نویسنده: گئورگ وارطان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35

16اسفند 1384/ کرواسی – زاگرب

اگر چه ممکن است ادیان از حیث بنیان های کلامی، جهان بینی و شاید نگاه به غایت انسان متمایز باشند در این نوشتار ما از گفت وگوی بین ادیان ابراهیمی سخن می گوییم و گفت وگوی بین دیگر ادیان یا به عبارتی گفت وگوی بین ادیان به مفهوم عام را به مجالی دیگر وا می گذاریم.

دین مجموعه ای نظام مند از اعتقادات و باورها در مورد هستی انسان و جهان با اعتقاد محوری به وجود ازلی و ابدی و آفرینندهٔ خداوند است. خداوندی عالم و عادل که بذل و نزول لطف و خالقینش همواره ساری و جاری است و باب ارتباط با مخلوقات هوشمندش را از طریق نیایش همواره باز گذارده است.

در خلال تاریخ، مشاهده می کنیم که ادیان از بدو نزول دارای آیین ها، شرعیات و تکالیفی بوده اند. بخشی از این تکالیف در چارچوب همان مجموعهٔ نظام مندی قرار می گیرند که تعریف کردیم و بخش دیگر در گذر زمان در نتیجهٔ تجربیات مختلف انسان ها و ادراکات متفاوتشان از بشر و جهان و تحت تأثیر سنت های موجود در فرهنگ ها و آیین ها و کارکردهای سیاسی و اجتماعی شکل گرفته اند و به این مجموعه اضافه شده اند.

در عصر حاضر هر زمان، صحبت از گفت وگوی بین ادیان شده بحث اصلی یافتن آن مبانی و اساس و عصارهٔ مشترک ادیان بوده است یعنی شناخت آن اصول و اعتقادات مشترک یا بازیافت و شفاف سازی مجموعهٔ اصول بنیادین و آغازین ادیان. به بیان دیگر هدف آن است تا با کنار زدن نقش های آیین ها و فرهنگ های گوناگون از چهرهٔ ادیان مختلف در آن آیینهٔ زلال مشترکات را بجوییم و پیروان دیگر ادیان را همراه و همسایهٔ خود بدانیم. در عین حال همهٔ ما به خوبی واقفیم که تا چه حد حیات فرهنگی و هویت ما وابسته به فرهنگ ها، آیین ها و باورهای اجتماعی مان است. همهٔ ما خوب می دانیم که تا چه حد انباشته از تجربه های شخصی، قومی یا ملی خود هستیم و همچنین می دانیم که زدودن تمامی اینها فرایندی است بس مشکل و چه بسا جد و جهدی می طلبد وافر و در مواردی فرا انسانی. با این وجود همین که رهبران دینی و سیاسی، سیاستمداران و متفکران به این راز نهفته، یعنی لزوم دستیابی به مشترکات، پی برده و پای در راه رسیدن به آن نهاده اند خود گامی بسیار بزرگ محسوب می شود. این احساس نیاز به دو دلیل شکل گرفته است یکی در اثر پدیدار شدن مشکلات جهان شمول و فراگیر و دوم روند پایان ناپذیر مناقشه ها و مخاصمه ها بین اقوام و ملت ها که غالباً شکل بین ادیانی به خود می گیرد و البته، در بیشتر موارد هم در اثر سوئ استفادهٔ قدرت ها، قدرت طلبان و سیاستمداران بدان دامن زده می شود.

با در نظر گرفتن این مقدمه می توانیم چهار گونه از مانع را در راه گفت وگوی بین ادیان برشماریم:

1- موانع عقیدتی – کلامی و معرفت شناختی

2- موانع فرهنگی

3- موانع تاریخی

4- موانع سیاسی

البته، این تقسیم بندی دقیق نیست و چه بسیار مواردی که در آن دو یا سه یا حتی هر چهار عامل بر هم تأثیر می گذارند و هم پوشانی دارند. در واقع، شاید نتوان تداخل موانع فرهنگی را از موانع گروه اول تفکیک کرد. همچنین بسیاری از موانع سیاسی ریشه در تاریخ دارند که با عنوان موانع تاریخی خاطر نشان شده است.

از لحاظ عقیدتی اساس تفاوت احتمالاً در این نکته است که هر دینی حصول به رستگاری را تنها از طریق باور به اعتقادات و ادای اوامر و نواهی خود ممکن می داند یا به بیان دیگر به جای مطلق انگاشتن حقیقت راه های رسیدن به حقیقت را مطلق می انگارد.

پرداختن به هر یک از عوامل فوق نیاز به توجه خاص دارد اما از آنجا که تمامی این عوامل در تعامل با یکدیگرند و چنانچه اثراتی منفی بر روند هم زیستی انسان ها و ادیان بگذارند در قالب مواضع و موانع سیاسی جلوه گر می شوند ما در اینجا بیشتر به این عامل می پردازیم و تلاش می کنیم تا راه کارهایی در این مورد بیابیم.

مسایل سیاسی هم از اختلافات دینی بهره می گیرند و هم از آنها تأثیر می پذیرند، هم گفت وگو را مخدوش می کنند و هم اگر آن را مناسب تشخیص دهند و مثبت ارزیابی کنند تشویق و زمینه سازی می کنند.

ما بر این باوریم که اگر انسان هایی خداپرست هستیم و بر نقش پراهمیت دین در زندگی اخلاقی و اجتماعی انسان ها واقف و به آن علاقه مندیم باید مشوق گفت وگوی بین ادیان باشیم تا هم امکان شناخت مشترکات را فراهم سازیم و هم تأثیر دیدگاه های متفاوت دینی در مناقشات سیاسی را تضعیف کنیم. تأکید من بر این است که اگر چه نقش سیاستمداران بسیار مؤثر و در مواردی تعیین کننده است ولی به دلایل زیر دست رهبران دینی بازتر است:

1- مردم و مؤمنان به ادیان به رهبران دینی اعتماد بیشتری دارند.

2- در واقع، این رهبران دینی هستند که اگر به ریشهٔ معنوی مشترک ادیان دست یابند و آن را تبیین و تفسیر کنند می توانند مؤمنان را به درک و احترام متقابل به دیگر ادیان ترغیب کنند.

3- رهبران دینی با درک و قبول نقش اجتماعی و مسئولیت پذیری سیاسی می توانند امکان فعالیت جمعی را در مردم ایجاد و با بسیج آنها رفتارهای سیاسی مردم را در جهت بهتر و سازنده تر هدایت کنند.

4- رهبران دینی با رابطهٔ مداوم با یکدیگر و ملت خود هم می توانند هیجانات جمعی را تحت نظارت درآورند و تلطیف کنند و هم جلوی استفاده ابزاری از مردم را در جهت مطامع ناپسند سیاسی بگیرند.

بدین ترتیب در بحث از موانع سیاسی در واقع از نقش سیاسی رهبران دینی در نظارت بر کارکرد و عملکرد سیاست و همچنین از تعدیل و تخفیف تعصب دینی در سیاست سخن می گوییم. این نقش رهبران دینی هم در دنیای سکولار و هم در کشورهایی که دین نقش سیاسی برجسته تری دارد قابل اعمال است.

از طرفی عرصهٔ اعمال سیاسی هم می تواند گفت وگوی بین ادیان را مقدورتر و روان تر سازد. صلح و صلح طلبی که در ذات ادیان وجود دارد باید برجسته و نقش اخلاق باید دوباره تعریف شود.

بدون شک بازنگری در مبانی و الگوهای نظریه های سیاسی و روابط بین الملل می تواند راه گشا باشد. این عرصه، هم به رهبران دینی هم به رهبران سیاسی و هم به دانشمندان سیاسی تعلق دارد و باید نیروهای ذهنی را در این راه بسیج کرد. اما از سویی دیگر سیاستمداران پای بر زمین سخت سیاست و قدرت طلبی دارند و در کنار در نظر گرفتن موارد فوق در حوزهٔ سیاست و عدالت مسئول اند و لزوماً باید در آن حوزه عمل کنند. باید بتوانیم منافع ملی کشورها را در یک نظام برنده – برنده تعریف و البته نهادهای موجود را در راستای فراهم آوردن اعتماد متقابل بین افراد، ملل و کشورها تقویت کنیم یا نهادهای جدیدی بیافرینیم.

برای آنکه گفت وگوی بین ادیان بتواند تأثیرات حوزهٔ سیاست را تعدیل کند رهبران دینی باید بتوانند دغدغه های مشترک سیاسی – تاریخی پیروان ادیان دیگر را درک کنند و به هنگام نیاز موضع گیری عدالت مدار را بر موضعگیری مصلحت اندیشانه ترجیح دهند. پذیرفتن این نقش از سوی رهبران دینی می تواند به تعریف مجدد منافع ملی یاری رساند و به سیاستمداران در پی ریزی یک ساختار برنده – برنده کمک کند. این کار سترگ، عمیق و زمان بر است اما از آن گریزی نیست زیرا اگر هدف گفت وگوی ادیان آفریدن جهانی بهتر برای بندگان خداست از پای نهادن و سیر در این عرصه نباید باکی داشت.

اگر بناست دین در تلطیف کارکرد قهرآمیز سیاست مؤثر باشد رهبران دینی باید در روند گفت وگوی بین ادیان، روحیهٔ کار جمعی ادیان مختلف را ریشه یابی و حل مشکلات تاریخی – سیاسی را تقویت کنند و در دستور کار قرار دهند. علاوه بر این آنها می توانند خواهان پاسخگویی بیشتر دولت ها در قبال ملت ها باشند و از آنان بخواهند تا خدمات رسانی بهتری داشته باشند و از فرافکنی ناکارآمدی های داخلی خود به عوامل اختلاف بخش بین ملت ها، از قبیل تفاوت های دینی، امتناع ورزند.

در نهایت باید تأکید کنیم که در کنار بر طرف سازی موانع سیاسی ادیان باید تلاش کنند خود به مانعی سیاسی تبدیل نشوند. نمونهٔ بارز گفته های فوق را می توان در واقعیت های روزمرهٔ زندگی مسالمت آمیز همراه با درک و احترام متقابل ادیان در جمهوری اسلامی ایران شاهد بود.

در جمهوری اسلامی ایران حیات دیرپایِ ادیان و اقلیت های دینی از تعامل این ادیان و پیروان آنها در گسترهٔ تاریخ ایران نشأت گرفته است و تداوم می یابد. در فراز و نشیب وقایع تلخ و شیرین تاریخ آنچه خود را برجسته می سازد همانا استمرار زندگی مؤمنان به ادیان و نقش آفرینی آنان در زندگی اجتماعی ایران است.

تبلور این استمرار وجود میراث فرهنگی اقلیت های دینی در قالب آژار تاریخی، معماری، موسیقی، حجاری و سایر هنرها و البته، اندیشمندان آنهاست. میراژی که دولت خود را متعهد و مصر در حفظ آن می داند. بی شک، بدون زمینه ای از ایمان و ایمنی نه استمرار ممکن بود نه آفرینندگی.

ما معتقدیم که جمهوری اسلامی ایران خود را ملزم و متعهد به رعایت حقوق انسانی می داند و بنیان های این اعتقاد بر پایه هایی اساسی مبتنی است که عبارت اند از:

1- اشتراکات دینی و احترام دین اسلام به پیروان ادیان الهی که برجسته ترین نمود و نماد آن در قرآن کریم جلوه گر است.

2- اشتراکات فرهنگی و زیست مشترک و همدلانهٔ آحاد مردم جامعه اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی و زرتشتی.

3- سلوک، گفتار و کردار بنیان گذار انقلاب و حکومت جمهوری اسلامی.

4- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

ابتنا بر این اصول نه تنها نظام جمهوری اسلامی را متعهد به رعایت حقوق انسان ها می کند بلکه حاکمان را ملزم به محقق ساختن اصول مصرح در قانون اساسی و عرف جامعه می سازد.

بر این اساس ما، نمایندگان اقلیت های دینی در مجلس شورای اسلامی، و همهٔ شهروندان جوامع اقلیت های دینی خود را محق دانسته و می دانیم تا همواره در راستای تحقق حقوق خود با مسئولان نظام در تعامل باشیم و کاستی ها را جبران کنیم. این تعامل و تشریک مساعی همیشه از سوی مسئولان نظام با گشاده رویی پذیرفته شده و روال اجرای قوانین و احقاق حقوق سازنده و مثبت بوده است.

 قابل ذکراست که اگر جمیع موارد پیش گفته و ده ها مورد دیگر در نظر گرفته شوند تعارضی با مادهٔ 27 ((میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی))، که ایران نیز آن را امضا و تصویب کرده و به شرح زیر است، مشاهده نمی شود:

((در کشورهایی که اقلیت های نژادی، مذهبی یا زبانی وجود دارند اشخاص متعلق به اقلیت های مزبور را نمی توان از این حق محروم نمود که مجتمعاً با سایر افراد گروه خودشان از فرهنگ خاص خود متمتع شوند و به دین خود متدین بوده و بر طبق آن عمل کنند یا به زبان خود تکلم کنند)).

این واقعیتی مشخص است که استقرار بسیاری از امور مطلوب و نهادهای مقبول و همچنین اصلاح قوانین فرایندی مستلزم درک فرهنگی متقابل و تعدیل و تلطیف ادراکات و نیازمند فضایی اعتمادآمیز است. از نظر ما این نکته که دولت و حکومت و نظام اسلامی با احترام و با مراعات حقوق اقلیت های دینی رفتار می کنند و در روندی سازنده برای برطرف سازی مشکلات و مسایل قرار داریم امری مغتنم و شایان تحسین است.

کل این فرآیند مانع از این نیست که زندگی اجتماعی، فرهنگی و مذهبی اقلیت ها در جوّی سرشار از دوستی و آرامش با هم وطنان مسلمان خود ادامه داشته باشد.

نکتهٔ مهم دیگر این است که دیگر کشورها، به خصوص جهان غرب، نباید رویکردی دوگانه و ابزاری نسبت به حقوق بشر و دینداری داشته باشند. ما که در حیاتی تنگاتنگ با ایران اسلامی و نظام سیاسی آن بوده ایم و هستیم، ما که همچون هر انسان دیگری به میهن خود علاقه مندیم و تقدسی خاص برای آن قائل ایم، و در دیروز و امروز و فردای آن خود را سهیم می دانیم تأکید داریم که احترام به حقوق انسان ها و ادیان الهی باید فراگیر و فارغ از تبعیض باشد و لذا انتظار داریم همچنان که به حقوق خود اصرار می ورزیم شاهد مراعات حقوق دیگران از جمله مسلمانان در اقصی نقاط جهان باشیم. بدون احترام متقابل و درک دلمشغولی های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، دینی و معنوی یکدیگر، و بدون قبول حق تفاوت های بشری حصول به صلح و هم زیستی بالنده امکان پذیر نیست.

استفادهٔ سیاسی از حقوق بشر، مردم سالاری، عدالت خواهی و ادیان الهی حاصلی جز مشوش کردن فضای تفاهم و ایجاد وقفه در روند بهبود امور نخواهد داشت.

فرهنگ هم زیستی ادیان در ایران، جلوه ای از تنوع زیستی اجتماعات انسانی و ادیان ابراهیمی و القا کنندهٔ صلح و دوستی است. فراموش نکنیم جملات حکیمانه ای که بر سردر ساختمان سازمان ملل نقش بسته و یگانگی منشائ و مبداء آدمیان را تذکر می دهد سخن شاعری ایرانی و برخاسته از عمق تجربهٔ بی همتای تاریخ این سرزمین کهن.

بنی آدم اعضای یکدگرند        
             که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار          
           دگر عضوها را نماند قرار

پی نوشت:

1- نمایندهٔ مسیحیان ارمنی در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35
سال دهم | بهار 1385 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

زنگ برج خاموش نشدنی

نویسنده: بارویر سواک / ترجمه: گئورگ نوباریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره گئورگ نوباریان در کرمانشاه متولد شد. او از هنرمندان تئاتر ارمنی است که فعالیت هنری خود...

پسرک، آدام

نویسنده: آرمین وگنر / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 شب تولد آدام، مادرش به بی هوشیِ عمیقی فرو رفت. بچه نمی خواست متولد شود. قابلهٔ پیر برای تحریک بچه...

به یک مادر ارمنی

نویسنده: آرمین وگنر / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 تو مرا نمی دیدی. من در کناری ایستاده بودم و به تو نگاه می کردم که چگونه زیر مهتاب درخشان بچه هایت...

راه شاعر جوان، آرمین ت. وگنر

نویسنده: اشتفان تسوایگ / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 برای یک جوان پویا و سرمست از شعر و شاعری که با دیدی خلاق به دنیای قبل از جنگ، حین جنگ و پس از...

آرمین و گنر

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 در سال 1886 میلادی در نزدیکی شهر ووپرتال آلمان به دنیا آمد. مادرش جزو مبارزان سرسخت حقوق زن در آلمان بود و روحیهٔ مبارزه در راه حقوق بشر...

مراسم یادبود آوریل ۱۹۱۵ نود و یکمین سالگرد نژاد کشی ارمنیان

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 به منظور گرامیداشت یاد و خاطرهٔ یک ونیم میلیون شهید ارمنی، که در سال1915م. به دست عوامل دولت ترکان جوان عثمانی از...

نیروی نظامی امپراتوری عثمانی

نویسنده: آرمن ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 در اوایل قرن سیزدهم میلادی، در حالی که در اروپا در نواحی ایتالیا و جنوب فرانسه مردم سرگرم منازعات دینی بودند و فرانسه و...

ملت سربلند

نویسنده: هری گوند اگچیان / ترجمه: روبیک آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 زنگ تلفن در سکوت و تاریکی اتاق خوابم به صدا در آمد. لحاف را کنار زدم، پایین پریدم و گوشی...

گزیده ای از نظرات محققان و نویسندگان ترک در خصوص نسل کشی ارامنه

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 فاطمه موگه گوچک - به مناسبت 24 آوریل ((... می خواهم این را بدانید که در مقام یک ترک گرچه در این خصوص تقصیری متوجه...

بازتاب قتل عام ارمنیان در مطبوعات ایران

نویسنده: اما بگیجانیان/ ترجمه: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره قتل عام ارمنیان به دستور حاکمان وقت عثمانی اقدامی برنامه ریزی شده و سازمان یافته با...

بی خانمان

نویسنده: رافائل آرامیان/ ترجمه: سوریک آبنوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 مهاجران[1] شب ها را در زیر دیوارهای دِیر سپری می کردند. یتیمان کوله ها بر شانه، دربه در و...

مصاحبه با فاطمه موگه گوچک پیرامون شالوده تاریخ ترکیه

نویسنده: خاچیک مرادیان/ ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره به نظر موگه گوچک: ((مهم ترین وظیفهٔ مورّخان ترک حمایت از مصلحت دولت مطبوعشان است....

کلیسای سورپ گئورگ روستای گرد آباد ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 شهرستان ارومیه در مقام مرکز استان آذربایجان غربی دارای سابقه تاریخی و فرهنگی کهنی است و از گذشته های دور آژار...

کومیتاس، آثار و تاثیرات از دیدگاه موسیقی دانان بزرگ

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 هر شخصیت هنری در نزد ملت خود دارای ارج و منزلتی است ولی کار او زمانی ارزش واقعی پیدا می کند که صاحب نظران بر آن صحه...