نویسنده: آرپی مانوکیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68

نخستین حضور ارمنیان در شبه جزیرۀ کریمه به سدۀ نخست میلادی و برخی از رویدادهای این دوره بازمی  گردد. زمانی که حکمران مقتدر پنتوس، ‏میهردات یوپاتور،[2] مشغول توسعۀ قلمرو خود از سمت شمال و شرق بود[3] در یک اقدام مدبرانۀ سیاسی با عقد پیمانی مساعدت نظامی تیگران (95 ـ 55 ق  م)، پادشاه ارمنستان، را جلب کرد و با رومیان، که از سده  های پیش در شرق متصرفاتی به دست آورده بودند، وارد جنگ شد. ارتش متحد پنتوس ‏و ارمنستان تا حدود سواحل دریای سیاه پیش رفت و بخش  هایی از شبه جزیرۀ کریمه را، که به خرسونس تاوریکیان[4] شهرت داشت، تصرف کرد.‏ [5]

موقعیت جغرافیایی شبه جزیرۀ کریمه و اهمیت اقتصادی آن سبب شد تا هم  زمان با فتوحات لشگریان پنتوس و ارمنستان بازرگانان ارمنی روابط ‏تجاری گسترده  ای با بنادر‎ ‎واقع در کریمه برقرار کنند[6] و شهرهای ساحلی آن محل رفت و آمد، عرضۀ کالاها و داد و ستد شمار زیادی از تجار ارمنی ‏شد. آنها با طی مسیری طولانی از ارمنستان به شرق دور سفر کرده و کالاهای مرغوب آنجا را به قصد فروش به سواحل این شبه جزیره می  آوردند. ‏

رونق اقتصادی و رشد تجارت در شهرهای شمالی ساحل دریای سیاه بازرگانان ارمنی را بر آن داشت تا در این شهرها پایگاه  هایی با مقاصد ‏اقتصادی ایجاد کنند. دیری نپایید که این پایگاه  های تجاری به محل اقامت و سکونتگاه دائم بازرگانان ارمنی و خانواده  های آنان تبدیل شد.‏

‏به این ترتیب، نخستین مهاجران و ساکنان ارمنی شبه جزیرۀ کریمه بازرگانانی بودند که به منظور تجارت و کسب امکانات اقتصادی بهتر به این ‏سرزمین مهاجرت کرده و در شهرهای ساحلی پونتیکاپی،[7] تئودوسیا[8] و خرسونس[9] سکنا گزیدند. ‏

تدوام روابط اقتصادی بازرگانان ارمنی با بنادر تجاری کریمه در طی سده  های پس از میلاد سبب شناخت هرچه بیشتر این شبه جزیره نزد ارمنیان شد ‏چنان  که درسدۀ پنجم میلادی موسس خورناتسی[10] درمتن جغرافیای خویش با عنوان جهان  نما، مطالبی دربارۀ سرزمین تاوریکیان[11] به ثبت رسانده و ‏حدود جغرافیایی این سرزمین را شرح داده است. [12] ‏

‏هم  زمان با تثبیت قدرت امپراتوری بیزانس در شرق ارمنیان با ورود در ساختار نظامی این دولت توانستند جایگاهی برای خود در ارتش بیزانس ‏به دست آورند. آنان، که در ابتدا سربازانی در رده  های پایین بودند، از سدۀ پنجم میلادی با تکیه بر مهارت نظامی خویش مقاماتی درسطح فرماندهی ‏سپاه بیزانس کسب کردند و به یکی از پایه  های اصلی نیروی نظامی این امپراتوری تبدیل شدند. سپس، با استفاده از نفوذ نظامی خویش توانستند در ‏سازمان کشوری مناصبی به دست آورند و حتی، با عنوان پادشاه بر تخت سلطنت بیزانس تکیه زنند. [13]

در اوایل سدۀ هشتم میلادی، حکومت بیزانس برخی از نواحی کریمه را به تابعیت خود درآورد و به منظور مقابله با هر پیشامد غیره منتظره  ای سپاهی ‏با قدرت دفاعی بالا به فرماندهی یکی از سرداران ارمنی خود، پیلیپیگوس واردانس[14] (711 ـ 713 م)، در شهر خرسونس مستقر کرد. خرسونس در این ‏زمان محل اقامت امپراتور خلع شدۀ بیزانس هوستینیانوس‎ ‎دوم،[15] بود که دوران تبعید خود را در آنجا می  گذراند. او در طی اقامت خویش درخرسونس ‏به قصد بازگشت مجدد به قدرت سعی در جلب حمایت ساکنان این شهر کرد لیکن با مخالفت آنها رو به رو شد و پس از مدتی به کمک اقوام دیگری از آنجا ‏گریخت و توانست با حمایت پادشاه بلغارها بار دیگر تاج و تخت بیزانس را ازآن خویش سازد. هوستینیانوس به محض بازگشت به قدرت تصمیم گرفت ‏از ساکنان خرسونس، که از حمایت او خودداری ورزیده و به سرکردگی واردانس بر ضد او قیام کرده بودند، انتقام گیرد. ازاین  رو، ارتشی به منظور سرکوب ‏قیام اهالی این شهر فرستاد. نبرد سختی بین لشگریان واردانس و سپاهیان هوستینیانوس به وقوع پیوست و سرانجام واردانس با تکیه بر مهارت ‏نظامی خود توانست لشگریان حامی هوستینیانوس را شکست دهد. پس از پایان این نبرد، سربازان و فرماندهان ارتش شکست خوردۀ بیزانس با ‏واردانس پیمان وفاداری بستند و سوگند خوردند تا دستیابی او به مقام امپراتوری بیزانس در سپاه تحت فرمان او در برابر لشگریان هوستینیانوس ‏بجنگند. چندی بعد، واردانس و ارتش یکپارچۀ او شهر خرسونس را ترک و به سوی کنستانتیناپولیس[16] حرکت کردند و در نزدیکی این شهر طی نبردی ‏موفق به شکست نیروهای مدافع هوستینیانوس شدند. در پایان این نبرد، واردانس با حمایت ارتش خود تاج و تخت امپراتوری بیزانس را تصاحب ‏کرد. ‏

از آنجایی که فرماندهان نظامی ارمنی بیزانس بر حسب عادات و سنت  های خاندانی و منافع سیاسی همواره بخش اعظمی از نیروهای خود را از بین ‏اعضای خانوادۀ خویش تعیین می  کردند روشن است که در میان سپاهیان تحت فرمان واردانس در کریمه شماری از سربازان ارمنی وجود ‏داشته  اند که در حمایت او برای دستیابی به بالاترین قدرت سیاسی امپراتوری بیزانس نقش مؤثری ایفا کرده  اند. این حادثۀ تاریخی سند متقنی دربارۀ ‏حضور نظامی ارمنیان درسدۀ هشتم میلادی در کریمه است. ‏

با رویکردی به وضعیت اقتصادی کریمه درطی سدۀ دهم میلادی می  توان پی برد که چند تن از متمولان ارمنی این سرزمین درتعیین برخی روابط ‏سیاسی امپراتوری بیزانس تأثیر  گذار بوده  اند .مسلم است این افراد در ساختار سیاسی دولت بیزانس صاحب مقام و یا منصبی نبوده  اند و دولت مذکور ‏از موقعیت اقتصادی ارمنیان کریمه، به منزلۀ یکی از ثروتمندترین ساکنان نواحی تحت سلطۀ خویش، در جهت حفظ منافع خود سوء  استفاده می  کرده. ‏شرح برخی از رویدادهای مربوط به این جنبه ازسیاست امپراتوری بیزانس، که در قبال ارمنیان اعمال می  شد، در قالب گزارش  هایی به ثبت رسیده که در ‏آن توضیحات کاملی از نقش برخی از اشراف و ثروتمندان ارمنی شهر خرسونس و تأثیر آنها در تعیین روابط سیاسی دولت بیزانس، ارائه شده است. این گزارش  ها می  تواند مدرک مستندی در ارتباط با قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی ارمنیان در طی این ‏سده درشبه جزیرۀ کریمه باشد. [17] ‏

پاره  ای اسناد تاریخی مربوط به سدۀ یازدهم میلادی نیز اشاراتی به ادامۀ حضور ارمنیان درقالب نیروی نظامی بیزانس مستقر در کریمه داشته است‏‏. بر مبنای این اسناد در 1065م به فرمان کنستانتین،[18] امپراتور وقت بیزانس، شورایی نظامی در کریمه به قصد تدارک لشگری از نظامیان ‏ارمنی برای شرکت در نبردی در نزدیکی رودخانۀ دون[19] تشکیل شده است. [20]

اگرچه حضور ارمنیان در کریمه از زمان  های کهن و به دلایل مختلف در برخی رویدادهای تاریخی به ثبت رسیده لیکن جریان اصلی مهاجرت آنها به ‏سدۀ یازدهم میلادی باز  می  گردد. در نیمۀ دوم این سده، شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ارمنستان و بخش  هایی از مناطق ارمنی  نشین حوزۀ امپراتوری ‏بیزانس سبب مهاجرت شمار زیادی از ارمنیان به کریمه شد. رونق و شکوفایی اقتصادی، که این سرزمین از طریق گسترش روابط تجاری به دست آورده ‏بود، خیل عظیمی از مهاجران ارمنی را به سوی خود جلب کرد و در اندک زمانی، بنادر این سرزمین در ساحل دریای سیاه محل استقرار ارمنیانی شد که ‏به قصد تجارت و کسب منافع مادی بیشتر کریمه را به منزلۀ سکونتگاه همیشگی خود انتخاب کرده بودند. [21] بیشترین جمعیت مهاجران ارمنی ساکنان ‏بالکان و شهرهای طرابوزان و کنستانتیناپولیس بودند که اغلب به صورت گروهی به سوی نواحی واقع در نوار ساحلی دریای سیاه حرکت می  کردند. [22]

اگرچه در ابتدا جمعیت مهاجران ارمنی را بازرگانان توانگر و یا خرده  فروشانی که سرمایۀ اندکی برای تجارت داشتند تشکیل می  دادند به زودی تحت ‏تأثیر برخی عوامل داخلی و خارجی مهاجرت  های دیگری نیز از ارمنستان به سوی این سرزمین شکل گرفت که از تمامی اقشار و طبقات جامعۀ ارمنی ‏از جمله کشاورزان نیز حضور داشتند. [23]

مهاجرنشین  های ارمنی (سدۀ 11تا اواخر سدۀ 18 میلادی)‏

اسکان شمار زیادی از مهاجران ارمنی در شهرهای ساحلی کریمه سبب شد که این شهرها در قالب مهاجرنشین  های نو  ظهور ارمنی حیات سیاسی، ‏اقتصادی، مذهبی و فرهنگی خود را در چارچوب سنت  ها و عادات قومی خویش آغاز کنند.‏

شهرسوداک[24] از مهم  ترین مهاجرنشین  های ارمنی کریمه محسوب می  شد که از اواخر سدۀ یازدهم میلادی محل ورود و سکونت گروه  ها و جمعیت ‏انبوهی از ارمنیان بود. [25]

بقایای قبرستان  های برجای مانده از سدۀ سیزدهم و چهاردهم میلادی در سوداک مدارک محکمی برای اثبات حضور ارمنیان در این شهر است. مطالعۀ ‏نوشتارها وتاریخ  های حک شده بر روی سنگ  قبرها مشخص کرده که شمار زیادی از آنها متعلق به ارمنیان ساکن در این شهر بوده است. در تعدادی ‏از نوشتارهای موجود بر روی این سنگ  قبرها به اجداد متوفی نیز اشاره شده که بر مبنای آن مسکن پیشین تعدادی از خانواده  های ارمنی مهاجر به ‏شهر سوداک ‏مشخص و نظریاتی در مورد علت و مسیر مهاجرت آنها به کریمه ارائه شده است. [26]

بیشتر ارمنیان سوداک در محدودۀ خاصی از شهر سکونت داشتند. این محله نهادهای مهم دینی جامعۀ ارمنی این شهر را در خود جای داده بود و ‏دیری با عنوان سورپ گئورک[27] و چند کلیسا در آن وجود داشت. در نزدیکی سوداک چند روستای ارمنی  نشین نیز قرار داشتند که در همگی آنها ‏کلیسایی به منظور برگزاری مراسم مذهبی بنا شده بود. [28]

حرفۀ اصلی ساکنان ارمنی سوداک تجارت بود که در طی سده  های یازدهم تا چهاردهم میلادی رونق فراوانی داشت. بازرگانان ارمنی این شهر اقدامات متعددی ‏در جهت رشد و گسترش تجارت انجام دادند و با اتخاذ تمهیداتی به بازارهای جدیدی برای عرضۀ کالاهای خود دست یافتند. [29]

بندر تئودوسیا نیز، که از مراکز تجاری کریمه محسوب می  شد، در سال  های نخست مهاجرت ارمنیان به یکی از مهم  ترین سکونتگاه  های آنان تبدیل شد. [30] ‏مهاجران ارمنی پس از استقرار در این شهر، در امتداد قلعه  ها و حصارهای پیشین، استحکامات جدیدی بنا کردند تا از جمعیت ارمنیانی که درحومۀ ‏شهرساکن شده بودند حفاظت شود. ادارۀ این استحکامات، که به قلعۀ ارمنیان شهرت داشت، در طی سده  های متوالی بر عهدۀ لشگر کوچکی از ‏سربازان ارمنی بود. [31]

محققان با مطالعۀ نوشتارهای موجود بر روی قسمتی از دیوارهای کلیسای سورپ سارکیس[32] شهر تئودسیا اطلاعات جالبی دربارۀ زمان ورود ‏مهاجران ارمنی و دوران سکونت آنها در این شهر به دست آورده  اند. اگرچه آنها در مورد تاریخ بنای این کلیسا اختلاف نظر دارند جملگی بر این باورند ‏که با توجه به شواهد و اسناد موجود به طور یقین کلیسای سورپ سارکیس شهر تئودوسیا از نیمۀ نخست سدۀ یازدهم میلادی، به منزلۀ یکی از ‏مهم  ترین نهادهای دینی ارمنیان، محل برگزاری مراسم مذهبی آنان بوده است. از این  رو، می  توان ادعا کرد که نخستین بنای مذهبی است که به دست ارمنیان ‏کریمه ساخته شده.‏

سنگ  نبشته  هایی بر روی دیوارهای این کلیسا بر جای مانده که قدیمی  ترین آنها سنگ یادبودی از جنس مرمر مربوط به 1047م است و ‏توسط خانواده  ای ارمنی از ساکنان شهر تئودسیا به منظور حفظ خاطرۀ فرزند از دست رفته  شان در بخشی از دیوار کلیسای سورپ سارکیس قرار ‏گرفته. در کنار این سنگ یادبود، سنگ  هایی با حجاری و جنس متشابه نیز وجود دارد که تاریخ  های حک شده در آنها مربوط به سال  های پایانی سدۀ ‏سیزدهم و اوایل سدۀ چهاردهم میلادی است و با مطالعۀ دقیق آنها می  توان به بخش  هایی از حیات اجتماعی، اقشار و طبقات شکل  گرفته در جامعۀ ‏ارمنیان این شهر پی برد. [33]

‏افزون بر کلیسای سورپ سارکیس تا سدۀ سیزدهم میلادی تعداد 24 کلیسای سنتی ارمنیان در تئودوسیا وجود داشته که در سده  های بعد بر شمار آنها ‏افزوده شده. ارمنیان پیرو مذهب کاتولیک نیز بانی ساخت کلیساهایی در این شهر بوده  اند. [34]

متنی به تاریخ 1305م موجود است که در آن مطالبی به قلم وارتابد آوتیک،[35] از روحانیان ارمنی تئودوسیا، دربارۀ بنای کلیسای سورپ ‏یرورتوتیون[36] و مرمت و بازسازی گنبد دیر گامچاک[37] و ساخت کلیسای سورپ آستواتزاتزین[38] در محوطۀ این دیر نوشته شده. از سند مذکور چنین بر  ‏می  آید که به احتمال زیاد می  بایست در سال  های نخست سدۀ چهاردهم میلادی بر جمعیت ارمنیان ساکن در تئودوسیا افزوده شده باشد که این ‏امر ضرورت بنای دو کلیسای جدید را ایجاب کرده است. [39]

شهر تئودوسیا از بنادراقتصادی مهم کریمه بود و از طریق آن مسیرهای تجاری متعددی عبور می  کرد. با افزایش شمار بازرگانان ارمنی و تمرکز آنها ‏در این شهر راه  های تجاری نوینی ایجاد شد که بسیاری از سرزمین  های واقع در آسیای صغیر و شرق دور را به این بندر متصل می  کرد. [40]

از نیمۀ دوم سدۀ سیزدهم میلادی بازرگانان ارمنی تئودوسیا به سبب روابط دوستانه و همکاری تجاری مداوم با بازرگانان وکارگزاران حکومت جنوآ[41] امکان ایجاد برخی نهادهای اقتصادی را به دست آوردند. آنها افزون  بر انبار کالا و تجارت  خانه چندین بانک در این شهر تأسیس و اجازه اجارۀ ‏کشتی  های تجاری را به منظور حمل و نقل کالاهای خود کسب کردند. کاروان  های تجاری نیز، که مسیرهای سخت و خطرناک را طی می  کردند، در اختیار ‏بازرگانان ارمنی بودند و توسط آنها اداره می  شدند.‏

تجار ارمنی تئودوسیا نقش بسزایی در توسعۀ روابط تجاری کریمه داشته  اند. آنها از طریق گسترش روابط اقتصادی با برخی بازرگانان با نفوذ ‏آسیای صغیر در رشد و پویایی تجارت این سرزمین تأثیرگذار بوده  اند. [42] ‏

به تدریج و با افزایش جمعیت ارمنیان شهرهای سوداک و تئودوسیا مهاجران ارمنی ناگزیر نواحی دیگری را در شبه جزیرۀ کریمه به قصد سکونت انتخاب ‏کردند. [43] خرسونس، که از دیرباز برای ارمنیان شناخته شده بود، به منزلۀ یکی از نخستین مهاجرنشین  های ارمنی در فاصلۀ سده  های یازدهم تا چهاردهم میلادی سکونتگاه بخش اعظمی از مهاجران شد.‏

تاریخ شکل  گیری برخی از مهاجرنشین  ها نیز به اوایل سدۀ چهاردهم میلادی باز می  گردد. سنگ  نبشته  های موجود در گنبد و محوطۀ کلیسای ارمنی ‏سورپ خاچ[44] در نزدیکی شهر سورخات،[45] که اسامی بانیان و تاریخ ساخت این کلیسا در آن مشخص شده، سند محکمی است که حضور ساکنان ارمنی ‏در دورۀ مذکور و حیات مذهبی آنان را در این شهر اثبات می  کند. [46]

در متون ارمنی، سورخات شهری با رونق تجاری و شکوه فراوان معرفی و مطالبی نیز دربارۀ محله  های ارمنی  نشین و کلیساهای واقع در آنها ذکر ‏شده که بر مبنای آن می  توان دریافت تعداد ده کلیسای ارمنی در این شهر وجود داشته است. روستاهای اطراف شهر نیز محل سکونت بخشی از ‏مهاجران ارمنی بوده که به زراعت اشتغال داشته  اند. [47]‏

از دیگرمدارکی که وجود مهاجرنشین  های نوظهور ارمنی را در اوایل سدۀ چهاردهم میلادی تأیید می  کند سنگ  نبشته  های واقع در محدودۀ کلیسای سورپ ‏گریگور لوساووریچ[48] در آزاخ[49] است. [50]

اوایل سدۀ چهاردهم میلادی، شبه جزیرۀ کریمه بار دیگر شاهد ورود و سکونت خیل عظیمی از مهاجران ارمنی بود. بیشتر این مهاجران ساکنان ‏قبلی شهر آنی[51] بودند که از نیمۀ نخست سدۀ یازدهم میلادی آنجا را ترک کرده و در نواحی مختلف واقع در گرجستان و حدود ولگا ساکن شده بودند. [52] ‏لیکن اقامت آنها در این سرزمین  ها طولانی نشد و پس از کسب موافقت کارگزاران حکومت جنوآ به سوی شهرهای ساحلی کریمه روانه شدند. [53]

این بار نیز بنادر واقع در سواحل جنوب شرقی کریمه محل تمرکز مهاجران تازه  وارد ارمنی بود. به زودی و با افزایش شمار ‏این مهاجران و تجمع آنها در این بنادر امکان تأمین مسکن و پیدا کردن زمینه  های مناسب کسب و کار دشوار شد. از این  رو، گروه  هایی از این مهاجران به ‏سوی نواحی دیگر کریمه حرکت کرده و در تعدادی از شهرهای واقع در شمال، مرکز و مغرب آن ساکن شدند. [54]

کوزلو[55] از نخستین شهرهای واقع در غرب کریمه بود که بخشی از این مهاجران را پذیرفت. مهاجران ارمنی پس از سکونت در این شهر توانستند در ‏نهادهای اقتصادی آن جایگاهی برای فعالیت های خود به دست آورند و از طریق گسترش روابط تجاری با روسیه در رشد اقتصاد آن سهم عمده  ای داشته ‏باشند.‏

‏ شهر  های مرکزی کریمه نیزبه محل سکونت و کار و فعالیت بخشی از مهاجران تازه  وارد تبدیل شد. در قاراسوبازار[56] ارمنیانی که صاحب مشاغل و ‏حرفه  های مختلف صنعتی بودند در محله  ای که بعدها چند کلیسا نیز در آن بنا شد و به قاراخاچ[57] شهرت یافت سکنا گزیدند.‏ [58]

‏ در حد فاصل قاراسوبازار و سورخات شش روستای ارمنی  نشین وجود داشته که تاریخ شکل  گیری آنها 1330م بوده است. این روستاها جمعیت ‏قابل توجهی از مهاجران ارمنی را، که به کشاورزی، پرورش دام و باغداری اشتغال داشتند، در خود جای داده بود و ساکنان آن در قصبه  های محل ‏سکونتشان کلیسا و مدرسه بنا کرده بودند. [59] ‎‏

از نیمۀ دوم سدۀ چهاردهم میلادی افزایش جمعیت ارمنیان دربخش  های شرقی[60] شبه جزیرۀ کریمه به قدری محسوس بود که کارگزاران حکومت جنوآ از ‏این نواحی در بسیاری از گزارش  ها و نامه  های رسمی با عنوان ارمنستان آبی[61] نام می  بردند. [62] ‏

این گزارش  ها و برخی مدارک دیگر سبب ارائۀ نظریات متعددی دربارۀ شمار ارمنیان ساکن درشبه جزیرۀ کریمه در طی ادوار مختلف شده لیکن ‏مورخان ارمنی بر مبنای اسناد مذهبی موجود که در مورد خانوارها و تعداد کلیساهای ارمنی مطالبی ثبت کرده  اند نیز با درنظر گرفتن ضرورت تشکیل ‏دو اسقف  نشین[63] بر این باورند که دراواخرسدۀ چهاردهم میلادی جمعیت ارمنیان ساکن در نواحی مختلف کریمه بالغ بر نیم میلیون نفر بوده است. [64]

جامعۀ ارمنیان کریمه دراواخر سدۀ چهاردهم و نیمۀ نخست سدۀ پانزدهم میلادی با تحولات فرهنگی همراه بود که منجر به رشد آگاهی و کسب ‏مهارت و تجربه درعلوم، فنون و رشته  های مختلف هنری شد و نتیجۀ آن به صورت ابداعات و خلاقیت  هایی در قالب مکتب  های نوخاسته به بار ‏نشست. مسلم است که در مراحل نخست ظهور تحولاتی از این دست مدارس به منزلۀ نهاد سنتی آموزش ارمنی نقش مهمی داشته  اند. این مدارس، که ‏از چند قرن پیش و هم  زمان با بنای دیرها و کلیساها در مجاورت آنها فعالیت محدود خود را آغاز کرده بودند، در اوایل سدۀ چهاردهم میلادی تغییراتی ‏درساختار آموزشی خود ایجاد کردند که سبب ارتقای سطح علمی و رشد کمی آنها شد. ‏

مدرسۀ دیر سورپ خاچ از قدیمی  ترین مدارس ارمنیان کریمه بود. این مدرسه از اوایل سدۀ چهاردهم میلادی در ردیف آموزشگاه  هایی قرارگرفت که با ‏تکیه بر دانش و تجربیات استادان خود،که همگی از چهره  های برجستۀ هنر کتابت ارمنی بودند، به یکی از معتبرترین مراکز آموزش این هنر تبدیل شد.‏

‏استادان مدارس کتابت واقع در محوطۀ کلیساهای آستواتزاتزین و لوساووریچ شهر سورخات نیز با بهره  گیری از مکتب  های نوین این هنر خالق ‏چندین نسخۀ خطی با موضوعات مذهبی و حیات اجتماعی ارمنیان کریمه بودند که افزون  بر ارزش هنری از اسناد و مدارک مهم تاریخ ارمنیان کریمه ‏محسوب می  شوند و محققان بر مبنای اطلاعات موجود در آنها بخش  هایی از زوایای زندگی ساکنان ارمنی این سرزمین را آشکارساخته  اند. ‏

هم  زمان با تحولات فرهنگی شکل  گرفته مدرسۀ واقع در محوطۀ کلیسای سورپ آنتونی[65] در نزدیکی شهر تئودوسیا مهم  ترین مرکز آموزش مباحث ‏فلسفی یونان باستان و ترویج عقاید فیلسوفان ارمنی بود. وجود تعداد زیادی اثر دست  نویس در بایگانی نسخه  های خطی سه کلیسای ارمنی تئودوسیا ‏اهمیت هنر کتابت، تذهیب و رشد آن را درمدارس این شهر به اثبات می  رساند.‏

جامعۀ ارمنیان تئودوسیا در طی سدۀ چهاردهم و اوایل سدۀ پانزدهم میلادی اقدام به بنای چند کلیسا کردند که جزئیات مربوط به معماری آنها به منزلۀ ‏یکی از نمادهای مهم فرهنگی در تاریخ مهاجرنشین  های ارمنی در نوع خود بی  نظیر است. ‏

قدیمی  ترین بنای مذهبی این دوره کلیسای هوهاننس مگردیچ است که در 1348م ساخته شده. اگرچه در نگاه نخست می  توان در بخش  هایی از ‏ساختمان این کلیسا به تأثیرات معماری دورۀ سلجوقی پی برد کاربرد شیوه و مبانی معماری ارمنی دورۀ قرون وسطا، در قسمت  های اصلی بنا، آن را ‏به یکی از نمونه  های بی  نظیر کلیساهای ارمنی کریمه بدل کرده.

در 1408م و در محدودۀ واقع در داخل استحکامات شهر تئودوسیا، توسط ارمنیان پیرو مذهب کاتولیک کلیسای فرشتگان مقرب الهی ـ ‏گابریل[66] و میکائل،[67] بنا شد. معماری این کلیسا، که تقلیدی است از شیوه  های رایج در ایتالیا، بی  همتاست و آن را ازدیگر کلیساهای ارمنی این ‏دوره، که براساس اصول و سبک معماری ارمنی ساخته شده  اند، متمایز کرده.

هم  زمان با تابعیت خانات کریمه[68] از امپراتوری عثمانی در سال 1478م شرایطی به وجود آمد که تعدادی از بنادر کریمه با موانعی در امر تجارت و ‏داد و ستد رو به رو شدند. این امر ادامۀ حیات اقتصادی بازرگانان ارمنی این شهرها را دشوار ساخت و سبب شد شمار زیادی از آنها با ترک ‏سکونتگاه  هایشان به سوی نواحی دیگر این شبه جزیره، که در آرامش بیشتری قرار داشتند و بستر مناسب  تری برای فعالیت اقتصادی در آنها فراهم بود، ‏روانه شوند.‏ [69]

باخچی سارای[70] از شهرهایی بود که در اواخر سدۀ پانزدهم میلادی به منزلگاه شمار زیادی از بازرگانان ارمنی شبه جزیرۀ کریمه تبدیل شد. آنها در ‏سال  های ابتدایی ورود خود به آنجا کلیسای سورپ آستواتزاتزین و سپس، در اواخر سدۀ شانزدهم کلیسای گریگور لوساووریچ را بنا کردند. [71]

بر طبق گزارش  های دیوانی کارگزاران برخی از کشورهای اروپایی اگرچه ارمنیان کریمه در طی سدۀ شانزدهم میلادی به لحاظ جمعیتی زوال چندانی نداشته  اند ‏شرایط سیاسی حاکم، ناشی از وضع مالیات  های سنگین[72] و خشک  سالی 1560م، منجر به نابسمانی در نهادهای اقتصادی آنها شده و امرار معاش ‏با سختی ‏همراه بوده است. [73]

دربارۀ حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ارمنیان کریمه در طی سدۀ هفدهم میلادی اطلاعات اندکی وجود دارد. لیکن، بر مبنای برخی اسناد مذهبی و‏‏ سفرنامه  ها و مشاهدات تعدادی از سیاحان اروپایی، که در این زمان از تئودوسیا عبور کرده  اند، می  توان دریافت که شمار ارمنیان ساکن در این شهر بنا ‏به دلایلی افزایش یافته به گونه  ای که بخشی از جمعیت ارمنیان در محدوده  ای خارج از حصارهای آن، که به محلۀ ارمنی  نشین کاشوت[74] شهرت داشته، ‏ساکن شده بودند.

در سال  های نخست سدۀ هجدهم میلادی مهاجرت شماری ازساکنان ارمنی ار گابو[75] و سکونت آنها در روستایی در حدود شمالی شبه جزیرۀ کریمه ‏سبب ظهور و شکل  گیری شهری جدید در ساختار کشوری این سرزمین به نام آرمیانسک[76] شد. از آنجایی که ار گابو در مسیر رفت و آمد کاروان  های تجار‏ی کریمه قرارگرفته بود استراحتگاه آنها محسوب می  شد و کاروان  سراهای متعددی درآن وجود داشت که مالک تعدادی ازآنها ارمنیانی بودند که از ‏دیرباز در این شهر سکونت داشتند و سود سرشاری از این راه به دست می  آوردند.‏

ار گابو در 1736م، ضمن پیشروی نیروهای روس[77] در خاک کریمه، آسیب جدی دید و متعاقب آن ساکنان ارمنی این شهر آنجا را ترک ‏کرده و در فاصلۀ چهار، پنج کیلومتری آن روستایی کوچک به نام آرمیانسک بازار[78] بنا کردند و با ساخت کاروان  سراهایی آنجا را به استرحتگاه نوین ‏کاروان  های تجاری اختصاص دادند. دیری نپایید که این روستای کوچک در نتیجۀ منفعت و سود فراوانی که از محل کاروان  سراها حاصل می  شد پیشرفت ‏کرد به گونه  ای که در نیمۀ نخست سدۀ هجدهم میلادی شهری با امکانات رفاهی بالا، مهمان  سراها و بازارهای متعدد و محل اقامت موقت بسیاری از ‏رجال سیاسی اروپا بود. ‏

ادامۀ نبردهای روس و عثمانی در خاک کریمه در سال  های نخست سدۀ هجدهم میلادی سبب شد که شماری از ساکنان ارمنی به ناچار سکونتگاه  های ‏خود را ترک کرده و به شهرهای دیگر واقع در جنوب غربی و ناحیۀ کوهستانی این سرزمین همچون یالتا،[79] کرچ[80] و آکمچیت[81] نقل مکان کنند.‏

تداوم این نبردها در فاصلۀ 1768ـ1774م[82] و پیامدهای آن نقش تعیین  کننده  ای در سرنوشت ساکنان ارمنی کریمه داشت.‏

‏ پس از اتمام این جنگ  ها امپراتوری روسیه با اتخاذ شیوه  های گوناگون قصد داشت تا شبه جزیرۀ کریمه را به تابعیت خود در آورد و با استقرار بخشی ‏از نیروی نظامی خود به فرماندهی سووروف[83] در این سرزمین مصمم بود تا از طریق نفوذ در ساختارهای اقتصادی حکومت خانات[84] و تضعیف آن ‏اهداف خویش را در این زمینه عملی سازد. به این ترتیب، ساکنان ارمنی و یونانی کریمه، که شالودۀ اقتصاد این سرزمین را تشکیل می  دادند، مورد هدف ‏این سیاست روس  ها قرار گرفتند و سووروف در ژوئیۀ 1778م طی نامه ای به شاهین گیری،[85] خان وقت کریمه، اطلاع داد که امپراتوری روسیه ‏قصد دارد ساکنان ارمنی و یونانی این سرزمین را به نواحی تحت سلطۀ خویش منتقل سازد. این درخواست با مخالفت جدی خان کریمه رو به رو شد و ‏او با ترک مقر حکومت به اقامتگاه تابستانی  اش درآکمچیت رفت و تا چند روز از پاسخ به درخواست  های روس  ها در این زمینه خودداری ورزید لیکن به ‏زودی و با تلاش  های سیاسی سووروف، که وظیفۀ اصلی اجرا و ساماندهی این جابه  جایی  ها را بر عهده داشت، متقاعد شد و در 28 ژوئیۀ 1778م ‏فرمانی صادر کرد که به آن دسته از ساکنان یونانی و ارمنی کریمه که قصد سکونت در سرزمین  های تابع روسیه را داشتند، اجازۀ مهاجرت داده می  شد.‏

امپراتوری روسیه نیز، که از مدت  ها پیش مقدمات این جابه  جایی  ها را فراهم کرده بود، با ایجاد تسهیلاتی از قبیل اختصاص مکانی برای سکونت ‏مهاجران و لغو مالیات  ها به مدت ده سال به ترغیب ساکنان ارمنی و یونانی کریمه می  پرداخت. ‏

اگرچه این سیاست روس  ها در ابتدا با نارضایتی  های فراوانی همراه بود رهبران مذهبی وجامعۀ ارمنیان کریمه دراثر فشارهای سیاسی ناگزیر به ‏پذیرش آن شدند و در اواخر ژوئیۀ 1778م نخستین گروه مهاجران ارمنی با ترک خانه  هایشان به سوی نخجوان نو، ناحیه  ای که از سوی ‏دولت روس برای سکونت ارمنیان کریمه در نظر گرفته شده بود، حرکت کردند. جابه  جایی ساکنان ارمنی کریمه تا اواخر سپتامبر همان سال ادامه ‏یافت و شمار زیادی از ساکنان ارمنی شهرهای ساحل جنوب شرقی، غربی و مرکزی این سرزمین با به جا گذاشتن دستاوردهای ‏فرهنگی و تمدنی چندین سدۀ خویش به سوی نخجوان نو روانه شدند. [86] چند سال بعد شبه جزیرۀ کریمه در تابعیت دولت روسیه قرار گرفت. [87] ‏

پی نوشت ها:

1ـ شبه جزیرۀ کریمه طی سده  های متمادی سکونتگاه شمار زیادی از ارمنیان بوده است. آنان با پایبندی به آداب و رسوم و ریشه  های  قومی خویش توانستند در گذر رویدادهای این سرزمین ‏موجودیت خود را حفظ کرده و نام کریمه را در ردیف یکی از مهم  ترین مهاجرنشین  های ارمنیان در تاریخ این ملت به ثبت رسانند. تاریخ  این سرزمین ساکنانش را با حوادث و فراز و فرودهایی ‏همراه ساخته که گاه نقش تعیین  کننده  ای در سرنوشت آنها داشته  اند چنان  که در دورۀ متأخر شاهد تحولات بزرگی بود و صفحات نوینی در حیات مردمانش رقم خورد.‏ ‏جملگی این عوامل سبب شد تا نوشتار حاضر در قالبی بسیار موجز به شرح مهاجرت  ها و بازگویی بخش  هایی از حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و مذهبی ارمنیان این سرزمین تا ‏اواخر سدۀ هجدهم میلادی بپردازد .لازم به توضیح است که این نوشتار به بیان سرگذشت ارمنیان کریمه در محدودۀ زمانی مشخص شده که دوران اوج وپویایی مهاجرنشین  های ارمنی این ‏سرزمین بوده اکتفا کرده و نیز از بازگویی مفصل رویدادها و حوادث تاریخی خودداری ورزیده.‏

Mihrdat Yevpator2ـ

پادشاه پنتوس  از 111ـ 63 ق  م. به صورت ‏Mithridates Eupator‏ نیز آمده. ‏

3ـ هراند پاسدرماجیان، تاریخ ارمنستان، ترجمۀ محمد قاضی(تهران: زرین ،1377)، ص50.‏

Khersones Tavrikian4ـ

به صورت‏Chersonesu Tavrikian ‎‏ و ‏Chersonese Toarique‏ نیز آمده. ازمتصرفات یونانیان در شبه جزیرۀ کریمه بوده است.‏‏

  1. A. Parsamyan & Others, Hay Joghoverti Badmootiun (Yerevan: Loois, 1963),vol.1, p.171-173 ; V. A. Mikaelyan, Ghrimi

Haykakan Gaghooti Badmootiun(Yerevan: SSR GA Heradarakchootiun , 1964), p.38.‎

Arshag Alboyadjian, Badmootiun Hay Gaghtakanootian (Qahire : Nor Asdgh Debaran,1955),vol. 2, p.3556ـ                                       Pontikapey7ـ

به صورت ‏Pontikapanio‏ وPonticapaeum‏ نیز آمده. از شهرهای باستانی در ساحل شرقی کریمه.‏

Thedosia8ـ

به صورت ‏Fedosia‏ نیز آمده و در مقاطعی از تاریخ کافا(‏Caffa‏ _ ‏Kaffa‏ )نیز نامیده شده. شهری با قدمت و با اهمیت تجاری فراوان در ساحل دریای سیاه، واقع در شبه جزیرۀ کریمه.‏

Khersones9ـ

شهری باستانی در ساحل دریای سیاه، واقع در کریمه.‏

Movses Khorenatsi10ـ

مورخ ارمنی سدۀ پنجم میلادی.‏

11ـ در متون تاریخی ارمنی به شبه جزیرۀکریمه اطلاق می  شود.‏

Artashes Matevosyan, «Khorenatsoots Veradartzootian Ei Verats Yeretsoonts Dervagial Hodvazein», Movses Khorenatsi12ـ

 Hayots Badmootiun (Yerevan: Hayastan Heradarakchootiun, 1986), p.370-385; Mikaelyan,ibid., p.38 & 39.‎  13ـ 
از آنجا که ساکنان بیزانس گرایش کمی به حرفۀ سپاهیگری داشتند ناگزیر ارتش بیزانس از میان داوطلبانی که از اقوام مختلف بودند فراهم می  آمد. ر.ک :پاسدرماجیان، همان، ص 217ـ ‏‏225.‏

[1].1 Pilipigos Vardanes (Philipikos Bardanes)‎14ـ

از امپراتوران ارمنی بیزانس.‏

Hustinianus(Justinianus II)‎15ـ

امپراتور بیزانس از685 ـ 695 و 705 ـ اواخر 711م.‏

16ـ  قسطنطنیه.‏

Mikaelyan, ibid., p.39&40; v. Mikaelyan, «Hayere Ghrimoom», Haykakan Sovedakan‎‏ ‏Hanragidaran (Yerevan: Haykakan SSH 17ـ

Gidootiunneri ‎Academia,1981), vol. 7, p.42,43.‎

‎Constantine X Doukas18ـ

امپراتور بیزانس از 1059 ـ 1067م.

Don19ـ

20ـ ر.ک:

Mateos Oorhayetsi, Jamanakagerootiun, Targmanootiun, Neratzootiun, Tzanotagerootiun, Hrach Bartikyan (Yerevan: Hayastan, 1973);  ‎A.G.Abrahamyan. Hamarod Ourvagitz Hay Gaghtavayreri Badmootian (Yerevan: Haybedhrad, 1964),p.160‎‏.‏

Mikaelyan, Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.4221ـ

Alboyadjian, ibid., p.35522ـ

Mikaelyan, Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.4223ـ

Sudak24ـ

با نام های سوقدا (‏Sughda‏)، سوروژ (‏Surojh‏) و سولدایا (‏Suldaia‏) نیز آمده. ‏

[1]5. Abrahamyan, ibid., p.16125ـ

[1]1. ‎Abrahamyan, ibid., p.16226ـ ‎

[1]2. ‎Soorp Gevork  27ـ

Vardges Mikaelyan,«Ghrim», Hay Spiurk Hanragidaran (Yerevan: Haykakan Hanragidaran Heradarakchootiun, 2003), vol.7, 28ـ

p.607.‎

[1]4. ‎idem., Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.106,184 &18529ـ

[1]5. ‎Abrahamyan, ibid., p.16230ـ

Hrachia Acharyan, Hay Gaghtakanootian Badmootiun (Yerevan:Hrachia Acharyani Anvan Hamalsaran, 2002), ‎ p.7731ـ

‎Soorp Sarkis32ـ

از مهم  ترین کلیساهای ارمنیان تئودوسیا بوده است.‏

33ـ درمتن حک شده بر روی شماری از این سنگ یادبودها برخی اشخاص با القابی از قبیل بارون، ملیک و بی معرفی شده  اند که از لقب  های رایج ثروتمندان وتوانگران ارمنی کریمه در طی ‏سدهای سیزدهم و چهاردهم میلادی بوده است. ر.ک:‏

Mikaelyan,Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.46 – 48‎‏ ‏&324.‎

Acharyan,ibid., p.77‎‏34ـ ‏

در مورد تعداد این کلیساها بین مورخان ارمنی اختلاف نظر وجود دارد و برخی از آنها معتقدند ارمنیان تئودسیا در سدۀ مذکور تعداد سی کلیسای مختص به خود داشته  اند. نک:‏

Mikaelyan, «Ghrim», Hay Spiurk Hanragidaran , p.603.‎

‎Vartabet Avetik35ـ

Soorp Yerortootiun  36ـ

‎Gamchak 37ـ

‎Soorp Astevatzatzin 38ـ

‎Abrahamyan, ibid., p.162& 16339ـ

Mikaelyan, Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.119 & 12140ـ

41ـ  در این زمان تئودوسیا یکی از پایگاه  های تجاری حکومت جنوآ بود. نک:‏

idem., «Ghrim», Hay Spiurk Hanragidaran, p.603.

‎idem., Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.118 & 12342ـ

‎Abrahamyan, ibid., p.16443ـ

‎Soorp Khach44ـ  ‎

Soorkhat45ـ

به صورت اسکی قریم (‏Eski Ghrim‏) نیز آمده است. امروزه (‏Staryi Krym‎‏) نامیده می  شود.‏

‎Mikaelyan,Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, ‎p. 49 & 32146ـ

‎idem., «Ghrim», Hay Spiurk Hanragidaran, p. 60647ـ

‎Soorp Grigor Loosavorich‎ 48ـ

‎Azakh  49ـ

‎‎Abrahamyan, ibid50ـ

Ani51ـ

پایتخت پادشاهی باگراتونی. ‏

‎Abrahamyan, ibid., p.166 ـ 16852ـ

Alboyadjian,ibid‎., p.30553ـ

‎Abrahamyan, ibid., p.16854ـ

Keozlev55ـ

امروزه یوپاتوریا(‏Yevpatoria‎‏) نامیده می  شود.

Gharasoobazar56ـ

امروزه‏Bilohirsk‏.‏

‎Gharakhach‎57ـ

‎Mikaelyan, «Ghrim», Hay Spiurk Hanragidaran, p.602 & 60558ـ

‎‎idem., Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.11759ـ

60ـ منظور نواحی ساحلی و بندرهای واقع در جنوب شرقی شبه جزیرۀ کریمه است.‏

61ـ یا ارمنستان دریایی.‏

‎Abrahamyan, ibid., p.16962ـ

‎Mikaelyan, «Hayere Ghrimoom», Haykakan Sovedakan‎‏ ‏Hanragidaran, p.4363ـ

‎Abrahamyan, ibid., p.17064ـ

‎Soorp Antoni65ـ

‎Gabriel  66ـ

‎Michael  67ـ

68ـ حکومتی متشکل از تاتارهای کریمه که از اواخر سدۀ پانزدهم میلادی در تابعیت امپراتوری عثمانی قرار داشتند. ‏

‎Mikaelyan, Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.‎ 292, 293,109, 296, 297,323 & 32569ـ

‎Bakhchysarai  70ـ

‎idem.,«Hayere Ghrimoom», Haykakan Sovedakan‎‏ ‏Hanragidaran, p.60271ـ

72ـ حکومت خانات مالیات  های متعددی برای تمامی طبقات جامعۀ ارمنی کریمه تعیین کرده بود که در طی زمان میزان آنها برحسب نیازهای مادی این دولت تغییر می  کرد و افزایش می  یافت. نک:‏

Abrahamyan, ibid‎., p.185 ‏&186.‎

‎Mikaelyan, Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun, p.‎10973ـ

‎Kashot 74ـ

Or Gaboo75ـ

به صورت (‏Or Qapi‏) نیز آمده و (‏Perekop‏) نیزنامیده شده.‏

‎Armyansk76ـ

77ـ روسیه در این زمان با امپراتوری عثمانی در حال جنگ بود. ‏‏

78ـ در منابع ارمنی به صورت ارابازار(‏Orabazar‏) و ارمنی بازار(‏Ermeny Bazar‏) نیز آمده است.‏

‎Yalta 79ـ

‎Kerch  80ـ

Akmechit81ـ

امروزه سمفروپل (‏Simferopol‏).‏

82ـ جنگ  هایی که بخشی از آن در کریمه اتفاق افتاد. نیت اصلی روسیه از این جنگ  ها تضعیف قدرت خانات در این سرزمین بود.‏

‎Alexander Vasilevich Suvorov 83ـ

84ـ حکومت خانات کریمه پس از شکست عثمانی در جنگ با روسیه از 1774م به منزلۀ دولتی مستقل به رسمیت شناخته شد.‏

‎shahin Giray 85ـ

idem., Ghrimi Haykakan Gaghooti Badmootiun,p.122 -166 & 337-369 ;  Abrahamyan , ibid., p. 19086ـ

87ـ درسال 1783م.‏

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68
سال هجدهم | تابستان 1393 | 308 صفحه
در این شماره می خوانید:

ارمنستان،کشور زیبایی ها و عجایب

نویسنده: بهارک مهدی [1] فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 «ارمنستان کشور زیبایی است». این جمله بارها از زبان کسانی که به منزلۀ گردشگر یا برای مدتی ‏طولانی به این کشور سفر...

بررسی مقابر صخره ای استان آذربایجان غربی

نویسنده: نادره شجاع دل / بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 معماری صخره  ای در ایران و جهان قدمتی طولانی دارد و بسیاری از عوامل اقلیمی، تدافعی، فرهنگی و ......

کلیسای مریم مقدس روستای آفتارخانه سلماس

نویسنده: بهروزخان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 درآمد سلماس از شهرهای به نسبت پر جمعیت آذربایجان غربی است که در ‏شمال ارومیه و جنوب خوی قرار گرفته و از غرب به...

معبد آیانیس

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 سارگون دوم،[1] پادشاه آشور،[2] در 714 ق  م، به سرزمین  های ماننا[3] و سپس اورارتو[4] لشکرکشی کرد و هم  زمان اقوام...

یاد مردم نیکونهاد (درگذشت بانوی فرهیخته،ژانت لازاریان)

نویسنده: مسعود عرفانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 ژانت دیگرانوهی لازاریان در 1309ش/ 1930م، در خانواده  ای از ارمنیان نخجوان، که به ‏ایران مهاجرت کرده بودند، در...

تاریخ نگاری پروفسور یرواند آبراهامیان

نویسنده: سید علی مزینانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 اشاره سید علی مزینانی در 1367ش در شهرستان داورزن سبزوار، در استان خراسان رضوی، ‏چشم به جهان گشود. او در پی عشق به...

چهره هنرمند در تجلی صادق هدایت

نویسنده: دکتر قوام الدین رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 یکی از داستان  های بسیار زیبا و به لحاظ محتوا منحصر به فرد و عمیق هدایت از مجموعۀ سگ ولگرد، ‏داستان...

فلوت سحرآمیز در تهران نواخته شد

نویسنده: گریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 اپرای فلوت سحر  آمیز،[1] از شاهکار  های موتسارت، در روزهای 2 ـ 4 تیرامسال (1393ش) (23 ـ 25 ژوئن 2014م)، به وسیلۀ...

ارمنستان در بیانیه چهارده ماده ای وودرو ویلسون

نویسنده:  دکتر آراپاپیان / ترجمه باگو فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 وودرو ویلسون رهبری سیاسی ایالات متحدۀ امریکا را در برهۀ قهرآمیزی از زمان بر عهده داشت (از 1913 ـ...

شصتمین سالگرد زیارت سالانه کلیسای تادئوس مقدس

نویسنده: ریتا ظزیف نیا فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 تادئوس رسول: «آنگاه عیسی دوازده شاگرد خود را فرا خواند و آنان را اقتدار بخشید تا ارواح پلید را ‏بیرون کنند و هر درد...