نویسنده: شاهن هوسپیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95

خاندان آرداشسیان از سال 189 ق‌م تا نیمه اول سده یکم میلادی بر ارمنستان حکومت کرد. از میان پادشاهان این خاندان، تیگران دوم (95 ـ  55 ق‌م) موفق شد مرزهای کشوری را که از جدش، آرداشس اول(189ـ160 ق‌م)، از دریای مازندران تا سرزمین کاپادوکیه به ارث برده بود(1) را تا دریای مدیترانه و جنوب میان رودان گسترش دهد و  و امپراتوری‌ای قدرتمند در منطقه پدید آورد. دوره حکومت این خاندان مصادف بود با اوج گسترش فرهنگ هلنیسم در منطقه غرب آسیا. پس از فتح امپراتوری هخامنشی به دست اسکندر مقدونی، کشورهای ایران، مصر و ارمنستان تحت‌تأثیر این فرهنگ جدید قرار گرفتند و در برهه‌ای از تاریخ، هلنیسم فرهنگ مشترک کلیه ملت‌های غرب آسیا شد. غروب این سلطه فرهنگی در ایران با افول خاندان اشکانیان و در ارمنستان با برکناری خاندان آرداشسیان به وقوع پیوست.

جانشینان اسکندر برای حفظ تسلط خود بر امپراتوری گسترده‌ای که از وی به ارث برده بودند سیاست او را دنبال و برای گسترش فرهنگ یونانی تلاش کردند اما از آنجایی که ملت‌های منطقه خود دارای فرهنگی غنی بودند، فرهنگ یونانی همچون اروپا فرهنگ غالب نشد و تحت‌تأثیر فرهنگ‌های منطقه قرار گرفت، به خصوص آنکه فقط حاکمان حامی این فرهنگ بودند و گسترش اندکی در میان، مردم عادی داشت. در نتیجه، فرهنگ خاصی به وجود آمد که با فرهنگ یونانی تفاوت داشت و در ایران و ارمنستان با نام‌های هلنیسم ایرانی و هلنیسم ارمنی شناخته شد. از نمادهای پابرجای این فرهنگ در ارمنستان، معبد گارنی است.(2)

یکی از تأثیرات فرهنگ  هلنیستی، ساختن شهرهای متعدد بود. در ایران، حدود هفتاد شهر(3) و در ارمنستان، بیش از ده شهر جدید ایجاد شد. هدف از ایجاد این شهرها در ایران اسکان مهاجران یونانی و مقدونی و همچنین، استقرار نظامیان برای سلطه بر مردم ایران بود.(4) از آنجایی که اسکندر نتوانست ارمنستان را به تصرف درآورد، این سیاست نمی‌توانست در ارمنستان نیز اعمال شود اما ایران سلوکی، که تسلط کامل بر غرب آسیا داشت، باعث گسترش فرهنگ  هلنیستی در کشورهای همسایه شد و به طبع، از طریق ایران و به خصوص، آسیای صغیر به ارمنستان نفوذ کرد.

نفوذ فرهنگ  هلنیستی در ارمنستان از دوران حکومت خاندان یرواندونی(5) آغاز شد که آن را دوره  هلنیسم قدیم می‌نامند. از اوایل دوره خاندان آرداشسیان، گسترش آن سرعت گرفت. این برهه با نام دوره  هلنیسم جدید شناخته می‌شود.(6) در این دوره، پادشاهان ارمنستان از این فرهنگ حمایت می‌کردند که نتیجه آن تأثیرگذاری این فرهنگ در زمینه‌های مختلف بود. آثاری از آن دوره به صورت شهرهای ایجاد شده، مجسمه‌ها و سکه‌‌های ضرب شده(7) و … به ما رسیده است. در ارمنستان به غیر از ایجاد شهرهای جدید شهرهای قبلی همچون آرماویر و واقارشاباد(8) با تغییراتی تبدیل به شهرهای منطبق با فرهنگ  هلنیستی شدند.

شهرهای این دوره مراکز فرهنگی، اقتصادی و در مواردی نظامی هر منطقه بودند و نقش مهمی در ترویج فرهنگ  هلنیستی در کل کشور داشتند. سبک شهرهای ساخته شده در این دوره به هیپودام(9) معروف است. این شهرها با نقشه از قبل تهیه شده و به صورت شطرنجی ساخته شده‌اند. شهر دورا اروپوس(10) در سوریه امروزی یکی از آنهاست که در دوره سلوکیان بنا شد. هرچند شهرها، با تأثیر از فرهنگ یونانی، خود مختاری داشتند از حکومت مرکزی اطاعت می‌کردند و از مراکز تحکیم قدرت پادشاه بر منطقه محسوب می‌شدند .(11)

مهم‌ترین قسمت شهرها ارگ(12)  بود که آکروپولیس(13) نامیده می‌شد. در آن، بناهای حکومتی، مذهبی، سربازخانه و بناهای مرتبط با آنها قرار داشت. دارای حصار و دروازه جداگانه بود و در امن‌ترین مکان شهر، بر روی بلندترین نقطه مشرف به شهر ساخته می‌شد. شهر در دامنه ارگ بر حسب موقعیت جغرافیایی قرار داشت و دارای خیابان‌هایی با نظم و عمود بر هم بود و در نقاط تلاقی خیابان‌ها، میدان‌ها قرار داشتند که آگورا(14) نامیده می‌شدند. خیابان‌های اصلی پهن‌تر از خیابان‌های فرعی بودند. شهرها چندین بازار با مغازه‌های متعدد و ورزشگاه به سبک یونانی داشتند.

محله‌های مسکونی با نظم ساخته شده بودند و با کوچه‌های منظم به خیابان‌های اصلی راه داشتند. این سبک از خیابان‌بندی باعث سرعت حمل و نقل در داخل شهر می‌شد.

در شهرهای بزرگ و مهم ارمنستان این دوره، همچون شهرهای تیگراناکرت و آرتاشات(15)، آمفی تئاتر نیز وجود داشت(16) که گواه وجود نمایش در ارمنستان از سده‌های پیش از میلاد است. تعدادی از شهرها دارای حمام با نقوشی تحت تأثیر فرهنگ یونانی بودند که نمونه‌ای از آن در قلعه گارنی قرار دارد. برای ساختن دیوارهای شهر و بناهای سنگی از ملات استفاده نمی‌شد بلکه برای متصل کردن سنگ‌ها به یکدیگر بست‌هایی آهنی به کار می‌بردند که به دم چلچله‌ای معروف است. از این بست‌های آهنی برای متصل کردن سنگ‌ها به صورت افقی استفاده می‌کردند و برای محکم ساختن سنگ‌ها به صورت عمودی تیرهای چوبی به کار می‌بردند .(17)

در دوره حکومت اورارتو، شهرهای بزرگ و کوچک متعددی در فلات ارمنستان ایجاد شد(18) اما پس از سقوط این حکومت، از سده ششم تا سده چهارم پیش از میلاد اطلاعاتی در خصوص ایجاد شهری در فلات ارمنستان در دست نیست تا اینکه با استقلال ارمنستان در 331 ق‌م خاندان یرواندونی چند شهر را به عنوان مراکز حکومتی و دینی، همچون یروانداشات و باگاران(19)، بازسازی کردند اما شهرسازی با ابعاد گسترده پس از نفوذ فرهنگ  هلنیستی از زمان خاندان آرداشسیان شروع شد.(20)

سبک شهرهای هلنیستی ارمنستان شبیه شهرهای یونانی آسیای صغیر است.(21) از  شهرهایی که با سبک معماری هلنیسم ارمنی در ارمنستان بنا شدند می‌توان شهرهای یروانداکرت(22)، آرشاماشات(23)‏، تیگراناکرت، آرتاشات و بسیاری شهرهای دیگر یاد کرد. شهر آرتاشات را آرداشس اول، بنیان‌گذار خاندان آرداشسیان، برای پایتختی ارمنستان بنا کرد که همچون بسیاری از شهرهای این دوره بقایایی از آن باقی مانده است.

تیگران دوم در 84 ق‌م شهر انطاکیه، آخرین پایتخت سلوکیان، را تصرف کرد.(24) سپس، مناطق میان رودان تا فلسطین را تحت سلطه درآورد.(25) شهر آرتاشات، پایتخت ارمنستان، برای اداره امپراتوری او بسیار دور بود. به عکس، انطاکیه می‌توانست به عنوان پایتخت دوم مکانی مناسب باشد اما او تصمیم گرفت تا پایتختی جدید در منطقه میان‌رودان به سبک هیپودام بنا کندو به این ترتیب، تیگراناکرت در شمال میان رودان در منطقه سیلوان(26) امروزی ساخته شد. به گفته استرابون، جغرافی‌دان یونانی سده اول میلادی، تیگران ساکنان دوازده شهر هلنیستی آسیای صغیر و میان رودان را به پایتخت جدید کوچ داد.(27)

به گواهی مورخان ارمنی و رومی، تیگران دوم در دوران پادشاهی به غیر از پایتختش چندین شهر با سبک هیپودام بنا کرد که با نام خود وی نام‌گذاری شدند. به غیر از پایتخت ارمنستان، یعنی تیگراناکرت میان رودان، سه شهر دیگر به همین نام بودند.(28)

این شهرها در شرق آرتساخ (قره‌باغ)، منطقه گاردمان(29) اودیک(30) و منطقه گوغتان(31) قرار داشتند.(32) شهر واقع در منطقه گوغتان تیگراناوان نامیده می‌شد. اصل مهم در شهرهای ایجاد شده قرار گرفتن آنها در مسیر جاده‌های کاروان‌رو و داشتن موقعیت راهبردی در منطقه بود زیرا شهر می‌بایستی مرکز تجاری و پایگاه نظامی پادشاه در منطقه می‌بود. از شرایط دیگر ایجاد شهرهای جدید قرار داشتن زمین‌های کشاورزی با روستاهای متعدد در اطراف آنها برای تأمین مایحتاج اهالی و همچنین، داشتن منابع آب برای آبیاری و تأمین آب شهر بود.

برای سکونت در شهرها و به دست آوردن حق شهروندی شرایطی خاص وجود داشت که شامل هر فردی نمی‌شد. از بین ساکنان شهرها سه گروه دارای حقوق شهروندی بودند. گروه اول افرادی بودند که حکومت آنها را در سمت‌های گوناگون گماشته بود. این گروه بالاترین طبقه اجتماعی را تشکیل می‌دادند. سپس، تاجران، صنعتگران و زمین‌داران بزرگ بودند و سومین گروه افرادی بودند که بر روی زمین‌های متعلق به شهرها کار می‌کردند. هنرمندان قشری از جامعه آن روزگار بودند که حق شهروندی در شهرهای مختلف را داشتند.

از مکان دقیق شهرهای نام‌گذاری شده به نام تیگران دوم به غیر از تیگراناکرت آرتساخ اطلاع دقیقی در دست نیست. علت آن دسترسی نداشتن محققان ارمنستان به مکان‌های تقریبی این شهرهاست اما از دیرباز مکان شهر تیگراناکرت آرتساخ (قره‌باغ) بر اساس شواهد و اسامی منطقه حدس زده می‌شد. به خصوص آنکه در بعضی کتیبه‌های منطقه آرتساخ به نام این شهر اشاره شده است، مانند کتیبه‌ای(33) از سده دوازدهم میلادی، که بر روی دیوار کلیسای دیر کوشیک(34) قرار دارد. در این کتیبه به فردی با نام هاکوپ اهل تیگراناکرت اشاره شده که کلیسا را مرمت کرده است.(35)

تیگراناکرت در شرق منطقه آرتساخ در نه کیلومتری شمال شهر آغدام قرار گرفته است. در این مکان، قلعه‌ای متعلق به سده هجدهم میلادی قرار دارد و در کنار آن، چشمه آبی است که آذری‌ها آن را شاه‌بولاغ و ارمنیان تنگرناکرت یا تارناگیورت می‌نامند. این نام‌ها شباهت بسیاری به نام شهری دارد که به گفته موسس کاقانکاتواتسی(36)، مورخ ارمنی سده هفتم میلادی، با نام دگراکرت(37) در این مکان قرار داشته است.(38) اسقف سرکیس جالالیانتس در نیمه اول سده نوزدهم میلادی از این مکان بازدید کرده و در کتاب خود درباره بقایای دیوارها و بناهای مختلف آن نوشته است. او در کتاب خود این طور آورده که ارمنیان آن خرابه‌ها را تنگرناکرت و مسلمانان تارناکرت می‌نامیدند.(39) اسقف ماکار برخورداریان در 1893م کتابی با عنوان اران و همسایگانش در شهر تفلیس منتشر ساخت.

او در این کتاب در نقشه‌ای که از اران و شرق ارمنستان تهیه کرده نام مناطق گوناگون، از جمله شهر تیگراناکرت، را با جزئیات و به وضوح آورده است.(40)

سبئوس(41) در شرح لشکرکشی هراکلیوس، امپراتور روم، به ارمنستان در سده هفتم میلادی از هر دو شهر تیگراناکرت در مناطق اودیک و آرتساخ یاد کرده است.(42) او نوشته:

 «  امپراتور بیزانس برای اجتناب از جنگ با سپاه ایران از منطقه سیونیک به سمت گرجستان عقب‌نشینی کرد اما سپاهی از ایران در نزدیکی تیگراناکرت منطقه گاردمان سد راه او شد و وی به ناچار از مسیری که آمده بود بازگشت و با سپاه ایران، که در تعقیبش بود، در نزدیکی تیگراناکرت دیگر روبه‌رو شد».(43)

او برای تفکیک دو شهر هم نام از تیگراناکرت آرتساخ با عنوان « تیگراناکرت دیگر» نام برده. مورخان دیگر ارمنی همچون یغیا آرجشتسی(44) و استپانوس دارونتسی(45) نیز در کتاب‌های خود از این شهر یاد کرده‌اند.

از آنجایی که تیگران نام پایتخت خود را بر روی تعدادی از شهرها گذاشته بود، این احتمال وجود دارد که این شهرها در واقع پایتخت‌های منطقه‌ای بوده‌اند و تیگراناکرت منطقه آرتساخ (قره‌باغ) نیز پایتخت استان آرتساخ ارمنستان و مناطق شرق آن، یعنی اران، محسوب می‌شده است.(46)

بسیاری از شهرهای دوره هلنیستی ارمنستان بیرون از مرزهای جمهوری ارمنستان امروزی قرار دارند و هیچ یک تا کنون از نظر باستان‌شناسی بررسی نشده‌اند. شهرهای این دوره، که در داخل مرزهای جمهوری ارمنستان قرار دارند، همچون آرتاشات نیز به شدت صدمه دیده‌اند و فقط بقایایی از آنها باقی مانده است. در این میان، شهر تیگراناکرت در شرق منطقه خاچن آرتساخ، که امروزه آغدام آذربایجان است، یک نمونه منحصر به فرد از شهرهای ساخته شده به سبک معماری هلنیسم ارمنی در کل فلات ارمنستان است که می‌تواند درباره سبک شهرسازی این دوره اطلاعاتی با ارزش در اختیار محققان قرار  دهد.

از بافت اجتماعی شهر تیگراناکرت آرتساخ، پس از ساخته شدن آن در سده یکم پیش از میلاد، اطلاعی در دست نیست اما می‌توان از اطلاعات موجود درباره ساکنان این گونه شهرها در دوره تیگران دوم برای روشن شدن این موضع کمک گرفت. به گفته استرابون، شهر تیگراناکرت، پایتخت تیگران، با اهالی شهرهای ارمنستان و شهرهای هلنیستی خارج از ارمنستان سکونت داده شده بود. بنابراین، احتمال وجود دارد که در تیگراناکرت آرتساخ نیز، به غیر از ارمنیان منطقه، مردمانی از شهرهای آسیای صغیر و میان رودان ساکن بوده‌اند.(47)

شهر تیگراناکرت در جنوب رود خاچن (خاچن چای) و انتهای رشته کوهی به طول سه کیلومتر در جهت شمال به جنوب و یک کیلومتر در جهت شرق به غرب، در مجاورت دشتی وسیع قرار دارد. بررسی نوشته‌های مورخان، این احتمال را مطرح می‌سازد که در این مکان سکونتگاهی از دوره خاندان یرواندونی وجود داشته و در دوره حکومت تیگران دوم شهر تیگراناکرت در این محل بنا شده است.(48) بناهای این شهر با سنگ‌های سفید رنگ رسوبی کوهی که شهر بر روی آن قرار دارد و با پلان مثلثی شکل، بر حسب موقعیت منطقه، ساخته شده و در سده پنجم، ششم، دوازدهم و سیزدهم میلادی، به سمت شرق و جنوب غربی گسترش یافته است.(49)

طـی سال‌های 1999 ـ 2004م، کارشناسـان باستان‌شناسـی با همـکاری سازمانـی با نام «یرگیـر» کل منطقه را به طور دقیق بررسی کردند.(50) سپس، با کمک ارتش قره‌باغ میدان‌های مین‌گذاری‌شده منطقه پاک‌سازی و از 2005م، کارهای گمانه‌زنی به سرپرستی دکتر هاملت پطروسیان آغاز شد. تا سال 2007م هزینه کاوش‌های باستان‌شناسی را سازمان یاد شده تأمین می‌کرد. از سال 2008م، دولت آرتساخ بودجه تحقیقات را متقبل شد. با اطمینان از اینکه این منطقه در سده‌های مختلف سکونتگاه بوده است، کاوش‌ها فقط به مکان شهر، واقع بر روی کوه، محدود نشد و به شعاع ده کیلومتری مناطق هم‌جوار نیز گسترش یافت که نتیجه آن کشف آثار بسیار از عصر آهن و برنز تا سده‌های میانه بود. در تحقیقات صورت گرفته، به غیر از حضور استادان دانشگاه دولتی ایروان، استادان باستان‌شناسی دانشگاه دولتی آرتساخ نیز حضور داشتند. کارشناسان موزه تاریخ ایروان نتایج کاوش‌ها و آثار به دست آمده را بررسی کرده‌اند و ظروف و وسائل سفالی نیز مرمت شده است. همچنین، هئیت‌های باستان‌شناسی از ایتالیا برای بررسی نتایج کاوش‌ها در محل حضور داشته‌اند .(51)

گمانه‌های اولیه از کنار قلعه متعلق به سده هجدهم میلادی زده شد. در نتیجه، پی دیوارها شهر نمایان شد و کار به سمت بالای کوه ادامه یافت و تا سال 2007م، قسمتی‌هایی از دیوار شهر از زیر خاک خارج شد.(52) تا سال 2008م، جمعاً 2500 متر مربع از سطح شهر را خاک‌برداری کردند که در نتیجه آن قسمتی از ارگ و محوطه شهر پدیدار شد. طرز قرار گرفتن دیوارها و خیابان‌ها مشخص ساخت که شهر بر اساس سبک هیپودام ساخته شده است و با مطالعات انجام گرفته فرضیه وجود شهر تیگراناکرت در این مکان تأیید شد.(53)

نتایج کاوش‌های باستان‌شناسی در این منطقه بسیار ارزشمند است. روش دفاعی به کار رفته در شهرهای دوره  هلنیسم ارمنی در این مکان به طور کامل اجرا شده. اهمیت آن در این است که در هیچ یک از شهرهای کاوش شده از این دوره، در مناطق مختلف ارمنستان، نظام شهرسازی به این خوبی حفظ نشده. همچنین، آثاری از اوایل ورود مسیحیت به ارمنستان و بناها و قبرهای متعلق به دوران قدرت گرفتن مسیحیت در منطقه در سده‌های بعدی،  به عنوان دین رسمی، اطلاعاتی ارزشمند درباره این دوره از تاریخ مسیحیت در منطقه در اختیار محققان می‌گذارد. موضوع دیگری که اهمیت بسیار دارد وجود مظاهر تمدن از دوره‌های مختلف در حوزه رودخانه خاچن به خصوص به سمت جنوب آن است که نیاز به بررسی‌ گسترده‌تر دارد. این منطقه به علت هجوم مغول‌ها و وقایع پس از آن از پایان سده سیزدهم و ابتدای سده چهاردهم میلادی به مدت چندین سده متروکه شد. در نتیجه، آثار بسیاری با همان وضعیت اولیه حفظ شد که از نظر باستان‌شناسی بسیار با ارزش است.

در مراحل مختلف کاوش‌، نتایج به دست آمده از طریق نمایشگاه‌های عکس، کنفراس‌های خبری یا سخنرانی‌ها به اطلاع علاقه‌مندان و محققان رسانده شده است. در 2007م، نمایشگاه عکسی در شهر ژنو برگزار شد که بسیاری از محققان از آن استقبال کردند. دکتر پطروسیان در سخنرانی‌هایی در لس‌آنجلس (دسامبر 2006م)، قاهره و اسکندریه (فوریه 2008م)، استپاناکرت، پایتخت آرتساخ (آوریل 2008م) و چندین سخنرانی در ایروان جزئیات کاوش‌ها را ارائه کرده است.(54)

دکتر پطروسیان، که مسئول کاوش‌های باستان‌شناسی است، در مصاحبه مطبوعاتی به تاریخ 31 ژانویه 2014م آمار بازدیدکنندگان از شهر تیگراناکرت را تا پایان 2013م بالغ بر سی هزار نفر ذکر کرد که بیش از سه هزار تن از آنان از اتباع کشورهای دیگر بوده‌اند. به گفته وی، این مکان پس از شهر شوشی و دیر گاندزاسار بیشترین بازدیدکنندگان را طی این دوره داشته است. او همچنین اعلام کرد از آنجایی که کار تحقیقات سال‌ها طول می‌کشد در محل کاوش‌ها، اقامتگاه دائمی با امکانات رفاهی بنا شده تا گروه‌های باستان‌شناسی در طول دوره تحقیقات در محل  بمانند.(55)

متأسفانه، درگیری‌های نظامی و سیاسی در منطقه تأثیر منفی در معرفی این نماد شهرسازی دوره  هلنیسم در منطقه گذاشته است. شهر تیگراناکرت آرتساخ نمونه‌ای منحصر به فرد از فرهنگ  هلنیسم ارمنی است که در مقایسه با دیگر شهرهای کشف شده اطلاعاتی ارزشمند، بسیار بیشتر از یافته‌هایی در خصوص ادغام فرهنگ شرقی و غربی و ظهور فرهنگی جدید در بیست سده قبل، در اختیار ما می‌گذارد، به‌خصوص آنکه بناهای اولیه شهر در مقایسه با نمونه‌های مشابه، کمتر دستخوش تغییر در دوره‌های بعد شده است. بنابراین نه تنها برای ارمنیان بلکه برای همه جهانیان ارزش فرهنگی دارد. هرچند این منطقه تا 1994م در اختیار جمهوری آذربایجان بود و یکی از تفریحگاه‌های مردم منطقه به‌خصوص اهالی آغدام محسوب می‌شد و هنگام انجام کارهای ساختمانی و کشاورزی آثار بسیاری در آن یافت شده بود هیچ‌گاه از نظر باستان‌شناسان به طور جدی بررسی نشد. در1960م، براساس توافق فرهنگستان علوم ارمنستان و آذربایجان شوروی بررسی کتیبه‌های مناطق آرتساخ و نخجوان با یک هئیت مشترک به مسئولیت ستراک بارخورداریان از ارمنستان و مشدی نیمادوا از آذربایجان آغاز شد. کار از منطقه آرتساخ شروع شد و کارشناسان ارمنستان امیدوار بودند که منطقه جنوب رود خاچن را نیز بررسی کنند اما کشف 1071 کتیبه به زبان ارمنی در منطقه باعث نگرانی کارشناسان آذربایجان شد و به بهانه‌های مختلف کار تحقیق را در 1964م متوقف کردند. در 1986م، داود آخوندوف، عضو فرهنگستان علوم آذربایجان، در کتابی که منتشر ساخت کوشید تا واقعیت‌های تاریخی و فرهنگی منطقه آرتساخ را کتمان و اثبات کند که هیچ ارتباط فرهنگی و معماری‌ای بین کلیساهای آرتساخ و ارمنستان وجود ندارد.(56)

فرهنگستان علوم آذربایجان پس از آغاز بررسی‌های کارشناسان ارمنستان در منطقه فعالیت گسترده‌ای را برای بی‌اعتبار نشان دادن نتایج کاوش‌های باستان‌شناسی در تیگراناکرت آغاز کرد. آنان با تبلیغات گسترده کوشیدند تا به جهانیان بقبولانند کارشناسانی که در محل مشغول کاوش‌اند هیچ تجربه و تخصصی در این کار ندارند و مکان کشف شده نیز هیچ ارتباطی با ارمنیان ندارد و به دست آنان بنا نشده است. برای اثبات این ادعاها فرهنگستان علوم آذربایجان مقالات بسیاری به زبان‌های مختلف منتشر کرد و روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون آذربایجان نیز به کمک آنها شتافتند.

حاجیف، مسئول بخش اران‌شناسی مؤسسه باستان‌شناسی آذربایجان، در مصاحبه‌ای به تاریخ 3 ژوئیه 2011م در قسمتی از صحبت‌هایش چنین گفت: « ارمنیان پس از کوچ از ایران و ترکیه به این منطقه (منظور قره‌باغ است) از اسامی خاستگاه خود در آن کشورها برای نام‌گذاری سکونتگاه‌های جدید استفاده کردند. براساس بررسی‌های دانشمندان آذربایجان، ترک‌ها از سده اول میلادی در این منطقه سکونت داشته‌اند و در آن دوره، هیچ اثری از میراث فرهنگی ارمنیان در منطقه وجود نداشته است و پس از تصرف این منطقه به دست ارمنیان در 1994م، یافتن آثار مربوط به آنها آغاز شد و برای کتمان این موضوع به هیچ کارشناس خارجی اجازه نظارت بر کاوش‌ها را نیز ندادند … ».

این ادعا که ارمنیان از ایران و ترکیه و خـیلی بعدتر از اقـوام ترک به این منطقـه آمـده‌اند دور از واقعیـت است و هـزاران سنـد و مـدرک در رد ایـن ادعا وجود دارد. طرح این مطلب که ارمنیان مهاجر پس از سکونت در این منطقه نام پایتخت ارمنستان در میـان‌رودان را بر روی ایـن منطقـه گذاشته‌اند بر ساخته شدن شهر تیگراناکرت میان‌رودان به دست ارمنیان تأکید دارد که با ادعای کارشناسان ترکیه در خـصوص عدم تعلـق آن به ارمنیان در تناقض است و حاجیف با طرح این ادعا ناخواسته اعتراف می‌کنـد که یکی از شهـرهای مهـم سده‌های قبل از میلاد به دست ارمنیان در میان‌رودان بنا شده است که نشانگر تمدن پیشرفته آن و حکومتی قدرتمند در منطقه بوده و این واقعیت را اثبات می‌کند که در آن دوره فقط ارمنیان قادر به برپایی چنین شهرهایی در این منطقه بودند. در نتیجه، ادعای وی،  مبنی بر اینکه ارمنیان این شهر را بنا نکرده‌اند، صحت گفته‌های او را مورد تردید قرار می‌دهد. این ادعا که کارشناسان ارمنی آثاری را از مکان‌های دیگر به اینجا آورده‌اند با ادعای جدید آذربایجانی‌ها، پس ازپایان جنگ اکتبر 2020م، در تناقص است زیرا در حال حاضر فرهنگستان علوم این کشور مدعی است که آثار باستانی از این منطقه خارج شده. این ادعا که کارشناسان خارجی اجازه نظارت بر کاوش‌ها را نداشته‌اند نیز نادرست است زیرا پژوهشگرانی از دانشگاه‌های ایتالیا مانند جوستو ترایینا(57) با وجود اخطارهای دولت آذربایجان در کاوش‌ها حضور داشتند و مطالب بسیاری نیز منتشر کرده‌اند. تمام تلاش فرهنگستان علوم به غیر از تاریخ‌سازی برای کشور نوبنیاد آذربایجان برای انحراف افکار عمومی داخل کشور و مقابله با مقالات و سخنرانی‌های کارشناسان ارمنستان درباره این کشف مهم بوده است.(58)

شهر تیگراناکرت، به غیر از دیوارهای دفاعی، از سه جهت با موانع طبیعی محافظت شده است. دیوارهای شمالی و جنوبی آن در بالای شیب کوه ساخته شده‌اند. از سمت غرب نیز قله رشته کوه با نام وانکاسار(59)از شهر محافظت می‌کند. احتمالاً، قبل از بنای کلیسا در سده هفتم میلادی در این مکان بنایی برای دیدبانی از کل منطقه یا قلعه‌ای کوچک وجود داشته است که کاوش‌های باستان‌شناسی این موضوع را روشن می‌کند. تنها بخشی که از آن جا، شهر به راحتی در دسترس قرار دارد، سمت شرقی و مشرف به دشت است. جاده شوسه مارتاکرت به استپاناکرت از این دشت می‌گذرد.

شهر تیگراناکرت و مناطقی که در دوره‌های بعد به آن اضافه شده است جمعاً هفتاد هکتار مساحت دارد.(60) پلان شهر سده یکم پیش از میلاد مثلثی شکل است که از سه طرف دارای دیوارهای دفاعی بوده. قاعده آن در سمت شرق است و از شمال به جنوب با اختلاف سطح دو تا چهار متر دارای شیب است. ارگ شهر در بلندترین نقطه مشرف به شهر قرار دارد. قسمت‌های گسترش یافته شهر در سده‌های بعدی در دشت‌های شرقی و جنوبی واقع شده که فاقد دیوارهای دفاعی بوده و شصت هکتار از مساحت کل را تشکیل می‌دهد.(61)

کاوش‌هـای گروه‌هـای باستان‌شناسـی ارمنستـان و آرتسـاخ تنها به قسمت قدیـمی شهر تیگراناکرت محدود نبوده و شامل منطقه وسیعی به شرح زیر است. ارائه توضیحات برای هریک از این نواحی نیازمند مطلبی جداگانه است.(62) در اینجا صرفاً نگاهی کوتاه به هریک از این مناطق می‌اندازیم.

  1. وانکاسار در غرب تیگراناکرت و در بلندترین نقطه رشته کوه، قرار دارد. کلیسایی متعلق به سده هفتم میلادی در نوک کوه جای گرفته. این بنا دارای کتیبه‌هایی به زبان ارمنی و چندین حجاری بوده که در زمان مرمت محو شده‌اند، به غیر از یک کتیبه که در حیاط کلیسای شهر آسکران قره‌باغ نگهداری می‌شود.

در مرمت بنا به دست کارشناسان آذربایجان شوروی در 1980م کتیبه‌ها و حجاری‌های بنا و گورستان اطراف آن حذف و اطراف بنا، سنگ‌فرش شده. حجاری‌های سردر ورودی را نیز به طور کامل تراشیده‌اند. در مرمت بنا، تلاش شده تا آن را به کلیساهای مسیحیان اران شبیه کنند.(63) البته، دلایل و مستندات معماری بسیاری در خصوص رد این ادعا وجود دارد که در حوصله این مقاله نیست.

  1. در ساحل سمت چپ رودخانه خاچن، در شمال تیگراناکرت بر روی تپه‌ای به ارتفاع 60 متر و با ابعاد 120 در 160 متر سکونتگاهی قرار دارد که مسلمانان آن را «گاوور تپه» به معنی تپه کفار نامیده‌اند. این مکان را در 2013م کاوش کردند و در جنوب سکونتگاه، از بقایای کلیسایی متعلق به سده پنجم یا ششم میلادی و گورستانی متعلق به همین دوره خاک‌برداری شد اما هنوز منطقه به طور کامل بررسی نشده است.(64) در1950م، روستاییان حین کشاورزی یک در تابوت سنگی با کتیبه‌ای به زبان ارمنی پیدا کردند. باستان‌شناسان آذربایجان شوروی منطقه را خاک‌برداری کردند و بقایای یک کلیسا و قسمتی از دیوارهای یک قلعه را یافتند اما کار را نیمه تمام رها کردند.(65) سِدراک بارخورداریان، باستان‌شناس ارمنی، در منطقه حضور یافته و از روی کتیبه رونویسی کرده است.(66) براساس متن کتیبه، که در چهار خط و به زبان ارمنی است، مشخص می‌شود که حامام، حاکم اران، به دستور بوغا، سردار عرب در سده نهم میلادی، مجبور شده برادرش را به قتل برساند.(67)
  2. در نزدیکی تیگراناکرت، چندین تپه با شعاع چهل تا هفتاد متر قرار دارند که بر روی آنها گورهایی متعلق به عصر آهن و برنز وجود دارد. از این نوع گورها، در مناطق مختلف قره‌باغ و لجاشن(68) و متزامور(69) ارمنستان نیز یافت شده است. چنین گورهایی متعلق به اقوام هند و اروپایی است و ارتباطی به اقوام آلتایی، که از آسیای مرکزی به غرب آسیا آمده‌اند، ندارند. در بررسی منطقه، بر روی تعدادی از تپه‌ها قطعاتی از ظروف سفالی مشاهـده شد که در محـل پخـش شده بودند. این سفال‌ها را سربازان آذربایجان هنگام حفر سنگر به عمق یک و نیم تا دو متر در دوره جنگ‌های دهه 1990م به اطراف پراکنده‌‌اند.
  3. کلیسای صخره‌ای، که در سه کیلومتری شمال تیگراناکرت و در داخل صخره‌هایی به ارتفاع پنجاه تا شصت متر از رود خاچن قرار دارد متعلق به سده اول میلادی است. این کلیسا متعلق به دوره‌ای است که هنوز دین مسیحیت رسمیت نیافته بود و پیروان آن در خفا به نیایش می‌پرداختند. برای رسیدن به کلیسا پلکان‌هایی از پایین تا ورودی کلیسا در داخل صخره‌ها حفر شده است. این کلیسای صخره‌ای نمونه‌ای منحصر به‌فرد است که وضعیت اولیه خود را بدون تغییر حفظ کرده.(70) بر روی دیوارهای غار، صلیب‌های متعدد وکتیبه‌هایی به زبان ارمنی و یونانی وجود دارد. این کلیسا نشان‌دهنده نفوذ مسیحیت در تیگراناکرت قبل از رسمیت یافتن آن است. بین سده‌های هشتم تا یازدهم میلادی اقوام کـوچ‌نشین از این غـار استفاده مـی‌کردند و پس از آن، متروکـه شده. متأسفانـه، در سده بیستـم میلادی جـویندگان گنـج به این غار دستـبرد زده و آن را تخـریب کرده‌ و تعدادی از حجاری‌های صلیب بر روی دیوارها را تراشیده‌اند.(71)
  4. برای تأمین آب شهر به غیر از چشمه‌ای که در سمت شرق شهر قرار دارد و شاه‌بولاغ نامیده می‌شود از آب رودخانه خاچن نیز استفاده شده است. برای آوردن آب رودخانه به شهر، یک آبراه حفر کرده‌اند. سیصد متر از این آبراه از قسمـت صخـره‌ای کنار رودخـانه و از زیر کلیسای صخره‌ای می‌گذرد. این بخش در داخل صخره حفر شده، دارای چهار دالان است. در قسمت‌های خاکی کف آبراه را با سنگ ‌فرش کرده‌اند و بر روی آنها شن ریخته‌اند. موضوعی که نیاز به بررسی بیشتر دارد این است که آیا این آبراه در سده یکم پیش از میلاد و هم‌زمان، با ساخته شدن شهر تیگراناکرت حفر شده یا اینکه مربوط به تمدن اورارتوست زیرا می‌دانیم که اورارتویی‌ها در حفر چنین آ‌براه‌هایی توانایی داشتند. اگر چنین باشد، این آبراه اولین آبراه کشف شده از دوران اورارتو در این منطقه است زیرا تاکنون هیچ آبراهی از این دوران در مناطق شرق دشت آرارات یافت نشده است. شواهد حاکی از آن است که این آبراه برای مدتی طولانی مورد استفاده قرار گرفته است زیرا بر روی دیوارهای قسمت صخره‌ای نقش صلیب مربوط به سده‌های نهم تا یازدهم میلادی نقش شده است. به احتمال قوی، از آب این کانال برای آبیاری دشت‌های اطراف شهر نیز استفاده می‌شده و باید انشعاباتی داشته باشد که در کاوش‌های بعدی پیدا خواهد شد.(72)
  5. در بررسی‌های 2006م، مشخص شد که در شمال تیگراناکرت و ساحل شمالی رودخانه خاچن بر روی بلندی بقایای بنایی وجود دارد. سال بعد، پس از خاک‌برداری مشخص شد که بقایای متعلق به قلعه‌ای است با دیوارهایی به پهنای سه و نیم متر. آثار یافت شده در این مکان متعلق به دو دوره سده سوم تا دوم پیش از میلاد و سده چهارم تا هشتم میلادی است. فعال بودن قلعه در هر دو دوره بیانگر ایجاد سیستم دفاعی شهر در قسمت شمال آن است. موقعیت قلعه چنان است که با وانکاسار ارتباط دارد و وجود چندین تپه در شمال آن، که امکان دارد بر روی آنها نیز قلعه‌هایی وجود داشته باشد و نیازمند کاوش‌ است، این واقعیت را می‌رساند که تیگراناکرت با زنجیره‌ای از قلعه‌های کوچک محافظت می‌شده است.(73)

پس از نگاه مختصر به آثار یافت شده در اطراف شهر تیگراناکرت، حال به نتایج کاوش‌های باستان‌شناختی درباره شهر بنا شده بر روی دامنه کوه و دشت کناری آن می‌پردازیم. بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که شهر روی کوهپایه به یکباره و با نقشه از قبل تهیه شده بنا شده است. از آنجایی که  این محل روی شیب قرار دارد آن را به صورت پله‌ای صاف کرده‌اند. در نتیجه، چندین سکوی بزرگ برای ساخت بناها شکل گرفته. برای جلوگیری از رانش زمین، در انتهای هر قسمت، دیوار با سنگ‌های نتراشیده چیده شده است. برای ساختن بناهای داخل شهر صخره‌ها را با تراشیدن مسطح ساخته و ناصافی‌ها را با سنگ‌ریزه و گرد سنگ پر کرده‌اند.(74)

گفتنی است که از ملات به کار رفته در دیوار بناهای شهر، ارگ و دیوارهای شمالی و جنوبی نمونه‌برداری و بررسی‌های آزمایشگاهی نشان داد که نسبت شن، آهک و خرده سنگ به کار رفته در نقاط مختلف و میزان آبی که در آنهاست تفاوت دارند که علت آن ایجاد ملات‌هایی با مقاومت‌های مختلف برای مکان‌های مختلف بوده.(75)

در کاوش‌های سال‌های 2005 تا 2017م سیستم دفاعی شهر به طور کامل مشخص شد که شامل ارگ با دیوارهای جداگانه و باروها بود. همچنین، بقایای تعدادی از بناهای داخل ارگ، پی‌ دیوارهای جنوبی؛ و نیز، دیوارهای شمالی به طول سیصد متر کشف شد در بعضی از قسمت‌های دیوار،  حصار دفاعی به ارتفاع پنج متر همچنان باقی مانده است.(76) در شهرهایی که تیگران بنا کرده، به سیستم دفاعی اهمیتی خاص داده شده بود. به گفته آپیانوس(77)، مورخ رومی، ارتفاع دیوارهای تیگراناکرت در شمال میان‌رودان به 25تا30 متر می‌رسید و به اندازه‌ای پهن بودند که محل اقامت سربازان و نگهداری اسب‌ها در داخل آنها قرار داشت.(78) پلوتارک(79)، مورخ یونانی، در کتاب خود درباره حمله لوکولوس(80)، سردار رومی، به تیگراناکرت، پایتخت تیگران در میان رودان، در 69 پیش از میلاد می‌نویسد که هرچند دیوارهای شهر در زمان حمله رومیان هنوز کامل نشده بود به مدت شش ماه در مقابل حملات رومیان مقاومت کرد و اگر خیانت یونانیان شهر نبود شهر به تصرف در نمی‌آمد.(81) متأسفانه، تاکنون دیوارهای شهر تیگراناکرت میان‌رودان را بررسی نکرده‌اند اما از آنجایی که تیگراناکرت آرتساخ در همان زمان و با همان سبک بنا شده است و در بین شهرهای منطقه، که بررسی شده، یکی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های دفاعی زمان خود را داراست،(82) می‌تواند اطلاعات ارزشمندی از دیوارهای دفاعی شهرهای دوره هلنیسم ارمنی، از جمله تیگراناکرت میان‌رودان،  در اختیار محققان بگذارد.

ردیف پایین دیوارها از سنگ‌های رسوبی سفید رنگ به ارتفاع پنج متر تشکیل شده است که معدن آن در بالای همین کوه قرار دارد. در هیچ یک از دیوارهای شهرهای این دوره از سنگ‌چین به این ارتفاع استفاده نشده است.(83) به غیر از سطح داخلی سنگ، مابقی سطوح خوش‌تراش است و سنگ‌چین‌های سطح خارجی دیوارها با بست‌های دم چلچله‌ای به یکدیگر وصل شده. در فضای بین دو ردیف بیرونی و داخلی دیوارها از ملات خاک سنگ و آهک بدون شن استفاده شده است. این روش در آسیای صغیر، شمال میان‌رودان و دشت آرارات متداول بوده است اما به‌کارگیری آن در آرتساخ  نخستین بار در این مکان مشاهده شده.(84) در ادامه ساخت دیوارها و باروهای دفاعی، در بالای قسمت سنگی از آجر و خشت استفاده شده است. اندازه آجرهای به کار رفته 48 در 22 در10تا 12 سانتی‌متر است که با اندازه آجرهایی که در سده‌های پیش‌تر در فلات ارمنستان استفاده می‌شده هم‌خوانی دارد اما با آجرهای به کار رفته در بناهای هم‌دوره در آسیای صغیر و شمال دریای سیاه  از لحاظ اندازه متفاوت است.(85)

هرچند چیدمان قسمت‌های پایینی دیوارها و وصل کردن آنها به یکدیگر به سبک  هلنیستی است ساختن دیوار با سنگ و آجر در دوره اورارتویی‌ها نیز متداول بوده و نمی‌توان آن را دستاورد فرهنگ  هلنیستی دانست. با تراشیدن چهار لبه سطح بیرونی سنگ‌ها،  آنها را به صورت برجسته درمی‌آوردند و اثر نور و سایه برروی آنها زیبایی خاصی به دیوارها می‌بخشیده.(86)

برای ساخت دیوار جنوبی، صخره‌های این قسمت را به صورت پلکانی به طول 500 متر تا ارتفاع 120 متر از سطح دشت تراشیده‌اند و سپس، سنگ‌های دیوارها را بر روی آنها قرار داده‌اند.

طول همه دیوارها در جمع 5/1 کیلومتر و پهنای آنها 6/2 تا 8/2 متر است. در طول دیوارها، باروها به سه صورت دایره با قطر 9متر، نیم دایره و چهارگوش با ابعاد 4/7در 4/7 متر، بر حسب موقعیت مکانی، با فاصله 15تا 19 متر از یکدیگر واقع شده‌اند. چهار بارو در دیوار جنوبی و هفت بارو در دیوار شمالی قرار دارند اما تعداد باروهای دیوار شرقی و همچنین، محل دروازه شهر هنوز مشخص نیست. قسمت بیرونی باروها 3 متر جلوتر از دیوار است.(87)

مساحت ارگ شهر، که در سه گوش مثلث شهر در بالاترین نقطه قرار دارد، نیم هکتار است که با یک دیوار به طول 83 متر از شهر جدا شده. از آنجایی که اختلاف شیب ارگ از سمت غرب به شرق 10 متر است، در این قسمت نیز برای بنای ساختمان‌ها شیب کوه را به شکل پلکانی درآورده و سپس، روی این سطوح ساختمان‌های متعدد بنا کرده‌اند. پیدا شدن تعدادی سرستون و ته‌ستون در ارگ بیانگر وجود معبد است. تالار کاخ در این قسمت است که هنوز به طور کامل بررسی نشده است.(88) ته ستـون‌های یافت شده به سبک ایونی(89) تراشیده شـده‌اند که خاص آسیای صغیر است. ستون‌های معبد گارنی نیز در سده یکم میلادی به همین سبک ساخته شده‌اند. در دوره‌های بعد، سعی شده ارگ را با بازسازی حفظ کنند که آثار آن به چشم می‌خورد اما از سده‌های یازدهم و دوازدهم میلادی دیگر از آن استفاده نشده است.(90)

خانه‌های مسکونی، در قسمت شهر، که تاکنون خاک‌برداری شده‌اند، نشان می‌دهند که در ساخت آنها و ایجاد خیابان‌ها و کوچه‌ها نظم وجود داشته که از ویژگی‌ شهرهای ساخته شده به سبک هیپودام است. اما در قسمت دشت، که ساخت و ساز در آن در سده‌های بعد صورت گرفته، خانه‌ها و معابر فاقد نظم‌اند. تفاوت دیگر اینکه پلان اتاق‌ها در خانه‌های قسمت قدیمی‌تر شهر شبیه اتاق‌های شهر آرتاشات است. از نظر ابعاد، نیز این اتاق‌ها از اتاق‌های خانه های واقع در دشت بزرگ‌ترند.(91) سقف خانه‌ها با سفال(92) پوشانده شده که آثاری از آنها طی خاک‌برداری یافت شد.(93) از این نوع پوشش سقف تا سده نهم میلادی در کلیساهای ارمنستان استفاده می‌شد که تعدادی از آنها هنوز موجود است.

در بین بناهای خاک‌برداری شده در تیگراناکرت، آسیابی مخصوص گرفتن آب انگور وجود دارد که موردی استثنائی در معماری منطقه آرتساخ است. این آسیاب صخره‌ای در قسمت شرقی دیوار جنوبی قرار دارد و تاکنون، نمونه‌ای مشابه در منطقه یافت نشده است. حوضچه چلاندن انگورها و چاه جمع‌آوری آب انگور، با ظرفیت 40 لیتر، را در داخل صخره حفر کرده‌اند. از این نوع آسیاب در شهر آرماویر(94)، متعلق به سده سوم تا یکم پیش از میلاد، یافت شده است.(95)

در خانه‌های مسکونی واقع در شهر، ابزارهایی مختلف مانند آسیاب دستی، ظروف سفالی، گندم‌کوب دستی و … کشف شده است. در این خانه‌ها، چاهک‌هایی کوچک به عمق حدود دو متر در داخل صخره حفر کرده‌اند که برای نگهداری گندم و آرد استفاده می‌شده.(96)

در امتداد دیوار شمالی، چندین چاهک یافت شد که آنها را برای نگهداری گندم در داخل زمین صخره‌ای حفر کرده بودند. از داخل این چاهک‌ها کوزه‌های سفالی شکسته‌ای پیدا شد که متعلق به سده دوازدهم و سیزدهم میلادی است و از استمرار حیات در این قسمت از شهر تا سده‌های یاد شده حکایت می‌کند.

طی سده‌های بعدی، شهر در بیرون از دیوارهای دفاعی گسترش یافت. در کاوش‌های صورت گرفته، در دشت سمت جنوب شرقی آثاری از سده پنجم و ششم میلادی پیدا شد که در زیر لایه‌های متعلق به سده دوازدهم و سیزدهم میلادی مدفون شده بودند. هرچند تنها  قسمتی کوچک از شهر خاک‌برداری شده تا کنون بیش از بیست تنور متعلق به سده دوازدهم و سیزدهم میلادی، میدان، کلیسا، صفه صلیب ستون‌دار، گوردخمه، تعدادی قبر و بقایای خانه‌های مسکونی متعلق به سده پنجم و ششم میلادی یافت شده است. ظروف و وسائل مختلفی که در این قسمت یافت شده بیانگر آن است که زندگی در شهر تا سده چهاردهم میلادی تداوم داشته است.(97)

پس از تسلط ساسانیان بر مناطق شمال رود ارس، تقسیم‌بندی جدیدی در این منطقه با هدف تضعیف ارمنستان صورت گرفت. از مناطق اران، اودیک و آرتساخ یک مرزبانی تشکیل و مرزبان جداگانه‌ای برای آن تعیین شد. در بین حاکمان محلی این مرزبانی، خاندان قلعه جرابرد،(98) شاخه‌ای از خاندان پادشاهی آرشاکونیاتس ارمنستان، از همه قدرتمندتر بودند.  واچاگان دوم، معروف به وارسته، از اعضای این خاندان، توانست با قدرت بر منطقه حکومت کند و برای استقلال کلیسای منطقه اصلاحاتی صورت دهد. اوکلیساهای بسیاری بنا کرد و احتمالاً، کلیساهای تیگراناکرت نیز در دوره وی ساخته شده‌اند.

در بررسی قبرهای سده پنجم یا ششم میلادی مشخص شد که آنها با نظم در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. شکل قبرها شبیه قبرهای هم‌دوره در مناطق دیگر قره‌باغ است و قطعاتی از صلیب‌های سنگی(99)  نیز یافت شده.(100) پیدا شدن آثار سکونت در منطقه دشت گفته سبئوس  مبنی بر اینکه شهر پس از ساخته شدن در سده یکم پیش از میلاد تا سده ششم میلادی به حیات خود ادامه داده است،  را تأئید  می‌کند.

در قسمت دشت بقایای دو کلیسا در کنار یکدیگر کشف شده. کلیسای بازیلیک کوچک‌تر دارای پلان یک ناوی با ابعاد 7/ 8 در 16 متر است و در جهت شرقی ـ غربی قرار گرفته. محراب آن از داخل به شکل دایره و از بیرون پنج ضلعی و مشابه بناهای این دوره در سایر نقاط فلات ارمنستان است. در دو سمت ورودی غربی کلیسا، چهار قبر با تابوت و درپوش سنگی قرار دارند که متعلق به همین دوره است.

کلیسای بازیلیک بزرگ‌تری در جنوب کلیسای قبلی و در فاصله 5/ 8 متری آن قرار دارد. این کلیسا نیز بازیلیک یک ناوی با ابعاد 25/ 11در 85/ 28 متر است. دیوارهای بنا بر روی صفه‌ای سه پله به ارتفاع 2/ 1متر ساخته شده است. کلیسای بازیلیک بزرگ، بزرگ‌ترین بنا در بین بناهای هم‌دوره خود در کل منطقه جنوب قفقاز می باشد. محراب این کلیسا، همچون کلیسای کوچک‌تر، از داخل دایره شکل و از بیرون پنج ضلعی است. در دوره های بعدی، دیوارهای بیرونی محراب طی بازسازی در داخل سازه‌ای قرار گرفته و بنا را به صورت مستطیل شکل درآورده است.(101) در جنوب محراب، اتاق امانت‌خانه به ابعاد45/ 3 در 9/ 4 متر قرار دارد که در دوره‌های بعد به آن اضافه شده است. کلیسای بزرگ پنج ورودی دارد که عرض آنها بین 2/1 تا 6/1 متر است. وجود ورودی‌های زیاد به ندرت در کلیساهای این دوره دیده شده است.(102) ورودی‌های کلیساهای بازیلیک یک ناوی، که با این بنا هم‌دوره هستند، از سمت غرب، در نمونه‌هایی از سمت غربی و جنوبی و در برخی دیگر ـ که به ندرت دیده شده ـ  از سمت غربی و شمالی است اما این بنا از هر سه جهت ورودی دارد که از این نظر منحصربه‌فرد است.(103)

طی کاوش‌ قسمت‌هایی از قرنیز بالای دیوارهای کلیسای بزرگ یافت شد که به شکل دندانه‌دار است. این نوع قرنیز در کلیساهای این دوره در مناطق مختلف ارمنستان نیز به کار رفته. متأسفانه، به علت پیدا نشدن سنگ‌های نورگیرها طرح آنها  مشخص نشده ‌است.(104)

قبل از شروع کاوش، در محل کلیسای بازیلیک بزرگ یک گودی بزرگ سراسری قرار داشت. پس از برداشتن بیش از چهار متر خاک، بنا نمایان و در ادامه، کلیسای بازیلیک کوچک‌تر و دیگر آثار پیرامون آنها پیدا شدند. بررسی‌ها نشان داد که کلیسای بازیلیک بزرگ قبل از سده دهم میلادی ویران شده است و در سده‌های بعدی بر روی ویرانه‌های آن خانه‌های مسکونی بنا کرده‌اند.(105)

هر دو کلیسا را با سنگ‌های رسوبی سفید رنگ، که از معدن کوه نزدیک به آن استخراج شده، ساخته‌اند. کف هر دو کلیسا، پس از ویران شدن، به دلیل استفاده مسکونی صدمه دیده است. سقف کلیسا با سفال پوشانده شده بوده که بقایای آن در اطراف آن پیدا شد.

از اشیای جالبی که هنگام خاک‌برداری از محوطه داخل کلیسای بزرگ در ژوئیه 2008م پیدا شد، کتیبه‌ای به شکل لوح با قطر 5/7 تا  8/7 سانتی‌متر و ضخامت نیم تا یک سانتی‌متر است که بـرای لاک و مهـر استفاده می‌شـده. در سمـت فرو رفته لوح نقش صلیب با بازوان مساوی و در سمت برآمده آن تصویر مردی با ریـش و سبیل و کلاه پشمی نقش بسته اسـت.  در سمـت تصویر مـرد، کلمـات ԵՍ | ՎԱՉ…. | ԾԱՌԱՅ ՏՆ به زبـان ارمنـی نوشتـه شده. در سمـت نقـش صلیـب‌دار نیـز کلمـه ԱՅ آمده. مجموع این کلمات جملـه‌ای را تشکیل مـی‌دهد به این معنـا: «من واچاگان، خدمتگزار خداوند» .(106)

طبق نوشته‌های موسس کاقانکاتواتسی و محل پیدا شدن لوح، که قدمت آن به سده پنجم میلادی می‌رسد، می‌توان نتیجه گرفت که مهر متعلق به حاکم منطقه واچاگان، وارسته، است.(107)

در سمت غربی کلیسای کوچک و با فاصله کمی از آن، صفه‌ای سه پله با ابعاد 4 در 5 متر قرار دارد.  سنگ‌های این قسمت، همچون سنگ‌های دو کلیسا، در سده هجدهم  میلادی برای ساختن قلعه به کار رفته است.(108) بررسی‌ها نشان داد که این صفه متعلق به صلیب ستون‌دار(109) است که پس از رسمیت یافتن مسیحیت در ارمنستان در مکان‌های بسیاری برپا شد . بعدها، عرب‌ها آنها را نابود کردند.

در زیر محراب کلیسای کوچک، یک گور دخمه پیدا شد. لازم به توضیح است که براساس سنت کلیسای ارمنستان فقط قدیسان را در داخل کلیسا دفن می‌کنند. پس از رسمیت یافتن دین مسیحیت در ارمنستان، در 301م بر روی قبر قدیسان نمازخانه‌های کوچک بنا شد. در سده‌های بعدی، این نمازخانه‌ها را تبدیل به کلیسای بزرگ‌تر کردند که قبر قدیس در زیر محراب کلیسا قرار می‌گرفت. چندین نمونه از این نوع گوردخمه‌ها در فلات ارمنستان وجود دارد که یکی از آنها متعلق به گریگوریس مقدس در دیر آماراس(110) است.

ورودی تمامی گوردخمه‌های قدیسان در زیر محراب کلیساهای ارمنستان از سمت شمال، جنوب یا غرب است و هیچ‌یک از آنها از سمت شرق نیست اما ورودی این گوردخمه با ابعاد 20/2متر ارتفاع و 80/0متر عرض از سمت شرق است که برای محققان نمونه‌ای جدید بود. محوطه گور چهارگوش به ابعاد 45/2در 55/2متر است و در دو سمت شمالی و جنوبی آن، طاقچه‌ای به ابعاد 75 در 95 سانتی‌متر و با ارتفاع سقف یک متر برای قرار دادن بقایای قدیس یا قدیسان قرار دارد. سقف آن، که کاملاً فرو ریخته است، قوسی شکل بوده و کف محراب کلیسا بر روی آن قرار داشته. بررسی‌ها نشان داده که این گوردخمه هم‌زمان با کلیسا در سده پنجم میلادی بنا شده است. ویرانی‌هایی که  در گوردخمه به چشم می‌خورد در نتیجه حفاری‌های دزدان گنج به وجود آمده که در کف آن گودالی به عمق چهار متر حفر کرده‌اند.(111) هرچند قسمتی از گوردخمه ویران شده پس از خارج کردن خاک‌های اضافه مشخص شد که همه سنگ‌های آن موجود است و می‌توان آن را بازسازی کرد.(112)

از آنجایی که به جز نمونه موجود تیگراناکرت ورودی هیچ یک از گوردخمه‌های ارمنستان از سمت شرق نیست و با در نظر گرفتن تشابه پلان آن با گوردخمه دیر آماراس، این فرضیه به وجود آمد که شاید ورودی گوردخمه گریگوریس مقدس نیز در آغاز از سمت شرق بوده. با بررسی‌ گوردخمه دیر آماراس مشخص شد که در ابتدا ورودی آن از سمت شرق بوده و طی بازسازی‌های بعدی کلیسا، آن را بسته و ورودی‌ای جدید از سمت غربی باز کرده‌اند.(113) از این مقطع، پژوهش‌های هیئت باستان‌شناسان به سرپرستی دکتر هاملت پطروسیان درباره  این‌گونه گوردخمه‌ها در کل منطقه قره‌باغ وارد مرحله‌ای جدید شد و نمونه‌های مشابه دیگری نیز یافتند. باستان‌شناسان در پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیدند که گوردخمه‌های زیر محراب‌ها، که در حال حاضر سه نمونه از آنها در منطقه قره‌باغ یافت شده، نمی‌توانند گوردخمه باشند و در اصل، محل نگهداری بقایای اجساد قدیسانی هستند که قبل از رسمیت یافتن مسیحیت در ارمنستان به شهادت رسیدند. در سده پنجم میلادی، بقایای اجساد آنان به دستور حاکم منطقه، واچاگان وارسته، جمع‌آوری شد و آنها را در چنین مکان‌هایی قرار دادند. از آنجایی که گوردخمه‌های بررسی شده همگی در زمان وی ساخته شده‌اند، احتمالاً این شکل ورودی به دستور وی و پس از اصلاحات قوانین کلیسای منطقه تحت حاکمیت او ساخته شده است.(114)

اهمیت ادامه عملیات خاک‌برداری و بررسی محیط پیرامون این دو کلیسا از اهمیت کشف شهر سده یکم پیش از میلاد کمتر نیست زیرا این دو کلیسا و گوردخمه زمانی بنا شده‌اند که کلیسای مستقل اران در سمت چپ رود کورا در حال شکل‌گیری بود. هرچند ارمنیان جمعیت سمت راست رود کورا را تشکیل می‌دادند، از آنجایی که در این دوره آرتساخ به همراه اودیک و اران تحت پوشش یک مرزبانی مشترک بودند، تحولات کلیسای اران نمی‌توانست بر روی کلیساهای این منطقه و شهر تیگراناکرت، که از شهرهای مهم منطقه محسوب می شد،  بی‌تأثیر بوده باشد. در سده ششم و هفتم میلادی، تحولاتی در روابط سه کلیسای ارمنستان، اران و گرجستان شکل گرفت.(115)

در کاوش‌های صورت گرفته در دشت، بقایای خانه‌های مسکونی متعلق به سده پنجم و ششم میلادی کشف شد.  قسمت پایین دیوار این خانه‌ها، با سنگ‌های نتراشیده و ملات ساخته شده.در سده‌های بعد، بر روی ویرانه‌های آنها خانه‌هایی جدید بنا کرده‌اند. در این قسمت، تعدادی قبر نیز یافت شده که متعلق به سده یازدهم تا چهاردهم میلادی است.

در دشت واقع در جنوب شهر، هفت قبر با فاصله‌های منظم 2 تا 5/2 متر از یکدیگر قرار دارد که متعلق به اوایل دوره رسمیت یافتن مسیحیت در این منطقه است و به آنها دستبرد زده شده است. دیوار قبرها را با سنگ چیده‌اند و برای در قبرها از چهار یا پنج سنگ بزرگ استفاده کرده‌اند. در کاوش‌های صورت گرفته در این قسمت قطعاتی از صلیب‌های سنگی یافت شده. این احتمال وجود دارد که با کاوش‌های گسترده‌تر آثاری دیگر نیز پیدا شود.(116)

در دشت واقع در دو کیلومتری شرق تیگراناکرت قبرستانی متعلق به سده یکم پیش از میلاد تا سدهیکم میلادی قرار دارد که قبرهای آن به صورت گور‌خمره(117) است. از این مکان در دوره‌های قبل و بعد از رسمیت یافتن مسیحیت استفاده می‌کرده‌اند و در کاوش‌های صورت گرفته، سه عدد سکه پارتی یافت شد.(118) گورخمره‌ها بر روی زمین نشانی برای شناسایی محل دفن ندارند و بر حسب اتفاق پیدا می‌شوند. تعدادی قبرهای مشابه نیز در دشت جنوبی پیدا شده که روستاییان هنگام شخم زمین آنها را یافته‌اند.

در شرق تیگراناکرت قلعه‌ای متعلق به سده هجدهم میلادی قرار دارد که با سنگ‌های کلیسای بازیلیک و دیوارهای شهر ساخته شده است و بین مردم به قلعه شاه‌بولاغ معروف است. بنابر روایتی قلعه را نادرشاه افشار ساخته. سپس، در 1752م به دست پناه علی خان جوانشیر افتاده و به دست خان‌های قره‌باغ معروف به « محال خمسه»(119) ویران شده. پس از عقد پیمان گلستان، روسیه آن را مرمت و به جای پادگان از آن استفاده کرد. واسیلی پوتو(120)،  ژنرال ارتش روسیه در منطقه جنوب قفقاز، که در سده نوزدهم میلادی در این محل بوده، تصویر قلعه را کشیده که با وضعیت امروزی آن تفاوت‌هایی دارد.

پلان قلعه مربع شکل، به ابعاد 5/32 در 5/32متر است. دیوارهای قلعه 7 متر و باروها5/ 8متر ارتفاع دارند. با مقایسه پلان قلعه، که ارتش روسیه آن را در 1901م تهیه کرده، با وضعیت فعلی مشخص می‌شـود که در مرمـت‌های دهه 80 سده بیستـم میلادی تغییراتـی در داخل آن داده شده است.(121)

در شرق شهر و نزدیک دیوارهای شرقی، چشمه‌ای پرآب قرار دارد که در سده نوزدهم میلادی بنایی بر روی آن ساخته شده است. از این نوع بنا در فلات ارمنستان به وفور وجود دارد.

از سده یکم میلادی، که دین مسیحیت در منطقه پیروانی در خفا داشت، تا زمان رسمیت یافتن آن در ارمنستان به سال 301م و در ادامه، تا سده پنجم و ششم میلادی، در کلیسای صخره‌ای دره رودخانه خاچن و کلیساهای واقع در دشت، از نقش صلیب با بازوان مساوی استفاده کرده‌اند. این نقش در دوره‌ای در کلیسای ارمنستان به کار گرفته می‌شد.(122) این نوع صلیب در تمامی طول مسیر پله‌های منتهی به کلیسای صخره‌ای و همچنین، روی دیوارهای داخلی آن بر روی صخره‌ها حجاری شده (تصاویر 1 ـ 3) و گویی زائر را در طول مسیر رسیدن به محراب همراهی می‌کند(123) همین شکل صلیب در مسیر زیارتگاه‌هایی در دره‌های رودخانه‌های هرازدان، آزاد و آخوریان نیز مشاهده شده است. در حجاری‌های به دست آمده از دو کلیسای سده پنجم و ششم میلادی، نیز از صلیب‌هایی شبیه صلیب‌های کلیسای صخره‌ای استفاده کرده‌اند (تصاویر 4 ـ 6).(124)

در محوطه شهر قدیمی، در دو کلیسا و دشت کنار آنها، صلیب‌های سنگی شکسته‌ای با نقوش دو طرفه کشف شده که در هنر حجاری ارمنستان منحصر به فرد است. در بین این آثار کشف شده صلیب‌هایی وجود دارند که متعلق به سال‌های بعد از سده ششم میلادی‌اند.(125) همچنین، قطعاتی از یک خاچکار متعلق به سده دوازدهم و سیزدهم میلادی نیز در محل یافت شده است.

در سده یکم پیش از میلاد، کوزه‌گری در تیگرانکرت آرتساخ جایگاهی خاص داشت. کوزه‌های این دوره بیشتر از کنار دیوار شمالی یافت شده است. کوزه‌ها، با در نظر گرفتن درپوش دارای30 تا 35 سانتی‌متر ارتفاع و 15 تا  18سانتی‌متر قطر در پهن‌ترین قسمت و 17 سانتی‌متر قطر در کف هستند و رنگ‌آمیزی‌ای بسیار زیبا دارند.(126)  بر روی بسیاری از کوزه‌ها، نواری به رنگ قرمز و تصاویری به شکل مثلث و کره کشیده شده است. این سفال‌ها به خوبی براق شده‌اند. سفال‌هایی که در دیگر شهرهای هلنیستی ارمنستان متعلق به سده یکم پیش ازمیلاد، یافت شده‌اند نیز  دارای این  نوع نقوش هستند.(127)

 یکی از کارهای مهمی که صورت گرفته تشکیل موزه در خود محل کاوش است.مناسب‌ترین مکان برای این کار قلعه سده هجدهمی بود. پس از پایان بازسازی همه بخش‌های قلعه، کلیه آثار کشـف شده، برای بازدید عموم، در اتاق‌ها و سالـن‌های طبقه اول قرار داده شد. مـوزه در30 می2010م با حضور رئیس جمهور آرتساخ کار خود را آغاز کرد. طبق آمار، تعداد بازدیدکنندگان به سی هزار نفر در سال می رسید که در مقایسه با موزه‌های منطقه شمار زیادی است. حدود70درصد از بازدیدکنندگان از اهالی خود آرتساخ و مابقی از ارمنستان و کشورهای خارجی بوده‌اند.(128)

هرچند کشفیات صورت گرفته ارزش جهانی دارند سازمان یونسکو، براثر فشارهای دولت آذربایجان، نه تنها حاضر نشد نتایج کاوش‌ها را، که برای این سازمان ارسال شده بود، بررسی کند حتی به درخواست‌های فرستادن کارشناسانی برای بازدید از منطقه پاسخ نداد و تاکنون به این موضوع بی‌اعتنایی کرده است.(129)

دکتر پطروسیان در مصاحبه‌ای در اوایل2020م اعلام کرد که تکمیل خاک‌برداری از مابقی دیوارهای شهر، که حدود سیصد متر از آن باقی مانده، همچنین خاک‌برداری از دیوار ارگ، یافتن مکان دروازه شهر و ادامه خاک‌برداری از سطح شهر در برنامه امسال است. در اطراف کلیساهای بازیلیک، نیز خاک‌برداری گسترش خواهد یافت تا قسمت‌های بیشتری از شهر سده پنجمی پیدا شود. در اطراف وانکاسار نیز کاوش شروع خواهد شد زیرا در این قسمت بقایای بناهایی مشاهده می‌شود و برای مشخص شدن ماهیت آنها نیاز به خاک‌برداری کامل است اما پس از جنگ سپتامبر 2020م و تحویل این منطقه به جمهوری آذربایجان، براساس توافق صورت گرفته، دیگر امکان ادامه کاوش‌های باستان‌شناسی برای کارشناسان ارمنی وجود ندارد.

دو دهه کاوش‌های گسترده باستان‌شناسی در حوزه رود خاچن، که طی آن بخشی اندک از آثار باستانی منطقه یافت شده، نشان داد که این منطقه مملو از آثار متعلق به تمدن مردمان شرق فلات ارمنستان در چندین دوره است. بسیاری از آنها به دلیل بازسازی نشدن در دوره‌های مختلف به همان صورت اولیه باقی مانده‌اند و با ادامه کاوش‌های باستان‌شناختی می‌توانند اطلاعاتی ارزشمند در خصوص تاریخ و فرهنگ مردم منطقه در اختیار محققان قرار دهند اما با سیاست‌هایی که جمهوری آذربایجان برای محو آثار مربوط به ارمنیان اعمال کرده، آینده این منطقه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

دکتر پطروسیان در اول فوریه 2021م در صفحه شخصی خود در جواب ادعاهای کارشناسان آذربایجان چنین می‌نویسد:

« … طی جنگ‌های اکتبر 2020م ارتش آذربایجان بارها منطقه کاوش را بمباران کرد که به تأسیسات و آثار باستانی خسارات وارد شد و ما نمی‌توانستیم اجازه دهیم آثار موجود در موزه، که حاصل دو دهه تلاش بود، نابود شود یا همچون آثار موزه‌های شهر شوشی به غارت برود. بنابراین، آنها را به مکانی امن منتقل کردیم، با این امید که روزی کاوش‌ها مجدداً شروع شده و این آثار نیز به جای اول خود باز گردند».

پی‌نوشت‌‌ها:

  1. Լէո երկերի ժողովածու, Հատոր Ա. (Երեւան, 1966), p. 294.
  2. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، «معبد گارنی»، پیمان، ش 60 (تابستان1391): 178 ـ 202.
  3. محمدرضا تقوی نژاد، معماری؛ شهرسازی و شهرنشینی ایران در گذر زمان(تهران: بی‌نا، 1366)، ص80 .
  4. مهرناز بهروزی، « سیاست شهرسازی سلوکیان در سرزمین‌های مفتوحه»، پژوهش های باستان‌شناسی ایران، ش 17(تابستان1397): 105-124.
  5. Yervanduni ،خاندانیکهدرزمانامپراتوریهخامنشیازساتراپ‌هایارمنستانبودند. پسازجنگگوگمل،در 331 ق‌محاکمارمنستانمستقلشدندتااینکهدر 190 پ‌مآرداشس،ازخاندانآرداشسیان،آنانراازقدرتبرکنارکرد.
  6. ԼիւբաԿիրակոսեան, Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը (Երեւան, 2019), p. 22.
  7. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « سکه‌های تیگران دوم »، پیمان، ش 61 (پاییز1391): 262 ـ 278.
  8. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « نگاهی به تاریخ شهر اجمیادزین»، پیمان، ش 86 (زمستان 1397): 6 ـ 45.
  9. Hippodam ،اصطلاحمعماریکهازنامهیپودامملطی (HippodamusofMiletus )،معماریونانیسدهپنجمپیشازمیلاد،گرفتهشدهاست.
  10. Dura Europos
  11. تقوی نژاد، همان، ص73.
  12. Citadel
  13. Acropolis
  14. Agora
  15. Tigranakert & Artashat ،پایتخت‌هایارمنستاندردورهخاندانآرتاشسیان
  16. پلوتارک، حیات مردان نامی، ترجمه رضا مشایخی(تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337 )، ج2، ص 669 .
  17. ՎարազդատՅարութիւնեան, Հին Աշխարհի ճարտարապետութիւն (Երեւան, 197), p. 219.
  18. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « معبد آیانیس »، پیمان، ش 68 (تابستان 1393): 238 ـ 261.
  19. Bagaran ،مرکزدینیحکومتیرواندونیدرارمنستانکهبقایایآندردوسویرودارس،بررویخطمرزیارمنستانوترکیه،قراردارد.
  20. ԺորեսԽաչատրեան, «ՔաղաքաշինութիւնըՏիգրան II-իժամանակ», Էջմիածին ամսագիր (Յունւար, 2006), p. 50.
  21. Յարութիւնեան, ibid., p. 218.
  22. Yervandakert
  23. Arshamashat
  24. عبدالرفیع حقیقت، تاریخ پانصد سال حکومت اشکانیان (تهران: کومش، 1384)، ص 64.
  25. پلوتارک، همان، ص640.
  26. Silvan،شهریدراستاندیاربکرترکیه
  27. Strabo about Armenia and Armenians book XI (Yerevan: Nahapet publishing house, 201), p. 58.
  28. ژاسمن الچیبگیان، ارمنستان و سلوکیان، ترجمه گارون سارکسیان (تهران: نائیری، 1382)، ص 132 و 133.
  29. Gardman ،منطقه‌ایواقعدرغربشهرگنجهامروزی
  30. Udik ،منطقه‌ایمابینارانوآرتساخ،درسمتراسترودکوراکهاکنوندرخاکجمهوریآذربایجانقراردارد.
  31. Goghtan ،امروزهباناماردوباددرمنطقهنخجوانقراردارد.
  32. Խաչատրեան , ibid., p. 45.
  33. ԵՍԱԿՈԲԵՐԿՐԷՆ … | ՏԻԳՐԱՆԱԿԵՐՏՈ … | ԵՒՈՐԴԻԻՄԱՂԲԷՐՈՍՏ … | ՍԲԳԵՐԳԱՍԻՆԵԿԻՆ…| ՑԻԵՒ … ԵԿԵՂԵՑԻՍ | ՏՎԻՆ :Գ: ԺԱՄԱՍՏՈՒ…
  34. Koshik ،دیریدرمنطقهمارتاکرتقرهباغ،نزدیکروستایکولاتاغ
  35. Ս. Գ. Բարխուդարեան, Դիւան Հայ վիմագրութեան, « Արզախ» (Երեւան: ՀՍԱՀ ԳԱ հրատ, 1982), Պ. 5, p. 30.
  36. Movses Kaghankatvatsi
  37. Dgrakert
  38. ՄովսէսԿաղանկատուացի, «ՊատմութիւնԱղւանիցաշխարհի», Մատենադարան (Երեւան, 1983), p. 300.
  39. ՍարգիսԱրք. Ջալալեանց, Ճամբորդութիւն ի Մեծն Հայաստան, Մաս Ա եւ Բ (Երեւան, 2016), p. 525.
  40. ՍամւէլԿարապետեան, Արցախ քարտեզագիրք (Երեւան: RAA ,2016).
  41. Sebeos ،مورخارمنیسدههفتممیلادی
  42. Պատմութիւն Սեբէոսի (Երեւան: ԳԱԱ, 1979), p. 125.
  43. Կիրակոսեան , ibid., p. 28.
  44. Yeghya Arjeshetsi ،  مورخارمنیسدههفتممیلادی
  45. Stepanos Daronetsi ،مورخارمنیسدهیازدهممیلادی
  46. ԲաբկէնՈւլուբաբեան, Արցախի պատմութիւնը (Երեւան 1994 ), p. 15.
  47. Կիրակոսեան , ibid., p. 54.
  48. ԲաբկէնՅարութիւնեան, Հայաստանի, հայիրանական հարաբերութիւնների եւ Առաջաւոր Ասիայի հնագոյն պատմութեան մի քանի խնդիրների շուրջ (Երեւան, 1998), p. 8 ـ
  49. ԴաւիթՔերթմենջեան, Հայկական ճարտարապետութիւնը անտիկ ժամանակաշրջանում (Երեւան: ԳԱԱ , 2020), p. 34.
  50. aztagdaily.com/archives/348603?hilite=%27+%27
  51. tigranakert.am
  52. Կիրակոսեան , ibid., p. 53.
  53. Քերթմենջեան , ibid., p. 32 – 36.
  54. tigranakert.am
  55. am
  56. روبن گالیچیان(قالیچیان)، جعل تاریخ آذربایجان، ارمنستان و جدال برسر اوهام، ترجمه بابک واحدی (تهران، 1394).
  57. Giusto Traina
  58. ԳեւորգՂուկասեան, Արցախի Տիգրանակերտն ու Ադրբեջանական հակաքարոզչութեան մի քանի դրսեւորումներ(Երևան: ԵՊՀ , 2014), p. 140 ـ
  59. Vankasar
  60. Կիրակոսեան , ibid., p. 35.
  61. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը , p. 36 & 42.
  62. tigranakert.am
  63. برای اطلاعات در این خصوص رجوع شود به:  Լիուբա Կիրակոսեան , Վանքասարի եկեղեցու ճարտարապետութիւնը եւ Ադրբեջանական վերականգնումը (Երևան: ԵՊՀ , 2013)
  64. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 149.
  65. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 30.
  66. Ս. Գ. Բարխուդարեան, Դիւան Հայ վիմագրութեան, « Արզախ» (Երեւան: ՀՍԱՀ ԳԱ հրատ, 1982), Պ. 5, p. 136.
  67. ԱՅՍԴԻՐԴԱՆՊԱՆԻ … ԵՂԲԱԻՐՀԱՄԱՄԻՇԽԱՆԻ | ԵՒՏՆՓՂԻՊԵԻԵՒՏՆՍՆՊԱՏԻ … ԵՒԶՐԿ | ԵԱԼԻՃՈՐՏՀԱՍԱԿԷԵԼԱՑՑԱՇԽԱՐՀԷՍԴԱՌՆԹՈՂԻՍՈՒԳԼՈՒԶԳԻՐՍ | ՄԻՈՔԻՇԽԵՑԵՄԵՐՁԵՆԱԼԻՍՄԱՆԶՈՎԵԱԼԵՂԻՑԻԻՔԷԱՅ
  68. Ljashen
  69. Metzamor
  70. برای اطلاعات بیشتر در خصوص کلیساهای صخره ای ارمنیان ر.ک: شاهن هوسپیان، « کلیساهای صخره‌ای ارمنستان »،پیمان، ش 67 (بهار 1393): 205 ـ 230.
  71. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 131- 136.
  72. , p. 58.
  73. , p. 154.
  74. , p. 37 & 60.
  75. ibid, p. 60 – 63.
  76. شibid, p. 41.
  77. Appianus Alexandrinus (95 – 165)
  78. Խաչատրեան , ibid., p. 46.
  79. Plutarch (46 – 119)
  80. Lucius Lucullus (118 – 57 BC)
  81. پلوتارک، همان، ص669.
  82. ԼիուբաԿիրակոսեան, Արցախի Տիգրանակերտի պաշտպանական համակարգը հելլենիստական ամրաշինութեան համատեքստում (Երեւան: ՃՇՀԱՀ, 2016).
  83. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 53 & 64.
  84. ՀամլետՊետրոսեան, ԼիուբաԿիրակոսեան, ՎարդգէսՍաֆարեան, ԱղաւնիԺամկոչեան, «Արցախ, Տիգրանակերտ», Հուշարձան տարեգիրք, Զ (Երեւան, 2010), p.37; Դաւիթ Քերթմենջեան, Հայկական ճարտարապետութիւնը անտիկ ժամանակաշրջանում (Երեւան: ԳԱԱ, 2020), p. 37.
  85. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 70 & 71.
  86. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « معبد آیانیس»، پیمان، ش 68 (تابستان 1393): 238 ـ 261.
  87. Կիրակոսեան, Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, p. 42, 47 & 51.
  88. Կիրակոսեան, ibid. , p. 50.
  89. Ionic order
  90. ՀամլետՊետրոսեան, ԼիուբաԿիրակոսեան, ՎարդգէսՍաֆարեան, ԱղաւնիԺամկոչեան, ibid. , p. 38.
  91. Կիրակոսեան ,ibid. , p. 53.
  92. Imbrex, tegula
  93. , p. 77.
  94. Armavir ،واقعدرغربارمنستانامروزی،دردشتآرارات. اینشهردردورهاورارتوبانامآرگیشتیخینیلیبناودردورهخاندانیرواندونی،بهسبکشهرهلنیستی،بازسازیشد.
  95. Կիրակոսեան , ibid. , p. 57.
  96. , p. 99.
  97. Կիրակոսեան, ibid. , p. 40.
  98. Jrabert
  99. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « خاچکار» (بخش اول)، پیمان، ش80 (تابستان 1396): 8 ـ 48.
  100. Քերթմենջեան, ibid. , p. 38.
  101. Կիրակոսեան , «ԱրցախիՏիգրանակերտիեկեղեցուճարտարապետութիւնը», ibid., 117.
  102. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., 95&96; Քերթմենջեան, ibid., p. 38.
  103. Կիրակոսեան , «ԱրցախիՏիգրանակերտիեկեղեցուճարտարապետութիւնը»,ibid., 119.
  104. , p. 128.
  105. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., 90; Կիրակոսեան, «Արցախի Տիգրանակերտի եկեղեցու ճարտարապետութիւնը», ibid.,  p. 40.
  106. ԵՍՎԱՉԱԳԱՆԾԱՌԱՅՏԵԱՌՆԱՍՏՈՒԾՈՅ
  107. ՀամլետՊետրոսեան,ԱղաւնիԺամկոչեան,«ՀայերէնարձանագրութիւններովսկաւառակԱրցախիՏիգրնանակերտից»,   Պատմաբանասիրական հանդէս (2009), p. 166 – 176.
  108. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., 107.
  109. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « صلیب‌های ستون‌دار»، پیمان، ش 88 (تابستان 1398): 152 ـ 173.
  110. Amaras ،دیریدرنزدیکیشهرهادروتقره‌باغ
  111. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., p. 102 & 103.
  112. ՀամլետՊետրոսեան,«Արցախիարեւելեանմուտքովդամբարան-մասունքարաններըեւԱղւանիցեկեղեցուքաղաքականուգաղափարածիսականառանձնացմանխնդիրները5-6 դարերում», Գիտական Արցախ (2020), p. 225.
  113. Կիրակոսեան , Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., p. 124.
  114. Պետրոսեան , ibid ., p. 218, 231 & 232.
  115. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « کلیسای کالسدونی»، پیمان، ش 93 و 94 (پاییز و زمستان 1399): 145 ـ 191.
  116. Կիրակոսեան, Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը, ibid., 104.
  117. گورخمره به نوعی محل و روش تدفین انسان می‌گویند که در آن جسد در خمره‌های سفالی قرار داده و دفن می‌شد.
  118. ibid ., p. 36 & 105.
  119. محال خمسه شامل خانات ارمنی گلستان، جرابرت، خاچن، دیزاک و واراندا بود.
  120. Vasily Potto
  121. ՍլաւաՍարգսեան , Տիգրանակերտ (ԱՊՀ, 2006).
  122. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: شاهن هوسپیان، « خاچکار»، همان.
  123. Via Crux
  124. ՀամլետՊետրոսեան, Վաղ քրիստոնէական հայկական կոթողների եւ իռլանական բարձր խաչերի ընդհանրութիւները նոր գիւտերի լոյսի տակ (Երեւան: ԵՊՀ, 2018), p. 256.
  125. ibid ., p. 257.
  126. ԱրմինէԳաբրիելեան, «ԱրցախիՏիգրանակերտիկաթսայատիպանոթները», Վէմ, համար1(2019), p.128.
  127. ԺորեսԽաչատրեան, «ՔաղաքաշինութիւնըՏիգրան II-իժամանակ», Էջմիածին ամսագիր (Յունւար, 2006), p. 53.
  128. ՀամլետՊետրոսեան, Թանգարանը կոնֆլիկտի գոտում, Արցախի Տիգրանակերտի հնագիտական թանգարանը (Երեւան: ԳԱԱ, 2017), p. 115 – 117.
  129. ibid ., 118.

منابع:

الچیبگیان، ژاسمن. ارمنستان و سلوکیان. ترجمه گارون سارکسیان. تهران: نائیری، 1382.

بهروزی، مهرناز. «سیاست شهرسازی سلوکیان در سرزمین های مفتوحه». پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران. ش 17.تابستان1397: 105ـ 124.

پلوتارک. حیات مردان نامی، ترجمه رضا مشایخی.تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337. ج2.

تقوی نژاد، محمدرضا. معماری، شهرسازی و شهرنشینی ایران در گذر زمان.تهران: 1366 .

حقیقت، عبدالرفیع. تاریخ پانصد سال حکومت اشکانیان.تهران: کومش، 1384.

گالیچیان(قالیچیان)، روبن. جعل تاریخ آذربایجان، ارمنستان و جدال برسر اوهام. ترجمه بابک واحدی. تهران، 1394.

 Բարխուդարեան, Ս. Գ. Դիւան Հայ վիմագրութեան, «Արզախ».Երեւան: ՀՍԱՀ ԳԱ հրատ, 1982. Պ. 5.

Գաբրիելեան, Արմինէ «Արցախի Տիգրանակերտի կաթսայատիպ անոթ -ները». Վէմ.  համար1.2019.

Լէո երկերի ժողովածու. Հատոր Ա. Երեւան, 1966.

Խաչատրեան, Ժորես. «Քաղաքաշինութիւնը Տիգրան II-ի ժամանակ».Էջմիածին ամսագիր.Յունւար 2006.

Կաղանկատուացի, Մովսէս. «Պատմութիւն Աղւանից աշխարհի».Մատենադարան. Երեւան, 1983.

Կարապետեան, Սամւէլ. Արցախ քարտեզագիրք. Երեւան: RAA ,2016.

Կիրակոսեան, Լիուբա. Վանքասարի եկեղեցու ճարտարապետութիւնը եւԱդրբեջանական վերականգնումը.Երևան: ԵՊՀ , 2013.

ـــــــ . Արցախի Տիգրանակերտի պաշտպանական համակարգը հելլենիստականամրաշինութեան համատեքստում. Երեւան: ՃՇՀԱՀ, 2016.

ـــــــ . «Արցախի Տիգրանակերտի եկեղեցու ճարտարապետութիւնը». Պատմաբանասիրական հանդէս .2016.

ـــــــ . Խաչենագետի ներքանհովտի ճարտարապետութիւնը. Երեւան, 2019.

Յարութիւնեան, Վարազդատ. Հին Աշխարհի ճարտարապետութիւն. Երեւան,1978.

Ղուկասեան, Գեւորգ. Արցախի Տիգրանակերտն ու Ադրբեջանական հակա – քարոզչութեան մի քանի դրսեւորումներ. Երևան: ԵՊՀ , 2014.

Յարութիւնեան, Բաբկէն. Հայաստանի, հայիրանական հարաբերութիւններիեւ Առաջաւոր Ասիայի հնագոյն պատմութեան մի քանի խնդիրների շուրջ.Երեւան, 1998.

Պետրոսեան, Համլետ; Ժամկոչեան, Աղաւնի. «Հայերէն արձանագր-ութիւններով սկաւառակ Արցախի Տիգրնանակերտից».Պատմաբանա -սիրական հանդէս. 2009.

Պետրոսեան, Համլետ; Կիրակոսեան,  Լիուբա; Սաֆարեան, Վարդգէս;Ժամկոչեան, Աղաւնի . «Արցախ, Տիգրանակերտ». Հուշարձան տարեգիրք.Զ. Երեւան, 2011.

Պետրոսեան, Համլետ. Թանգարանը կոնֆլիկտի գոտում, Արցախի Տիգրան  – ակերտի հնագիտական թանգարանը.Երեւան: ԳԱԱ, 2017.

ـــــــ . Վաղ քրիստոնէական հայկական կոթողների եւ իռլանական բարձրխաչերի ընդհանրութիւները նոր գիւտերի լոյսի տակ . Երեւան: ԵՊՀ,2018.

ـــــــ . «Արցախի արեւելեան մուտքով դամբարան-մասունքարանները եւԱղւանից եկեղեցու քաղաքական ու գաղափարածիսական առանձնա-ցման խնդիրները 5-6 դարերում».Գիտական Արցախ. 2020.

Ջալալեանց, Սարգիս Արք. Ճամբորդութիւն ի Մեծն Հայաստան. Մաս Ա եւԲ .Երեւան, 2016.

Ուլուբաբեան, Բաբկէն. Արցախի պատմութիւնը.Երեւան 1994.

Սարգսեան, Սլաւա. Տիգրանակերտ. Երեւան: ԱՊՀ, 2006.

Քերթմենջեան, Դաւիթ. Հայկական ճարտարապետութիւնը անտիկ ժամանա– կաշրջանում . Երեւան: ԳԱԱ 2020.

Strabo about Armenia and Armenians book XI .Yerevan: Nahapet publishing house,2011.

www.aztagdaily.com/archives/348603?hilite=%27+%27

www.tigranakert.am

armenpress.am

www.tigranakert.am

بایگانی شخصی دکتر هاملت پطروسیان.

بایگانی شخصی  نگارنده.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95

سال بیست و پنج | بهار 1400 | 236 صفحه
در این شماره می خوانید:

سلمـا کویومـجـیان و خانـه مـوزۀ مقـدم

سلما کويومجيان، اولين زن باستان‌شناس ايران و عروس ارمنی احتساب‌الملک نویسنده : گريگور  قضاريان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 سخن اول ميدان و خيابان امام خميني (ميدان...

مـوزۀ مـردمشناسـی ارمنیان جلفای اصفهان

ريما سيمونيان ـ اوهانيان و کارين درمارديروسيان / ترجمۀ آرگين آبنوسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 موزة  برتر در ارديبهشت1400ش، کميتة ملي موزه‌ها (ايکوم ايران)...

نگاهی به گنجینۀ موسیقی ارمنیان جلفای نو اصفهان(1)

نویسنده: زويا خاچاطور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 جلفاي اصفهان، محور توسعة گردشگري شهري  اصفهان، استانِ گنبدهاي فيروزه‌اي، ديواره‌‌نگاره‌هاي اسليمي، پل‌هاي معروف و...

چـهار نسـل خانـدان سحـاب بیـش از یـک سـده در خـدمت دانش جغرافیا و نقشه نگاری ایران(1)

نویسنده: رافي آراکليانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 « در دنياي طب، سياست و روحانيت، بودند دودمان‌هايي که نسل‌هايشان يکي پس از ديگري کمر به خدمت جامعه بستند، ولي...

نقشۀ بزرگ جهان به خط و زبان ارمنی

نویسنده: محمدرضا سحاب(1) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 سال‌ها پيش تصويري از يک نقشة کهن از جهان به زبان ارمني توسط دوستي به دستم رسيد. با پرس و جوي زياد دانستم که اصل...

آناتولی کجاست؟

نویسنده: روبن گاليچيان (قاليچيان) / ترجمۀ رافی آراکليانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 امپراتوري روم در 395م دو پاره شد. بخش شرقي امپراتوري با نام بيزانس، بيزانتيوم يا...

جهانبینی آرا گیولِر از درون دوربین عکاسی

نویسنده: دکتر  ايوت تجريان/ ترجمۀ آرا اُوانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 ديباچه «من هميشه دنبال خوشبختي دويده‌ام ولي نتوانستنم به آن دست يابم. براي من خوشبختي آن...

مـن آرا گـیولِـر هستـم

نویسنده: سوفيا هاکوبيان/ ترجمۀ آرا اُوانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 سرانجام آب راه خود را پيدا کرد ... کافه آرا، معتبرترين و محبوب‌ترين پاتوق شهر هزار سالة...

در کنار «چشم استانبول»

نویسنده:گريگور قضاريان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 پس از حدود سه ربع قرن عکاسي، سفر به چهار گوشة جهان، کسب نشان‌هاي جهاني و کشوري بي‌شمار براي خدمات فرهنگي، قرار...

معـرفـی کتـاب ارمنستان در نقشه های تاریخی جهان

نویسنده: روبن گاليچيان (قاليچيان) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 نويسنده: روبن گاليچيان (قاليچيان)               مترجم: آرمنوش آراکليان مشخصات نشر: تهران، مؤسسة...

روایت زندگی

نویسنده: سمانه پور بهلول فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95 شرق: کتاب آدام، نخستين اثر مستقل هاکوپ کاراپِنتـس (شاعر، داستـان‌نويس و روزنامـه‌نگار ارمنـي) در ايران، اول آذر...