نویسنده: شاهن هوسپیان

تیگران دوم

تیگران دوم[1] همان نقش را در تاریخ ارمنستان ایفا کرده است که کوروش برای ایران. بنابراین، به مناسبت هم زمانی سال 2010 م با دوهزار و صد و پنجاهمین سال روز تولد تیگران دوم مقاله ای دربارۀ یکی از سکه های استثنایی این فرمانروا در شمارۀ 53 فصلنامۀ پیمان منتشر شد. در نوشتار حاضر به منظور تکمیل مقالۀ یادشده به بررسی کلیۀ سکه های وی پرداخته ایم و نگاه مختصری نیز به تاریخ ارمنستان در دوران حکومت تیگران داشته ایم، پادشاهی که توانست طی سه دهه ارمنستان را بدل به یک امپراتوری کند.

تیگران دوم یا بنابه قول مورخان ارمنی تیگران کبیر در 140 ق م در خاندان آرداشسیان،[2] که از 189 ق م، پس از جنگ ماگنسیا [3] بر ارمنستان حکومت می کردند، متولد شد. در 118ـ117 ق م، زمانی که وی 22 ساله بود، ارمنستان در جنگی که بین مهرداد دوم اشکانی (123ـ 88 ق م) و آرداوازد اول (160ـ 115ق م) در گرفت شکست خـورد [4] و برپایۀ معـاهدۀ صلح موظف شد هر ساله به ایران خراج پرداخت کند و ارتش آن نیز در کنار ارتش اشکانیان با دشمنان بجنگد. براساس رسم آن دوران برای تضمین اجرای معاهدۀ صلح، ارمنستان می بایست جانشین تاج و تخت، یعنی تیران ـ تیگران یا بنابه قول مورخان ارمنی و یونانی تیگران اول (115ـ 95 ق م)، را به دربار ایران می فرستاد اما به درخواست مهرداد تیگران جوان، فرزند تیران (تیگران)، به دربار ایران فرستاده شد. [5]

انگیزۀ مهرداد از این درخواست تصمیمی دوراندیشانه بود، که نتیجۀ دلخواه وی را نیز به ارمغان آورد. آرداوازد اول، فرمانروای ارمنستان، فرزندی نداشت و برادرش، تیران (تیگران)، جانشین وی بود[6] و در صورتی که تیران(تیگران) برای تضمین اجرای معاهدۀ صلح به دربار ایران برده می شد، به علت کهولت سن، آرداوازد دیر یا زود وارث تاج و تخت وی می شد و می بایست به ارمنستان باز می گشت و از سوی دیگر، به علت روحیۀ آرامی که مهرداد از تیران می شناخت تصمیم گرفت تا برای تسلط طولانی مدت بر ارمنستان فرزند تیران(تیگران) را در دربار ایران نگاه دارد.

سکه نقره مهرداد دوم

تیگران در مدت 23 سال اقامت در دربار ایران ارتباطی نزدیک با اشراف اشکانی برقرار ساخت. حتی یکی از دخترانش با مهرداد دوم و دختر دیگرش با مهرداد، حاکم ماد (آدروپاتن)، ازدواج کرد. [7] وی در این مدت با سیاست اشکانیان در خصوص کشورهای منطقه و چگونگی ادارۀ یک امپراتوری آشنا شد و به نقاط قوت و ضعف آنان پی برد و پس از رسیدن به حکومت از این تجربیات به خوبی استفاده کرد.

زندگی در دربار اشکانیان سبب شد تا تیگران با بینشی متفاوت از دیگر پادشاهان ارمنستان به مسائل بنگرد و ارمنستان را کشوری فراتر از مرزهای آن تصور کند، تصوری که آن را در دوران حکومت خود، هر چند برای مدتی کوتاه، محقق ساخت.

پس از فوت پدر، تیگران در قبال واگذاری مناطقی از خاک ارمنستان به مهرداد دوم، اجازه یافت تا به وطن بازگردد[8] و در 95 ق م در سن 45 سالگی به پادشاهی ارمنستان رسید. نخستین اقدام وی بازسازی ارتش و تبدیل آن از نیرویی تدافعی به نیرویی تهاجمی بود. در خصوص ارتش در زمان تیگران اطلاعات اندکی در دست است و ظاهراً وی از الگوی ارتش اشکانیان استفاده می کرد و هستۀ مرکزی سپاهیانش را سواره نظام قرار داده بود.

تیگران بر این امر واقف بود که برای بازپس گیری سرزمین هایی که به مهرداد داده بود نیازمند ارتشی بزرگ و قدرتمند است و بدون منابع مالی نمی تواند چنین ارتشی را تشکیل دهد. بنابراین، از نخستین سال حکومت تجارت با کشورهای همسایه را توسعه داد و در تمامی طول دوران فرمانروایی اش با برقراری امنیت در داخل مرزها و حمایت از تجار، به تجارت داخلی و خارجی رونق بخشید و با درآمد حاصل از این داد و ستدها توانست به اهداف خود جامۀ عمل پوشاند.

مهرداد اوباتور

او در پایان نخستین سال حکومتش به منطقۀ سوفنه،[9] که در دوران حکومت سلوکیان از ارمنستان جدا شده بود، لشکر کشید و با شکست آرتانس[10] آن را به ارمنستان ملحق کرد. [11]

تیگران با هدف دور نگاه داشتن خطر حملۀ امپراتوری روم به ارمنستان، که پس از جنگ ماگنسیا در حال پیشروی به سمت شرق آسیای صغیر بود، از رقابت بین حکومت پونیک[12] و روم استفاده کرد و نه تنها با پونیک، به علت اشغال ارمنستان صغیر،[13] وارد جنگ نشد بلکه با مهرداد اوباتور،[14] پادشاه این سرزمین، هم پیمان شد و در 94 ق م با دختر شانزده سالۀ وی، کلئوپاترا، ازدواج کرد. در حقیقت پیمان تیگران ـ مهرداد نه از سر دوستی و اعتماد متقابل یا علیه یک دشمن مشترک بلکه با هدف جلوگیری از درگیری این دو حکومت و متمرکز ساختن نیروهایشان در برابر دو امپراتوری اشکانی و روم منعقد شد زیرا هر دو نیازمند امنیت در مرزهای مشترکشان بودند.

ملکۀ جوان، که تحت تأثیر فرهنگ هلنیستی، که از دوران اسکندر مقدونی فرهنگی غالب در نزد حاکمان مناطق غرب آسیا از جمله ارمنستان بود، قرار داشت، برای ترویج هرچه بیشتر این فرهنگ در دربار ارمنستان از حضور همیشگی سیاست مداران و فیلسوفان یونانی همچون آمفی کراتس،[15] اهل آتن و مترودورس،[16] اهل میسیا، استفاده و شیوۀ زندگی اشرافی[17] رایج در یونان را در دربار ارمنستان تشویق کرد و تعلیم و تربیت فرزندان خود را به فیلسوفان یونانی سپرد.

در 93 ق م، سپاهیان مشترک ارمنستان و پونیک، آریوبرزن،[18] حاکم کاپادوکیه،[19] را، که از سوی روم پشتیبانی و خطری برای ارمنستان و پونیک محسوب می شد، شکست دادند[20] و تیگران ادارۀ این سرزمین را به هم پیمانش،پونیک، واگذار کرد تا با تقویت این حکومت حائلی بین ارمنستان و روم ایجاد کند.

سکه نقره آریوبرزن

تیگران از ابتدای حکومت اقدام به ضرب سکه از جنس نقره و برنز کرد. وی بیشترین تعداد سکه ها را در بین پادشاهان خاندان آرداشسیان ضرب کرده و در حال حاضر بیش از نیمی از سکه های به دست آمده از این خاندان متعلق به اوست.

سکه های نقره ای که در کل دوران حکومت تیگران ضرب شده اند در دو اندازه و وزن و سکه های برنز در چهار اندازه و وزن هستند. واحد سکه های نقره عبارت است از دراخما[21] با وزن سه تا 5/4 گرم[22] و تترادراخما[23] با وزن چهارده تا شانزده گرم[24] و واحد سکه های برنز عبارت است از خالکان[25] با وزن یک تا هشت گرم.

بر روی[26] کلیۀ سکه ها، چه نقره و چه برنز، از یک نوع نقش و در پشت[27] سکه های نقره نیز، به غیر از یک مورد ضرب شده در دمشق، از یک نوع نقش استفاده شده اما در پشت سکه های برنزی هشت نوع نقش مختلف به کار رفته است.

سکه های برنزی کاربرد داخلی داشتند و سکه های نقره برای تجارت با کشورهای همسایه استفاده می شدند. به همین علت، فرسایش سکه های برنزی به دست آمده به مراتب بیشتر از سکه های نقره می باشد و پراکندگی سکه های نقره در منطقه به مراتب گسترده تر از سکه های برنزی است.

بر روی کلیۀ سکه ها تصویر نیم رخ تیگران ترسیم شده که به سمت راست نگاه می کند و بر سرش تاج خاندان آرداشسیان قرار دارد. تاج دارای پنج دندانه نوک تیز است و برروی پیشانی تاج، تصویر ستارۀ هشت پری که دو عقاب از آن محافظت می کنند ترسیم شده که نشان خاندان آرداشسیان است. هرچند فرهنگ هلنیستی در دربار ارمنستان نفوذ بسیار داشت اما بررسی جزئیات تاج این واقعیت را آشکار می سازد که فرهنگ مشرق زمین توانسته بود کماکان تأثیر خود را حفظ کند. نمادهای به کار رفته در نشان خاندان آرداشسیان نمادهایی مبتنی بر باورهای ملل مشرق زمین است و در آن نماد قدرت و پیروزی به شکل عقاب و نماد خورشید و روشنایی به شکل ستارۀ هشت پر نشان داده شده است (در حجاری های بیستون و بر  روی نیم تاج داریوش اول نیز، به ستارۀ هشت پر بر می خوریم). در زیر تاج و در اطراف سر تیگران پوششی به شکل سه بال قرار دارد که دو بال آن در دو طرف و بر روی گوش تیگران قرار دارد و بال پشتی گیسوان وی را از پشت سر می پوشاند. این نوع پوشش، که نمادی از حلقۀ بال دار است، در شماری از سکه های اشکانی و بیشتر سکه های ساسانی استفاده شده که در واقع، شکل تغییر یافتۀ سربند یا حلقۀ تاج دوران اشکانی است. [28] در لبۀ پایین تاج، روبانی دور سر تیگران بسته شده که دنبالۀ آن از پشت سر آویزان است. این نوع از سربندها در بیشتر سکه های اشکانی دیده می شود که نمادی از حلقۀ قدرت است و در حجاری های دورۀ ساسانی به صورت حلقه ای روبان دار نمایان می شود.

بررسی چهرۀ تیگران در سکه های مختلف نشان می دهد که تغییر چهرۀ وی بر اثر کهولت سن در طی دوران حکومتش در ضرب سکه ها رعایت و در سکه های اولیه چهرۀ وی بسیار جوان تر ترسیم شده است.

در پشت کلیۀ سکه های نقره و شماری از سکه های برنزی، تصویر الهۀ تیخه،[29] ترسیم شده که تاجی دندانه دار بر سر دارد و بر روی تخت سنگی نشسته، دامن لباسش سطح صخره را پوشانده و در زیر پایش حامی رود اورندس[30] به صورت جوانی در حال شنا کردن در رود ترسیم شده است. به عقیدۀ برخی از سکه شناسان الهه ای که در پشت سکه های ضرب شده در شهر آرتاشات نقش شده آناهید، الهۀ ارمنی، است که به شکل تیخه تصویر شده و رودخانۀ جاری در زیر پای او، رود ارس است.

مجسمه الهه تیخه

تحت تأثیر فرهنگ هلنی در منطقۀ غرب آسیا الهۀ تیخه، که بنابر اسطوره های یونانی فرزند هرمس و آفرودیت است، به خاطر خوش یومنی مورد پرستش قرار می گرفت و در بسیاری از شهرهای متأثر از این فرهنگ معبد وی برپا بود. تیگران نیز تحت تأثیر فرهنگ هلنی نه تنها در پشت کلیۀ سکه های نقره و شماری از سکه های برنز تصویر الهۀ تیخه را نقش کرده بلکه نام و سمت خود را نیز در پشت کلیۀ این سکه ها به زبان یونانی آورده است.

در سال های اولیـۀ حکومت تیگران، سکه هایی با ارزش یـک دراخما از جنس نقره در آرتاشات،[31] پایتـخت وقـت ارمنستان، ضرب شد که در دو طرف تصویر الهه، عبارت «شاه تیگران»[32] به زبان یونانی نقش بسته است. این سکه ها، که تصویر تیگران را بسیار جوان نشان می دهند، فاقد ظرافت سکه های بعدی اند.

اما در خصوص سکه های برنزی، همان گونه که توضیح داده شد، این سکه ها دارای هشت نوع نقش مختلف هستند که به غیر از الهۀ تیخه، از تصاویر واهاگن،[33] خدای اساطیری ارمنستان، الهۀ پیروزی، شاخۀ گندم، آتشکده و حیواناتی همچون فیل و اسب نیز در آنها استفاده شده است. در 91 ق م، سپاهیان ارمنستان و پونیک باردیگر به کاپادوکیه لشکرکشی کردند زیرا آریوبرزن با حمایت های روم به کاپادوکیه برگشته و سعی در برقراری مجدد حکومت خود کرده بود. با شکست آریوبرزن و فرار وی به روم کاپادوکیه به حکومت پونیک ملحق شد اما به گواهی آپیانوس،[34] مورخ رومی، این بار تیگران حدود سیصد هزار نفر از اهالی شهرهای کاپادوکیه، از جمله اهالی ماژاک، پایتخت این کشور را، به ارمنستان کوچ داد. [35]

در 89 ق م، سپاهیان روم به فرماندهی سیلا[36] جنگی را علیه مهرداد اوباتور آغاز کرد که تا 84 ق م ادامه یافت. این جنگ در نهایت با شکست مهرداد و عقد پیمان صلح خاتمه یافت. هرچند تیگران هم پیمان مهرداد اوباتور بود از مداخله در این جنگ خودداری و موضعی بی طرفانه اختیار کرد چراکه وی برای جنگ با اشکانیان آماده می شد و از سوی دیگر هم نمی خواست با درگیر شدن با روم هم زمان با دو امپراتوری قدرتمند وارد جنگ شود.

در دوران جنگ های پونیک و روم، تیگران در تدارک جنگ با مهرداد دوم برای بازپس گیری سرزمین هایی بود که از روی اجبار به وی سپرده بود اما در این اثنا فوت مهرداد دوم در 88 ق م و آغاز کشمکش برای جانشینی وی فرصت مناسب را برای وی فراهم آورد. [37] تیگران در 87 ق م ابتدا به آدیابن[38] لشکرکشی کرد و سپاهیان اشکانی را در دو نبرد نینوا و اربیل شکست داد. [39] سپس وارد منطقۀ ماد ـ آدروپاتن شد و به غیر از بازپس گیری سرزمین هایی که در قبال تاج و تخت ارمنستان به مهرداد واگذار کرده بود، مناطق جدیدی را نیز تا قلعۀ آدرابانا[40] به تصرف درآورد.

در کتاب پلوتارک،[41] به نام حیات مردان نامی[42] و کتاب تروگ پمپه،[43] مورخ رومی قرن اول میلادی، به نام تاریخ فیلیپوس[44] به حضور سربازان آرانی،[45] کولخیسی،[46] ایبریایی[47] و دیگر اقوام شمال ارمنستان در لشکریان تیگران در جنگ با ایران اشاره شده که بیانگر تسلط وی بر مناطق شمال و شرق ارمنستان پیش از آغاز جنگ با اشکانیان است.

هم زمان با پیروزی های تیگران بر اشکانیان، که سرآغاز تشکیل امپراتوری ارمنستان بود، در ماه اوت 87 ق م ستارۀ دنباله دار هالی در آسمان نمایان شد که احتمالاً تیگران آن را نشانۀ خوش یومنی برای خود دانسته و بر روی شماری از سکه هایش نقش آن را به تصویر کشیده. [48]

تیگران پس از پیروزی بر اشکانیان خود را شاه شاهان[49] اعلام [50] و این مطلب را در پشت سکه های ضرب شده در آرتاشات ذکر نموده است.

در 85 ـ 84 ق م سپاهیان تیگران وارد مناطق گوردیین،[51] میگدونیا[52]  و اسروئن[53]  شدند و بدون جنگ شهر سلوکیه را تصرف کردند. [54]

در 83 ق م با شروع مرحلۀ دوم جنگ های مهرداد اوباتور با سپاهیان روم به فرماندهی مورنا،[55]  که سرانجام پس از دو سال با پیروزی پونیک خاتمه یافت، تیگران نیز با لشکرکشی به غرب موفق به تصرف شهر انتاکیه[56]  شد و به حکومت سلوکیان در آن شهر پایان داد. سپس کوماگنه[57]  و شمال سوریه و بخشی از کیلیکیه[58]  را به تصرف درآورد. او در کیلیکیه به سپاهیان روم برخورد اما دو طرف از هرگونه درگیری ای اجتناب کردند. هرچند لشکرکشی های تیگران به مناطق شرقی آسیای صغیر و به خصوص، سقوط حکومت آریوبرزن در کاپادوکیه برای روم نامطلوب بود اما قدرت گرفتن تیگران در منطقه باعث می شد تا از پیشروی اشکانیان به سمت غرب جلوگیری شود و این به نفع روم بود. بنابراین، علاقه ای به درگیر شدن با سپاهیان تیگران نداشت.

تیگران با تصرف انتاکیه و مناطق اطراف آن به مقادیر فراوانی نقره دست یافت و در ضراب خانۀ انتاکیه اقدام به ضرب سکه های نقره به ارزش تترادراخما کرد. این سکه ها بسیار ظریف تر از سکه هایی است که در آرتاشات ضرب شده. در پشت بیش از سکه های تترادراخمای ضرب شده در انتاکیه علایم یونانی (حروف و اعداد) [59]  وجود دارد که به عقیدۀ سکه شناسان برخی از این علائم محل ضرب سکه و برخی دیگر سال حکومت تیگران را مشخص می کنند.

وی در سکه هایی که در 83 ق م و پس از آن در شهرهای انتاکیه، تیگراناکرد و دمشق ضرب کرد از عبارت شاه شاهان استفاده نکرد و صرفاً خود را شاه تیگران نامید که در خصوص علت آن نظریه های مختلفی ارائه شده است.

در مصر، پس از درگذشت بطلمیوس دهم،[60]  در 88 ق م، بر اثر مداخلۀ روم کشمکش برای جانشینی وی آغاز شد و بطلمیوس دوازدهم[61]  به دربار مهرداد اوباتور پناه برد[62] تا با کمک وی به حکومت مصر رسد ولی پونیک که درگیر جنگ با روم بود نتوانست به وی کمک کند. بنابراین، بطلمیوس، که از مهرداد ناامید شده بود، در 83 ق م به سوریه آمد و از تیگران کمک خواست. با کمک مالی و نظامی تیگران وی موفق شد عوامل رومی را از مصر براند و در 80 ق م به حکومت مصر برسد[63] اما سرنوشت بازی بی رحمانه ای برای این رابطۀ دوستانه در پیش گرفت و چهار دهه بعد کلئوپاترای هفتم، دختر بطلمیوس دوازدهم، در زمان حکومتش بر مصر، دستور بریدن سر آرداوازد دوم، فرزند تیگران کبیر، را صادر کرد. [64]

دور بودن آرتاشات، پایتخت ارمنستان، از مناطق بین النهرین و سواحل دریای مدیترانه سبب شد تا تیگران برای نظارت بر این مناطق در 77 ق م اقدام به ساخت پایتخت دوم خود در جنوب ارمنستان با نام تیگراناکرد کند. [65] این شهر به سبک معماری هلنیستی ساخته شد و به غیر از ارمنیان فلات ارمنستان، که در آن ساکن شدند، به گواهی استرابون اهالی یونانی بسیاری از دوازده شهر یونانی کاپادوکیه نیز به دستور تیگران به این شهر کوچانده شدند. ویرانه های این شهر در نزدیکی دیاربکر ترکیه قرار دارد. تیگران در پایتخت جدید نیز ضراب خانه بنا کرد. لازم به ذکر است که تیگران دوم چهار شهر به نام خود و به سبک معماری هلنی بنا کرده است. [66]

در 75 ق م، رومیان جنگ های جدیدی به فرماندهی لوکولوس[67] با مهرداد اوباتور آغاز کردند. هرچند تا آن زمان روم مستقیماً با تیگران درگیر نشده بود اما پس از تصرف کاپادوکیه، در 93 ق م، ارمنستان را از جمله دشمنان روم تلقی کرد و هیچ تلاشی را برای تضعیف آن فرو نگذاشت. بنابراین، در 73 ق م به تحریک امپراتوری روم، آریتاس سوم،[68] پادشاه پترا،[69] که کلیۀ مناطق جنوب بین النهرین را تحت کنترل خود داشت، به شمال بین النهرین لشکرکشی کرد اما در جنگی که در کنار شهر داماسکوس[70] درگرفت از تیگران شکست خورد و کل سرزمین هایش به اضافۀ داماسکوس به تصرف تیگران در آمد.

تیگران در 72 ـ 69 ق م، در ضراب خانۀ داماسکوس، اقدام به ضرب سکه کرد. سکه های نقرۀ ضرب شده در داماسکوس تترادراخما هستند و با پنج نوع سرسکه ضرب شده اند. ضراب خانۀ این شهر چهارمین ضراب خانۀ سکه های تیگران پس از آرتاشات، تیگراناکرد و انتاکیه محسوب می شود. سکه های ضرب شده در این شهر به راحتی قابل شناسایی اند زیرا با سکه های ضرب شده در سایر شهرها تفاوت هایی دارند.

اولاً، این سکه ها فاقد ظرافت و زیبایی سکه های ضرب شده در سایر شهرها هستند.دوم آنکه در آنها بر روی پیشانی تاج، تصویر عقابی با یک ستاره نقش شده در حالی که در سکه های دیگر دو عقاب با یک ستاره وجود دارد و تفاوت سوم جهت قرار گرفتن الهۀ تیخه در پشت سکه است که عکس جهت سکه های دیگر است.

پس از فتح سوریه، در 70 ق م، لشکریان تیگران سرزمین های فنیقیه و فلسطین را اشغال کردند و طبق گواهی آپیانوس، مورخ رومی، تا مرزهای مصر پیش رفتند. [71] بنا به گفتۀ پلاویوس[72] به دستور تیگران یهودیان تعدادی از شهرهای این مناطق به شمال بین النهرین و برخی از شهرهای ارمنستان کوچانده شدند.

تیگران هنگام لشکرکشی به جنوب بین النهرین، برای پرداخت حقوق لشکریان خود نیازمند پول بود، بنابراین، تا رسیدن پول از شهرهای شمال دستور داد تا سکه های برنزی حاکمان شهرهای فنیقی را جمع آوری و ضرب مجدد[73] کنند.

سکه های به دست آمده ای که به دستور تیگران ضرب مجدد شده اند مربوط به حاکمان شهرهای آراتوس،[74] ماراتوس[75] و سایر شهرهای سواحل شرقی دریای مدیترانه اند که گواه تسلط وی بر این مناطق هستند.

البته، همان طـوری که در تصویـر می بینیم با ضرب نقش سکه های تیگران بر روی سکه های حاکمان قبلی، نقش سکه های قبلی کاملاً از بین نرفته و بخش هایی از آن کماکان قابل رؤیت است.

در این اثنا مهرداد اوباتور، که از سپاهیان روم شکست خورده بود، به ارمنستان پناه آورد. لوکولوس نیز با اعزام سفیرانی وی را از تیگران مطالبه کرد اما تیگران با اتکا به قدرتی که داشت از تحویل وی خودداری کرد. لوکولوس نیز، برخلاف خواستۀ سنای روم و به طور غیر منتظره، وارد خاک ارمنستان شد و شهر نیمه تمام تیگراناکرد را محاصره کرد.

با محاصرۀ تیگراناکرد در 69 ق م به دست سپاه لوکولوس تیگران با عجله به شمال متصرفات خود بازگشت و با فرستادن سپاهی کوچک متشکل از سه هزار سواره نظام موفق به شکستن محاصره و خروج خانواده و بخش عمده ای از خزاین خود از شهر شد. از آنجایی که سپاهیان اصلی تیگران در جنوب بین النهرین بودند وی مجبور شد تا برای مقابله با لوکولوس و جلوگیری از سقوط شهر سپاهی بزرگ از مناطق هم جوار گرد آورد و در نزدیکی تیگراناکرد با سپاهیان لوکولوس درگیر شود. پلوتارک، ضمن موجه جلوه دادن دلایل لشکرکشی لوکولوس به ارمنستان، شمار سربازان رومی را بیست هزار تن ذکر می کند اما منابع ارمنی شمار این سپاهیان را بیش از چهل و پنج هزار تن دانسته اند. آنچه مسلم است سپاهیان تیگران بیشتر از رومیان بودند زیرا پلوتارک می گوید که پیش از آغاز جنگ تیگران با مشاهدۀ رومیان و در مقایسۀ سپاهیان ارمنستان با آنان می گوید: « به منزلۀ سفیر تعدادشان بسیار زیاد است و به منزلۀ سپاه تعدادشان بسیار اندک» اما از آنجایی که لشکریان تیگران کارآزموده نبودند در این جنگ شکست خوردند و تیگراناکرد به تصرف رومیان درآمد. [76]

به گواهی پلوتارک رومیان، پس از تصرف شهر، به باقیماندۀ خزاین آن دست یافتند و به هر سرباز هشتصد دراخما غنیمت رسید[77] و چنانچه قول پلوتارک را دربارۀ شمار سربازان رومی (حدود بیست هزار تن) مبنا قرار دهیم حجم انبوه سکه های نقره ای که به دست رومیان افتاد مشخص می شود.

بنا به قول پلوتارک و دیو کاسیوس،[78] کنسول و مورخ رومی، با رسیدن سپاهیان اصلی تیگران به ارمنستان و طی چندین مرحله جنگ های مختلف با رومیان، سرانجام در پاییز 68 ق م سپاهیان روم شکست خوردند و از ارمنستان به سمت سواحل دریای سیاه عقب نشینی کردند. تیگران به تعقیب آنها پرداخت و نه تنها آنان را از ارمنستان بلکه از پونیک نیز بیرون راند و مهرداد اوباتور را مجدداً به حکومت بازگرداند.

در 67 ق م، معاهده ای بین روم و اشکانیان برای تصرف دو کشور پونیک و ارمنستان منعقد شد. [79] بر اساس این پیمان در 66 ق م سپاهیان روم، به فرماندهی پمپه،[80] به پونیک حمله کردند و هم زمان سپاهیان فرهاد سوم (70ـ57 ق م)، به فرماندهی تیگران صغیر، فرزند سوم تیگران دوم، که بر پدر شوریده بود، آرتاشات را به محاصره درآوردند اما با پیروزی تیگران در این جنگ[81] سپاه اشکانیان عقب نشینی کردند و تیگران صغیر نیز نزد پمپه پناهنده شد.

پمپه، که مهرداد اوباتور را شکست داده بود، برخلاف توافقش با فرهاد سوم از فرصت به دست آمده استفاده کرد و در 66 ق م، وارد خاک ارمنستان شد اما سپاهیان دو طرف از جنگ اجتناب کردند و معاهدۀ صلحی میان آنان منعقد شد که بر اساس آن ارمنستان از متصرفات خارج از فلات ارمنستان به نفع روم و اشکانیان چشم پوشی می کرد و پس از مرگ تیگران کبیر فرزند وی، تیگران صغیر، پادشاه ارمنستان می شد و سپاهیان روم و اشکانی هم از ارمنستان خارج می شدند.

پمپه، به علت تحولاتی که در روم در شرف وقوع بود، می خواست هرچه سریع تر به روم بازگردد و نمی خواست که با ارمنستان وارد کشمکش طولانی شود اما تیگران نیز به این مسئله واقف بود که در صورت عدم موافقت با پیشنهاد صلح و شرایط پمپه به اجبار باید با دو امپراتوری قدرتمند و همچنین فرزند خود وارد جنگ شود.

پلوتارک در فصل مربوط به پمپه در کتاب حیات مردان نامی با بزرگ نمایی بیش از حد پیروزی پمپه، از مهرداد و تیگران چهره ای کاملاً درمانده در برابر روم نشان می دهد. به گفتۀ پلوتارک پمپه به درخواست تیگران صغیر به ارمنستان لشکرکشی کرد و پس از پیروزی با دل رحمی اجازه داد تا تیگران به پادشاهی ارمنستان ادامه دهد در حالی که واقعیت چیز دیگری است و پمپه نه تنها قدرت اشغال ارمنستان را نداشت بلکه برای رضایت تیگران دوم فرزند وی، تیگران صغیر، را نیز به روم تبعید کرد و تا 63ق م نیز مجبور شد با مهرداد اوباتور به جنگ بپردازد و تنها زمانی بر سرزمین پونیک تسلط یافت که مهرداد خودکشی کرد.

تیگران کبیر در 55 ق م، در سن 85 سالگی درگذشت. سیسرون،[82] سیاست مدار متنفذ رومی، در خاطرات خود از وی به منزلۀ فرمانروایی پر تحرک[83] یاد کرده است.

تیگران دوم تنها به علت کشورگشایی هایش لقب کبیر نگرفت بلکه مورخان ارمنی به خاطر بینش عمیق وی در خصوص تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای و استفادۀ به موقع از فرصت های به دست آمده، برای تبدیل کشوری کوچک به یک قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی بزرگ در منطقه، این لقب را به وی دادند. او در بین جانشینانش نیز بینشی کاملاً متفاوت با بینش پیشینیان خود به وجود آورد چنان که جانشینانش با دنبال کردن سیاست های وی توانستند با وجود قرار گرفتن در بین دو امپراتوری قدرتمند سالیانی دراز استقلال ارمنستان را حفظ کنند. نمونۀ بارز آن جانشین وی، آرداوازد دوم، است که در زمان وی دو لشکرکشی عظیم از سوی کراسوس و مارکوس آنتونیوس صورت گرفت و جنگ های خونینی بین ایران و روم در گرفت با وجود این، با تدابیر آرداوازد هیچ  گونه لطمه ای به ارمنستان وارد نیامد.

مردم اروپا، به ویژه ایتالیا، به خوبی با تیگران دوم آشنا هستند. هرچند از اوایل قرن بیستم میلادی، با آغاز نگارش تاریخ روم به دست مورخان اروپایی، سعی شد تا تأثیر تیگران و هم پیمانش مهرداد اوباتور در تحولات غرب آسیا کمرنگ نشان داده شود اما واقعیت ها چیز دیگری را بیان می کنند. تیگران به حدی نزد اروپاییان مورد احترام بوده که با گذشت بیش از هفده قرن آهنگ سازان اروپایی، به ویژه ایتالیایی، اپراهای بسیاری را برای وی تدوین کرده اند که نخستین آنها به دست توماسو آلبنیونی[84] در 1697م با نام تیگران دوم حاکم ارمنستان[85] در ونیز به روی صحنه رفت. سیزده سال بعد نیز در 25 ژوئیۀ 1710م اپرایی با همین نام، که آنتونیو ماریا بونونچینی[86] آن را تدوین کرده بود، در وین به روی صحنه رفت. در 10 مارس 1747م، جووانّی باتیستا[87] اپرایی با نام تیگران تدوین کرد که کارلو گولدونی[88] در ونیز آن را به روی صحنه برد. در 1761م، اپرای تیگران، که کاری از نیکولو پیتچینی[89] بود، در ناپل به روی صحنه رفت. آهنگ سازانی مانند جوزپه آنتونیو پاگانلی،[90] دومنیکو اسکارلاتی،[91] آنتونیو ویوالدی،[92] کریستف ویلیبالت گلوک،[93] گئورگ فریدریش هندل،[94] یوهان آدولف هاسه[95] و بسیاری دیگر با ساختن قطعات موسیقی و تقدیم آن به این فرمانروا گویی قصد ادای احترام به وی را داشته اند.

منابع:

تیگران کبیر. مجموعه مقالات محققان ارمنستان به مناسبت دوهزار و صد و پنجاهمین سال تولد وی. ایروان: [بی نا]، 2010.

ماناندیان، هاکوپ. هاکوپ ماناندیان. ایروان: انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، 1978، ج1.

موسیسیـان، آرداک. تیگران کبیـر. ایـروان: انتشـارات دانشگاه دولتـی ایـروان، 2010.

.Strabo. about Armenia and Armenians. Yerevan: Nahapet, 2011

Bedoukian, Paul Z. Coinage of the Artaxiads of Armenia.London: Royal  Numismatic Society, 1978

ـ. Selected Numismatic Studies.Los Angeles: Armenian Numismatic Society,  2000

Nercessian, Y.T. Armenian Numismatic Studies. Los Angeles: Armenian  Numismatic Society, 2000

ـ. Silver coinage of the Artaxiad dynasty of Armenia. Los Angeles:  Armenian Numismatic Society, 2006

پی نوشت ها:

Tigranes1ـ

Artaxias (981 B.C. ـ 11 A.D.)2ـ

3ـ جنگی که در دسامبر 190 ق م بین جمهوری روم و امپراتوری سلوکیان در گرفت و با پیروزی روم خاتمه یافت.

4ـ آرداک موسیسیان، تیگران کبیر(ایروان: دانشکاه دولتی ایروان، 2010 )؛ عبدالرفیع حقیقت، تاریخ پانصد سال حکومت اشکانیان، (تهران: کومش،1384)، ص 112.

5ـ نیلسون دوبواز، تاریخ سیاسی پارت، ترجمۀ علی اصغر حکمت(تهران: ابن سینا، 1342) ص 30 ؛ بخش های چهاردهم و پانزدهم کتاب یازدهم استرابون.

T.Reinach, Mithridates Eupator, Leipzig: Teubner, 1895,P. 104.6ـ

7ـ روبن وارتانیان، «تیگران کبیر»، خبرنامۀ فرهنگستان علوم ارمنستان (ایروان: 2011)، ص 40.

8ـ تاریخ ارمنستان (ایروان: بی نا،1971)، ج1، ص 556 ؛ بخش های چهاردهم و پانزدهم کتاب یازدهم استرابون.

Sophene 9ـ

منطقه ای در غرب فلات ارمنستان و هم جوار با مناطق کاپادوکیه و کوماگنه و منطقۀ الازیگ در خاک ترکیۀ امروزی. ر.ک: رقیه بهزادی، قوم های کهن در قفقاز، ماورای قفقاز، بین النهرین و هلال حاصل خیز(تهران: نی، 1382)، ص 64.

Artanes (110 – 95 B.C.)10ـ

11ـ بخش پانزدهم کتاب یازدهم استرابون.

Pontus 12ـ

یا بنطیقس حکومتی در شمال آسیای صغیر که شامل مناطق سامسون و آماسیا در خاک ترکیۀ امروزی، غرب گرجستان و سواحل شمالی دریای سیاه می شد.

13ـ منطقۀ ارزنجان در خاک ترکیه. ر. ک: رقیه بهزادی، همان جا.

Mithridates VI Eupator (120 – 63BC) 14ـ

Amphicrates 15ـ

Metrodorus (145-70BC)16ـ

  1. Aristocracy17ـ

Philoromaios Ariobarzanes (95-63BC)18ـ

Cappadocia19ـ

منطقۀ قیصریه در ترکیۀ امروزی.

20ـ یوزف ولسکی، شاهنشاهی اشکانی،ترجمۀ مرتضی ثاقب فر(تهران: ققنوس، 1386)، ص 106.

Drachms 21ـ

22ـ سبک ترین سکۀ دراخمای به دست آمده به وزن 22/3 گرم و سنگین ترین آنها به وزن 61/4 گرم است که در موزۀ تاریخ ارمنستان نگهداری می شوند.

Tetradrachms 23ـ

24ـ سبک ترین سکۀ تترادراخما به وزن 6/13 گرم در موزۀ تاریخ ارمنستان و سنگین ترین آن به وزن 42/16 گرم در موزۀ بریتانیا نگهداری می شود.

Chalci-chalcus 25ـ

Obverse 26ـ

Reverse 27ـ

28ـ حسن پاکزادیان، تاریخ و گاه شماری در سکه های ساسانی(تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1384)، فصل «حلقۀ قدرت».

Tyche 29ـ

Orontes 30ـ

رود العاصی امروزی که در خاک ترکیه، سوریه و لبنان جریان دارد.

31ـ شهر آرتاکسانا که ویرانه های آن در غرب جمهوری ارمنستان و کنار خط مرزی ترکیه قرار دارد.

ΒΑΣΙΑΕΩΣ ΤΙΓΡΑΝΟΥ 32ـ

باسیلئوس تیگرانو

Vahagn 33ـ

Appianus Alexandrinus (95 – 165 AD)34ـ

35ـ موسیسیان، همان، ص20؛ بخش نهم کتاب دوازدهم استرابون.

Lucius Cornelius Sulla (138 – 78 BC)36ـ

37ـ حقیقت، همان ص 64.

Adiabene 38ـ

منطقه ای در شمال خاک عراق.

39ـ بخش پانزدهم کتاب یازدهم استرابون؛ نیلسون دوبواز، همان، ص 36؛ کلاوس شیپمان، مبانی تاریخ پارتیان، ترجمۀ هوشنگ صادقی (تهران: فرزان، 1384)، ص 41.

Adrapana 40ـ

اسدآباد امروزی.

Plutarch (46 – 120 AD) 41ـ

Parallel Biographies 42ـ

Pompeius Trogus 43ـ

Philippian Histories 44ـ

45ـ سرزمین آران عمدۀ خاک جمهوری آذربایجان امروزی را تشکیل می دهد.

Colchic 46ـ

منطقه ای در غرب گرجستان امروزی.

Iberia 47ـ

گرجستان امروزی.

48ـ این سکه ها را پیش تر در مقاله ای در همین فصلنامه مورد بررسی قرار داده ایم. ر.ک: شاهن هوسپیان، «نقش ستارۀ دنباله دار هالی بر روی سکه های تیگران کبیر»، پیمان، س14، ش53(پاییز1389): 218 ـ 222.

ΒΑΣΙΑΕΩΣ ΒΑΣΙΑΕΩΝ ΤΙΓΡΑΝΟΥ 49ـ

باسیلئوس باسیلئو تیگرانو

50ـ ولسکی، همان، ص140.

Corduk 51ـ

Migdonia 52ـ
Osroena 53ـ

54ـ حقیقت، همان، ص64.

Lucius Licinius Murena 55ـ

Antioch 56ـ

شهری باستانی در شرق دریای مدیترانه و در خاک ترکیۀ امروزی.

Commagene 57ـ

منطقه ای با نام فعلی آدیامان در خاک ترکیۀ امروزی.

Cilicia 58ـ

منطقه ای در شمال شرق دریای مدیترانه و در خاک ترکیۀ امروزی.

Monograms 59ـ

Ptolemaic X (107 – 88 BC) 60ـ

Ptolemaic XII (80 – 58 BC) 61ـ

62ـ بخش پانزدهم کتاب هفدهم استرابون.

63ـ موسیسیان،همان، ص35.

64ـ ر.ک. شاهن هوسپیان، «تاریخ ارمنستان به روایت سکه های رومی»،پیمان، س15، ش 58 (زمستان 1390): 247 ـ 262.

65ـ بخش پانزدهم کتاب یازدهم استرابون

66ـ تیگران دوم به غیر از شهری که با نام تیگراناکرد در کنار دیاربکر بنا کرد و در دوران حکومت وی پایتخت دوم ارمنستان محسوب می شد سه شهر دیگر نیز به همین نام در مناطق جمهوری آذربایجان امروزی، منطقۀ نخجوان و قراباغ احداث کرد که تیگراناکرد واقع در قراباغ طی سال های اخیر به دست باستان شناسان کشف شده و مراحل پایانی خاک برداری را می گذراند.

Lucius Licinius Lucullus 67ـ

Aretas III Philhellenos (87 – 62 BC)68ـ

69ـ نبطیه در جنوب سوریۀ امروزی.

Damascus 70ـ

دمشق امروزی.

Historia Romana – De rebus syriacis – Leipsig 1879 Vol. XI, p. 48-49.71ـ

Hebrew Joseph Flavius 72ـ

Overstruck 73ـ

Arados 74ـ

شهر آرواد فعلی در غرب سوریه.

Marathus 75ـ

عمریت فعلی در غرب سوریه.

76ـ حقیقت، همان، ص120.

77ـ بهزادی، همان، ص 72.

Lucius Cassius Dio Coceianus (150 – 235 AD) 78ـ

79ـ حقیقت، همان، ص 121؛ دوبواز، همان، ص 53؛ شیپمان، همان، ص 43.

Gnaeus Pompeius Magnus 80ـ

81ـ دوبواز، همان، ص 53.

Marcus Tullius Cicero (106 – 43 BC) 82ـ

Vehemens 83ـ

Tomaso Albinani (1671-1751) 84ـ

Tigran II re d’Armenia 85ـ

Antonio Maria Bonocini (1677-1726) 86ـ

Giovani Batista Lampugnani (1706-1786) 87ـ

Carlo Golgoni (1707-1793) 88ـ

Niccolo Piccinni 89ـ

Giuseppe Antonio Paganelli (1710-1783) 90ـ

Domenico Scarlatti (1685-1757) 91ـ

Antonio Vivaldi (1678-1741) 92ـ

Christoph Wilibald (1714-1787) 93ـ

George Frideric Handel (1685-1759) 94ـ

Johann Adilf Hasse (1699-1783) 95ـ

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61
سال شانزدهم | پاییز 1391 | 280 صفحه
در این شماره می خوانید:

جیوان گاسپاریان،دودوک

نویسنده: رافی آراکلیانس موفقیت بزرگ جیوان گاسپاریان[1] در كنسرت مركز باربیکن[2] لندن، در 28 سپتامبر 2012م (7 مهر 1391ش)، نشانگر پیروزی عشق به نوای دودوك و سنت های وطن...

سمبات دِر کیورقیان

نویسنده: ایساک یونانسیان سمبات دِر کیورقیان[1] در1292ش در خانواده ای ارمنی، در جلفای اصفهان، چشم به جهان گشود. پدرش هوانس و مادرش تاگوهی نام داشتند. سمبات در دو سالگی...

دوست من روبرت واهانیان

نویسنده: م.پ.جکتاجی دوست خوبم، روبرت واهانیان، تا به امروز چندین و چند مقاله نوشته و به من سپرده است كه همه را در ماهنامۀ تخصصی گیلان شناسی، گیله وا، چاپ كرده ام، بیشتر...

روبرت واهانیان،معمار و گیلان شناس

نویسنده: فرامرز طالبی سرآغاز اول بار نامش را در مجلۀ گیله وا دیدم، با مقاله ای نو در ادبیات معماری گیلان: «شهرسازی رشت». با همان مقاله نامش در ذهنم ماند و بعد از آن...

نگاهی به زندگی و آثار علمی دکتر مگردیچ تومانیان

نویسنده: آرمیک نیکوقوسیان ریاضیات نوعی زبان علمی است. مهندسان، فیزیک دانان و سایر دانشمندان به طور دائم از این علم بهره مند می شوند. سایر کارشناسان نیز، که به مطالعۀ...

نگاهی به روابط عرب ها و ارمنیان از گذشته تا حال

نویسنده: نیکولای هوُهانیسیان / ترجمه مسعود احمدی و تورج خسروی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 خلاصه ای از فعالیت ها و آثار نویسنـده نیكولای هوْهانیسیان، در 1930م، در...

برگی از زندگی من

نویسنده: آراکس آوانسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 اشاره افسوس که بسیار کم از خودش نوشته. خاطراتش را می خوانم و می گویم که حیف کاش بیشتر نوشته بود ولی خاصیت...

دیاسپورا،کتاب،مهاجرت

نویسنده: روبرت صافاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 حکایت پانصد سالگی کتاب چاپی ارمنی حکایت بیمار سالخوردۀ رو به موتی است که برایش جشن تولد می‌گیرند و بزرگش می‌دارند...

گذر تاریخ با نائیری

نویسنده: دکتر داریو فرینی / ترجمه دکتر مهرداد مومنی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 سال 1335ش است. ارمنی ها هم مثل بقیۀ مردم سرگرم کار و زندگی شونن و می گذرونن! من نیستم؛...

مروری کوتاه بر تاریخچه سالنامه های ارمنی

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تألیف و تدوین سالنامه ها، که بخشی جداگانه از ادبیات ارمنی است، با توجه به محتوای آنها ـ که به طور عمده...

نشریات ارمنی زبان در خدمت کودکان

نویسنده: لیا خاچیکیان مطالبی که از سوی اولیای تربیتی كودكان برای مطالعه در اختیار آنها قرار می گیرد همواره دارای اهمیتی ویژه بوده است و از اصلی ترین برنامه های زیرساختی...

دکتر آلکساندر آتابگیان و دو ماهنامه هاماینک

نویسنده: آرمن بیگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 دربارۀ نشریه ای به نام هاماینک،[1] که ظاهراً در رشت چاپ می شده، دیدگاه های متفاوتی از سوی محققان و دست اندرکاران...

نگاهی به تاریخچه مطبوعات ارمنیان ایران

نویسنده: آرمن بیگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تاریخچۀ نشریه ها و روزنامه های ارمنی زبان از شهر مدرس در هندوستان آغاز شده است. در نیمۀ دوم قرن هیجدهم میلادی، شمار...

وُسکان یِروانتسی

نویسنده: هاسمیک خاچاطوریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 «چون کتاب عشق است عزیزم  اما دشمنان ما آن را نفهمیدند» وُسکان یرِوانتسی به خاطر آرمان والای خود با فدا کردن...

تاریخ صنعت چاپ ارمنی در ایران

نویسنده: تئودیک / ترجمه آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 جلفای اصفهان چاپخانۀ کلیسای وانک جلفا شهرستانی است در مجاورت اصفهان، شهری که زمانی پایتخت ایران...

تئودیک،نخستین محقق در زمینه تاریخ صنعت چاپ ارمنی

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تئودوروس لاپجینجیان (تئودیک) مؤلف، نویسنده و ناشری پرکار بود. او در 5 مارس 1873م، درمحلۀ اسکیوتاری قسطنطنیه...

تاریخچه صنعت چاپ ارمنیان

ترجمه: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 قدیمی ترین پیوند ارمنیان با صنعت چاپ به قرن چهاردهم میلادی و به زمانی بازمی گردد که ناخدای ارمنی اهل ونیز، آنتون...

به مناسبت پانصدمین سال صنعت چاپ ارمنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 جاثلیق اعظم آرام اول، رهبر حوزۀ دینی کیلیکیه، پس از نام گذاری سال های گذشته به نام موضوعات مختلف، سال2012م را نیز که مصادف است با پانصدمین...

ماتناداران و میراث خطی مورخان ارمنی

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 ماتناداران[2] در معنای لغوی به مجموعه ای اطلاق می شود که مکانی برای نگاهداری اسناد، متون خطی و کتا ب های دست نویس...