نمایندۀ مسیحیان ارمنی تهران و شمال کشور در دورۀ اول مجلس شورای اسلامی(7 خرداد 1359 ـ 6خرداد 1363خ) هرایر خالاتیان در 1308خ، در کرمانشاه، متولد و از دوران نوجوانی وارد فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شد. شرکت و عضویت در محافل ادبی و شروع به کار نویسندگی از همان دوران نوجوانی نشانۀ بارزی بود بر خصوصیات فکری و توانایی های منحصر به فرد وی. این ویژگی بعدها، با حضور پر رنگ او در عرصۀ فعالیت های مطبوعاتی، جلوۀ بیشتری یافت. او علاوه بر اینکه مدتی سردبیری روزنامۀ ارمنی زبان آلیک را بر عهده داشت، مقالات بی شماری نیــز در بـرخی از روزنامه هـــای معتبر وقت منتشر ساخت و بیش از بیست عنوان کتاب به زبان های فارسی و ارمنی در موضوعات مختلف از وی در دست است. در روزنامۀ آلیک بیش از دویست و پنجاه مقاله به قلم وی به چاپ رسیده که موضوعاتی متنوع را شامل می شود، موضوعاتی مانند مسائل روز سیاسی ایران و جهان، روابط تاریخی و فرهنگی ایرانیان و ارمنیان و تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی در ایران. خالاتیان در 1358خ به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی برگزیده شد و نقش مهمی در تدوین قانون اساسی، به خصوص، حقوق و مواد مربوط به اقلیت ها ایفا کرد. اودر دورۀ اول مجلس شورای اسلامی نیز به منزلۀ نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال حضوری فعال و پررنگ داشت. از خالاتیان مقالاتی موجود است که نشان از اندیشه و گرایش های سوسیالیستی او دارد. مجموعۀ این مقالات و عقیدۀ او به باور مذکور سبب شد تا بعد از کودتای 28 مرداد به همراه برخی دیگر از متفکران آن دوره زندانی و ممنوع القلم شود.[1] خالاتیان در 1988م/1367خ در اثر بیماری قلبی در بیمارستان مهر تهران درگذشت. خالاتیان در مجلس خبرگان قانون اساسی[2] قانون اساسی کنونی کشور، که حاصل و تبلور ارادۀ انقلابی مردم است، ماحصل همکاری جناح های مختلف بود که سهم هریک از آنها در آن موجود و ساری است. پس از آنکه امام خمینی(ره) گروهی از همراهان و نخبگان انقلاب را مأمور تهیۀ پیش نویس قانون اساسی کردند طرح اولیۀ آن در شورای انقلاب مطرح شد و در نهایت، با تغییراتی به تصویب رسید. این طرح برای کسب نظر رهبر انقلاب و گروهی از مراجع به ایشان تقدیم شد. پس از این مرحله، جمعی از اعضای شورای انقلاب مانند آیت الله خامنه ای، آیت الله طالقانی، آیت الله بهشتی و همینطور آیت الله هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی و البته آقایان باهنر، عزت الله سحابی و مصطفی کتیرایی اصرار کردند تا پیش نویس مستقیماً به همه پرسی گذاشته شود اما در نهایت امام به پیشنهاد آیت الله طالقانی امر به تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی فرمودند و مقرر شد تا پس از بررسی نهایی آن مجلس، حداکثر، تا یک ماه همه پرسی صورت گیرد. پیش از تشکیل مجلس مذکور پیش نویس قانون اساسی در مطبوعات منتشر شد تا نظرات مخالف و موافق مطرح شود و در دسترس مجلس خبرگان قانون اساسی قرار گیرد. به هر روی، با مصوبۀ شورای انقلاب، در 12 مرداد 1358، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار شد که در آن 73 نفر از کل کشور به اضافۀ نمایندگان اقلیت های دینی انتخاب شدند. در این همه پرسی، هرایر خالاتیان با کسب 4/54 درصد از مجموع آرا به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت. این مجلس، که در 28 مرداد 1358 آغاز به کار کرد، مسئولیت رسیدگی به پیش نویس، شامل مقدمه، دوازده فصل و 175 اصل، را بر عهده داشت. بدون شک، خالاتیان به منزلۀ جامعه شناس و سیاستمداری مستقل و آگاه نقشی عمده در شکل گیری قوانین مربوط به اقلیت های دینی غیر مسلمان و نیز برخی دیگر از اصولی که شالودۀ احقاق حقوق برابر برای ایرانیان و ایجاد جامعه ای منضبط و آزاد را ایجاد می کرد داشت. طبیعتاً، در شرایط اجتماعی ـ سیاسی اوایل پیروزی انقلاب رسیدگی به موضوعات مربوط به قانون اساسی و بررسی کلی افکار و عقاید مرتبط کاری سخت و زمان بر به حساب می آمد. این مسئله به خصوص در مورد اقوام و اقلیت های دینی محسوس تر بود زیرا اکثر حاضران در مجلس از ویژگی های فرهنگی و اخلاقی این ادیان و اقوام اطلاعات کافی و وافی نداشتند. به همین دلیل، در مفاد اصول قانون و مسائلی که به اقلیت ها اختصاص داشت بحث هایی فراوان در می گرفت. خالاتیان، که در کلیۀ این مراحل حضور فعال داشت، اساس دیدگاه های خود را در نطق پیش از دستور خود بیان کرد لیکن به تبع حساسیت این مسئله توجه ویژۀ او به اصولی معطوف بود که به حقوق اقلیت های دینی می پردازد. در تصویب اصل 12 قانون اساسی، که موضوع آن دین رسمی کشور است، خالاتیان و موبد شهزادی (نمایندۀ جامعۀ زرتشتیان) با مباحثی که مطرح ساختند تلاش زیادی برای تثبیت حقوق اقلیت ها کردند. بنابر اصل 13 قانون اساسی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های رسمی، شناخته می شوند که طبق مقررات اسلامی در برگزاری مراسم دینی خود آزادند و مختارند در احوال شخصی و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل کنند. در مورد این اصل بحث و گفت و گوهای زیادی بین نمایندگان درگرفت و حتی طرحی پیشنهادی نیز از سوی نمایندگان اقلیت های دینی ارائه شد. خالاتیان بیش از همه اصرار به حذف واژۀ اقلیت و جایگزینی عبارت (( جامعۀ غیر مسلمان)) به جای آن داشت حتی پیشنهاد کرد به جای واژۀ اقلیت عبارت (( جوامع قانونی دینی غیر اسلامی)) در متن قانون درج شود. گرچه بسیاری از نمایندگان از جمله آیت الله طاهری اصفهانی از این پیشنهاد استقبال کردند در نهایت این پیشنهاد به تصویب نرسید اما مهم ترین تذکر خالاتیان در مورد اصل 13 مضمونی است که در سخنان او در جمع نمایندگان آمده: (( نمایندگان محترم، بنده تا حالا از این تریبون استفاده نکرده ام و دلیلش هم این بود که نخواستم وقت مجلس بیش از این گرفته شود و اگر هم نظری، پیشنهادی، تذکری داشته ام، کتباً داده ام حضور هیئت رئیسه و ریاست هم لطف کرده در اسرع وقت ترتیب اثر داده اند. و اما در مورد اصل مورد بحث (اصل 13) با توجه به اینکه همکارم، آقای اوشانا (نمایندۀ آشوریان در مجلس خبرگان قانون اساسی)، صحبت های لازم را کردند به این تذکر[بسنده می کنم] که ایشان بر خلاف قرارمان به جای کلمۀ جامعه [واژۀ] اقلیت را به کار بردند می پردازیم به چند توضیح مختصر دربارۀ اصطلاحات ارمنی، مسیحی و جامعه و جامعۀ ارمنی. درست است که ارمنی ها مسیحی هستند ولی با این وجود موقعیت خاص در عالم مسیحیت دارند و حساب ارمنی ها به خصوص از حساب دولت های مسیحی جداست. دولت های انگلیس و امریکا و روس ها هم مسیحی هستند، ارمنیان هم مسیحی هستند ولی فجایعی که زورمندان به نام مسیحیت انجام داده اند ـ که استعمار و استثمار ملل شرق، شرق میانه و مردم ایران نیز از آن جمله هست ـ مسلماً هیچ ربطی به ارمنی یا مسیحی ندارد ولی متأسفانه سودش را آنها برده اند و ضررش به ارمنیان رسیده است کما اینکه چند روز پیش یکی از نمایندگان همین مجلس داشتند فجایع دولت های مسیحی را به حساب مسیحی های ایران می گذاشتند و شاید هم ایشان حق داشتند چون اکثراً خیال می کنند مسیحی یعنی ارمنی لابد هم نمایندگان در جراید و رادیو و تلویزیون خواندند و دیدند که چگونه مسیحیان راست گرای لبنان به ارمنیان حمله کردند. چرا؟ چرا مسیحی های فالانژ لبنان به جامعۀ ارمنیان لبنان حمله کردند؟ مگر نه اینکه هر دو مسیحی و هم دین بودند؟ دلیلش این است که ارمنیان حاضر نشدند علیه فلسطینی ها و مسلمانان بجنگند و مسیحی های فالانژ به کمک حامیان خارجی خودشان بر ارمنیان هجوم آورند و جنگ در گرفت. پس ارمنی مسیحی به خاطر مسلمانان می جنگد و کشته می دهد آن وقت در ایران همان ارمنی مسیحی مسئول فجایع دولت های استعمار خارجی معرفی می شود در صورتی که ارمنی مسیحی خود از قربانیان استعمارگران مسیحی است. به خاطر همین حقیقت و واقعیت تلخ است که بنده اعلام می کنم حساب جامعۀ ارمنی ایران ازحساب دول مسیحی جدا است)) . خالاتیان ادامه می دهد: (( اولین خواسته و تقاضایی که 250 هزار نفر ارمنی های ایران از این مجلس و این قانون اساسی دارند این است که ارمنی با چهرۀ خود معرفی شود. پنجاه و چند سال تمام با اصطلاح موهن اقلیت مذهبی مسیحی چهرۀ واقعی جامعۀ ارمنی خدشه دار شده و اگر بعد از انقلاب هم با همان چهره و سیما معرفی شود، این نقض غرض و انکار انقلاب است و نه ارمنی ها و نه مردم ایران آن را نخواهند پذیرفت. ارمنی ها در انقلابات ایران این همه فعالیت کرده اند و کشته ها داده اند تا با چهرۀ حقیقی خود شناخته شوند و اگر این حق ابتدایی انسان مورد توجه واقع شود، نه تنها 250 هزار ارمنی ایران بلکه شش میلیون ارمنی جهان که در پنجاه و چند کشور زندگی می کنند راضی نخواهند شد و بدون شک، همان دولت های استعمارگر مسیحی، که منتظر فرصت اند تا سوء استفاده کنند، همین عدم توجه به حقوق ابتدایی جامعۀ ارمنی ایران را “پیراهن عثمان” خواهند کرد زیرا روزها و هفته هاست که انتظار می کشند تا ببینند انقلاب ایران برای ارمنیان چه خواهد کرد. پس بنده اعلام می کنم که اولین و ابتدایی ترین خواستۀ جامعۀ ارمنی این است که ارمنی با چهره و نام صحیح خود شناخته و معرفی شود. درست است که ارمنی ها مسیحی هستند ولی توضیح دادم که حساب ما با حساب دول مسیحی جداست (البته، با سایر مسیحیان ایران هیچ اختلافی نداریم و منظور من این نیست که با آنان و سایر جوامع نزدیکی و همکاری نداریم. ما حقوقی که به عنوان شهروندان ایرانی تقاضا می کنیم برای سایر مسلمانان ایران هم تقاضا داریم). و اما پس از این توضیح میل دارم توضیحی هم در مورد اینکه چرا به جای اقلیت جامعه را تقاضا می کنم بدهم. چرا جامعه ؟ البته، بنده به عنوان نمایندۀ ارمنیان صحبتم را به جامعۀ ارمنی محدود می کنم. دلیل آنکه بنده جامعه می گویم و نه اقلیت این است که جامعه نشانگر یک نظام و سیستم خاص اجتماعی، مالی، دینی، مذهبی، فرهنگی و تاریخی است. جامعۀ 250 هزار نفری ارمنیان ایران دارای سه خلیفه گری است که [یکی] از آنان؛ یعنی، خلیفه گری جلفای اصفهان نه تنها حاکم بر امور اجتماعی، قومی و مذهبی ارمنیان جنوب ایران بلکه حاکم بر امور ارمنیان هندوستان هم هست. در بطن جامعۀ ارمنی شوراهای متعدد و مختلف، ده ها کلیسا، نمازخانه، مدرسه و پرورشگاه و انجمن و تعداد زیادی سازمان و تشکیلات گوناگون تحت یک نظام خاص فعالیت دارند که در نواحی شمال غربی ایران تا سه هزار سال سابقه دارند و همۀ اینها متعلق به ارمنیان گریگوریان ایران می باشد. از اینها گذشته، جوامع ارمنی کاتولیک و پروتستان و دیگر جوامع کوچک مذهبی هم هستند که مجموعاً جامعۀ ارمنی را در ایران تشکیل می دهند. و حالا چرا جامعۀ ارمنی نه اعضای جامعۀ ارمنی درست است که از لحاظ دین مسیحی و از نظر مذهب اکثراً گریگوری می باشند ولی وجه تمایز آنان با دیگر جوامع مسیحی بیشتر در جنبۀ ملی و قومی آن است. جنبه ای که آنچنان قوی است که سایر جوانب را تحت الشعاع قرار داده و مذهب گریگوریان مذهب ملی ارمنیان است و در تمام دنیا و در عالم مسیحیت هم کاملاً منحصر به فرد می باشد. بنده گفتم در خبرهای مربوط به بیروت لبنان خواندید و شنیدید که سه روز متوالی ارمنیان بیروت و مسیحیان راست گرای لبنان جنگیدند و بالأخره، با توافق طرفین، آتش بس برقرار شد. چرا ارمنی مسیحی و فالانژ مسیحی با یکدیگر می جنگند ؟ پس غیر از عامل مذهب عامل دیگری هم هست. پس ارمنی و مسیحی یکی نیستند و باید آنها را از همدیگر تشخیص داد. به همین سبب، در اصل مورد بحث حقوق ملی، انسانی، اجتماعی و سیاسی جامعۀ ارمنی بدون قید قومیت و زبان و فرهنگ قومی و آداب و رسوم اجتماعی و صلاحیت شوراهای ارمنی تأمین نخواهد شد. بنابراین، متنی پیشنهاد می شود که حداقل خواست های ابتدایی و انسانی جامعۀ ارمنی را در بر می گیرد. پیشنهاد اصلاحی اصل 13 ـ ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی (جامعۀ ارمنیان و جامعۀ آشوری و سایر جوامع مسیحی) جوامع رسمی یا قانونی غیر اسلامی کشور شناخته می شوند و در انجام مراسم و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل می کنند و در احوال شخصیه و حفظ شعائر دینی و تعلیم فرهنگ و زبان قومی و اجرای آداب و رسوم اجتماعی خود از حمایت قانون برخوردارند و صلاحیت شوراهای دینی و قومی آنان در جوامع خود ملحوظ و رعایت خواهد شد)) . خالاتیان در ادامه می گوید: (( آنچه به اختصار گفته شد توجیهی بود در مورد یکی از اصول قانون اساسی که منحصراً مربوط می شد به جوامع دینی و قومی غیر مسلمان ایران. اصول دیگری هم هست که دربارۀ آنها هم بحث خواهم کرد و بالأخره، در فرصتی مناسب، حرف هایی هم دربارۀ اصول کلی ایدئولوژی و جهان بینی خود دارم که بیان خواهم کرد ولی فعلاً آنچه بیان شد یک تقاضا و خواستۀ ابتدایی و انسانی است که حتم دارم مجلس خبرگان آن را دریغ نخواهد کرد و امیدوارم یک یا دو تفنگ به دست ناآگاه به این حقوق انسانی و قانونی، خودسرانه، دست درازی نخواهند کرد)) . پس از سخنان و تذکرات خالاتیان نمایندگان زرتشتیان و کلیمیان نیز نظرات خود را ابراز داشتند و هاشمی نژاد نیز گفته های خالاتیان را مبنی بر ذکر کلمۀ ارمنی تأیید کرد. پس از مباحثات فراوان بین هیئت رئیسه و نمایندگان مجلس اصل مذکور به رأی گذاشته شد و به صورتی که در قانون فعلی موجود است مورد قبول اکثریت قرار گرفت. هنگام بررسی اصل 15 (اصل 21 در متن پیش نویس) نیز که بنابر آن زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است و متون و اسناد و مکاتبات رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان های محلی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است خالاتیان دو تذکر می دهد اول اینکه ارمنیان جا و مکان مشخصی ندارند و در این اصل در مورد خط و زبان اقلیت های مذهبی قانونی مشخص نشده است و دوم اینکه بهتر است به جای عبارت (( مطبوعات محلی)) عبارت (( مطبوعات خودشان)) را بگذارند چون کلمۀ قومی به آن اضافه شده است. یکی از پیشنهادهای تاریخی خالاتیان، که نشان از ژرف اندیشی و تعلق خاطر ایشان به همۀ ملت های تحت ستم جهان دارد، آن است که در زمان بررسی اصل 152 (اصل 138 در متن پیش نویس)، که مطابق آن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همۀ مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است خالاتیان پیشنهاد می دهد که به عبارت (( دفاع از حقوق همۀ مسلمانان)) کلمۀ (( مستضعفان)) نیز اضافه شود. از مهم ترین ویژگی های شخصیتی و سیاسی خالاتیان احترام به رأی مردم بود. او خود را ملزم به توضیح دادن به مردم و آگاه ساختن آنها چه در طی بررسی قانون اساسی و چه در دورۀ اول مجلس شورای اسلامی می دانست. او هر از چندی مردم را برای آشنایی با روند قانون گذاری فرامی خواند و توضیحات لازم را به آنان می داد. سرانجام، پس از سه ماه کار بی وقفه، تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در 24 آبان 1358 در قالب یک مقدمه، دوازده فصل و 175 اصل و مؤخره به اتمام و در 12 آذر 1358 در همه پرسی سراسری به تصویب نهایی ملت ایران رسید. خالاتیان در اولین مجلس شورای اسلامی دقت نظر و سرعت رسیدگی به امور ارمنیان کشور موجب شد که خالاتیانِ روزنامه نگار مورد اعتماد و اطمینان خاطر ارمنیان قرار گیرد و در انتخابات نخستین دورۀ مجلس نامزد ارمنیان تهران و شمال کشور شود. براساس اصل 64 قانون اساسی ارمنیان می توانند دو نماینده در مجلس داشته باشند. انتخابات اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی در 24 اسفند 1358 برگزار شد و دو نمایندۀ ارمنیان ایران، هرایر خالاتیان(از حوزۀ انتخاباتی تهران و شمال کشور) و دکتر هراچ خاچاطوریان (از حوزۀ انتخاباتی اصفهان و جنوب کشور) به مجلس راه یافتند. این مجلس، که مجموع نمایندگان آن با در نظر گرفتن انتخابات میان دوره ای به 263 نفر رسید، در7 خرداد 1359 اولین جلسۀ خود را تشکیل داد. در این انتخابات، خالاتیان 8/57 درصد آرا را به دست آورد و در گروه هفتم مجلس (کمیسیون مسائل اقتصادی و امور مالی) نیز عضویت یافت. با توجه به ترکیب اعضاء، این مجلس را می توان متنوع ترین مجلس در طول تاریخ مجالس جمهوری اسلامی خواند. این مجلس طی 2,400 ساعت با برگزاری 625 جلسۀ علنی و 16 جلسۀ غیر علنی 804 لایحه و طرح را مورد بررسی قرار داد. پرکاری مجلس اول به علت شرایط حساس انقلاب بود. در این مجلس، موضوع هیئت دولت 31 بار در دستور کار قرار گرفت که طی آن 102 وزیر رأی اعتماد گرفتند و دوازده تن نیز با رأی عدم اعتماد مجلس رو به رو شدند. به علت شرایط انقلاب و جنگ ایران و عراق 32 تن از نمایندگان این مجلس به شهادت رسیدند. به علاوه، در اثر ترورهای مسئولان مملکتی و جایگزین ساختن برخی از نمایندگان به جای آنها هفده تن از نمایندگان نیز از جرگۀ مجلسیان خارج شدند. صحنۀ انتخابات در جامعۀ ارمنیان نیز، همانند کل کشور، محل رقابت، تعارض و حتی تنازع گروه های مختلف سیاسی و ایدئولوژیک بود. با تفرقه افکنی های حزب توده و هم مسلکان غیر ارمنی آنان چندین بار جلسات انتخاباتی هرایر خالاتیان بر هم زده شد. دوران نمایندگی خالاتیان در مجلس، همچون زمان نمایندگی اش در مجلس خبرگان قانون اساسی، بسیار پر افت و خیز بود. از سویی گروهک های سیاسی جامعۀ ارمنیان کشور هر روز عرصه را بر فعالیت های اجتماعی و سیاسی تنگ تر می کردند از سوی دیگر برخی مسئولان ناآشنا با فرهنگ و ویژگی های دینی ارمنیان مشکلات عدیده ای را برای متولیان ادارۀ جامعه و البته، ارمنیان به وجود می آوردند که این مشکلات و مسائل طبیعتاً خالاتیان را هم درگیر می کرد. عمده ترین مشکل ایجاد محدودیت های متوالی در زمینۀ آموزشی و فرهنگی بود و مدیران تازه کار از تدریس زبان و ادبیات ارمنی در مدارس خاص ارمنیان جلوگیری می کردند. به تدریج، التهاب و نگرانی تبدیل به رویارویی دانش آموزان با معلمان و مدیران شد. اعتصابات در مدارس، علاوه بر اخلال در امر آموزش، اولیاء و در کل جامعۀ ارمنیان را نیز مضطرب کرده بود. بخشنامۀ 20 ماده ای آموزش و پرورش نیز محدودیت های بیشتری ایجاد کرد. انجمن های فرهنگی ـ ورزشی ارمنیان هم با مشکلاتی فراوان از جمله محدودیت هایی در اجرای مراسم فرهنگی و دینی و اخذ مجوز از وزارت ارشاد رو به رو بودند. در کنار همۀ این مسائل مشکلات شغلی و صنفی پدید آمده برای کسبه، صنعتگران و پیشه وران ارمنی نیز مزید بر علت می شد تا دفتر خالاتیان همواره پر رفت و آمد باشد. به هر حال مسائل و مشکلات بسیار متعدد و متنوع بودند. در چنین شرایطی، خالاتیان علاوه بر وکالت مجلس مجبور بود تا برای رفع مشکلات و نگرانی های مردم دیدارهایی مختلف با مدیران کشور داشته باشد. این دیدارها گاه مؤثر و گاه بی فایده بود. به نظر می رسید مقامات ارشد از عهدۀ زیردستان خود برنمی آیند. به هر حال، با تکرار دیدارها و شکافتن بطن مشکلات برخی از آنها رفع شد و برخی همچنان لاینحل ماند، که البته پاره ای از آنها در طی زمان مرتفع شد. خالاتیان در طول دوران کاری اش از گزند گروه های معاند مصون نماند. در یکی از روزهای تابستان 1360/ اگوست 1981م، در خیابان جلال آل احمد، هنگام رانندگی، با رگبار مسلسل مورد سوء قصد قرار گرفت که البته اگرچه زخمی شد و مدتی در یکی از بیمارستان های تهران بستری بود، به طور شگفت انگیری جان سالم به در برد. در همین خصوص، آیت الله هاشمی رفسنجانی در یادداشت های روز شنبه 14 شهریور خود می نویسد: (( آقای هرایر خالاتیان، نمایندۀ ارمنیان در مجلس، هم که چند روز پیش مورد سوء قصد قرار گرفته بودند چشمشان آسیب دیده و مشکل تأمین مخارجی را که متحمل شده دارد…)) . دورۀ نمایندگی هرایر خلاتیان، با همۀ فراز و نشیبی که داشت، سپری شد و او همچنان ثابت قدم بر اصول خود به فعالیت های علمی و اجتماعی اش ادامه می داد اما صد افسوس که قلب این اندیشمند فرهیخته و متفکر عمل گرا، که دغدغه اش رفاه و حقوق مردم بود، تاب نیاورد و خالاتیان در سحرگاه 19 تیر 1367 در اثر سکتۀ قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد. هرایر خالاتیان تا آخرین لحظۀ عمر از کوشش در جهت شناساندن نژاد کشی ارمنیان به جهانیان و افشای نخستین نژاد کشی سازمان یافتۀ قرن بیستم، به دست دولت ترکیۀ عثمانی، فروگذار نکرد. نقش او در جای جای فرهنگ اجتماعی و سیاسی ارمنی، به ویژه، ارمنیان ایران و در عرصۀ حیات ادبی و روزنامه نگاری، که به طور جدی آن را در روزنامۀ آلیک پی می گرفت، بی همتاست و همواره شایستۀ یادآوری و توجه باقی خواهد ماند. پی نوشت ها:
منابع: بگلریان، روبرت؛ وارطان، گئورک. (( هرایر خالاتیان در مجلس)) ، پیمان. س13،ش48. تابستان 1388. مشکنبریانس، ژیلبرت (( هرایر خالاتیان، روزنامه نگار، مترجم و محقق)) ، پیمان. س13، ش48.تابستان 1388. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 54
|