بخش نخست:  آیین عشای ربانی

نویسنده: زویا خاچاطور


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97

انگیزه اولیه انسان از تهیه پوشاک و جامه ناشی از نیاز او به حفاظت از جسم خود در برابر عوامل طبیعی به ویژه گرما و سرما بوده. اما همان طور که هر وسیله زندگی، هنگامی که از حد رفع نیازهای ابتدایی خارج شد حالت تفنن به خود می‌گیرد، لباس نیز در طول زمان از شکل اولیه و ساده خود بیرون آمد و ابزاری برای هنرنمایی و بروز سلیقه‌های گوناگون شد.

تن‌پوش بشر با گذشت زمان و به مقتضای زیستگاه، تمدن، فرهنگ، عقاید مذهبی و آداب و رسوم دستخوش دگرگونی‌های بی‌شمار و شگفت‌انگیزی شده و عوامل اجتماعی و اقتصادی و ارتباطی، به ویژه سلیقه و ابتکار طراحان، در تکامل و تنوع آن سهم بسزایی داشته. بررسی تحول پوشاک و تزیینات دوختنی روی آنها نه تنها از نظر تاریخ و هنر اهمیتی فراوان دارد بلکه از دید جامعه‌شناسی و فهم روان‌شناسی ملت‌ها نیز شایان توجه است.

نساجی و خیاطی موضوعاتی کاملاً مرتبط‌اند که تأثیر متقابل و مستقیم بر یکدیگر دارند. هرگاه در جامعه‌ای سنت و عادت استفاده از لباس‌های متنوع یا نیاز به آنها رواج داشته باشد، طبیعتاً نساجی نیز رونق خواهد داشت و به همان نسبت نیز، طراحان و خیاطان به دوخت‌و‌دوز با این منسوجات به شیوه‌های مختلف ترغیب می‌شوند و تحولات و تغییراتی شگفت در پوشاک و تزیینات وابسته به وجود می‌آورند.

از هنرهای مرتبط با صنایع پوشاک و نساجی، که به کمک سوزن یا قلاب انجام می‌شود، سوزن‌دوزی یا دوخت آرایه‌های تزیینی است. در این هنر، سطح رویی پارچه را تزیین می‌کنند. روش کار چنین است که نخ‌هایی از جنس‌ها و رنگ‌های مختلف به شیوه نخ‌کشی و بخیه دوزی به پارچه دوخته و آرایه‌هایی به آن اضافه می‌شود. اشکال، طرح‌ها و روش‌های سوزن‌دوزی چنان متنوع است که امروزه با دیدن آنها شگفت‌زده می‌شویم. تنوع‌طلبی انسان در کنار زیبایی‌شناسی خاص زنان و خلاقیت طراحان باعث شده تا شاهد تنوع روز‌افزون در بخیه‌ها و تزیینات این هنر باشیم.

سوزن‌دوزی در میان ارمنیان سابقه‌ای بسیار طولانی دارد و در بین صنایع دستی آنان، از جایگاهی خاص برخوردار است. طی قرن‌های متمادی، بسیاری از زنان و دختران ارمنی در کارگاه‌ها به این کار مشغول بودند که ما‌حصل تلاش شبانه‌روزی آنان زینت‌بخش خانه‌ها و کلیسا‌ها شده است.

هنرمندان ارمنی‌ای که به سوزن‌دوزی می‌پرداختند از نخ‌های رنگارنگ ابریشمی، سنگ‌های قیمتی یا نیمه‌قیمتی، نخ‌های طلا و نقره (گلابتون) و حتی، مروارید و پولک برای تزیین پارچه‌ها استفاده می‌کردند. به‌کار بردن مجموعه‌ای متنوع از مواد اولیه نشانه مهارت بسیار استادان این هنر در هر دوره‌ای بود. درنتیجه، هنرمندان ارمنی نیز متناسب با سلیقه رایج در هر دوره از همان مواد برای تولید پرده، لباس، سفره، رختخواب، لباس روحانیان و … استفاده می‌کردند.

نمونه‌های به‌دست آمده ازکاوش‌های باستان‌شناسی در نقاط مختلف ارمنستان وهمچنین، تصاویر نگارگری‌ها و نسخه‌های خطی ارمنی حاکی از آن است که صنعت نساجی و به‌خصوص، سوزن‌دوزی از دیرباز در میان ارمنیان متداول بوده. از مطالعه سفرنامه گردشگرانی که از ارمنستان و جلفای اصفهان دیدن کرده‌اند نیز می‌توان دریافت که پارچه‌های سوزن‌دوزی‌شده به دست ارمنیان از شهرت و محبوبیتی بسیار برخوردار بوده به طوری که یکی از مهم‌ترین کالاهای تولیدی و صادراتی آنان محسوب می‌شده.

از مراکز مهم و شاخص صنایع ظریفه دیرها و مجتمع‌های مذهبی بود. یکی از دلایل تشکیل این کارگاه‌ها در این اماکن استفاده وافر از وسایل تزیینی در مراسم مذهبی در کلیسا‌ها بوده است.

گیراگوس گاندزاگتسی،(1) مورخ ارمنی قرن سیزدهم میلادی، در بخشی از کتاب تاریخ ارمنستان خود می‌نویسد:

«خانواده‌های درباری هزینه سوزن‌دوزی‌های کلیساها را تقبل می‌کردند، که شامل پرده، رومیزی، پوشاک مذهبی روحانیان و … بود. زنان دربار وظیفه طراحی نقش‌ها، توردوزی و سوزن‌دوزی آنها را بر عهده داشتند و پس از اتمام کار، آنها را از طرف خانواده‌هایشان به کلیسا اهدا می‌کردند».(2)

همچنین، در جای دیگر می‌نویسد: « زنان با نیت قلبی و بدون در نظر‌گرفتن موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده‌هایشان، به منظور تهیه یاد بود برای اقوام و نزدیکان درگذشته خود اقدام به دوخت، سوزن‌دوزی و تزیین اشیای پارچه‌ای(3) مورد استفاده در مراسم کلیسایی می‌کردند».(4)

می‌توان گفت، تمایز‌طلبی و نمایش توان مالی و مهارت هنرمندان تحت پوشش یک خاندان از دلایل رواج و گسترش هنر سوزن‌دوزی در میان درباریان و اهدای آن به کلیسا در گذشته،  بوده است.

در میان مهاجران ارمنی ،که در اوایل قرن هفدهم میلادی/ یازدهم قمری به اجبار توسط شاه عباس اول به ایران کوچانده شدند، گروهی عظیم از بازرگانان، هنرمندان و صنعتگران نیز بودند. با آغاز زندگی مهاجران ارمنی در ایران، به خصوص اصفهان، اقتصاد و فرهنگ این منطقه تحت تأثیر قرار گرفت و هم‌زمان با فعالیت بازرگانان ارمنی در ایران هنرمندان، معماران و صنعتگران نیز شروع به کار و تلاش کردند. ارمنیان ـ که به هنر و صنایعی مانند رنگرزی، پارچه‌بافی و قالی‌بافی آشنا بودند ـ با تأثیرپذیری از سنت‌های بومی ایرانیان و بهره‌گیری از روش‌های آبا و اجدادی خود تحولی بسیار در تولیدات خود به وجود آوردند. آنان به کمک بازرگانان ارمنی تولیدات خود را در بازارهای داخلی و خارجی به فروش می رساندند.(5)

افزون‌بر واردات پارچه به‌دست بازرگانان ارمنی و بافت پارچه‌های گوناگون به‌دست پارچه‌بافان بومی ایرانی، هنر سوزن‌دوزی نیز در جلفا رواج فراوان یافت. این هنر بر‌روی پوشاک سنتی تمام اقشار جامعه جلفا از هر سن و با هر موقعیت اجتماعی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی نمایان بود و سهمی از این هنر به پوشاک اهالی جلفا تعلق داشت.

زنان جلفایی همواره دوش‌به‌دوش مردان در اقتصاد خانواده سهمی مهم داشتند. راه‌اندازی انواع کارگاه‌های هنری به‌دست آنان، که جنبه آموزشی و تولیدی داشت، امری طبیعی به شمار می‌رفت.

این کارگاه‌ها شامل کارگاه‌های قالی‌بافی، جوراب‌بافی، گلیم‌بافی، پارچه‌بافی و سوزن‌دوزی و … می‌شد. هدف از تشکیل این کارگاه‌ها آموزش هنر و تولید محصولات مورد استفاده بین دختران و زنان و همچنین، امرار معاش خانواده‌ها ی ارمنی بود.

کاربرد این هنر فقط به تزیین پوشاک سنتی ختم نمی‌شد و جلوه اصلی آن در دوخت منسوجات کلیسایی نمود می‌یافت. بخش اعظمی از آرایه‌دوزی‌های منسوجات مذهبی موزه و مخزن کلیسای وانک با نخ‌های گلابتون دوخته شده و دارای تزییناتی با مروارید، پولک و سنگ‌های قیمتی است. تزیینات این اشیا، حتی در ابعاد بزرگ مانند پرده، بسیار زیبا و متنوع است و بر روی هرکدام از آنها، بنا به کاربردشان، بخشی از روایات زندگی حضرت مسیح، نماد حضرت مریم، نمادها و مضمون‌های مذهبی کارشده است.

بررسی منسوجات موزه و مخزن کلیسای وانک نشان می دهد که پارچه‌های وارداتی یا بافت جلفا براساس نیاز موجود به سه دسته تقسیم می‌شدند:

ـ پارچه‌های مورد نیاز برای دوخت پوشاک (برای زنان، مردان، کودکان و روحانیان)

ـ پارچه‌های دکوراتیو و کاربردی ( برای پرده، ملحفه، رومیزی، رو بالشی و …)

ـ پارچه های تزیینی برای استفاده در مراسم مذهبی کلیساها

پارچه‌های دسته سوم استفاده‌های گوناگونی در مراسم و آیین‌های کلیسایی داشتند. مهم‌ترین کاربرد آنها در موارد زیر بود:

ـ صحافی و جلدسازی کتاب‌های مذهبی

ـ دوخت پوشش‌های تزیینی، پرده و رومیزی برای کلیسا

ـ دوخت لباس برای روحانیان به منظور استفاده در مراسم و آیین‌های کلیسایی.

برگزاری آیین‌های دینی برای تعادل روح و آرامش انسان ضروری است. انجام رسوم در برگزاری آیین‌ها بیشترجنبه آموزشی دارد و به هویت بخشی آنها کمک می‌کند. مهم‌ترین هدف از اجرای مراسم شرکت دادن و کسب تجربه همه حاضران در یک نمایش آیینی است. این مسئله در کلیسای ارمنی بسیار مشهود است.

« ادغام و انسجام قوی دین و فرهنگ در بین ارمنیان باعث هویت‌سازی قوی آنها شده است. اکثر شاخه‌های فرهنگی ارمنیان در کلیسا شکوفا شده و تأثیر انکار‌ناپذیری بر روی هنر آنان گذاشته است. این آمیختگی طی قرن‌ها در کلیسای ارمنی باعث شده بسیاری از روحانیان ارمنی از اساتید، عالمان و چهره‌های برجسته فرهنگ ارمنی باشند.

در طی قرن‌های متمادی، کلیسای ارمنی نقش بسیار مهمی در حفظ و ارتقای فرهنگ ارمنی داشته است، فرهنگی که در تمامی حوزه‌ها، ابعاد و تجلیات خود به ابزاری اساسی برای بیان و انتقال ایمان و معنویت کلیسای ارمنی تبدیل شده است. کلیسا خدمت عظیمی به حوزه‌های کثیر فرهنگ ارمنی انجام داده است».(6)

برگزاری مناسک کلیسای ارمنی، که مملو از نمادها و نشانه‌هاست، به لوازمی متنوع با جنس‌ها و شکل‌های مختلف نیاز دارد. این لوازم، که هرکدام مفهوم آیینی خاص خود را دارند، به درک بهتر حاضران از نمایش مذهبی کمک می‌کنند. آیین‌های عبادی کلیسای ارمنی، که عموماً خصوصیات سنت‌های شرقی را دارد، آمیزه‌ای منسجم از موسیقی، عمل و کلام به زبان ارمنی‌ است.

در عهد عتیق، به استفاده از لباس‌های گوناگون و رنگارنگ در اجرای مراسم مذهبی سفارش بسیاری شده اما با وجود تأکید بسیار با گذشت زمان تغییراتی در آنها به وجود آمده است. برای اجرای مراسم مذهبی روحانیان از موسیقی، لباس خاص، صلیب، شمعدان، جام، روغن مقدس، عود سوز، تصاویری از حضرت مسیح و … استفاده می‌کنند که از یک سو ریشه در اعتقادات عمیق دینی دارد و از سوی دیگر، نشان‌دهنده تأکید به زیبایی و هنر در کلیسای ارمنی است. «پیش از استفاده از وسایل مذکور در مراسم مذهبی، تمامی این وسایل تبرک داده می‌شوند. این کار سبب می‌شود تا اشیای مادی به تماثیل ایمان و جلوه‌های ملموس معنویت تبدیل شوند».(7)

در کلیسای ارمنی، مراسم و آیین‌های متعددی برگزار و در آنها، از انواع اشیای پارچه‌ای استفاده می‌شود. برای اینکه به ارزش هنری این اشیا بپردازیم و به کاربرد مذهبی آنها پی ببریم، ابتدا باید بدانیم که در چه بخشی از مراسم و چگونه از آنها استفاده می‌شوند. نمونه‌های زیبا و متنوعی از این اشیا در موزه کلیسای وانک به نمایش گذاشته شده است.

آیین باداراک همراه با عشای ربانی

اوج مراسم کلیسای ارمنی در برگزاری عشای ربانی یا  باداراک(8) خلاصه می‌شود. باداراک یک نمایش مذهبی تماشاگر محور و مهم‌ترین و نمادین‌ترین آیین کلیسای حواری ارمنی است. بیشترین اشیا، پارچه و پوشش در این مراسم استفاده می‌شود. ریشه کلمه باداراک از زبان پهلوی و به معنای قربانی، پیشکش و هدیه است. به باداراک قربانی بدون خون نیز گفته می‌شود. با برگزاری بادارک مراسم عشای ربانی و تبرک انجام می‌گیرد. در اینجا، قربانی حضرت مسیح است. نان و شراب، که نماد بدن و خون ایشان است در طول مراسم بین مؤمنان حاضر در مراسم توزیع می‌شود. عشای ربانی یکی از هفت آیین مقدس(9) است که تقریباً در تمام فرقه‌های مسیحیت برگزار می‌شود. در ادوار اولیه مسیحیت، مراسم عشای ربانی بسیار ساده برگزار می‌شد اما با گذشت زمان بر زرق و برق آن افزوده شده است.(10)

مراسم باداراک را کشیش یا مقامی بالاتر از کشیش هدایت و برگزار می‌کند که به او « باداراکیچ» می‌گویند. در طول مراسم باداراک شماس‌ها، خادمان، گروه سرایندگان و دبیران کلیسا باداراکیچ را همراهی می‌کنند. در این نمایش مذهبی، دبیرها نماد مردم‌اند و خادمان کلیسا نقش میانجی بین باداراکیچ (نماد حضرت مسیح) و دبیر(مردم) را دارند.(11)

در طول برگزاری باداراک زندگی مسیح به شکل نمادین نمایش داده می‌شود و از تولد تا عروج آن حضرت را با خواندن انجیل و مزامیری از کتاب مقدس و سرود‌های مذهبی به صورت نمایشی مذهبی اجرا می‌شود. هدف از برگزاری باداراک شادی و آرامش روح است. بنابراین، در ایام روزه‌داری و سوگواری برگزار نمی‌شود.(12)

«مراسم عشای ربانی عید پاک از پررونق‌ترین و مردمی‌ترین نمایش‌های آیینی به شمار می‌روند. در این مراسم، بیشترین دخالت مردم در بازنمایی و نمایش به‌صورت گفت‌و‌گوی غیرمستقیم انجام می‌شود. باید، اشاره کرد نه فقط کشیش و خادمان با هشیاری و احساس مسئولیت بسیار در این مراسم عشای ربانی حاضر می‌شوند بلکه مردم عادی نیز با شناخت، احترام و درک کامل از این مراسم در آن شرکت می‌کنند».(13)

مؤمنان حاضر در مراسم دعا و عشای ربانی پس از اعتراف و توبه بلافاصله در آیین تبرک شرکت می‌کنند و با خوردن نان مقدس آغشته به شراب به دست کشیش یا باداراکیچ از گناهانشان پاک و مبرا می‌شوند. لازم است توضیح دهیم که نان مقدس و شراب جزو ارکان مهم و الزامی این مراسم است.

برگزاری این آیین در میان فرقه‌های مختلف مسیحیت اندکی متفاوت است. در ادامه، به این تفاوت بین کلیسای ارمنی و دیگر کلیساها اشاره می‌کنیم.

ـ در کلیسای ارمنی، نان مقدس یا به زبان ارمنی « نشخار» باید از آرد خالص بدون افزودن حتی جو، چاودار یا دیگر افزودنی‌های مجاز پخته شود؛ یعنی، به اصطلاح نان فطیر باشد اما در کلیسای ارتدوکس استفاده از این مواد در آرد مجاز است.

ـ در کلیسای ارمنی، شراب مراسم باید ناب و خالص باشد و حتی به آن آب اضافه نمی‌کنند ولی، در کلیسای ارتدوکس و کاتولیک به شراب آب اضافه می‌کنند.

ـ در کلیسای کاتولیک، هنگام عشای ربانی فقط نان مقدس به مردم می‌دهند ولی در کلیسای ارمنی نان مقدس یا همان نشخار را به شراب آغشته می‌کنند و به مردم می‌دهند.

ـ کلیسای کاتولیک دادن عشای ربانی به کودکان را واجب نمی‌داند و بر این باور است که آنها به بلوغ فکری نرسیده اند ولی کلیسای ارمنی دادن آن را برای تمام سنین لازم می‌داند.

برای غیرمسیحیان نان، نان است و شراب، شراب اما مسیحیان باور دارند در تقدیس و تبرک نان و شراب مبدل به نماد جسم و خون حضرت عیسی مسیح می‌شود. در شام آخر، وقتی هنوز شاگردان مشغول خوردن بودند، عیسی نان را برگرفت و پس از شکرگزاری، پاره کرد و به شاگردان داد و فرمود: «بگیرید. بخورید. این است بدن من». سپس، جام را بالا ‌برد و گفت: «همه شما از این بنوشید. این است خون من برای عهد جدید که برای شما و بسیاری برای کفاره و آمرزش گناهان ریخته می‌شود».(14) این مقدس‌ترین لحظه است که در آن نان و شراب نمادین به بدن و خون مسیح تبدیل می‌شوند.

اشیای مورد استفاده در مراسم عشای ربانی

سکیح

سکیح، منطقۀ کارین(ارمنستان غربی)، قرن هجدهم میلادی منبع : بایگانی موزۀ اجمیادزین ارمنستان

سکیح، که در زبان انگلیسی به آن چالیس(15) می‌گویند، ظرفی به شکل جام پایه‌دار، ترجیحاً از جنس نقره است که، قلم‌زنی و مرصع‌کاری شده و تزییناتی از جنس طلا دارد. این ظرف مخصوص شراب نماد مکان زجر و شکنجه حضرت مسیح و همچنین، نماد جام شراب وی در شام آخر است. اندازه و حجم ظرف سکیح به توانایی مالی و جمعیت محله‌ای بستگی دارد که کلیسا در آن واقع است.(16)

ماقزما

شئ دیگری که در مراسم عشای ربانی استفاده می‌شود ماقزماست که در انگلیسی به آن پاتان(17) می‌گویند. در کلیسای کاتولیک و ارمنی، « این ظرف به شکل نعلبکی از جنس نقره با آبکاری طلا ساخته و غالباً، با هنر قلم‌زنی تزیین می‌شود. اندازه و قطر ماقزما نسبت به دهانه سکیح ساخته می‌شود. ماقزما در واقع درپوش سکیح و محل قرار گرفتن نان مقدس و نماد (مکان تولد و قبر) مسیح نیز به شمار می‌رود. وقتی که سکیح با شراب پر می‌شود ماقزما، که حاوی نان مقدس است، بر روی آن قرار می‌گیرد. نان مقدس در اینجا نماد جسم مسیح  است».(18)

ماقزما در کلیسای ارتدوکس ظرفی پایه‌دار با در پوش صلیبی شکل است که آن را کنار سکیح قرار می‌دهند و از آن استفاده می‌شود.

پوششهای آیینی سکیح و ماقزما

پوشش‌ جام سکیح و ماقزما در سه اندازه مختلف است. اندازه و روش استفاده از این پوشش‌ها در کلیساهای مختلف متفاوت است.

ـ کلیسای ارتدوکس و کاتولیک

به پوشش سکیح در کلیسای کاتولیک به انگلیسیpurificator  و به فرانسه le purificatoire  می‌گویند. این پارچه جزو ارکان اصلی مراسم نیست و فقط، برای پاک کردن لکه‌های شراب ریخته‌شده از آن استفاده می‌کنند. سپس، ماقزما را روی این پارچه می‌گذارند و روی ماقزما هم، پوشش دیگری قرار می‌دهند که به انگلیسی Pall و به فرانسه la pale می‌گویند. هر دوی این پارچه‌ها مستطیل یا مربع شکل هستند.

این پوشش، که از قرن پنجم میلادی در کشورهای شرقی کاتولیک برای محافظت نان مقدس از گرد و خاک و حشرات موذی از آن استفاده می‌کنند، به مرور زمان، جزو جدایی‌ناپذیر ملزومات کلیسا شده است.

در کلیسای ارتدوکس سکیح و ماقزما را با پوشش‌هایی جداگانه، که به شکل صلیب دوخته شده،  می‌پوشانند.

نقوش تزیینی آنها صلیب‌های کوچک سوزن‌دوزی شده‌ است. در نهایت، همه این اشیا را با پوششی به‌نسبت سنگین و بزرگ می‌پوشانند. در انگلیسی به این پوشش Aer و در فرانسه l’Aër  می‌گویند. این پوشش دارای تصاویر سوزن‌دوزی شده از مزامیر کتاب‌های عهد جدید و قدیم و چهره‌های قدیسان و فرشتگان است.

ـ کلیسای حواریون ارمنی

در کلیسای ارمنی، کلمه‌ای خاص برای پوشش‌های سکیح و ماقزما  وجود ندارد و فقط، از نوعی  پوشش مربع یا دایره‌ای  شکل استفاده می‌‌کنند. این پوشش، سکیح حاوی شراب و ماقزمای همراه با نان مقدس را می‌پوشاند. در گذشته، این پوشش از جنس ابریشمی بسیار ظریف بود که با نخ‌های گلابتون سوزن‌دوزی می‌شد و به دلیل داشتن آستر و نخ‌های گلابتون، به‌نسبت سنگین بود.

در کلیسای ارمنی، هنگام مراسم عشای ربانی کشیش سکیح و ماقزما را با این پارچه می‌پوشاند و سه بار تکرار می‌کند: «روح مقدس بر این نازل گردد».(19) بنابراین، نتیجه می‌گیریم که پارچه مذکور نماد روح مقدس خداوند و جزو ارکان مقدس و ارزشمند کلیساست.

برخلاف کلیسای ارتدوکس، که روی نان مقدس در پوششی قرار می‌گیرد در کلیسای ارمنی پارچه سکیح مستقیم بر روی نان فطیر، که داخل ماقزما قرار دارد، انداخته می‌شود و با نان تماس پیدا می‌کند. بنابراین، با وجود حساسیت فراوان موضوع، این پارچه کاربردی غیر از این در کلیسا ندارد.(20)

مارمناگال

مارمناگال، که در زبان انگلیسی Corporal و به فرانسه le corporal می‌گویند، پارچه‌ای از جنس کتان است که سکیح روی آن قرار می‌گیرد. همان طور که گفتیم، شراب نماد خون و نان مقدس نماد جسم حضرت مسیح است. بنابراین، این پارچه نماد کفن مسیح  است که بعد از پایین آوردن از صلیب در آن پیچیده شد.(21)

استفاده از این پارچه در کلیه کلیسا‌ها مرسوم است. هدف استفاده از این پارچه جلوگیری از ریختن خرده‌های نان مقدس بر روی زمین است. در مراسم باداراک کشیش و خادمان کلیسا مارمناگال را زیر جام سکیح پهن می‌کنند. تصاویر سوزن‌دوزی‌شده بر روی این پوشش شامل تصاویری از به صلیب کشیدن حضرت مسیح و پایین آوردن او از روی صلیب و خاک‌سپاری وی است.

شوشپا یا برنیچ

شوشپا یا برنیچ  در زبان ارمنی، به معنی دستگیره، پارچه‌ای مستطیل‌شکل است که روحانیان ارمنی در طول مراسم باداراک برای در دست گرفتن انجیل و سکیح از آن استفاده می‌کنند. این تکه پارچه می‌تواند در طول مراسم کاربرد‌های دیگری نیز داشته باشد؛ مثلاً، برای تمیز کردن لبه‌های سر ریز شده از شراب بر روی سکیح نیز استفاده می‌شود.(22)

کشیش در حال برگزاری مراسم عشای ربانی و طرز استقاده از برنیچ در کلیسای ارمنی

سخـن آخـر 

یکی از روش‌های ارائه اطلاعات به بازدید‌کنندگان در موزه وجود راهنمای انسانی خوب و مناسب است، راهنمایی که همچون راوی داستانهای هزار و یک شب بتواند بازدید‌کننده را تا انتهای داستان مجذوب و کنجکاو نگاه دارد و او را به تأمل وا دارد.

همه ما می‌دانیم که انسان ذاتاً موجودی قصه‌ساز و قصه‌گوست. اگر باور داشته باشیم که هر کدام از اشیای موزه قصه‌ای ناگفته در درون خود دارند و هر موزه‌دار نقش نقال یا راوی این قصه‌های نهفته را دارد، در می‌یابیم که بازگو کردن دقیق، مناسب و بجای هر کدام از این داستان‌ها چه تأثیر ماندگاری در ذهن بازدید‌کننده می‌گذارد. شاید، پایداری این روایت‌ها در ذهن بازدید‌کننده باعث شود که به دفعات تجربه خود را با دیگران در میان بگذارد  و آنان را به کسب تجربه و بازدیدی مشابه ترغیب کند.

روایتگری در موزه شیوه جدیدی از اجرای هنری است که در فضای موزه اجرا می‌شود. یک نمایش تک شخصیتی و پرطرف‌دار که بازدید‌کننده را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به فکر و اندیشه وامی‌دارد. شناساندن اشیا، مکان‌ها و طرز تفکر انسان‌ها به یکدیگر موجب احترام متقابل، صلح،‌ آگاهی و رواداری در جهان پیرامون ما می‌شود.

متأسفانه، درباره اشیا و پوشاک کلیسایی نمایش داده شده در موزه کلیسای وانک اطلاعات اندکی وجود دارد. بنابراین، سلسله مقاله‌های معرفی اشیای موزه خاچاطور کساراتسی، به خصوص منسوجات مذهبی، می‌تواند کمکی باشد در راه اطلاع‌رسانی به راهنمایان موزه، بازدیدکنندگان و پژوهشگران و دانشجویان پر تلاش موزه‌داری.

پی‌نوشت‌ها:

  1. ԿիրակոսԳանձակեցի) Giragos Gandzaketsi‎) (1200/1202 ـ 1271م)، مؤلف کتاب تاریخ ارمنستان. این کتاب شامل خلاصه رویدادهای ارمنستان از سده چهارم تا دوازدهم میلادی و شرح مفصلی از رویدادهای دوره حیات نویسنده است. تاریخ ارمنستان به زبان‌های لاتین، فرانسوی و روسی ترجمه شده است.
  2. ԿիրակոսԳանձակեցի, Պատմութիւն Հայոց, աշխատասիրութեամբ Կ.Մելիք-Օհանջանեանի (Երեւան, 1961).
  3. سنت دوخت و اهدای تزیینات پارچه ای به کلیسا تا به امروز در میان زنان ارمنی ایران حفظ شده است.
  4. ibid.
  5. ԿորիւնԱրք. Պապեան, ուսումնական յօդւածաշարք (Նոր Ջուղա, 2015).
  6. آرام اول، جاثلیق حوزه کلیکیه، کلیسای ارمنی، ترجمه دکتر میشل آقامالیان (تهران: نائیری، 1398).
  7. همان.
  8. պատաագ.
  9. Sacrament، هفت‌راز یا هفت‌آیین به آن دسته از فریضه‌های دینی در مسیحیت گفته می‌شود که به باور مسیحیان با انجام آنها خداوند نزد انسان می‌آید، برخلاف اعمالی چون نیایش و قربانی و نذر کردن، که در آنها انسان به سوی خدا می‌رود. این آیین‌های هفتگانه شامل: 1. غسل تعمید 2.تدهین 3. آیین توبه 4. تبرک 5 . ازدواج 6 . آخرین تدهین 7. دست‌گذاری (تفویض مقام روحانیت) است. تعدادی از این آیین‌ها مثل غسل تعمید، تدهین، و تبرک برای مؤمنان اجباری و تعدادی دیگر مثل ازدواج و دست‌گذاری اختیاری است.
  10. ԱննաՕնանյան, Եկեղեցու ծեսերը և ծիսական ծածկոցները. սկիհի ծածկոցներ(երեւան, 2018).
  11. اسقف آرداک مانوکیان، « آیین‌های کلیسا »، ترجمه میشا هایراپطیان، پیمان ، ش30 ( زمستان 1383):25 ـ 35.
  12. ԱննաՕնանյան, ibid.
  13. اسقف آرداک مانوکیان، همان.
  14. انجیل متی، فصل 26، آیات 26تا28.
  15. chalice
  16. ՄաղաքիաարքեպիսկոպոսՕրմանեան, ծիսական բառարան(Անթիլիաս, 1979).
  17. Paton
  18. ibid.
  19. انجیل لوقا ،1 : 35.
  20. ՄաղաքիաարքեպիսկոպոսՕրմանեան, ibid .
  21. Օնանյան, ibid .
  22. ՄաղաքիաարքեպիսկոպոսՕրմանեան, ibid .

منابع :

آرام اول ، جاثلیق حوزه کلیکیه. کلیسای ارمنی. ترجمه دکتر میشل آقامالیان. تهران: نائیری،  1398.

مانوکیان، آرداک. «آیین‌های کلیسا» . ترجمه میشا هایراپطیان. پیمان. ش 30. زمستان 1383.

هولتسر، ارنست. هزار جلوه  زندگی. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1382.

Բաղումյան, Զաքարիա վարդապետ. Անապակ բաժակի խնդիրը Հայոց

     եկեղեցում.  Էջմիածին, 2013.

Գանձակեցի Կ., Հայոց պատմություն, թարգմանությունը, առաջաբանը և ծանո

     թագրությունները Վարագ Առաքելյանի. Երևան, 1982.

Ղազարյան, Մանյա. Էջմիածնի գանձեր(Ալբոմ). 1984.

Պապեան, Կորիւն Արք. ուսումնական յօդւածաշարք. Նոր Ջուղա, 2015.

Պողոսյան, Վ.Վ. Մկրտչյան, Շ.Ս. Հայ ազգայինկրոնական սիմվոլներ. Երևան,

2003.

Օնանյան, Աննա. Եկեղեցու ծեսերը և ծիսական ծածկոցները. սկիհի ծածկոցներ.

երեւան, 2018.

Օրմանեան, Մաղաքիա արքեպիսկոպոս. ծիսական  բառարան. Անթիլիաս,

1979.

magnificatmedia.com

hfchurch.files.wordpress.com

simonwardphoto.com

post-gazette.com

triparshes.org

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97

سال بیست و پنجم | پاییز 1400 | 247 صفحه
در این شماره می خوانید:

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97

سال بیست و پنجم | پاییز 1400 | 247 صفحهدر این شماره می خوانید: 1- چهره ها برسابه هوسپیان ماریا مونته سوری ایران | رافی آراکلیانس به یاد ساموئل کاراپتیان | شاهن هوسپیان...

برسابـه هـوسپیـان، ماریا مونته سوری ایران

نویسنده:رافي آراکليانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 ماريا مونته‌سوري(1) پزشک، روان‌شناس، مدافع حقوق زنان، محقق پيشتاز و مدرس روش‌هاي تعليم و تربيت، در 1870م، در...

به یاد ساموئل کاراپتیان

نویسنده: شاهن هوسپيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 آشنايي ما زماني که دکتر آرمن حق نظريان(1) در قيد حيات بود آغاز شد و بيش از بيست سال ادامه يافت. ساموئل کاراپتيان...

سرگئی پاراجانف

هنرمندي که مصمم به نجات زيبايي‌ها بودنویسنده: سيرانوش گالستيان/ ترجمة آرا اُوانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 «اين هنر هنرمند است که حرف اول را مي زند، نه شخصيت او....

سرگئی پاراجانف ( از دیدگاه دوربین عکاسی مچیتف )

از ديدگاه دوربين عکاسي مچيتفنویسنده:دکتر ايوت تجريان/ ترجمة آرا اُوانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 اين مقاله از سويي نيم نگاهي است به ارتباط معنوي بين هنرمند...

سرژ آواکیان، سـادۀ رنـگی

نویسنده: ساناز آرين فر (1) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 سرژ آواکيان (تولد1317ش تبريز ـ وفات1399ش تهران) (2) 1348ش / 1969م اخذ ديپلم عالي نقاشي از دانشگاه هنر لندن...

معرفی فرهنگ ایرانی در دوران قاجار در ماتناداران ایروان

نویسنده:آرمينه آراکليان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 مناسبـات فرهنگـي ايران و ارمنستان پيشيـنه‌اي چند هـزار‌ سالـه دارد. در28 آبـان سال جـاري (1400ش)، به ميمنـت...

ملکۀ قراقویونلو و فرمانی تاریخی در حمایت از ارامنه اقلیت حامی اقلیت

نویسنده:سيدقاسم ياحسيني / دکتر محسن نيک‌بين فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 در بارة نويسندگان ـ سيدقاسم ياحسيني سيدقاسم ياحسيني در 1344ش در شيراز متولد شد. دوران کودکي و...

مـاراتُـن

نویسنده: آناهيت توپچيان/ ترجمة دکتر قوام‌الدين رضوي‌زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 آناهيت و آلکساندر روز دوشنبه 13 سپتامبر 2021(29 شهريور 1400) خبري غم انگيز و...

چند شعر از روزان هُواساپیان

نویسنده: ترجمة واهه آرمن فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 دربارة روزان هُواساپيان                          روزان هُـواساپيان از برترين شاعـران ارمنستـان در عصـر معاصر است....

ده شعـر کـوتـاه از ده شاعر نامی و معاصر ارمنستان

ترجمۀ واهه آرمن فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 97 ـ هوسيک آرا: جهان، آن‌چنان که تو تعريف کرده بودي، زيبا نيست، خدا... ـ تادئوس تونويان: رحم نکن! پيروز شو و رحم کن! ـ نونا...