نویسنده: بهروز خان محمدی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42

در ادامهٔ مبحث گستردهٔ کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان، در شماره های پیشین فصلنامهٔ پیمان، چند کلیسا را برشمردیم و آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. در این نوشتار، کلیسای گمنام اما ارزشمند و تاریخی حضرت مریم (مریم مقدس) روستای نخجوان تپهٔ ارومیه را مورد بررسی قرار داده ایم. اهمیت عمدهٔ این کلیسای کوچک، علاوه بر جنبهٔ تاریخی آن، استفاده از یک سنت کهن گنبدسازی ارمنی در بنای آن است که مهاجران ارمنی، در قرون گذشته این سنت را از سرزمین اصلی اش به شمال غربی ایران انتقال داده اند و به شکل بارزی در این کلیسا نمود پیدا کرده است.

موقعیت

نمای ضلع شمالی کلیسا

نخجوان تپه روستای کوچکی است که در حدود 22 کیلومتری شمال شرقی ارومیه واقع شده. این روستا از توابع دهستان نازلوچای شمالی بخش نازلوست و در طول جغرافیایی َ06،­ 45و عرض جغرافیایی َ43،­ 37قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا 1302 متر است.[2] روستا در دشتی معتدل و نیمه خشک در هفت کیلومتری شرق نوشین شهر واقع شده و رودخانهٔ نازلو از شمال آن می گذرد. در این روستا، حدود سی خانوار ترک و ارمنی زندگی می کنند که اغلب کشاورز و دامدارند.[3] کلیسا در حاشیهٔ شرقی روستا و درون بافت مسکونی، در حیاط بزرگی، که شکل هندسی منظمی ندارد، قرار گرفته و از چهار طرف به فضای باز محدود می شود.

پیشینۀ تحقیقات

نخستین بار، هیئتی از دانشگاه میلان، به سرپرستی پروفسور آدریانو آلپاکونولّو، به همراه گروهی از دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق)، در1355 ش /1976 م، طی بررسی و مطالعهٔ گسترده بر روی معماری کلیساهای ارمنیان ایران، این کلیسا را مورد بازدید و بررسی قرار دادند 1و مدارک مکتوب موجود دربارهٔ کلیسا شامل ذکر نام، تاریخچه، معرفی کتیبه سردر و توضیحات مختصر در مورد معماری آن به همراه طرح نقشه، نما، یک مقطع و چند تصویر از قسمت های مختلف کلیسا را ارائه کرده اند.[4]

تاریخچه

تاریخ دقیق ساخت کلیسا معلوم نیست و تا کنون کتیبه یا سندی که تاریخ اولیهٔ ساخت آن را مشخص کند به دست نیامده است. هیئت ایتالیایی، که مفصلاً کلیسا را مورد بررسی قرار داده اند، تاریخ ساخت آن را قرن هفدهم میلادی و هم زمان با حکومت صفویان در ایران می دانند اما این احتمال نیز وجود دارد که کلیسا قدیمی تر از این زمان باشد. بنای کنونی کلیسا در1803 م مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته. این تاریخ به استناد کتیبه ای است به خط ارمنی در سه سطر که در محل سردر ورودی قرار گرفته[5] و مضمون آن را هیئت ایتالیایی بدین شرح ترجمه کرده اند: ((کلیسای مریم مقدس به تاریخ 1803 ساخته] مرمت [شده است)).[6] حدود یک قرن و نیم بعد؛ یعنی، در1957 م ارمنیان روستا مجدداً کلیسا را مرمت کرده اند.[7] به طوری که امروزه در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد و برای برگزاری مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد.

ویژگی های معماری

الف) مصالح:

کلیسا با استفاده از سنگ های لاشه ای نسبتاً بزرگ، خشت، گچ و چوب ساخته شده است.

ب) نقشه:

کلیسای مریم مقدس شامل نمازخانه ای مستطیل شکل به ابعاد 17/50 10x متر و محور اصلی شرقی ـــ غربی است و اجزا و عناصر آن بر اساس جهت محراب نظم یافته اند. سطح کلیسا هم سطح با زمین های اطراف و دارای یک ورودی اصلی در دیوار شمالی است که در دو جناح آن دو نیم ستون تعبیه شده. کلیسا به شیوهٔ بازیلیک ساخته شده و در فضای داخلی آن پنج ستون چوبی وجود دارد که در دو ردیف به صورت خطی و بر اساس جهت محراب نظم یافته و بدین وسیله سنگینی سقف را تحمل می کند. این ستون ها به صورت استوانه ای و فاقد پایهٔ ستون اند و مستقیماً روی کف کلیسا قرار گرفته اند. ارتفاع هر کدام در حدود 4/5متر است و همگی دارای سرستون های چوبی به شیوهٔ ایونیک هستند. استفاده از سرستون های دوریک و ایونیک ویژگی و مشخصهٔ مشترک اکثر کلیساهای با سقف چوبی سده های هفدهم و هجدهم منطقه مانند سورپ سَرکیس روستای سپورغان، سورپ هُوهانس روستای قره قیز، حضرت مریم روستای عیسی لو و کلیسای ویران شدهٔ سورپ گِئورگ روستای شیرآباد است.[8] محراب مستطیل شکل کلیسا در منتهی الیه بخش شرقی و در بالاترین سطح آن ایجاد شده و ورود به آن با چهار پله، که به صورت قرینه در دو جناح آن تعبیه شده، امکان پذیر می شود. کلیسا از لحاظ کارکردی به سه بخش محل عوام، محل سرودخوانان و محراب تقسیم می شود و حریم این سه بخش با عامل اختلاف سطح از هم جدا شده است بدین صورت که محل سرود خوانان بالاتر از محل عوام و محراب بالاتر از بخش سرود خوانان قرار گرفته و فضای بزرگ تر، برای پذیرش عبادت کنندگان، به محل عوام اختصاص یافته است. همانند اکثر کلیساهای آذربایجان این کلیسا نیز دارای دو اتاق جانبی (آونداتون) در دو جناح محراب است. این اتاق ها هم سطح با بخش سرودخوانان هستند و ورودی آنها بسیار باریک و کم ارتفاع ساخته شده است به طوری که برای ورود به آنها باید به حالت خمیده وارد شد. در اتاق جانبی شمالی، لباس ها و وسایل کشیش و در اتاق جانبی جنوبی، وسایل مورد نیاز مراسم مذهبی همچون شمعدان، آیینه و غیره نگهداری می شود.

نماها

نمای خارجی دیوارهای کلیسا ساده و بدون پیرایه است و تا ارتفاع حدود یک متر با تخته سنگ های بزرگ ساخته شده و بخش بالای آن خشتی است که با اندود نازک کاهگل پوشش یافته. در ضلع غربی، یک نورگیر، در ضلع جنوبی، دو نورگیر و در دیوار شرقی، سه نورگیر برای افزودن به روشنایی داخل کلیسا تعبیه شده است. پوشش داخلی دیوارهای کلیسا، فاقد هرگونه تزیین خاصی است و با لایهٔ نازکی از اندود گچ پوشیده شده. در دیوار شمالی و جنوبی و نزدیک اتاق های جانبی، دو طاقچهٔ کوچک با قوس رومی برای نگهداری اشیا و وسایل ساخته شده است.

پوشش سقف

سقف کلیسا به دو صورت پوشش یافته است:

1- پوشش مسطح: که بیشتر بخش ها؛ یعنی، محل عوام، محل سرود خوانان و اتاق های جانبی را در بر می گیرد و با استفاده از الوار چوبی ساخته شده.

2- پوشش گنبدی به سبک هازاراشن[9]: این گنبد چوبی مخروطی، که اهمیت عمدهٔ کلیسا به خاطر آن است، بر بالای محراب ایجاد شده است.

هازاراشن واژه ای است ارمنی به معنی هزار تکه و هزار قطعه و منظور از آن قطعه های فراوانی از الوار چوبی است که در ساخت گنبد به کار رفته. استفاده از این شیوهٔ گنبدسازی در تاریخ معماری قدمتی کهن دارد و به دورهٔ اورارتوها باز می گردد و ظاهراً، در قرن های اولیهٔ میلادی، اولین بار در گنبد نخستین کلیسای ارمنی؛ یعنی، کلیسای اجمیادزین مورد استفاده قرار گرفته است.[10] هر چند بعدها این گنبد را برداشته و به جای آن گنبد مخروطی دیگری ساخته اند بسیاری از پژوهشگران معتقدند گنبدهای مخروطی ارمنی به تقلید از همین شیوهٔ گنبد سازی ایجاد شده اند. استفاده از این شیوهٔ گنبدسازی به تدریج در شماری از کلیساها و بناهای بومی و روستایی نواحی مرکزی ارمنستان و حتی در نواحی گرجستان نیز معمول شد. [11] از این رو به نام سوغومناشن[12] یا گنبد گرجی نیز شهرت پیدا کرد. در برخی از کلیساها، در ساخت این گنبد، از تعداد زیادی تخته سنگ چهارگوش مکعب مستطیل و صاف استفاده می کردند بدین صورت که تخته سنگ ها را به شکل چند ضلعی (معمولاً هفت یا هشت ضلعی) در کنار هم قرار می دادند و به همین شیوه با مقیاس کوچک تر و با اندکی پیش آمدگی تخته سنگ های دیگر را بر روی هم سوار می کردند تا در نهایت حالت مخروطی به خود می گرفت. از جمله این کلیساها می توان از گنبد نمازخانه وانک آراکلیتوس[13](قرن دوازدهم تا سیزدهم) در منطقهٔ تاووش[14] ارمنستان نام برد.[15] در برخی از کلیساهای کوچک تر، به جای استفاده از تخته سنگ ها، از الوار چوبی تراشیده شده و صاف استفاده می کردند. برای نمونه های استفاده از شیوهٔ هازاراشن در کلیساهای داخل ایران می توان از این کلیسا و کلیسای سورپ هُوانِس سنگ باران اصفهان (قرن هجدهم) نام برد.[16]

حیاط

کلیسا درون حیاطی بزرگ قرار گرفته که شکل هندسی منظمی ندارد. بخشی از حیاط با درختان تنومند پوشیده شده است.در گذشته، بر روی شاخهٔ قطور یکی از این درختان تنومند، ناقوس مفرغی بزرگی قرار گرفته بود که قدمتی چند صد ساله داشت و به لحاظ اینکه سقف چوبی کلیسا تحمل وزن سنگین آن را نداشت از این درخت برای آویزان کردن آن استفاده می کردند و گویا، این ناقوس نیز مدتی بعد از بازدید هیئت ایتالیایی به غارت رفته است. بخش دیگر حیاط نیز با سنگ قبرهایی پوشیده شده که عموماً به قرن های هفدهم تا بیستم میلادی مربوط اند و اکثر شخصیت های مدفون در آن از افراد با نفوذ و متمول بوده اند. حیاط دارای دو ورودی است که هر کدام با فاصلهٔ اندکی از هم در ضلع غربی قرار گرفته اند. از لحاظ کارکردی این حیاط علاوه بر فراهم آوردن محیطی آرام برای برگزاری جشن ها و مراسم مذهبی موقعیت محفوظ تری برای نمازخانه فراهم میآورد زیرا برای ورود به نمازخانه باید از این حیاط گذشت.

با توجه به آنچه گفته شد جا دارد این کلیسا و به ویژه گنبد آن مورد توجه بیشتر مسئولان محترم میراث فرهنگی قرار گیرد. هر چند در گذشته تلاش هایی به منظور شناسایی و معرفی آن صورت گرفته اما تا به امروز اهمیت آن چنان که شایسته است بر پـژوهـشـگران و مسئولان امر روشن نشده و تعداد کسانی که بر اهمیت آن واقف اند انگشت شمار است. از این رو این بنا تاکنون نه تنها در فهرست آثار ملی کشور به ژبت نرسیده بلکه حتی کوششی در این زمینه نیز صورت نگرفته است. نوشتار حاضر علی رغم کاستی های موجود تلاشی است کوچک برای معرفی کلیسای مذکور. امیدواریم این مقاله سبب توجه بیشتر مسئولان میراث فرهنگی شود تا اقدامات لازم را به منظور ژبت این بنا در فهرست آثار ملی کشور، تعیین حریم، مرمت، بازسازی و حفاظت از آن صورت دهند و این یادگار گذشتگان را به سلامت به آیندگان بسپارند.

پی نوشت ها:

1- کارشناس ارشد باستان شناسی، دانشگاه تهران.

2- فرهنگ جغرافیایی ارومیه، ج13، ص363.

3- همان جا.

4-17, p.81-85. Alpago-Novello, etal., Ricerca Sull Architettura Armena Iran (Milan: Laglio, 1977), Vol. 1, No.

5- Alpago-Novello, etal., Documents of Armanian Architecture, No. 20 (Surhul, Milan: Omme

Edizione, 1988), p. 57-59.

6- Adriano Alpago-Novello, etal., Documents of Armanian Architecture, p. 169.

7- ibid, p. 82.

8- برای مقایسهٔ پلان معماری این کلیسا با دیگر کلیساهای منطقه و دیگر ویژگی ها ر.ک: بهروز خان محمدی، ((معماری مذهبی ارامـنـه آذربـایـجـان غـربـی از دیـدگـاه بـاستان شناسی (کلیساهای شهرستان ارومیه و حومه))) (پایان نامهٔ کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه تهران،1384)، ص 43ـــ48.

9- Hazarashen

10- لینا ملکمیان، کلیساهای ارامنهٔ ایران (تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی،1381)، ص30.

در این زمینه مهندس واروژان آراکلیان نیز اطلا عات شفاهی زیادی در اختیار نگارنده قرار داده است.

11- Alpago-Novello, Documents of Armanian Architecture, p. 110.

12- Soghomonashen

13- Arakelots

14- Tavush

15- برای دیدن تصاویر این کلیسا ر.ک: www.cilicia.com

16- واروژان آراکلیان، ((تاریخچه و روند شکل گیری بناهای مذهبی ارامنه در ایران))، در دومین کنگرهٔ تاریخ معماری و شهرسازی در ایران، مجموعهٔ مقالا ت، به کوشش باقر آیت الله زادهٔ شیرازی (تهران: سازمان میراث فرهنگی،1375)، ج3، ص411.

منابع:

آراکلیان، واروژان. ((تاریخچه و روند شکل گیری بناهای مذهبی ارامنه در ایران))، در دومین کنگرهٔ تاریخ معماری وشهرسازی در ایران، مجموعه مقالات. به کوشش باقر آیت الله زاده شیرازی. تهران: سازمان میراث فرهنگی[1375] ، ج3.

خان محمدی، بهروز. ((معماری مذهبی ارامنهٔ آذربایجان غربی از دیدگاه باستانشناسی (کلیساهای ارومیه و حومه))). پایان نامهٔ کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه تهران،1384 .

فرهنگ جغرافیایی ارومیه، انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج13، ص363.

ملکمیان لینا. کلیساهای ارامنهٔ ایران، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی،1382 .

Alpago-Novello. Adriano, etal. Ricerca sull architettura armena iran. Milan: Laglio, vol. 1, No. 17, 1977.

____________ . Documents of Armanian architecture, No. 20, Sorhul. Milan: Omme Edizione, 1988.

www.cilicia.com

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42
سال یازدهم | زمستان 1386 | 136 صفحه
در این شماره می خوانید:

انگاره های ارمنی

نویسنده: وارتگس پطروسیان / ترجمه: ورژیک محمودی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 اسکیزهای ارمنی از مهم ترین نوشته های وارتگس پطروسیان (1923ـ 1994)، نویسندهٔ ارمنی، است. این...

نقش وسپوهران و دهقانان در ساختار سیاسی ایران

نویسنده: شهرام امیری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 مقدمه بدون شک، ساختار اصلی حیات اشراف بزرگ ایرانی در عصر باستان بر دو عنصر مالکیت و خون استوار بود و تمامی تحولات...

ارمنیان در دوران سلطنت سلوکیان

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 مقالهٔ حاضر گذری کوتاه به مقطعی دیگر از تاریخ مشترک ارمنیان و ایرانیان است. حکومت سلوکی و روابط و مناسبات این حکومت...

نخستین فضاهای زیستی و عبادی ارمنیان

نویسنده: حسن کریمیان و آرمینه مارقوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 به دنبال رشته جنگ هایی سرنوشت ساز میان ایران و عثمانی، در حد فاصل سال های 1602 تا 1620 میلادی شاه...

بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد موسسه هور

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 مؤسسهٔ ترجمه و تحقیق هور، که در1361 ش با هدف شناساندن هر چه بیشتر فرهنگ، ادبیات، تاریخ و تمدن غنی ارمنیان به...

دنیای گوسان سایات نُوا

نویسنده: سایات بابومیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 ارمنستان در قرون وسطا به لحاظ ا وضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وضعیت چندان مناسبی نداشت. از نظر سیاسی استقلال خود را...

سایات نُوا،هنرمندی برای تمام نسل ها

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 بیش از 150 سال است که زندگی پر رمز و راز سایات نُوا مورد تحقیق و پژوهش بسیاری از محققان و دوستداران او قرار...

موسیقی سایات نُوا

نویسنده: الیپس مسیحی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 42 از قرن هفدهم میلادی به بعد در هنر موسیقی مردمی ارمنی طبقهٔ جدیدی از موسیقیدانان معروف به آشوق ها ظاهر شدند. آشوق ها...