همانطور که شکسپیر در خلق آثار خود از گنجینۀ دوران کهن، کتب مورخان، ادبیات قرون وسطی، تجدید حیات، حوادث عصر خود و فلسفه سود جسته و تمامی آنها را با مهارت، تفکر و تخیل خود به هم آمیخته است، همانطور هم واروژ کریم مسیحی، کارگردان سینما، با ساختن فیلم تردید با چیره دستی عناصر متفاوتی را به هم پیوند داده که در کل منعکس کنندۀ دیدگاه ها و شناخت او از هنر است. این کارگردان از ادبیات کلاسیک هملتِ شکسپیر را برگزیده و فیلمنامۀ او اقتباسی آزاد از این اثر است که خود آن را نوشته و زمان و مکان آن را از قرن شانزدهم ـ هفدهم خارج کرده و به روزگار ما آورده است، زیرا این باور را دارد که غرایز، احساسات و تفکر انسان در طی زمان تغییرناپذیر است. او به هملت رنگ و بویی ایرانی داده و این تصادفی نیست چون قهرمان اصلی فیلم با نام سیاوش وجه اشتراک غیرقابل انکاری با سیاوش شاهنامۀ فردوسی دارد. او نیز همچون هملت شکسپیر پاک، بی ریا و عدالت خواه است و نسبت به پدر تاجدارش وفادار است که در نهایت نیز جان خود را از دست می دهد، اما نامادری سیاوش همچون مادر هملت جاه طلب و خیانتکار است. سیاوش معاصر دارای دیدۀ بصیرت و عکاس است و با دوربین خود وقایع را ثبت می کند. کارگردان حضور ملیت خود را در وجود دوست سیاوش، گارو، که ارمنی است، نمایان می سازد. او هرچند هم کیش سیاوش نیست ولی با او هم دل است، لذا سیاوش وقایع خانوادگی و شک و تردیدهای خود را با او در میان می گذارد. محیط فعالیت آنها کوچک اما صمیمی است. آفیش فیلم چشمه سلیقۀ هنری آنها را نمایان می سازد. چنانکه گفتیم کارگردان در این فیلم عناصر متفاوت را به صورت سکانس هایی پیوسته به هم ارتباط داده است که این از تفکر و سلیقۀ والای او ناشی می شود به عنوان مثال، صحنه های مراسم فراموش نشدنی رقص آیینی، اجرای نمایشنامۀ هملت به زبان ارمنی، مراسم عزاداری سنتی و همچنین جمع اضداد از قبیل انبار متروک (زیربنا، خانۀ مجلل، ساختاری کاذب)، اثاثیۀ آنتیک و کهنه، وسائل ارتباطی معاصر و همچنین تفسیر با ارزش جدیدی از مرگ (پلونیوس ـ انوری)، پدر نامزد سیاوش، پنهان در پشت پرده نموده است. نکتۀ مهمی که در اینجا باید به آن اشاره نمود شک و تردید سیاوش در مورد مرگ پدرش است. باید یادآوری شود که در فیلم هملت، ساختۀ انگلیسی ها (اثر شکسپیر)، بنا به متن اصلی، هملت با روح پدرش ملاقات می کند. در هملت روسی بیشتر بر حدس و گمان هملت تأکید می شود اما کارگردان تردید این مسئله را به صورت قابل قبول تری ارائه داده است. به این معنا که سیاوش در حالتی بین خواب و بیداری، حالتی شبیه خلسه، خلیفه را می بیند و وقایع را از زبان او می شنود در نتیجه، شک و گمان او در مورد قتل پدر تبدیل به یقین می شود. این بهترین نوع تفسیر از هملت شکسپیر است. در تراژدی هملت دوئل با شمشیر و مرگ ناشی از آن بارها رخ می دهد لذا، تماشاگر با بی صبری منتظر است ببیند این مسئله در تردید چگونه حل می شود. در فیلم نوجوانی به نام دانیال حضور دارد (برادر نامزد سیاوش). او مجنونی متأثر از محیط است که مثل سیاوش مجنون نما عدالت را برقرار می کند و همانطور که در کتاب مقدس (عهد عتیق) دانیال نبی در سن نوجوانی، به امر خدا، وسیله ای می شود که آدم های شریر را به سزای اعمالشان برساند، دانیال تردید نیز به کمک غریزه و با شلیک چندین گلوله از تپانچه همان کار را انجام می دهد هرچند، در این میان سیاوش نیز زخمی می شود. در پایان فیلم سیاوش همانند هملت از بازوی چپش زخم برداشته، خسته و نامید از روزگار، سایۀ معکوس نامزدش را در آب می بیند و این اشاره ای است به صحنۀ مرگ بار آغازین فیلم در تأکید سرنوشت دو زن در هملت و تردید. مطلب بسیار مهم دیگر درمورد فیلم، موسیقی متن آن است. آهنگساز فیلم، علی صمد پور، با نوشتن آن کار درخشانی ارائه داده است. با در نظر گرفتن تلفیق ترکیبات متفاوت فیلم، او همین روش را در موسیقی نیز پیاده کرده است. سازهای متفاوت ارکستر همانند پرسوناژهای فیلم گاهی هماهنگی و گاهی اصوات و آکُردهای نامطبوع نمایان می سازند. ساختار موسیقی بر اساس هارمونی کلاسیک و مدرن است که با فیلمنامه هم خوانی کامل دارد و چون فیلم ایرانی است موسیقی نیز گاهی رنگ و بوی ایرانی به خود می گیرد، نظیر اجرای ویولون ها در صحنۀ شک و تردید سیاوش. باید یادآوری کرد که در اوایل قرن بیستم، پس از تثبیت موسیقی مدرن[2] در اروپا، این نوع موسیقی در تصویر صحنه های تراژیک و ناخوشایند در تئاتر و باله بسیار مؤثر افتاد. آهنگساز در این فیلم با در نظر گرفتن این نکات از هارمونی موسیقی مدرن استفاده کرده است، نظیر سکانسی که در آن تک گفتار ((بودن یا نبودن)) ادا می شود و آکُردهای نامطبوع برای صحنۀ پیش گویی با ورق، که بهترین وجه محیط مرموز و پرتشنج را نمایان می سازد. اجرا با پیانو هرچند لطف خاصی به فیلم می بخشد اما مدت آن محدود و گذراست و آنچه حاکم است موسیقی ارکسترال با ریتم نسبتاً تند، پرتحرک و دراماتیک است. البته، خصوصیات فوق هم خوانی کاملی با ریتم سریع حرکات و کلام هنرپیشه ها دارد که صد البته این خواست کارگردان است. اما این سرعت با بیوریتم مردم مشرق زمین و ایران مغایرت دارد و فقدان سکوت های آگاهانه و شنیدن آن همه جمله های طولانی و فشرده ذهن تماشاگر را زیر فشار قرار می دهد. آنچه مسلم است هنرمند در کار خود استقلال دارد و خواست کارگردان چنین است و احتمالاً او ریتمی انتخاب کرده که با سرعت زندگی عصر حاضر هماهنگی داشته باشد. در هر صورت فیلم تردید اثری است تأثیرگذار چه روی تماشاگر و چه در تاریخ سینمای ایران. فیلمی است ماندگار که استقبال مردم از آن، این امید را زنده می کند که در سال های آتی سینمای ایران افق های جدیدی بر روی علاقمندان سینما خواهد گشود. 14 مهر 1388 پی نوشت ها: 1.محقق و موسیقیدان
|
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49
|