اشاره : این کلیسا که در محلۀ آقازمان سنندج واقع گردیده ، از جهت تحقیقات باستانشناسانه شایان توجه و درخور تحقیق است. هرچند امروزه هیچ مسیحیای در سنندج زندگی نمی کند، لیکن به نظر می رسد مسیحیان ایران با پرداخت مخارج مرمت و نگهداری آن، درصدد هستند تا این بنا را به عنوان عنصری تاریخی ـــ فرهنگی حفظ نمایند. سرایداری که وظیفۀ حفاظت از بنا را عهده دار است، آنچنان محوطۀ اندرونی آن را پاک نگهداشته که گویی هنوز به عنوان معبدی زنده، به فعالیت خویش ادامه می دهد. در این مقاله با پیشینۀ تاریخی، ساخت و سازه و ابعاد هنری این بنا آشنا خواهید شد. پیشینۀ تاریخی به نظر می رسد شاه صفی که در سال 1046 ه.ق دستور ساخت “قلعۀ سنه دژ” را به سلیمان خان پسرمیرعلم الدین (1066 -1040 ه. ق) صادر نموده [2]، به تأسی از جد خود شاه عباس اول، حکم انتقال تعدادی از مسیحیان ارومیه را هم به سنندج صادر و آن ها را در محله ای که بعدها به نام “محلۀ گُوریان” یا “محلۀگبری[3]” شهرت یافت، ساکن نموده است. این محله در جنوب شرقی بازار “واسواقی” قرار گرفته که به امر سلیمانخان در ضلع غربی دژ حکومتی احداث گردیده است[4]. دومین دسته از مسیحیان در زمان فتحعلی شاه قاجار و ولایت امان الله خان، والی بزرگ کردستان (1240-1214ه.ق) با مشاهدۀ رونق اوضاع اقتصادی کردستان [5] خصوصاً با اوج شکوفایی بازار سنندج، به آنجا عزیمت نموده و در همان محله که امروزه به نام “محلۀ آقازمان” معروف است، سکونت یافتند. موضع بیتفاوتی در قبال فعالیت های مذهبی در عهد ناصرالدین شاه قاجار[6] سبب گردید تا در این زمان، علاوه بر تجار، تعدادی مُبلّغ مذهبی (از فرقه کاتولیک) نیز از شهرستان ارومیه به این شهر روی آورند که از آن جمله کشیش “قشه یوحنا” و کشیش “مارسیمون” را می توان نام برد[7]. شاید بتوان دوران ولایت خسروخان والی ــــ پسر امان الله خان والی(1250-1240 ه. ق) را مقطع اوج فعالیت های تجاری و تبلیغاتی مسیحیان در سنندج دانست. به دلیل محدودیتهایی که مظفر الدین شاه در خصوص مبلغان سایر مذاهب اعمال می نمود، می توان این دوران را زمان افول فعالیت های تجاری و تبلیغاتی مسیحیان در سنندج دانست[8]. گفته می شود که مسیحیان سنندج تا سال 1357 نیز به فعالیت تجاری خویش ادامه میدادند لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی، از سنندج به شهرستان های ارومیه، تهران و همدان مهاجرت نمودند. چنانچه سابقۀ سکونت مسیحیان سنندج را به حدفاصل سال های 1040 لغایت 1060 ه. ق برسانیم باید بپذیریم که نخستین شالودۀ بنای کلیسای مورد مطالعه، در عصر صفویان گذارده شده است. تعدادی سنگ قبر در محوطۀ کلیسا با تاریخ های متفاوت که قدیمی ترین آن ها تاریخ 1230 و 1255 را نشان می دهند، معرف استفاده از این مکان به عنوان محل تدفین مسیحیان مقیم شهر سنندج است. بسیار محتمل است که کلیسای موجود نیز در دوران فعالیت تجاری و مذهبی مسیحیان در این شهر، یعنی در فاصله سال های 1240 لغایت 1250 ه. ق احداث گردیده باشد. در کتاب “طبیب محبوب” در شرح حال دکتر سعید خان کردستانی ـــ همان فردی که به واسطۀ تبلیغات کشیش یوحنا و کشیش مارسیمون به مسیحیت گروید ـــ به سال 1258 خورشیدی به عنوان سال آشنایی افراد مذکور با سعیدخان اشاره شده است که اثبات می نماید، مسیحیان سنندج تا سال 1258 خورشیدی نیز در آن شهر به فعالیت های تبلیغاتی خویش ادامه داده اند. همچنین در این کتاب می خوانیم: “در همین ایام بود که یک اسقف کاتولیک به نام مارسیمون به سنندج آمد. او شخص هشتاد ساله، بیریا، فروتن و در کلام خدا متبحر بود. سعیدخان که می دید روزنۀ امیدی برایش باز شده به تدریج به طرف اسقف کشانده شد اما جرأت نمی کرد آشکارا به ملاقات او برود. گاهی از درِ عقب کلیسا و گاهی از روی دیوار و زمانی هم که دل به دریا میزد، از در ورودی به ملاقات اسقف می رفت. [9]” این مطلب به خوبی روشن می سازد که کلیسا در سال مورد اشاره، پا برجا و به صورت فعال نقش خویش را ایفا می نموده است. ساخت و سازه: در ساخت بنا از مصالح سنگ (درپی) آجر (در کالبد) و چوب (در ایجاد سقف ) استفاده گردیده. هرچند سعی اغلب معماران و سازندگان کلیساها بر آن است تا طرح عمومی کلیسا را به شکل صلیب ایجاد نمایند لیکن در پلان این بنا هیچگونه تلاشی در این زمینه به چشم نمی خورد. نمای عمومی بنا از شمال یک طبقه و از جنوب دو طبقه است و به نظر می رسد این اختلاف سطح به منظور سهولت در انتقال آب جاری به صحن حیاط و حوض آن ایجاد گردیده باشد. در ساخت این بنا نیز تلاش گردیده تا همانند طرح تمامی معابد، صحن شبستان بلاواسطه از معابر عمومی نمایان نگردد و گذر از سلسله مراتب چند فضا تا حصول به شبستان اجتناب ناپذیر است[10]. فضای شبستان گشاده و با ارتفاع مناسب ساخته شده و تقسیم بندی های درون آن نیز کاملاً ساده و بیشتر بوسیله تیغه های آجری صورت پذیرفته است. نورپردازی کلیسا چندان قوی صورت نپذیرفته و بدین جهت نور خفیف و غیر مستقیمی در فضای کلیسا حاکم است. سطح معبر عمومی، بالاتر از شبستان بنا واقع شده و این اختلاف سطح بوسیله ایجاد شیبی غیر محسوس درمسیر ورودی جبران گردیده. ورودی: سر دروازۀ ورودی، (در آبگاه) با ارتفاعی بالغ بر 3 متر و اندکی عقبنشینی از معبر عمومی ساخته شده و دارای طاقی است که چارچوبۀ دروازۀ ورودی در آن استوار گردیده. در جانبین دروازۀ ورودی به تقلید ازسردروازه های بومی و معاصر، دو “یساولی [11]” ایجاد گردیده اند. لیکن به نظر می رسد که از آن ها به منظور نصب شمع به هنگام مراسم استفاده میشده است. در نمای ازارۀ سردروازه از سنگ های حجاری شده استفاده گردیده که طرح عمدۀ آن ها گُل های هشت پر هندسی و چهارده پر (لوتوس) است. دروازۀ بنا چوبی و دولنگه ساخته شده و دارای دو ردیف گُل میخ در بالا و پایین است. دالان: با عبور از سردروازۀ ورودی، وارد فضای دالان می شویم. در جانب چپ این فضا، معبری ما را به اطاق نگهبانان و سرایداری بنا رهنمون می شود. مسیر دالان به جانب راست و سپس به سمت جنوب و با پیچشی مجدد تا در ورودی شبستان پیش می رود. هرچند امروزه معبری به طبقۀ دوم فضای الحاقی راه می یابد، لیکن به نظر می رسد در زمان رونق بنا، آن معبر به فضای دیگری غیر از آنچه امروزه وجود دارد متّصل می گردید. شبستان: نمای آجری شبستان با ارتفاع چهار متر، هشت طاقنما را در خود جای داده که در درون هر طاقنما پنجره ای هلالی وظیفه هدایت نور به شبستان را عهده دار گشته. جرزهای حدفاصل طاقنماها علاوه بر آن که مانع رانش طاق ها در اژر فشار سقف می گردند، سبب زیبایی نمای خارجی نیز گشته اند زیرا با طرحی ستون مانند ظاهر گشتهاند که با چگونگی آن در تصویر و طرح پیوست آشنا خواهید شد. تزئینات آجری که با اجرای طرح های خفته و راسته در نما ایجاد گردیده اند، سبب زیبایی مضاعف بنا هستند. با عبور از در شبستان، دو سنگ قبر که محتملاً مزار دو کشیش معتبر بوده است به چشم می خورد. فضای شبستان با جهتی شرقی – غربی بنا گردیده و دارای ارتفاعی بالغ بر 4 متر می باشد. در این فضا، دو ردیف ستون پنج تایی ـــ هشت گوش ـــ وظیفه تحمل بار پوشش سقف را عهدهدار می باشند. در جانب ضلع شرقی شبستان دو سکو به منظور قرار دادن هدایا و دیگر وسایل ساخته شده. محراب شبستان نیز در این ضلع قرار گرفته و به صورت سکویی مطبق بر فراز صفه ای سنگی قابل رویت است. درون محراب خالی است و از پشت به سهولت می توان وارد آن شد. در دو طرف محراب دو اتاقک با ابعاد 2×2 متر به چشم می خورد که اتاق جنوبی را مذبح و یا اتاق اعتراف و اتاق شمالی را اتاق طنابخانۀ ناقوس می نامند. سقف شبستان بوسیله طاق های ضربی که بر روی ستون ها استوارند پوشیده شده و تیرهای چوبی که دقیقاً در نقطه اتصال ستون به طاق تعبیه گردیده اند علاوه برآنکه سبب استحکام بنا و موجب جلوگیری از رانش طاق ها می گردند، تعمیرات سقف را نیز آسان می سازند. حیاط: حیاط بنا که با اختلاف سطحی معادل 2 متر از صحن شبستان پایین تر است و در ضلع جنوبی آن قرارگرفته، دارای وسعتی در خور توجه است. در وسط آن حوض آبی تعبیه گردیده که از آب جاری ـــ که به وسیلۀ تمبوشه [12] از محلۀ آقازمان به آن جا هدایت گشته ـــ استفاده می نماید. در وسط این حوض، فوارۀ سنگی تعبیه گردیده که فرم آن با نمونه های مشابه در دوران معاصر و در شهر سنندج مطابقت کامل داشته و قابل مقایسه است. در ضلع شمالی حیاط، هجده سنگ قبر دیده می شود که ده عدد از آن ها افقی و هشت عدد دیگر به صورت عمودی استوار گردیده اند، در حاشیۀ تعدادی از این سنگ قبرها اشعار فارسی در مدح “باوی” [13] کندهکاری شده و یکی از آن ها آرامگاه مرحوم یوسف فرزند مرحوم باوی است که در سال 1255 به خاک سپرده شده. سنگ قبر دیگری از این مجموعه تاریخ 1220 را نشان می دهد. ناقوس کلیسا که بر بالای اتاق های نگهبانان و در جانب چپ سردروازۀ ورودی قرار دارد نیز در حوادث سال های اوایل انقلاب به واسطۀ برخورد گلولۀ خمپاره تخریب شده و بعد از آن به همان وضعیت باقی مانده است. از جمله فضاهای متعلق به کلیسا دو فضای الحاقی است که یکی از آن ها در ضلع صحن حیاط مرکزی و دیگری در طبقه دوم جانب غربی دالان ورودی واقع گردیده اند. سابقۀ این بخش ها به سال های 1340 لغایت 1350 ه ش میرسند. سقف بنا مسطح و قیرگونی شده است. کلیسای مسیحیان سنندج به عنوان شاخصی جهت شناسایی محلۀ مسیحیان چه در زمان خود و چه در زمان حاضر مورد توجه و درخور تحقیق است. هر چند به مرور ایام قسمتی از مجموعه ای ـــ که در رابطه با کلیسا قابل بررسی بودهاند ـــ از بین رفته است، لیکن هنوز عناصری مانند حمام موسایگان [14] و حمامی دیگر در ضلع شرقی حیاط کلیسا که از آب این بنا بهره برداری می نماید موجود و درخور مطالعه اند. به نظر می رسد تقسیم آب مازاد کلیسا در محله مسیحی نشین آقازمان [15]در چارچوبی منطقی انجام پذیرفته و مانند آب تبرک یافته به خانه مسیحیان مقیم شهر سنندج می رسید. چنانچه بپذیریم که قبور موجود در کلیسا متعلق به افراد سرشناس مسیحی شهر بوده اند، بایستی جست جویی را جهت یافتن قبور سایر مسیحیان سنندجی آغاز نمود. همچنین به همین سبب می توان این معبد را در فهرست گور معبدهای ایران یا آنچه که اصطلاحاً “بقاع متبرکه” نامیده میشود، جای داد. بعد هنری: سادگی بنا در درون و تزئینات نمای بیرونی کلیسا بدان ویژگی خاصی بخشیده است. انواع هنرهای بکار رفته در بنا نظیر حجاری، آجرکاری و گچبری آن با هنرهای مشابه در دیگر ابنیه مورد مطالعه قابل مقایسه اند. آجرکاری: عمده ترین تزئینات آجری در سردروازۀ ورودی و نمای بیرونی شبستان متمرکز گشته اند و مشتملاند بر اجرای طرح های هندسی با آجر چینی خفته و راسته. (طرح پیوست) سنگ بری (حجاری): علاوه بر حجاری سنگ های ازارۀ سردروازۀ بنا، حجاری سنگ های قبور، علیالخصوص قبوری که در صحن شبستان به چشم میخورند نیز از ظرافت خاصی برخوردار است و عمده ترین طرح های آن ها را نقوش گل و گیاه و نقوش هندسی تشکیل می دهند. گچ بری: تنها قسمت بنا که به تزئینات گچبری مزیّن گشته پیشخوان سکوی محراب است که دارای سطحی مستطیل شکل به ابعاد 40x 60است. طرح عمدۀ این گچبری گل و گیاه است و در وسط آن دو فرشته به چشم میخورد که به اتفاق، تاجی با نقش صلیب را برداشته اند. تاج مزبور دقیقاً شبیه تاج ناصرالدین شاه قاجار است. پینوشتها: 1- عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران 2- علی اکبر وقایع نگار، حدیقه ناصریه در جغرافیایی تاریخی کردستان، چاپ ارژنگ، صفحات 138-135 3- هم اکنون نیز بعضی از بومیان این محله را به نام “گوری” (Gouri) میشناسند. 4- میرزا شکرالله سنندجی، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، ص 129. 1/5- علی اکبر وقایع نگار، حدیقه ناصریه در جفرافیا و تاریخ کردستان، ص 271. 2/5- شیخ محمد مردوخ کردستانی، تاریخ کرد و کردستان، جلد دوم، ص 149. 3/5- میرزا شکرالله سنندجی، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، صفحات 184-183. 6- نویسنده نامعلوم، طبیب محبوب، شرح حال دکتر سعیدخان کردستانی، ص 45. 7- این دو کشیش توانستند فردی به نام سعید خان کردستانی فرزند ملا رسول را که از خانوادهای مسلمان و متعصب بود به مذهب مسیحیت دعوت نمایند که مباحث مخصوص آن را در منبع شماره 3 و 4 فوق الذکر میتوان مطالعه نمود. 8- نویسنده نامعلوم، طبیب محبوب، شرح حال سعید خان کردستانی، ص 45. 9- همان، ص 68. 10- مطالعۀ پلان معابد متعلق به مذاهب مختلف مؤید این مطالب است که سازندگان اینگونه بناها پیوسته در صدد بودهاند صحن اصلی معبد را برای بیگانگان غیر قابل رویت سازند. ایجاد انحنا در مسیر ورودی و یا ساخت فضاهای مختلف قبل از صحن اصلی به منطور نیل به این هدف صورت میپذیرفت. 11- جای نگهبانان در جانبین سردروازۀ ورودی بناها در کردستان به یساولی مشهور است. 12- تمبوشه به لولههای سفالین گفته میشود که به منظور انتقال آب در گذشته از آن استفاده میشد. 13- حسب اطلاع واصله از آقای سیروس معروفی که یکی از محققین کردستان محسوب میگردد، “باوی” یکی از مالکین بزرگ و متمول مسیحی مذهب شهرستان سنندج بوده است. 14- حمام موسایگان در محلۀ آقازمان قرار داشته و چون بواسطه تعصبات خاص مذهبی تودۀ مردم مسلمان شهر از آن استفاده نمیبردهاند نام آن را به حمام اسلامی تغییر داده و آن را در مراسم خاصی تطهیر نموده و سپس مورد استفاده قرار دادند. 15- این محله فعلاً مسلمان نشین است. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 15 و 16 و 17سال پنجم | بهار،تابستان،پاییز 1380 | 168 صفحه
|