نویسنده: گریگور قضاریان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51

اشاره

دکتر تانر آکچام در 1953م در شهر آرداهان ترکیه به دنیا آمد. تحصیلات اولیۀ دانشگاهی را در دانشگاه فنی خاورمیانه، آنکارا، در رشتۀ اقتصاد به پایان رساند و سپس در آلمان و ایالات متحدۀ امریکا به تکمیل تحصیلات تا درجۀ دکتری پرداخت.

تانر آکچام از تاریخ دانان و جامعه شناسان معاصر و امروزی دنیای علوم انسانی محسوب می شود. شهرت وی بیشتر به خاطر عقاید و نظرات به روز و شاید هم آینده نگر بودن اوست. آکچام جزء معدود اندیشمندان ترک و شخصیت های علمی است که کشتار ارمنیان را به عنوان نژادکشی شناخته و مطالعات وسیعی در این زمینه انجام داده است. به جرأت می توان گفت که وی از پیشگامان جنبش شناساندن نژادکشی ارمنیان در محافل علمی و بین المللی است.

دکتر آکچام چندی پیش به مناسبت رونمایی کتاب اخیرش، اقدام شرم آور، که تاریخ جامعی است از نژادکشی های صورت گرفته علیه ارمنیان در دوران امپراتوری عثمانی، مهمان ما در مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور بودند. از این فرصت استفاده کردیم و به پای صحبت این اندیشمند نوگرای ترک تبار نشستیم.

گریگور قضاریان: استاد بزرگوار، جناب آقای دکتر آکچام، با تشکر از اینکه دعوت ما را برای مصاحبه قبول کردید، اولین سؤال من در مورد سرگذشت خودتان است، یافتن اطلاعات و مطالب در مورد زندگینامه و سرگذشت شخصیت برجستهای مثل شما از پایگاههای مختلف اینترنتی کار مشکلی نیست اما ترجیح میدهم که از زبان خودتان در مورد زندگی و سرگذشتتان مختصری برای خوانندگان ما شرح دهید.

تانر آکچام و گریگور قضاریان

تانر آکچام: خیلی ساده و در یک عبارت باید بگویم من محصول سال 1968م هستم. در اروپا و امریکا ما را به عنوان نسل 68 می شناسند. من در ترکیه بزرگ شده ام، محیطی که در آن زمان جوان ها علیه حکومت ها سر به شورش و اعتــراض برمی داشتند. من هم مانند اکثر جوان ها، از نظر سیاسی، دوران دانشجویی بسیار فعالی داشتم. ما خواهان دانشگاه ها و حق و حقوق دموکراتیک برای دانشجویان بودیم. در آن زمان جنگ ویتنام[1] نیز جزو مسائل پراهمیت برای ما بود و دیر زمانی نپایید که جنبش دانشجویی ما به یک جنبش ضدجنگ تبدیل شد. دانشجویان در ترکیه به این نتیجه رسیده بودند که نمی توان بدون دانشگاهی مردمی کشوری مردم سالار داشت و این تنها یک مورد از کل مسائل جامعۀ ترکیه بود. مسائل دیگری هم وجود داشت؛ مثلاً، حقوق کردها در ترکیه محترم شمرده نمی شد. بعدها ما ماهنامه ای به نام جوانان انقلابی منتشرکردیم. در آن زمان همگی ما مارکسیست بودیم و جنبش ما جنبشی سوسیالیستی و دانشجویی بود. در 1976م، به خاطر مقاله هایی که نوشته بودم دستگیر شدم اما یک سال بعد از زندان فرار کردم و به آلمان رفتـم. در آلمان، پناهندگی سیاسی گرفتم و هم زمان مبارزۀ خود را برای دستیابی به حقوق برابر در ترکیه ادامه دادم و در سازمان های بین المللی مختلفی از قبیل سازمان عفو بین الملل و دیگر سازمان های فعال در زمینۀ حقوق بشر مشغول فعالیت شدم اما همیشه آرزو داشتم که شخصیتی علمی شوم. از این رو، در اواسط دهۀ80 میلادی تصمیم گرفتم عرصۀ سیاست را رها کنم و وارد عرصۀ علم شوم. نمی دانم این یک اتفاق صرف بود یا نه که اولین مطالعات من در مورد فرهنگ سیاسی ترکان عثمانی و تاریخ خشونت ها و شکنجه های آن دوران بود. از این طریق بود که من با مسئلۀ ارمنیان، که در آن زمان تحت عنوان مسئلۀ ارمنی شناخته شده بود، آشنا شدم.

: چه انگیزهای در شما باعث شد که به بررسی و مطالعه در مورد نژادکشی ارمنیان بپردازید؟

تانر آکچام: همان طور که عرض کردم این امری کاملاً اتفاقی بود. تا آن زمان فکر نمی کردم که واقعاً نژادکشی ای در ترکیه به وقوع پیوسته باشد. در آن زمان ما، به منزلۀ روشنفکران چپ گرای ترک، نگرشی خاص نسبت به مسائل و دنیا داشتیم و هنوز هم هستند روشنفکران ترکی که این گونه می اندیشند. ما بر این باور بودیم که با مبارزه علیه قدرت های امپریالیستی موفق شده ایم حکومت جمهوری ترکیه را برپا کنیم. قدرت های بزرگ آن زمان؛ یعنی، انگلستان، روسیه و فرانسه در صدد این بودند که امپراتوری عثمانی را بین خود تقسیم کنند. اعتقاد داشتیم که ما ترک ها ماهیتاً ضد امپریالیسم هستیم، ما برای استقلال خود جنگیدیم در حالی که مسیحیان همدستان امپریالست ها بودند. تصور می کردیم در طول جنگ های استقلال[2] حوادثی رخ داد که در نتیجۀ این حوادث ما مسیحیان را کشتیم و آنها نیز ما را. این جنگ استقلال بود و چنین حوادثی هم طبیعی بود که رخ دهد. این تفکر عمومی حاکم بود و همگی اینچنین می اندیشیدیم.

در طول دهۀ 80 میلادی، گروه آسالا[3] هم فعالیت داشت. ترک ها در گوشه و کنار دنیا به قتل می رسیدند. ما، به عنوان افرادی که دارای نگرش چپ بودیم، فکر می کردیم این گونه مسائل به اندازۀ کافی پیچیده است و ما نباید وارد این گونه مسائل شویم. معتقد بودیم آنچه در گذشته اتفاق افتاده مربوط به تاریخ و گذشته است. فکر می کردیم مسئله ای که شصت ـ هفتاد سال پیش اتفاق افتاده چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟ ما الآن مسائل مهم تری داریم که باید به آنها بپردازیم. ما مسئلۀ کردها و سایر مسائل اجتماعی و سیاسی را در پیش داریم پس بهتر است به جلو حرکت کنیم.

من تا آن زمان هیچ  چیز در مورد ارمنیان ساکن ترکیه نمی دانستم. در اوایل تحقیقاتم بودم که متوجه شدم در زمان عبد الحمید[4] کشتارهایی رخ داده است و از آنجایی که موضوع پژوهش من در مورد تاریخ خشونت بود با خود فکر کردم ارزشش را دارد که در این مورد نیز مطالعاتی داشته باشم. در اینجا اتفاق جالبی برایم رخ داد. در آلمان، مسئول کتابخانۀ مؤسسه ای که در آن فعالیت داشتم، خانمی بود که مادرش از ارمنیان لبنان بود. با وجود آنکه این خانم کاملاً آلمانی شده بود اما وقتی دید که من با دیدی وسیع به موضوع تحقیقم نگاه می کنم مرا تشویق کرد که در مورد ارمنیان و تاریخ آنها در دوران عثمانی تعمق بیشتری داشته باشم. طبیعتاً، واکنش من نسبت به این پیشنهاد منفی بود چون فکر می کردم بحث ارمنیان بحث پیچیده ای است. مدتی بعد اتفاق دیگری رخ داد که انگیزه ای شد برای من تا در مورد کشتار ارمنیان تحقیق کنم. در 1990م، در مؤسسه ای که کار می کردم، پژوهشی در زمینۀ دادگاه نورنبرگ[5] در حال انجام بود. موضوع مورد مطالعۀ مؤسسۀ ما این بود: آیا تشکیل دادگاه نورنبرگ امری اتفاقی، مقطعی و گذرا در تاریخ بشریت بود یا اینکه پدیده ای بود تا پایه ای باشد برای احقاق حقوق جرایم بین المللی؟ یعنی آیا می توان با استناد بر دادگاه نورنبرگ دادگاه های بین المللی تشکیل داد و در آن مقامات دولتی را، صرف نظر از اینکه دارای چه مقامی هستند، مورد محاکمه قرار داد یا خیر؟ بحث در مورد ایجاد دادگاه های بین المللی بود. هنگامی که در مورد تاریخ خشونت در زمان عثمانی در ترکیه تحقیق می کردم دریافته بودم که، در گذشته، در استانبول، نیز محاکمۀ مشابهی علیه حزب اتحاد و ترقی[6] برپا شده است. با خود فکر کردم تحقیق در مورد اثربخشی دادگاه استانبول برروی دادگاه نورنبرگ می تواند موضوع جالبی باشد و به این ترتیب، این موضوع رسالۀ دکترای من شد.

: سؤال بعدی من در مورد فضای اجتماعی حاکم بر اذهان عمومی و نگرش روشنفکران ترکیه در مورد نژادکشی ارمنیان است. به نظر شما فضای ترکیه به اندازهای دموکراتیک هست که این واقعیت تاریخی بدون هیچ واکنش منفی در آن پذیرفته شود و اصولاً چه چشماندازی را در این خصوص متصور هستید؟

تانر آکچام: پرسش مشکلی است. در حال حاضر پیمایش و بررسی اجتماعی ای در این خصوص از جامعۀ کنونی ترکیه وجود ندارد و نمی توان جوابی قطعی به این پرسش داد. ترکیه مانند قطاری است که از واگن های مختلف با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های متعدد و گوناگون تشکیل شده. حافظه و سرگذشت هریک از آنها طوری است که هرکدام متناسب با وضعیت زمان خود وقایع 1915م را به یاد می آورد. اگر از ارزروم باشید یا دیاربکر، در قارص باشید یا آنکارا و استانبول سرگذشت و ذهنیت شما متفاوت خواهد بود؛ مثلاً، در ارزروم به کرات می شنوید که می گویند ارمنیان آدم های بدی بودند و می شنوید که چگونه آنها ترک ها و مسلمانان را می کشتند. همانطور که می دانید، حافظۀ گروه های اجتماعی کوتاه مدت عمل می کند. آنها وقایعی را که علیه خودشان اتفاق افتاده به خوبی به یاد دارند اما این مطلب را که خودشان چه اعمالی مرتکب شده اند به یاد ندارند. آنها تمایل ندارند به خاطر بیاورند که خودشان در قبال دیگران چه کرده اند؛ مثلاً، در 1918م، در ارزروم، اقدامات انتقام جویانه ای صورت گرفته است و اهالی ارزروم تنها این را به یاد دارند یا در قارص همیشه صحبت از این می شود که چگونه ارمنی ها ترک ها را می کشتند.

مورد دیگری را مثال می زنم: شما اگر از علوی های[7] اهل درسیم، دیاربکر، بیتلیس و موش بپرسید که کردها چه اقدامات خشونت باری در مورد شما مرتکب شده اند آنها می توانند داستان های دهشناکی برایتان تعریف کنند. خود کردها نیز آشکارا در این مورد صحبت می کنند. هنگامی که من در مطبوعات ترک زبان در مورد خشونت های صورت گرفته به دست کردها، علیه علوی ها، مطلب می نویسم خود کردها اولین مخاطبانی هستند که با من تماس می گیرند و از اینکه این وقایع را آشکار می کنم تشکر می کنند.

نگرش ها در ترکیه در حال تغییر است اما نگرش و رفتار واقعی را هنوز نمی دانیم. مسئلۀ مهمی که با آن رو به رو هستیم این است که در شهرهای بزرگ ناآگاهی فراوانی وجود دارد و این ناآگاهی نتیجۀ 95 سال آموزش جانبدارانه، یک طرفه و ملی گرایانه است. نسل جدید ترکیه حاصل این آموزش است. آنها نمی دانند که در 1915م در کشورشان چه اتفاقی افتاده است.

اما همان گونه که اشاره کردیم در سالیان اخیر تغییراتی در حال شکل گیری است و این امر دلایل گوناگون دارد. استقرار جمهوری مستقل ارمنستان فعلی یکی از عوامل مهم در این خصوص است، کشور مستقلی که در همسایگی ترکیه قرار دارد و هم اکنون ترکیه در تکاپوی برقراری رابطه با آن است. دومین دلیل عمدۀ تغییرات در ترکیه دیاسپورای ارمنی است. به نظر من فعالیت های دیاسپورای ارمنیان در راستای شناساندن نژادکشی ارمنیان اهمیتی فراوان دارد. طی سالیان اخیر دیاسپورا عامل بسیار مهمی بوده است زیرا سعی کرده ترکیه و ترک ها راتحت فشار قرار دهد تا موضع خود را در این خصوص مشخص کنند. در ترکیه، در مورد نژادکشی ارمنیان، چیز زیادی نمی دانند و نژادکشی ارمنیان موضوعی حاکم و مطرح در جامعه نیست اما از طرف دیگر دیاسپورای ارمنیان بر سر این قضیه پافشاری می کند و اصرار می ورزد و این امر جامعۀ ترکیه را تحریک می کند. آنها زندگی عادی خودشان را داشتند و حالا یکی از بیرون اصرار و پافشاری می کند که در این جامعه حوادثی ناخوشایند صورت گرفته و پافشاری دارند که این جامعه گذشتۀ خود را به یاد آورد. میخواهم بگویم که بدون تلاشهای دیاسپورای ارمنیان امکان نداشت که در ترکیه در این مورد صحبت شود. دیاسپورا قسمتهای ناگوار تاریخ ما را به ما یادآوری میکند و من امروز به دیاسپورای ارمنیان میگویم که به این فعالیت درست خود ادامه دهید.

باید اعتراف کنم در دهه های 90 میلادی من نیز دقیقاً برعکس آنچه که امروز فکر می کنم فکر می کردم. با خود می گفتم که این ارمنی ها در دیاسپورا با این قطعنامه تصویب کردن ها در مجالس کشورهای مختلف ما را عصبی می کنند و این عقیده را داشتم که درست زمانی که داشتیم در جهت برقراری دموکراسی و حقوق بشر فعالیت می کردیم این اقدامات دیاسپورا به زیان ما تمام می شد و هر وقت دیاسپورا بر احقاق حقوق ارمنیان پافشاری می کرد در داخل ترکیه نفرت نسبت به آنها شدیدتر می شد اما اکنون نگرشم به کلی عوض شده و برای همین هم به دیاسپورا می گویم که به فعالیت هایتان ادامه دهید چرا که بر جامعۀ ترک اثر می گذارید. عامل مهم دیگر تغییرات در ترکیه، افزایش نوگرایی در جامعۀ ترکیه است که البته این امر ارتباط مستقیمی با مقولۀ وقایع 1915م ندارد.

: به نظر شما آیا در آیندهای نزدیک این احتمال وجود دارد که ترکیه نژادکشی ارمنیان را بپذیرد، از مردم ارمنی عذرخواهی کند و درصدد جبران خسارت برآید؟

تانر آکچام: بی شک اولین قدم شناسایی و پذیرش نژادکشی ارمنیان باید باشد. اگر بیعدالتی تاریخی صورت گرفته است باید آن را پذیرفت و سپس از ملتی که مورد بیعدالتی قرار گرفته عذرخواهی کرد. روال معمول حکم می کند که اگر شما اشتباهی مرتکب شده اید، آن را بپذیرید و به خاطر آن عذرخواهی کنید و غرامت بپردازید. به عقیدۀ من این مسئله ای است که مربوط به نسل های آینده است و ما در حال حاضر شاهد آن نخواهیم بود. طبیعتاً، نمی توانم راه حلی برای آیندگان ارائه دهم اما به منزلۀ یک شخصیت علمی می توانم این اصل کلی را بیان کنم که پذیرش و شناسایی این واقعه باید برای هر دو طرف قابل قبول باشد؛ یعنی، هم طرف قربانی و هم طرفی که مرتکب این اشتباه شده است باید راضی باشند. پرداخت غرامت می تواند نقدی باشد البته صدها راه دیگر هم وجود دارد که لزوماً نقدی نیست. این غرامت می تواند در قالب طرح های اقتصادی یا اجتماعی باشد. جدای از اینکه نژادکشی ای صورت گرفته یا نه، مسئله این است که در آن سرزمین ها یک میلیون انسان زندگی می کردند که شما همه چیز را از آنها گرفتید، دارایی آنها را تاراج کردید، زمین، خانه، فرهنگ و همه چیز را از آنها گرفتید، بنابراین، باید غرامت نیز پرداخت کنید.

البته، طبیعتاً نمی توان همۀ آنچه را که از آنها گرفته شده به آنها بازگرداند و پرداخت غرامت تنها یک امر نمادین خواهد بود. در این مورد رضایت معنوی ارمنیان نیز شرط مهمی است و البته ترک ها نیز باید بپذیرند که این روش درست ترین و بهترین راه حل است. به نظر من این مسئله ای است که باید با تبادل نظر دو طرف حل شود که البته نسل های آینده شاهد آن خواهند بود.

: نقش دولت ارمنستان برای شناسایی نژادکشی ارمنیان و همچنین فعالیتهای صورت گرفته از سوی دیاسپورای ارمنی را در این خصوص چگونه ارزیابی میکنید؟

تانر آکچام: پیدایش دیاسپورای ارمنی معلول وقایع 1915م است. در راه مبارزه برای شناساندن نژادکشی ارمنیان دولت ارمنستان نمی تواند مستقل و تنها عمل کند و باید با دیاسپورا همکاری کند. به نظر من دولت ارمنستان باید کمیته ای عالی متشکل از دیاسپورا و خود حکومت تشکیل دهد که بتوانند این مبارزه را با هم ادامه دهند. دیاسپورای ارمنی تا کنون بسیار خوب عمل کرده و نمی توان نقش آن را در شناساندن نژادکشی ارمنیان در جوامع بین المللی نادیده گرفت.

: صحبت به نقش دولتها و جوامع بینالمللی کشیده شد ارزیابی شما در مورد تلاشهای صورت گرفته در جهت عادیسازی روابط ارمنستان و ترکیه، پروتکلهای امضا شده بین این دو دولت و سپس به بنبست رسیدن این تلاشهای دیپلماتیک چیست؟

تانر آکچام: در این خصوص من زیاد صحبت کرده ام و مقاله های بسیاری در این مورد نوشته ام. وجود رابطه بین دو کشور و ملت را مثبت ارزیابی می کنم. اگر دو کشور رابطه ای عادی داشته باشند سیاست تکذیب و انکار نژادکشی از سوی ترکیه نیز نمی تواند ادامه پیدا کند. این آزمایشی بزرگ برای ترکیه است. ترکیه باید نشان دهد که آیا آمادگی تغییر سیاست تکذیب و نفی را دارد یا خیر. غیر از این ترکیه باید نگرش و سیاست خود را در خصوص این پروتکل ها نیز تغییر دهد. اعمال پیش شرط هایی از قبیل منوط کردن عادی سازی روابط به عقب نشینی مواضع ارمنستان از مسئلۀ قراباغ نمی تواند قابل قبول باشد. در حال حاضر موانعی در راه عادی سازی روابط وجود دارد. از یک سو، ترکیه روابط نزدیکی با جمهوری آذربایجان دارد و از سوی دیگر، طیف نظامیان در ترکیه عکس العمل شدیدی نسبت به عادی سازی روابط دو کشور نشان داده اند. شخصاً نمی دانم که این موانع چگونه برطرف خواهد شد چون مسائل سیاسی نقش عمده ای در این زمینه ایفا می کند.

: و اما آخرین پرسش، در مورد سیاست منطقهای ترکیه و تغییر جهت نگاه آن کشور از غرب به شرق و فعال شدن نقش دیپلماتیک ترکیه در دنیای عرب چه نظری دارید؟

تانر آکچام: برخی کارشناسان سیاسی بر این عقیده اند که نگرش های ترکیه در زمینۀ سیاست خارجی در حال تغییر است. در محافل بین المللی و رسانه ها چنین صحبت می شود که ترکیه در حال تبدیل شدن به یک کشور اسلامی و فاصله گرفتن از غرب است. به نظر من این نظریه کاملاً اشتباه است و ترکیه سیاست خارجی خود را تغییر نداده. اگر بخواهیم سیاست خارجی ترکیه را با یک عبارت کوتاه شرح دهیم باید بگوییم: (( ترکیه در حال بازیابی گذشتۀ عثمانی خود است)) . ترکیۀ کنونی ترکیۀ سال های دهۀ 80 میلادی نیست. در آن سال ها و قبل از آن، ترکیه کشوری بود با درهای بسته و نقش مهمی برای غرب به منزلۀ حائلی برای روسیۀ شوروی داشت اما اکنون وضعیت به گونه ای دیگر است. ترکیه از نظر سیاسی و اقتصادی درهایش را باز کرده و هدفش تبدیل شدن به قدرتی منطقه ای است و حتی می خواهد در آینده ای نزدیک در معادلات جهانی ایفای نقش کند اما ترکیه اگر بخواهد به چنین جایگاهی دست یابد باید بتواند هم مسائل داخلی و هم مسائل خارجی خود را حل کند. در حال حاضر، ترکیه از یک سو با همسایگانش مشکلاتی دارد و از سوی دیگر اقلیت ها در داخل آن تحت فشار و تبعیض هستند.

به طور خلاصه عرض کنم که ترکیه بخشی از دنیای غرب خواهد ماند، به اتحادیۀ اروپا نیز خواهد پیوست و من هیچ نشانه ای از اسلامی شدن ترکیه نمی بینم.

تیر 1389، تهران

پی نوشت ها:

1ـ این جنگ از اواخر دهۀ 50میلادی (1958 ـ 1959) تا 1975م به طول انجامید. طرفین این جنگ از یک سو، ویتنام شمالی، با حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین و کرۀ شمالی و از سوی دیگر، ویتنام جنوبی، با حمایت ایالات متحدۀ امریکا، استرالیا، زلاندنو و کرۀ جنوبی، بودند. جبهۀ آزادی بخش ملی ویتنام، موسوم به ویت کنگ، که پایگاه آن در ویتنام جنوبی بود، نقش مؤثری در این جنگ ایفا کرد. امروز در ویتنام این جنگ به عنوان جنگ علیه امریکایی ها برای نجات ملت شهرت دارد. در 1973م آتش بس بین دو طرف اعلام شد اما در 1975 نیروهای ویتنام شمالی مجدداً ویتنام جنوبی را اشغال کردند و باعث اتحاد ویتنام در 1976م شدند. این جنگ را بخشی از جنگ سرد بین دو ابرقدرت زمان؛ یعنی، شوروی و امریکا، می دانند. امروزه ویتنام کشوری واحد تحت نام جمهوری سوسیالیستی ویتنام است.

2ـ جنبش مقاومت در ترکیه(1919 ـ 1923م)به رهبری مصطفی کمال آتاتورک که منجر به ایجاد جمهوری لائیک و سکولار در ترکیه شد. پس از جنگ جهانی اول و زوال امپراتوری عثمانی نیروهای متفقین سیاست تجزیۀ امپراتوری را به کار بستند. این جنبش، که ترک ها آن را جنگ استقلال می نامند، در واقع مبازرۀ ملی گرایان ترک بر علیه قدرت های بزرگ بود.

Armenian Secret Army for the liberation of Armenia 3ـ

ارتش سری آزادی بخش ارمنستان. این سازمان مخفی، از 1975م تا اواسط دهۀ 80 میلادی، فعالیت های مسلحانه ای، اساساً، علیه دیپلمات های ترک، در گوشه کنار جهان صورت داد. هدف این سازمان سری فشار آوردن به ترکیه جهت پذیرش نژادکشی ارمنیان در 1915م بود.

4ـ عبد الحمید خان قاضی (1842 ـ 1918م)، سی و چهارمین سلطان عثمانی(1876 ـ 1909م) که به دست جنبش ترک های جوان از قدرت برکنار شد. وی پس از به قدرت رسیدن، مجلس کشور را منحل کرد، قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد و حدود چهل سال، در کمال خودکامگی و استبداد، امپراتوری را اداره کرد. در زمان این سلطان عثمانی فشار بر اقلیت ها در ترکیه افزایش یافت و کشتارهای هولناکی نیز علیه ارمنیان به وقوع پیوست.

5ـ مجموعه محاکمات انجام شده توسط قدرت های فاتح در جنگ جهانی دوم علیه رهبران آلمان نازی که هدف آن مجازات جنایتکاران جنگی بود. اولین دور این محاکمات از نوامبر 1945م تا اول اکتبر 1946م، در نورمبرگ، از ایالت باواریای آلمان، انجام شد و طی آن بیست و دو تن از رهبران آلمان نازی محاکمه و به مجازات هایی از قبیل اعدام، حبس ابد و حبس طولانی مدت محکوم شدند. دادگاه نورمبرگ در واقع پدیده ای بود که بعدها به استناد آن در حقوق بین الملل این بحث مطرح شد که می توان مقامات دولتی را، جدای از مصونیت سایسی آنها، به دلیل جرائم مرتکب شده، محاکمه کرد.

6ـ این حزب بین 1908 ـ 1918م زمام امور را در ترکیه در دست داشت. نژادکشی ارمنیان در 1915م نیز در این دوره به وقوع پیوست. اکثر اعضای این حزب پس از جنگ جهانی اول به دلیل جرائم مرتکب شده محاکمه شدند. برخی از اعضای حزب قبل از انجام محاکمات از کشور گریختند و تعدادی که توانستند در ترکیه بمانند و از محاکمات جان سالم به در برند بعدها، پس از استقرار جمهوری ترکیه، وارد حزب خلق جمهوری ترکیه شدند و مقامات بالای دولتی را تصدی کردند. حزب خلق جمهوری هم اکنون نیز در ترکیه فعالیت دارد و از احزاب مخالف دولت فعلی است.

7ـ از اقلیت های بزرگ ترکیه(برخی منابع جمعیت آنها را پانزده میلیون ذکر می کنند). برخی از کارشناسان علوی ها را شاخه ای از شیعه می دانند اما در واقع، آنها آیین و اصول مذهبی خاص خود را دارند که شباهتی به آیین های شیعیان یا اهل تسنن ندارد. علوی ها امروز در ترکیه تحت فشار و تبعیض شدیدی قرار دارند. خواست آنها آزادی در انجام مراسم و فرایض دینی و فرهنگی و آموزش و پرورش در مدارس خاص خودشان است.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51
سال چهاردهم | بهار 1389 | 200 صفحه
در این شماره می خوانید:

ارمنی تباران استانبول

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 نوشتار حاضر نگاهی بسیار اجمالی به سرگذشت و حیات ارمنیان ساکن استانبول دارد. جامعۀ ارمنیان استانبول درطی تاریخ...

دادگاه ناتمام

نویسنده: گریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 اشاره جنگ جهانی اول تحولات و تغییرات عظیمی در بسیاری از کشورهای دنیا پدید آورد از جمله، امپراتوری مضمحل عثمانی که...

تاریخ،فراموشی و انکار

نویسنده: دکتر نادر انتخابی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 (( دو امکان بیشتر نبود، یا آنها ترکان را از پهنۀ زمین محو می‌کردند یا خود به دست ترکان نابود می‌شدند. در انتخاب...

سوقومون تهلریان

نویسنده: آرمیک نیکوقوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 در 30 اکتبر 1918م، جنگ اول جهانی با پیروزی متفقین به پایان رسید و دولت ترکیۀ عثمانی به منزلۀ متحد آلمان نازی...

تغییر و تحریف اسامی مکان های ارمنی و ارمنستان

نویسنده: دکتر ادوارد دانییلیان / ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 در جهان بینی و نگرش ملی ارمنیان اسامی مکان ها به منزلۀ مجموعه ای به هم پیوسته از...

کودکستان ها در ارمنستان غربی

نویسنده: آنوشیک ملکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 در قرن نوزدهم میلادی، با تصویب قانون اساسی در ترکیۀ عثمانی(1863م)،[1] ارمنیان ارمنستان غربی،[2] با وجود ممنوعیت ها...

آرمین وگنر

نویسنده: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 در مجتمع یادبود قتل عام ارمنیان، در ایروان، سمت چپ خیابانی که به این بنا منتهی می شود، دیواری سنگی بنا شده به...

رونمایی کتاب اقدام شرم آور

نویسنده: استینه جان درمیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 اشاره دکتر تانر آکچام،[1] نامی آشنا برای ارمنیان جهان است، تاریخ دان و جامعه شناس ترک تباری که با شجاعت کشتار...

گزارش مراسم یادبود نود و پنجمین سالگرد نژادکشی ارمنیان

نویسنده: کارینه داودیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 24 آوریل، سالروز گرامیداشت اولین نژادکشی قرن بیستم است، فاجعه ای كه لكه ای ننگین بر تاریخ بشریت حك كرد. ارمنیان هر...

سیاه برگی دیگر

نویسنده: سدیک داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 نام کتاب: دو ملت نزدیک و دو همسایۀ دور نویسنده: هراند دینک مترجم: مگردیچ سومونجیان انتشارات لوساگن، ایروان، 2009...

نامه سرگشاده تانر آکچام به سران وقت ترکیه

نویسنده: تانر آکچام /  ترجمه: استینه جان درمیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 آقایان، شمایی که توانسته اید سلطۀ بی چون و چرای ارتش را بر سیاست از بین ببرید. شمایی که...

نژادکشی ارمنیان و انعکاس آن در روزنامه های وقت جهان

نویسنده: کاتیام م.پلتکیان / ترجمه: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 نژاد كشی واژۀ Genocide را رافائل لمکین،[2] حقوقدان لهستانی، براساس آنچه در دهه های...

نژادکشی

نویسنده: آحمد آلتان / ترجمه: آرمینه آراکلیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 همه در مقابل تلویزیون ها منتظر نتیجۀ بازی هستند. تیم ملی فوتبال تركیه میزبان تیم ملی ارمنستان...

تنش و برخورد عواطف در نشست ترک ها و ارمنیان در دانشگاه هاروارد

نویسنده: دافنه آبیل / ترجمه: آرمینه آراکلیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 51 در تالار تسای[2] دانشگاه هاروارد،[3] در شب دوشنبه، 16 نوامبر 2009م، اتفاقی بی سابقه به وقوع...