نویسنده: گریکور قضاریان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57

فصلنامۀ پیمان نشریه ای است فارسی زبان که رسالت آن شناساندن فرهنگ و جامعۀ ارمنی به غیر ارمنیان ایران و همچنین معرفی مشترکات دو ملت باستانی، یعنی ایرانیان و ارمنیان، به یکدیگر است. مخاطبان آن نیز بیشتر فارسی زبانان و غیر ارمنیان هستند.

به مناسبت هشتادمین سالگرد چاپ روزنامۀ آلیک، به پیشنهاد سردبیر فصلنامۀ پیمان، خانم آرمینه آراکلیان، بر آن شدم که گفت و گویی دوستانه با چند تن از کارکنان غیر ارمنی چاپخانۀ آلیک داشته باشم، انسان های شریفی که حضورشان در جمع و فضای ارمنی روزنامه، به منزلۀ نهادی فرهنگی، در یک کلام، گواه همزیستی دوستانه، برادری و رضایتمندی متقابل است، هم وطنان و کارکنان غیر ارمنی آلیک که سال ها در چاپخانه مشغول به خدمت بوده اند و مسئولیت فنی چاپ روزنامه را بر عهده دارند تا روزنامه هر روز به موقع چاپ و به دست خوانندگان ارمنی زبان رسانده شود. غیر از چاپ روزنامه، چاپ کتاب های ارمنی، کارت های عروسی، مطالب فرهنگی و ده ها کار مربوط به چاپ نیز جزو خدمات این دوستان است. هنگامی که از آنها خواهش کردم نظر و عقیدۀ خود را در مورد فضای چاپخانه و روزنامۀ آلیک بیان کنند همگی فقط با چند واژه احساسشان را بیان کردند: خوبی، احترام، دوستی، صمیمیت و صداقت.

در اینجا لازم می دانم که یاد و خاطرۀ ده ها هم وطن غیر ارمنی دیگری را که سال ها در روزنامه و چاپخانۀ آلیک خالصانه به جامعۀ ارمنی خدمت کرده اند اما دیگر در جمع ما حضور ندارند گرامی داریم و از همۀ آنانی که هم اکنون مشغول خدمت صادقانه هستند سپاسگزاری کنیم.

کارکنان غیر ارمنی آلیک افراد به ترتیب از راست به چپ: بوذرجمهر خواجوی نژاد (23 سال خدمت در آلیک)،ابراهیم صداقت (6 سال خدمت در آلیک)،احمد فردنظری (15 سال خدمت در آلیک)،محسن علی پور (22 سال خدمت در آلیک)،اکبر رضایی نیا (3 سال خدمت در آلیک)،احمد توکلی (19 سال خدمت در آلیک)،علیرضا رحمانی نژاد (21 سال خدمت در آلیک)

آنچه در ادامه می خوانید ابتدا گفت و گوی کوتاهی است با سردبیر کنونی روزنامۀ آلیک، درنیک ملیکیان.

بخش دوم حاصل نشستی دوستانه است با یکی از فرهیختگان ایران، جناب آقای احمد نوری زاده. ایشان نیز بیش از سی سال است که با روزنامۀ آلیک همکاری دارند و جای داشت که نظر این استاد گران قدر و غیر ارمنی را نیز در مورد تنها روزنامۀ ارمنیان ایران جویا شویم. در مورد آقای نوری زاده این مطلب را هم ذکر کنم که ایشان به ارمنی سلیس تکلم می کنند و بخشی از گفت و گوی صورت گرفته به زبان فارسی و بخشی به زبان ارمنی بوده که بخش ارمنی آن را نیز به فارسی برگردانده ام.

در بخش سوم چکیده ای از گفت و گوی من با آقای علی ترابی، از قدیمی ترین کارکنان آلیک، است که به زبان خودشان آورده شده. آقای ترابی با وجود اینکه سال هاست بازنشسته شده اند ولی به دلیل تعلق خاطری که به آلیک دارند زحمت کشیدند و خودشان به محل روزنامه تشریف آوردند، هم برای انجام این گفت و گو و هم برای تجدید دیدار با دوستان.

ـ گفت و گو با درنیک ملکیان

گریکور قضاریان: جناب آقای ملکیان برای خوانندگان ما جذابتر خواهد بود اگر از زبان خودتان با شما آشنا شوند. لطفاًٌ خودتان را معرفی و در مورد همکاری با روزنامۀ آلیک صحبت کنید.

دِرِنیک ملکیان: در ابتدا مایلم پانزدهمین سال انتشار نشریۀ وزین پیمان را به همۀ همکاران تبریک عرض کنم.

درنیک ملکیان

درنیک ملکیان مهر هستم، متولد 1338ش، در بندر ماهشهر. تحصیلات ابتدایی را در این شهر و سپس در آغاجاری سپری کردم. آموزش متوسطه را در شهرهای شیراز و اصفهان(جلفا)، در دبیرستان کاتارینیان، به پایان بردم (1356ش).یک سال بعد، یعنی در سال وقوع انقلاب اسلامی، در کنکور سراسری شرکت کردم و موفق به ورود به دانشگاه اصفهان در رشتۀ زبان های خارجی (آرمنولوژی) شدم. بعد از یک ترم، در جریان انقلاب فرهنگی، سه سال از دانشگاه دور بودم و سپس در 1361ش ادامۀ تحصیل برایم میسر شد. پس از فارغ التحصیلی به خدمت سربازی اعزام شدم که پس از پایان آن به تهران نقل مکان کردم. اکنون حدود بیست سال است که ساکن تهران هستم و از همان اول به خدمت در روزنامۀ آلیک دعوت شدم. در 2006م موفق به کسب دانشنامۀ کارشناسی ارشد در رشتۀ تاریخ از دانشگاه دولتی ایروان شدم و در حال حاضر حدود هشت سال است که سردبیری این روزنامۀ هشتاد ساله را برعهده دارم.

گریکور قضاریان: رسالت آلیک را به منزلۀ تنها روزنامۀ ارمنیزبان در جامعۀ ایرانیان ارمنی چگونه ارزیابی میکنید؟

دِرِنیک ملکیان: آلیک هشتاد سال است که منحصراً به زبان ارمنی منتشر می شود. حقیقت این موضوع خود گویای این است که آلیک، در کل مسائل متنوع، جامعۀ ارمنی را در ایران، به طور اخص و جوامع ارمنی را در جهان، به طور اعم، مد نظر دارد. هدف آلیک، در وهلۀ اول، اطلاع رسانی در خصوص زندگی اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، دینی و آموزشی ارمنیان ایران و همچنین اطلاع رسانی در مورد مسائلی است که کل ارمنیان جهان و به ویژه، جامعۀ کنونی ارمنستان با آن رو به روست. رسالت عمدۀ آلیک همانا بازگو کردن اتحاد و همبستگی نزد کل ارمنیان جهان است که این خود هدفی کلی را در بر می گیرد. در وهلۀ بعدی، رسالت آلیک، به غیر از اطلاع رسانی، در برگیرندۀ حفظ هویت فرهنگی، اجتماعی و دینی جامعۀ ارمنی در ایران است.

گریکور قضاریان: ارمنیان جهان، یا به عبارتی دیاسپورای ارمنی، در بیشتر جوامع دارای نشریات و روزنامههای ارمنیزبان هستند. جایگاه آلیک را در مقایسه با دیگر مطبوعات دیاسپورای ارمنی چگونه ارزیابی میکنید؟

دِرِنیک ملکیان: در مقام مقایسه با دیگر نشریاتی که در دیاسپورا منتشر می شوند آلیک نقش منحصر به فردی ایفا می کند. نخست آنکه جامعۀ ارمنیان ایران، بر خلاف جوامع ارمنی دیگر در دیاسپورا، قدمتی دیرینه دارد که همین مسئله به خودی خود بسیاری از مسائلی را که دیگر جوامع با آن دست به گریبان هستند حل کرده. قدمت چند صد سالۀ ارمنیان ایران در این کشور باستانی ارزش هایی را به دنبال داشته که برای مثال جامعۀ ارمنی در ایالت متحدۀ امریکا یا اروپا فاقد آن است. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، دینی و همچنین پایداری خانواده به منزلۀ یک عنصر مهم نزد جامعۀ ارمنی ایرانی مؤلفه هایی است که طی قرون متمادی برای جامعۀ ما تبدیل به فرصت هایی گران بها شده که به وسیلۀ آنها روزنامۀ آلیک نیز به منزلۀ تنها روزنامۀ ارمنی زبان توانسته تداومی هشتاد ساله داشته باشد و فرصت های ایجاد شدۀ مذکور را به نحو احسن مورد استفاده قرار دهد. این گونه فرصت ها معمولاً در جوامع غربی و جامعۀ ارمنی ای که در آنجا زندگی می کنند کمتر مجال ظهور می یابند. مسئلۀ کم و بیش مهم دیگری که مایلم متذکر شوم نزدیکی ارمنیان ایران از لحاظ جغرافیایی با کشور دوست و همسایه، ارمنستان، است. این موضوع طی بیست سال گذشته، که از استقلال این جمهوری می گذرد، باعث شده که نه تنها جامعۀ ارمنیان ایران تعلقات خاطر خود را در زمینه های فرهنگی، تاریخی، دینی و دیگر موارد بسط دهد بلکه نقش یک حلقۀ ناگسستنی را در زنجیرۀ روابط دو کشور ایفا کند. این نیز فرصت گران بهایی است که دیگر جوامع ارمنی در اروپا یا امریکا از آن بهره مند نیستند.

گریکور قضاریان: روزنامۀآلیک در ایران چاپ میشود، ارزیابی شما از آلیک به منزلۀ عضوی از خانوادۀ مطبوعات ایران چیست و نقش آلیک را در این خصوص چگونه میبینید؟

دِرِنیک ملکیان:آلیک از نظر قدمت دومین روزنامۀ کشور (پس از اطلاعات) است. ممکن است این مسئله از حیث قدمت مثبت ارزیابی شود اما از نظر نقش آفرینی به منزلۀ عضوی از جامعۀ بزرگ مطبوعاتی ایران نمی توان جایگاهی را برای آلیک قائل شد چون همان گونه که گفتم آلیک یک روزنامۀ صرفاً ارمنی زبان بوده با مخاطبانی صرفاً ارمنی. جالب است بدانید آلیک هشتاد ساله تنها چند صباحی است که ستونی به زبان فارسی گشوده و این امر گویای این حقیقت است که اکنون، نسبت به گذشته، مخاطبان فارسی زبان ما خواهان آن هستند. ما نیز طبق این تقاضا عرضه کننده خواهیم بود، ابتدا به طور هفتگی در یک ستون ولی در آینده ای نزدیک به طور روزانه و چه بسا در صفحات مختلف. علی رغم آنکه آلیک به منزلۀ روزنامه ای ارمنی زبان و صرفاً برای جامعۀ ارمنی شناخته شده است ولی جامعۀ مطبوعاتی ایران همواره از نقش و عملکرد آلیک، ولو به صورت غیر مستقیم، آگاه بوده و ارزیابی مثبتی از آن داشته. درست به همان صورت که آلیک در مورد کل جامعه و کشور عزیزمان، ایران، با دیدگاهی مثبت، به خوانندگان خود اطلاع رسانی و در این زمینه قلم فرسایی کرده است.

ـ احمـد نوری زاده و آلیـک

فرزند پارسی گوی ملت ارمنی

احمـد نوری زاده

همکاری این استاد گران قدر با روزنامۀ آلیک به اواخر دهۀ 40 و اوایل دهۀ 50 شمسی بازمی گردد. در طی این مدت، در کنار معرفی کتاب ها و آثار ایشان، اشعار ارمنی و مصاحبه های فراوانی نیز از آقای نوری زاده در روزنامۀ آلیک به چاپ رسیده است.

به گفتۀ خود این استاد و ارمنی شناس ارزنده: « نقش روزنامۀ آلیک در شناساندن من به جامعۀ ارمنی قابل انکار نیست. حتی هنگامی که در نشریات دیگر، چه در ایران و چه در مطبوعات ارمنی جهان، از من مقاله ، مصاحبه یا اثری چاپ می شد آلیک آنها را منعکس می کرد».

« اگر روزنامۀ آلیک در ایران چاپ نمی شد ارمنیان ایران نمی توانستند با ارزش های فرهنگی و ادبی خودشان به نحو وسیعی آشنا شوند. انتشار روزنامۀ آلیک و اینکه این روزنامه هر روز وارد خانواده های ارمنی می شود خدمت ارزنده ای است که این روزنامه در شناساندن و حفظ ارزش های فرهنگی به جامعۀ ارمنی ایران می کند».

احمد نوری زاده شاعر، مترجم، پژوهشگر و بنیان گذار ارمنی شناسی فارسی است. وی در طول نزدیک به چهار دهه فعالیت ادبی و پژوهشی نزدیک به سی عنوان کتاب تألیف و ترجمه کرده که برخی از آنها مانند کتاب صدسال شعر ارمنی در نوع خود بی نظیر است. وی همچنین ترجمۀ آثار فراوانی از نویسندگان و شعرای نامدار ارمنی را در کارنامۀ فعالیت های فرهنگی خود دارد. ایشان به پاس فعالیت های فرهنگی و بین فرهنگی ارزشمندی که ارائه داده به کسب جوایز و تقدیرنامه هایی نیز نایل آمده و به تازگی هم از سوی وزیر فرهنگ جمهوری ارمنستان به کسب مدال طلایی فرهنگی این جمهوری مفتخر شده است. در حال حاضر احمد نوری زاده تنها شاعر غیر ارمنی جهان است که به زبان ارمنی شعر می سراید. در جمهوری ارمنستان برای خوانندگان ارمنی زبان بخش هایی از منظومۀ ماسیس کوه نیست، اثر ماندگار وی، به همراه زندگینامۀ این شاعر ایرانی در کتاب درسی دانش آموزان گنجانده شده است.

نوری زاده تاکنون با انتشار ده ها جلد کتاب و صدها مصاحبه مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی کوشش های ارزندۀ بسیاری در راستای شناساندن تاریخ و فرهنگ ارمنی به جهانیان به عمل آورده است. به همین جهت در ارمنستان به او لقب فرزند پارسی گوی ملت ارمنی را داده اند.

به مناسبت هشتادمین سالگرد روزنامۀ آلیک گفت و گوی کوتاهی با همکار گرامی این روزنامه، شاعر و مترجم نامدار ادبیات معاصر، ترتیب دادیم تا با جهان فرهنگی و نگرش های او بیشتر آشنا شویم. در ابتدا گفت و گو را به زبان فارسی آغاز کردم ولی جناب آقای نوری زاده زبان ارمنی را چنان سلیس و شیوا صحبت می کنند که گویی زبان مادری ایشان است. پرسش اول را به فارسی مطرح و پاسخ را به ارمنی دریافت کردم، فارسی، ارمنی، فارسی، ارمنی،… ممکن نبود گفت و گو را این گونه ادامه دهم. سرانجام زبان گفت و گو شد ارمنی که بعد متن آن را از ارمنی به فارسی برگرداندم.

خاطرات دوران کودکی شاعر از ارمنیان

من در آبان 1330ش، درغازیان بندر انزلی، به دنیا آمدم. در آنجا محله ای بود به اسم کرد محله، مجموعه ای بود از اقوام مختلف ساکن ایران، ارمنی، آشوری، ترک، گیلک و…، محله ای کثیرالملت و اینترناسیونال. یک همسایۀ ارمنی هم داشتیم، به علت هم بازی شدن با بچه های محله کم کم همۀ این زبان ها و بیشتر از همه زبان ارمنی را یاد گرفتم. در همسایگی ما خانمی ارمنی به همراه شوهرش زندگی می کرد. نام خانم تِلو بود و نام شوهرش خاچاطور. من خانم تِلو را خیلی دوست داشتم و چون دست تنها بود بعضی وقت ها در خرید کردن به او کمک می کردم. علاوه بر این با بچه های هم سن و سال ارمنی محله هم مراوده داشتم. به این خاطر کم کم با زبان شفاهی و محاوره ای ارمنی آشنا شدم.

نقش زبان ارمنی در فعالیتهای ادبی شاعر

نوری زاده به دلیل داشتن قریحۀ هنری وارد حوزۀ ادبیات شد، به خصوص مطبوعات ادبی و علاوه برفعالیت در عرصۀ روزنامه نگاری، سرودن شعر به زبان فارسی را نیز آغاز کرد. آشنایی او به زبان گفتاری ارمنی و علاقۀ شدیدش به ترجمۀ متون ادبی باعث شد تا وی به فراگیری این زبان روی آورد. او خود در این خصوص می گوید:

« با خودم فکر کردم حالا که با زبان شفاهی ارمنی آشنا شده ام بهتر است زبان نوشتاری ارمنی را نیز بیاموزم و در صورت امکان آثار نویسندگان و شاعران ارمنی را ترجمه کنم. رفتم پیش خانم آرشی بابایان که شاعرۀ ارمنی بودند و نزد ایشان الفبای ارمنی را یاد گرفتم اما پس از آن از طریق کتاب های خودآموز شروع کردم به خود آموزی زبان ارمنی و تقریباً تسلط پیدا کردم».

ایشان از آن پس به طور جدی به ترجمه و معرفی ادبیات معاصر و متون کهن ادبی ارمنی در مطبوعات فارسی زبان ایران پرداختند. او می گوید:

« بعدها نیز وقتی در این عرصه بیشتر فعال و به بررسی متون کهن ارمنی مشغول شدم نیاز به دانستن گرابار را احساس کردم و به همین دلیل در دانشگاه اصفهان، نزد مرحوم آقای خاژاک در گریگوریان، رئیس وقت دانشکدۀ ارمنی شناسی دانشگاه اصفهان، که زبان کهن ارمنی را خوب می دانست، مدتی را به آموختن گرابار (که زبان کهن ارمنی است و واژه های پهلوی ـ پارتی فراوانی هم در آن وجود دارد) در سال های 1348 ـ 1349ش پرداختم. این زبان بعدها در کارهای ادبی و پژوهشی ام بسیار سودمند واقع شد».

نوری زاده و کتاب صدسال شعر ارمنی

به طور حتم مهم ترین و ماندگارترین اثر ادبی نوری زاده کتاب بی نظیر صد سال شعر ارمنی است. مجموعه ای سترگ و 1100 صفحه ای از آثار شاعران ارمنی که اولین چاپ آن در 1369ش صورت گرفت.

تنها همین یک کتاب کفایت می کند که نام نوری زاده در تاریخ فرهنگ و ادبیات ارمنی جاودانه بماند.

صد سال شعر ارمنی منظومه ای از 72 شاعر نامدار ارمنی است و علاوه بر آن خواننده با مطالعۀ پیشگفتار 150 صفحه ای کتاب با جنبه هایی از تاریخ و فرهنگ دیرینۀ ارمنستان نیز آشنا می شود.

اما کاری که نوری زاده با این کتاب کرد فراتر از یک ترجمه است او با این اثر پلی بین دو ملت ایرانی و ارمنی برقرار ساخت. خود استاد دربارۀ این کتاب می فرماید:

«… صد سال شعر ارمنی، که بیش از هفتاد شاعر ارمنی را با حدود ششصد شعر کوتاه و بلند معرفی می کند، از سوی منتقدان ارمنی زبان و فارسی زبان کاری آکادمیک ارزیابی شد و حتی برخی نوشتند که در طول هفتاد سال تاریخ ارمنستان شوروی، که انستیتوهای فرهنگی، ادبی، علمی بسیاری در آن کشور فعال بودند، کتابی با این کیفیت و کمیت در زمینۀ معرفی شاعران ارمنستان، حتی به زبان ارمنی، هم منتشر نشده است. این کتاب نمونه های شعری ارمنی قابل ارائه به خوانندگان فارسی زبان در طول صد سال (قرن نوزدهم و بیستم میلادی) را شامل می شود».

تقدیر از شاعر

نوری زاده به پاس چهل سال تلاش بی وقفه در شناساندن فرهنگ و ادب ارمنی جوایز جهانی بسیاری نیز کسب کرده است که از جمله مهم ترین آنها عبارت اند از:

ـ جایزۀ جهانی فرهنگی گارپیس پاپازیان از کشور اتریش، 2000م

ـ جایزۀ عالی ترین نشان فرهنگی جمهوری ارمنستان به نام مُوسس خورناتسی از روبرت کوچاریان، رئیس جمهور وقت ارمنستان، 2001م

ـ دریافت مدرک پروفسوری افتخاری از دانشگاه ایروان، 2001م

ـ جایزۀ بزرگ انجمن نویسندگان ارمنستان، گانتِق، 2005 م

ـ دریافت مدال طلایی فرهنگی جمهوری ارمنستان، از طرف وزیر فرهنگ این جمهوری، به پاس فعالیت های فرهنگی دامنه دار و چشمگیر، مهر 1390ش (2011 م).

جهانی شدن و نقش شاعر

از جمله نکاتی که باعث می شود نوری زاده به منزلۀ شخصیتی ادبی در دنیای فرهنگ و ادب به صورتی متمایز جلوه کند آن است که وی به فرهنگ دیگری غیر از فرهنگ قومی خود توجه کرده و توانسته است آن را به کامل ترین وجه به نمایش گذارد. ایران ما از خرده فرهنگ های گوناگونی تشکیل شده و چنین گرایشی به سوی خرده فرهنگ ها یا فرهنگ اقلیت می تواند گامی به سوی معرفی فرهنگ ها و شناخت بهتر و بیشتر آنها باشد. این همان تلاش مثبتی است که در جهان مدرن همگام با روند جهانی سازی صورت می گیرد، تلاشی که ثمرۀ آن جهانی بهتر برای همه انسان هاست. این گونه توجه، توجهی است که تنها از عهده انسان مدرن بر می آید، توجه به فرهنگ اقلیت توجهی آگاهانه است. فعالیت های استاد نوری زاده از این جنبه حائز اهمیت و متمایز است.

نوری زاده از زبان نامداران ادب ارمنی

ـ سرکیس گراگوسیان، شاعر و نویسندۀ ارمنی تبار لبنانی: « او در قلب ملت ارمنی به جاودانگی تاریخ خواهد پیوست».

ـ توروس تورانیان، نویسنده و منتقد ارمنی تبار سوری: « او با آثار خود برای ارمنی ها غرور ملی کسب می کند و ما وظیفه داریم که ارزش های این انسان بزرگ و شاعر و مترجم ارزنده را بشناسیم و آرزو کنیم که قلم پرتوان او همیشه پربار و پایدار باشد».

ـ هراچیا ماتئوسیان، نویسندۀ نامدار ارمنستانی: « ایشان بزرگ ترین مترجم ادبیات ارمنی در جهان است که با آثار خود ملت ارمنی را با شگفتی مواجه کرده است. من به جرئت می توانم بگویم در تاریخ ادبیات ارمنی هرگز چنین پدیده ای رخ نداده است».

شماری از آثـار منتشر شده

صد سال شعر ارمنی، شامل نمونه های منظوم بیش از هفتاد شاعر ارمنی با پیشگفتاری دربارۀ تاریخ و فرهنگ ارمنی

تاریخ و فرهنگ ارمنستان، اثری پژوهشی

سلام بر شما ارمنیها، مجموعه شعرهای ارمنی شاعر

در شب تنهایی و رؤیاها، مجموع شعرهای ارمنی شاعر

باغ سیب، باران و چند داستان دیگر، ترجمۀ بیست داستان کوتاه و بلند از پانزده نویسندۀ نامدار ارمنی

آی وطن، آی وطن، ترجمۀ مجموعه شعر و قصه از هوهانس تومانیان، نویسنده و شاعر نامدار ارمنی

تسولاگ، ترجمۀ داستانی بلند از آکسل باگونتس

عاشقانههای ادبی، ترجمۀ مجموعه اشعار واهاگن داوتیان

پائیز در پرواز، ترجمۀ مجموعه اشعار واراند، شاعر نامدار معاصر ایرانی ـ ارمنی

آمالیا، ترجمۀ اثری از ناردوس

پتر اول، اثر آلکسی تولستوی، ترجمه از متن ارمنی به فارسی

کمیسر یا کمون باکو، ترجمۀ اثری از هراچیا کوچار

سرودهای سرخ، ترجمۀ مجموعه شعر از یقیشه چارنتس

آلیک جزئی از خانوادۀ من است

علـی ترابـی

علـی ترابـی

فروردین 1348بود و من چهارده سال داشتم. برای اینکه خرج خانه را در بیاورم نتوانستم به تحصیلاتم ادامه دهم و دنبال کار می گشتم. به چاپخانه ای در خیابان سعدی رفتم و از مسئول آنجا پرسیدم کارگر نمی خواهند؟ گفتند: « نه ولی یکی از آشنایان در روزنامۀ آلیک هست که دنبال یک کارگر است». آدرس روزنامه را گرفتم و رفتم روزنامۀ آلیک. آن موقع یک دستگاه چاپ جدید خریده بودند و یک کارگر لازم داشتند. چاپچی ارشد روزنامه، آقای لطفی، به من گفت که از همین الآن می توانم کارم را شروع کنم. نیم ساعت بعد از اینکه من کار را شروع کردم کارگر جدیدی، که او هم دنبال کار می گشت، آمد. من تجربۀ کاری نداشتم اما فرد تازه  وارد تجربه داشت. بنابراین، مسئولان چاپخانه او را انتخاب کردند ولی برای اینکه من را هم از کار بی کار نکرده باشند مرا به چاپخانۀ آنی، که صاحب آن هم ارمنی بود، معرفی کردند. یک روز در چاپخانۀ آنی کار کردم ولی کسی که روز قبل آمده بود آلیک و از من هم واردتر بود تنها یک روز در آنجا مانده بود و دیگر نخواسته بود بیاید. به همین خاطر آقای لطفی مجدداً با من تماس گرفتند و خواستند برگردم. گویا این قسمت من بود که بروم آلیک! از همان زمان تا زمان بازنشستگی، یعنی حدود 34 سال، در این روزنامه مشغول بودم.

آلیک اولین و آخرین تجربۀ کاری من بود و هیچ جای دیگری نخواستم کار کنم. من الآن 56 سال دارم و بیشتر عمرم را در آلیک و فضای فرهنگی آن سپری کرده ام. بیشتر زندگی من در آلیک گذشت. پانزده سال دو شیفت کار کردم. کارم را خیلی دوست داشتم و حاضر بودم که دو شیفت نیز کار کنم. البته، کارم زیاد بود، به خصوص در ایام ژانویه و سال نو. غیر از آن تمام کتاب های درسی ارمنی، از ابتدایی تا دبیرستان، مجلۀ جوانان آلیک، روزنامه و تمام

کارهای چاپی دیگر را نیز من انجام می  دادم. بعد از مدتی بدون آنکه حروف ارمنی را بلد باشم خودم متوجه می شدم و مطالب را چاپ می کردم. همه کار می کردم، صحافی، برش، کار روی ماشین های چاپ و… اما کارم را خیلی دوست داشتم.

یک روز در چاپخانه مشغول کار بودم که از خانه تلفن کردند و خبر فوت پدرم را به من دادند اما کار روزنامه هم واجب بود. پس ماندم و کارم را انجام دادم. شب دیر وقت بود که به خانه رسیدم و حتی نتوانستم در تشییع جنازۀ پدرم شرکت کنم.

اما در تمام مدتی که در آلیک کار کردم راضی بودم، از کارم، از افراد، از طرز برخوردها، از محیط و از همه. همه به من احترام می گذاشتند. حتی مکانی برای نماز خواندن داشتم. در طول تمام این سال ها دوستان ارمنی فراوانی پیدا کردم. زمانی که در آلیک استخدام شدم مجرد بودم. حتی پس از گذراندن دوران سربازی نیز به آلیک برگشتم. تشکیل خانواده دادم و دخترم که بزرگ شد دامادم را هم از کارکنان آلیک انتخاب کردم. آلیک جزئی از خانوادۀ من است.[1]

پی نوشت

1ـ جناب آقای ترابی در 1372ش، پس از سال ها خدمت خالصانه و صادقانه، بازنشست شدند اما تا 1382ش نیز در روزنامه مشغول خدمت بودند. ایشان در طی این سال ها بارها از طرف مسئولان روزنامه و چاپخانۀ آلیک، به خاطر خدمات بی شائبه شان، مورد تقدیر و قدردانی قرار گرفتند.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57
سال پانزدهم | پاییز 1390 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

توروس روسلین و میراث هنری او

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 تقریباً تمامی اقوام و ملل، پس از ابداع الفبا، با بهره گیری از شیوه های مختلف به نگارگری نوشتارها پرداخته اند. البته...

واساک ماداتیان (1845-1914م)

نویسنده: بختیار هواکیمیان / ترجمه: نیکید میرزایانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 واساک ماداتیان در میان نمایشنامه نویسان اهل ایروان جایگاه خاص خود را دارد. او، که نگران...

به مناسبت صد و بیست و پنجمین سالگرد تئاتر در جلفای اصفهان

نویسنده: نیکید میرزایانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 مقالۀ حاضر کوششی است هر چند مختصر اما مفید در زمینۀ تاریخچۀ تئاتر ایران که تا به امروز به صورت علمی و جامع مورد...

اولین سفیر زن جهان

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 زنان، که از بدو تمدن در کلیۀ فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی حضور فعال داشته اند، پس از پایان جنگ...

به پاس هشتادمین سال انتشار آلیک

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 هنگامی که صفحات تاریخ روزنامه نگاری ایران را ورق می زنیم و به هشتاد سال پیش بازمی گردیم به هفته نامه ای چهار...

همواره در سنگر

نویسنده: نورایر السایان / ترجمه: روبرت بگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 هشتاد سال پیشینههشتاد سال فعالیت هدفمند،هشتاد سال تجربه و میراث ارزشمند،این است واقعیت...

تاریخ هشتاد ساله آلیک،تنها روزنامه ارمنی زبان ایران

نویسنده: آرا ه.اوانسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 57 انگیزۀ بنیان گذاری و راز تداوم هشتادسالۀ روزنامۀ آلیک[1] را صرفاً باید در روحیۀ ایثار ویژه ای جست و جو کرد که در...