نویسنده: ادوارد هاروتونیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31

اشاره

میراسدالله موسوی ماکویی

میراسدالله موسوی ماکویی، روز چهاردهم مهر ماه1297 ش در شهر ماکو در خانواده ای روحانی به دنیا آمد. پدرش، میرطاهر، مردی زحمتکش و مورد احترام مردم بود. خانهٔ پدری وی محل حل اختلافات و عقد پیوندها و دوستی ها بود و در این محیط بود که میراسدالله رشد کرد و رسیدگی به امور مردم را از والدین خود آموخت.

وی پس از گذراندن دورهٔ ابتدایی در زادگاهش، برای ادامهٔ تحصیل به خوی و تبریز رفت. تحصیلات عالی را در دانشسرای عالی، در رشتهٔ تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی به پایان برد و از سال1320 ش به عنوان دبیر دبیرستان های علمیه، ایرانشهر و هنرستان موسیقی به تدریس پرداخت.

سال 1324سرآغاز فعالیت درازمدت او در دبیرستان البرز و همکاری با زنده یاد دکتر محمدعلی مجتهدی بود که تا سال1357ش ادامه یافت. در این مدت در سمت های دبیر دبیرستان، معاون و بعدها سرپرست شبانه روزی، ناظم، و در نهایت معاون دبیرستان خدمت کرد. وی بارها به پاس خدمات صادقانه اش به دریافت تقدیرنامه، نشان های

درجهٔ اول و دوم و سوم فرهنگ نایل شد. دکترمهدی جهادی، دانشآموختهٔ دبیرستان در یادنامهٔ دکتر محمدعلی مجتهدی می نویسد: ‹‹نقش بسیار مؤثر و بی همتای موسوی ماکویی توأم با ابتکارات و نوآوری هایی که در خصوص ادارهٔ دبیرستان شبانه روزی انجام می داد و موجب شکوفایی گل های گلستان البرز و موفقیت های دکتر مجتهدی می شد، غیر قابل تردید و انکاراست».

ماکویی از دوران جوانی برای رفع مشکلات مردم زادگاهش سخت کوشا بود و با پذیرش نمایندگی مردم ماکو در مجلس شورای ملی، منشائ خدماتی در عمران و آبادی حوزهٔ نمایندگی خود شد که از آن جمله است احداث راه قره کلیسا که هر ساله بسیاری از زائران ارمنی و گردشگران در آن رفت و آمد می کنند.

وی در سال های بعد از انقلاب اسلامی، که مصادف با دوران کهنسالی اش بود، اوقات خود را به تحقیق و نگارش مقاله برای برخی نشریات و تهیهٔ یادداشت هایی در زمینه های تاریخی و اجتماعی و فرهنگی گذراند و با سخت کوشی به نگارش کتاب های تاریخ ماکو، دبیرستان البرز و شبانه روزی آن، و جغرافیای ماکو و عشایر آن پرداخت که آخرین اثرش مجال نشر در زمان حیات وی را نیافت.

میراسدالله موسوی ماکویی در بیست و نهم تیرماه1383 در 86 سالگی چشم از جهان فروبست. یادش گرامی باد.[1]

تاریخ ماکو، میراسدالله موسوی ماکویی، تهران، نشر بیستون، 1376 ش.

کتاب تاریخ ماکو

«تاریخ شهرستان ماکو از بسیاری جهات تاریک و مبهم است. آگاهی از سرگذشت سرزمین ماکو در طول دو هزار و پانصد سال و قبل از آن به صورت مرتب، بسیار دشوار است. گاهی قرن ها ابهام و تاریکی در تاریخ این منطقه دیده می شود. البته از پرتو تحقیق و تتبع و با استفاده از منابع فارسی و عربی و ارمنی و روسی و اروپایی تا حدودی می توان بخش هایی از سرگذشت شهرستان ماکو را روشن ساخت و نیز با استفاده از ترجمهٔ کتیبه های دورهٔ اورارتوها و تحقیقات باستان شناسی در روستای بسطام مربوط به دورهٔ روسا پادشاه اورارتو، از گذشتهٔ دور ماکو می توان اطلاعاتی به دست آورد. جهانگردان، مسافران، و مائموران سیاسی به علت تردد از راه های شناخته شده، اشارهٔ کافی به شهر ماکو نکرده اند، چون شهر ماکو در مسیر آنها قرار نگرفته بود. تنها محققین و شرق شناسان روسی در مورد ماکو کار زیادی انجام داده اند[…]رساله ای از محقق روسی به نام مینورسکی تحت عنوان آثار عتیق ماکو در دست است که به طور کامل به آن اشاره خواهد شد…›› (از پیشگفتار کتاب).

ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی (1877ـ 1966م) خاورشناس روس، دانشآموختهٔ دانشکدهٔ حقوق دانشگاه مسکو (سال1900 م) و مدرسهٔ عالی لازاریان (سال1903 م) بوده است. وی در سال1904 م به استخدام وزارت امور خارجه روسیه درآمد و در سفارت روسیه در ایران و ترکیه خدمت کرد؛ در سال های1919 تا1932 م در فرانسه و سپس انگلستان اقامت گزید و از سال1937 م با عنوان استاد در دانشگاه لندن به تدریس پرداخت. تألیفات مینورسکی که شمار آنها به دویست مورد می رسد، در زمینه های تاریخ و فرهنگ ایران و قفقاز و ترکیه، تاریخ اسلام، مائخذشناسی، مردم شناسی و خاورشناسی است. مینورسکی از دههٔ1940 م با خاورشناسان اتحاد شوروی به همکاری پرداخت.[2]

مینورسکی در سال های 1905 و 1914 م از شهر ماکو و مناطق پیرامون آن بازدید کرد. یادداشت های سفر1905 م تحت عنوان ‹‹سفر به خان نشین ماکو در ماه اکتبر1905 م1288ش›› در سال1909 م چاپ شد و یادداشت های سفر دوم، در 29 صفحه، در سال1916 م انتشار یافت.

کتاب تاریخ ماکو با برگردان رسالهٔ پرفسور مینورسکی با عنوان ‹‹آثار باستانی ماکو، یادداشت های سفر›› آغاز می شود و به دنبال آن، مؤلف کتاب توضیحات گسترده ای پیرامون یادداشت های مسافرت مینورسکی در اختیار خواننده قرار می دهد. در این توضیحات دربارهٔ اورارتوها، وضع جغرافیایی و تاریخی ارمنستان از آغاز تا فروپاشی حکومت شوروی و اعلام استقلال در1991م، شرح و توضیح نام های جغرافیایی و تاریخی، از جمله ‹‹کلیسای طاطاوس یا فادی مقدس، معروف به قره کلیسا››، کتیبهٔ اورارتویی بسطام و قلعهٔ قپان اطلاعات بسیاری آورده شده است.

بنا بر توضیحاتی که دربارهٔ کتیبهٔ اورارتویی روستای بسطام، واقع در شانزده کیلومتری جنوب شرقی ماکو، آمده است، مؤلف کتاب در سال1343 ش پس از دسترسی به رسالهٔ مینورسکی و اطلاع از وجود کتیبه، موفق می شود آن را از فرزند محمدحسین خان ـ از خان های ماکو ـ تحویل گیرد و تحویل موزهٔ ایران باستان دهد.

در مورد قلعه قپان یا قابان، مینورسکی احتمال داده است که معنی آن خوک وحشی یا گراز (به ترکی) باشد و سنگ نوشتهٔ منطوم یادبود اشغال قلعه و تخریب آن به سال1052 ق (1642م) را در رسالهٔ خود آورده است. نویسندهٔ تاریخ ماکو با اشاره به متون ارمنی و فارسی، تاریخچهٔ قلعه را خیلی پیشتر از ورود ترکان به آذربایجان می داند و می نویسد: ‹‹نخستین دسته های ترک در 411 ق در زمان حکومت وهسودان، وارد آذربایجان شدند و حتی در سال 446 ق طغرل بیک وارد آذربایجان شد. مردم آن سامان در زمان او و طول حکومت سلجوقیان به زبان آذری (از لهجه های فارسی) سخن می گفتند و زبان ترکی هنوز رواج پیدا نکرده بود››. نویسنده به شهری به نام قپان یا قابان (کاپان) در ارمنستان اشاره می کند و می افزاید که قابان در زبان ارمنی به معنی جایی است که ‹‹بسته باشد و غیر قابل عبور یا محل صعب العبور مابین کوه ها باشد›› و نتیجه می گیرد که با توجه به چندین سده حکومت ارمنیان در ماکو، گابان واژه ای ارمنی است و قلعه از ادوار بسیار کهن وجود داشته است.

در بخش های بعدی کتاب به تاریخ ماکو پرداخته شده و از جمله دربارهٔ وجه تسمیهٔ ماکو از یاقوت حموی نقل شده است که می گوید: ‹‹ماکو محل زندگی روحانیون زرتشتی بوده و در اصل ماگوش نام داشته است که به مرور ایام ماکو شده است››. همچنین از موسی خورن (خورِناتسی) تاریخ نگار ارمنی سدهٔ پنجم میلادی سخن به میان آمده که ماکو را مادکوه دانسته است. مینورسکی نیز احتمال می داده که ماکو همان مادکوه باشد.

در بخش تاریخچهٔ ماکو آمده است که قدیم ترین ابنیهٔ تاریخی ماکو مربوط به دورهٔ اورارتوها یا خالدهاست. پیوتروفسکی، اورارتوشناس روس، می گوید که سکنهٔ اولیهٔ ماکو اورارتوها بودند و شهر بزرگ آنان به نام روسا در نزدیکی بسطام بنا گردیده بود. پس از سقوط حکومت اورارتو ماکو بخشی از ارمنستان گردید. در این زمان ماکو در منطقهٔ آرتاز، یکی از بخش های ایالت واسپوراکان ارمنستان بود و در زمان های قدیم به آن بخش شاوارشاوان می گفتند. به گفتهٔ موسی خورن، بعدها به یاد وطن اصلی آلان ها، که آرتاشِس شاه ارمنستان آنان را به اینجا کوچانیده بود، این محل آرتاز خوانده شد. در سده های میانی ماکو کشور رسولان خوانده می شده و نقش مهمی در تاریخ اقتصادی، سیاسی و کلیسایی ارمنیان داشته است.

در دورهٔ اسلامی ماکو نزد اعراب به همین نام کنونی مشهور بود. یاقوت حموی در729 ق اطلاعات نسبتاً مشخصی در مورد ماکو می دهد: ‹‹ماکو دژی است در آذربایجان، روی صخرهٔ مرتفعی واقع شده است و سایهٔ صخره تا نیمهٔ روز در شهر گسترده شده و قسمت پایین شهر را در بر می گیرد…»

اعراب در سال 645 م، پس از تسلط کامل بر ایران، توانستند از راه درهٔ ارس به مرکز ارمنستان نفوذ کنند و ارمنیان مجبور شدند بیش از دو قرن (از 654 تا 895 م) تحت سلطهٔ اعراب باقی بمانند. در دههٔ اول قرن پنجم هجری قمری، دسته هایی از ترکان غز به آذربایجان وارد شدند و صدمات فراوانی بر آذربایجان، اران، گرجستان و ارمنستان زدند. در سال440 ق (1049م) ترکان سلجوقی بر واسپوراکان مسلط شدند.

در سال715 ق (1315م) اسقف زاکاریا، راهب ارشد قره کلیسا و برادرش پطرس، حکومت سیاسی و مذهبی آرتاز را به دست گرفتند؛ قلعهٔ ماکو را که مقر آنان بود استحکام بخشیدند و راه های کاروان رو و پل هایی در مسیر راه ها ساختند. آنان بر روی رودخانهٔ ماکو (زنگمار) چهار پل با طاق های قوسی بنا کردند و به احداث راهی بین ماکو و قره کلیسا پرداختند. در زمین لرزهٔ مهیب سال 719 ق (1319م) ویرانی های بسیاری در منطقه پدید آمد و قره کلیسا با خاک یکسان شد. اسقف زاکاریا در طول ده سال بازسازی کلیسا را به اتمام رسانید (1329م).

امرای ارمنی آرتاز بیش از یکصد سال با اتکا به استحکامات قلعهٔ ماکو و مهارت در دفاع از آن، کلیهٔ حملات مهاجمان را دفع می کردند و حتی تیمور لنگ نیز نتوانست آنجا را تصرف کند. بعد از تیمور، قره قویونلوها بر آذربایجان مسلط شدند. قرایوسف در 809 ق (1406م) ماکو را فتح کرد و پسر او، جهانشاه، تبریز را به پایتختی برگزید.

در دورهٔ زندیه و قاجاریه حکومت ماکو در دست ایل بیات، از تیره های ایل قره قویونلو بود. از آنجا که در طول حکومت قاجاریه، به ویژه از زمان صدارت حاج میرزاآقاسی تا کودتای1299 ش، نقش خانوادهٔ بیات از لحاظ سیاسی ـ اقتصادی در شهرستان ماکو مهم بوده، مؤلف کتاب، افراد خانوادهٔ بیات را از طریق شجره نامه ای که از دوران نادرشاه افشار آغاز می شود، معرفی کرده، سپس به معرفی بیشتر خان های ماکو پرداخته، و به ویژه اقدامات مرتضی قلی خان اقبال السلطنه، سردار ماکو، و نظرات رجال سیاسی وقت را دربارهٔ او به تفصیل برشمرده است. در کتاب خاطرات و خطرات مخبرالسلطنه چنین آمده است: ‹‹هنگام انعقاد عهدنامهٔ گلستان، در مورد ماکو بین روس و عثمانی رقابت بود. به خوانین و مردم ماکو اختیار داده شد به هر طرف (روس یا ایران) مایل اند ملحق شوند، ولی آنان الحاق به ایران را انتخاب کردند، از این حیث خوانین ماکو، مخصوصاً تیمورپاشا و اقبال السلطنه طرف رعایت و ملاحظهٔ قاجاریه بودند».

نقش ماکو و مردم آن در نهضت مشروطه از دیگر بخش های کتاب است و در پایان آن فهرست نمایندگان مجلس شورای ملی، مجلس سنا، و مجلس شورای اسلامی تا دورهٔ پنجم آمده است.

در پایان کتاب تاریخ ماکو فهرست تعدادی از آثار باستانی شهرستان ماکو ملاحظه می شود. در میان این آثار نام کلیسای طاطاوس (قره کلیسا)، کلیسای استپانوس، و کلیسای زور زور نیز درج شده است.

شاعران و نویسندگان شهرستان ماکو، خانواده های بنام ماکو، و ماکو پس از سردار اقبال السلطنه، بخش های پایانی کتاب اند. در میان معدود شاعران ماکو، نام یقیشه چارنتس (1897ـ1937م) شاعر ارمنی، که به استناد یکی از اشعارش در ماکو زاده شده، همراه با شرح حال مختصر او آمده است.

کتاب تاریخ ماکو با امانتداری و نکته سنجی بسیار به رشتهٔ تحریر درآمده و برای دانش پژوهان منبع قابل استفاده و موژقی است. فهرست منابع استفاده شده و فهرست اعلام، شرح مطالب کتاب و توضیحات فراتر از متن به صورت پانوشت و درج ارجاعات، به کتاب تاریخ ماکو سیمایی قابل پذیرش و اطمینان می بخشد. استفاده از منابع مختلف، به ویژه منابع ارمنی ـ با وجود محدودیت منابع استفاده شده ـ شایستهٔ تقدیر است.

بررسی و نگارش تاریخ بخش هایی از ایران زمین، که تاریخ آن با تاریخ ارمنستان گره خورده است، بدون استفاده از منابع ارمنی، کامل و مطمئن نمی تواند باشد و ماکو از آن جمله است. از قرن پنجم میلادی، که الفبای ارمنی به همت مسروپ ماشتوتس، بزرگمرد تاریخ و فرهنگ ارمنستان، رواج یافت، تاریخ نگاری و ژبت وقایع جاری، همگام با سایر رشته های دانش و فرهنگ در ارمنستان رونق گرفت و به جرئت می توان گفت که بسیاری از زوایای تاریک فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم را می باید در صفحات متون کهن ارمنی جست وجو کرد.

پی نوشت ها:

1ـ از خانم افسانه موسوی ماکویی که  زندگی نامهٔ پدر را در اختیار فصلنامه گذاشتند، تشکر می کنیم.

2ـ دایرۀ المعارف ارمنستان شوروی، جلد7 ، ایروان1981 م.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31
سال نهم | بهار 1384 | 116 صفحه
در این شماره می خوانید:

۱۹۱۵، سال بی بهار

نویسنده: سونا خواجه سری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 امیدی سبز در کنج تنهایی هذیان میگفت. تکّه رویایی رو به آینه دشنام می داد. بر بوم گردون از درناها خبری نبود رنگ و...

مراسم یادبود آوریل ۱۹۱۵

نویسنده: کارینه داودیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 به منظور گرامیداشت یاد و خاطرهٔ 5 / 1 میلیون شهید ارمنی، که در سال1915 م به وسیله کارگزاران دولت ترکیه از سرزمین...

پراکندگی کلیساهای تاریخی ارمنیان در آذربایجان غربی

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 از آنجا که ولادت حضرت مسیح مصادف با سلطنت فرهاد پنجم، پادشاه اشکانی، بود و اشکانیان نیز مانند هخامنشیان آزادمنش...

نوجوانان قهرمان ارمنی

نویسنده: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 سیری در کتاب چهل روزِ موسی داغ چهل روزِ موسی داغ، فرانتز ورفل، ترجمهٔ محمد قاضی، تهران، زرین،1374 ش. اشاره فرانتز...

بازگشت به شن های مارگانه

ترجمه: سونا خواجه سری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 ماه مه بود. با گروهی از دوستان در یک سفر زیارتی عازم صحرای دِرزُر[1]شدیم. در اتوبوس ما شش زائر ارمنی هم بودند که...

گر خون خاموش بماند،سنگ ها فریاد برخواهند آورد

ترجمه: النا مسیحی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 میلیون ها تن در بستر جوشان بیابان ها جان باختند. صدها تن به یتیمخانه ها و نوانخانه های حلب و بیروت رسیدند. و فقط ده ها...

رافائل لمکین و نسل کشی ارمنیان

نویسنده: استیون ال جیکوبز/ ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 اشاره نوشتهٔ حاضر، برگردان مقاله ای است که استیون جیکوبز، استاد دانشگاه آلابامای...

خزر – یک جستار (بحث) ریشه شناسی

نویسنده: جامی شکیبی گیلانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 یادداشت شمارهٔ1. بن این جستار از فرهنگ ریشه شناسی پارسی - شناسنامهٔ واژگان پارسی - CEDPL نوشتهٔ نویسندهٔ این...

کارا کلیسا یا قره کلیسا – بررسی ریشه شناسی

نویسنده: جامی شکیبی گیلانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 بنا بر فلسفهٔ وجودی و خط مشی فصلنامهٔ پیمان، باب مناظره برای دستیابی به حقایق فرهنگی همیشه باز بوده است. نوشتار...

سخنی کوتاه در باره پزشک جامی شکیبی گیلانی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 پزشک جامی شکیبی گیلانی در هشتم آگوست1939 م در تربت جام زاده شد. به سال 1964 از دانشکدهٔ پزشکی تهران دانشنامهٔ پزشکی گرفت، پس از سربازی به...

نابودسازی فرهنگی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 31 همزمان با قتل عام و اخراج ارمنیان از سرزمین آبا و اجدادی خود در منطقهٔ شرق ترکیهٔ فعلی در سال های1915 و1916 م، نه تنها اموال قربانیان به...