بنیانگذار نظام جدید گاهشماری ارمنیان
نویسنده:آشوت آبراهامیان(1) / ترجمه دِرِن سارکسیان
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 91 و 92
درباره زندگی و فعالیتهای هوهانس سارکاواگ ایماستاسر، دانشمند، فیلسوف، شاعر و نویسنده ارمنی، اطلاعات بسیاری وجود دارد. زندگینامه او، که با عنوان سخنی از زندگی و مرگ سارکاواگ، خجسته مرد خداوند به دست یکی از شاگردانش نوشته شده، در یکی از دستنوشتههای ماتناداران مسروپ ماشتوتس محفوظ مانده است. هوهانس سارکاواگ در اواسط قرن یازدهم میلادی متولد شد. تحصیلاتش را در مدرسه هاقبات(2) ابتدا نزد داییاش، سپس، نزد وارتابد اورجاتسی به پایان رساند. از زندگینامه او مشخص میشود که در دوران دانشآموزی نیز توانایی فوقالعاده و سختکوشیاش به چشم میآمده. برای بهتر نشان دادن تلاش و پشتکار او به اتفاقی از دوران دانشآموزیاش میپردازیم که در زندگینامه وی به آن اشاره شده است. در دوران تحصیلیاش در هاقبات، روزی معلم همه دانشآموزان را برای کار بر روی دستنوشتهها به کتابخانهای میبرد که داخل غاری در نزدیکی صومعه قرار داشته. هوهانس نیز در بین دانشآموزان بود. دانشآموزان تمام روز را کار کردند و هنگام ظهر، بعد از اتمام کار، از آنجا خارج شدند و در کتابخانه را بستند. شب هنگام، معلوم شد که هوهانس بین دیگر دانشآموزان نیست. برای جستوجوی او به تمام جنگلهای اطراف و روستاها سر زدند اما هیچ جا نتوانستند او را پیدا کنند. بعد از چند روز، که دوباره به کتابخانه برگشتند، هوهانس را دیدند که در حال کارکردن روی دستنوشتهها بود. با تعجب پرسیدند در این چند روز که در غار بوده چه خورده و آشامیده. او در کمال خونسردی به دستنوشتههایی که مطالعه کرده بود اشاره میکند و در جواب، میگوید: « اینها آب و غذای من بودند. من در این چند روز اینها را خورده و آشامیدهام». در مدرسه هاقبات، همراه هوهانس اشخاصی چون داویت آلاوکا، حقوقدان معروف قرون وسطی و پسر توکاگر گریکور، معروف به « مؤلف»، نیز تحصیل میکردند. هوهانس بعد از اتمام موفقیتآمیز دوره تحصیلیاش در مدرسه هاقبات و تسلط یافتن به کتب ارمنی و زبان و ادبیات لاتین و یونانی عازم شهر آنی شد. در آنجا، مدرسهای بنا نهاد و مدیریت آن را بر عهده گرفت. او تمام تلاش خود را صرف بالا بردن سطح تدریس در مدرسهاش کرد. زندگینامهنویس او، بعد از سخن گفتن از تلاش هوهانس برای بالا بردن سطح علمی مدرسهاش و اشتیاق شدید به آموزش شاگردان خود، چنین ادامه میدهد: « هوهانس مانند زنبور عسلی خردمند گلهایی رنگارنگ با طعم و بوی متنوع در ذهن خود انباشت و به شهر و دیار خود، آنی پایتخت، آورد و خانه را لبریز از آن کرد».(3) چنان که معلوم است در مدرسهای که هوهانس تأسیس کرده بود به جز دروس دینی، دروس مهم علمی دیگری از قبیل هندسه، فلسفه، گاهشماری، نجوم، علوم طبیعی و … نیز تدریس میشده است. شهرت مدرسه هوهانس خیلی سریع گسترش یافت و از تمام نقاط ارمنستان برای تحصیل به آنجا میآمدند. مدرسه آنی در عمل تبدیل به بهترین مدرسه ارمنستان در زمان خود شد. زندگینامهنویس با توصیف اینکه دانشآموزان از نقاط مختلف برای دانش اندوزی به مدرسه هوهانس میآمدند، در پایان به زیبایی چنین خلاصه میکند: «آنان، که سوداگران و مشتاقان گنج حکمت بودند، نزد آن حکیم خوش سخن آمدند و در حد توانشان کیسه اندیشه خود را پر کردند». اطلاعاتی که زندگینامهنویس درباره تأسیس مدرسهای نمونه در آنی به دست هوهانس میدهد در جهت شناساندن تاریخ فرهنگی شهر آنی نیز بسیار مهم است. تا همین اواخر، که هیچ اطلاعاتی از مدرسه آنی وجود نداشت، گهگاه اعتراضی بر حق به گوش میرسید که چرا شهر آنی، که دارای هزار و یک کلیسا بود، یک مدرسه هم نداشت. اطلاعاتی که زندگینامهنویس هوهانس داده به حل معمای مربوط به فرهنگ شهر آنی کمک کرده است. در مدرسه هوهانس دانشآموزان مشهوری از قبیل یرمیا آندزرویک، ساموئل آنتسی، خاچاطور، گریگور و هوهانس آنتسی، استپانوس زُمزما و … تحصیل کردهاند. مورخان بزرگی، که با آثار ادبی و علمی هوهانس ایماستاسر آشنا بودهاند، مانند ساموئل آنتسی، وارتان آرولتسی، گیراگوس گاندزاکتسی، مخیتار آیریوانتسی و … از او همچون دانشمندی بزرگ یاد میکنند؛ برای مثال، گیراگوس گاندزاکتسی، که تقریباً یک قرن پس از هوهانس زندگی میکرد، با بیان دستاوردهای علمی هوهانس او را این گونه توصیف کرده است: « هوهانس از بسیاری داناتر بود و در هر موضوع تدبیر و اندیشهای غنی داشت».(4) چنان که معلوم است شهرت ایماستاسر در مقام دانشمند از مرزهای ارمنستان نیز فراتر رفته بود. بر اساس اطلاعاتی که در ترجمه کتاب تاریخ گرجستان به ارمنی قدیم وجود دارد، هوهانس یکی از کسانی بود که نزد داویت، پادشاه گرجی، احترام بسیار داشت. مورخ این کتاب مـینویسد: « شاه داویت مردم ارمنی، کلیساهای (ارمنیان) و یک وارتابد سخنران اهل هاقبات به نام سارکاواگ را دوست میداشت و گناهانش را نزد او اعتراف میکرد و با فرود آوردن سر گرامیاش از وی تبرک میجست».(5) هوهانس به موازات فعالیتهای آموزشیاش تحقیقاتی نیز در زمینه گاهشماری، نجوم، فلسفه و تاریخ داشت. شعر میسرود و در موسیقی نیز مهارت یافته بود. قطعات موسیقی مربوط به هریپسیمه(6) و وارتانانتس(7) به او منسوباند. هوهانس در زندگی اجتماعی حضوری فعال داشت و نماینده رسمی جاثلیق ارمنیان در مذاکرات با واتیکان بود. او در 1129م درگذشت و در کلیسای هاقبات به خاک سپرده شد. بر روی سنگ قبر او تنها دو خط نوشته شده است: « این است قبر هوهانس سُپستوس». هوهانس ایماستاسر در دورهای به نسبت صلحآمیز از تاریخ ارمنیان پای به عرصه نهاد. از دهه بیستم قرن دهم تا دهه چهلم قرن یازدهم میلادی، ارمنستان در دورهای به نسبت صلحآمیز به سر میبرد. اگرچه حملات سلجوقیان تا حدی ویرانی و غارت و اسارت در پی داشت زندگی اقتصادی ارمنستان به طور کامل مختل نشد و خیلی زود به روال عادی بازگشت. این دوره صلحآمیز برای رشد نیروهای مولد بسیار مؤثر بود. کاربرد گسترده خیش آهنی، آغاز کشت دورهای زمینها و کشت برخی گیاهان پرورشی و … تغییراتی چشمگیر در اقتصاد کشاورزی به وجود آورد. شهرهای پرجمعیتی به وجود آمد و تبدیل به مراکز تولیدی و صنعتی بزرگی شد. مبادلات ترانزیتی رشد بیسابقهای کرد. در زمانی که خلافت عرب و بیزانسیها روابطی خصمانه داشتند ارمنستان تنها کشور بیطرفی بود که بازرگانان عرب و بیزانسی در آنجا با یکدیگر دیدار و معامله میکردند. بازرگانان ارمنی در آن داد و ستدها نقش فعالی داشتند. آنان در آنجا کارگاه صنعتی میساختند و تولیدات خود را به بازارهای وسیع صادر میکردند. در همین دوره بود که در مسیر دوین ـ طرابوزان شهرهای جدیدی ساخته شد. زندگی پرجوش و خروش شهرها و پیشرفت حرفهها و تخصصی شدن آنها و پیدایش رقابت در صنعت و … به پیشرفت علم و ادبیات غیر دینی یاری رساند. در جهانبینی مردم، تحولی به وجود آمد. افکار مذهبی و ریاضتکشی به تدریج جای خود را به اندیشههای دنیوی جدید داد. ایدئولوژیای پیشرو و جدید به وجود آمد که یکی از نمایندگان مطرح آن هوهانس ایماستاسر بود. هوهانس سارکاواگ نویسندهای است با دانشی جامع. آثار او ارزشی فراوان در تاریخ علم دارد. هفده اثر از میان آثار او درباره گاهشماری است. ارمنیان او را بنیانگذار نظام جدید گاهشماری میدانند. تبدیل تقویم متغیر ارمنیان به تقویم ثابت با نام او گره خورده است. از 353 ـ 1084م، تقویم ارمنی به علت بیتوجهی به کاهش یک چهارم روز در طول 365 روز این تقویم، در هر چهار سال، یک روز جلو افتاده بود. به همین علت، تطابق اعیاد ارمنیان با اعیاد دیگر مردمان بر هم خورده و مشکلات بزرگی در محاسبات گاهشماری ایجاد کرده بود. هوهانس سارکاواگ ایماستاسر برای بر طرف کردن این آشفتگی دست به اصلاحات زیر زد: الف: ماه اضافه شده ارمنیان را که از پنج روز تشکیل شده بود به شش روز در هر چهار سال تبدیل کرد و به این ترتیب، تقویم ثابت ارمنیان را بنا نهاد. ب: با توجه به اینکه تقویم متغیر ارمنی از زمان شروع تا قرن یازدهم میلادی بیش از یک سال به تقویم ارمنی اضافه کرده بود آن یک سال را از تقویم ارمنی خارج کرد. ج: روز 11 اوت را آغاز سال نو ثابت ارمنیان قرار داد. هوهانس ایماستاسر فهرست جدید سالیانه برای 532 سال، از سال 1084 ـ 1616م، تنظیم کرد و اختلافات(8)و یکشنبهها(9) و نام بروج(10) و اعیاد مذهبی هر یک از آن سالها را مشخص کرد. این فهرست چندین قرن همچون کتابچه راهنمای محاسبات گاهشماری به کار میرفت. سال 1084م، که نخستین سال فهرست هوهانس بود، پایهای شد برای شکلگیری تقویم جدید ما که در آثار نوشتاری ارمنی با عنوان سارکاواگاگیر، متروک یا تقویم کوچک مشهور است. هوهانس برای درک بهتر عموم از اصلاحات تقویمی خود، جدولها و دورههای زمانی بسیاری تنظیم کرد. از میان آنها جدولهایی با نام خارناخوران ارزش بیشتری دارد. در این جدولها، همه روزها بر اساس تقویمهای رومی، یونانی، پارسی، ارمنی، عبری، عربی، مقدونی، مصری، اتیوپیایی، آتنی، بیوتانیایی، کاپادوکیهای، گرجی و آغوانی به موازات هم آمده است. بر اساس آن جدولها میتوان بدون اشتباه تعیین کرد که کدام روز از کدام ماه یک قوم مطابق با کدام روز از کدام ماه اقوام دیگر است. نام هفتگی برجها و مدار و درجههای خورشید و فاصله خورشید در روزهای مختلف سال به واحد آسپارز، طول روزها و شبها در روزهای مختلف نیز به ساعت و دقیقه داده شده. ایماستاسر گاهشماری خود را با استفاده از اسلوب شیراکاتسی در تنظیم گاهشماری خود، بر اساس تقویم ثابت، تنظیم کرده است. این اثر یک دایرۃ المعارف ویژه گاهشماری است که اطلاعاتی مفصل درباره تکرارها(11)، نیمه ماهها(12)، بروج سال، اختلافات، آغاز بهار، آغاز تابستان، آغاز زمستان، آغاز پاییز، تعیین محل خورشید در بروج و بسیاری محاسبات تقویمی در نظامهای تقویمی ثابت و متغیر ارمنی، رومی، عبری و مصری ارائه میدهد. نظام تقویمی ایماستاسر جایگاهی ارزشمند در بین نظامهای مطرح دیگر اقوام مشهور گذشته به دست آورده است. پژوهشگران تاریخ گاهشماری از تقویم ثابتی که او تنظیم کرده بسیار تقدیر کردهاند. مؤلفان قرون وسطا از هوهانس سارکاواگ با لقب پوئتیکوس (به معنی شاعر) نیز یاد میکنند. شماری از شعرهای منظوم و منثور او نیز به دست ما رسیده است که شاهکار آنها سخن حکمت نام دارد. به حق گفتهاند که اگر این اثر هوهانس« به طور اتفاقی از نابودی رهایی نمییافت نظریه پیشرفت جریان فکری جدید ما ناقص میماند».(13) شعر سخن حکمت اثر هوهانس گفتوگویی است میان شاعر و پرنده سار، با احساسات گرم و محتوای عمیق فلسفی. شاعر مدافع مفهوم سنتی هنر، یعنی موسیقی و شعر، است و آن را نتیجه اکتشاف و وحی الهی میداند اما سار، در مقام نماینده تفکر جدید، هنر را به طبیعت تشبیه میکند. بنابراین، برای غنی کردن هنر باید به طبیعت روی آورد. مباحثه با پیروزی سار به پایان میرسد. « به راستی آنچه او گفت همانا مطابق واقع بود با سخنانی حکیمانه همه آن را نشان داد و ما دانایان و شاعران را شکست داد». ایدئولوژی جدید و پیشگامی که در پی تغییرات زندگی اجتماعی و اقتصادی سده دهم تا دوازدهم میلادی به وجود آمده بود در این شعر هوهانس ایماستاسر تا اندازهای بازتاب یافته است. به تازگی، در دستنوشتههای ماتناداران مسروپ ماشتوتس اشعاری از هوهانس یافت شده است. مهمترین آنها شعری است شامل چهل سطر که به شخصی به نام سارکیس تقدیم شده. وزن این تصنیف مانند وزن شعر سار است، یعنی همان وزنی که وزن ارمنی خوانده میشود. میتوان این تصنیف را با ساختار استادانه و محتوای احساسی و اندیشمندانهاش یکی از شاهکارهای شعر ارمنی قرون وسطا شمرد. هوهانس سارکاواگ در دوران دانشآموزیاش موسیقی نیز آموخته و در موضوعات نظام موسیقی مهارت یافته بود. آواز دینی درخشان شدند برای روحانی برجسته، غوند یِرِتس و تصنیف میلاد فره درباره زنده شدن حضرت مسیح از کارهای اوست. ایماستاسر مدایحی گوناگون به تردات شاه، نرسس بزرگ، ساهاک پارتِو و مسروپ ماشتوتس تقدیم کرده که متأسفانه به دست ما نرسیده است. تنها یک شعر منثور از وی یافت شده که ابتدای آن ناقص است و محتوای آن درباره مباحثات مذهبی و بر ضد آیین کالسدون (خلقدونی) است. در قرن دوازدهم میلادی، که بیزانس سیاست استحاله را در قبال مردم ارمنی در پیش گرفته بود، موضوع آیین کالسدون در میان ارمنیان مفهومی سیاسی پیدا کرده بود و بر ضد آن مبارزه میکردند.چنان که پیداست هوهانس سارکاواگ حضوری کارآمد در این مبارزه داشته. این اثر ایماستاسر با منطقی قوی و زبانی غنی نوشته شده است. میدانیم که هوهانس ایماستاسر اثری تاریخی نیز نوشته است. ساموئل آنتسی، شاگرد هوهانس، از یکی از نوشتههای تاریخی معلمش یاد کرده و در وقایعنامه خود، قطعاتی از آن را آورده. نوشته تاریخی هوهانس بنابر اطلاعات آنتسی شامل تاریخ لشکرکشیهای سلجوقیان بوده. متأسفانه، این اثر به دست ما نرسیده است. در دستنوشتهای که در ماتناداران مسروپ ماشتوتس نگهداری میشود قطعاتی از یک اثر تاریخی دیگر متعلق به ایماستاسر وجود دارد که آن اثر نیز اکنون در دست نیست. میدانیم که هوهانس درباره تاریخ کلیسا نیز نوشتهای دارد که تنها قطعاتی کوچک از آن به دست ما رسیده است. بخش بزرگ دیگری از آثار هوهانس آثاری با محتویات فلسفی است که برای آنها لقبهای ایماستاسر(14) و سُپستوس(15) را کسب کرده است. او آثاری تألیفی در زمینه فلسفه طبیعی و تفاسیر دارد. یکی از تألیفات او سخنی کوتاه درباره اندرز کودکان نام دارد. این را نیز میدانیم که هوهانس ترجمههای ارمنی آثار داویت آنهاخت، ارسطو، پرفیر و دیگر فیلسوفان را ویرایش کرده است. او در آثار گاهشماری و مذهبی ـ اخلاقی خود همچنین در تفسیر کتاب هفت ماتیکان، اثر فیلون، مسائلی فلسفی را مطرح کرده است. هوهانس به مسئله اصلی فلسفه پاسخی ایدئالیستی میدهد. از نظر او جهان، کهکشان و تمام مخلوقات را خداوند آفریده است اما در عین حال معتقد است که خود انسانهایی که خداوند آنان را خلق کرده نیز خالق هستند زیرا «خالق دیگراناند». او با پیروی از دانشمندان باستان میگوید که در این جهان همه چیز از چهار عنصر تشکیل شده است: هوا، خاک، آب و آتش. این عناصر از نظر وزن و خواص از هم متفاوتاند. در طبیعت، همه چیز در حرکت و تغییر است. هر چیز آغاز و پایانی دارد. اجسام موجود در طبیعت، از جمله آن چهار عنصر، در تضاد با یکدیگر هستند. طبیعت ترکیب هماهنگ این تضادهاست. از نظر او هر پدیده علت وجودی دارد. او مینویسد: «بدون علت چیزی وجود ندارد و من این را شهادت میدهم». او معتقد بود که از بین تمام موجودات زنده تنها انسان دارای عقل است. تنها او شعور دارد اما حیوانات با غریزه هدایت میشوند. او میگوید زنبورها را ببین که با چه معماری زیبا و استادانهای سلولهای کندو را میسازند یا عنکبوتها را ببین که چه استادانه تارهای خود را بافتهاند. در هر دوی آنها نیز بیتردید هنر وجود دارد اما آنچه آنها ساختهاند هنر غریزی است. تنها، انسان است که دارای هنر آگاهانه است. نظر هوهانس، به خصوص، درباره مسائل شناخت جالب است. از نظر او حواس ما، که از طریق آنها جهان بیرون را میشناسیم، نمیتواند ماهیت درست پدیدهها را به ما نشان دهد؛ برای مثال، به گفته او همان طور که عکس نمیتواند تصویر واقعی یک حیوان متحرک را به ما بدهد حواس ما هم نمیتوانند ماهیت اشیا و پدیدهها را به ما بدهند. به عقیده او تجربه تنها وسیله قابل اعتماد برای شناخت درست جهان است. باید به تجربه روی آورد. او میگوید نظر نمیتواند بدون تجربه قانع کننده باشد. تنها تجربه است که ثابت و دور از تردید است. به نظر هوهانس برای شناخت بهتر جهان از طریق تجربه لازم است که دانش را پیشرفت دهیم و با جد و جهد طبیعت را مطالعه کنیم. نظر هوهانس ایماستاسر درباره اینکه تجربه منبع مهم شناخت است اهمیتی فراوان در عرصه تاریخ علم دارد. از آثار اخترشناسی ایماستاسر اثر کوچکی با عنوان درباره حرکت و جنبش زمین در دست است ولی در آثار دیگر خود اغلب به موضوعات مربوط به اخترشناسی پرداخته و نظر خود را درباره پدیدههای گوناگون اخترشناسی بیان داشته است. او در اصل از آنانیا شیراکاتسی پیروی و اغلب نظریات او را کلمه به کلمه تکرار میکرده. هوهانس نیز مانند شیراکاتسی به گرد بودن زمین اعتقاد داشت. همچنین، از ایماستاسر آثاری در زمینه ریاضیات با عنوان درباره اعداد چند ضلعی به دست ما رسیده. این اثر دارای جدولهای مفصل هندسی است که در سه ردیف رسم شده. نویسنده در پیشگفتار خود، که خطاب به کودکان دانش پژوه است، توصیه میکند که اعداد جدولها را به دقت مطالعه کنند و این کار میتواند محاسبات ریاضی آنان را بسیار آسان کند. مطالعات مأخذشناسی نشان میدهند که منبع هوهانس ایماستاسر برای نوشتن این اثر ریاضی آثار ریاضی نیکو ماخ و فیلون تیراکاتسی، مؤلفان قرن اول میلادی، بوده. هوهانس در چند اثر خود به پدیدههای دردناک موجود در جامعه ارمنی میپردازد و با کمال تأسف، به ستم حاکمان و ثروتمندان بر قشر زحمتکش و غارت آنان اشاره میکند. او، برخلاف این نظر که همه افراد جامعه با هم برابرند، اعتقاد دارد که جامعه از طبقاتی با حقوق نابرابر تشکیل شده است. او میگوید اگرچه حاکم و رعیت و قاضی و شهروند را در زبان برابر هم میشمرند اگر نگاهی منطقی به واقعیت داشته باشیم میبینیم که برابر نیستند. هوهانس بشردوست بزرگی بود. او اعتقاد داشت که افراد اقوام گوناگون، که در کنار هم زندگی میکنند، باید با هم متحد و سازگار باشند. در جایی دیگر، با اشاره به موضوع بشردوستی میگوید که بشردوستی یکی از بزرگترین تقواهاست. ایماستاسر وطنپرست بزرگی نیز بود. او از تلاشهای گریز از مرکز حکمرانان ارمنی، اوضاع دشوار مردم ارمنی، مهاجرت ارمنیان به خارج و … با تأسف یاد میکند. او در سرود مذهبیای که به غوند یِرِتس تقدیم شده به خداوند روی میآورد و از او خواهش میکند که یار و یاور ارمنیان باشد و فرزندان پراکنده شده آنان، به غربت رفتگان و پراکندهشدگان را در سرزمین مادریشان گرد آورد و از سرنگونی نجات دهد. پینوشتها:
منابع: آبراهامیان، آشوت. آثار هوهانس ایماستاسر. ایروان، 1956. آبغیان، مانوک. تاریخ ادبیات کهن ارمنی. ایروان، 1946، ج2. آلیشان، غوند. «سارکاواگ سُپستوس». در یادگارهای میهن ارمنستان. ونیز، 1870، ج2. پتروسیان، گ. ریاضیات در ارمنستان قرون کهن و میانه. ایروان، 1959. تومانیان، ب. تاریخ ستارهشناسی ارمنیان. ایروان، 1964. گریگوریان، گ. ه. « دیدگاههای فلسفی هوهانس ایماستاسر». در پادماباناسیراکان هاندس. ش3. 1958. وسکیان، ه. « زندگی و آثار هوهانس سارکاواگ». در هاندس آمسوریا. ایروان، 1925. ـــــــ . مجموعه آثار. ایروان، 1970، ج4. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 92-91سال بیست و چهارم | بهار و تابستان 1399 | 176 صفحه
|