نویسنده: لیا خاچیکیان

مطالبی که از سوی اولیای تربیتی کودکان برای مطالعه در اختیار آنها قرار می گیرد همواره دارای اهمیتی ویژه بوده است و از اصلی ترین برنامه های زیرساختی تربیت یک جامعۀ رو به رشد محسوب می شود. از آغاز به کار نشریات ارمنی در ایران همواره دغدغۀ تهیۀ مطالب ارزشمند برای کودکان از سوی اندیشمندان ارمنی وجود داشته. در سطور زیر مختصری از آنچه کودکان ارمنی ایران طی سال ها (از ابتدای آغاز به کار صنعت چاپ و نشر تا کنون) خوانده اند معرفی شده. این مقاله نتیجۀ پژوهشی است که در بنیاد تاریخ ادبیات صورت گرفته و بخش هایی ازآن در فصل «ادبیات کودکان قوم های ایرانی» آمده است.

آغاز به کار مجلات و گسترش آن ارتباطی مستقیم با توسعه و پیشرفت صنعت چاپ داشته است. مجلات، نسبت به سایر انواع وسایل ارتباط جمعی، کارکرد متفاوت تری دارند و در آغاز در عین اینکه می بایست همانند روزنامه در یک دورۀ زمانی معین و به طور متناوب منتشر می شدند، برخی از ویژگی های کتاب را نیز به همراه داشتند.

مجله، در شکل امروزی آن، نخستین بار در لندن پا به عرصۀ وجود گذاشت و با استقبال قشر تحصیل کرده رو به رو شد. پیشرفت مجلات تنها مرهون توسعۀ صنعت چاپ نبود. گسترش مناطق شهری و سهولت و امنیت حمل و نقل عوامل دیگری بودند که سبب رشد و شکوفایی بیش از پیش مجلات شدند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، مجلات تبدیل به یک وسیلۀ ارتباط جمعی جدی شدند و میزان خوانندگان نیز پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد. البته، در اوایل این سده موانع بسیاری نیز در راه رشد و توسعۀ مجلات وجود داشت و گسترش آن نیازمند شرایط ویژۀ اجتماعی بود اما با شروع قرن جدید شرایط تغییر کرد. حمل و نقل به گونه ای چشمگیر توسعه یافت، بهبود قابل توجه ای در خدمات پستی به وجود آمد و فناوری چاپ به سرعت رو به گسترش و تکامل نهاد. علاوه بر اینها، افزایش جمعیت تأثیری مثبت بر کیفیت آموزش گذاشت و قشر تحصیل کردۀ شهری، که مخاطبان این نوع نشریات بودند، فزونی یافتند. با تغییرات جمعیتی، در ابتدای سدۀ نوزدهم میلادی، تقاضا برای دریافت اطلاعات مشخص نقشی مهم در توسعۀ مجلات نوین ایفا کرد. البته، این رابطه ای دو طرفه است و آمارها نشان می دهد در جوامع پیشرفته مطالعۀ مطبوعات از مهم ترین معیارهای تعیین سطح فرهنگ مردم به شمار می رود. پس از آنکه نشر مجلات به صورت نیازی نوین در جوامع مطرح شد فراهم آوردن و تحلیل و تفسیر اطلاعات نیز به شغلی ویژه تبدیل شد و مجلات به صورت محمل هایی درآمدند که می توانستند موقعیت ها را تشریح کنند، جزئیات موضوعی را بشکافند و دیدگاه ها و تحلیل هایی را از زاویه های گوناگون و کاملاً متفاوت با روزنامه ها ارائه دهند. از طریق مجلات بود که مردم با بسیاری از مسائل جنجالی و بحثبرانگیز مطرح در جامعه آشنا شدند.

با افزایش شمار مجلات گوناگون بر شمارگان آنها نیز افزوده شد. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، ناشران مجلات بازار واقعی محصولات خود را به خوبی می شناختند. هر سلیقه ای مجلۀ ویژۀ خود را داشت. هر ایدئولوژی و هر جنبش فکری ای دارای نشریۀ خاص خود بود. انواع هنرها، مکاتب فلسفی و آموزشی، علوم، تجارت، صنعت، صنف ها، سازمان ها و… مجلات خاص خود را داشتند؛ به عبارت دیگر، در حالی که روزنامه ها به خوانندگان خود اطلاعاتی متنوع دربارۀ موضوعات گوناگون می دادند مجلات تمام تلاش خود را بر روی موضوع و یا موضوعاتی خاص متمرکز کرده بودند و برای مخاطبانی منتشر می شدند که علایقی مشترک داشتند.

از ویژگی های بارز مجلات در این دوران این بود که معمولاً هر کسی مطلبی فراخور علاقه مندی هایش در آنها می یافت. مجلات شامل داستان های تخیلی، سرگذشت ها، سفرنامه ها، طنز، نصایح و توصیه هایی برای خانم های خانه دار، جستارهایی دربارۀ مسائل سیاسی، ورزش و البته مطالبی خواندنی برای کودکان و نوجوانان بود. کودکان و نوجوان مخاطبانی ویژه به حساب می آمدند زیرا از یک سو تهیۀ مطالب برای آنها پیچیدگی خاصی داشت و مطالب باید بر اساس درک و دانش آنان تنظیم می شد و از سوی دیگر، آنها مخاطبان بالقوۀ یک نشریه به حساب می آمدند و سرمایه گذاری بر روی آنان توجیه اقتصادی داشت.

با آغاز انتشار روزنامه ها و نشریات ارمنی زبان در ایران، دست اندرکاران و سردبیران این نشریات برای افزایش مخاطبان خود به جلب خوانندگان جوان و نوجوان روی آوردند و کوشیدند تا به بخشی از نیازهای این طیف پاسخ دهند زیرا در این گروه از مخاطبان از یک سو میزان سواد آموزی رو به افزایش بود و نیاز به در اختیار گذاشتن مواد و مطالب خواندنی، مناسب با سن و درک آنان، احساس می شد و از سوی دیگر، ذوق به دانستن و آگاهی بیشتر از ویژگی های این طیف سنی به حساب می آمد.

پیش از چاپ نخستین نشریات ویژۀ کودکان در ایران عمدۀ نشریاتی که در اختیار کودکان و نوجوانان ارمنی ایران قرار می گرفت نشریات و مجلاتی بود که در خارج از ایران منتشر می شد (عمدتاً در ایروان و تفلیس). این نشریات در قفقاز به چاپ می رسید و از طریق نهادهایی که در ایران مشترک این نشریات بودند در اختیار این طیف از خوانندگان قرار می گرفت. ناگفته پیداست که مخاطب نشریاتی که به این طریق وارد ایران می شد اغلب قشری خاص از جامعه بود و کودکان خانواده های تهی دست به آسانی به این گونه نشریات دسترسی نداشتند. البته، در آن زمان مدارس ارمنی و کتابخانه ها مشترک شماری از این نشریات بودند.

پیش از 1921م، سه نشریۀ عمده به دست کودکان ارمنی ایران می رسید. ماهنامۀ آقبیور[2] از 1883م به سرپرستی تیگران نظریان، در تفلیس، آغاز به انتشار کرد. هدف این نشریه نهادینه کردن ارزش هایی همچون دوستی و احترام به انسان در میان کودکان بود. محتوای مجله برای دو گروه مخاطب، کودکان و اولیای تربیتی آنان، برنامه ریزی شده بود. بخش نخست، که برای کودکان بود، شامل شعر، داستان، دانستنی های علمی و بخش دوم، ویژۀ مربیان، شامل مقالات پرورشی و نقد می شد. از ویژگی های بارز این نشریه همکاری نویسندگان برجستۀ ارمنی آن زمان ارمنستان با آن است. در شماره های گوناگون این نشریه مطالبی از هوُهانِس تومانیان، آتابِک خنگویان، قازاروس آقایان و برخی از نویسندگان ادبیات کودک اروپایی منتشر شده است.

پس از آقبیور ماهنامه ای با نام بیوراستان مانکانتس[3] از 1884 ـ 1890م، در قسطنطنیه (استانبول)، منتشر شد.

ماهنامه هاسکر[4] نیز از 1905ـ1917م، به سردبیری یکاترینه[5] و استپان لیسیتسیان، در تفلیس، منتشر می شد. این نشریه یکی از شاخص ترین نشریات کودک به زبان ارمنی بود که شاید بیشترین تأثیر را بر مخاطبان خردسال ارمنی ساکن ایران گذاشته باشد چراکه حتی سال ها پس از توقف انتشار آن هنوز بخش هایی از مطالب و تصویرسازی های آن در کتاب های درسی  و سایر مطالبی که برای کودکان ارمنی ایران تهیه می شد به چاپ می رسید. در صفحات این نشریه نیز، شاهد آثار بزرگان ادبیات کودک ارمنی مانند تومانیان، خنگویان، آقایان، درنیک دمیرچیان و … هستیم.

از دیگر ویژگی های بارز این نشریه توجه آن به کودکان پیش دبستانی است و در آن مطالبی خاص این گروه سنی تهیه و منتشر می شد. در بخش ادبیات پیش دبستانی، مطالبی با درون مایۀ آموزشی دربارۀ گیاهان و جانوران، با هدف آشنا ساختن کودکان با طبیعت، به چاپ می رسید. اتفاق نادر دیگری در مورد هاسکر انتشار مطالبی در آن برای نوزادان است. توجه به نوزادان در آن زمان به صورت انتشار مطالبی در خصوص بهداشت، ترانه ها ولالایی ها بسیار پیشرو و نادر بود و در کم ترین نشریه ای شاهد انتشار مطالبی از این دست هستیم.

از دیگر ویژگی های این نشریه انتشار کُمیک استریپ هایی با چند شخصیت محوری به طور متناوب و در قالب داستان هایی کوتاه برای کودکان بود. همکاری تصویرسازان و طراحان بنام آن زمان با نشریه از دیگر شاخص های آن محسوب می شود که از آن میان می توان به روتر، و. سورنیان، ورتانِس آخیکیان، یریتسیان و … اشاره کرد. چنان که از اسامی ذکر شده بر می آید گردانندگان نشریه به اهمیت تصویر در ادبیات کودکان واقف بوده اند و توجهی ویژه به آن داشته اند. مجله دارای تصاویری جذاب، زیبا و قوی بود که به سبک های گوناگون اجرا می شدند. هاسکر از ابتدای انتشار تا 1917م به طور مرتب منتشر می شد و آخرین شماره آن نیز پس از وقفه ای پنج ساله در 1922م به چاپ رسید.

از دیگر نشریاتی که در ارمنستان منتشر می شد و به ایران می آمد باید به دو نشریۀ پیش آهنگی اشاره کرد: نشریه پیونر[6] و نشریۀ پیونر کانچ،[7] که اولی از 1932م و دومی از 1925م، در ایروان، شروع به کار کردند.

سردبیری پیونر در ادوار گوناگون بر عهدۀ گ. سِوونتس، و. تالیان و س. هاروتیونیان بوده است. از اهداف این نشریه ارج نهادن به روحیۀ ملی و جهان وطنی و ایجاد عشق و علاقه به آموختن، کار، هنر و ادبیات و دربرگیرندۀ مطالبی دربارۀ طبیعت و زندگی جانوران، نوآوری های علمی، فناوری و معرفی برخی چهره های نامدار ارمنی بود. در این نشریه نیز آثار نویسندگان، شاعران و روشنفکران ارمنی مانند آتابِک خنگویان، استپان زوریان، درنیک دِمیرچیان و واختانگ آنانیان به چاپ می رسید. ادبیات دیگر ملت ها، به ویژه روسیه، نیز در این نشریه ترجمه و منتشر می شد.

از نخستین نشریات کودک و نوجوانی که در ایران برای کودکان ارمنی به چاپ رسید باید به نشریۀ پیش آهنگی انگر[8] اشاره کرد. این نشریه ماهنامۀ انجمن پسران پیش آهنگ بود که هوسپ آبکاریان در چاپخانۀ کلیسای وانک اصفهان آن را منتشر می کرد. سازمان پیشاهنگی ارمنیان ایران، که تنها چند سال پیش از آغاز به کار این نشریه شروع به فعالیت کرده بود، متولی نشریه بود.

آغاز پیشاهنگی ارمنیان در ایران در 1914م به دست یقیا ولیجخانیان صورت گرفت. ولیجخانیان از ارمنیان جلفای اصفهان و دانش آموختۀ کالج ارمنیان کلکته بود که پس از بازگشت به جلفا پیشاهنگی را برای ارمنیان ایران به ارمغان آورد. وی به کمک سایر دانش آموختگان کالج ارمنیان هندوستان و هوسپ آبکاریان، از ارمنیان سرشناس جلفای اصفهان، موفق شد در 1918م نخستین انجمن پیشاهنگی را در ایران به ثبت رساند.

از دیگر نشریاتی که در این سال ها به دست ارمنیان منتشر شد و کودکان ارمنی ایران نیز از آن بهره بردند می توان به نشریۀ ماسیس[9] اشاره کرد که ارمنیان رومانی آن را منتشر می ساختند. این نشریه با هدف ترویج ادبیات ارمنی در بین کودکان ارمنی در 1934م آغاز به کار کرد و با آغاز جنگ جهانی دوم در 1939م انتشار آن متوقف شد.

پاتانکان آردزاگانک[10] نشریۀ دیگری است که در خارج از کشور منتشر می شد و به ایران می آمد. این نشریه از 1937م در بیروت منتشر می شد. با توجه به شرایط جنگی حاکم بر این سال ها نمی توان اطمینان حاصل کرد که تمامی شماره های این دسته از نشریات، که در خارج از کشور به چاپ می رسیدند، به طور مرتب به ایران رسیده باشد.

تقریباً در همین سال ها روشنفکران و نویسندگان ارمنی ایران، که به ضرورت انتشار مطالبی ویژۀ کودکان در داخل ایران پی برده بودند و از سوی دیگر، به دلیل شرایط جنگی و کاهش روابط با ارمنستان ـ که بیشتر نشریات از آنجا به ایران می آمد ـ شاهد کمبود منابع مطالعاتی برای کودکان ارمنی زبان ایران بودند، دست به انتشار نشریات در داخل کشور زدند و برای این کار، مانند نشریات فارسی زبان، نخست صفحات یا ستون های ویژه ای را در نشریات بزرگ سالان، به شکل پیوست، به کودکان و نوجوانان اختصاص دادند. البته، در این میان باید به نشریات محلی ویژۀ کودکان، که برای مدارس خاص منتشر می شد، نیز اشاره کرد. اگرچه این نوع نشریات شمارگانی اندک داشتند و مخاطبان اصلی آنها در همان حوزۀ انتشارشان بودند در پرورش شاعران، نویسندگان، مترجمان و تصویرسازان نسل های بعد تأثیری بسزا داشتند. در این نشریات کودکان و نوجوانان علاقه مند با ارائۀ آثار خود از نزدیک با نحوۀ کار نشریات آشنا می شدند و پس از انتشار آثارشان نیز شاهد بازخوردهای آن در همان جامعۀ آشنای خود بودند.

آلیک[11] از جمله نشریات بزرگ سالان بود که لزوم تهیه و تدوین مطالبی برای کودکان و نوآموزان را دریافت و ستونی ویژۀ کودکان با عنوان «مانکاکان گراداران»[12] در نظر گرفت که در آن نمونه هایی از ادبیات کودکان ارمنی و ادبیات کودک جهان، شعر و بازی به چاپ می رسید. آلیک از 1931م آغاز به کار کرد. در ابتدا، به صورت هفتگی، سپس دو روز در هفته و سرانجام به صورت روزانه انتشار یافت. نخستین شمارۀ آلیک، که شامل ستون«کتابخانۀ کودکان» بود شمارۀ 28 سال 1932م است که در آن داستانی از برادران گریم با ترجمۀ ه. پانیریان به چاپ رسیده. در این ستون، به جز ادبیات، که شامل شعرهایی از شاعران ارمنی ایران نیز می شد، مطالب علمی و بهداشتی هم به چاپ می رسید.

پیش از آنکه آلیک ستون ویژه ای را به کودکان اختصاص دهد مطالبی را به صورت پیوست برای آنان تهیه می کرد. نخستین پیوست ویژۀ کودکان، با نام آدامنری گیرک مانوکنری هامار،[13] در 1931م انتشار یافت و پس از آن هر ازگاهی بخش هایی از شماره های مختلف مجموعۀ «مانکاگان گراداران» به صورت پیوست چاپ مجدد می شد.

از دیگر ابتکارات شایان توجه آلیک اختصاص شمارۀ ویژه ای از نشریه به کودکان با عنوان «هدیه به کودکان» است. این کار نخستین بار در شمارۀ 16 آوریل 1933م به مناسبت عید پاک صورت گرفت. این ویژه نامه دربرگیرندۀ مطالب گوناگونی شامل سرمقاله، داستان، افسانه، شعر، ترانه، بازی و سرگرمی، مطالب علمی و غیر داستانی و زندگی نامۀ مشاهیر ارمنی بود. شماره هایی از این دست به مناسبت های گوناگون از جمله عیدها برای کودکان منتشر می شد. از نویسندگان پرکار این شماره های ویژه می توان آرام گارونه و از میان مترجمان ه. پانیریان و ک. هایراپتیان را نام برد.

از دیگر نشریات بزرگ سالان، که به چاپ ستون ویژۀ کودکان پرداختند، هفته نامۀ فکاهی ـ اجتماعی بوبوخ[14] (1935م) و ماهنامۀ ادبی ـ علمی ـ اجتماعی آرپی[15] (1950م) بودند که به چاپ شعر، داستان، بازی و مطالب علمی برای کودکان می پرداختند. در نشریۀ آرپی، که ضمیمۀ کودکان داشت، آثار نویسندگان و شاعران بزرگ ارمنی همچون آتابِک خنگویان و قازاروس آقایان منتشر می شد. از نویسندگان پرکار این نشریه باید به هقینه داوتیان و آرام یرِمیان و از تصویرسازان پرکار آن به ناپلئون سارواریان و. س. آقاجانیان اشاره کرد. «داستان های بدیک» از هقینه داوتیان، که به شکل پیاپی در شماره های گوناگون نشریه منتشر می شد بازگو کنندۀ ماجراهای هیجان انگیز و شیرینی از کودکی بازیگوش با نام بدیک بود که بعدها به سبب استقبال مخاطبان به صورت کتابی مستقل چاپ شد.

اما چنان که دیدیم هنوز نشریه ای خاص کودکان ارمنی ایران وجود نداشت تا اینکه کم کم جای خالی ادبیات قومی برای کودکان ارمنی ایران احساس شد و نشریه هایی مستقل ویژۀ کودکان ارمنی پا به عرصۀ حیات گذاشتند و امروز شاید بتوان ادعا کرد که در هیچ دوره ای چنین شماری از نشریات کودکان به زبان ارمنی در ایران وجود نداشته است. با گسترش نشریات ویژۀ کودکان شاعران و نویسندگان ارمنی ایران نیز این فرصت را یافتند تا آثار خود را از این طریق در اختیار کودکان قرار دهند.

نور هاسکر[16] نشریۀ دیگری است که در سال های انتشارش موفق به جذب مخاطبان بسیاری شد. نور هاسکر، که نامش یاد آور مجلۀ هاسکر تفلیس است، کار خود را از 1935م در تهران آغاز کرد و در ابتدا به صورت ماهنامه و سپس به صورت دو هفته نامه منتشر می شد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه مارگاریت سارواریان، مدیر و پایه گذار کودکستان و مدرسۀ مانگاکان بالاد و سارواریان، بود. این نشریه به دست خانوادۀ سارواریان، که همگی در امر آموزش کودکان و هنر دستی داشتند، اداره و تهیه می شد و هدف آن در نخستین شمارۀ نشریه چنین ذکر شده بود:

«پیش از هر چیز قصد ما انتشار مطالب مورد علاقۀ شما، یعنی داستان، افسانه، شعر و معماست و هدف بعدی ما تشویق شما بچه ها به خلق آثار ادبی و شکوفایی استعدادهایتان از طریق تصحیح وچاپ آثارتان است».

مهم ترین ویژگی این نشریه تمرکز مطالب آن بر زندگی اجتماعی و هنری ارمنیان ایران و بیشتر مطالب آن نیز شامل آثار نویسندگان و تصویرسازان ارمنی ایران بود. اگرچه خود گردانندگان نشریه بر ضعف های خود واقف بودند، اعتقاد داشتند که با این کار به رشد نویسندگان و تصویرسازان یاری می رسانند. از دیگر ویژگی های نور هاسکر این بود که در گروه خبرنگاران و نویسندگان آن کودکان نیز شرکت داشتند و آثار خود را به نشریه می فرستادند. این آثار پس از گزینش و ویراستاری با امضای خود کودکان منتشر می شد.

از آنجایی که اعضای هیئت تحریریۀ نور هاسکر همگی در ارتباط مستقیم با مسئلۀ آموزش کودکان بودند به نیاز های آنان در مدارس وقوف داشتند و می کوشیدند تا در این نشریه به برطرف کردن این نیاز ها بپردازند. از جملۀ این نیازها نمایشنامه هایی بود که در مدارس و کودکستان های آن زمان قابلیت اجرا داشته باشند. به همین منظور آنان دست به تهیه و انتشار نمایشنامه هایی زدند که نقش های آن ویژۀ کودکان نوشته شده بود. علاوه بر نمایشنامه نگارش و تنظیم سرودهایی همراه با نت برای کودکان، که در گروه سرود مدارس قابل اجرا باشد، مورد توجه قرار گرفت. بخش جالب دیگری که در این نشریه وجود داشت بخش «مایریکی آنگیون»[17] بود که در آن مقالات و نکاتی ویژۀ مادران انتشار می یافت. سایر بخش های نشریه، که به طور منظم منتشر می شدند، عبارت بودند از: «خِلکی دوبراک»،[18] شامل چیستان و بازی های فکری؛ «زوارجالی»،[19] شامل شوخی وطنز؛ «پست آرکق»،[20] بخش نامه های خوانندگان؛ «گیتوتیون یو آروست»،[21] شامل مطالب علمی و هنری؛ و «بادانی استقتزاگورتزیچی آنگیون»،[22] دربرگیرندۀ آموزش آزمایش های سادۀ علمی.

تصویرسازی مطالب نشریه و طراحی لوگوی آن کار برادران سارواریان است که در آن زمان آتلیه گرافیکی نیز داشتند. در تصویرسازی های مجله از شیوه های گوناگون قلم فلزی و چاپ دستی استفاده شده است.

نشریۀ دیگری، که با ظاهری متفاوت در این دوران منتشر می شد، ماهنامۀ نور آقبیور[23] (برگرفته از نام مجلۀ آقبیور، چاپ تفلیس) است که بین 1943ـ1946م[24] به سردبیری آندره دراوهانیان و وستانیک هوهانسیان منتشر می شد. دراوهانیان و هوهانسیان از دست اندر کاران امور تربیتی و آموزش و پرورش کودکان ارمنی ایران بودند و از ایشان داستان و شعرهایی در کتاب های کودکان ایران منتشر شده است. از ویژگی های نور آقبیور چاپ تصاویر زیبا و رنگی آن است که در آن زمان نوآوری جذابی به حساب می آمد. در این نشریه داستان ها و حکایت های کهن ارمنی، آثار هنرمندان بزرگ ارمنستان مانند تومانیان و آثار نویسندگان و شاعران ارمنی ایران و ترجمه هایی از آثار دیکنز، لافونتن و هوگو به چاپ می رسید. نویسندگان پرکار این نشریه عبارت بودند از آرام گارونه، آرام یرمیان، آنوش هاروتیونیان.

ماهنامۀ لوسابر[25] نشریۀ شایان توجه دیگری در این سال هاست. لوسابر، که یکی از ماندگارترین نشریات کودکان ارمنی ایران است، کار خود را از 1949م آغاز کرد و در مدتی نسبتاً طولانی، تا 1971م، انتشار یافت. این نشریه در نوزده شهر ایران و خارج از کشور، از جمله بیروت و بغداد، توزیع می شد. صاحب امتیاز نشریه آشوت مرداخانیان و بعدها آرام گارونه بودند. این نشریه جُنگ کاملی برای کودکان و شامل مطالبی گوناگون از جمله داستان، شعر، نمایشنامه،اپرت، آواز همراه با نت، بازی، چیستان، مطالب علمی، آشنایی با زندگی بزرگان، هنرمندان و نویسندگان و … بود. لوسابر هم به آثار تألیفی و هم به آثار ترجمه شده بهای بسیار می داد و در شماره های گوناگون آن ترجمه هایی از آثار بزرگان ادبیات کودکان جهان به چاپ رسیده. در انتخاب آثار ترجمه شده حسن سلیقه و آگاهی بالایی مشهود است. نکتۀ جالب در انتخاب این آثار ترجمۀ چند داستان از قصه های عامیانۀ صبحی مهدی از زبان فارسی به ارمنی است.

ماهنامۀ لوسابر ارتباطی تنگاتنگ با زندگی اجتماعی و فرهنگی کودکان ارمنی داشت و در صفحاتی از آن از رخدادهای فرهنگی، هنری و اجتماعی حوزۀ کودکان گزارش هایی منتشر می شد از جمله گزارش هایی از اجرای نمایشنامه ها، دستاوردهای کودکان ارمنی، جشن ها و سایر فعالیت های اجتماعی ای که کودکان ارمنی ایران در آنها سهمی داشتند.

لوسابر به علت استمرار انتشار آن در سال های طولانی در حافظۀ بسیاری از مخاطبان، از نسل های گوناگون، ماندگار شده است. طی این سال ها تهیه کنندگان، نویسندگان، مترجمان و تصویرسازان بسیاری با این نشریه همکاری داشته اند و بنابراین، سبک ها و سلیقه های گوناگونی در آن تجربه شده است. همچنین در تربیت و کشف استعدادهای جوان و در زندگی اجتماعی و فرهنگی کودکان ارمنی ایران نقشی به سزا داشته است.

نشریاتی که در بالا از آنهــا یاد کردیـــم شاخص ترین و تأثیرگذارترین نشریاتی بودند که از ابتدا تا سال های پیش از انقلاب در دسترس کودکان ارمنی ایران قرار داشته اند.

پی نوشت ها:

1ـ کارشناس ارشد گرافیک (ارتباط تصویری)، عضو هیئت تحریریۀ دوهفته نامۀ هویس.

Aghbiur 2ـ به معنی چشمه.

Burastan Mankants 3ـ به معنی بوستان کودکان.

Hasker

Yekaterineh 5ـ

Piuner 6ـ به معنی پیش آهنگ.

Piuner Kanch 7ـ به معنی صدای پیش آهنگ.

Enger 8ـ به معنی دوست.

Masis

Patanekan Ardzagank 10ـ به معنی انعکاس نوجوانان.

Alik 11ـ به معنی موج.

«Mankakan Geradaran » 12ـ به معنی کتابخانۀ کودکان.

Adamneri Girk Manukneri Hamar 13ـ به معنی کتاب دندان ها برای کودکان.

Bobokh 14ـ به معنی لولو.

Arpi 15ـ به معنی آفتاب.

nor Hasker 16ـ

«Mayriki Angiun» 17ـ به معنی ستون مادر.

«Khelki dobrak» 18ـ به معنی توبره عقل.

« Zevarjali» 19ـ به معنی شادمانی.

«Post Arkegh» 20ـ به معنی صندوق پستی.

«Gitutiun Yev Arvest» 21ـ به معنی علم و هنر.

« Badani Esteghtzagortzichi Angiun» 22ـ به معنی ستون نوجوان خلاق.

Nor Aghbiur 23ـ به معنی چشمۀ نو.

24ـ آرمن بیگلریان در مقالۀ «نگاهی به تاریخچۀ مطبوعات ارمنی زبان در ایران»، که در صفحۀ 75 همین شماره به چاپ رسیده است، سال چاپ این نشریه را 1942 ـ 1946م عنوان کرده است. 

Lusaber 25ـ

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61
سال شانزدهم | پاییز 1391 | 280 صفحه
در این شماره می خوانید:

سکه های تیگران دوم

نویسنده: شاهن هوسپیان تیگران دوم[1] همان نقش را در تاریخ ارمنستان ایفا کرده است که کوروش برای ایران. بنابراین، به مناسبت هم زمانی سال 2010 م با دوهزار و صد و پنجاهمین...

جیوان گاسپاریان،دودوک

نویسنده: رافی آراکلیانس موفقیت بزرگ جیوان گاسپاریان[1] در كنسرت مركز باربیکن[2] لندن، در 28 سپتامبر 2012م (7 مهر 1391ش)، نشانگر پیروزی عشق به نوای دودوك و سنت های وطن...

سمبات دِر کیورقیان

نویسنده: ایساک یونانسیان سمبات دِر کیورقیان[1] در1292ش در خانواده ای ارمنی، در جلفای اصفهان، چشم به جهان گشود. پدرش هوانس و مادرش تاگوهی نام داشتند. سمبات در دو سالگی...

دوست من روبرت واهانیان

نویسنده: م.پ.جکتاجی دوست خوبم، روبرت واهانیان، تا به امروز چندین و چند مقاله نوشته و به من سپرده است كه همه را در ماهنامۀ تخصصی گیلان شناسی، گیله وا، چاپ كرده ام، بیشتر...

روبرت واهانیان،معمار و گیلان شناس

نویسنده: فرامرز طالبی سرآغاز اول بار نامش را در مجلۀ گیله وا دیدم، با مقاله ای نو در ادبیات معماری گیلان: «شهرسازی رشت». با همان مقاله نامش در ذهنم ماند و بعد از آن...

نگاهی به زندگی و آثار علمی دکتر مگردیچ تومانیان

نویسنده: آرمیک نیکوقوسیان ریاضیات نوعی زبان علمی است. مهندسان، فیزیک دانان و سایر دانشمندان به طور دائم از این علم بهره مند می شوند. سایر کارشناسان نیز، که به مطالعۀ...

نگاهی به روابط عرب ها و ارمنیان از گذشته تا حال

نویسنده: نیکولای هوُهانیسیان / ترجمه مسعود احمدی و تورج خسروی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 خلاصه ای از فعالیت ها و آثار نویسنـده نیكولای هوْهانیسیان، در 1930م، در...

برگی از زندگی من

نویسنده: آراکس آوانسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 اشاره افسوس که بسیار کم از خودش نوشته. خاطراتش را می خوانم و می گویم که حیف کاش بیشتر نوشته بود ولی خاصیت...

دیاسپورا،کتاب،مهاجرت

نویسنده: روبرت صافاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 حکایت پانصد سالگی کتاب چاپی ارمنی حکایت بیمار سالخوردۀ رو به موتی است که برایش جشن تولد می‌گیرند و بزرگش می‌دارند...

گذر تاریخ با نائیری

نویسنده: دکتر داریو فرینی / ترجمه دکتر مهرداد مومنی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 سال 1335ش است. ارمنی ها هم مثل بقیۀ مردم سرگرم کار و زندگی شونن و می گذرونن! من نیستم؛...

مروری کوتاه بر تاریخچه سالنامه های ارمنی

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تألیف و تدوین سالنامه ها، که بخشی جداگانه از ادبیات ارمنی است، با توجه به محتوای آنها ـ که به طور عمده...

دکتر آلکساندر آتابگیان و دو ماهنامه هاماینک

نویسنده: آرمن بیگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 دربارۀ نشریه ای به نام هاماینک،[1] که ظاهراً در رشت چاپ می شده، دیدگاه های متفاوتی از سوی محققان و دست اندرکاران...

نگاهی به تاریخچه مطبوعات ارمنیان ایران

نویسنده: آرمن بیگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تاریخچۀ نشریه ها و روزنامه های ارمنی زبان از شهر مدرس در هندوستان آغاز شده است. در نیمۀ دوم قرن هیجدهم میلادی، شمار...

وُسکان یِروانتسی

نویسنده: هاسمیک خاچاطوریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 «چون کتاب عشق است عزیزم  اما دشمنان ما آن را نفهمیدند» وُسکان یرِوانتسی به خاطر آرمان والای خود با فدا کردن...

تاریخ صنعت چاپ ارمنی در ایران

نویسنده: تئودیک / ترجمه آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 جلفای اصفهان چاپخانۀ کلیسای وانک جلفا شهرستانی است در مجاورت اصفهان، شهری که زمانی پایتخت ایران...

تئودیک،نخستین محقق در زمینه تاریخ صنعت چاپ ارمنی

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 تئودوروس لاپجینجیان (تئودیک) مؤلف، نویسنده و ناشری پرکار بود. او در 5 مارس 1873م، درمحلۀ اسکیوتاری قسطنطنیه...

تاریخچه صنعت چاپ ارمنیان

ترجمه: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 قدیمی ترین پیوند ارمنیان با صنعت چاپ به قرن چهاردهم میلادی و به زمانی بازمی گردد که ناخدای ارمنی اهل ونیز، آنتون...

به مناسبت پانصدمین سال صنعت چاپ ارمنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 جاثلیق اعظم آرام اول، رهبر حوزۀ دینی کیلیکیه، پس از نام گذاری سال های گذشته به نام موضوعات مختلف، سال2012م را نیز که مصادف است با پانصدمین...

ماتناداران و میراث خطی مورخان ارمنی

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61 ماتناداران[2] در معنای لغوی به مجموعه ای اطلاق می شود که مکانی برای نگاهداری اسناد، متون خطی و کتا ب های دست نویس...