فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۶

کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی

نویسنده: دکتر طهمورث ساجدی

کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی
کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی


نام کتاب: کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی

نویسنده: ابوالقاسم رادفر‏

محل نشر: تهران

انتشارات: طهورا‏

سال نشر: ۱۳۹۳ش


بدواً لازم است گفته شود که پدیدآور، دکتر ابوالقاسم رادفر، از شاگردان مرحوم دکتر جواد حدیدی، تطبیق گر فرانسه زبان ‏دانشگاه مشهد، بوده‌اند و مبانی اولیه و بعدی ادبیات تطبیقی را نزد ایشان آموخته‌اند و سپس خود نیز به ادبیات تطبیقی و ‏مطالعات تطبیقی پرداخته‌اند و حوزۀ تحقیقات خود را کشورهای اسلامی اختیار کرده‌اند. نکتۀ دیگر اینکه یکی از آرزوهای ‏همیشگی حدیدی تهیۀ فهرستی از کتاب‌ها، مقاله‌ها و رساله‌ها دربارۀ ادبیات تطبیقی و مطالعات تطبیقی بود که سرانجام ‏بیماری مزمِنِ او تحقق آن را غیرممکن ساخت ولیکن رادفر با موفقیت آن را به انجام رساند. ‏

پدیدآور فهرست خود را تحت چهار عنوان جمع‌آوری و به شکل زیر ارائه کرده است:

کتاب‌های تطبیقی و مقایسه‌ای (ص۱۱ـ‏‏۵۴)؛
مقالات مقایسه‌ای (ص۵۵ ـ۵۲۴)، که رکن اصلی فهرست را تشکیل می‌دهد و به‌طور اکید توجه آن به همایش‌های ‏دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی و مجلات مستقل پژوهشی معطوف است؛
مقالات مقایسه‌ای (ص۵۲۵ـ۶۵۴)؛
‏پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد و رساله‌های دورۀ دکتری (ص ۶۵۵ـ۷۴۴).
در اغلب موارد، چکیدۀ مقالات بسیار سازنده است و به ‏تحقیق کمک می‌کند. در جلوی عناوین این چهار موضوع تفکیک شده نشانۀ شماره داری وجود ندارد؛ لیکن پدیدآور عناوین ‏کوتاه شدۀ این چهار موضوع را در آخر کتاب آورده و تا حد زیادی جبران مافات کرده است (ص۷۴۸ ـ۸۵۰). در پایان، در بخش ‏‏«پیش درآمد منابع و مآخذ» (ص۸۴۹ـ ۸۵۵)، به جز ذکر منابع، از مشکلات خود در طول چاپ هم به صحبت پرداخته‌ است. ‏

در هر حال، آنچه که از بررسی کلی این فهرست حجیم مشهود است، نگاه نو به گرایش‌های فعلی ادبیات تطبیقی، مثل تأثیر و ‏تأثر، تشابهات، توارد، مضمون شناسی، منبع شناسی، دریافت و یا استقبال از اثر نویسنده‌ای، تصویرشناسی و ترجمه شناسی ‏است. آنچه هم که در فرانسه، که صاحب مکتب خاص خویش است، تحت عنوان ادبیات تطبیقی بررسی و ارائه می‌شود، تقریباً ‏در همین زمینه‌ها است. ‏

در کنار اسامی نویسندگان و شعرایی همچون صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل احمد، سیمین دانشور، ابراهیم گلستان، ‏سید محمدعلی جمالزاده، نیما یوشیج، احمد شاملو، فریدون مشیری، قیصر امین‌پور و نیز شعرا و عرفای کلاسیک، ترجیحاً ‏دربارۀ افراد و آثاری صحبت می‌کنیم که، به دور از تعاریف عدیدۀ ادبیات تطبیقی، به دنبال مضمون و گرایش خاصی رفته‌اند ‏و در مجموع آثار ارزشمندی پدید آورده‌اند. این نکته نیز قابل ذکر است، تحقیقاتی که امروز در زمینۀ ادبیات فارسی ارائه ‏می‌ شود تا حد زیادی متأثر از ایران شناسی و خاورشناسی فراملی با صبغۀ اسلامی است و از این رو، ما نیز در بررسی‌های خود ‏این جوانب را مد نظر قرار می‌دهیم. ‏

چاپ متن و ترجمۀ شاهنامه، از قرن نوزدهم در اروپا مورد توجه مراکز ایران شناسی و خاورشناسی قرار گرفت. در انگلستان، که ‏ایران شناسی آن ترجمۀ شاهنامه را تجربه کرده بود، شاعر انگلیسی ماتیو آرنولد،[۲] در منظومه‌اش با نام رستم و سهراب (۱۸۵۳م)، ‏دست به اقدام بی‌بدیلی زد و کاری کرد که صرفاً ممکن بود در حوزۀ عمل ایران‌شناسانی چون فریدریش روکرت[۳] ‏آلمانی یا والنتین ژوکوفسکی[۴] ‏روسی قرار گیرد. در هر حال، در ایران، منظومۀ آرنولد توسط منوچهر امیری و با عنوان ‏رستم و سهراب (ترجمه و مقایسه با رستم و سهراب شاهنامه) (۱۳۳۱ش) ترجمه و منتشر شد. داستان رستم و سهراب در انگلستان، به گونۀ دیگری نیز مورد توجه نویسندگان قرار گرفت، به‌طوری که سوژۀ کوهولین ایرلندی، توجه ویلیام باتلرییتز،[۵] نویسندۀ ایرلندی ‏تبار انگلیس، را به خود جلب کرد. از حسن اتفاق پژوهشگری ایرانی از هندوستان، به نام جوانجی جمشید جی مدی، در بررسی ‏تطبیقی خویش، تحت عنوان مقایسۀ حماسۀ کوهولین ایرلند و داستان رستم و سهراب فردوسی (۱۹۰۵م)، نخستین تحقیقات تطبیقی ‏را در این زمینه انجام داد[۶] و بدینسان راه را برای علاقمندان آن گشود.‏

به علاوه، توجه به فردوسی و هزارۀ آن در ایرانِ سال ۱۳۱۳ش، موجباتی فراهم کرد تا مجموعه‌ای از تحقیق و ترجمه در بخش ‏‏«فردوسی‌نامه» مجلۀ مهر منتشر شود، از جمله ترجمه‌ای که مسعود فرزاد از «کوهولین: نمایشنامه‌ای براساس روایت ایرلندی ‏رستم و سهراب»، نوشتۀ ییتز[۷] که ظاهراً چاپ اولیۀ آن با نام « کوهولین، رستم ایرلندی: درام انگلیسی، ‏بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا» در ۲۲ صفحه منتشر شده بود. [۸] به دنبال آن فریدون وهمن، مقالۀ «‏رستم و سهراب و داستان های شبیه به آن در افسانه های دیگران»[۹] را منتشر کرد[۱۰] ‏‏که در آن گفته شده بود داستان رستم و سهراب شباهت‌های زیادی با داستان حماسی کوچولائین و کنلائوج ایرلندی ‏دارد. [۱۱]

این چند اقدام، به‌ویژه ترجمه‌های فرزاد و امیری، که به مطالعات تطبیقی هم توجه داشتند، مفید واقع ‏شد، به طوری که در دهۀ ۱۳۸۰ش، سوای این پژوهش‌های مستقل، چندین تحقیق دانشگاهی در همایش‌ها ارائه شد و سوژۀ ‏کوهولین ایرلندی همچنان مورد توجه پژوهشگران آشنا به زبان انگلیسی قرار گرفت. [۱۲]لازم به یادآوری است که کتاب بررسی‌ تطبیقی رشد ادبیات،[۱۳] اثر ه. مونرو چادویک و ن. کرشاو چادویک، سوای اینکه به ادبیات داستانی اروپا و به ادبیات تطبیقی می‌پردازد، ادبیات ‏ایرلندی را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد. ‏

داستان عشقی ورقه و گلشاه، تألیف عیوقی، شاعر معاصر سلطان محمود غزنوی (اوایل قرن پنجم قمری)، در بحر متقارب سروده شده ‏و ظاهراً قدیمی‌تر از ویس و رامین اثر فخرالدین گرگانی است. داستان عیوقی شباهت زیادی با داستان عشقی لیلی و مجنون ‏نظامی دارد و در حال حاضر دو روایت فرانسوی منظوم از آن که متعلق به قرن سیزدهم میلادی است، وجود دارد. احمد آتش، ‏ایران شناس اهل ترکیه، نخستین بار به کشف ورقه و گلشاه نایل آمد و شرحی از آن را در مقالۀ «یک مثنوی گمشده از ‏دورۀ غزنویان، ورقه و گلشاه»، در مجلۀ دانشکدۀ ادبیات تهران، ارائه کرد و ذبیح الله صفا هم چاپی از آن را ‏با مقدمه و حواشی، در ۱۳۴۳ش، منتشر ساخت. [۱۴] آتش و صفا معتقد هستند که نظیر مثنوی ورقه و ‏گلشاه، در ادبیات قرون وسطای اسپانیا و فرانسه در داستان فلوآر و بلانش فلور[۱۵] وجود دارد. یان ریپکا،[۱۶] با اطلاعات دقیق‌تری ‏منظومۀ عیوقی و نظایر آن را در ادبیات سدۀ دوازدهم اسپانیا و فرانسه بررسی کرده و آن را شبیه فلوآر و بلانش فلور دانسته ‏است. [۱۷]سرانجام اینکه، فرانسویان معتقدند که داستان منظوم و منثور اوکاسن و نیکولِت،[۱۸] که در نیمۀ ‏اول قرن سیزدهم میلادی در شمال کشورشان سروده شده، دارای نشانه‌ها و ویژگی‌های داستان فلوآر و بلانش فلور است؛ اما ‏فهرست ما نشان می دهد که علی ‌رغم شروع تحقیقات دانشگاهی دربارۀ مقایسۀ ورقه و گلشاه و لیلی و مجنون، از ۱۳۵۴ش[۱۹] ‏‏و سپس تداوم آن در ۱۳۷۶ش،[۲۰] در ۱۳۹۰ش، سه تحقیق دانشگاهی دیگر نیز انجام گرفته،[۲۱] که یکی از آنها عمیقاً به محتوای داستان ورقه و گلشاه پرداخته است؛[۲۲] لیکن به ‏نظر نمی‌رسد که از روایات فرانسوی و اسپانیایی آن و یا حتی از تأثیر و تأثر آن در ادبیات قرون وسطای اروپا صحبتی به عمل ‏آمده باشد. ‏

در ایران، توجه به معراج نامه‌ها در دهۀ ۱۳۸۰ش، صورت گرفت[۲۳] و از این رو، جا دارد بگوییم که توجه ‏به آن در فرانسه، توسط خاورشناسان، از اواخر قرن نوزدهم انجام گرفت، مضاف بر اینکه نتایج باورنکردنی آن هنوز هم از ‏امهات مطالعات تطبیقی در عصر نوین آن در ایران است. در واقع، در ۱۸۸۲م، آبِل ژان باتیست پاوه دو کورتِی،[۲۴] استاد ‏زبان ترکی در کُلِژ دو فرانس،[۲۵] معراج‌نامه را براساس نسخه‌ای اویغوری به زبان فرانسه ترجمه کرد. چند سال بعد، ایران شناس فرانسوی، آدرین بار تِلِمی،[۲۶] که معرّفش در ایران صادق هدایت بود و ماتیکان گجستک ابالیش(۱۸۸۷م) را به فارسی ‏ترجمه کرد، ارداویرافناک (۱۸۸۷م) را به فرانسه ترجمه و منتشر کرد. این معراج ‌نامه نه فقط در فرانسه و اروپا که در نزد ‏پارسیان هندوستان هم مورد توجه قرار گرفت. ‏

ادگاربلوشه،[۲۷] ایران شناس فرانسوی، که نام و آوازه‌اش در ایران به دلیل مراودۀ علمی او با علامه محمد قزوینی معروف ‏است، از راه دیگری وارد معراج نامه‌ها و به تبع آن تحقیقات تطبیقی و منبع شناسی شد. او ابتدا مطالعه‌ای مبسوط تحت عنوان ‏‏«تحقیقات دربارۀ تاریخ دینی ایرانیان» (۱۸۹۸م) منتشر کرد و در بخشی از آن به عروج پیغمبر اسلام پرداخت؛ اما بعدها تحقیقات او دامنۀ وسیع‌تری یافت و در پی آن، کتاب معروف منابع شرقی کمدی الهی (۱۹۱۰م) را منتشر کرد که در نوع خود و به ‏دلیل منبع شناسی کمدی الهی دانته الیگری،[۲۸] عصر نوینی را در تحقیقات خاورشناسی و ادبیات مذهبی و به تبع آن در ‏مطالعات تطبیقی رقم زد. البته، این تحقیقات با مطالعات تطبیقی کُنتِس داگو،[۲۹] معروف به دانیل اشترن،[۳۰] با عنوانگفت و گو دربارۀ ‏دانته و گوته (۱۸۶۶م)،که تفسیری است دربارۀ کمدی الهی و فاوست، ربطی ندارد ولیکن اولین در نوع خود است. ‏

کشیش و خاورشناس اسپانیایی، میگوئل آسین پالاسیوس،[۳۱] که به طور اخص به غزالی می‌پرداخت، ابتدا معاد اسلامی در ‏کمدی الهی (۱۹۱۹م) و سپس تأثیر اسلام در کمدی الهی (۱۹۲۴م) را منتشر کرد. بعدها، پس از فوتش، آثار دیگری از او ‏همچون دانته و اسلام (۱۹۲۷م) و ریشه‌های اسلامی کمدی الهی (۱۹۳۳م) که یادآور تحقیق جانانۀ بلوشه است، منتشر شد. ‏ایران شناس انگلیسی، رینولد الین نیکُلسون،[۳۲] که نامش با چاپ متون مثنوی معنوی مولوی و ترجمۀ آن به زبان انگلیسی ‏پیوند خورده است، از جنبۀ دیگری به آثار دانته پرداخته است. در واقع، او معتقد بود که ایرانِ قرون ششم و هفتم هجری/ دوازدهم و ‏سیزدهم میلادی، به خاطر اشعار عرفانی سنایی، عطار و مولوی، عصر طلایی عرفان اسلامی است و سنایی هم پیشرو آن است. ‏او افکار سنایی را با دانته، مؤلف کمدی الهی، مقایسه کرد و او را مقدم بر وی دانست و نتیجۀ تحقیقات خود را با عنوان یک ‏ایرانی پیشقدم بر دانته (۱۹۳۶م) منتشر کرد. ‏

این مقالۀ مهم در ۱۹۴۵م، توسط مسعود فرزاد و در ۱۳۲۳ش، توسط عباس اقبال به فارسی ترجمه و منتشر شد. [۳۳]در پی آن، توجه به سنایی و دو اثرش، حقیقۀ الحقیقه و سیر العباد و الی المعاد، فزونی یافت و حتی مقایسه‌هایی بین اثر اخیر وی و بهشت گمشدۀ جان میلتون،[۳۴] انگلیسی به عمل آمد. [۳۵]توجه به سنایی و آثار او، ‏در دهۀ ۱۳۸۰ش، سریعاً گسترش یافت و منجر به توجه بیشتر به آثاری چون حقیقۀ الحقیقه، ارداویراف نامه، ‏کمدی الهی، رسالۀ الغفران ابوالعلاء معری و حتی رؤیای خنوخ و ارائۀ ۳۶ مقاله در همایش‌ها و پایان نامه‌های کارشناسی ارشد در دانشگاه‌ها در این زمینه شد. [۳۶]

نویسندۀ معاصر، محمود دولت آبادی، پیش از نویسندگی و بعد از ورود مطلق به سلک اهل قلم، تجارب زیادی کسب کرده بود؛ ‏با وجود این هرگز تصور نمی‌رفت که رمان ده جلدی کلیدر (۱۳۵۷ـ۱۳۶۳ش)، که حاصل این تجارب بود، هم ردیف با ده‌ها اثر دیگر او باشد. ‏رمان‌های دیگر او مانند جای خالی سلوچ (۱۳۵۸ش) و سلوک (۱۳۸۲ش) نیز همواره مورد توجه پژوهشگران حوزۀ مطالعات تطبیقی بوده و هست. البته، در نیمۀ اول ‏قرن بیستم میلادی و تا مدت‌های مدید، رمان‌های طولانی در فرانسه به تبع ادبیات روسی در قرن نوزدهم، باب روز شده بود و اکنون ‏نیز چندین ترجمۀ نفیس فارسی از آنها را در اختیار داریم، از جمله رمان های ژان کریستف و جان شیفته، دو اثر معروف از رومن رولان،[۳۷] با ترجمۀ به آذین (محمود اعتمادزاده) یا خانوادۀ تیبو، اثر روژه مارتن دوگار،[۳۸] با ترجمۀ ابوالحسن نجفی. در هر حال، آنچه که تصور آن در ایران نمی‌رفت، شکل‌گیری و تحقق نوع ادبی رمان‌های طولانی بود که آن ‏نیز به لطف دولت آبادی در ایران به منصۀ ظهور رسید و جایگاه ادبیات معاصر ما را تحکیم بخشید. ‏

اما آنچه که کلیدر را وارد عرصۀ دانشگاهی، همایش‌ها و حتی مجلات مستقل ادبی (راهنمای کتاب) کرد، بیشتر گرایش منبع شناسی ادبیات تطبیقی بود. از این رو، تا کنون بررسی‌هایی در این زمینه بین کلیدر و شاهنامه، خسرو و شیرین، حسنک ‏وزیر و حتی مرزبان نامه صورت گرفته که در نوع خود گامی مثبت به سوی ادبیات تطبیقی در ایران پس از انقلاب یا به ‏طور دقیق‌تر از سال‌های ۱۳۸۰ش تا کنون بوده است. [۳۹]اما در بعضی از تحقیقات فرامرزی ‏یا جهانی شده، مضمون هستی شناسانۀ آثار مقایسه شده است؛ مانند بررسی تطبیقی سلوک، اثر دولت آبادی با مهمانی خداحافظی، اثر میلان کوندرا،[۴۰] یا کلیدر با کلبۀ عمو توم اثر هریت بیچراستو[۴۱] و یا حتی جای خالی سلوچ با ‏خوشه‌های خشمِ جان استاین بک[۴۲]. [۴۳]

‏ آنچه که در ادبیات معاصر ایران چشمگیر است و بعضی از تحقیقات دانشگاهی اهمیت و جایگاه آن را به خوبی نشان می‌دهند، تنوع والایی است که در افکار و اندیشه‌های فروغ فرخزاد (۱۳۱۳ـ ۱۳۴۵ش) وجود دارد و وی را به شعرا ‏و نویسندگان آنگلوساکسون، اروپا و آمریکای لاتین مرتبط می‌کند. در واقع، هیچ یک از نویسندگان و شعرای معاصر ‏ایران تاکنون این حد با نویسندگان بزرگ جهان پیوند کاری نخورده اند. هیچ معلوم نیست که چگونه شاعره ا‌ی پر احساس مثل ‏او مورد توجه یک ادیب درباری همچون شجاع الدین شفا قرار گرفته و او برای یکی از مجموعه اشعار وی به نام اسیر (۱۳۳۴ش)، مقدمه ‏نگاشته. شفا در این مقدمه به جز بررسی مضمونی اشعار فرخزاد، او را با آلفونسیا استورنی،[۴۴] شاعرۀ آرژانتینی، که خود او معرّف وی در ایران بوده، مقایسه کرده ‏است. گردهاری تیکو[۴۵] دربارۀ فروغ می‌نویسد: «اولین اثر وی، اسیر، در ۱۳۳۴ش/۱۹۵۵م، منتشر شد که مقدمه‌ای از شجاع ‏الدین شفا را با خود داشت. شفا از خوانندگان خواسته بود که بدون هر نوع داوری اخلاقی، اثر شعری فرخزاد را به بررسی ‏بنشینند. وی اضافه کرده است که شعر او قابل مقایسه با اشعار امریکای لاتین خصوصاً شعرهای آلفونسیا استورنی است و بیشتر با ‏احساس سر و کار دارد تا عقل و فکر. وی بیشتر به دنبال حرارت و هیجان است تا خوشبختی».[۴۶]

در ادامه و در توضیحات می‌خوانیم که استورنی، شاعرۀ آرژانتینی، که دست به خودکشی زد، از طریق شفا، که اشعارش را در ‏اثری تحت عنوان شاعره‌ها ترجمه کرد و بدین سان، معرّف او در ایران شد، در نزد ایرانیان شناخته شد و فروغ هم به این ترجمه ‏دسترسی پیدا کرد. [۴۷] چند سال بعد، گلی ترقی با ترجمۀ اثری از شاعرۀ آمریکایی، سیلویا پلات،[۴۸] با نام حباب شیشه ‏‏(۱۳۵۲ش)، معرّف وی در ایران شد. آنچه که مایۀ تعجب شده، این است که در هیچ یک از تحقیقات تطبیقی که تا کنون انجام گرفته ‏صحبتی از استورنی به میان نیامده است؛ ولیکن تعدادی مقاله و پایان نامه وجود دارد که در آنها پلات، امیلی دیکنسون[۴۹]‏ و آن ‏سکستون امریکایی با فروغ مقایسه شده‌اند. [۵۰] برخی از محققان هم فروغ را ‏با تی. اس. الیوت،[۵۱] ژاک پرِوِر،[۵۲] شارل بودلر[۵۳] و ‏گابریل کولِت[۵۴] ‏مقایسه کرده‌اند. [۵۵] ‏

پس از برگزاری کنگرۀ بزرگداشت پروین اعتصامی در ۱۳۸۵ش، در دانشگاه اراک، اشعار او تا حد زیادی مورد توجه پژوهشگران ‏دانشگاهی واقع شد و برخی از مضامین موجود در مجموعه اشعارش بررسی و نقد شد که شاید تا آن زمان شناخته شده نبود. تأثیر قرآن در ‏آثار اعتصامی[۵۶] یا مقایسۀ اندیشه‌های او با اندیشه‌های برخی از شاعران مانند سعدی،[۵۷] اقبال لاهوری[۵۸] ‏و حتی نظامی[۵۹] و فروغ فرخزاد[۶۰] از جملۀ این تحقیقات و بررسی هاست. به لطف ترجمه‌های پدرش، یوسف ‏اعتصام الملک، پروین از ادبیات غرب تأثیر گرفته بود[۶۱] و شاید نخستین بار عبدالحسین زرین کوب بود که ‏متوجۀ این تأثیرپذیری او شد. [۶۲]به همین رو، خواننده با استقبال تمام به مطالعۀ کتاب ‏سرچشمه‌های مضامین شعر امروز ایران[۶۳] می‌پردازد که در آن مجموعه‌ای از این نوع تأثیرات در نزد دهخدا، پروین، ‏شهریار، م.امید، خانلری، ادیب الممالک، بهار، رهی، ایرج میرزا، گلچین معانی، نیما یوشیج و سیداشرف الدین حسینی ‏شناسانده شده است. مع الوصف، چنین به نظر می‌رسد که هنوز پروین ابعاد دیگری دارد و هنوز جامعیت آثار او به تمامی مورد ‏بررسی قرار نگرفته است.‏

آثار سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاصر ایرانی ـ که پدربزرگش، محمد تقی سپهر، مؤلف ناسخ التواریخ، از دوستان بذله‌گوی آرتور دو گوبینو،[۶۴] شاعر، مورخ، محقق و دیپلمات فرانسوی، بود و از این رو، بر زبان فرانسه تسلط کامل داشت ـ در فهرست ما تنها یک بار در زمینۀ ادبیات تطبیقی ایرانی، با ابوسعید ابوالخیر مقایسه و بررسی شده[۶۵] و در بقیۀ موارد، خارج از این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. به ظاهر، او کشف جدید دانشجویان رشتۀ زبان و ‏ادبیات انگلیسی است که عزم جزم کرده‌اند تا او را با شعرا و نویسندگان و هنرمندان انگوساکسون مقایسه کنند. در ‏‏۱۸۶۶م، منتقدان انگلیسی، دربارۀ کتاب شاعر امریکایی والت ویتمن،[۶۶] برگ‌های علف (۱۸۵۵م) گفتند: «شاعر توانسته است ‏خود را نه تنها با روح شعر فارسی بلکه با کلیۀ ویژگی‌ها، لحن و خصوصیات آن آشنا سازد.» [۶۷]معروف ‏است که او در کتاب دیگرش با نام گذری به هند (۱۸۷۱م)، ترکیبی از شرق و غرب را مدنظر داشت. در هر حال، سپهری دوبار با ‏ویتمن مقایسه شده است؛[۶۸] بار اول دو شعر از این دو شاعر از منظر نقد فرمالیستی مورد توجه قرار گرفته و نقد شده و ‏بار دوم شعر دیگری از ‏ویتمن با شعر معروف سهراب صدای پای آب بررسی شده است. ‏

ظاهراً بین آثار سپهری و آثار نویسندگان و شعرای انگلیسی هم فکری و تشابهات بیشتری وجود دارد که باعث شده تحقیقات ‏بیشتر به این سو متمایل شود. به همین خاطر است که مشاهده می‌شود آثار ویلیام بلیک،[۶۹] ویلیام باتلر ییتز و جان کیتس،[۷۰] با آثار سپهری مقایسه شده و مورد بررسی قرار گرفته. در دو مورد نا متعارف، آثار سپهری با آثار کریشنا مورتی[۷۱] فیلسوف ‏هندی و ژان پیاژه،[۷۲] روان کاو و معرفت‌شناس سوئیسی، مقایسه شده است. [۷۳]عقاید منتقد روس، ویکتور ‏شکلوفسکی،[۷۴] نیز با اشعار سپهری مورد مُداقه قرار گرفته است. [۷۵] به علاوه، سپهری یک ‏بار هم با بودلر[۷۶] مقایسه و بحث‌هایی دربارۀ برخی از اندیشه‌ها و مضامین شعری او به عمل آمده است.

بدعت دیگری، که بیشتر در مقالات ارائه شده در همایش ها ‏ملاحظه می شود، استفادۀ به جا و بحثِ آرای نظریه پرداز روس، بوریس توماشِفسکی،[۷۷] برای اشعار نیما یوشیج[۷۸] و ‏نظریه پرداز دیگر روس، ولادیمیر پراپ،[۷۹] برای تحلیل حکایاتی از کوش‌نامه است. [۸۰] ‏

در ۱۳۸۴ش، ‌یکی از پژوهشگران حوزۀ تطبیقی شعر می‌تراود مهتاب نیما یوشیج را با ظرافت بررسی کرده و جنبۀ تأثیرپذیری او را ‏نشان داده است. [۸۱]در ۱۳۸۵ش و سپس در ۱۳۹۰ش، تطبیق گر دیگری مضمونی از نیما را با دو اسم ‏متفاوت خود، آن هم در دو مقالۀ متفاوت ارائه کرده است،[۸۲]روشی که به هیچ وجه قابل قبول نیست و هیچ ‏نفعی هم در آن مشاهده نمی‌شود. ‏

زبان و فرهنگ ما به سرزمین‌های دوردست رفته و یا اینکه مورد توجه سرزمین‌های دوردست قرار گرفته است. از این ‏رو، در این نوشتار، مقالاتی را در زمینۀ ادبیات تطبیقی ارائه کردیم که نشان دهندۀ غنای زبان و فرهنگ ایرانی هستند. در هر حال، آنچه ‏که ارائه شد و تقریباً تعداد متنابهی که مورد بررسی قرار گرفت، شامل کشورها و مناطقی همچون چین، ژاپن، یونان، فرانسه، ‏انگلیس، آلمان، امریکا، هند، مصر، بنگال، رومانی، پنجاب، تاجیکستان، ارمنستان، گرجستان، بوسنی، اوکراین، کنیا ‏‏(سواحیلی)، سوریه، عراق، صربستان، ویتنام، روسیه، قرقیزستان، یمن، پاکستان و آرژانتین بود. این آمار نشان ‏می‌دهد که گسترش زبان و فرهنگ ایرانی هنوز راهی طولانی را باید بپیماید و همچنان باید امیدوار باشد که در سایر نقاط دنیا مستقر ‏شود. ‏

‏ سرانجام اینکه اغلاط چاپی کتاب به گونه‌ای نیست که متن را نامفهوم کند ولیکن تعداد زیاد آنها ممکن است که ‏چنین وضعیتی را پیش آورد، به ویژه اینکه در مواردی قلم عوض می‌شود و ایتالیک‌ها هم فراموش می‌شود. اگر کتاب به ‏چاپ دوم برسد، که خواهد رسید و تکمیل هم خواهد شد، حتماً لازم است که این اغلاط صحیح شود و قلم گزینی ‏صحیح هم اکیداً اعمال شود.

پی نوشت ها :

پی‌نوشت‌ها:

۱- طهمورث ساجدی، دانشگاه تهران / مرکز پژوهشی زبان ملل (‏ReCeLLT‏)‏

2- Mathew Arnold (1812-1888)‎

۳- ‏‎‎ Friedrich Rückert (1788-1869)‎

4- Valentin Zhukovsky (1858-1918)‎

۵- ‏‎‎ William Butler Yeats (1865-1939)‎

۶- ابوالقاسم رادفر، کتاب شناسی توصیفی ادبیات تطبیقی (تهران: طهورا، ۱۳۹۳)، ص۴۳.

۷- همان، ص۵۳.

۸- محسن ناجی نصرآبادی، فهرست کتاب های فارسی شدۀ چاپی از آغاز تا سال ۱۳۷۰ (مشهد: ‏بنیاد آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰)، ج۳‏، ص۲۰۴۰.

۹- فریدون وهمن،« رستم و سهراب داستان های شبیه به آن در افسانه های دیگران»، سخن، س۱۸، ش ۱(خرداد ۱۳۴۸): ۲۴ـ۳۶.

۱۰- رادفر، همان جا.

۱۱- همان جا.

۱۲- همان ، ص ۹۳، ۱۲۴، ۱۳۰، ۲۰۱، ۲۴۹، ۲۷۰، ۳۴۷ و ‏‏۶۸۵.

۱۳- ه. مونرو چادویک؛ ن.کرشاو چادویک، رشد ادبیات: ادبیات باستان اروپا، ترجمۀ فریدون بدره ای (تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶)، ج۱.

۱۴- ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران (تهران: فردوس، ۱۳۶۶)، ج ۱، ص۶۰۱. ‏

۱۵- ‏‎‎ Floire et Blanchefleur

۱۶-‏‎‎ Jan Rypka

۱۷- یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، مترجم عیسی شهابی (تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱)، ص۲۵۶. ‏

18- Aucassin et Nicolette

۱۹- رادفر، همان، ص۶۷۶.

۲۰- همان، ص۷۳۲.

۲۱- همان، ص۳۲۴، ۳۴۳ و ۶۰۰.

۲۲- همان، ص۳۴۳.

۲۳- همان، ص۷۰ و ۷۳۲.

24- Abel ـ Jean ـ Baptiste Pavet de Courteille (1821-1889)‎

25- Collège de France ‎

۲۶-‏‎‎ Adrien Barthèlemy (1859-1949)‎ ‎

۲۷-‏‎‎ Edgar Blochet (1870-1937)

28- Dante Alighieri (1265-1321) ‎

۲۹- ‏‎‎ Comtesse d’Agoult (1805-1875)

۳۰- ‏‎‎ Daniel Stern

۳۱-‏‎‎ Miguel Asin Palacios (1871-1924)

32- Reynold Alleyne Nicholson (1868-1945)

۳۳- همان، ص۳۴۹، ۳۵۲ و ۵۰۰.

34- John Milton (1608-1674)

۳۵- همان، ص۱۸۳.

۳۶- همان، ص ۶۰، ۹۰، ۱۲۳، ۱۳۵، ۱۶۷، ۱۸۳، ۱۸۵، ۲۳۱، ‏‏۲۳۳، ۲۲۶، ۲۸۱، ۳۰۶، ۳۱۱، ۳۲۶، ۳۲۷، ۳۳۲، ۳۴۹، ۳۵۲، ۳۸۱، ۴۰۸، ۴۲۵، ۴۴۱، ۴۷۶، ۴۸۲، ۵۴۲، ۵۵۹، ۵۷۱، ‏‏۵۹۸، ۶۹۱، ۶۹۹، ۷۰۱، ۷۰۴، ۷۰۹، ۷۱۴ و ۷۲۴.

37- Romain Rolland (1866-1944)

38- Roger Martin du Gard (1881-1958)

۳۹- رادفر، همان، ص۵۴۹، ۶۰۷، ۶۱۰، ۷۰۳ و ۷۲۰.

40- Millan Kundera (۱۹۲۹-…)

۴۱-‏‎‎ Harriet Beecher ـ Stowe (1811-1896)‎

۴۲-‏‎‎ John Steinbeck (1902-1963)

۴۳- همان، ص ۷۰، ۴۴۶ و ۶۸.

۴۴-‏‎‎ Alfonsina Storni (1892-1938) ‎

۴۵- ‏‎‎ Girdhary Tikku

۴۶- یعقوب آژند، ادبیات نوین ایران (تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۳)، ص ۱۹۹. ‏

۴۷- آژند، همان، ص ۲۱۵.

۴۸-‏‎‎ Sylvia Plath (1932-1963)

۴۹-‏‎‎ Emily Dickinson (1830-1886) ‎

۵۰- رادفر، همان، ۹۰، ۱۱۰، ۲۸۷، ۳۲۵، ۴۸۸، ۶۵۹ و ۶۹۹.

۵۱- ‏‎‎ T.S. Eliot(1888-1965)

۵۲- ‏‎‎ Jacques Prévert (1900-1977)‎

۵۳-‏‎‎ Charles Baudelaire (1821-1867) ‎

۵۴-‏‎‎ Gabrielle Colette (1873-1954)

۵۵- رادفر، همان، ص ۸۶، ۳۱۶ و ۷۲۳.

۵۶- همان، ص ۲۴۸ و ۲۹۸.

۵۷- همان، ص ۳۲۴.

۵۸- همان، ص ۳۱۸.

۵۹- همان، ص ۶۴۱.

۶۰- همان، ص ۶۱۷ و ۶۵۰.

۶۱- همان، ص ۳۳۵.

۶۲- عبدالحسین زرین کوب، شعر بی دروغ، شعر بی‌نقاب (تهران: علمی،۱۳۷۲)، ج۷، ص ۲۳۹. ‏

۶۳- رادفر، همان، ص ۲۰۶.

۶۴-‏‎‎ Arthur de Gobineau (1816-1882)

۶۵- همان، ص ۶۰۲.

۶۶- ‏‎‎ Walt Whitman (1819-1892)

۶۷- ویلیس ویگر، تاریخ ادبیات آمریکا، ترجمۀ حسن جوادی (تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۵)، ص۱۷۴. ‏

۶۸- رادفر، همان، ص۱۲۶و ۲۳۴.

۶۹- ‏‎‎ William Blake (1757-1827)

70- John Keats (1795-1821)

۷۱- ‏‎‎ Krichnamaurti (1895-1986)

۷۲- ‏‎‎ Jean Piaget (1896-1980)

۷۳- رادفر، همان، ص۳۲۱، ۴۵۱ و ۴۵۲.

۷۴-‏‎‎ Victor Chklovski (1893-1981) ‎

۷۵- همان، ص ۴۵۶.

۷۶- همان، ص ۳۶۲.

۷۷- ‏‎‎ Boris Tomachevsky (1890-1957)‎

۷۸- همان، ص ۳۰۹.

۷۹-‏‎‎ Vladimir Propp (1895-1970)

۸۰- همان، ص ۳۹۳ و ۴۱۶.

۸۱- همان، ص ۱۴۸.

۸۲- همان، ص ۶۲۶ و ۵۳۷.

منابع:

آژند، یعقوب. ادبیات نوین ایران(ترجمه و تدوین). تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۳. ‏

درودیان، ولی الله. سرچشمه‌های مضامین شعر امروز ایران. تهران: نی، ۱۳۸۵. ‏

زرین کوب، عبدالحسین. شعر بی دروغ، شعر بی‌نقاب. تهران: علمی، ۱۳۷۲. ج۷. ‏

صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات در ایران. تهران: فردوس، ۱۳۶۶. ج ۱. ‏

ناجی نصرآبادی، محسن. فهرست کتاب های فارسی شدۀ چاپی از آغاز تا سال ۱۳۷۰ (زیر نظر). مشهد: ‏بنیاد آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰. ج۳. ‏

ویگر، ویلیس. تاریخ ادبیات آمریکا. ترجمۀ حسن جوادی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۵.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۶
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید