نویسنده: بهارک مهدی [1]


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68

«ارمنستان کشور زیبایی است». این جمله بارها از زبان کسانی که به منزلۀ گردشگر یا برای مدتی ‏طولانی به این کشور سفر کرده و در آن اقامت گزیده  اند شنیده شده است. ارمنستان با داشتن طبیعتی بی  نظیر و ‏آثار باستانی فراوان یکی از معدود کشورهایی است که هر شخصی را با هر سلیقه  ای جذب می  کند.

خارجی  ها همواره ارمنستان را «موزه  ای باز در زیر آسمان» نامیده  اند چراکه به راستی ‏ارمنستان مانند موزه  ای است که می  توان در جای جای آن تمامی وقایع و اتفاقاتی را که در این کشور و برای این ملت رخ داده یکجا مشاهده کرد. در این کشور، هنوز رازهای بسیاری از دوران باستان در انتظار گشوده شدن باقی مانده و ‏آثار تاریخی فراوانی در آن در انتظار کشف شدن هستند؛ برای نمونه، چند سال پیش، قدیمی  ترین کفش جهان در غاری در ‏کوهستان آرِنی، واقع در جنوب ارمنستان، کشف شد. مطمئناً، ‏هنوز رازهای سربه مهر بسیاری در این کشور وجود دارد که با گشوده شدن آنها چهره و ‏تاریخ واقعی ارمنستان و ملت ارمنی آشکارتر خواهد شد. ‏

در 2012م، به همت گروهی از پژوهشگران و محققان ارمنی و به سفارش وزارت فرهنگ ارمنستان، ‏دانشنامه  ای با عنوان عجایب ارمنستان[2] منتشر شد. این دانشنامه، که شامل چهار بخش «دورۀ ‏باستان»؛ «قرون وسطا و مسیحیت»؛ «طبیعت و عادات و رسوم»؛ و «دورۀ جدید» است، با گردآوری بیش از ‏‏هشتاد اثر از قلمرو ارمنستان تاریخی(کلیسای صلیب مقدس آختامار، نهرهای شمیرام، کلیسای آنی و غیره) ـ که برای ‏ارمنیان ارزشمند و قابل افتخار هستند، به معرفی آنها می  پردازد. شاید دلیل آنکه نام ‏کتاب را عجایب ارمنستان نامیده  اند، همین باشد اما متأسفانه تاکنون تنها نسخۀ ارمنی این دانشنامه به چاپ رسیده که ‏امیدواریم در آینده با ترجمۀ این کتاب ارزشمند به زبان  های دیگر مردم دیگر کشورها نیز با ‏فرهنگ غنی و استوار ارمنیان بیشتر آشنا شوند. در مقالۀ پیش رو، با ترجمۀ بخشی از این کتاب به معرفی آن می  ‏پردازیم.  ‏

در مقدمۀ کتاب عجایب ارمنستان، به قلم روبن ماناسریان، آمده است:

« ارمنستان تاریخی به منزلۀ ‏یکی از میراث  داران تمدن شرقی ادامه دهندۀ سنت  های فرهنگی، معنوی و سیاسی آن است. در قرن پنجم پیش ‏از میلاد، مورخان یونانی، مانند هرودوت و گزنفون، ارمنستان را به منزلۀ کشوری غنی و پهناورمی  شناختند. در ‏گفته  های آنان، ارمنیان ملتی هنرمند، صنعت  کار و دارای نظام کشاورزی و اقتصادی پیشرفته  ای توصیف شده  ‏اند. در دوران هلنیسم (سده  های چهارم تا اول پیش از میلاد)، ارمنستان تنها دولت شرق بود که به طور مستقل، بدون دخالت  ها و ‏سلطۀ یونانی ـ مقدونی، از عناصر سیاسی تمدن یونان در سیاست  های خود استفاده می  کرد. همچنین، پادشاهان ‏ارمنی شهرهایی مستقل تأسیس می  کردند که دارای تعدد قومیت بودند و نیز تئاتر و هنرهای تجسمی یونان در ارمنستان رواج ‏پیدا کرده بود. در قرن اول پیش از میلاد، تیگران کبیر(96 ـ 55پ  م)، که محدودۀ حکومت خود را تا خاورمیانه گسترش ‏داده بود، بر ملت  های متمدن شرق مانند ارمنیان، آرامیان، کاپادوکیان و غیره حکومت و در سیاست ‏با یونانیان رقابت می  کرد». ‏

صخره  نگاره ها

قدمت کهن  ترین صخره  نگاره  های ارمنستان به قرن  های پانزدهم تا دوازدهم پیش از میلاد و جدیدترین آنها به ‏هزارۀ اول پیش از میلاد می  رسد که بیشتر در بخش کوهستانی ارمنستان، از آراگاتس[3] تا تاوروس،[4]‏ وجود دارند. موضوعات این صخره  نگاره  ها شامل صحنه  های گوناگون زندگی، نقشه  های نجومی و سالنامه  هاست. به همین دلیل، بسیاری از محققان آنها را «دانشنامه  های سنگی پیش از تاریخ» به حساب می  آورند که در واقع، مؤید وجود تمدن در روزگاران کهن در ارمنستان هستند.‏

کهن  ترین صخره  نگاره  ها نقش  های حجاری شدۀ حیوانات وحشی مانند گاو نر، گوزن، غزال، بز، گرگ ‏، شیر و نیز صحنه  های شکار آنها را نشان می  دهد. با گذر زمان صحنه  های شکار با تصاویر صور فلکی، ‏خدایان و ارواح و با تأکید بر وابستگی و پیوند اعتقادات شکار حیوان با باورهای آسمانی و قدرت  های مافوق ‏طبیعی، همراه شده  اند. همچنین،  وجود حجاری  های کهن گوناگون از چرخ، گاری و ارابه  های رزمی دو و چهارچرخه می  تواند گواه این ‏موضوع باشد که خاستگاه این ابزار را می  توان فلات ارمنستان و بین  النهرین شمرد.‏

برای درک و تفسیر این صخره نگاره ها نه تنها باورهای اسطوره  ای کهن، تصورات ‏طبیعت  پرستانه و میراث فولکلور باستانی برجای مانده از گذشته های دور که اشیای به دست آمده از کاوش ها (به خصوص ظرف های گلی نقش دار) نیز کمک شایانی می کنند. ‏

بر اساس افسانۀ اسطوره  ای بین  النهرین در ابتدا اقیانوس آسمانی وجود داشته و مخلوقی اولیه به شکل ‏اژدها (کلمۀ ویشاپ[5] در زبان ارمنی به معنی اژدهاست) در آن زندگی می  کرد که با خورشید و نور زندگی  بخش ‏در جنگ بوده است. در صخره  نگاره  ها این اسطوره آشکارا به شکل جنگ اژدها ـ خورشید، اژدها ـ پرنده (نماد ‏خورشید) یا اژدهاـ بز (نماد رعد و برق) منعکس شده است. در این پرده  های نقاشی ویژه می  توان تصاویری از الهه  های آب  های ‏آسمانی مانند تزووینار[6] ‏و آستغیک[7] و واهاگن[8] جنگنده با اژدهایان؛ شکارچی دلاور، هایک،[9] ‏در حال نبرد با گاو نر؛ تصاویری از برادران ساناسار[10] و باغداسار،[11] قهرمانان حماسۀ دلاوران ساسون؛ مه  هر[12]‏ شیرافکن و غیره را نیز ملاحظه کرد.‏

در صخره  نگاره  ها بیش از صد نشانه و اندیشه  نگاره  ،[13] که در دوران  های بعد ‏به شکل نوشتاری در کتیبه  های عصر پادشاهی وان و متون اختر شناسی قرون وسطایی به کار رفته  اند، از جایگاهی خاص برخوردارند. دانش ستاره  شناسی ارائه شده در این صخره  نگاره  ها آن  چنان غنی است که می  توان دانشنامه  ای کامل دربارۀ علم نجوم باستانی از صخره  نگاره  های ‏ارمنستان کوهستانی تهیه کرد. در واقع، عقیدۀ اولکوت،[14] ستاره  شناس انگلیسی، را باید پیامبرانه شمرد که معتقد است ‏‏«پدیدآورندگان نشانه  های تصویری باستانی صور فلکی احتمالاً در درۀ رود فرات و محدودۀ کوه آرارات زندگی ‏می  کرده  اند».‏

اژدها (ویشاپ)‏

در اعتقادات و باورهای اسطوره  ای بسیاری از ملت  های جهان، آب با اژدها (ویشاپ) پیوند نزدیکی دارد. ‏اژدهایان (دیوها)، که نماد هرج و مرج بودند، با حراست از اقیانوس آسمانی همواره علیه خدایان خورشید، که در استقرار نظم و هماهنگی می  کوشیدند، مبارزه می  کردند. اژدهایان سپس از دنیای کیهانی به زمین   آمدند و به حراست از آب  های زمینی، چشمه  ها و رودها پرداختند. نیاکان دور ما ‏قربانی  های بسیاری را برای جلب نظر اژدهایان پیشکش آنها می  کردند (زیرا بودن یا نبودن آب به آنها بستگی داشت)، آنها را ستایش می  کردند، به آنها صورت مادی می  دادند و با تبدیل آنها  به بت آنها را می  پرستیدند.‏

این بت  ها که پیکره  ای   به شکل ماهی دارند، در کوه  های گغاما،[15] دامنه  های آراگاتس و کرانه  های رود جوروخ[16]‏ یافت شده  اند و جالب آنکه چنین ‏مواردی در بیرون از مرزهای ارمنستان کوهستانی دیده نشده  اند.‏

ویشاپ  ها با آنکه پیکره  ای به شکل ماهی دارند در سمت جلو دارای نقش سر جانوران، پرندگان و مارها هستند.

همچنین، در اغلب این صخره  نگاره  ها نقش گاو نر دیده می شود زیرا گاو نر نیز با پرستش آب مرتبط است. ‏یکی از قهرمانان حماسی ما، مه  هر شیرافکن، که ویژگی  های خدایی مهر[17] ـ خورشید، را دارد، پیش از کشتن دیو سپید، که ‏سرچشمه را بسته است، گاو نر سیاه را می  کشد. توجه داشته باشیم که در اسطورۀ بین  النهرینی گیلگمش، قهرمان ‏سومری نیز گاو نر آسمانی را می  کشد، زیرا او با نوشیدن آب  های رود فرات این رود را خشک کرده است.‏

اولین کسی که نام ویشاپ را به این پیکره  های سنگی داد ارمنی شناس شهیر، نیکوقایوس ‏مار،[18] بود. مانوگ آبقیان[19] ‏نیز بر این عقیده است که آنها تندیس  های الهه آستغیک و وابسته به خدایان آب هستند. به عقیدۀ ‏گئورگی ملیکیشویلی،[20] شرق  شناس گرجی، اژدهای باورهای دینی ارمنیان و گرجیان در هزاره های چهارم تا دوم پیش ‏از میلاد، در ارمنستان کوهستانی، همان «ویشاشاپ»، خدای مورد پرستش اقوام هوری ساکن ارمنستان کوهستانی، ‏بوده است. آرمن پطروسیان،[21] دانشمند و محقق ارمنی، نیز طی تحقیقی که به تازگی برروی ریشه  های قدیمی هندواروپایی کلمه ‏های «ویشاپ» و «اُتز‏»[22] صورت داده نتیجه می  گیرد که این کلمات نزد ارمنیان به صورت «گغ‏»[23] بوده و این نشان دهندۀ آن است ‏که نام ارمنی «ویشاپ» «گغ» بوده است. نکتۀ قابل توجه آنکه این پیکره های سنگی به تعداد زیاد در کوه  های ‏گغاما و منطقۀ اطراف قلۀ گغ و حوالی قلعۀ گغی وجود دارند.‏

بت سنگی ویشاپ، که در قرون وسطا تبدیل به صلیب سنگ ‏(خاچکار) شده است،[24] کلیسای اولگیور، وایوتس ‏دزور

زوراکار

امروزه فهمیدن این نکته دشوار است که این یادمان های سنگی ایستاده از جنس سنگ بازالت به ارتفاع تا سه متر و ‏وزن تا نه تن، که تعدادشان به چند صد می  رسد، چه زمانی و با چه هدفی ساخته شده  اند. این یادمان  های سنگی با 1800 متر بلندی از ‏سطح دریا و سیصد متر پراکندگی، در منطقه  ای حدود هفت هکتار، در نزدیکی شهر سیسیان در منطقۀ سیونیک قرار ‏گرفته  اند و از دور مانند غول های ایستاده در ردیف  های منظم به سان یک گردان نظامی به نظر می  آیند که گویی قدرتی ‏مافوق طبیعی آنها را جادو و بی حرکت کرده است. در داستان  های کهن نام «زوراکار»[25] را تقریباً با چنین تصویری مرتبط می  دانند.‏

در مرکز این یادمان  های سنگی مقبرۀ چهارگوش وسیعی به درازای هفت و پهنای پنج متر وجود دارد که با تخته  های بزرگی پوشیده و با سنگ  های نه چندان بزرگ محصور شده است.این مجموعه به نوبۀ خود با سنگ  های عظیم ایستاده  ای احاطه شده که به شکل بیضی  ای به درازای 45 متر مجموعه را در میان گرفته و یک سر این بیضی تیز و متوجه غرب است. مجموعه را از شمال به جنوب ردیف سنگ  هایی به درازای 250 متر قطع می  کند که دو انتهای آن کمی به سمت مغرب متمایل است. شاید در برابر ما مراسم تدفین شاهانۀ روزگاران دیرین است ولی  مقبره  های محصور در دیوارۀ سنگی، که در هزاره  های دوم تا اول پیش از میلاد در سرزمین ارمنستان بسیار رایج بود، در هیچ  جا محصور در سنگ  های ایستاده یا همراه با ردیف  های چنین سنگ    هایی نبوده  اند. همچنین، اگر برروی تعدادی از این سنگ  ها سوراخ وجود نمی  داشت، می  توانستیم این گونه تصور کنیم که کار حجار تنها به جدا کردن ستون  های سنگی از صخرۀ مادر محدود بوده حال آنکه بر روی هریک از سنگ  ها یک و در مواردی استثنایی دو سوراخ ایجاد شده است. این سوراخ  ها  از بزرگ  ترین ‏معماهای «زوراکار» هستند.‏

برخی از پژوهشگران بر آن  اند که این سوراخ  ها برای دنبال کردن حرکات اجرام آسمانی بوده. به عقیدۀ ‏برخی نیز این سوراخ  ها برای جابه  جایی سنگ  ها و یا سرپا نگه داشتن آنها به طور عمودی به کمک طناب ایجاد شده  اند. نظریۀ دیگری نیز که به تازگی ابراز شده این است که سوراخ  ها برای بستن حیوانات تعبیه شده  اند. ‏

بنابراین، به عقیدۀ پژوهشگران، «زوراکار» یا رصدخانه  ای باستانی، یا ساختاری دفاعی یا مقبره  ای ‏باستانی، یا مجتمع پرستشی یا مقر فصلی کوچ  کنندگان بوده، ‏شاید هم، در دوره  های گوناگون برای تمامی این موارد مورد استفاده قرار می  گرفته است. ‏

نکته قابل بحث دیگر در مورد «زوراکار» زمان چیدمان این یادمان سنگی است. در طول کاوش های باستان  شناختی در محوطۀ این بنا، تا کنون اشیایی با قدمت بیش از هزارۀ سوم پیش از میلاد یافت نشده است اما برخی از اخترشناسان آن را رصدخانه  ای باستانی با قدمت 7500 سال می  دانند، در این صورت، ‏تاریخ این یادمان سنگی به هزارۀ ششم پیش از میلاد می  رسد. این اختلاف  نظرها ما را به یاد  «استون هنج»[26] ‏مشهور ‏می اندازد که بحث و جدل اخترشناسان و باستان شناسان بر سر آن حدود هفتاد سال به طول انجامید و سرانجام با ‏پیروزی اخترشناسان به پایان رسید اما مباحثه بر سر «زوراکار» چگونه به پایان خواهد رسید؟ پاسخ آن را گذشت زمان ‏نشان خواهد داد.

پی نوشت ها:

  1. دانشجوی مقطع دکترای رشتۀ شرق شناسی، شاخۀ ایران شناسی، دانشگاه دولتی ایروان

Հայաստանի Հրաշալիքները (Հանրագիտարան)(Երևան, Արեգ, 2012):2.  ‎

Aragats‎ 3.

Tavros (taurus)4.

Vishap‎  5.

tzovinar ‎  6.

Astghik 7.

Vahagn‎  8.

Hayk  9.

Sanasar 10.

Baghdasar 11.

Mher‎ 12.

ideogram 13.

William Tyler Olcott 14.

Geghama ‎15.

Jorokh 16.

  1. ‏«میترا» یا «میثرا»ی ایرانی، خدای خورشید و نور.

NIkoghayos(nikolay) Marr (1864 – 1934) 18.

Manook Abeghyan (1865 – 1944) 19.

Giorgi Melikishvili 20.

Armen Petrosyan 21.

Otz ‎(Օձ) 22.

در ارمنی به معنی مار.

gegh ‎(Գեղ) 23.

24 «صلیب سنگ» یا «چلیپاسنگ» (به ارمنی خاچکار) سنگ هایی است مسطح  که برروی آنها نقش صلیب نقش شده و هزاران  نمونه از آنها در ‏سرتاسر ارمنستان پراکنده است.

Zorakar ‎25.

زوراکار را به معنی سپاه سنگی دانسته اند. نام دیگر این یادمان سنگی «کاراهونج» است.

Stonehenge26.

استون هنج یادمانی باستانی از عصر برنز و دوران نوسنگی در کشور انگلستان است که قدمت آن را تا 2000 ـ 3000 پیش از میلاد تخمین زده اند. نکتۀ جالب آنکه در این یادمان تاریخی نیز سنگ های بزرگی به وزن پنجاه تن در محوطه ای دایره شکل به حالت ایستاده قرار گرفته ‏اند. ‏

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68
سال هجدهم | تابستان 1393 | 308 صفحه
در این شماره می خوانید:

بررسی مقابر صخره ای استان آذربایجان غربی

نویسنده: نادره شجاع دل / بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 معماری صخره  ای در ایران و جهان قدمتی طولانی دارد و بسیاری از عوامل اقلیمی، تدافعی، فرهنگی و ......

کلیسای مریم مقدس روستای آفتارخانه سلماس

نویسنده: بهروزخان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 درآمد سلماس از شهرهای به نسبت پر جمعیت آذربایجان غربی است که در ‏شمال ارومیه و جنوب خوی قرار گرفته و از غرب به...

معبد آیانیس

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 سارگون دوم،[1] پادشاه آشور،[2] در 714 ق  م، به سرزمین  های ماننا[3] و سپس اورارتو[4] لشکرکشی کرد و هم  زمان اقوام...

یاد مردم نیکونهاد (درگذشت بانوی فرهیخته،ژانت لازاریان)

نویسنده: مسعود عرفانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 ژانت دیگرانوهی لازاریان در 1309ش/ 1930م، در خانواده  ای از ارمنیان نخجوان، که به ‏ایران مهاجرت کرده بودند، در...

تاریخ نگاری پروفسور یرواند آبراهامیان

نویسنده: سید علی مزینانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 اشاره سید علی مزینانی در 1367ش در شهرستان داورزن سبزوار، در استان خراسان رضوی، ‏چشم به جهان گشود. او در پی عشق به...

چهره هنرمند در تجلی صادق هدایت

نویسنده: دکتر قوام الدین رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 یکی از داستان  های بسیار زیبا و به لحاظ محتوا منحصر به فرد و عمیق هدایت از مجموعۀ سگ ولگرد، ‏داستان...

فلوت سحرآمیز در تهران نواخته شد

نویسنده: گریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 اپرای فلوت سحر  آمیز،[1] از شاهکار  های موتسارت، در روزهای 2 ـ 4 تیرامسال (1393ش) (23 ـ 25 ژوئن 2014م)، به وسیلۀ...

ارمنستان در بیانیه چهارده ماده ای وودرو ویلسون

نویسنده:  دکتر آراپاپیان / ترجمه باگو فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 وودرو ویلسون رهبری سیاسی ایالات متحدۀ امریکا را در برهۀ قهرآمیزی از زمان بر عهده داشت (از 1913 ـ...

شصتمین سالگرد زیارت سالانه کلیسای تادئوس مقدس

نویسنده: ریتا ظزیف نیا فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 تادئوس رسول: «آنگاه عیسی دوازده شاگرد خود را فرا خواند و آنان را اقتدار بخشید تا ارواح پلید را ‏بیرون کنند و هر درد...

نگاهی اجمالی به نقش ارمنیان در پیشرفت و تکامل هنرها و صنایع دستی در امپراتوری عثمانی

نویسنده: آرمیک نیکوقوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 68 اشاره در شمارۀ 67 نشریۀ پیمان به نقش ارمنیان در هنر معماری امپراتوری عثمانی پرداختیم. در این شماره، کوشیده  ایم...