مروری بر کتاب فرمان کشتار
در 1929 از کلمانسو (19)، نخست وزیر معروف فرانسه، پرسیدند که به نظر شما در آینده چه کسی را عامل شروع جنگ جهانی اول می شناسند؟ او پاسخ داد:« نمیدانم ولی مطمناً نخواهند گفت که بلژیک آلمان را مورد حمله قرار داد».(20)
سـوای هـرگونه اظهارنـظر و ابراز عقیده ای، بی شـک وجـود دلایـل مـحـکم بـرای اثبـات آرای گـوناگون از اهمـیت بسیار برخوردار است. آنچه مسلم است حقـایق تاریخی را نمیتوان انکار کـرد و هیـچ کـس قادر نیـست تاریـخ را به میـل خـود بنـگارد.((21 بیش از یک قرن است که به رغم پاکسازی قومی و نابودی بیش از 1/5 میلیون انسان بی گناه در سالهای 1915ـ 1918م حکومت های ترکیه، یکی پس از دیگری، بدون توجه به حقایق تاریخی، تاریخی به میل و سلیقه خود ساختهاند.
-
کتاب فرمان کشتار
-
کتاب فرمان کشتار جلد
مایکل رولف ترویوت(22) معتقد است تاریخ دانشی است مبتنی بر چهار ستون: 1. دلایل و حقایق 2. جمعآوری و تنظیم این حقایق 3. به جریان انداختن حقایق 4. برگشت به گذشته و تدوین آن اما آکچام معتقد است مورد پنجمی هم وجود دارد و آن از بین بردن و انکار حقایق تاریخی است.
در ادامه ترجمه بخش هایی از مقدمه کتاب فرمان کشتار ارائه می شود. آکچام در مقدمه چنین نوشته است:
« از ویژگی های نژادکشی ارمنیان در100 سال گذشته، انکار آن توسط دستاندرکاران حزب اتحاد و ترقی از همان ابتدای جنایات بوده است.
در ترکیه، زیر چتر دروغین”ما میخواهیم ارمنیان را به نقاط امن انتقال دهیم“، طرح ها و نقشههای گوناگون برای از بین بردن آنان تدارک دیده شد. شروع این اقدام را میتوان روز 25 آوریل سال 1915 دانست که بیش از دویست تن از سران و روشنفکران جامعه ارمنی بازداشت و به مکان هایی در شمال آنکارا به نام آیاش و چانکره منتقل شدند. در ماههای بعد، به تدریج بر شمار این روشنفکران افزوده شد. هدف کاملاً مشخص بود: از بین بردن سران قوم ارمنی. پروندههای قضایی حکومت نشان دهنده ایناست که با این افراد بسیار مسالمتآمیز برخورد شده است!
مسئول دبیرخانه اسناد تاریخی حکومت عثمانی، یوسف سارنای، در مقالهای میگوید: ,در تبعیدگاه چانکره از 155 نفری که دستگیرشده بودند تنها 29 نفر بازداشت و زندانی شدند. 35 نفر آزاد و به استانبول بازگردانده شدند. 31 نفر را حکومت عفو کرد و به آنان اجازه داده شد در هر کجای کشور، که مایل اند، ساکن شوند. 57 نفر را به صحرای دیرالزور تبعید کردند و 3 نفر از آنان، که از اتباع خارجی بودند، از کشور اخراج شدند،.
یوسف سارنای اصرار دارد که هیچ کدام از دستگیرشدگان کشته نشدهاند. برای اثبات دروغ بودن ادعای سارنای به سه مورد زیر توجه کنید.
ـ حقوق دان، اندیشمند، نویسنده برجسته و نماینده مجلس عثمانی، گریگور ظهراب، در 2 ژوئن 1915م در استانبول دستگیر و برای محاکمه به دادگاه نظامی شهر دیاربکر اعزام شد.
ـ گریگور ظهراب را در19 ژوئیه در نزدیکی اورفا بین راه سنگسار کردند، کشتند و برای اینکه مرگ او را عادی جلوه دهند در20 ژوئیه 1915م پزشک شهرداری اورفا مرگ او را ناشی از سکته قلبی دانست.((23
ـ در نهایت نیز، در17 اکتبر 1915م وزیر کشور عثمانی نامهای به شماره 516 به حلب فرستاد و مرگ ظهراب را در اثر سکته قلبی تأیید کرد.
همان گونه که ملاحظه میشود مرگ ظهراب را طبیعی جلوه می دهند درحالی که ثابت شده است که یک گروه جنایتکار، به سرپرستی احمد چاکر، سر ظهراب را با سنگ شکسته و به طرز فجیعی، او را کشته اند. این گروه بعدها محاکمه و به مرگ محکوم شدند!
این گروه را حزب ترک های جوان سازماندهی کرده بود و صد البته که برای پاک کردن آثار جنایت اعضای گروه اعدام شدند.((24 در این دسیسه، علی فواد اِردِن، از دستیاران جمال پاشا، نقش اصلی را ایفا کرده است. اِردِن خود در این باره میگوید: ,برای “پاک سازی” دشمنان چنین روشهایی ضروری است. آنان (جنایتکاران) وسیله رسیدن ما به اهدافمان هستند که پس از پایان کارشان بایستی به زباله دان ریخته شوند، .((25
گروه جنایتـکار چرکس به سرکـردگی احـمد چاکـر ـ که به دسـت حـزب اتحاد و تـرقی سازماندهی و به طور قطع، جنایت های دیگری نیز مرتکب شده بود ـ با توجه به اتمام رسالتشان و اینکه خطر به حساب می آمدند محاکمه و به اعدام محکوم شدند. در 12 نوامبر 1916م، وزیر مختار، سعید حلیم پاشا، در این باره میگوید: ,محکومان دادگاه نظامی ـ وارتکِز مرنگولیان، نماینده ارز روم در مجلس و گریگور ظهراب، نماینده استانبول ـ در بین راه استانبول ـ دیاربکر مورد حمله گروههای خودسر چرکس قرار گرفته و کشته شدهاند که البته قاتلان محاکمه و به مرگ محکوم شدهاند، .((26
نمونه دیگر چنین قتلهایی قتل تیران کلکچیان، سردبیر روزنامه معروف صباح است که در24 آوریل 1915م دستگیر شده بود. کلکچیان به شرط ماندن در محل تبعید(چانکره) آزاد گذاشته شد. در16ژوئن همان سال او نامه ای رسمی نوشت و تقاضا کرد دوباره به استانبول بازگردد. در جواب به او گفتند که او مجاز است در هر جایی از کشور به جز استانبول اقامت کند! در نهایت، حکومت او را نیز مانند ظهراب تحمل نکرد و در2 نوامبر 1915م، به دادگاه دیار بکر فرستاد. کلکچیان در راه به دست همان ” گروه های خودسر” به قتل رسید.((27
بایگانی های عثمانیان مملو از سندسازی های بی شرمانه است. این بایگانی ها به فرمان هایی استناد میکند که در آنها چنین جلوه داده می شود: , ما ارمنیان را به مناطق امن فرستادیم و برای رفاه حال آنان از هیچ کوششی فروگذار نکردیم. نمونه آن تصویب قانونی است مشتمل به 44 ماده که در تاریخ30 مه 1915م به تصویب دولت رسید،. ((28
طبق مفاد این تصویب نامه باید کلیه دارایی های ارمنیان در محل اسکانشان صورت برداری شود و پس از انتقال به مناطق امن، معادل آن را به ایشان بازگردانند. ارمنیان باید معادل دارایی ها و املاک از دست رفتهشان را در محل جدید دریافت کنند! دولت متعهد است که برای افراد کم درآمد خانه های ارزان قیمت تهیه کند و به کشاورزان نیز زمین و بذر مجانی خواهد داد! اموال و وسائلی که در زمان نقل و انتقال از آسیب مصون بمانند تماماً به آنان بازگردانده خواهد شد یا معادل آن اموال، کالاهای دیگری به ایشان تعلق خواهد گرفت!
با توجه به قانون 26 سپتامبر 1915 و 8 نوامبر همان سال دولت مزورانه بار دیگر بر” اصل حاکمیت تبعیدشدگان “صحه گذاشت.(29)
قانون دیگری در 8 اکتبر 1915م در 55 ماده به نام تعلیمات نامه(30) به تصویب رسید که مربوط به تبعیدیانی بود که به سوریه اعزام می شدند. طبق مفاد این قانون دولت موظف است نام و مشخصات کلیه تبعیدشدگان را جمع آوری و ثبت کند. لازم است که این نگون بخت ها به گروه های هزار نفری تقسیم شوند و به هر گروه150رأس قاطر یا شتر تعلق خواهد گرفت. برای آنان حداقل چهار روز آذوقه در نظر گرفته شود. در طول راه، نیز امنیت آنان برقرار و همچنین، مراکز پخت نان تدارک دیده شود. برای افراد سالمند و همچنین بیماران امکانات پزشکی وجود خواهد داشت. در نهایت، وعده داده می شود که ارمنیان در مناطق حاصلخیز اسکان داده می شوند و از کلیه امکانات رفاهی برای زندگی برخوردار خواهند بود.
اسناد دروغین و غیرواقعی نشان دهنده اقدامات هوشمندانه سران عثمانی برای ایجاد فضایی واقعی است مبنیبر اینکه به رغم جنگ و مشکلات امنیتی امکانات لازم برای اسکان ارمنیان فراهم بوده است! این اسناد باعث شده است که فرضیه های گوناگون برای اثبات آن به وجود آید! آیا حقیقت دارد؟
اکنون، ثابت شده است که اسناد و مدارک باقی مانده را به صورت گستردهای از بین برده اند، به ویژه طی محاکمه سران حزب اتحاد و ترقی در 1919م که در پی شکست مفتضحانه ترک های جوان در جنگ جهانی اول اتفاق افتاد. از جمله این اسناد بسیار مهم دستورات و احکام وزارت کشور درباره نژاد کشی ارمنیان بوده است. در میان اسناد و مدارکی که مفقود شده موارد زیر به چشم می خورد:
1. حقایق مربوط به محاکمه سران حزب در 1919 ـ 1922م
2. اسناد مربوط به کیفرخواست جنایتکاران
3. شهادت های شاهدان عینی
4. صورت جلسه دادگاه ها.((31 جنایتکاران علاوه بر از بین بردن اسناد و مدارک با نیرنگ اعلام کردند که اسناد باقی مانده یا اصل نیست یا اساساً تقلبی است. نمونه بسیار بارز آن تلگرافهای متعدد مربوط به طلعت پاشاست که در آن احکام نابودی ارمنیان حین تبعید صادر شده بود.
در نوامبر1918م، یکی از کارمندان دولت عثمانی به نام نعیم بِی افندی، که در مراحل تبعید ارمنیان نقش بسیار عمده ای داشته، مدارک موجود را به اندیشمند و خبرنگاری به نام آرام آندونیان می فروشد که در واقع منبع اصلی کتاب حاضر محسوب می شود. آرام آندونیان (1875ـ 1952م) نویسنده و خبرنگار سرشناس ارمنی در استانبول بود. او نیز به سرنوشت دیگر روشنفکران ارمنی دچار شد اما در راه تبعید به طرز معجزه آسایی نجات یافت.(32)
نعیم بِی 24 سند اصلی و 54 رونوشت سند جمع آوری کرده بود که همگی را به آرام آندونیان فروخت. آندونیان این اسناد بسیار مهم را، که به صورت تلگرافی صادر شده و صراحتاً مشتمل بر دستورهای لازم برای نابودی ارمنیان بود، تنظیم و در1920و 1921م، آن را به سه زبان منتشر کرد(33) ».(34)
اسناد و مدارک بسیار مهم گریگور گِرگِریان(1911ـ 1988م)
گریگور گِرگِریان در12 مه 1911م در سباستیا (واقع در منطقه گوریدن) در خانواده ای پرجمعیت به دنیا آمد. او کوچک ترین فرزند خانواده بود(هشت خواهر و هشت برادر). ده تن از خواهران و برادران به همراه پدرش در حضور وی به دست جلادان عثمانی کشته شدند. در 1916م، او به همراه برادر بزرگ تر خود، که او نیز از نژادکشی جان سالم به در برده بود، به لبنان (بیروت) می رسد و دوران کودکی را در یتیم خانه بیروت سپری می کند. گریگور در 1925م در مدرسه مذهبی کلیسای کاتولیک در زِمار پذیرفته و در 1930م فارغ التحصیل می شود. سپس، برای ادامه تحصیل به رم می رود. در 1937م، به جرگه روحانیان کاتولیک می پیوندد. هدف اصلی او در رم اخذ دکترا و موضوع رساله مورد نظرش نژاد کشی ارمنیان بود.
در 1952م، به قاهره نزد برادر بزرگش، پطروس، می رود. در آنجا، بزرگ ترین واقعه زندگی اش رقم می خورد و آن آشنایی با یک کُرد به نام مصطفی پاشا بود. این شخص بین سال های 1919ـ 1922م از دادرسان دادگاه نظامی در حکومت عثمانی بود. او در1920م به جرم جعل اسناد محاکمه و سپس، به دستور سلطان وقت عفو شده بود. مصطفی پاشا در 1922م از ترکیه بیرون آمده و در قاهره ساکن شده بود.(35)
دیدارهای گِرگِریان و دادرس مصطفی بسیار تاریخی بود. آنها بارها با یکدیگر ملاقات و بحث و گفت و گو کردند. طبق گفته های مصطفی، خلیفه گری ارمنیان استانبول در محاکمه سران ترک های جوان حضور داشته و اسناد بسیار مهمی را جمع آوری کرده است که به دلایل امنیتی همگی آنها را به فرانسه (مارسی) نزد پدر گریگوریس پالاکیان فرستاده. این اسناد سپس به انگلستان (منچستر) و در نهایت، به خلیفهگری ارمنیان در بیت المقدس ارسال شده است.
گِرگِریان به بیت المقدس رفته و به کند و کاو درباره اسناد می پردازد. سال ها بعد، در نامه ای به عموزاده خود، دکتر ادمون گِرگِریان، می نویسد که از کلیه اسناد عکس و فیلم تهیه کرده است. این اسناد اهمیت بسیار دارند و در حال حاضر حکومت ترکیه از ارائه آنها خودداری می کند زیرا بخش اعظم آنها درباره نژادکشی ارمنیان است.
بخشی از این اسناد و مدارک در تدوین این کتاب استفاده شده است. گِرگِریان تنها به این اسناد اکتفا نکرده و در1950م، به پاریس می رود و در کتابخانه نوبار پاشا، که مدیر آن آرام آندونیان بود، از دست نویس های نعیم بِی افندی و دستورهای تلگراف شده طلعت پاشا عکس می گیرد. گفتنی است اطلاعات بسیار مهم و با ارزش فوق در تدوین و نشر این کتاب نقش اصلی و اساسی را داشته است.
یافتههای گِرگِریان در اثبات نژادکشی ارمنیان بسیار مهم و حیاتی است زیرا اولاً اسناد خلیفهگری ارمنیان در بیتالمقدس هنوز بازگشایی نشده(36) و دوم اینکه بخش اعظم اسناد کتابخانه نوبار پاشا در پاریس ناپدید شده است.
آکچام در این باره میگوید: « باتوجه به اسناد و مدارک متعلق به گریگور گِرگِریان و لزوم ارائه آن به صورت گسترده، ما از 2017م در دانشگاه کلارک شروع به جمعآوری و جای گذاری این اسناد در تارنمای رسمی دانشگاه کردهایم تا امکان استفاده از آنها برای بخش بیشتری از محققان فراهم شود».
آکچام در بخش دیگری از کتاب درباره اهمیت اسناد مربوط به نعیم پاشا و طلعت پاشا میگوید: « دولت ترکیه دلایل رد این اسناد را نبود نسخه های اصلی آنها میداند. این اسناد برای ما بسیار مهم اند و در واقع، در این کتاب، محور اصلی، اسناد و مدارک نعیم پاشا و گریگور گِرگِریان است که عمدتاً مربوط به محاکمه سران حزب اتحاد و ترقی در 28 آوریل 1919م است که در روزنامه رسمی دولت عثمانی به چاپ رسیده است(37)».
-
سند 4: نامه های رمز دار ارسال شده، 7 سپتامبر 1916م (عدد8519 به معنای ارمنی است. ـ م.)
-
سند 3: تلگراف بهاالدین شکیر با استفاده از اعداد رمزی، 4 ژوئن 1915م
-
سند 2: فرمان محمود پاشا، فرماندۀ ارتش سوم عثمانی، 24 ژوئن 1915م (در مورد شدت مجازات مسلمانانی که به ارمنیان پناه می دادند.ـ م.)
-
سند1: روزنامۀ Takvim i Vekayi شمارۀ 3540، دادگاه جنایات جنگی، 1919-1920م
عکس شماره1مربوط به طرح نژادکشی ارمنیان است که در حال حاضر ناپدید شده. عکس شماره 2مربوط به ارتش سوم عثمانی است که مسئولیت امنیت بخش ارمنی نشین عثمانی را عهده دار بوده. در این عکس تلگراف مورخ4ژوئیه 1915م بهاءالدین شکیر، رئیس تشکیلات مخصوص عثمانی، منعکس شده که مضمون آن به این شرح است:
« … به ما اطلاع داده شده است که در بعضی از شهرها و مناطق روستایی که ارمنیان را تبعید کردهایم، مسلمانان به کمک آنان آمده اند و در مواردی آنان رادر خانههای خود مخفی می کنند. لازم است آن دسته از مردم کشور که از ارمنیان حمایت و آنان را در منزلشان مخفی میکنند در جلوی در خانه خود، اعدام شوند و تمام داراییهایشان به آتش کشیده شود. به مسئولان دولتی دستور دهید که ارمنیان هرچه سریع تر باید به تبعیدگاه فرستاده شوند، حتی درصورت قبول دین اسلام … و درصورتی که این حامیان نظامی باشند باید فوراً اخراج و به دادگاههای نظامی معرفی شوند».
این سند با شماره 1 تحت عنوان پرونده شماره 13 مشخص شده است. در بالای این سند، (سربرگ) نشان وزارت کشورـ اداره امنیت ملی و درحاشیه انتهایی آن مهر این اداره به تاریخ 23 فوریه 1919م نقش بسته و به قطع و یقین اصل است.
در مجموعه اسناد گِرگِریان، سند دیگری نیز قابل توجه است مربوط به تلگراف شماره 1 مورخ 24 ژوئیه محمود کامیل پاشا. در تلگراف شماره 2، که در اول اوت 1915م ارسال شده، کامیل پاشا قصد داشته نکات مهم تلگراف شماره 1را روشن سازد. دراین تلگراف، نعیم پاشا باردیگر بر لزوم اعدام مسلمانانی که به ارمنیان کمک میکنند تأکید و اضافه کرده که این دستور شامل افرادی که با اطلاع حکومت به زنان و کودکان پناه میدهند نمیشود!
تلگراف بعدی مربوط به بهاءالدین شکیر، یکی دیگر از جلادان عثمانی و از سران حزب اتحاد و ترقی و رئیس اداره عملیات مخصوص، است. این دستور که خطاب به ثابیت بِی، فرماندار خارپوت، نوشته شده شامل دستوراتی است که باید به مسئول عملیات شهری، یعنی ناظم ارجاع شود. شکیر در این نامه میگوید: «آیا برنامه تبعید ارمنیان این منطقه انجام شده است ؟ آیا ارمنیان پس از تبعید کاملاً نابود شدهاند؟برادر من، خواهش می کنم شفاف و صادق باش».
در قسمت راست و بالای نامه، نشان مخصوص وزارت کشورـ اداره امنیت داخلی نقش بسته است که اصل بودن آن را ثابت میکند. اعداد عربی چهار رقمی قسمت پایین نامه رمزهای مخفی این دستورات است که برای روشن شدن کامل آن به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
در 1914م و در فاصله ورود کامل ترکیه به جنگ جهانی اول، در ماه اوت، بهاءالدین شکیر عازم ارزروم می شود. هدف از این مأموریت سازماندهی اداره مخوف تشکیلات مخصوص بود. شکیر، که از قبل تجربیاتی در سازماندهی مسلمانان قفقاز در شورش بر علیه حکومت روسیه داشت، ریاست این اداره را بر عهده می گیرد.(38)
بر اساس مطالب شماره 3540 روزنامه رسمی حکومت عثمانی بهاءالدین شکیر، که کاملاً قابل اعتماد حکومت بود، مقادیر قابل توجهی وجه نقد، مواد منفجره و همچنین، خودروی اختصاصی در اختیار داشت. علاوه بر آن، وی دارای رمزهای مخفی برای برقراری ارتباط با دیگر استان ها و مراجع بود.(39)
پس از پایان جنگ جهانی اول، سران حزب اتحاد و ترقی به اتهام درگیر ساختن ترکیه در جنگ در دو دادگاه استانبول و خارپوت محاکمه شدند.(40) در هر دوی این دادگاهها، نامه 4ژوئن 1915م بهاءالدین شکیرمبنای اصلی اتهامات وی قرار گرفت. او در این دادگاه ها به عنوان متهم و به طور غیابی مورد دادرسی قرار گرفت(41).
تحسین بِی، استاندار ناحیه ارزروم، میگوید: « … یکی از رمزهای مخفی بهاءالدین شکیر مربوط به اداره تشکیلات مخصوص بود که شکیر در مقام رئیس آن را امضا میکرد». او در دادگاه 2 اوت 1919م گفت شکیر اختیارات کامل در گشودن رمزهای مخفی و حتی، برقراری ارتباط مستقیم و بدون واسطه، با دربار عثمانی داشت. به علاوه، در عملیات تبعید ارمنیان مستقیماً با ارتش در تماس بود.(42)
لازم به توضیح است که محتوای این نامهها بههیچوجه انکارپذیر نیست و حتی، چنانچه نسخه اصلی نباشد نشانه سربرگ ها و مُهرِ نامهها هیچ گونه تردیدی در واقعی بودن نامهها باقی نمیگذارد. روش رمزگذاری کلیه اسناد و مدارک یکسان و هماهنگ است. در نامهها و فرمانهای بهاءالدین شکیر رمزها عددهایی چهاررقمی اند که بعضی از آنها بسیار ساده و قابل خواندن اند مانند: ارمنی Ermeni (8519)، تبعید Sevk (4889)، تنها Yalniz (4632)، بِی (آقا) Bey (2469)،پسوند جمع Leri (9338) و من im (7749) [ مال من].
درحال حاضر، امکان دسترسی به بایگانی های وزارت کشور ترکیه وجود دارد. در سالهای جنگ جهانی اول، تلگرافها و پیامهای فراوانی از استانبول به دیگر نقاط امپراتوری مخابره شده است، از جمله پیامهای بهاءالدین شکیر. مشخص است که بهاءالدین شکیر برای ارسال پیام های خود اختیار کامل در استفاده از رمزهای وزارت کشور را داشت.
آکچام توانسته است 25پیام تلگرافی را بررسی کند که در34مورد با پیامهای شکیر هماهنگی کامل دارد.
استفاده از این بایگانی ها تنها از دهه 2010 م امکانپذیر شده است. پیش از این تاریخ، امکان بررسی این اسناد وجود نداشت.
به رغم اصرار دولت ترکیه مبنی بر نبود دلایل کافی، به دلیل از میان رفتن اسناد و مدارک، این تحقیقات و کشف مدارک مربوط به طلعت پاشا ضربه بسیار هولناکی به دستگاه تبلیغاتی حکومت ترکیه وارد آورده است.
بخش دیگری از کتاب مربوط به یکی دیگر از کارگزاران حکومت عثمانی، یعنی نعیم افندی، است. او بین 1915ـ 1916م در ولایت حلب مسئولیت هماهنگی تبعیدشدگان(43) را برعهده داشت. این دسته از اسناد مربوط به فرمانهای طلعت پاشا درباره نژادکشی ارمنیان است که امضای نعیم پاشا در آنها دیده می شود. همان گونه که پیش تر نیز اشاره کردیم اسناد و خاطرات نعیم پاشا در 1918م به دست آرام آندونیان افتاد. او نیز در1920و1921م آنها را به سه زبان ارمنی، انگلیسی و فرانسه منتشر کرد.
در این کتاب، نخستین بار است که بخشی از خاطرات نعیم افندی منتشر می شود. بهعلاوه، به نکات بیشتر و دقیقتری راجعبه نامههای آندونیان درباره نعیم پاشا و همچنین، نامه والتر روسلر، کاردار وقت سفارت آلمان در حلب، اشاره شده است.
آکچام در خاتمه بخش نخست و مقدمه کتاب میگوید: « به صورت معمول، در این گونه کتابها نویسنده سعی دارد از افراد و سازمانهایی که در انتشار آن همکاری داشتهاند قدردانی کند. واقعیت این است که این فهرست بسیار طولانی است. لازم میدانم قدردان زحمات بی دریغ دکتر ادمون گِرگِریان، عموزاده گریگور گِرگِریان، باشم که پس از مرگ عمویش، در 1988م از اسناد و مدارک بسیار مهم او نگهداری و آن را به یک مجموعه الکترونیکی تبدیل کرد. از آقای پِرچ پانوسیان برای تهیه میکروفیلم این اسناد تشکر و قدردانی می کنم که با دقت و وسواس فراوان تهیه شده است.
اسناد و مدارک به دست آمده بایستی به سرعت طبقهبندی میشدند. بهعلاوه، مدارک به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، ارمنی، ترکی و همچنین، به زبان عثمانی و به خط ارمنی بودند. بنابراین، لازم بود که یک گروه فعال و قابل اعتماد به کار گرفته شود. لازم است از افراد زیر که صمیمانه همکاری کردند تشکر و قدردانی کنم:
خانـم آردمیـس و آقای نازار نازاریان، هـاری وسوزان طوفـیان، سرکیـس و روت بِـدویان، هاکـوپ و سیلوا بغـدادیان، سارو و هیلـدا هاروطونیان، هـراچ گابرلیان، آندرانیـک باغداساریان، آنوش ماتئـوسیان و همچـنین یکی از دوستان بسیار نزدیکم در نیویورک که حاضر نشد نامش برده شود.
برای نشر این کتاب از کمکهای انجمن خیریه گالوست گولبنگیان، به ویژه دکتر رازمیک پانوسیان و همچنین، بنیاد دادریان، بنیاد ژیرایر نشانیان و انجمن خیریه ارمنیان کل جهان بهره گرفته ایم.
از آقای عُمِر تُرکاغلو برای تنظیم بخشهای ترکی کتاب تشکر میکنم که اگر کمکهای ایشان نبود امکان چاپ آن با این ابعاد میسر نمی شد. ترجمه اسناد از زبان ترکی به ارمنی بر عهده آنی دقیرمِنجیاغلو ، سوان دِئیرمنجیان، نازل تِمیربهلریان و تابیتا توپارلاک بوده است.
ترجمه مطالب ارمنی به انگلیسی را مرهون آرام آرگونی هستم. دانش پژوهان، آنا آلکسانیان، امره جانداغلاغلو، بورچین گرچِک و اومیت کُرد عهده دار تنظیم منابع و مراجع بوده اند، که علاوه بر تصحیح متن ها برای تنظیم اسناد نیز زحمات فراوانی را متحمل شدهاند.
لازم است به این فهرست نام روبر کوپتاش را اضافه کنیم. ایشان ویرایش مجموعه را عهده دار بودند و افزون بر آن پیشنهادهای مفیدی دادند.
از رئیس فرهنگستان ملی مطالعات و بررسی ارمنی، آقای مارک مامیگونیان، نیز تشکر و قدردانی می کنم. از دوست بسیار عزیزم، پُل بِسِمِر، که عمده کتابها و مقالات مرا به انگلیسی ترجمه کرده است و خانمها بلیندا کوپر و جنیفر مانوکیان برای ترجمه متن های انگلیسی و آقای جرج شیرینیان، سردبیر این بخش، سپاسگزارم.
تشکر بسیار ویژه ای می کنم از کارکنان بایگانی دولتی ترکیه در آنکارا که با داشتن جدید ترین ابزارهای علمی توانستند در یافتن مدارک مرا یاری دهند. درباره قدردانی از ایشان از من خواهش کردند که فقط به نام مؤسسه اکتفا کنم».
پینوشت ها:
1-Ermeni Soykirimi / Armenian Genocide / Genocide Armenien
2- از جمله این آثار می توان به کتاب های دختران قلعه شنی اثر کریس بوهجالیان، ترجمه رافی آراکلیانس (تهران: نقد افکار، 1394)؛ معضلی برخاسته از جهنم اثر سامانتا پاور، ترجمه مارینا بنیاتیان (تهران: چشمه، 1386)؛ و خنجری در این باغ اثر واهه کاچا، ترجمه دکتر قوام الدین رضوی زاده (تهران: مازیار، 1394) اشاره کرد.
3- مانند فیلم مادر، ساخته آنری ورنوی و مزرعه چکاوک ها ساخته ویتوریو تاویانی و پائولو تاویانی.
4- University of Hanover
5-University of Michigan
6-University of Minnesota
7-Clark University
8- İşkenceyi Durdurun: İnsan Hakları ve Marksizm (Ayrıntı Yayınlar,1992).
9-The Armenian Question and Turkish National Identity (Istanbul: Iletisim,1992).
10- Armenien und der Völkermord: Die Istanbuler Prozesse und die türkische Nationalbewegung(Hamburg:Ha-mburger,1996).
11-ethinking Modernity and National Identity in Turkey (Seattle: Near East University of Washington,1997)
12- İnsan Hakları ve Ermeni Sorunu: İttihat ve Terakki’den Kurtuluş Savaşı’na (İstanbul: Imge Kitabevi,1999)
13-Dialogue across an international divide: Essays towards a Turkish – Armenian dialogue (Zoryan Institute, 2001) 14-From Empire to Republic: Turkish Nationalism and the Armenian Genocide (London: Zed Books,2004)
15-A Shameful Act: The Armenian Genocide and the Question of Turkish Responsibility (NewYork: Metropolitan Books, 2006)
16-The Armenian Issue is Resolved: Policies Towards Armenians During the War Years, Based on Ottoman Documents (Istanbul: Iletisim, 2008)
17-The Young Turks’ Crime Against Humanity: The Armenian Genocide and Ethnic Cleansing in the Ottoman Empire (New Jersey: Princeton University Press, 2012)
18-Killing Orders (London: Palgrave Macmillan, 2018)
19-Georges Clémenceau
20- Hannah Arendt, Between past and future: eight exercises in political thought (NewYork: Penguin Books, 2006), p. 536.
21-Hannah Arendt, ibid.
22-Michel – Rolph Trouillot (1949-2012).
23-Ahmet Refik Altınay, İki Komite, İki Kıtal (İstanbul: Tarih Vakfı Yurt Yayınları,1999), p. 51 & 52.
24-Hannah Arendt, ibid., Document no. 4.
25-ibid., Document no. 2.
26-Yusuf Sarınay, «What Happened on April 24, 1915?: The Circular of April 24, 1915, and the Arrest of the Armenian Committee Members in İstanbul», International Journal of Turkish Studies, vol. 14, no: 1-2(2008):75-101.
27-Hannah Arendt, ibid., p. 363 & 364.
28-TC.Genelkurmay Başkanlığı, Arşiv Belgeleriyle Ermeni Faaliyetleri 1914-1918 (Ankara:Genelkurmay Basımevi, 2005).
29- Taner Akçam & Umit Kurt, The Spirit of the Laws: The Plunder of Wealth in the Armenian Genocide (NewYork: Berghahn Books, 2015).
30- Muamele-i Umumiye-i Sevkiye Hakkında Talimatname, BOA.DH.EUM.VRK., 15/71-2.
31- Vahakn N. Dadrian & Taner Akçam, Judgement at Istanbul: The Armenian Genocide Trials (NewYork: Berghan Books, 2011).
32- برای اطلاعات بیشتر درباره آرام آندونیان ر.ک:
Aram Andonian, Exile, Trauma and Death: On the Road to Chankiri with Komitas Vartabed, transl., ed. and annot. by Rita Soulahian Kuyumjian (London: Gomidas Institute, 2012).
33- برای اطلاعات بیشتر در این خصوص رجوع کنید به مقاله«صحت نامه های بهاءالدین شکیر، رئیس تشکیلات مخصوص ترک های جوان در خصوص دستور نابودی ارمنیان»، نوشته تانر آکچام و ترجمه ایساک یونانسیان که در همین شماره از پیمان در صفحات 128 ـ 136 به چاپ رسیده است (پیمان).
34-Aram Andonian & Mélik S David-Bey, Documents officiels concernant les massacres arméniens: Reproduction photographique d’un grand nombre de documents (Paris: Impr. H. Turabian, 1920), part 33, p.325.
35- For more informations : Dadrian & Akcam, ibid., p. 305 & 306.
36- آکچام بارها کوشیده تا این اسناد را بررسی کند اما تا به امروز موفق به انجام آن نشده است.
37= Takvim-i Vekayi, no. 3540 (5 May 1919).; Vahakn N. Dadrian ; Taner Akçam, ibid., p. 170 – 190.
38- Taner Akçam, A shameful Act. The Armenian Genocide and the Question of Turkish Responsibility (NewYork: Metropolitan, 2006 ), p. 149 – 152.
39- Dadrian & Akçam, ibid., p. 180 & 181.
40- برای مطالعه بیشتر ر.ک: گریگور قضاریان، «دادگاه ناتمام»، پیمان، ش51، (بهار 1389): 72 ـ 87 (پیمان).
41- ibid., p. 184 & 207-212.
42- Yeni Gazete (3 August, 1919).
43- Halep Sevkiyat Müdürlügü
منابع:
Akçam, Taner. A shameful Act. The Armenian Genocide and the Question of Turkish Responsibility . New York: Metropolitan, 2006 .
Akçam, Taner ; Kurt, Umit. The Spirit of the Laws: The Plunder of Wealth in the Armenian Genocide. NewYork: Berghahn Books, 2015.
Altınay, Ahmet Refik. İki Komite,İki Kıtal. İstanbul: Tarih Vakfı Yurt Yayınları, 1999.
Andonian, Aram. Exile, Trauma and Death: On the Road to Chankiri with Komitas Vartabed. transl., ed. and annot. by Rita Soulahian Kuyumjian . London: Gomidas Institute, 2012.
Andonian, Aram ; Mélik S David-Bey, Documents officiels concernant les massa- cres arméniens: Reproduction photographique d’un grand nombre de documents. Paris: Impr. H. Turabian, 1920.
Arendt, Hannah. Between past and future: eight exercises in political thought. NewYork: Penguin Books, 2006.
Dadrian, Vahakn ; Akçam, Taner. Judgment at Istanbul: The Armenian Genocide Trials. NewYork: Berghan Books, 2011.
Sarınay, Yusuf . «What Happened on April 24, 1915?: The Circular of April 24, 1915, and the Arrest of the Armenian Committee Members in İstanbul». Inter- national Journal of Turkish Studies. vol. 14. no: 1-2(2008), p.75-101.
TC.Genelkurmay Başkanlığı. Arşiv Belgeleriyle Ermeni Faaliyetleri 1914-1918.
Ankara: Genelkurmay Basımevi, 2005.
Takvim-i Vekayi. no. 3540 .5 May 1919.
Yeni Gazete . 3 August, 1919.
|