تألیف و تدوین سالنامه ها، که بخشی جداگانه از ادبیات ارمنی است، با توجه به محتوای آنها ـ که به طور عمده انعکاس دهندۀ زندگی اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری و… جامعه ای از جوامع ارمنی دنیا طی سالی است که سپری می شود ـ همواره به منزلۀ کاری ارزشمند و ماندنی، کم و بیش هم سطح با یک اثر تاریخ نگاری، در میان قشر کتاب خوان ارمنی مورد تقدیر و تحسین بوده و هست. تعهد به انجام چنین کاری، یعنی انتشار یک سالنامه، از سوی مؤلف مستلزم داشتن اطلاعات وسیع، عمیق، فراگیر، روشن، نقادانه و تاریخی از تمامی جوانب زندگی ارمنیان کشور مورد نظر و تا اندازه ای نیز دیگر کشورهای جهان است. علاوه بر دارا بودن جمیع این اطلاعات ذوق و سلیقۀ مؤلف در انتخاب مطالب و شناخت ارزشی آنها، نوع بیان و ارائۀ مطالب انتخاب شده، دقت در تازه و بکر بودن اطلاعاتی که ارائه می شود و سعی در جست و جو و کشف اسناد، تصاویر و مطالب دست اول، که پیش تر در جایی انتشار نیافته باشد، کلیدی برای گشایش باب ورود به کتابخانۀ خواننده است. بنابراین، به جز حجم محدودی ازمطالب، مقالات، تصاویر و آثاری که مؤلف می تواند با دعوت از محققان، نویسندگان، شعرا و هنرمندان رشته های مختلف هنری بر سالنامۀ خود بیفزاید عمدتاً باید با توجه به توانایی ها و با تکیه بر اندوخته های ذهنی و اطلاعات شخصی خود اقدام به تدوین سالنامه کند. لیکن با اطمینان باید گفت که تحمل زحمات و مرارت هایی که برای تدوین سالنامه لازم است ـ از جمله یک سال کار پرتلاش، رفتن به سفرهای کاری در صورت نیاز، مبادلۀ نامه ها، انجام دیدارها و برگزاری نشست هایی به منظور دستیابی به مطالب و مستندات لازم ـ بی اجر و پاداش نمی ماند. چنانچه سالنامه ای با آگاهی، دقت، سلیقه و دانش گستردۀ مؤلف تدوین شده باشد، می تواند جایگاه خود را در میان خوانندگان تثبیت کند و آنان را برای دریافت جلد بعدی در شوق و انتظارباقی گذارد. سالنامه کتابی است که می توان از هر بخش و صفحه ای شروع به خواندنش کرد. مطالب سالنامه از هیچ صفحه ای آغاز نمی شود و به هیچ صفحه ای خاتمه نمی یابد. هریک از مطالب آن را می توان به مقتضای سن و سال، زمان و حال و حوصلۀ خواننده بارها و بارها مرور کرد و هر بار نکته های تازه تری را در میان سطرهای آن یافت. سالنامه کتابی است نه برای یک سال بلکه برای همۀ عمر. توفیق در تداوم و استمرارهرچه طولانی تر انتشار یک سالنامه مایۀ افزایش بیش از پیش شهرت مؤلف و تحسین خوانندگان می شود. هرچه مؤلف در انتشار مستمر و بی وقفۀ سالنامه ها و در غنی تر ساختن محتوای آنها کوشاتر و ساعی تر عمل کند متقابلاً بر شمار خوانندگان ثابت خود و بر اشتیاق و انتظار آنها برای دریافت جلد بعدی سالنامه خواهد افزود. مطالب و گزارش های موجود در یک سالنامه معمولاً از اعتبار و سندیت بالایی برخوردارند و این از ویژگی های خاص سالنامه هاست چراکه نویسندگان سالنامه ها، به منزلۀ شاهدان عینی، به ثبت وقایع و رخدادهای زمان حال و حفظ این اطلاعات برای نسل های آینده می پردازند. از این نظر یک سالنامه حکم یک منبع موثق تاریخی را برای یک برهۀ زمانی خاص پیدا می کند. این نکته به ویژه در مورد سالنامه هایی که از اوایل قرن بیستم میلادی منتشر شده اند، یعنی در عصری که هنوز وسایل ارتباط جمعی به صورت امروزی گسترش نیافته بودند، صدق و ارزش تاریخی آنها را بیش از پیش آشکار می کند. شرح زندگی شخصیت های اجتماعی، هنری، ادبی و غیره و پرداختن به جزئیات آن در زمان حیات خود این شخصیت ها و به قلم خود آنها همراه با تصاویری از ایشان، به یقین، موثق و مستند خواهد بود. این مطلب به ویژه در خصوص شخصیت های ارمنی اوایل قرن بیستم میلادی بیشتر صدق می کند چراکه به علت کمبود یا نبود وسایل ارتباطی و منابع اطلاعاتی، امروزه، همین نوشته ها حکم تنها سندهای موجود برای بازگویی زندگی این شخصیت ها را پیدا کرده اند. تصاویر قدیمی و اولیه از اماکن، ساختمان ها، وقایع و اجتماعات مهم و تاریخی را نیز باید از نظر ارزشمندی در همین رده قرار داد. درج یک تصویر در یک سالنامه گاه حکم تنها تصویر موجود از یک واقعه یا پدیده را می یابد چنان که امروزه در نشریات و کتاب های ارمنی زبان گاه از تصاویری استفاده می شود که تنها نسخۀ آن از یک سالنامه به دست آمده است. تدوین سالنامه ها در تاریخ انتشارات ارمنی سابقه ای چندان طولانی ندارد و شروع آن به نیمه های قرن نوزدهم میلادی بازمی گردد که بیشتر آنها نیز تداوم چندانی نداشته اند. از نظر قدمت افتخار پیش کسوتی انتشار سالنامه های ارمنی به حق متعلق است به سالنامۀ عمومی(آمنون تارتسویتس)،[1] چاپ قسطنطنیه (استانبول) ترکیه، تألیف نویسنده و محقق ارمنی، تئودیک (تئودوروس لابچینچیان). وی اندیشۀ چاپ سالنامه را از 1907م تحقق بخشید و انتشار آن را، به جز وقفه ای که بین سال های 1916ـ1920م به علت واقعۀ نژادکشی ارمنیان در سراسر شهرها و روستاهای ارمنی نشین ترکیه و شرایط جنگی حاکم بر این سال ها پیش آمد، حتی پس از خروج از ترکیه تا 1928م ـ یعنی پایان دوران زندگی اش ـ در ونیز، وین و پاریس ادامه داد. البته، وی بعدها سالنامۀ مربوط به 1915ـ1920م را به صورت یکجا در یک مجلد منتشر ساخت. سالنامۀ عمومی (آمنون تارتسویتس) دارای بخش های زیر بود: وقایع نگاری ماه به ماه از زندگی جوامع ارمنی؛ مطالب ادبی شامل جدیدترین آثار نویسندگان و شعرای معاصر و معرفی شعرا و نویسندگان جوان و نوپا؛ شرح وقایعی از زندگی آنها، نوشته های انتشار نیافته از نویسندگان گذشته؛ تصاویر جدید از فرستندگان آثار و غیره؛ بخش مطالب طنز؛ مطالب و اخبار هنری همراه با معرفی و نقد آثار هنری ارائه شده طی سال گذشته در زمینه های نقاشی، تئاتر، موسیقی، پیکر سازی، صنایع دستی، باستان شناسی و غیره؛ تاریخ قدیم و معاصر ارمنی؛ ارائۀ زندگی نامۀ شخصیت ها و فعالیت های آنها؛ یادی از درگذشتگان سال گذشته؛ مطالب علمی در رشته های مختلف فیزیک، طب؛ و غیره. هریک از سالنامه های تئودیک شامل بیش از چهارصد صفحه مطلب بوده است. به منزلۀ نکتۀ پایانی در خصوص این سالنامه باید اضافه کرد که با ابتکار عمل و هزینۀ سازمان انتشاراتی گالوست گُلبنگیان (واقع در لیسبون، پرتغال) از 2007م به این سو مجموعۀ کامل این سالنامه ها به ترتیب تجدید چاپ می شود. انتشار مجدد این سالنامه ها با استقبال بسیار گرم و پرشور خوانندۀ امروز ارمنی رو به رو شده است و در تمامی کشورهایی که دارای جوامع ارمنی هستند پخش و فروش این کتاب ها با سرعت و در شمارگانی قابل توجه صورت می گیرد. استقبالی این چنینی از مجموعه کتاب هایی که قریب به هشت دهه از انتشار آنها می گذرد، به ویژه، در دوره ای که کتابخوانی به تدریج از جوامع ما رخت بر می بندد، معنایی جز این نمی تواند داشته باشد که سالنامه های عمومی (آمنون تارتسویتس) گنجینه ای از اطلاعات مربوط به زندگی اوایل قرن بیستم جامعۀ ارمنیان ترکیه است، جامعه ای بزرگ و پرشمار از ارمنیان که با بیشترین وقایع و حوادث در طول تاریخ مواجه بوده و وقوع نژادکشی 1915م رشتۀ حیات آن را به یکباره گسسته است. دومین مجموعه سالنامه هایی که با موفقیتی همانند سالنامۀ عمومی رو به رو و مؤلف آنها جانشین به حق تئودیک شد سالنامۀ همگان(آمنون تارگیرک)، [2] تألیف کارو گئورکیان، بود که در بیروت به چاپ می رسید و بنا به تصدیق خیل عظیمی از خوانندگان، که با نامه های خود مؤلف را به ادامۀ این کار تشویق و ترغیب می کردند، موفق شد تا پایگاه استواری در میان ادیبان و محققان ارمنی برای خود ایجاد کند. بنا به نوشتۀ یکی از خوانندگان این سالنامه «بسیاری از مردم در طی سال تنها یک کتاب می خرند و آن سالنامۀ توست». انتشار سالنامۀ همگان (آمنون تارگیرک) از 1954م آغاز شد و تا 1968م ادامه یافت. در هریک از جلدهای این سالنامه، علاوه بر بخش های کم و بیش مشابه با سالنامۀ تئودیک، بخشی نیز به شرح چگونگی پایه گذاری و آغاز حیات و تشکیل جامعه ای از جوامع ارمنیان جهان اختصاص داده شده؛ برای مثال، در سالنامۀ 1958م تاریخچۀ تشکیل جامعۀ ارمنیان ایران با ذکر مطالب موثق تاریخی و کلیۀ اطلاعات مربوط به طور خلاصه ذکر شده است. جوامع دیگر ارمنیان همچون یونان، فرانسه، انگلستان، امریکا، قبرس، لبنان و دیگر کشورها نیز در جلدهای مختلف سالنامۀ گئورکیان معرفی شده اند. برای تهیۀ مطالب این بخش گئورکیان هر ساله طی سفری چند ماهه به کشور مربوط می رفت تا علاوه بر ارائۀ مطالب تاریخی دربارۀ گذشته و پیشینۀ آن جامعه اطلاعات مربوط به زندگی کنونی مردمان کشور مورد نظر را نیز شخصاً جمع آوری و در سالنامه ارائه کند. علاوه بر دو سالنامۀ یاد شده، که به دلیل دارا بودن مطالب مورد علاقۀ اکثر افراد جامعه از استقبال خوبی برخوردار بودند، سالنامه های دیگری نیز طی این سال ها انتشار یافته اند که با توجه به تخصص مؤلف یا زمینۀ فعالیت مرکز انتشار آن دارای محتوای تاریخی، تحقیقی، مذهبی و غیره بوده اند اما از نظر طیف خوانندگان با استقبال عمومی و چندان گسترده ای رو به رو نشدند. و اما ادیبان و نویسندگان جامعۀ ارمنی ایران نیز از فعالیت در امر انتشار سالنامه به دور نبوده اند. تاکنون در ایران سه سالنامه منتشر شده که هریک به دلایلی خاص عمر چندان طولانی ای نداشته اند. این سه سالنامه به ترتیب تاریخ انتشار در زیر معرفی می شوند: ـ سالنامۀ ارمنیان ایران (پارسکاهای دارگیرک) [3] این سالنامه نخستین مجموعه از سالنامه هایی است که به دست یک ارمنی ایرانی به نام هایک گاراگاش، روزنامه نگار، بازیگر تئاتر و فعال اجتماعی، تألیف شده است. سالنامۀ ارمنیان ایران، که تنها در سه سال( 1927، 1929 و 1930م) انتشار یافت، متشکل از بخش های زیر بود: بخش ادبیات شامل نوشته ها و اشعار نویسندگان ارمنی ایران و دیگر کشورها؛ وقایع اجتماعی جامعۀ ارمنیان ایران؛ معرفی وضعیت و شرایط ارمنیان ساکن شهرهای مختلف ایران در آن سال ها شامل سرشماری، تصاویر شخصیت های معروف، اماکن عمومی از قبیل کلیساها و مدارس و دیگر اطلاعات؛ وقایع و اخبار ایران و احکام و قوانین دولتی که طی سال گذشته صادر شده بودند. بخشی از مطالب، که می توان آن را ویژۀ این سالنامه دانست و از نظر تاریخ اجتماعی ارمنیان ارزشی خاص برای آن قائل شد، ذکر شرح حال شخصیت های ارمنی ای است که در دستگاه های دولتی عهده دار مناصب و مسئولیت های دولتی بوده اند. ظاهراً، توقف انتشار این سالنامه به دلیل مشکلات مالی مؤلف بوده است. ـ سالنامۀ رافی(رافی تارگیرک) [4] دومین مجموعه از سالنامه ها سالنامۀ رافی، تألیف تاجات بوغوسیان، روزنامه نگار، محقق و سردبیر روزنامۀ ارمنی زبان آلیک، چاپ تهران و همچنین مؤلف تقویم های دیواری و جیبی رافی است که مردی فاضل و دانا با شناختی وسیع از مسائل جوامع ارمنی و تاریخ حیات اجتماعی ارمنیان ایران و دیگر کشورها بود. این سالنامه عمر بسیار کوتاهی داشت و تنها دو سال (1969 و 1970م) انتشار یافت و با مرگ بوغوسیان انتشار آن نیز متوقف شد. مطالب گردآوری شده و آمادۀ مؤلف برای سالنامۀ 1971م، به دست آرمینه بوغوسیان و لئون میناسیان(در جلفای اصفهان) در1984م، به همان شکل به چاپ رسیده است. بوغوسیان در پیشگفتار مفصل سالنامۀ 1970م ضمن برشمردن مشکلاتی که بر سر راه چاپ سالنامه ها وجود داشته متذکر می شود که به علت طولانی شدن مدت انتشار این سالنامه مطالب مربوط به وقایع سال جاری نیز در همین جلد آورده شده است. در نتیجه، سالنامۀ 1970م در حقیقت در بردارنده وقایع سال 1971م نیز هست. نکتۀ جالب توجه دیگری به نقل از این سالنامه،که حکایت از پاکی نیت و صفای باطن برخی از انسان ها دارد، نامۀ تشویق آمیز کارو گئورکیان، مؤلف سالنامۀ همگان، به تاجات بوغوسیان است. او که خود به علت کهولت سن و بیماری مجبور به متوقف ساختن انتشارسالنامۀ خود شده بود، در این نامه مراتب خوشحالی اش را از انتشار سالنامۀ جدیدی به دست بوغوسیان ابراز داشته و او را ادامه دهندۀ راه چهارده سالۀ خود قلمداد کرده است. ـ سالنامه نائیری(نائیری تارگیرک) [5] سومین و در حال حاضر آخرین سالنامۀ ارمنیان ایران سالنامۀ نائیری، تألیف سبوه امیرخانیان، ناشر کتاب های ارمنی و مؤلف شصت سال تقویم های ارمنی زبان نائیری، است. این سالنامه نیز در سال های 2004، 2008 و 2010م منتشر شد و با مرگ نابهنگام مؤلف سرنوشت آن همچنان نامعلوم است. هریک از این سالنامه ها در نهصد صفحه حاوی مطالبی ادبی، اجتماعی، تحقیقی به قلم محققان، نویسندگان، شاعران و دیگر هنرمندان ارمنی ایران، ارمنستان و کشورهای دیگر است. به امید آنکه این سالنامه به سرنوشت سالنامه های پیشین دچار نشود. پی نوشت ها: Amenun Taretsooyts 1ـ Amenun Taregirk 2ـ Parskahay Taregirk 3ـ Raffi Taregirk 4ـ Nairi Taregirk 5ـ |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 61
|