نویسنده: آرپی مانوکیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54

متن حاضر دربرگیرندۀ گزیده ای از نطق های نمایندگان منتخب ارمنیان در مجلس شورای اسلامی است. از آنجایی که نطق های مذکور جزوی از مشروح مذاکرات مجلس به حساب می آید، این بخش از مجموعۀ مشروح مذاکرات، که در اصل مجموعه ای از گفت و گوها، نظرات و چالش هایی است که نمایندگان منتخب مردم در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی عرضه کرده اند، برای ارائه در این شماره استخراج شده است. در بخشی از اصل 69 قانون اساسی آمده مذاکرات مذکور علنی است (مگر در شرایط اضطراری) و گزارش کامل آن باید از رادیو و روزنامۀ رسمی و برای اطلاع عموم منتشر شود.

مطابق آیین نامۀ داخلی مجلس، نمایندگان باید در روزی که قبلاً برای تشکیل جلسه تعیین شده، در تالار مجلس شورای اسلامی، حضور یابند. در جلسات علنی، مردم، خبرنگاران و رسانه های گروهی داخلی و خارجی می توانند شرکت کنند. برنامۀ جلسات علنی با اعلام رسمیت جلسه از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی[1] و قرائت دستور جلسه به وسیلۀ منشی و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید شروع می شود. ابتدا اگر نکاتی مهم وجود داشت، رئیس جلسه می تواند به ایراد نطق بپردازد. سپس، جلسه شروع و بیانات حین دستور نمایندگان نیز ارائه می شود. [2]

بر اساس آیین نامۀ داخلی مجلس شورای اسلامی، در هر جلسۀ رسمی، هریک از نمایندگان، که مطلب مهمی داشته باشد، می تواند آن را به استحضار مجلس برساند. در هر جلسۀ علنی، پنج نفر از نمایندگان می توانند به ایراد نطق بپردازند. سه نفر از این پنج نماینده هرکدام هفت دقیقه برای نطق وقت دارند که این سه تن از طریق قرعه کشی از پیش مشخص می شوند و دو نفر دیگر می توانند نطق اضطراری پنج دقیقه ای ایراد کنند که این دو نفر از طریق ثبت نام در صبح روز هر جلسه و در قرعه کشی همان روز مشخص می شوند. [3] نمایندۀ منتخب باید درمجموع این نطق ها به حفظ حیثیت مجلس و نمایندگان توجه داشته باشد. [4]

بدون تردید، مشروح مذاکرات مجلس یکی از با ارزش ترین منابع تحقیقی در تاریخ معاصر ایران است. با درک ارزش بالای این منبع پژوهشی و با هدف ارائۀ جزئی از خدمات و تلاش های نمایندگان ارمنی بخش هایی از نطق های آنان را در اختیار خوانندگان و پژوهشگران قرار می دهیم. لازم به ذکر است استخراج نطق های مذکور بر اساس محدودیت های زمانی و پژوهشی صورت گرفته و حتی الامکان سعی شده در مورد تمامی نمایندگان ارمنی حاضر در مجلس شورای اسلامی تنها یک نطق از دوران حضور و خدمات آنها، بر اساس ترتیب زمانی، ارائه شود.

هراچ خاچاطوریان
دورۀ اول مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 136
3 اردیبهشت 1360خ[5]

هراچ خاچاطوریان

به نام خدا، با اجازه از رئیس و نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى، در این روزها مردم میهن ما قهرمانانه در برابر تجاوزات ناجوانمردانۀ صدامیان، که به تحریک امپریالیسم جنایتکار امریکا و به قصد نابودى انقلاب و جمهورى اسلامى انجام گرفته، درحال نبرد هستند و براى پیروزى حق بر باطل وحفظ دستاوردهاى انقلاب و استقلال و آزادى کشور از هیچ فدارکارى ای دریغ نمى نمایند. به جاست یادآورشوم که ارامنۀ ایران نیز با احساس و درک مسئولیت انقلابى خویش در قبال انقلاب در جنگ تحمیلى شرکت جسته و شهدایى نیز نثار پیشبرد اهداف انقلاب نموده اند.

در این رابطه و به منظور گرامیداشت خاطرۀ شهداى بى شمار خلق ارمنى و به مناسبت 24 آوریل و شصت و ششمین سالگرد قتل عام ارامنه وظیفۀ خود می دانم مطالب چندى را در این مورد بیان نمایم.

ارامنه قرن هاى متمادى در سرزمین آبا و اجدادى خویش، در ارمنستان غربى، زندگى کرده اند و با خواست پیگیر سازندگى، که از خصایص خلق ارمنى است، در راه شکوفایى میهن خویش تلاش مى نمودند ولى بودند زمان هایى که این تلاش و کوشش در جهت سازندگى و پیشرفت اجتماعى، در نتیجۀ هجوم ستمگران وقت، مختل شده و ارمنستان مبدل به میدان تاخت و تاز، ویرانى و چپاولگرى آنان می گردید. این وضع، به ویژه، پس از استقرار امپراتورى عثمانى شدت یافت و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، در زمان سلطۀ سلطان عبدالحمید، ملقب به سلطان خونین، به گسترده ترین ابعاد خود رسید. در طى سی سال حکومت این سلطان جبار صدها هزار ارمنى بی گناه و بى دفاع قربانى سیاست خلق کُشى حکام عثمانى گردیدند ولى این جنایت ها در برابر آنچه که در طول سال هاى جنگ جهانى اول برخلق ارمنى گذشت غیر قابل قیاس اند.

66 سال پیش، در چنین روزهایى، سران عظمت طلب حزب به اصطلاح (( اتحاد و ترقى)) ، که زمام امور را در امپراتورى عثمانى به دست گرفته بودند، با دستیارى و شرکت مستقیم آلمان قیصرى و به اصطلاح مسیحى و با استفاده از موقعیتى که جنگ امپریالیستى جهانى اول ایجاد کرده بود، جهت تحقق اهداف پان ترکیستى خود و ایجاد امپراتورى به اصطلاح توران بزرگ، قتل عام ارامنۀ ساکن قسمت اعظم امپراتورى عثمانى را سازمان داده و با شقاوت و سفاکی هرچه تمام تر به اتمام رساندند. در نتیجۀ این جنایت هولناک، که یکى از فاجعه آمیزترین تبهکارى هاى دول امپریالیستى و ارتجاعى علیه خلق هاى تحت ستم و نخستین خلق کشى قرن بیستم می باشد، بیش از دو میلیون نفر از فرزندان خلق ارمنى، از پیر و جوان گرفته تا زن وکودک، به مسلخ برده شدند که تنها شمار اندکى از آنها جان سالم به در بردند و توانستند جنایاتى را که بر خلق ارمنى گذشت، براى ثبت در تاریخ، به گوش جهانیان برسانند.

حکام عثمانى براى تحقق اهداف شوم خود ابتدا 140 هزار سرباز و افسر ارمنى را، که به خدمت ارتش عثمانى احضار شده بودند، در واحدهایى جداگانه جمع نموده و براى بیگارى به نقاط دورافتادۀ امپراتورى عثمانى گسیل داشتند و در موقع مقتضى آنها را خلع سلاح نموده و از دم تیغ گذراندند. سپس، درشامگاه 24 آوریل 1915م، حدود هشتصد نفر از روشنفکران ارمنى را، که از نمایندگان مبرز فرهنگ و ادب ارمنى بودند، دستگیر نمودند و در نقاط دور دست کشور با سنگ، دشنه و گلوله به زندگى آنان خاتمه دادند. با محروم نمودن ارامنه از رهبرى فکرى و قواى رزمى به تبعید دسته جمعى زنان، کودکان و سالمندان از خانه و کاشانه خود به سوى بیابان هاى لم یزرع دیر الظهر، رسول العین و بین النهرین مبادرت ورزید و در مسیر راه از هیچ شناعت و جنایتى نسبت به آنان فروگذار نکردند. از این کاروان هاى مرگ افراد قلیلى به مقصد رسیدند.

در نتیجۀ قتل عام ارامنه، ارمنستان غربى از سکنۀ بومى خالى شد و بازماندگان این جنایت در کشورهاى مختلف و به ویژه، درکشورهاى خاورمیانه، از قبیل، لبنان و سوریه پراکنده شدند. باید تأکید کرد که مردم این کشورها با مهر و محبت بسیار از آوارگان پذیرایى نمودند و امکانات زندگى آنها را فراهم ساختند.

در پایان جنگ جهانى اول و در نتیجۀ سازش دول امپریالیستى، جانیان جنگ محاکمه نشده و به کیفر نرسیدند و دولت هاى ترکیه و آلمان مجبور به پرداخت غرامت و احقاق حقوق پایمال شدۀ ارامنه نگردیدند. امپریالیست ها در فکر تقسیم جهان و غارت و چپاول خلق ها بودند وملت هاى ستمدیده هرگز براى آنها ارزشى نداشته و ندارند.

جنایتى که در امپراتورى عثمانى اتفاق افتاد بدون کیفر ماند واین امر خود مشوقى شد برای تبهکارانى نظیر هیتلر و سپس، براى امپریالیست هاى امریکایى و صهیونیست هاى اسرائیلى تا عین همین سیاست خلق کشی را درمورد سایر خلق ها در پیش بگیرند. هیتلر در دستور خود جهت کشتار مردم لهستان بی شرمانه اعلام کرده بود که: (( امروز دیگر چه کسى قتلعام ارامنه را بیاد دارد؟)) . امپریالیست هاى امریکایى نیز، در کشورهاى مختلف جهان، سیاست کشتار دسته جمعى خلق هاى مبارز را پیشۀ خود ساختند. صیهونیست هاى اسرائیلى خلق فلسطین را از خانه وکاشانه خویش بیرون رانده واز شناختن حقوق حقۀ این خلق ستمدیده سرباز مى زنند.

اکنون باگذشت 66 سال از قتل عام، ارمنیان سراسر جهان، هر سال در روز 24 آوریل ضمن تجلیل از خاطرۀ شهداى بی شمار خویش به وجدان بشریت رجوع کرده، خواستار آن اند که مسئلۀ ارامنه اى که درنتیجۀ سیاست ضدانسانى حکام ترکیه در کشورهاى مختلف آواره گشته اند در مرجعى بین المللى مورد رسیدگى قرار گرفته، جنایتکاران محکوم شوند وحقوق حقۀ ارامنه با بازگرداندن اراضى اشغال شده به صاحبان اصلى؛ یعنى، خلق ارمنى و پرداخت غرامت توسط دولت ترکیه اعاده شود.

ارامنه در این راه، مانند سایر خلق ها، با انواع توطئه و دسایس امپریالیسم جهانى، به سرکردگى امریکا و دولت دست نشانده اش، ترکیه، مواجه اند و لذا براى برآوردن خواست هاى عادلانۀ خود، هرجا که باشند، مبارزه علیه امپریالیسم جهانى و دول مرتجع را در سرلوحۀ فعالیت ها و مبارزات خویش قرار می دهند.

پیروزى انقلاب شکوهمند مردم ایران، به رهبرى قاطعانۀ امام خمینى (نمایندگان صلوات فرستادند)، براى ارامنۀ مترقى سراسر جهان پیروزى بس گران بهایى است زیرا به سلطۀ امپریالیسم هار امریکا در این منطقۀ حساس جهان ضربات خرد کننده اى وارد ساخته و تکیه گاه نیروهاى ارتجاعى و وابسته منطقه، من جمله نظامیان ترکیه، را متزلزل ساخته است. پیروزى انقلاب اسلامى ایران و همچنین سایر انقلاب هاى آزادی بخش جهان در جهت احقاق حق حقوق ارامنه همسو هستند و لذا ما وظیفۀ خود می دانیم با تمام توان از آنها دفاع نماییم.

ارامنۀ ایران با بزرگداشت یاد قربانیان خویش در برابرخاطرۀ همه شهداى ملت هاى مختلف، که به خاطر استقلال، آزادى، صلح و پیشرفت اجتماعى مبارزه کرده اند و مى کنند، سر تعظیم فرود می آورند.

ارامنۀ ایران، با گرامیداشت خاطرۀ 5/1 میلیون شهداى خود، وحدت خود را با مردم انقلابى ایران منسجم تر کرده و براى پیروزى در جنگ تحمیلى، براى تحکیم و تثبیت نظام جمهورى اسلامى و تعمیق دستاوردهاى انقلاب بزرگ مردم ایران، آمادۀ هرگونه فداکارى هستند.

ارامنه با بزرگداشت خاطرۀ شهداى خویش حمایت و پشتیبانى خود را از تمام خلق هاى تحت ستم امپریالیسم جهانى و صهیونیسم بین المللى و به ویژه، از خلق فلسطین اعلام می دارند.

جاویدان باد خاطره 5/1 میلیون قربانى بی گناه ارمنى و مرگ بر امپریالیسم جهانى به سرکردگى امریکا و تمام حکومت هاى ارتجاعى و ضد مردمى جهان.

هرایر خالاتیان
دورۀ اول مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 473
22 خرداد 1362خ[6]

هرایر خالاتیان

به نام خدا. با سلام به رزمندگان جبهه هاى جنگ تحمیلى و همچنین رزمندگان ارمنى جبهه ها و با درود به روان پاک همۀ شهدا مطالب خودم را عنوان مى کنم.

جنگ همچنان در صدر همۀ مسائل قرار دارد و ایران به تنهایى در مقابل استکبار جهانى مى جنگد. ادامۀ جنگ همۀ نقاب ها را پایین کشیده است. عمال و ایادى شرق و غرب افشا و رسوا شده اند و چهره هاى زورمندان و زورگویان شرق و غرب، بدون نقاب، پشت سر عراق نمایان گشته اند. استکبار جهانى سعى دارد تا دامنۀ جنگ را وسعت بخشیده و به جبران شکست خود در جبهه هاى جنگ تحمیلى مردم بى دفاع و بى گناه ایران را زیر باران بمب بگیرد و جنگ نفت را دامن زند تا شاید از این راه ضربه ای بر حیثیت و اقتصاد ایران وارد سازد و سقوط سلطۀ استکبار جهانى را در منطقه به تعویق اندازد و بر حیات منحط سرمایه دارى جهانى بیفزاید. فرمانروایان سرمایه دارى نوین جهانى با پایین آوردن قیمت نفت، که در این امر غرب و اقمارش با هماهنگى تمام تلاش کردند و بهاى نفت را پنج دلار پایین آوردند و شرق و اقمارش نیز براى اثبات اخوت خود پا را فراتر نهاده و شش دلار از بهاى نفت خود کاسته اند و به علاوه آب هاى خلیج فارس را هم آلوده کرده اند، امیدوارند با این ترفندها جلوى بحران عظیم فعلى سرمایه دارى نوین جهانى را سد کنند لیکن نه سرمایه دارى نوین غرب و نه سرمایه دارى دولتى شرق با این اقدامات و با این ترفندها قادر به سد کردن بحران هاى سرمایه دارى نخواهند بود زیرا ریشۀ این بحران ها در سیستم سرمایه دارى شرق و غرب نهفته است و بدون براندازى آن سیستم بحران هاى عظیم فعلى رفع شدنى نیستند. به علاوه، با ادامۀ حیات این سیستم سرمایه دارى دامنۀ بی کارى هرچه گسترده تر، تعداد بمب هاى بدهکارى هرچه فزون تر خیزش هاى ملل و مردم استعمار زده و استثمار شده حتى در میان مردم و اقشار محروم خود کشورهاى سلطه گر، روز به روز، افزایش خواهد یافت.

سرمایه دارى نوین جهانى به مانند سرمایه دارى کلاسیک تنها یک راه حل مى شناسد و آن راه حل جنگ و باز هم جنگ مى باشد. جنگ جهانى اول و همچنین جنگ جهانى دوم به خاطر رفع بحران سرمایه دارى امپریالیستى به وقوع پیوست و با قربانى نمودن هفتاد الى هشتاد میلیون انسان و ویران نمودن بخش عظیمى از جهان بحران سرمایه دارى را به طور موقت رفع نمود و حالا یک بار دیگر بحرانى عظیم تر در برابر سرمایه دارى نوین جهانى قد علم کرده است و راه نجات، به مانند گذشته، به زعم ابرقدرت ها جنگ است. البته، جنگ کلاسیک. زیرا ضراب خانۀ اولترامدرن شرق و غرب موجودیت طبقات حاکمۀ بروکرات و میلیتاریست آنها را در خطر نابودى قرار داده است و لذا مذاکرات محدود نمودن تسلیحات فوق مدرن همچنان در جریان است تا به طبقات حاکمۀ سازندگان و فروشندگان اسلحه آسیبى وارد نشود و تنها خریداران اسلحه و مردم ساده تاوان جنگ را بپردازند. در این میان نقش ملت هاى محروم جهان و بالاخص ملت مبارز ایران و پیکار یکپارچۀ‏ آنان علیه استکبار جهانى می تواند سرنوشت ساز باشد.

ایران در هفتمین کنفرانس عدم تعهد و در دیگر کنفرانس هاى جهانى پیوسته هشداردهنده و خط دهنده بوده و همچنان در مسیر سیاست نه شرقى نه غربى خود گام برمی دارد لیکن این کافى نیست. دلیلش هم آن است که اکثر دول عضو جنبش عدم تعهد وابستگی هایى دارند و ایران شاید تنها کشور و یا یکى از معدود کشورهایى است که به راستى از یک سیاست جهانى مستقل نه شرقى نه غربى پیروى مى کند. لذا، بایستى که جنبش عدم تعهد از مرز دولت ها گذشته و به مرز ملت ها برسد و حتى ملت هاى محروم و دولت هاى استکبارى را هم دربر بگیرد و متحداً علیه استکبار جهانى قد علم کند. متأسفانه، همۀ سازمان ها و تشکیلات به اصطلاح بین المللى کنونى از سازمان ملل متحد، که در واقع از دولت هاى دارندۀ حق وتو و اقمار آنها تشکیل شده است، گرفته تا سایر سازمان ها همگى نمایندۀ دولت ها مى باشند و ملت ها، مخصوصاً، ملت هاى محروم از آزادگى و استقلال و نهضت های رهایى بخش ملت هاى ستمدیده در این سازمان ها راه ندارند و ملت هاى محروم سازمان هاى خاص خود را هم ندارند تا از آن طریق بتوانند نظرات خود را اعمال کنند. بنابراین، جمهورى اسلامى ایران مى تواند راهگشاى ایجاد این چنین سازمان هایی باشد و بدون شک، ملت هاى محروم جهان، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، از آن جانبدارى خواهند کرد. با توجه به این واقعیت ها نمایندگان جوامع ارامنۀ بیش از بیست کشور جهان، در مجمع دینى عالیه اى که اخیراً در آنتیلیاس لبنان برپا داشتند، به اتفاق آرا، بر لزوم مبارزۀ پیگیر و همه جانبۀ ملت هاى محروم علیه استکبار جهانى تأکید نمودند و همبستگى خود را با مبارزۀ ملت هاى ستمدیده، چه در منطقه و چه در جهان، اعلام داشتند و در ملاقاتى هم که سفیر جمهورى اسلامى ایران در لبنان با مراجع عالى دینى ارامنه داشتند بر این مورد تأکید فراوان شد. لذا ارامنۀ ایران و جهان، با الهام از آرمان ملل محروم و به پا خاسته، به مبارزۀ خود علیه استکبار جهانى و على الخصوص نئوامپریالیسم غرب، به سردمدارى امریکا و نئوامپریالیسم شرق، به سرکردگى اتحاد شوروى، ادامه می دهد و هم اینک زندان ها و بازداشتگاه هاى شرق و غرب و بالاخص زندان هاى امریکا سنگر مبارزۀ جوانان عدالت خواه ارمنى گشته است.

و حالا تذکرى چند دربارۀ حوزه هاى انتخابیۀ خودم به عرض مى رسانم: مسائل و مشکلات حوزه هاى انتخابى بنده عموماً بر دو نوع هستند. مسائل صرفاً محلى حوزه ها و مسائلى که جنبۀ کلى و عمومى دارد. در رابطه با مسائل محلى حوزه ها باید گفت که به طور کلى حسن نیت مسئولان محلى بیشتر آن مسائل را به طور مطلوب حل و فصل نموده است و بنده میل دارم در اینجا از فرماندارى گرگان، به خاطر همکارى و همیارى صمیمانه اش در احداث بناى یادبود شهدا و همچنین از مدیریت صدا و سیماى آذربایجان شرقى، به خاطر برقرارى مجدد برنامۀ ارمنى رادیو تبریز و بالاخره از وزارت کشور، به خاطر اجازۀ راه پیمایى بزرگ 24 آوریل، براى بزرگداشت خاطرۀ 5/1میلیون شهداى ارامنه در ترکیۀ عثمانى و همچنین براى اجازۀ برگزارى جشن هاى باشکوه 28 ماه مه، روز آزادى و استقلال ارامنه، صمیمانه سپاسگزارىکنم. باید گفت، به طور کلى، در سایر شهرستان هاى شمالى نیز مسئولان اجرایى پیوسته در برآوردن نیازهاى ارامنه همکارى و هماهنگى داشته اند. ارامنۀ شهرستان هاى دوردست از ارومیه تا تبریز، از مشهد تا گرگان و از اراک تا همدان و باختران همگى از ثمرۀ همکارى و هماهنگى مسئولان محلى برخوردارند ولى در رابطه با مسئله مدارس ارامنه، که یک مسئله کلى و عمومى است، هنوز هم در بعضى از مناطق مشکلاتى وجود دارد و مسئولان بعضى مناطق و مدیران چند مدرسه نه تنها همکارى و هماهنگى با جامعۀ ارامنه و مقامات مذهبى و فرهنگى ندارند بلکه مرتب ایجاد مشکل مى کنند؛ بطور مثال، مدیر مدرسه اى که به دنبال شکایات و اعتراضات متعدد و مکرر محصلان، اولیاء، مردم و مسئولان فرهنگى و مذهبى ارامنه مجبور به استعفا گشته است هنوز هم بعد از ماه ها همچنان بر سر کار خود باقى مانده و ابقا شده و حتى تذکرات وزیر محترم آموزش و پرورش نیز در این مورد خاص بلااثر مانده است.

و اما مسئلۀ مهم تر، از لحاظ جامعۀ ارامنه، تعلیمات دینى ارامنه است که مى توان گفت پایه و اساس موجودیت دینى ارامنه را تشکیل می دهد. مراجع مذهبى و فرهنگى و همچنین عموم ارامنه خواستار آن اند که این امر مهم تحت نظر مستقیم مراجع دینى و روحانیون ارمنى انجام پذیرد و تعلیمات دینى به زبان ارمنى، بر طبق آیین خود ارامنه، انجام پذیرد لیکن شوراى عالى آموزش و پرورش دستور داده است تعلیمات دینى در مدارس ارامنه به زبان فارسى انجام پذیرد، دستورى که از نظر مراجع مذهبى ارامنه و مردم ارمنى غیرقابل اجراست.

جامعۀ ارامنه، همان طور که شهید دکتر باهنر وعده داده بودند، انتظار دارد که انجام این امر؛ یعنى، تعلیمات دینى و به طور کلى ادارۀ مدارس ارامنه، کلاً،به عهدۀ روحانیون ارامنه و تحت نظر مراجع مذهبى و فرهنگى ارامنه انجام پذیرد تا از طرفى تعلیم و تربیت صحیح مذهبى تأمین گردد و از سوى دیگر تألیف و تدریس علوم دینى ارامنه به زبان فارسى، به عنوان یک تبلیغ مذهبى در جامعۀ اسلامى تلقى نگردد زیرا کلیساى ارمنى به طور کلى مخالف با هرگونه تبلیغ مذهبى در خارج از محیط ارامنه مى باشد و هیچ گونه برنامه اى جهت جذب افراد و گروه هاى غیرارمنى نداشته و ندارد. به هرتقدیر، امیدوارم با حسن ظن مسئولان اجرایى، مخصوصاً، در وزارت آموزش و پرورش، این مسئله به طور مطلوبی حل و فصل گردد.

متشکرم.

آرطاواس باغومیان
دورۀ دوم مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 123
3 اردیبهشت 1364خ[7]

آرطاواس باغومیان

به نام خدا. بـا سلام به رهبر کبیـر انقلاب و بنیان گذار جمهورى اسلامى ایـران و درود بى پایان به شهیدان راه حـق و سلام به رزمندگـان حماسه آفرین جبهه هـاى جنگ تحمیلى و بـا آرزوى پیروزى هرچه بیشتر ملت شریف و قهرمان ایران درکلیۀ جبهه ها آغاز سخن می کنم.

شهادت در راه ایمان و عقیده مفهومى است آشنا براى کلیۀ مبارزان راستین راه حق از آن جمله ارمنیان، که این مفهوم با تاریخ کهن و کلیساى دو هزار سالۀ آنان عجین بوده و ریشه هاى آن از خون شهداى بی شمار قدیسان و مبارزان راه ایمان و عقیده سیراب گشته است. امروز نیز سربازان ارمنى درکنار برادران مسلمان خود در سنگرهاى دفاع از تمامیت ارضى و استقلال کشور حماسه ها می آفرینند و خون خود را در راه دفاع از ایران عزیز و رفع تجاوز و سرکوب متجاوز دریغ ننموده و یقین دارند که با اتحاد و یکپارچگى تمام اقشار ملت پیروزى نصیب ملت ایران خواهد شد.

همچنان که در هفتۀ گذشته، درحضور خانواده هاى شهدا و اقشار مختلف ارامنه و مسئولان مملکتى، مراسمى به مناسبت بزرگداشت خاطرۀ سربازان شهید ارمنى، در گلزار شهیدان، برگزار گردید امروز نیز ارامنه نه تنها در ایران بلکه در اقصا نقاط جهان طى مراسم باشکوهى خاطرۀ هفتادمین سالگرد شهادت5/1 میلیون نفر از ارمنیان را گرامى می دارند.

تاریخ خون بار بشریت شاهد بر این مدعى است که مستکبران و جباران همواره با استفاده از موقعیت هاى مناسب و آشفتگی هاى زمان جهت نیل به مقاصد پلید و غیرانسانى خود سود جسته و مقاصد شیطانى خود را با استفاده از غیر انسانی ترین رویه ها به اجرا درآورده اند.

هفتاد سال قبل، در 24 آوریل سال 1915م، هنگامی که جهان در آتش جنگ جهانى اول می سوخت، دولت ترک هاى جوان موقعیت را مناسب یافت تا نقشۀ شیطانى خویش را به اجرا بگذارد. دراین روز، با دستگیرى معتمدان و رهبران جامعۀ ارمنى، اعم از روحانى و غیرروحانى، نخستین نژادکشى قرن حاضر شروع شد.

دولت ترک هاى جوان، که متشکل از رهبران حزب اتحاد و ترقى بود، در سال 1911م، در یک جلسۀ سرى، تصمیم به قتل عام ارامنۀ ترکیه گرفت. هدف از این تصمیم تحقق بخشیدن به یک ایدۀ نژادپرستانه؛ یعنى، تشکل کلیۀ مناطق تورانى نژاد در یک امپراتورى بزرگ بود. از نظر نظریه پردازان این حزب اکثر ساکنان دشت گبى، مغولستان، آسیاى مرکزى تا دریای مازندارن و شمال آن همچنین شرق ماورای قفقاز و آذربایجان ایران تا ترکیۀ کنونى تورانى نژاد و به زعمشان ترک عثمانى بودند. هدف اتحاد این اقوام در یک کشور و تحت یک حکومت مرکزى بود و وجود ارمنیان و ارمنستان مانعى در راه تحقق این تخیل بیمارگونه به شمار می رفت.

در راه نیل به این هدف نژادپرستانه رهبران حزب اتحاد و ترقى لازم دیدند که قوم ارمنى را، که از نژاد تورانى نبود و مناطق سکناى آن نوار توران بزرگ را قطع می نمود، از میان بردارند.

تا سال 1915م، به طور متناوب، کشتارهاى متعددى صورت گرفته بود و هربار ده ها هزار ارمنى قتل عام شده بودند ولى به مخیلۀ هیچ کس و حتى هیچ ارمنى ای خطور نمی کرد که دولت ترکیه قصد کشتار همۀ ارامنه را داشته باشد. در عقل انسانى چنین عمل ددمنشانه ای نمی گنجید. مگر ممکن بود که دولتى یکى از اقوام تابعه اش را از پیر و جوان، زن و مرد و حتى کودک شیرخواره بکشد و کشورى را از سکنه اش خالى کند؟

نژادکشى ارامنه با طرح قبلى و با نظارت مستمر دولت مرکزى، در بهار سال 1915م، شروع شد و5/1 میلیون نفر ارمنى قتل عام شدند و بقیه به صحراى سوریه و بین النهرین رانده شدند، که درآنجا نیز جز مرگ چیزى انتظارشان را نمی کشید. سیاست انکارى که دولت کنونى ترکیه درقبال مسئلۀ کشتار ارامنه و به طور کلى، در قبال مسئلۀ ارمنى، پیشه نموده است، درواقع، دهن کجى به کلیۀ ارزش هاى دینى و انسانى نوع بشراست.

تاریخ خون بار بشریت شاهد بر این مدعى است که مستکبران و جباران همواره با استفاده از انواع حیله ها و نیرنگ ها و با بیرحمانه ترین شیوه ها سعى در خاموش کردن فریاد حق طلبانۀ مستضعفان نموده اند و در این راه؛ یعنى، طریق ظلم و ستم برضعفا تمامى اختلافات جهان خوارانۀ خود را به کنار گذاشته اند تا پس از غلبه برمردمِ به پا خاسته و خواهان حق بتوانند بر سر تقسیم سرزمین ها و میراث آنان به جنگ هاى استکبارى خود بپردازند.

تاریخ خون بار بشریت، درعین حال، شاهد این مدعى است که هرگاه ملتى در راه قطع ید نکبت بار ظالمان قدم درمیدان ایثار و مبارزه گذاشته است تمامى جهان استکبارى، در اتحادى شوم، براى سرکوب مردمان آزاده از هیچ اقدامى فروگذار نکرده است.

شاهد زندۀ این مدعى اتحاد شوم جهان استکبارى امروز بر ضد مردم به پاخاستۀ ایران می باشد که با انواع حیله ها و تحمیل جنگ و تبلیغات مسموم رسانه هاى گروهى خود سعى در خاموش کردن فریاد حق طلبانۀ ملت مبارز و ایثارگر ایران نموده و در این راه بوق هاى تبلیغاتى خود را نیز با مأموریت جدایى اقشار ملت ایران از یکدیگر بسیج نموده است؛ فى المثل، مدعى وکالت اقلیت هاى مذهبى درجمهورى اسلامی ایران شده و اخیراً، وزیر خارجۀ امریکا داد سخن از وضع اقلیت هاى مذهبى در جمهورى اسلامى ایران می زند، وزیر خارجه اى که خود نمایندۀ اقشار حاکم سیاسى امریکا و همان طبقۀ سرمایه داران چند ملیتى و سازندگان و فروشندگان اسلحه هاى مخوف و در انسجام کامل با صهیونیسم بین المللى می باشد بهتر است که براى اقلیت هاى مذهبى در جمهورى اسلامى ایران اشک تمساح نریزد و در فکر جنایات امریکا نسبت به سیاه پوستان آن کشور و حمایت این نظام استکبارى از رژیم هاى خود کامه در تمام دنیا که حقوق اقلیت ها، از آن جمله، سیاهان آفریقا و فلسطین اشغالى و مردم رنج دیدۀ لبنان را زیر پا می گذارند باشد. از جملۀ این کشورها ترکیه می باشد که به عنوان شرقى ترین پایگاه ناتو در نظر امریکا داراى ارج و مقام به خصوصى می باشد. آقاى شولتز می بایستى به این سؤال پاسخ دهد که چرا در کنگره و سناى امریکا ارامنۀ مظلوم نمایندگانى ندارند تا خود قادر به مطرح نمودن اولین و بزرگ ترین نژادکشی قرن بیستم باشند. امریکاى مستکبر که داعیۀ حقوق بشر را دارد و خود را مشعل دار تمدن و آزادى می داند نه تنها چنین اجازه اى را به ارامنۀ مظلوم نمی دهد بلکه آقاى ریگان به طور وقیحانه اى جهت خوشایند ترکیه در انکار کامل قتل عام 5/1 میلیون انسان بی گناه مذبوحانه تلاش نموده و اعلام می دارد که ارامنه‏ راجع به کدام قتلعام سخن میگویند؟

چرا سازمان ملل متحد در برابر این جنایت بزرگ تاریخ، که نسبت به ارامنه صورت گرفته، سکوت اختیار نموده است، همچنان که در برابر جنایات رژیم متجاوز عراق در حمله به ایران و به کارگیرى سلاح هاى شیمیایى و بمباران شهرهاى کشور و کشتار مردم بى دفاع سکوت اختیار کرده و هرگز متجاوزان عراقى را به طور قاطع و روشن محکوم نمى نماید؟

جواب ساده و درعین حال بسیار متأثرکننده این است که سیاست هاى جهانى مستکبران و ابرقدرت ها، چه شرقى و چه غربى و دیگر دول زورگو، که سلطۀ خود را برسازمان ملل گستره یا با حق وتوى خود در شوراى امنیت این شورا و سازمان را به منشأ ناامنى درجهان تبدیل نموده اند، براساس منافع تجاوزکارانه خودشان شکل می گیرند و در محاسبات و معادلات سیاسى سودجویانه آنان حق و عدالت کمترین جایى ندارد. سیاست بازان امروز جهان، که چشم بصیرت را بر جنایات و تجاوزات بی شمار این قرن متلاطم بسته اند، باید بدانند که ارامنه در شمار دیگر مظلومان جهت شکستن سکوت مرگبار مجامع بین المللى از هیچ کوششى فروگزار نیستند و با ایثار خون خود فریاد تظلم سر داده اند و آنچه جان فشانان قهرمانان همۀ نهضت هاى آزادى بخش انجام می دهند نه براى انتقامجویى است بلکه این قهرمانان، که آقاى ریگان آنها را “تروریست” مى نامد، جان خویش را در راه شکستن سکوت فریبکارانۀ مستکبران می نهند تا فریاد تظلم خود را به گوش جهانیان برسانند.

مستکبران و ابرقدرت ها بدانند که با این رویۀ موذیانه و ظالمانۀ سرپوش گذارى برجنایات هرگز نخواهند توانست فریاد حق طلبانۀ ملل در بند کشیده و مردم به پا خاستۀ جهان را خاموش کنند زیرا ملت ها بیدار و بیدارتر می شوند و یقیناً، در روزى شکوهمند، با قیامى همگانى چون سیلی خروشان کاخ هاى جور و ستم این دشمنان بشریت را، که با حاکمیت شوم خود برجهان انسان را ابزار تولید و وسیلۀ امیال تجاوزکارانۀ خود قرار داده اند، واژگون کرده و نظامى نوین براساس حق و عدالت و وحدت در این جهان می گسترند و ارامنۀ مظلوم، که با شمشیر جباران در اقصا نقاط این جهان پراکنده گشته اند، باکسب حقوق حقۀ خود درکنار تمام ملل جهان راه شکوفایى و سعادت را طى خواهند نمود. به فرمودۀ امام: (( به امید آنکه این قرن قرن پیروزى مستضعفین برمستکبرین باشد)) .

متشکرم‏.

وارطان وارتانیان
دورۀ دوم مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 491
15 دی 1366خ[8]

وارطان وارتانیان

به نام خدا. با سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهورى اسلامى ایران و با درود به شهداى راه حق و سلام به رزمندگان حماسه آفرین جبهه هاى جنگ تحمیلى که با جان فشانى و ایثار از حقوق حقۀ ملت شریف ایران دفاع مى کنند تا رژیم متجاوز عراق را به سزاى تجاوزات خود برسانند و دست استکبار جهانى را، که آشکارا و نهان براى حفظ رژیم دست نشاندۀ خود از هیچ توطئه و حیله اى فروگذار نمى باشد، از این منطقه کوتاه نمایند.

فردا ششم ماه ژانویه مصادف با تولد مقدس و غسل تعمید حضرت عیسى مسیح می باشد و ارامنۀ ایران و سراسر جهان امشب و فردا با شرکت در مراسم نیایش در کلیساها این تولد مقدس را گرامى می دارند و عهد خود را در حفظ ایمان به حضرت مسیح و پیروى از تعالیم آن حضرت تجدید می نمایند. ارامنه، که مستقیماً توسط حواریون حضرت عیسى مسیح ارشاد گردیدند، پیشگام قبول رسمى مسیحیت در جهان می باشند که، در سال 301م، به پیروى گریگور قدیس اشکانى، به طور رسمى، قبول مسیحیت نموده اند. تا قرن پنجم میلادى ششم ژانویه به عنوان تاریخ تولد و غسل تعمید حضرت عیسى مسیح موردقبول همۀ مسیحیان آن روز بود ولى از این تاریخ به بعد کلیساهاى دیگر و از آن جمله کلیساى روم، به عللى، تصمیم به تغییر تاریخ تولد به 25 دسامبر گرفتند ولى کلیساى‏ارمنى با این تغییر موافقت ننمود و متعاقباً، نیز با ابداع حروف خاص خود به دست مسروپ مقدس و ترجمۀ انجیل به این زبان ازهرلحاظ استقلال خود را تأمین و تضمین نموده و به عهد و سنت کهن وفادار ماند وهمچنان تا به امروز ششم ژانویه را به عنوان روز تولد مقدس و غسل تعمید گرامى می دارد.

تفاوت هاى کلیساى ارمنى از دیگر کلیساهاى جهان، گذشته از اختلافات در تاریخ اعیاد، به طور اهم در جهان بینى و تفسیرهاى خاص مفاهیم مذهبى و استفاده از انجیل ارمنى و انجام همۀ مراسم به این زبان مردمى و همچنین در رعایت رأى مردم در انتخاب رهبرى کلیسا و بسیارى از اصول خاص دیگر بوده و از لحاظ ادارى نیز کاملاً مستقل از همۀ کلیساهاى جهان می باشد.

این کلیسا همواره، در طول تاریخ، پناهگاه اصلى ارامنۀ با ایمان و تسلى بخش آنان در روزهاى غم و بلا و تکیه گاه آنان در ایجاد و شکوفا نمودن فرهنگ کهن و اصیل ارامنه بوده و می باشد.

قریب بیش از بیست هزار اثر خطى، که زینت بخش موزه هاى ایران و جهان می باشد، خود گوشه اى از دستاوردهاى درخشان این فرهنگ است. در طول تاریخ، جباران و ظالمان با قتل عام ها وکشتارها سعى در محو و نابودى ارامنه نمودند لیکن هر بار دست سازنده و فکر خلاق نسل هاى با ایمان و مصمم توانست خرابى ها را جبران و با تجدید با شکوه تر حیات فرهنگى خود دستاوردهاى جدیدى تقدیم جهانیان نماید و از همه مهم تر ایمان خود را نسبت به پیروزى حق راسخ تر نماید. امروز در حالى میلاد حضرت مسیح را گرامى می داریم و به پیروان راهش شادباش می گوییم که دنیا بیش از همیشه تشنۀ عدل و عدالت می باشد. در انجیل متى آمده است: (( خوشا به حال کسانى که گرسنه و تشنۀ عدالتاند زیرا آنان سیر خواهند گشت)) . امروز جهان را بیش از همیشه گرسنه وتشنۀ عدالت می بینیم و به رأى العین شاهد زورگویى وحیله گرى دول مستکبر جهت خفه کردن فریادهاى حق طلبانۀ مردم دربند و سعى در شکست دادن انقلابات مردمى ملت هاى به پاخاسته می باشیم. شاهدیم که چگونه مستکبرین محافل جهانى وسازمان هاى بین المللى را در جهت اهداف استعمارى و استثمارى خود تحت تأثیر قرار داده اند و با فشارها و حق وتوهاى خود سعى مى کنند تا امیدهاى مردمان حق طلب را، که از این سازمان ها و مجامع انتظار عدل و انصاف دارند، تبدیل به یأس نمایند و این توهم بت پرستانه را در همۀ جهان القاء نمایند که قدرتى جز قدرت مستکبرین وجود ندارد و فقط ارادۀ ابرقدرت هاست که در جهان می تواند حاکمیت داشته باشد و تنها راه بقای کشورها و ملت ها خضوع در برابر مستکبرین و سعى درجلب رضایت آنهاست. پوچى این توهم با پیروزى روز افزون ملت هاى مبارز به اثبات رسیده است.

نمونۀ روشن و بارز این بى عدالتى فراگیر جهانى برخورد اخیر کشورهاى مستکبر، به سرکردگى امریکا، در اعزام نیروهاى دریایی خود به خلیج فارس می باشد با این گمان خام که با تهدید و ارعاب جمهورى اسلامى ایران را از بازستاندن حقوق حقۀ خود بازدارند و از سقوط دست نشاندۀ خود، رژیم صدام متجاوز، جلوگیرى نمایند. اکنون، که هفت سال و اندى از تجاوز صدامیان می گذرد و ملت ایثارگر و قهرمان ایران با از جان گذشتگى و وحدت همۀ اقشار و با تقدیم شهداى بسیار و تحمل فشارهاى اقتصادى تحمیلى از سوى دول مستکبر سربلند و پیروز دشمن را به عقب رانده و می رود تا متجاوز را به سزاى اعمال خود برساند.

شوراى امنیت سازمان ملل، که بنا به اسم و هدف خود مسئولیت حفظ امنیت جهان را عهده دار می باشد، می بایستى بدون آنکه تحت تأثیر امریکا و دیگران قرارگیرد، آنچنان که شایستۀ این چنین سازمان بین المللى ای است، با صدور قطعنامه اى روشن و صریح مبنى بر شناختن رژیم عراق به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ و محکوم نمودن این رژیم عدالت خواهى و استقلال رأى خود را از تأثیرات مستکبرین به ثبوت برساند زیرا صلح پایدار فقط در سایۀ عدالت مقدور و ممکن می باشد. نه تحریم تسلیحاتى و نه نظامى، که دولت ریگان در پى آن است، نمی تواند ارادۀ جمهورى اسلامى ایران را، که با پشتوانۀ ایثار و وحدت ملت شریف ایران، در راه بازستاندن حقوق حقه می باشد، متزلزل کند.

خانواده هاى محترم شهداى ارامنه، که عزیزان خود را در جبهه هاى جنگ تحمیلى در کنار برادران مسلمان خود و در راه دفاع از حقوق حقۀ کشور از دست داده اند، سخن گوى احساسات پاک همۀ ارامنه می باشند و از محافل دینى و سیاسى و علمى و فرهنگى و دیگر مجامع جهانى می خواهندکه با شکستن سکوت خود تجاوزگرى صدامیان و محکومیت نظام متجاوز بعث عراق را اعلام دارند تا سازمان ملل متحد و شوراى امنیت نیز در این راه سریعاً گام بردارند. این احساسات پاک در بیانات اسقف اعظم ارامنه تهران، که نه تنها از پاپ اعظم بزرگ بلکه از همۀ کلیساهاى جهان انتظار قیام علیه مستکبرین را دارند، متبلور گردیده است. امروزه دنیا شاهد مبارزات حق طلبانۀ مردم فلسطین اشغالى علیه سرکوبگران صهیونیست می باشد، مبارزه اى که می رود تا حقوق حقۀ فلسطینیان دربند کشیده را باز ستاند و ارامنه، که درطول تاریخ تحت ظلم و ستم و جور مستکبرین بوده و مورد نژادکشى قرارگرفته اند و کماکان در جهت احقاق حقوق حقه خود به مبارزۀ حق طلبانه ادامه می دهند، با شناخت درد و رنج فلسطینیان و به نشانۀ همدلى با مردم بپاخاستۀ فلسطین با شرکت در راه پیمایى و تظاهرات انزجار خود را نسبت به کشتار این مبارزین ابراز داشته وحمایت خود را از دادخواهى فلسطینیان و تمامى ملل در بند کشیده اعلام می دارند و پیروزى همۀ حق طلبان را از خداوند مسئلت دارند.

فرا رسیدن سال نو و تولد مقدس حضرت عیسى مسیح را به ارامنه و عموم مسیحیان و همۀ پیروان حق تبریک گفته و براى خانواده هاى محترم شهدا و اسرا و در این روز خاص براى خانواده هاى محترم شهداى ارمنى صبر و سلامت و براى مجروحان بهبودى عاجل و براى رزمندگان پیروزى نهایى را مسئلت می نمایم و به متخصصان و اساتید فن و پزشکان ارمنى، که درستاد پشتیبانى جبهه ها فعالانه شرکت و آنچه در توان دارند درکنار برادران مسلمان خود در طبق اخلاص مى گذارند تا به پیروى از رهنمود حضرت امام در این مقطع تاریخى و سرنوشت ساز کشور دین خود را انجام دهند، شادباش می گویم. به خصوص، براى دانش آموزان ارامنه، که همواره در ایثارگرى و تقوا و تلاش در راه نیکى و خیر، قدم به پیش مى نهند، سالى پربرکت را آرزومندم.

با تشکر از توجهات حضرت ریاست جمهورى و جناب آقاى نخست وزیر توفیق همۀ مسئولان و دست اندرکاران خدمت به کشور و ملت را مسئلت نموده و از ریاست محترم مجلس و از مجلس محترم که با مصوباتى عنایت برحقوق اقلیت هاى دینى مبذول داشته، على الخصوص، در رابطه با آموزش و پرورش تشکر می نمایم. در سایۀ رهبرى حضرت امام پیروزى نهایى رزمندگان را مسئلت دارد.

لئون داویدیان
دورۀ ششم مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 170
19 آذر 1380 خ[9]

لئون داویدیان

بسیار مفتخرم که در کنار شما همکاران گرامى و نمایندگان محترم ملت شریف ایران در مجلس شوراى اسلامى، که بنا به گفتۀ بنیان گذار جمهورى اسلامى، امام راحل، عصارۀ ملت است، حضور دارم و درود گرم و خالصانۀ ارامنه شمال کشور و خودم را تقدیم ملت بزرگ ایران و یکایک شما مى نمایم. حلول ماه مبارک رمضان و فرارسیدن عید سعید فطر را به همۀ مسلمانان جهان، به خصوص، مسلمانان کشورمان تبریک مى گویم.

از جامعۀ ارامنه شمال کشور نیز، که با آراى بالا مسئولیت خطیر نمایندگى خود را در مجلس شوراى اسلامى به اینجانب محول نموده اند، تشکر مى نمایم و از فرصت استفاده نموده و پیشاپیش میلاد حضرت مسیح و فرارسیدن سال 2002م را به هم وطنان مسیحى، به خصوص، ارامنه تبریک عرض مى نمایم.

ایرانیان ارمنى بزرگ ترین اقلیت دینى شناخته شده در جمهورى اسلامى ایران مى باشند که برخلاف سایر جوامع سراسر دنیاى ارمنى، که بعد از کشتار 5/1 میلیون ارمنى در سال 1915م توسط دولت وقت ترکیه و تبعید و بى خانمانى صدها هزار ارمنى دیگر در سراسر دنیا ایجاد شده اند، از دیرباز تاریخ، به عنوان شهروندان این مرز و بوم، در پهنۀ ایران زمین سکنا گزیده اند و در تمام مقاطع مهم و سرنوشت ساز تاریخ ملت ایران، همگام و همسو با خواهران و برادران مسلمان خود، به ایفاى وظایف پرداخته اند. شواهد متعدد این حقیقت گویا، چه در طول قرن هاى گذشته و چه در دوران معاصر، قبل از انقلاب، حین انقلاب، دوران جنگ تحمیلى و بازسازى کشور به خوبى نمایان است. تقدیم حدود 150 شهید، جانباز و آزاده در طول انقلاب، در جبهه هاى جنگ تحمیلى و بمباران هاى شهرهاى مختلف و شرکت فعال تمام اقشار ارمنى در دوران بازسازى کشور بیانگر این واقعیت انکارناپذیر است که ایرانیان ارمنى علاوه بر ریختن عرق جبین و ارائۀ خدمات علمى، فرهنگى و صنعتى ارزنده در جهت پیشرفت و اعتلاى کشور در زمان صلح، در دوران انقلاب و طى جنگ تحمیلى خون خود را نیز در راه حفظ استقلال، تمامیت ارضى و شرف ملى با خون خواهران و برادران مسلمان خود در هم آمیخته و نثار کشور و ملت بزرگ ایران نموده اند. این واقعیت ها براى یک بار و همیشه مؤید این حقیقت است که ارامنه جزیى از ایران و ملت ایران بوده و تمام وظایف ملى، انسانى و شهروندى خود را نسبت به کشور ایفا نموده و مى نمایند و همچنان که در مصائب از اداى وظیفه فروگذار نکرده و نمى کنند حق مسلم آنهاست که از حقوق اساسى، مزایا و فرصت هاى موجود در کشور، که در ایجاد آن سهیم نیز بوده اند، به صورت برابر استفاده نموده و هیچ گونه تبعیضى در هیچ مورد در حق آنها جایز شمرده نشود.

ایرانیان ارمنى، مانند سایر اقلیت هاى شناخته شده در جمهورى اسلامى ایران، علاوه بر وظیفۀ حفظ هویت ایرانى خود، که بهترین دلایل آن مسائل فوق الذکر است، وظیفۀ حفظ هویت دینى، فرهنگى، زبان و آداب و رسوم خاص خود را نیز به عهده دارند.

اینجانب نه فقط هیچ گونه تضادى براى دسترسى و حفظ این دو هدف والا نمى بینم بلکه معتقدم براى ارامنه این دو هویت مکمل و تعالى بخش یکدیگر هستند. اهمیت حق حفظ این هویت به نحو احسن و شفاف هم در اصول مترقى (14، 13 و 15) قانون اساسى ذکر شده و هم بارها توسط بنیان گذار جمهورى اسلامى، امام راحل، مقام معظم رهبرى، رؤساى جمهور پیشین و فعلى، آیات عظام و سایر دولتمردان‏ طراز اول کشور ذکر و تأکید شده است. حال چنان که این موضع جزئى از سیاست هاى کلان جمهورى اسلامى ایران در قبال اقلیت هاى دینى مى باشد، که بنده رجای واثق دارم این چنین است، پس انتظار است که مجموعۀ نظام و دولت براى تحقق آن مساعدت ها و تسهیلات لازم و سازوکارهاى مناسب نیل به این هدف را ایجاد نمایند. از سازوکارهاى مهم نیل به این هدف وجود نهادهاى دینى، مدارس خاص اقلیت ها، انجمن هاى فرهنگى، ادبى، هنرى و باشگاه هاى ورزشى مى باشند، که تا چند سال قبل بدون هیچ گونه چشمداشت و با مساعدت و سعى و کوشش داوطلبانۀ فعالان ارمنى به فعالیت هاى خود ادامه مى دادند. متأسفانه، مشکلات اقتصادى دو دهۀ گذشته و مهاجرت عده اى از ارامنه از کشور در حال حاضر فعالیت این مراکز را، به خصوص، از نظر مالى با مشکلات عدیده اى مواجه کرده است. لذا، جا دارد که در این مورد دولت مکرمه جناب آقاى خاتمى، رئیس جمهور محبوب، راه کارهاى مناسب حل این معضل عظیم را به اجرا بگذارند.

در مورد مسائل بین المللى و منطقه اى چند ماه اخیر منطقى و طبیعى است که هر انسان آزاده اى انواع و اقسام تروریسم را صرف نظر از اینکه در کجا اتفاق مى افتد، توسط چه کسانى انجام مى شود، قربانیان آن از کدام ملت و قوم و نژاد هستند، داراى چه دین و مذهب و اعتقاداتى هستند محکوم و مستحق مجازات بداند. البته، بدیهى است که در این میان تروریسم دولتى مى بایستى از محکومیت شدیدترى برخوردار شود.

بنده مطمئن هستم که اگر مسببین نژادکشى ارامنه در سال 1915م توسط دولت عثمانى ترکیه، مسببین قتل عام هاى انجام گرفته در آفریقا و در مورد مسلمانان اروپایى و مسببین بمباران هاى شیمیایى علیه کشورمان در حلبچه به موقع به میز محاکمه کشیده مى شدند و مورد مجازات قرار مى گرفتند ما اکنون شاهد کشتار هزاران نفر انسان بی گناه در نقاط مختلف دنیا نبودیم. مبارزه با تروریسم موقعى با پیچیدگی هاى زیادى مواجه مى گردد که دولت ها براى تأمین اهداف خود مبارزات آزادی بخش و حق طلبانۀ ملت هاى مظلوم جهت کسب ابتدایى ترین حقوق انسانى را تروریسم قلمداد کرده و آن را محکوم مى نمایند و از هیچ وسیله اى براى سرکوب این مبارزات فروگذار نمى کنند. نمونۀ بارز این موضوع جنایاتى است که در چند دهۀ گذشته و به خصوص در ماه ها و روزهاى اخیر بر سر ملت مظلوم فلسطین، توسط رژیم صهیونیستى، اعمال مى شود و ما هر روز شاهد کشته شدن زنان، سالخوردگان، بیگناهان، کودکان بی گناه و بی دفاع فلسطینى هستیم. براى ریشه کن نمودن صهیونیست، علاوه بر مجازات عاملان و حمایت کنندگان از آنها، باید حداقل شرایط زیر فراهم گردد:

ـ دولت هاى مختلف از برخورد دوگانه و گزینشى با این پدیده اجتناب نمایند.

ـ تعریف واحدى از تروریسم توسط مجمع عمومى سازمان ملل به عمل آید و به دولت هاى عضو ابلاغ گردد.

ـ مهم تر از همه باید بستر ایجاد و ریشه هاى پرورش دهندۀ تروریسم را از بین برد که صد البته این هدف با روش هاى نظامى و بمباران هاى بى هدف و کشتار مردم بی گناه نه فقط حاصل نمى گردد بلکه خود مى تواند عاملى براى رشد و نمو تروریسم و اقدامات تروریستى آتى باشد. هدف نهایى و مهم مبارزه با تروریسم، که همانا محو آن مى باشد، مادامی که تبعیض، جور و ستم در جامعۀ بشرى بر اثر تفاوت هاى قومى، ملى، نژادى، اقتصادى، دینى، مذهبى و جنسى وجود دارد غیر قابل دسترسى است.

در مورد مشکلات خاص جامعۀ ارامنه جا دارد از ریاست محترم جمهور، جناب آقاى خاتمى، براى تشکیل کمیتۀ مخصوص رسیدگى به مشکلات اقلیت هاى دینى و وزارت کشور و ارشاد بابت تشکیل جلسات و دعوت از نمایندگان اقلیت ها براى شرکت و مطرح کردن مشکلات خود قدردانى نمایم. امیدوارم که هرچه زودتر تصمیمات گرفته شده و نتایج حاصله اقدامات این کمیته، به اطلاع نمایندگان اقلیت ها رسانیده شود.

در چند سال گذشته مشکلات ارامنه در زمینه هاى فرهنگى، آموزشى، اجتماعى تا حدى حل گردیده است؛ به عنوان مثال، مى توان تصویب اساسنامۀ شوراى خلیفه گرى ارامنه تهران و تبریز و صدور مجوز انتخابات مجمع عمومى این دو نهاد، بعد از پانزده سال، انتصاب دو مدیر و چند معاون مدیر در مدارس خاص ارامنه، بعد از عزل تمام مدیران ارمنى مدارس ارامنه در 22 سال قبل، تصویب اساسنامۀ چند مرکز فرهنگى، اجتماعى و ورزشى و حمایت هاى مالى از تیم فوتبال آرارات، که خاص ارامنه بوده و یکى از پرسابقه ترین تیم هاى فوتبال کشورمان است، را ذکر نمود.

رسیدگى عن قریب هیئت دولت و قوه قضائیه به قانون مجازات اسلامى و سعى در یافتن راه حل شرعى و قانونى جهت از بین بردن موارد تبعیض موجود نسبت به اقلیت هاى دینى در این قانون درصورت حصول نتیجه مناسب و مثبت نیز از دستاوردهایى خواهد بود که انعکاس بسیار مثبتى در جوامع اقلیت هاى دینى خواهد داشت.

مشکلاتى که کماکان نیاز مبرم به حل آنها مى باشد عبارت اند از:

ـ تخصیص بودجه هاى لازم براى اقلیت هاى دینى در بودجه سال آینده کل کشور و یا در بودجه هاى مربوط به وزارتخانه هاى مرتبط.

ـ ادامۀ انتصاب مدیران ارمنى در مدارس خاص ارامنه.

ـ موافقت با طرح ادغام بعضى از مدارس به علت کاهش تعداد دانش آموزان.

ـ تخصیص ساعات بیشترى در مدارس خاص ارامنه براى تدریس کتب دینى خاص خود و زبان قومى و از بین بردن بعضى محدودیت ها در استخدام اقلیت ها در بعضى از مشاغل.

بالاخره به عنوان یک متخصص و یکى از خادمین بهداشت روانى کشور با سابقۀ بیست سالۀ تدریس دانشگاهى و تخصصى در رشتۀ روان پزشکى توجه ریاست محترم جمهور و وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکى را به معضل بهداشت روانى جامعه معطوف مى دارم. آمار و ارقام و نتایج تحقیقات انجام شده باعث دلگرمى انسان نمى شود و لازم است دولت با برنامه ریزى جدى و حمایت مالى و معنوى از نهادهاى دولتى و غیردولتى دست اندرکار بهداشت روانى و به خصوص تخصیص بودجۀ کافى جهت ارتقای سطح بهداشت روانى اقدام نمایند چون بخش قابل توجهى از آسیب هاى اجتماعى، مشکل اعتیاد، مشکل بی کارى، بیماری هاى روانى و آسیب هاى مالى و جانى منتج از آن و خودکشى را مى توان با بهبودى وضع بهداشت روانى جامعه از بین برد.

در خاتمه ضمن محکوم نمودن جنایات توجیه ناپذیر رژیم صهیونیستى عموم ارامنه را به شرکت در راه پیمایى روز قدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین در مبارزات حق طلبانه علیه اشغالگران دعوت مى نمایم.

روبرت بگلریان
دورۀهشتم مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 84
26 فروردین 1388خ[10]

روبرت بگلریان

به نام خدا. ستایش خداوند بخشنده را که موجود کرد از عدم بنده را. سلام و درود به روح روشنی‌نشین بنیان گذار انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، (حضار صلوات فرستادند) و سلام به محضر رهبر معظم انقلاب و تبریک سال نو به تمامی مسئولان نظام و مردم شریف ایران. همچنین عرض تهنیت و درود دارم به ریاست محترم مجلس، هیئت رئیسۀ گرامی و نمایندگان ارجمند مردم و آرزومندم همچون همیشه در راستای ارتقای قانونمندی و قانون‌مداری، سازندگی و توسعۀ کشور عزیزمان و مردم آن مستدام و سلامت باشید.

در بدو بحث لازم است با یادآوری مجدد احترام و محبت عمومی مردم گرامی ایران و رهبری بصیر و مسئولان مدبر نسبت به ایرانیان متدین به ادیان الهی مراتب تشکر و سپاس خود و جامعۀ ایرانیان ارمنی را در این باره اعلام دارم.

در این مجال اندک به دو مطلب با اهمیت خواهم پرداخت: اول مشکل پدید آمده از مادۀ 881 مکرر قانون مدنی در مورد میراث غیرمسلمانان است که نه‌تنها شأن انسانی مؤمنان به ادیان‌ پذیرفته شده در قانون اساسی را تهدید و تحقیر می‌کند بلکه در شرایط کنونی وحدت و مشارکت اجتماعی سیاسی آحاد بسیاری از جامعه را مخدوش می‌سازد.

قبل از ادامۀ بحث اشارتی تاریخی خالی از لطف نیست. 101 سال پیش مرحوم مدرس در جلسات 209 و 210 دورۀ دوم مجلس شورای ملی، 11 و 14 صفر 1329 قمری، به آن قسمت از لایحۀ پیشنهادی خدمت وظیفۀ عمومی، که به سربازگیری از غیرمسلمانان اشاره داشت، اعتراض نمود و خدمت سربازی اجباری آنان را جایز نمی‌دانست. سخنان مرحوم مدرس بنا بر برداشت های دینی او و مصالحی که احیاناً در نظر داشت و به گمانم علل و مبانی رویکرد او بر ما آشکار است، بر این محور بود که تکلیف ایثار کردن برای مسلمانان است و غیرمسلمانان پول بدهند. فارغ از جوانب و نتایج و سرانجام نکته پیش‌گفته جالب این جاست که در سخنان او ذره‌ای کینه و عداوت در مورد اهل کتاب و مؤمنان به دیگر ادیان وجود ندارد چنان که در سخنان پایانی جلسۀ دوم مذکور می‌گوید: (( البته اینها در مملکت ما از زرتشتیان، برادران وطنی ما از یهود و از ارامنه هستند، البته باید دفاع کنند و خاک خودشان را نگاه دارند ولی دفاع بکنند یعنی میل خودشان است نه اینکه من بگویم حکماً ضرورتاً باید بیایند. اگر به میل و رغبت آمدند، منت او را بدارید و از بیتالمال مسلمین به آنها حق بدهید)) .

اکنون که بعد از 101 سال به آن سخنان و حوادث تاریخی که ملت ایران از سر گذرانده نگاه می‌کنیم شاید برای کسی اساساً شکی نباشد که اقلیت ها باید به خدمت وظیفۀ عمومی بپردازند و در زمان کنونی این امر بدیهی و عادی به شمار رفته و همگان نقش آن را در وحدت ملی، تقویت روح وطن‌پرستی و ارتباط فرهنگی و شناخت و یکدلی مثبت ارزیابی می‌کنند. بدین‌سان طبیعی است که اقلیت های دینی، از پیر و جوان، باید از این آب و خاک مقدس دفاع کنند، چنان‌که کردند و دیدیم در دوران دفاع مقدس بیش از سیصد شهید و جانباز و ایثارگر و آزاده تقدیم نمودند. من مطمئنم مسئلۀ مادۀ 881 مکرر قانون مدنی، همچون تجربۀ تاریخی پیش‌گفته، از منظر سال های نه چندان دور مشکلی نابجا و حتی شگفت انگیز تلقی خواهد شد و رفع آن بدیهی و طبیعی به نظر خواهد آمد و از این که چرا تا به حال بدین‌سان مانده تعجب خواهند نمود لیکن روی سخنم با نمایندگان محترم و همکاران عزیز، دست‌اندرکاران حکومتی و به ویژه، کمیسیون محترم قضایی است که چرا با تمامی تلاش ها توجه لازم را نشان نمی‌دهند؟ در دورۀ هفتم، طرحی که با 198 امضا تهیه و اعلام وصول شده بود و گامی اصلی در محو این ماده قانونی ناعادلانه و غیرمنصفانه محسوب می‌شد به عللی روشن در کمیسیون مسکوت و مکتوم ماند. از ابتدای دورۀ هشتم هم، که با تلاش اینجانب و دیگر همکاران براساس مادۀ 140 آیین‌نامۀ داخلی مجدداً در دستور کار کمیسیون قضایی قرار گرفت، برخلاف مادۀ 145 آیین‌نامه به کنار نهاده شد و توجهی به آن نمی‌شود. موارد و مصادیق پدیدآمده و بلیۀ این ماده قانونی مزبور به جد توهین‌آمیز، موجب کدورت، مایۀ سوء تفاهم و بهانه‌ای برای تمامی دشمنان است. هم وهن اسلام است هم حداقل کرامت انسانی آدمیان را چنان‌که در آیۀ 70 سورۀ اسرای قرآن حکیم آمده و اصل دوم قانون اساسی نیز بر آن تأکید دارد مورد لطمه قرار می‌دهد. برخی همکاران در دورۀ قبل آنچنان دل در گرو دیدگاه خود داشتند که حتی مقاله مبسوط، علمی و روشنگر حضرت آیت‌الله شاهرودی (ریاست محترم قوۀ قضاییه) را نیز در این باره، مندرج در شمارۀ 29 فصلنامه فقه اهل بیت، بهار 81، برنمی‌تابیدند. در این دوره مجلس نیز گزارش موجز و مؤثر دفتر مطالعات حقوقی مرکز محترم پژوهش ها، به شماره مسلسل 2409265، به تاریخ 20 /7 /87 ،هم نشین خود طرح شده است. به هرحال، امیدوارم کمیسیون محترم قضایی، همچنان‌که در شأن و منزلت آن است، عدالت‌محور باشد و حتی اگر نظر بر رد طرح اصلاحی مادۀ مورد بحث دارد تعلل نورزد. همزیستی ادیان در این سرزمین کهن و فرهنگ‌خیز دیرسال و دیرپاست و به لطف خدا تداوم خواهد یافت. فقط امید دارم که ما فاصلۀ کرامت انسانی تا کرامت ارزشی انسان ها را؛ یعنی، فاصلۀ (( لقد کرمنا بنی‌آدم)) تا (( ان اکرمکم عند الله اتقیکم)) را به سختی و درشتی نپیماییم.

اما دوم، سخن محوری کرامت انسانی بود. پس شایسته است در آستانۀ نود و چهارمین سالگشت نسل‌کشی ارمنیان در ترکیۀ عثمانی با محکومیت مجدد این نسل‌کشی و فجایع آن دیگر جنایات علیه بشریت را در هر کجا که بوده و هست و در هر زمان و به هر توجیه خاطرنشان سازم که چنین اعمالی برخاسته از تعصب و کوردلی که یا ریشه در وسوسۀ خدایی کردن و تمایل به مطلق دانستن خود به حقیقت منتسب به خود دارد و یا به تمامی محو و مبهوت قدرت بودن و اصالت دادن به آن را ندا در می‌دهد. چه بسیاری که به واقعیت آن اذعان دارند و به آزادگی سخن می‌گویند و البته که در ایران عزیز نیز کم نیستند اما اخلاف مرتکبین هنوز بر انکار پای می‌فشارند و آنرا مستمسکی برای گرایشات متعرض و تمامیت و هویت همسایگان قرار می‌دهند. در اینجاست که انتظار می‌رود فرهنگ و تمدن ناب اسلام ایرانی و زدودن زنگار از حقیقت و عدالت و نفی تعصب و جهالت یاری رساند.

متشکرم.

گئورک وارطان
دورۀهشتم مجلس شورای اسلامی
جلسۀ 86
1 اردیبهشت 1388خ[11]

گئورک وارطان

به نام خداوند عذاب‌دهندۀ ستمکاران و پاداش‌دهندۀ خوبان. با درود به روح پر فتوح معمار کبیر انقلاب اسلامی، شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و عرض ادب به محضر مقام معظم رهبری.

ریاست محترم و همکاران گران قدر، ملت بزرگوار ایران، از آنجا که در این روزها مجدداً داعیۀ حمایت از حقوق ستمدیدگان از سوی دنیای غرب به بحث روز رسانه‌های تبلیغاتی تبدیل گشته و در این حین ایشان معمولاً و بنا بر عادت سیاسی خود مسئلۀ حقوق اقلیت های دینی در کشورمان را نیز مورد اشاره قرار می‌دهند. برخود واجب می‌دانم که عرایض خود را با این مبحث شروع نمایم. ایرانیان ارمنی از دیرباز در کنار دیگر اقوام این سرزمین به زندگی مسالمت‌آمیز با هم وطنان خود مشغول بوده و در کلیۀ مقاطع حساس و سرنوشت‌ساز تاریخ میهن عزیزمان همواره و درحد توان حضور مؤثر خود را به اثبات رسانیده‌اند. لابد به واسطۀ همین اخلاص و اهتمام است که برادران و خواهران ما ارمنیان را به عنوان قشری زحمتکش، درستکار و با ایمان مورد لطف قرار می‌دهند. به راستی وجود ذهنیت مثبت نسبت به ارامنه از سوی دیگر اعضای خانوادۀ بزرگ ایران زمین احساس افتخار و شعف بی‌وصفی را نصیب ارامنه نموده و آنان را بر آن می‌دارد تا ضمن به کارگیری توان مضاعف در راستای اعتلای اهداف والای ایران عزیزمان کوشا باشند. بنابر آنچه گفته شد آنچه امروز به عنوان واقعیت های اجتماعی اقلیت های دینی کشور مطرح است نتیجۀ زحماتی است که همگان در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند و کسی امری را بر دیگری تحمیل ننموده است. بنابراین، اقلیت های دینی شناخته شده در جمهوری اسلامی ایران توان و عرصۀ لازم جهت رقم زدن گذشته، حال و آیندۀ خود را داشته و دارند. پس نیازی نیست که دیگران با داعیۀ نوع‌دوستی ولی درواقع از برای پیگیری اهداف سیاسی و ساختاری خود برای ما اشک تمساح بریزند. حضور حدود سیصد شهید، جانباز، آزاده و مفقودالاثر، مؤید این واقعیت است که ارامنۀ ایران به وظایف شهروندی خود کاملاً آگاه اند و دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور برای آنان خطوط قرمزی است که عدول از آن را برنمی‌تابند و از سوی دیگر آنان همواره کوشیده‌اند تا در فضایی منطقی، واقع‌گرایانه و به دور از تنش های تبلیغاتی کاستی ها و درخواست های به حق خود را با مسئولان دلسوز نظام مورد بررسی قرار داده و با برگزیدن رهیافت های منطقی معضلات مبتلابه جامعه را برطرف نمایند. در همین راستا لازم است تا ضمن عرض تشکر و قدردانی از همراهی و مساعدت مسئولان ذی‌ربط، در اجابت درخواست های ضروری جامعۀ ارامنۀ ایران، موارد مهمی را که همچنان درانتظار عنایت ویژۀ مسئولان امر هستند برشمرده و امیدوار باشیم که همچون همیشه با همفکری خیرخواهانه شاهد برطرف شدن آنها نیز باشیم.

شاید مهم ترین درخواستی که می‌بایست به آن اشاره نمود بازنگری در نحوۀ خدمت‌رسانی به عزیزان آزاده، جانباز و ایثارگر و خانواده‌های معظم شهدای ارمنی می‌باشد، عزیزانی که در زمان دفاع مقدس بدون هیچ چشمداشتی و تنها به منظور انجام وظیفه درصدد حفاظت از کیان جمهوری اسلامی ایران برآمدند و چه مردانه این کار را به انجام رساندند اما متأسفانه امروز که این شیردلان و خانواده‌های سربلند آنان نیاز به همکاری و ملاطفت مسئولان مربوطه دارند مورد بی‌مهری قرار گرفته و مراجعات مکررشان در هزارتوی کاغذبازی‌های اداری بی‌نتیجه می‌ماند. در همین محور و با ذکر این واقعیت که امر مقدس تربیت فرزندان این مرز و بوم بر عهدۀ مدارس و مجموعه‌های آموزشی می‌باشد گلایۀ جدی خود را از وزارت آموزش و پرورش، که متأسفانه به دلایلی که واقعاً مورد دفاع نیست، استخدام رسمی اقلیت های دینی را به تعویق می‌اندازند مطرح نموده و معروض می‌دارد که کمبود معلمان اقلیت های دینی، به عنوان مستخدمان رسمی، مشکلات عدیده و جبران‌ناپذیری را برای ساختار مدارس خاص اقلیت ها و اصولاً بدنۀ جامعه تحمیل می‌نماید.

و اما موضوع دیگر موضوعی است که قطعاً همکاران ارجمند از طرق مختلف بدان آگاه اند و آن نسل‌کشی ارامنه توسط ترک های جوان عثمانی در سال 1294ه ش می‌باشد. هرچند دولتمردان ترکیه همواره سعی در انکار این واقعیت تاریخی دارند اما جالب اینجـاست کـه در طی سال های 1919 ـ 1920م، 29 پروندۀ قضایی، که اتهام مطروحه در کلیۀ آنها اقدام به نسل‌کشی و تاراج اموال و دارایی های قربانیان بود، در دادگاه های نظامی ترکیه مورد بررسی قرار گرفت و شانزده تن از متهمان، که همانا از رهبران دولت ترک های جوان بودند، به اعدام محکوم شدند. خوشبختانه، امروز نه‌تنها ارامنه بلکه تعداد کثیری از نویسندگان و اقشار مختلف جامعۀ ترکیه در صف معترضین به سیاست های تاریخ‌گریز و انکارپیشۀ آن دولت قرار گرفته و پذیرش تاریخ ملی را به ایشان گوشزد می‌نمایند. البته اگر روند سیاسی و اجتماعی آن کشور را در چند سال اخیر مورد بررسی قرار دهیم، کاملاً روشن خواهد بود که با توسعه و همه‌گیری موج اسلام‌گرایی و مذهبی و رنگ‌باختن سیاست های لائیک حاکم و پنداری در سایۀ تعالیم دینی و پیروی از احکام اسلامی جامعه و دولت آن کشور به واقعیت نزدیک تر شده و بلوغ سیاسی و اجتماعی دین‌محوری را تجربه می‌نمایند.

به هر تقدیر، ارامنه درخواستی جز پذیرش تاریخ نداشته و ندارند. آنان بر این باورند که تنها با محکوم شدن نظریه‌های شومی چون تهدید سیاه (( پان ترکیسم)) می‌توان به روح بی‌گناه قربانیان فجایع انسانی ای از این دست آرامش بخشید. حضرت عیسی مسیح در انجیل متی، باب 18، کلام 10 می‌فرمایند: (( هرگز این کوچکان را حقیر نشمارید. بدانید که آنان نیز در عالم بالا فرشتگانی دارند که پیوسته در محضر پدر آسمانی حاضر و پشتیبان آناناند)) .

والسلام .

پی نوشت ها:

  1. رئیس جلسه با صدای زنگ رسمیت جلسه را اعلام می کند.
  2. 2. در روزهایی که بودجه یا برنامه بررسی می شود نطق حین دستور نمایندگان وجود ندارد.
  3. 3. نطق های مذکور در دورۀ هشتم مجلس با تغییراتی همراه شد و پیش از این دوره در قالب دیگری ارائه می گردید.

www.ical.ir; www.porseshkaneh.com .4

  1. 5. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 12155
  2. 6. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 1168
  3. 7. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 11738
  4. 8. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 12510
  5. 9. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 16557
  6. 10. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 18683

11. شمارۀ روزنامۀ رسمی: 18687

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54
سال چهاردهم | زمستان 1389 | 176 صفحه
در این شماره می خوانید:

جایگاه ارمنیان در تاریخ نگاری مشروطیت و مجلس

نویسنده: دکتر علی ططری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 علي ططري، مدير مرکز اسناد مجلس شوراي اسلامي، محقق، مؤلف و مدرس دانشگاه، در 1357خ، در کرمانشاه متولد شده است. وي...

نگاهی اجمالی بر حوزه های انتخاباتی ارمنیان در مجلس شورای اسلامی

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 ارمنیان ایران، با توجه به وسعت پراکندگی  شان در مناطق مختلف ایران، دارای دو حوزه در انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند....

تجربه نمایندگی در مجلس؛نگاهی مفهومی

نویسنده: روبرت بگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 از زمان مشروطیت (و البته نه مجلس اول)، که حضور نمایندگان جوامع اقلیت های دینی در مجالس قانون گذاری به واقعیت پیوست،...

شهیدان ارمنی جنگ تحمیلی

نویسنده: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 جنگ هشت سالۀ عراق و ایران، که با تجاوز همسایۀ غربی به قلمرو ایران آغاز شد، در کنار خسارات فراوان مالی و...

هرایر خالاتیان

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54  نمایندۀ مسیحیان ارمنی تهران و شمال کشور در دورۀ اول مجلس شورای اسلامی(7 خرداد 1359 ـ 6خرداد 1363خ) هرایر خالاتیان در 1308خ، در کرمانشاه،...

دکتر لئون داویدیان

نویسنده: گئورک وارطان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 دکتر لئون داویدیان انسان والایی بود که بر خلاف بسیاری خود به آنچه دیگران را پند می داد عمل می کرد. هیچ کس از...

ژرژیک آبرامیان

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 نمایندۀ مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب در دورۀ ششم مجلس شواری اسلامی(7خرداد 1379ـ 6 خرداد 1383 خ) ژرژیك آبرامیان، نمایندۀ ارمنیان اصفهان و...

مهندس گئورک وارطان

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 نمایندۀ مسیحیان ارمنی تهران و شمال در دوره های هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی (7 خرداد 1383 خ تاکنون) مهندس گئورك وارطان، نمایندۀ ارمنیان...

خالاتیان،سوسیالیستی معتقد

نویسنده: دکتر کارن خانلری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 از آنجایی که گرایش های سوسیالیستی یکی از ابعاد مهم ساختار فکری و عقیدتی خالاتیان را تشکیل می داد بررسی این بخش...

نمایندگان منتخب ارمنیان در قاب تاریخ شفاهی مجلس شورای اسلامی

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54 با در نظر گرفتن اهمیت تاریخ شفاهی و به منظور بیان بخشی از وقایع و رخدادهای ادوار گوناگون مجلس شورای اسلامی اقدام به...