاووس، موزۀ کتابخانۀ ملی فرانسه و ‏مجموعه عکس  های نمایشگاه  های دائمی لندن و اتریش عکس  های این هنرمند را به ‏نمایش گذاشته  اند. مرکز اسناد ملی کانادا مجموعۀ کامل عکس  ها و شیشه  های آنها را ‏در مخازن خود نگهداری می  کند.‏

جمهوری ارمنستان

عکاسان ارمنی، هم در سال  های اقتدار نظام سوسیالیستی شوروی و هم در ‏جمهوری کنونی ارمنستان، در مام وطن فعال بوده  اند. گِقام تاروردیانتس، دادایانتس، ‏روبینیانتس، هووهانس کورکچیان، پشتمالجیان، دونکوف و ملیک آقامالیان پایه  گذاران ‏هنر عکاسی مدرن در ارمنستان هستند..

تاروردیانتس نخستین عکاسی بود که اقدام به ‏تأسیس عکاس  خانه کرد. او از معدود کسانی بود که در 1909م در رتردام و در1910م، در ‏رم نشان  های طلا را از آن خود ساخت. کورکچیان نخستین کسی است که با عکاسی از ‏آثار هنری و یادمان های معماری ادوار گذشتۀ ارمنستان، مجموعۀ بی  مانندی از میراث ‏هنر ارمنی را به جامعۀ ارمنی اهدا کرد.‏

آندرانیک کوچار

آرام ورویر، فعالیت خود را از سال  های پایانی سدۀ نوزدهم آغاز کرد. کارهای هنری ‏او عمیقاً وابسته به مطالعات و کاوشگری  های هووهانس کورکچیان بود. او عکس  هایی ‏با کیفیت از آثار معماری و هنری به جای مانده در آنی،[24]پایتخت کهن ارمنستان و ‏پیرامون آن تهیه کرد و به میراث فرهنگ کهن ارمنی افزود. ‏

عکاسی به دلیل پیشرفت این فن، حتی پیش از سال  های استیلای نظام سوسیالیستی ‏شوروی در ارمنستان، به دو بخش کارگاهی، مختص امور و وقایع جاری (این بخش را ‏در زمرۀ صنایع قلمداد می  کردند) و مستند سازی تقسیم شده بود. فعالان بخش کارگاهی ‏بیشتر عکاسی از چهره را محور اصلی کار خود قرار داده بودند. عکس  هایی از این ‏دست لزوماً کیفیت بالایی نداشتند ولی به دلیل ضبط وقایع جاری در رسانه  های ‏گوناگون، عاملی مهم در ثبت وقایع روز بودند. نِمروت باغداساریان را می  توان از افراد ‏شاخص این حوزه دانست. در این حوزه آثاری ارائه شد که به دلیل محتوای برتر و هنر ‏عکاسی موفق نه تنها در مسابقات و نمایشگاه  های ارمنستان بلکه در سراسر اتحاد جماهیر ‏شوروی درخشید.‏

کارگاه  های عکاسی در دوران سلطۀ نظام سوسیالیستی در زیر چتر تعاونی  هایی جمع ‏شدند که مجبور به پیروی از ساختار سیاسی و اجتماعی نظام بودند. در این دوره، فعالیت ‏عکاسان توسعه یافت. در بین آنان، هنرمندانی بودند که از دیاسپورای ارمنی جدا شده ‏و در بازگشت به وطن، بخشی از هنر پیشرفتۀ عکاسی در جهان و ابزار متداول در ‏عکاسی در خارج از کشور را به همراه آورده بودند. عکاس  ها، خانویان، گورگِن ‏میساکیان، گورگِن یکاریان، شانت ترآراکلیان، تورگُم بویاجیان، آندرانیک کوچار و ‏بسیاری دیگر از استادان موفق این دوره هستند. در دهۀ 80 سدۀ نوزدهم میلادی ‏عکاس  خانه  هایی در ایروان و آلکساندراپُل (گیومری کنونی) تأسیس شد. نخستین کارگاه ‏عکاسی را در ایروان گِقام تاروردیانتس دائر کرد. با این حال عکاس  خانۀ خاندیکیان را ‏باید از مشهورترین کارگاه های عکاسی در نیمۀ نخست سدۀ بیستم میلادی در ایروان به ‏شمار آورد.‏

در 1962م، باشگاه عکس ایروان به همت آندرانیک کوچار[25]در این شهر گشایش یافت و ‏مدت ده سال متمادی با مدیریت او ادامۀ حیات داد. نقاشان مشهوری در کنار عکاسان ‏حرفه  ای عضو این باشگاه بودند. امکانات باشگاه فرصت  هایی برای رشد هنر عکاسی ‏و عرضۀ کار عکاسان غیر حرفه  ای و در نتیجه، شرکت فعال آنان در نمایشگاه  های ‏داخلی و بین  المللی به وجود آورد. مجموعۀ عکس  های ماندگار کوچار شامل عکس  هایی ‏از شخصیت  های معروف ارمنی سدۀ بیستم میلادی از جمله نقاشان،  بازیگران تئاتر، ‏کارگردانان، نویسندگان، موسیقی  دانان، منتقدان و بسیاری دیگر از فعالان در زمینه  های ‏گوناگون هنری است. ‏

کوچـار از آن دسـت عکاسـانی اسـت که با اتکا بر دید هنـری و امکانات نورپردازی نوین ‏توانسته ویژگـی  های اخلاقی اشخـاص را در قالـب عکس ثبـت کند. چهـره  ها در عکس  های ‏کوچار به راحتی دریچۀ روح خود را برای بیننده باز کرده  اند تا دنیای درون خود را در ‏معـرض دید باریـک  بینان قرار دهنـد. نورپـردازی عالـی کوچـار به عکـس  هـا روح بخشیـده و ‏خطوط چهره  ها را در پس سایـه روشـن  ها به حرکت درآورده است. زمینـه و فضا در ‏عکس  های کوچار در تناسب کامل با روحیه، مرام، حرفه و حتی، منزلت اجتماعی ‏فرد موضوع عکس  برداری انتخاب شده  اند تا عکس هر چهره شخصیت صاحب آن را به ‏درستی نمایش دهد. بسیاری از شخصیت  های مشهور، که کوچار آنان را در عکس  هایش ماندگار ساخته، مانند ویلیام سارویان، نویسنده؛ گورگِن ماهاری، نویسنده؛ آوِتیک ‏ایساهاکیان، نویسنده؛ روبن مامولیان، کارگردان سینما؛ و … به کمک همین عکس  ها به واقعیت  هایی ‏همیشه زنده در روند زندگی تبدیل شده  اند.‏

آندرانیک کوچار از یادواره  های معماری چون مجتمع اجمیادزین، صومعۀ تاتِو و گارنی ‏و از منظره  های طبیعی قاپان و یقِگنادزور[26] نیز عکس گرفته، ولی با مجموعه  ای بی  نظیر از عکس  های سیاه و سفیدی شناخته می  شود که از چهره  ها گرفته است. مجموعۀ عکس  های کوچار، بیش از سه هزار قطعه فیلم و شیشه، چهره  ها را شامل می  شود.‏

نِمروت باغداساریان نخستین عکاسی بود که به منزلۀ خبرنگار عکاس به گروه عکاسان ‏حرفه  ای پیوست. او دینی بزرگ بر گردن هنر عکاسی در ارمنستان دارد. عکاسی و ثبت ‏اوضاع تاریخی ایروان در دوران حکومت سوسیالیستی و ضبط روند ساخت و تعمیر و ‏برپایی یادمان  های پایتخت ارمنستان، از لحظۀ خلق این آثار هنری تا نصب و افتتاح آنها، ‏منجر به ایجاد میراثی با   ارزش شده. او تنها عکاسی است که مفتخر به دریافت درجۀ ‏استاد ملی ارمنستان دررشتۀ عکاسی شده است. ‏

گاگیک هاروتونیان (متولد 1946م) در دوران سلطۀ نظام سوسیالیستی شوروی، توانست ‏صنعت عکاسی را به حد هنر ارتقا دهد. هاروتونیان تنها هنرمند این دوره بود که ‏مجموعه  هایی با موضوعات منتخب تهیه کرد. مجموعه  های دریاچۀ ایروان، پرورشگاه ‏پرندگان، قراباغ و … متعلق به دوربین این عکاس هنرمند است. در ضمن، او تنها ‏هنرمندی بود که در این دوران خاص اجازه و امکان سفر به آفریقا و عکاسی از ‏موضوعات گوناگون ویژۀ این قاره را به دست آورد.‏

گِرمان آواکیان (متولد 1962م)، در دورانی که ورود عموم به آسایشگاه  های بیماران ‏روانی ممنوع بود، از بیماران عکس گرفت. او معتقد بود که عکاس موظف به ضبط و ‏نمایش تاریخ از طریق ثبت تصاویر در عکس  های خود است.‏

او در 1999م، مجموعۀ مدرسۀ نابینایان را خلق کرد. بسیاری از بچه  های این ‏مجموعه از بدو تولد نابینا نبوده  اند، بلکه طی سوانح ناشی از انفجار مین  ها و بمب  های ‏عمل نکردۀ باقی مانده در آرتساخ (قراباغ) و روستا های مجاور مرز جمهوری ‏آذربایجان نابینا شده بودند.‏

مجموعۀ اسباب  بازی  های مرگ  آور آواکیان شامل تصویر بچه های ناقص  العضوی است ‏که در جنگ دچار معلولیت شده  اند. عکس  های آواکیان با وجود نمایش تصاویر ‏غمبار امید به آینده  ای روشن را به بیننده القا می  کنند.‏

پی  نوشت  ها:

1- این مقاله به معرفی گروهی کوچک از هنرمندان عکاس ارمنی شاغل در دو سدۀ نوزدهم و بیستم میلادی پرداخته، در حالی که نتیجۀ پژوهش ‏محققان ارمنستانی مانند واهان کوچار، حاکی از اشتغال بیش از 480 عکاس ارمنی در این برهه، در ارمنستان و در دیاسپورای ارمنی است.‏

2-Abdullah Frères

3-Photo Phebus

 4-Apolon Joavillier

5- Gülmez Frères

6-Ara Güler

 7-The Eye of Istanbul

8-British Journal of Photography

9-Master of Leica

عکس  های سیاه و سفید گیولر که با دوربین لایکا در سال  های1950ـ 1960م، در استانبول گرفته شده، از شهرت فراوان برخوردار ‏است.‏

10-Légion d’honneur‎

11- ASMP(American Society of Media Photographers)

12- Yildiz Technical University

13- Sheldon Memorial Art Gallery

14- Das Imaginaire Photo – Museum

15- Museum Ludwig, Köln

16- Dogus Holding

17- Dimitri Ivanovich Dolgorukov (1797ـ1867‎)

سیاست  مدار روس شاغل در عثمانی و ایران، 1845ـ1854م.‏

18- Paul Doumer (1857 ـ 1932)

19- ‏‎ Albert Lebrun (1871 ـ 1950)‎

20- Ida Kar‎ (1908 ـ 1974)

21- Yousuf  Karsh  (1908 ـ 2002)‎

22- ‎ John H. Garo ‎(1870 ـ 1939)

23-Who is Who Magazine‎ ‎

24- پایتخت سلسلۀ باگراتونی (885 ـ 1045م). در نزدیکی مرز جمهوری ارمنستان در استان قارص ترکیه.‏

25-تولد در1919م اسکندریه، مصر، فوت در 1984م ایروان، ارمنستان.

26-دو شهر در جنوب ارمنستان.

منابع:

استپانیان،‏ آ. مجله عکس. ش 40. نوامبر 1998.‏

تجریان، ایوت. نگاهی به هنر عکاسی ایران در سدۀ نوزدهم میلادی. ایروان: کانتق، 2005.

ـــــــ . هنر عکاسی و دستاوردهای آن در ایران. «تاریخ و فرهنگ». ایروان: 2011.

ـــــــ . « هنر عکاسی آنتوان سِوروگین». پیمان. ش21. پاییز 1381: 5 ـ 29.‏

ـــــــ . کتابچۀ اطلاعات آنتوان سِوروگین. ایروان: ماتناداران. 2015.

ـــــــ . « هنر عکاسی آنتوان سِوروگین». نور دار. ایروان، 2005.

ـــــــ . ‏« عکس  های آنتوان سِوروگین»، وِم. ایروان، 2012.‏

ـــــــ . «آنتوان  خان سِوروگین». در چکیده  ای از موضوعات مطرح در نشست علمی هنرشناسان جوان ارمنی. ‏ایروان، 2005.

ذکا، ی. تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام ایران. تهران: 1998.

کوچار، و. عکاسان ارمنی. ایروان: 2007.

‏ میناسیان، ل. گ. آلیک. ش 43. 17702.فوریۀ 1999.‏

Tajarian. Sevrugin Bilder des Orients in Fotografie und Malerei 1880-1980, zur Rezeption‎ des ‎Fotografischenwerk von Antoine-khan Sevruguin, Museum of world cultures, ‎Frankfurt on ‎the main.2008.

 

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83
سال بیست و دوم | بهار 1397 | 269 صفحه
در این شماره می خوانید:

یکصد و سومین سالگرد نژادکشی ارمنیان

روابط عمومی مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 مراسم یادبود یکصد و سومین سالگرد نژادکشی ارمنیان در روز یکشنبه 2 اردیبهشت 1397ش، با ‏حضور شماری از...

میراثی از سال های خونین تحلیلی بر رمان میراث اورهان

نویسنده: دکتر قوام الدین رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 نام کتاب: میراث اورهان ‏ نویسنده:  آلین اوهانسیان مترجم:  فریده اشرفی مشخصات نشر:  تهران، انتشارات...

نامه ای از آقای جهانگیر هدایت

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 بـا خـواننـدگان ... با سپاس فراوان از آقای جهانگیر هدایت برای ابراز توجه مستمر به مفاد این فصلنامه، در زیر عین نوشتار ایشان را به نظر...

خفتگان را نفسی برای فریاد نیست…

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 بـا خـواننـدگان … پیام های خوانندگان پیمان به هیئت تحریریه و انعکاس مفاد آنها، همواره یاریگر ‏پیمانیان و گاهی روشنگر راه دست اندرکاران...

نگاهی به رمان در زیر یوغ ‏حماسۀ مبارزۀ یک ملت

نویسنده: ادوارد هاروطونیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 نام کتاب: در زیر یوغ‏ نویسنده: ایوان وازوف مترجم: محمد قاضی مشخصات نشر: تهران، انتشارات توس چاپ اول: 1362ش،...

به یاد محمد قاضی پدر ترجمۀ نوین ایران

نویسنده: ایساک یونانسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 «مرگ من آن روز خواهد بود که نتوانم ترجمه کنم و امیدوارم که آن روز به این زودی‌ها فرا نرسد»‏.  محمد قاضی پیشگفتار...

بزرگداشت واروژان آراکلیان مهندس معمار و فعال اجتماعی

نویسنده: ادوارد هارطونیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 واروژان آراکلیان، مهندس معمار، فعال اجتماعی جامعۀ ارمنیان ایران و کارشناس برجستۀ عرصۀ حفاظت آثار تاریخـی، نامی...

مارتیـک مارتیـن از آبـادان تا هالیـوود

نویسنده: دکتر زاون خاچاتوریان ترجمه: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 مارتیـک مارتیـن، یکی از بزرگ ترین فیـلم نامه نویسان دو دهۀ 70 و 80 ‏سدۀ بیستم میلادی...

پروفسور سِدراک آبدالیان ‏خـدمتـگـزاری ناشـناختـه

نویسنده: پروفسور مانوئل بِربِریان (‎مانوگیان‏)[1] فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 «هرکس از این حکایت بتواند دانست که این چه بزرگان بوده اند و همگان برفته اند و از ایشان...

سیاست غصب و غارت دارایی های ‏منقول و غیرمنقول ارمنیان ترکیه

گفت و گو  با محمت پولاتل، پژوهشگر تركگریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 83 اشاره هرگاه صحبت از نژادكشی ارمنیان به میان می آید ‏در ذهن كشتار، تجاوز، كوچ اجباری،‌...