روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86 

دوشنـبه، 24دی1397ش، مراسمـی با عنـوان یادی از شاعران، نویسندگان و مترجمان ایرانی ارمنـی با ‏همـکاری مؤسسـه ترجمه و تحقیق هـور و مجـله بخـارا  در تـالار فـردوسی خانـه اندیشمندان علوم انسانی ‏تهران برگزار شد.‏

در آغاز مراسم، علی دهبـاشی، مدیـر و سردبیر مجله بخارا در سخـنانی گفت:‏ « در پی مهاجرت اجباری ارمنیان، به فرمان شاه عباس صفوی، از موطن اجدادی خود در سرزمین های ‏شمالی رود ارس و اسکان یافتن آنان در مناطق شمالی و به خصوص، مرکزی کشور به تدریج جوامع ‏ارمنی بسیاری در نقاط گوناگون ایران شکل گرفت. ارمنیان مهاجر خیلی زود، به اقتضای همزیستی و ‏همکاری با مردمان بومی، زبان فارسی را فرا گرفتند که البته به محاوره و رفع نیاز های روزانه محدود ‏می شد. در سده های بعد، که مدارس ارمنی به تدریج دایر شد، تدریس کلیه مواد درسی در آنها به زبان ‏ارمنی صورت می گرفت. دانش آموختگان این مدارس با زبان نوشتاری فارسی بیگانه یا دارای آشنایی ‏اندکی در این زمینه بودند. ‏

با برافتادن آموزش مکتب خانه ای و شروع شیوه نوین آموزشی در مدارس سراسر کشور مدارس ارمنی ‏نیز، پس از گذراندن یک دوره شش ساله تعطیلی اجباری و ممنوعیت آموزش زبان ارمنی در سال های ‏‏1315ـ1321ش، به نظام سراسری آموزشی کشور پیوستند. از آن پس، کلیه مواد درسی، طبق برنامه آموزشی ‏وزارت معارف یا فرهنگ، به زبان فارسی تدریس شد و برای زبان ارمنی ساعات محدودی اختصاص ‏یافت. نسل های آموزش یافته در این مدارس با تسلط به زبان فارسی و کسب دانش در رشته های ‏گوناگون علمی و فرهنگی و هنری توانستند بیش از پیش در  پیشرفت مملکت مؤثر واقع شوند. ‏

در زمینه ادبیات، نویسندگان و شاعران ارمنی آثار خود را به زبان مادری می نوشتند. حتی، تسلط بیشتر بر ‏زبان فارسی در دهه های اخیر زبان آثار ادبی آنان را دگرگون نکرده است و امروزه، نیز جوانان صاحب ‏ذوق و قریحه ارمنی در ایران آثار خود را بیشتر به زبان مادری ارائه می کنند. ‏

در کنار ارمنی نویسان ایران، ارمنیان فارسی نویس و فارسی گوی نیزـ هرچند کم شمارـ در قلمرو ادب ‏فارسی پدید آمده اند. کارو، شاعر پرشوری که در سال های1330و1340ش با اشعار اجتماعی خود قلب ‏جوانان و صفحات بسیاری از نشریات را تسخیر کرده بود؛ واهه آرمن، شاعر ارمنی گویی که در ‏سال های اخیر به زبان فارسی روی آورده؛ و زویا پیرزاد، رمان نویس  برجسته  معاصر، در زمره  این ‏گروه به شمار می روند».‏

دهباشی در ادامه از سابقه طولانی ترجمه اشعار شاعران بنام ایرانی به زبان ارمنی سخن گفت و از چهره هایی چون هوسِپ میرزایانس، آشوت میناسیان و آزاد ماتیان یاد کرد. وی  درباره ترجمه آثار نویسندگان فارسی زبان  به ارمنی چنین گفت: « شاید، خواندن آثار ادبی ایران به زبان ارمنی برای ارمنیان ایران، که می توانند آن آثار را به زبان اصلی ‏بخوانند و از ظرافت های زبان فارسی بهره مند شوند، چندان دلچسب نباشد اما ترجمه و چاپ این آثار ‏فرصتی است برای معرفی شعر و ادب  فارسی به خوانندگان ارمنی سراسر جهان، که باید کوشش این ‏گروه از مترجمان را ارج نهاد. ‏

اما ترجمه فارسی آثار نویسندگان ارمنی هدفی دیگر دارد و گستره کاملاً متفاوتی را دربر می گیرد. در ‏حالی که ادب دوستان ایرانی با آثار بسیاری از نویسندگان اقصا نقاط جهان آشنایی و به ترجمه های آنان ‏دسترسی دارند، از همسایه هم مرز و دیوار به دیوار خود غافل مانده اند. صد البته، این غفلت و قصور تا حدی متوجه خود ارمنیان ایران در دو سه نسل اخیر بوده که برای معرفی ادبیات خود ـ که دارای وجوه ‏مشترک بسیاری با ادبیات فارسی است ـ تلاشی درخور نکرده اند». ‏

دکتر قوام الدین رضوی زاده، نویسنده و مترجم و عضو هیئت نویسندگان فصلنامه پیمان، که سخنران ‏اصلی مراسم بود، درباره خدمات ‏فرهنگی نویسندگان و مترجمان ارمنی ایران گفت: « خدمات فرهنگی ارمنیان در کنار خدمات اجتماعی آنان پیش از انقلاب مشروطیت، در دوران انقلاب ‏مشروطیت و به ویژه، پس از آن به اندازه ای چشمگیر است که در هر زمینه ای که به کند و کاو می ‏پردازیم پیوسته به نام ارمنیانی بر می خوریم که در مبارزه سیاسی، تشکیل احزاب و گروه های انقلابی، ‏روزنامه نگاری، نگارش و ترجمه کتاب و به ویژه، هنرها همواره پیشتاز بوده اند. در این نشست، هدف ما ‏تنها یادآوری نام ارمنیان فرهیخته و اندیشمند راه نگارش و ترجمه است وگرنه آن عده از ارمنیانی که بر ‏سر آرمان های والا و ترقی خواهانه خود در این سرزمین جان باختند یا هنرمندان ارمنی ای که خوشبختانه همچنان به فعالیت های سازنده خود ادامه می دهند، ‏به تعبیر حافظ، آتشی جاودان و گرمابخش اند که همیشه در دل جامعه ما روشن اند. بر نکته ای نیز ‏تأکید کنم و آن هم این است که گفتار حاضر به هیچ روی نمی تواند تصویری کامل از نویسندگان و ‏مترجمان ارمنی ‏ارائه کند که به ویژه در نهضت روشنفکری یک صد ساله اخیر ایران نقش والایی ایفا کرده اند. سه نسلی را که در یکصد ساله پس از مشروطیت در این عرصه گام برداشته اند به ترتیب ‏آغازگران، رهروان و روشنگران می نامیم. از چهار تن از آغازگران و پیش کسوتان یاد می کنیم که فعالیت ‏آنان در دوره قاجار آغاز شد و در دوره پهلوی اول، ادامه یافت».

سخنران در معرفی این چهار تن از هوهانس‎ ‎خان ماسحیان، هوسپ میرزایانس، گریگور یِقیکیان و هایک کاراکاش نام برد و درباره آثار آنها مطالبی بیان داشت که به اختصار در زیر می آوریم:

ماسحیان در عرصه  ‏سیاست، فرهنگ و ادب پیشتاز بود به گواه صاحبنظران ترجمه‌های او از آثار شکسپیر به زبان ارمنی چنان دقیق صورت گرفته ‏و خصلت شاعرانه و منظوم خود را حفظ کرده که همچنان منبعی برای محققان به حساب می آید.

هوسپ میرزایانس در زمان قاجارها چندین دوره نماینده ارمنیان در مجلس شورای ملی بود. وی رباعیات خیام، دو بیتی ‏های باباطاهر و بخشی از شاهنامه فردوسی را به زبان ارمنی ترجمه کرده است.‏

گریـگور یِقیکـیان‏کارگـردان تئـاتر، نمایـش نامـه نویـس، مترجـم و روزنامـه نگار بود. وی نمایش نامه های تاریخی بسیاری نوشته و به صحنه برده و همچنین داستان های تاریخی به نگارش درآورده است.

هایک کاراکاش را ارمنیان بیشتر با روزنامه وِرادزنوند و مجله ‏فکاهی بوبوخ می شناسند. وی به ترجمه آثاری از ادبیات ارمنی دست زد و نویسندگان بنام ارمنی، چون آلکساندر شیروان زاده، ‏ناردوس و هوهانس تومانیان را به فارسی زبانان معرفی کرد.      ‏

دکتر رضوی زاده در ادامه چنین بیان داشت:‏ «تلاش نسل میانی، که رهروان نسل اول بودند و می کوشیدند تا ایرانیان را با جلوه های زندگی نوین ‏و اندیشه های مدرن آشنا کنند، عمدتاً در دوران پهلوی اول صورت گرفت و تا پس از شهریور1320ش نیز ‏ادامه یافت. آنان می خواستند ایرانیان را از پیله ای که به دورشان تنیده شده بود یا حتی خود تنیده بودند ‏بیرون آورند و با اندیشه های پیشرو آشنا کنند. بنابراین، گاه خود به کارهای سیاسی روی آوردند و نوشته ‏هایشان نیز رنگی سیاسی به خود گرفت».

سخنران در ادامه چندین چهره شاخص این دوره را معرفی کرد که خلاصه آن چنین است:

گئورگ هوانسیـان با نام ادبـی دارفـی، پدرش را، کـه از آزادی خواهان مشروطه بود، هرگز ندید و مادرش را نیز در یورش نژادپرستان حـزب اتحاد و ترقـی از دست داد. او نـزد کشیـشان لازاریست ‏فرانسوی در تبریز آموزش دید. او نمایش نامه هایی به زبان فرانسوی و ارمنـی نوشت و چند اثر از شکسپیـر را ترجمه کـرد. دو ‏نمایش نامه سیاوش و سودابه و واهان و رزمدخـت او، یکی از شاهنامـه فردوسی و دیگـری از تاریخ دوران ساسانیان است. این دو ‏نمایش نامه با ترجمه آندرانیک خچومیان از ارمنی به فارسی برگردانده شده است.‏

آرا هوانسیان آثاری از تومانیان، شیروان زاده و ایساهاکیان را از ارمنی به فارسی و آثاری را از فارسی به ارمنی برگردانده ‏است.‏

آقاسی هوانسیان، نویسنده و مترجم، چندین مجموعه داستان های کوتاه و سفرنامه هایی را به زبان ارمنی منتشر کرده و ‏آثاری از نویسندگان ارمنی را به فارسی برگردانده است. وی روشنفکری با دید عمیق به مسائل اجتماعی بود که همواره از ‏منابع  فولکلور در نوشته های خود استفاده فراوان می کرد.‏

آقاسـی هوانسـیان، که در دو زمینـه نویسنـدگی و ترجمـه تلاش های ارزنده ای کرده، بیشتر ‏نوشتـه هایش به زبان ارمنـی است. این آثار در ایران، ‏ارمنستان و لبنان به چاپ رسیده اند. عمـده نوشته های او در کتاب های راه دهکده (1962م)، ماجـرای یک ‏بیگانه (1974م)، زیارت (1977م)، بین مرگ و زندگی(1977م) و سفـرنامـهها (1993ـ1994م) در دو جـلدگردآوری شـده اسـت.

سخنران سپس گفت: « در زمینـه ترجمـه هم، آقاسى هوانسیان کارنامـه درخشانى دارد. ترجـمه هاى او بـه زبـان فـارسى همـه در جـهت شناساندن نویسنـدگان بـزرگ ارمنـى بوده است. از آن جـمله است: آفرینش زن نو، اثر آلن بوزاند؛ بادبان مرگ، اثر وازگن شوشانیان؛ روزهاى سوخته و حلقه اى از زنجیر، اثر برجوهى بارسقیان؛ آرتیست، ا ثر آلکساندر شیروان زاده؛ فقراى شرافتمند، اثر هاکوپ بارونیان؛ زیبا ، اثر آ.میریان؛ و چالو اثر  هاماسدق. هوانسیان داستان کوتاه سگ ولگرد اثر صادق هدایت را نیز به ارمنى ترجمه کرد».

آبیک آواکیان از چهره های برجسته نسل میانی بود که اندکـی پیش از اشغـال کشور به هنگام جنگ جهانی دوم ، به صحنـه آمد. ‏سخـنران آبیـگ آواکـیان را چـهره پـرداز مـحـرومان و تیپـاخـوردگان خـواند. «داستان های کـوتاه او سرشار ‏از تصویـرهای دقیـق و واقع گرایانه از زندگی انسان های گمنامـی است که حتی تاریخ درباره آنها جفا کرده و از رنج هایشان سخنی ‏نگفته است». آثاری از آبیـگ آواکـیان را دکتـر رضـوی زاده در فصلنامه پیـمان به خوانندگان معـرفی کرده و مجموعه تـب جنوب او را آندرانیـک ‏خچومیان با عنوان اندوه بی پایان مردم غم زده از ارمنـی به فارسی برگردانده است.‏‏

سخنران از لئون میناسیان نیز یاد کرد که خدمات ارزنده او در زمینه فرهنگ و ادب بسیار گسترده است: « لئون میناسیان بیش از پنجاه کتاب به زبان ارمنی و بیست کتاب به زبان فارسی نوشت. از او در هر دو زمینه ‏نگارش و ترجمه آثار ارزشمندی به جای مانده است. از جمله تاریخ سیصد و پنجاه ساله ارامنه ‏فریدن، تاریخ ارمنیان جلفای اصفهان و ترجمه تاریخ جلفای اصفهان نوشتـه هاروتیـون دِر هوهانیان». ‏به گفتـه سخـنران تنوع خدمات میناسیان از او چهره ای استثنایی ارائه ‏داده که در تاریخ این سرزمین ماندگار خواهد بود.‏

دکـتر رضـوی زاده در ادامـه سخـنان خـود گفـت: « در این نسل، به مترجـمانی بر می خـوریم که بـه کاری تخصصی دست زدند. آثار ادبی قرن نوزدهم ‏و اوایل قرن بیستم روسیه جایگاه ویژه ای در ایران دارد. در آغاز، ترجمه این آثار از زبان دوم به ویژه ‏زبان فرانسه صورت می گرفت. مترجمان ارمنی نخستین کسانی بودند که مستقیماً به ترجمه این آثار از ‏زبان روسی دست زدند. سروژ استپانیان از پیش کسوتان این شاخه از ترجمه است. آثار استپانیان ‏نخـست در کتـاب هفتـه احمد شامـلو به چـاپ رسیـد. می توان به داستان طنز فیل در پرونده اثر ‏برانیسلاو نوشیج، نویسنده یوگسلاو، اشاره کرد

در آن زمان، استپانیان با نام مستعار سِژان آثار خود را به چاپ می رساند اما کار مهم استپانیان نخست ‏ترجمه دوره سه جـلدی گـذر از رنـجها  اثر آلکسی تولستـوی و سپس، ترجمه داستان های کوتاه و نمایش نامه های آنتون ‏چخوف است».

سخنران از دو مترجم دیگر زبان روسی، قازار سیمونیان و آلک قازاریان نام برد و گفت: در کارنامه قازار سیمونیان به تاراس بولبا  اثر ‏گوگول و آناکارنینا اثر تولستوی بر می خوریم. آلک قازاریان نیز آثاری را از داستایوسکی، تورگنیف، چخوف و دیگر ‏نویسندگان روس به فارسی برگردانده است.‏

دکتر رضوی زاده در ادامه به دو تن از مترجمان شعر ارمنی به فارسی، دکتر هراند قوکاسیان و آلک خاچادوریان، اشاره کرد و گفت: « هراند قوکاسیان یکی از مترجمان پیشکسوت زبان ارمنی به فارسی بود  که با مجلات بسیاری نظیر سخن، ارمغان، ‏صائب، نگین، هور و جنگ اصفهان همکاری داشت. قوکاسیان به یاری محمد حقوقی در ترجمه ‏اشعار شاعران نوپرداز ارمنی و چاپ آنها در مطبوعات کوشید و اشعار شاعرانی مانند احمد شاملو، مهدی ‏اخوان ثالث و فروغ فرخزاد را به زبان ارمنی ترجمه کرد. حاصل تلاش های قوکاسیان کتاب آنوش، ‏برگزیده شعر شاعران ارمنی به زبان فارسی، است که در 1348ش به یاد یکصدمین سالگرد تولد ‏نویسنده و شاعر بزرگ ارمنی، هوهانس تومانیان، منتشر شد.

آلک خاچادوریان در مجموعهحماسه اندوه و دو مجموعهپروانه،آختامار و آنوش آثاری از هوهانس تومانیان و گروهی دیگر از شاعران ‏ارمنی را به فارسی برگردانده است. منظومه ابوالعلاء معری از آودیک ایساهاکیان، سیامانتو و خجه زاره از هوانس شیراز و منظومه ‏آوای خاموش نشدنی ناقوس از بارویر سواک از دیگر ترجمه های اوست»‏. ‏

دکتر رضوی زاده در ادامه گفت: « بنیاد ادبی برادران طوماسیان در دهه چهل خورشیدی با هدف شناساندن ادبیات ارمنی به ایرانیان خدماتی ‏ارزنده ارائه داد. در مجموعه انتشارات این بنیاد به آثار مهمی مانند داستان های گریگور ظهراب ترجمه ‏آلبرت برناردی؛ چشمه هغنار اثر مشهور مگردیچ آرمن، با ترجمه ی.د. پاپازیان؛ و زندگی بر شاهراه ‏قدیم رُم اثر واهان توتوونتس، با ترجمه زنده یاد هارپیک تمـرازیان بر می خوریم. ‏از هارپیـک تمـرازیان ترجـمه داستان بلند مزرعه ققو شاهکار آودیس آهارونیان نیز در فصلنامه پیمان به چاپ ‏رسیده است.   ‏

در همین ایام، انتشارات سلسله آثار تحقیقی و باستانی پیک به برگردان و انتشار اثر مهم و جاویدان ‏دلاوران ساسون دست زد. این اثر با ترجمه و نثر فارسی گیورگیس آقاسی و دکترآلکساندر پادماگریان ‏به چاپ رسید. از گیورگیس آقاسی کتاب های دیگری نظیر بینوایان اثر ویکتور هوگو، تاراس بولبا  اثر ‏نیکلای گوگول، داستان دو شهر اثر چارلز دیکنز، طاعون سرخ اثر جک لندن، افسانههای لئون تولستوی، ‏ترجمه چند رمان پلیسی و اثر تألیفی فولکلور ارمنیان نیز منتشر شده است. همچنین، خداوندگاران کهن، ‏نمایش نامه مشهور لئون شانت، با ترجمه هویک آ. الله وردیان نیز در اوائل دهه چهل منتشر شد.  ‏

تلاش نسل سوم، که آنان را روشنگران می نامیم، عمدتاً در دهه پنجاه خورشیدی و برخی از آنان پس ‏از انقلاب آغاز شد. این نسل با کوله باری از تجربه دو نسل پاکباخته پیش از خود و با امید بسیار به ‏بهبود زندگی ایرانیان و هم وطنان ارمنی پای در راه نهاد. شوربختانه، تنی چند جلای وطن کردند ولی ‏غالب آنان خسته اما امیدوار گام بر  می دارند تا چراغی را که فرا راه رهروان جوان تر افروخته اند ‏همچنان روشن نگاه دارند . اینک، به معرفی این چهره های معاصر می پردازیم».‏

دکـتر رضـوی زاده در معـرفی شـاعـران، نویسندگان و مترجمان معاصر به آثار آزاد ماتیان، وارانـد، خـاچیـک خاچـِر، آندرانیک خچومیان و چـندین چـهره دیگر اشاره کـرد و گفت: آزاد ماتیـان رباعیات خیام و بخش مهمی از غزل های حافظ را به زبان ارمنی برگردانده است. پیش از او هوسپ میرزایانس و آرشاک آتایان نیز به ترجمه رباعـیات خـیام پرداخـته اند. سـوگنامـه نـارِک کـه ترجـمه بخش هایی از اثـر جـاودانـه گریگـور ‏نارِکاتسی است، نیز از کارهای اوست.(1)

سخنران در ادامـه گفـت:  واراند کـورکـچیان، شاعر پرآوازه مـعاصر دارای بیـش از 45 سال فعالیـت ادبـی اسـت.  تازه تـرین اثـر او، رمـان منظـوم دژاگـرد (دژشهر) ‏اسـت که منتـقدان و تحـلیلگران انجـمن نویسنـدگان ارمنسـتان از آن بـه عـنوان حـادثـه ای ادبــی سخـن گـفتـه ‏انـد. ایـن اثـر دربـاره حــوادث زندگـی و کار هنـری لئـون شانت، نویسنـده و فعال سیاسـی نامدار ارمـنی درمقـطعی حـساس از تاریـخ ارمنستان، در سال های پایانی قرن نوزدهـم و ‏نیمه نخست قرن بیستـم است. اثر دیگر واراند که اخیراً با عنوان نشان رزمی چاپ شده مجموعه ای از اشعار حماسی و ملی شاعر است که جایزه ادبی گئورک ملیتینتسی(2)، مهم ترین جایزه ادبی دیاسپورا، را دریافت کرده است. گوهرهای پرتلألؤ نیز از آثار اخیر اوست که گزیده ای از آثار شاعران یکصد سال اخیر ایران به زبان ارمنی است. این مجموعه جایزه ادبی کانتِق را نصیب وی کرده است.

‏دکتر رضوی زاده در ادامه معرفی چهره های معاصر از خاچیک خاچر نام برد و گفت:  ‏ خاچیک خاچر در عرصه داستان نویسی به زبان های فارسی و ارمنی و ترجمه آثار ادبی از این زبان ها فعال بوده است. داستان های فارسی او در سه ‏مجموعه داستـان کوتـاه با عنـوان های اشـک ششم، حال و هوایی به پسند کلاغها و زندگی ‏چنین خواهد شد در سال هـای اخیـر منتـشر شده. داستـان های ارمنـی او نیز در مجـموعه های ‏چـهارراه ژنرالها، آدمهـای شفـاف و دریای سرنـوشت مـن  عرضـه شده است. در زمینـه ترجمه، خاچِر داستان های کوتاه نویسندگان معاصـر ‏ایران را به ارمنـی برگـردانده و در دو مجموعـه به نام هـای جاده ابریشم و چرا دریا طوفانی شده بود در ارمنستـان به چـاپ رسانیده ‏است. همچنین، آثاری از نویسندگان ارمنـی با قلـم او به فارسـی برگـردانـده  و در مجموعه های در یک چشم به هم زدن و پرواز با درنا منتشر شده است. داستان زنده به گور صادق هدایت نیز با ترجمه خاچر به ارمنی درآمده و به صورت دوزبانه انتشار یافته است.

سخـنران در ادامـه بـه ترجـمه هـای آندرانیک خچـومیان پرداخت و گفـت که او  از متـرجمان پـرکاری اسـت که در زمینـه ترجـمه آثار نمایـشی و داستـانی ارمنـی بـه فارسـی کارهـای بسیاری عرضـه کـرده است. وی بیش از 35 کتاب به چاپ رسانده. از آن جمله است: سالهای نفرین شده و رفیق پانجونی، از یرواند اُتیان؛ اندوه بیپایان مردم غمزده، از آبیگ آواکیان، غارنشینان، از سِرو خانزادیان؛ زندگی بر شاهراه قدیم رُم، از واهان توتوونتس و نمایش نامه هایی از پرچ زیتونتسیان، کارینه خودیکیان، گئورگ دارفی و دیگران. خچومیان آثاری را نیز از فارسی به ارمنی برگردانده است. به پاس کار ادبی گسترده ای که وی در طول سال ها ارائه کرده مدال ادبی کانتق از سوی کانون نویسندگان ارمنستان و کلیسای اجمیادزین به وی اعطا شده است.‏

دکتر رضوی زاده در ادامه، در زمینه ترجمه آثار تاریخی ارمنی به فارسی چنین گفت: « تا پیش از ترجمه آثار مورخان ارمنی به زبان فارسی، مهم ترین منابع مورد استناد متخصصان ایرانی ‏برای روشن ساختن نکات تاریک تاریخ ایران، به ویژه مقاطع حساسی مانند یورش تازیان، آثار مورخان ‏غربی بود در حالی که سنت وقایع نگاری نزد ارمنیان از ویژگی های بسیار پسندیده و قابل ستایش ملت ‏ارمن است. نکته مهم اینجاست که ملت ارمن در همسایگی ملت ایران و گاه همراه با ملت ایران می ‏زیسته و اغلب، سرنوشتی مشابه با این ملت داشته است. در این میان، برخی مترجمان ارمنی همت ‏کرده و به ترجمه آثار کلاسیک ارمنی در زمینه تاریخ پرداخته و خدمت بزرگی به محققان تاریخ و ‏خوانندگان فارسی زبان کرده اند. چهره شاخص این شاخه از ترجمه گارون سرکسیان، مترجم سرشناس ‏در عرصه تاریخ و تحقیقات تاریخی است.

فارسی زبانانی که با فرهنـگ و زبان ارمنی اندکی آشنایی ‏دارند می داننـد که حفظ سبـک و ویژگـی متـن های کهـن در ترجـمه کاری بـس دشوار است و اینجـاست که ‏به اهمیـت رنـج و تلاش گارون سرکـسیان پی مـی بریم. گارون سـرکسیان در زمینـه ترجمه ‏متن های ادبـی نیز مترجـمی تواناست و در این عرصـه نیـز، به ترجـمه آثار ادبـی مهـمی دست زده است. مهـم ترین آثار این مترجـم عبارت اند از: پچپـچهنامه اثر واروژان وُسکانیـان، نویسنـده ارمنی رومانیایی؛‏تاریخ ارمنیان اثر آگاتانگغوس؛ و تاریخ ارمنیان نوشته پاوستوس بوزاند که هر دو کتاب آخر از منابع مهم تاریخی ‏سده پنجم میلادی است و نکات ارزشمندی از تاریخ دوره ساسانیان را در بر دارد».‏

سخنـران بـا تأکـید بـر دشـواری هـای راهـی کـه نـویسنـده بـرجـستـه ای چـون زویـا پیـرزاد پیمـوده تا جایگاه خود را تثبـیت کـند، گفــت: « در مـوفـقـیت زویـا پیـرزاد هـمـین بـس کـه آثـارش ‏بـه زبـان هـای اروپایـی نیـز ترجـمه شـده اسـت. از زویـا پیـرزاد سـه مجـموعـه داستـان کـوتاه بـا عنـوان هـای ‏مثل همه عصـرها، طعـم گس خرمالو و یک روز مانده به عیـد پاک منتشر شده است. رمان چراغ ها را من ‏خاموش میکنم زویا پیرزاد با موفقیت چشمگیری روبه رو شد. تصویری که پیرزاد از محله برِیم آبادان ‏می دهد این گوشه از شهر زیبای آبادان را در دوران رونق آن پیش از جنگ در ادبیات ایران ماندگار ‏کرده است. رمان دیگر او عادت میکنیم است. بزرگ ترین موفقیت پیرزاد در آن است که سایه روحی ‏زنانه را می توان در آثارش یافت و این برخاسته از صمیمیت و صداقت اوست». ‏

دکتر رضوی زاده از ادوارد حـق وردیـان، شاعر، مترجم و روزنامه نگار که از ارمنیان ایران است و سال هاست که مقیم ارمنستان شده نام برد و گفت: وی اشعاری از فـروغ فرخزاد و سهراب سپـهری را به ارمنی برگـردانده و ترجـمه بوف کـور و سـه قطره خـون هـدایت و آثـاری از هوشنگ گلشیری، غلامحسیـن ساعـدی و صادق چوبک را به ارمنی منتشر کرده است. ‏

سخنران در ادامه به ادیک باغداساریان اشاره کرد و گفت که وی تألیفات و ترجمه های بسیاری در زمینه تاریخ و فرهنگ ارمنی دارد. در میان آثار او می توان به نامداران فرهنگ ارمنی، هنر نقاشی جلفای اصفهان و ارمنی بیاموزیم اشاره کرد.

سخـنران به یوریـک کـریم مـسیـحی، عکاس و تحلیل گر عکس نیز اشاره کرد و گفت که او داستان نویس نیز است. مجموعه هایی از داستان های فارسی او که منتشر شده عبارت اند از: کوپه اختصاصی، بزرگراه بزرگ، جاده، اول شخص مفرد و نفس عمیق.  ‏

دکتـر رضـوی زاده درباره ایـساک یونانسیان گفت که وی نویسنده، محقق و مترجم پرتلاشی است و مقاله های بسیاری درباره ‏تاریخ معاصر ارمنیان، مسئله نژادکشی و حـقوق از دسـت رفـتـه ارمنیان و حوادث تاریخی به نـگارش در ‏آورده. از میـان آنـها مـی توان به سایـه مسیـح  (زندگی نامه آرسـن میـناسیان)، نسلکشی ارمنـیان، ریشهها و پیامدها 1915ـ 1923، مسئله آرتساخ(قراباغ)، ‏شامل مجموعه مقالات و عـملیات ِنمِسیـس، رمانـی تـاریخـی در شـرح یکـی از حساسترین وقایع تاریخ ‏قرن بیستم ارمنیان اشاره کرد. سخنران در ادامه گفت: سـدیک داویـدیـان از چـهره های شناخـته شـده جامعـه ارمنیان ایران است. وی سردبیر پیشین روزنامه ارمنی زبان آلیک بود. داویدیان کـتاب های روحـم با تو به وجـد میآید اثر کمال یالچین و داستانی ‏از آناتولی اثر مارک آرِن را به فارسی برگردانده است. ‏

دکتر رضوی زاده با اشاره به فصلنامه فرهنگی پیمان به معرفی چهار تن از نویسندگان این فصلنامه پرداخت که به اختصار در زیر می آید:

ادوارد هاروطونیـانس از ‏پیش کسوتان و اعـضای اصلی فصلنامه فرهنگی پیمان و عضو ارشد تحریریه این فصلنامه است. ‏هاروطونیانس علاوه بر مقاله های بسیاری که تألیف و ترجمه کرده و در این فصلنامه به چاپ رسانده، ‏اشعاری از شاعران ارمنی را نیز به شعر فارسی برگردانده است. وی همچنین، رمان مادر بزرگ من اثر فتحیه ‏چتین و چشمانت را ببند تا دیده نشوی، مجموعه ای از  اشعار وارتان هاکوبیان را از ارمنی به فارسی ترجمه کرده است.‏

آرپـی مانوکیان از نخـستین یاران و عضـو ارشـد تحـریریه پیمان است. مانوکیان در شاخه تخصصی خود، ‏یعنی تاریخ و فرهنگ، مقاله های آگاه کننده بسیاری به نگارش در آورده و به آشکار ساخـتن گوشـه هایی ‏تاریک از تاریـخ و فرهنگ ملـت ارمـن دسـت زده است. از وی کتـابی نیـز ‏درباره تاریـخ تشکیل و فعالیـت های فـدراسیون انقلابـی ارمنـی و نیز، همـکاری آن با انقلابیون مشروطه خواه انتشار یافته است.‏

شاهن هوسپیان از چهره های برجسته، فعال و عضو هیئت تحریریه پیمان است. مقاله های ‏بسیاری که شاهن هوسپیان در باره خاچکارها یا چلیپاسنگ ها و سبک های گوناگون آن و هنر و فرهنگ ‏و به ویژه، تاریخ ملت ارمن بر اساس سکه شناسی علمی نوشته در نوع خود بی نظیر است.  ‏

رافی آراکلیانس از همکاران فعال این فصلنامه است که مقالات بسیاری در باره فرهنگ و تاریخ ‏ارمنستان به نگارش در آورده است. آراکلیانس کتاب دختـران قلعههای شنی اثر کریس بوهجالیان را به ‏فارسی برگردانده است.‏

آراز بارسِقیـان، جـوان تـرین چـهره ای بـود کـه در پایان معـرفی شد. سخـنران گفـت که بارسقـیان برنده جایـزه داستـان  نویسـی صادق هدایـت و جـایزه بنیاد هوشنـگ گلشیری است. از او داستان های بلنـد یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه منتشر شده است. چندین نمایش نامـه نیز با همکاری غلامحـسین دولـت آبـادی به نـگـارش در آورده کـه از آن میـان نمـایـش نامـه گـام زدن بـر یـخهـای نـازک در 1392ش، در بخـش ادبیـات نمایـشی کتـاب برگـزیده سال شناخـته شـد.

دکتر رضوی زاده سخنان خود را این گونه به پایان برد: « این کارنامه پربار، حاصل بیش از یکصد سال تلاش ارزنده نویسندگان و مترجمان ارمنی ایران ‏پس از انقلاب مشروطیت است که نقشی فعال در آگاه سازی ایرانیان وشناساندن فرهنگ و ادبیات پربار ‏ارمنی به آنان و فرهنگ و ادبیات شکوهمند ایران به ارمنیان داشته اند. نویسندگان و مترجمان ارمنی ‏بزرگ ترین گام ها را در راه دوستی میان دو ملت برداشته و به کاری سترگ دست زده اند. البته، تلاش ‏ارزنده فارسی زبانانی را نیز که در راه شناساندن ادبیات و فرهنگ ارمنی گام برداشته اند هرگز نمی توان ‏از نظر دور داشت که فرصت پرداختن بدان نیست. کار سترگی که اهل قلم در راه دوستی میان ملت ها ‏به انجام می رسانند هرگز از عهده سیاست مداران برنیامده و برنخواهد آمد زیرا که روزگار پیشبرد اندیشه ‏ها با شمشیر و داغ و درفش به سر آمده و به قول اندیشمند عالی قدر اسپانیایی، میگل دِ اونامونو(3)، برای پیروز شدن تنها باید متقاعد ساخت و برای متقاعد ساختن باید به ابزاری مجهز بود ‏که خرد نام دارد، چیزی که به ویژه سیاست مداران جنگ سالار از آن بی بهره اند اما اهل قلم به آن مجهزند. در زمانه ما، تنها کسانی که در عرصه فرهنگ، هنرو ادبیات گام برمی دارند می توانند سفیران راستین ‏دوستی میان ملت ها باشند. در پایان، تردیدی ندارم که در این معرفی نام کسانی فراموش شده است. از ‏این حیث پوزش می خواهم. با سپاس از بردباری شما».  ‏

روبرت بـگلریان

سخـنران بعدی مراسـم روبرت بـگلریان، عضـو شوراى نویسنـدگان فصلنامـه پیـمان و نماینـده دوره های هفتم تا نهم ارمنیا ن اصفهان و جـنوب کشور در مجـلس شوراى اسلامى بود. وی سخن خود را چنـین آغاز کرد: « من بیشتـر در خـصوص فرهنگ ارمنی و اینکه چرا ارمنیان ایران توانسته اند در این حوزه نقش آفرین ‏باشند صحبت خواهم کرد. ابتدا، باید بگویم که به نظر من هر انسان در بدو امر یک انسان فرهنگی است و با باورهای فرهنگی ‏تعریف می شود و ردپای خود را در هستی و تاریخ باقی می گذارد. چنانچه بخواهیم ارمنیان را با دیگر گروه ‏های قومی و دینی مقایسه کنیم می بینیم که ارمنیان در برخی حوزه ها بیشتر نقش آفرین بوده اند و باید ‏بدانیم که چرا این چنین است.‏

ارمنیان به طور کلی تلاش می کنند که با حفظ هویت خود و نوع هنری که انتخاب می کنند نوعی کارکرد ‏درون جامعه ای از خود بروز دهند؛ برای مثال، در ایران در حوزه هایی چون معماری، نقاشی، موسیقی، تئاتر و سینما به چهره هایی بر ‏می خوریم که همین کارکرد درون جامعه ای را از خود نشان داده و ردپایی پررنگ از خود برجای ‏گذاشته اند».‏

بگلریان در ادامه با اشاره به نقش کلیسا و مذهب در اشاعه فرهنگ و هنر ارمنیان گفت:‏ «باید به نکته جالبی از نقش کلیسای ارمنی در اشاعه فرهنگ اشاره کنم. در 1874م، به همت خلیفه ‏گئورگ چهارم، در مقر کلیسای ارمنی اجمیادزین، در ارمنستان، مدرسه و همچنین مدرسه عالی گئورکیان تأسیس شد ‏که هدفش تعلیم و تربیت چهره های برجسته روحانی بود اما جالب است که بدانید از 1879 ـ‏‏1894م، چیزی نزدیک به پانزده سال، این مدرسه حتی یک روحانی تحویل جامعه نداد و خروجی آن افرادی ‏بوده اند که در زمینه های هنر، فرهنگ و فلسفه تخصص داشتند. این مسئله آن قدر اهمیت داشت که حکومت ‏تزاری روسیه نیز به آن اعتراض کرد.‏

همین دانش آموختگان بعدها تحت تأثیر مکتب فرهنگی آلمان که یکی از سه فرهنگ برجسته آن ‏زمان بود، قرار گرفتند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه های آن کشور رفتند و عصر نوسازی فرهنگی ‏ارمنیان را آغاز کردند.در واقع، ارمنیان ابتدا هویت فرهنگی خود را تقویت کردند و بعدها، به هویت ‏سیاسی و مذهبی روی آوردند. ‏

بعدها نیز، عواملی چون مشروطیت ایران، نژاد کشی ارمنیان و انقلاب روسیه سبب شد که موجی از ‏مهاجرت ارمنیان را به ایران، با عقاید و تفکرات مختلف، شاهد باشیم. در واقع، می توان گفت ارمنیان در ‏بسیاری از عرصه ها حاملان مدرنیته در ایران شدند». ‏

بگلریان در خصوص ایران و فرهنگ ایرانی گفت:‏ « آنچه در نقش آفرینی ارمنیان و پذیرش  آن از سوی جامعه ایران تأثیر گذار بوده گشودگی و خرد ‏فرهنگی ایران و ایرانی است که با وجود همه مشکلات و فراز و فرود های تاریخی و مذهبی به مرحله ‏ظهور رسیده و توانسته فرهنگ و خلاقیت ارمنیان را در خود پذیرا باشد».‏

بگلریان در ادامه با اشاره به نقش تأثیر گذار صنعتگران ارمنی در ایران گفت:‏ « در کنار همه این موارد، نباید نقش مردم عادی نظیر صنعتگران ارمنی را نیز فراموش کنیم که نقش ‏بسزایی در معرفی ارمنیان و ایجاد اعتماد در بین ملت و جامعه ایرانی داشته اند. هر کجا صحبتی از ‏ارمنیان باشد صنعتگر و مکانیک خوب ارمنی را مثال می زنند و اگر امروز ما در فرهنگ و هنر حرفی ‏برای گفتن داریم، میراث دار همان صنعتگران و افراد عادی جامعه ارمنی هستیم».‏

بگلریان در پایان سخنان خود گفت: « ‏در حوزه شعر و ترجمه و نویسندگی، که موضوع مراسم امشب است، نقش ارمنیان را باید با واژه ‏‏کنشگران مرزی توصیف کردکه استاد مقصود فراست خواه آن را در حوزه سیاست به کار می برد. به ‏نظر بنده این قشر از حاملان فرهنگ همان کنشگران مرزی هستند که توانسته اند با آموختن و عاریه ‏گرفتن از زبان و ادبیات فارسی در بخش شعر،ترجمه و نویسندگی نقش آفرین باشند».‏

ایساک یونانسیان، رئیس هیئت مدیره مؤسسه ترجمه و تحقیق هور، ‏آخرین سخنران مراسم بود. وی ضمن خوش آمدگویی به حاضران گفت:‏ « آقای رضوی زاده به صورت ‏مفصل نویسندگان و مترجمان ایرانی ارمنی را معرفی کردند. من هم وظیفه دارم به برخی از شاعران ‏برجسته ارمنی که به فارسی شعر سروده اند یا می سرایند اشاره کنم.‏

نخست می خواهم از کارو دِردِریان نام ببرم که به عقیده من بهتـرین شاعـر فارسی سرای ارمنـی است. کارو هم زبان فارسـی را خوب مـی دانست و هم  زبان مادری اش، ارمنی را.‏ مجموعـه شعرهای بسیاری از کارو منتشر شده که مهم ترین آنها شامـلشکـست سکـوت، ماسـهها و ‏حماسهها،صلیب شکسته، نامههای سرگردان، خاطرات یک گورکن، پروازهای فکر، دو بیتیها، برادرم ‏ویگن و کفرنامه و سایه ظلمت است.‏

شاعـر و نویسنده دیـگر، که البته به نسل ما تعلـق دارد، واهـه آرمـن است که او هم به فارسی شعـر می سراید. ‏ آرمن شاعری پرکار است. تاکنون از وی مجموعه های بسیاری نظیر باران بگیرد میرویم، و ‏شیطان صدا کرد خدا را، پاییزی کاملاً متفاوت، شهد زردآلو و مثلث سیاه، به رنگ دانوب،پس از عبور ‏درناها، پاهایش را کنار شعرم جا گذاشت، دوست دارم گاهی شاعر نباشم و چندین اثر دیگر  منتشر شده است».

یونانسیـان در ادامـه گفت:‏ « آقای دکتـر رضوی زاده در پایـان سخـنانشان به درستـی اشـاره ای بـه نـویسنـدگان ایرانـی داشتنـد. می خواهم یادی هـم از عـزیزانی کنـم که نقـشی تأثیر گـذار در اشاعـه شعـر و ادبیات ارمنـی داشته اند.‏ یکـی از این اشخـاص، که فکر می کنـم فروتنـی از خـود نشان دادنـد و چـیزی نگفتند، خود آقـای رضوی زاده ‏هستند که دو کتاب ارزشمند خنجـری در این باغ و بانک عثمانی را ترجمه کرده و مقالات بسیاری نیز در ‏فصلنامه پیمان منتشر کرده اند.‏

احـمد شاملـو در کنار ترجـمه آثار شاعران جهـان توجهی ویژه به شعر ارمنی داشتـه. وی ‏منظومـه زیبای جـنونزدگان خـشم را ترجمه کرده که اثر شاعر ارمنی، یقـیشه چارنتس، است.‏‎ ‎

حاصل همکاری نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج (سایه) با گالوست خاننتس و روبن هوانسیان، ‏نویسندگان ارمنی ایرانی، کتابی است تحت عنوان یادنامه تومانیان،‏‎ ‎حاوی اشعار هوهانس تومانیان، شاعر ‏ملی ارمنستان‎.‎

دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی مترجم دیگری است که ما ارمنیان او را بیشتر با ترجمه کتاب فرمانروایان شاخ زرین ‏می شناسیم. سیف الله گلکار ترجمه رمان های وارطان اسب و دره سبز و زندگی نامه آهنگ ساز ‏برجسته ارمنـی، کومیـتاس، تحت عنـوان ژرفـاکاوی جـنـون را در کارنامـه خـود دارد. همـچنین، لازم است اشاره کنـم که آقـای گلکار ‏به تازگی ترجـمهرمان تاریخیتابستان بیطلوع را نیز  به پایان رسانده اند. این کتـاب تا کنون به هفـت زبان ‏ترجـمه شـده و از نظر منتقـدان رمانی هـم سطح با دکتر ژیواگو است.‏

فرامرز طالبی نیز با کتاب هایی چونزندگی و آثار نمایشی گریگور یقیکیان و ارمنیان گیلان شناخته شده است. ‏

همچنین، باید یادی کنیم از پدر ترجمه نوین ایران،  زنده یاد  محمد قاضی، که ترجمه های ارزشمندی چون تاریخ ارمنستان،  اثر هراند پاسدرماجیان؛ غروب فرشتگان،  اثر پاسکال چکماکیان؛ و چهل روز موسی داغ، اثر فرانتس ورفل را از خود به یادگار گذاشته است. ‏

علی دهباشی

و از همه مهـم تر آقای احـمد نوری زاده که تنها شاعر ایرانـی است که به ‏زبان ارمنـی شعـر می گوید. وی با گردآوری و ترجمه کتاب بسیار ارزشمند صد سال شعر ارمنی و نیز، ترجمه چندین و چـند اثر ‏ارزشمنـد از بزرگان ادبیات ارمنـی خدمتـی ایان به شعـر و ادب ارمنـی کـرده است. متأسفانـه، ایشان در حال حاضـر در ‏بستر بیماری به سر می برند و امیدواریم هر چه زودتر سلامتی خود را به دست آورند».‏

در انتهای مراسم، یونانسیان با اهدای لوح تقدیر از خدمات علی دهباشی، مدیر و سردبیر مجـله بخارا، تجلیل کـرد و گفت: « بی شک، نقشی که آقای دهباشی و زیر مجموعه ایـشان در مجـله بخـارا در اشاعـه فرهنگ و ‏هنـر ایران زمیـن داشته و دارند قابـل چشم پوشی نیـست. مؤسسه ترجـمه و تحـقیق هـور نیز طی سالیان ‏متـمادی از همـکاری خالصانـه ایـشان بهـره بـرده است. ایـشان در اشاعـه ‏فرهنگ، ادبیـات و هنـر ارمنیان نیز زحمات فراوانـی کشیـده اند کـه جای قـدردانی دارد. از ایـن رو، فـکر مـی کنم که لایـق این ‏باشنـد که همـگی از جا بلنـد شویم و ایشان را تشویق کنیم».‏

در پایان آرمن آساطوریان، آهنگ ساز و نوازنده ارمنی، قطعاتی را با پیانو نواخت.

آرمن آساطوریان

پی‌نوشت‌ها:

1- مترجم کتاب سوگ نامه نارک ترجمه کامل این اثر را با شرح و تفصیل با عنوان فغان نامه گرگوار در 1380ش به چاپ رسانده است. پیمان.

2-Gevorg Melitinetsi

3- Miguel de Unamuno‏

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86 

سال بیست و دوم  | زمستان 1397 | 196 صفحه
در این شماره می خوانید:

نگاهی به تاریخ شهر اجمیادزین

نویسنده: شاهن هوسپيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  شهر اجميادزين(1)، ‏ که نام اصلي آن واقارشاباد(2) است، در 16 کيلومتري غرب ايروان واقع شده است. از آنجايي که مقر...

ملاحظاتی بر متن تاریخ قوُند و روایت های آن(1)

نویسنده:آرپی مانوکيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  در سال 575م، پيمان صلحي ميان پادشاهي ساساني و امپراتوري بيزانس منعقد شد. ليکن، از آنجايي که در مفاد آن اشاره اي به...

انکار نژادکشی ارمنیان شرم آور است،گفت و گو با عایشه گونایسو، اندیشمند ترک

نویسنده:گريگور قضاريان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  اشاره               عايشه گونايسو(1) از فعالان حقـوق بشر در ترکيه و از بنيان گذاران کميسيون ضدنژادپرستي و...

مروری بر زندگی مارتیک دِر آوانسیان پـدر ارتـوپـدی فنـی ایـران

نویسنده:آرميک نيکوقوسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  اشاره در 24 تير 1388ش، هواپيماي توپولف تي يو 154 شرکت هواپيمايي کاسپين، با پرواز شمارة 7908، رأس سـاعت‏‏ 11:33...

رونمایی از کتاب های تاریخ جمهوری ارمنستان (جلد1 و 2)، عملیات نِمِسیس و در سرزمین اشک و خون ‏

روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور در13 اسفنـد1397ش، مراسم رونمايـي از سـه کتـاب تاريـخ جمهـوري ارمنستان (جـلد1و2)، عـمليات نِمِسيـس و در سرزميـن اشک و خـون در سالن...

چشمان پاتریشیا

دکتر قوام الدين رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  من هيچ قصد ندارم با اين داستان عقايدي را به شما تحميل کنم بلکه تنها سعي مي کنم که بازگو کنندة سخنان ‏دختري باشم...

هاروت گـوستانـدیان شاعری به غربت همیشگی رفته از کـرانـه بوشـهـر

نویسنده: واراند فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  شاعر، نويسنده و انديشمند پرماية ارمني، هاروت گوستانديان، در  1288ش/ 1909م در خانواده اي اصيل، در ‏بوشهر، چشم به جهان...

اشعــاری از هـوهانـس تومانیـان

ترجمه: اميک آلکساندری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  اميک آلکساندری، مترجمی در مسير شناساندن فرهنگ دو ملت ‏ گارون سرکسيان اميک آلکساندری در 1344ش در تهران زاده شد....

مطالعه نقش های دیواری کلیسای تاریخی هفتوان سلماس(بخش دوم)‏(1)

نویسندگان: بهروز خان محمدی(2) /  هومن بخشايی(3) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  شهرستان سلماس، از شهرهاي به نسبت پرجمعيت آذربايجان غربي است که در شمال اروميه و جنوب خوي...

دکتر وارطان گرگوریان از تبـریـز تا نیـویـورک

نویسنده: ادوارد هاروطونیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 86  کودکي و نوجوانی دکتر وارطان گـرگوريان(1)، تاريـخ نگار، استاد دانشگاه، فعـال برجـستة مـديريتي، رئيس وقـت...