مرکز ایرانشناسی در قفقاز

گشایش مرکز ایران شناسی در قفقاز

در دی ماه 1375 در ایروان، پایتخت جمهوری ارمنستان، «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» و نخستین سمینار ایران‌شناسی این مرکز توسط دکتر حسن حبیبی، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران گشایش یافت. در این مراسم وزیر علوم و آموزش و دانشمندان و ایران‌شناسان حمهوری ارمنستان، ایران‌شناسان میهمان از کشورهای روسیه و اوکراین، سفیر و اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایروان و دوستدارانِ فرهنگ ایران‌زمین حضور داشتند.

اهداف عمدۀ «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» به شرح زیر عنوان شده است:

– پژوهش، تحقیق و تحلیل در زمینۀ تاریخ، دین، مذهب، تمدن، سیاست، زبان و فرنگ ملل ایران و منطقۀ قفقاز.

– مساعدت به استقرار و استحکام روابط و همکاری و هماهنگی در برنامه‌ریزی و فعالیت‌های همه‌جانبه بین مراکز ایران‌شناسی و شرق‌شناسی ارمنستان، ایران، قفقاز و کشورهای مشترک‌المنافع.

– مساعدت به معرفی بین‌المللی آثار علمی، منابع تاریخی و ارزش‌های فرهنگی کشورهای قفقاز.

– احداث کتابخانه و بانک اطلاعات در زمینۀ تاریخ، دین و مذهب، زندگی معاصر و دستاوردهای فرهنگی ملل ایران و منطقۀ قفقاز.

در آغاز مراسم دکتر گارنیک آساتوریان رئیس «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» از حضور دکتر حبیبی و همراهان در ایروان و گشایش این مرکز ایران‌شناسی به دست وی ابراز خرسندی کرد، سپس با اشاره بر تأثیر فرهنگ ایرانی در منطقه و وجود زمینه‌های مشترک فرهنگی و تاریخی بین ایران و ارمنستان، بر لزوم تحکیم روابط و ایجاد همکاری نزدیک بین ایران‌شناسان کشورهای مختلف، بویژه کشورهای حوزۀ قفقاز و هماهنگی در پژوهش‌های آنان تأکید کرد و این اقدامات را بخشی از اهداف «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» برشمرد. آنگاه دکتر حبیبی با تقدیر از پژوهش‌های دانشمندان شرق‌شناس در کشورهای مختلف به تحلیل کلی فعالیت‌های گذشتۀ آنان در زمینۀ ایران‌شناسی پرداخت و دیدگاه‌های خود را که حاوی رهنمودهای ارزشمند در زمینۀ ایران‌شناسی و پژوهش‌های ایران‌شناسان بود بیان کرد و آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای مساعدت به همۀ دست‌اندرکاران تحقیقات ایران‌شناسی اعلام داشت.

بلافاصله پس از مراسم گشایش، سمینار دوروزۀ ایران‌شناسی با شرکت ایران‌شناسان جمهوری ارمنستان و ایران‌شناسان میهمان از کشورهای روسیه و اوکراین آغاز به کار کرد.

گشایش مرکز ایران‌شناسی در قفقاز توسط دکتر حسن حبیبی و سخنان محققانۀ وی در این جلسه مؤید علاقه و اهمیتی است که کشور جمهوری اسلامی ایران و شخص معاون اول رئیس جمهوری برای ایجاد این مرکز علمی و پژوهشی قایل است. با آرزوی موفقیت برای «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» و تحقق اهداف آن، در پی به درج متن سخنان دکتر حبیبی و رئیس مرکز مذکور در مراسم گشایش «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» اقدام می‌شود.

متن سخنرانی دکتر حسن حبیبی

معاون اول رئیس جمهوری

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای رئیس، دانشمندان گرامی، خانم‌ها، آقایان

برگزاری سمینار ایران‌شناسی در ایروان را به دست‌اندرکاران آن تبریک می‌گویم و آرزو دارم که این ابتکار سرآغاز خوب و شایسته و فرصت مغتنمی برای گسترش فعالیت علمی و تحقیقی در زمینۀ شناخت ایران و به طور کلی روابط گوناگون ایران در طول تاریخ با منطقۀ بزرگ و مهم و تمدن‌ساز آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و مناطق اطراف دریای سیاه از جمله اوکراین باشد. اهمین این منطقۀ گسترده از لحاظ تاریخی و نیز در دورۀ ما از جهات گوناگون و بخصوص از نظر گاه راهبردی (استراتژیک) بر پژوهشگران رشته‌های مختلف و آگاهان به مسایل بین‌المللی پوشیده نیست.

ارتباط اقوام این منطقه در طول تاریخ نیز ارتباط گسترده و مستمر و سرشار از حوادث گوناگون و مبادلات فرهنگی و اقتصادی و روابط پردامنه و گهگاه پیچیدۀ سیاسی بوده است.

سکونت آریائیان در آسیای مرکزی و سپس حرکت آن‌ها به سوی اروپا از طریق قفقاز و به جانب فلات ایران و هند، نشان‌دهندۀ اهمیت کم‌نظیر ارتباطی است که میان اقوام این منطقه و تاریخ و فرهنگ و تمدن آن‌ها وجود دارد.

این پرمایگی روابط و اطلاعات مربوط به آن در طول بیش از چهارهزار سال و نیز سوابق موجود از فرهنگ و تمدن در این سرزمین‌ها و از جمله فلات ایران قبل از این هزاره‌ها و حداقل کم و بیش سه هزار سال قبل از این مهاجرت و دامنۀ گستردۀ اطلاعات گوناگون و مسایل و وقایع مختلف این هزاره‌ها، تدوین یک نظام پژوهشی کارا و فعال را طلب می‌کند. این نظام پژوهشی باید با توجه به همۀ تجربه‌های شرق‌شناسی و به خصوص ایران‌شناسی در طول دو سه قرن اخیر تدوین شود و به دستاوردهای کنونی در زمینۀ مسایل جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و تحولات اجتماعی، بویژه تحولات اجتماعی دو سه دهۀ اخیر هم توجه داشته باشد.

فروپاشی اتحاد شوروی علاوه بر اینکه موجب شده است دانشمندان مناطق مورد بحث ما نیازی به پیروی از برخی طبقه‌بندی‌ها و قالب‌ها نداشته باشند، می‌تواند سبب رفت و آمد بیشتر و آشنائی افزون‌تر با ایران‌شناسان خارج از حیطۀ نفوذ اتحاد شوروی و بخصوص آشنائی نزدیک‌تر و آسان‌تر با منطقۀ مورد مطالعه، یعنی ایران و آثار مکتوب و غیرمکتوب مربوط به دوره‌های مختلف تاریخ آن باشد.

در این مجلس که دانشمندان گرانقدر ایران‌شناس منطقه گرد آمده‌اند، مایلم آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای حمایت از فعالیت‌های علمی و تحقیقی مرکز و کمک به استادان و صاحبنظرانی اعلام کنم که به مطالعه و تحقیق دربارۀ مسایل مربوط به ایران می‌پردازند و خرسندم که می‌توانم با لطف دانشمندان حاضر در این مجلس به برخی از نکات اشاره نمایم که به نظر اینجانب در مباحث ایران‌شناسی نوین اهمیت دارند و در واقع با توجه به آن‌هاست که می‌توان در منطقه فعالیت نوین ایران‌شناسی را پایه‌گذاری کرد و در آغاز قرن آینده وارد عصر جدید مطالعات ایران‌شناسی گردید. در عین حال با توجه به اینکه این جلسه، جلسۀ افتتاحیۀ سمینار است نباید بیش از حد سخن را به درازا کشاند و به بیان و بررسی همۀ نکات پرداخت. بنابراین اینجانب مطالب مختصر خود را در سه بخش مطرح می‌کنم و بحث‌های تفصیلی را به وقت دیگری می‌گذارم. امیدوارم این فرصت با شرکت مجدد در گردهمایی‌های شما برایم فراهم گردد و یا با توجه به مقررات آکادمی‌های منطقه، این مهم با ارسال مقاله‌های تحقیقی به آکادمی‌هایی که مرا به عضویت پذیرفته‌اند به انجام برسد.

عنوان‌های سه بخش مورد بحث در این گفتار عبارتند از:

  1. چند نکته دربارۀ ایران‌شناسی گذشته و حال.
  2. برخی شرایط لازم برای پژوهش در زمینۀ ایران‌شناسی.
  3. چند پیشنهاد به عنوان برنامه‌های کوتاه‌مدت در زمینۀ ایران‌شناسی.
  4. دربارۀ ایران‌شناسی کنونی

مشکل عمدۀ ایران‌شناسی کنونی اروپا و نیز ایران‌شناسی دورۀ قبل، در این بوده است و هنوز هم هست که نگاهش به اصطلاح جامعه‌شناسی نگاه از «بیرون» و نه از «درون» بوده است.

سخنرانی دکتر حبیبی در مرکز ایران شناسی در قفقاز

درست است که ایران‌شناسان بیشتر با مباحث مربوط به گذشته سروکار دارند و بنابراین از منابع و مدارک بهرۀ بیشتری می‌برند، اما به هر حال نمی‌توانند و نباید از درون منطقه و یا محیطی که به شناسایی آن پی‌پردازند غافل بمانند.

روش بحث و نگاه از «بیرون» و نیز روش جستجوگری و تحقیق از «درون» در جامعه‌شناسی، بویژه پس از جنگ جهانی دوم مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته است.

جامعه‌شناسان و روان‌شناسان به نقض و نقد تحقیقات مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی اقوام دیگر که براساس مطالعات کتابخانه‌ئی استوار بوده است پرداخته و آن را اگر به طور کلی، نفی نکرده باشند، در بیشتر موارد و در حدود هشتاد تا نود درصد رد کرده‌اند. گزارش فرهنگ و تمدن و نحوۀ زندگی و عناصر و عوامل تشکیل دهنده و مؤثر در ساز و کار و پویندگی و توانمندی یک جامعه نیازمند آگاهی کامل از تاریخ و تمدن آن جامعه و سیر و حرکت عوامل تشکیل دهندۀ پدیده‌های اجتماعی و گروه‌ها و قشرهای اجتماعی است و آگاهی از این عناصر و عوامل و کنش‌ها و واکنش‌های آن‌ها و نفوذ و اثرشان بر یکدیگر، بدون دقت و مشاهده و در صورت لزوم تجربه و آزمایش موارد معین عملی نیست. اگر انسان درگیر امر اجتماعی که در هر حال امر انسانی است نشود، امر اجتماعی مورد بحث را به عنوان شیء ملاحظه می‌کند، در صورتیکه برخلاف برخی از جامعه‌شناسان که به اشتباه امر انسانی و امر اجتماعی را هم همانند اشیاء و امور دیگر دانسته‌اند، نمی‌توان امر اجتماعی را مانند اشیاء فیزیکی و شیمیایی به صورت شیء مورد مطالعه قرار داد. ما در حقوق تطبیقی و به خصوص در حقوق بین‌الملل خصوصی و نیز در مباحث اخلاق نظری و عملی و بحث تطبیقی ادیان و کلام تطبیقی و حتی در معماری و برخی از مباحث مربوط به نقاشی و تآتر و گهگاه ادبیات تطبیقی با همین مشکل و دشواری در مطالعه، دریافت‌ها و برداشت‌ها و نتیجه‌گیری‌ها روبرو هستیم. به هر حال «محقق» در حد مقدور باید در موضوع تحقیق خود «حل» شود تا بتواند، در حدی که مقدور است فاصلۀ «من» و «تو» را کم کند و کم و بیش «دیگری» را مانند خود دریابد، تا در نتیجه فهم از «دیگری» برایش ممکن شود و سخن گفتن از «او» یا «دیگری» برایش بیش و کم آسان گردد.

یکی از نمونه‌های جالب توجه در این زمینه، آشنایی و یا ناآشنایی با حقوق هر کشور است. برای مثال اگر محققان ایران‌شناس بخواهند تنها با مطالعۀ کتاب قانون مدنی ایران، حقوق خصوصی ایران را مثلاً در زمینۀ «معاملات» و خرید و فروش بررسی و تدوین کنند مسلماً با اشتباه‌های بسیار بزرگی روبرو می‌شوند. زیرا آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد غیر از آن است که در کتاب قانون برای حل و فصل موارد کاملاً نادر و ناشی از اختلاف ذکر شده است.

این بحث در جامعه‌شناسی و در حقوق تطبیقی و برخی دیگر از رشته‌های علوم انسانی پس از جنگ دوم تا حدودی به نتیجه رسیده است. هرچند که این منطق تا به آخر پیگیری نشده است. آنچه روشن است این است که این مشکل تا زمان ما در ایران‌شناسی و خاورشناسی باقی است و ایران‌شناسان و شرق‌شناسان اروپایی کم و بیش کسانی‌اند که از فرهنگ و تمدن دیگرند و کارشان بررسی و مطالعۀ فرهنگ و تمدن بیگانه با خود است. عقیدۀ «مرکزیت اروپا» خود به خود در این قلمرو، از گذشته حضور داشته و در مقابل «ما» یعنی «اروپائی‌ها» «دیگران» یعنی «آن‌ها» یا «غیراروپائی‌ها» را قرار داده است.

و این «غیراروپائی‌ها» یا «آن‌ها» به صورت یک مجموعه و بدون آن که بخش‌های مختلف آن در قلمرو تخصص‌های مختلف قرار گیرند، یکجا مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند.

بهرحال تجدید نظر در این روش و مباحث و مطالبی که تاکنون در مورد شرق و بخصوص منطقۀ ما به عنوان شرق‌شناسی و ایران‌شناسی انجام یافته است، بایسته است. این مطلب بدان معنی نیست که همۀ بررسی‌ها و مطالعات نفی شوند. بلکه مقصود آن است که با نگاه از «درون» آنچه از «بیرون» دیده شده است بازبینی گردد و فرق‌ها و اختلاف‌های اساسی که ناشی از این دو دیدگاه است شناخته شود. مواردی که دارای اشتباه و یا خطای مهم است از اشتباه‌های جزئی و یا از موارد صحیح جدا شوند و درخصوص اشتباه‌های عمدی و یا غیرعمدی مهم هشدار داده شود.

نکته‌هائی که گفتیم در مورد جمع حاضر صدق نمی‌کند زیرا در این مجلس اکثریت قریب به اتفاق استادان از دانشمندان منطقه هستند و بنابراین کم و بیش به اوضاع و احوال آن آشنائی دارند و با توجه به اشتراکات فرهنگی درخصوص ایران نیز یا کاملاً در «درون خانه» قرار دارند و یا با اندکی بحث و بررسی می‌توانند آشنائی‌های لازم را به دست آورند و همین امر اهمیت این مرکز و این جلسۀ بحث و بررسی را در صورت گزینش روش «نگاه از درون» آشکار می‌سازد. بنابراین امیدواریم که با مشکلی که بر سر راه ایران‌شناسی و خاورشناسی اروپا وجود دارد روبرو نباشیم. دانشمندانی هم که در کنار منطقۀ ما قرار دارند با توجه به همسایگی و سوابق طولانی رفت و آمدهای تمدنی و فرهنگی با مشکلی که بیان کردیم تقریباً روبرو نیستند. بنابراین می‌توانیم به برخی از شرایط کار اشاره کنیم.

  1. شرایط کار
  2. پژوهشگران اعم از آنکه به مباحث ایران‌شناسی قبل از اسلام یا پس از اسلام بپردازند لازم است که عامل مهم نفوذ و حضور تمام عیار اسلام و مفاهیم و مقولات عمدۀ آرمانی و فلسفی و کلامی و عرفانی و مذهبی اسلام را علاوه بر شعایر و آداب و رسوم و احکام اسلامی مورد عمل معتقدان به اسلام بشناسند و با روش و منش خاص معتقدان به دیگر مذاهب موجود در ایران یعنی ادیان زرتشتی و یهودی و مسیحی آشنا باشند.
  3. عامل مهم دیگر که مطالعات ایران‌شناسی باید آن را کاملاً به حساب بیاورد، زبان فارسی است که نه تنها در ایران بلکه در خطۀ پهناور آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه، بخشی از اروپای شرقی، بین‌النهرین و شبه قاره هند و حتی خاور دور در طول تاریخ طولانی پس از اسلام یا به عنوان زبان مادری و اصلی و یا به عنوان زبان علم و ادب و فرهنگ و در واقع تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان زبان دوم صرفنظر از جنبه علمی، وسیلۀ همزبانی و همدلی نه تنها فرهیختگان بلکه مردم کوچه و بازار کشورهای مختلف این منطقه گسترده بوده است، و شاید در بسیاری از نقاط هنوز هم چنین باشد.
  4. آشنائی با تاریخ، کلیات آداب و رسوم، کلیات نظام اجتماعی و سیاسی ادوار مختلف ایران نیز برای توفیق در فعالیت‌های ایران‌شناسی بایسته است.
  5. نکتۀ مهم دیگر پرهیز از اعتماد و اعتنای بی‌قید و شرط به اطلاعات روزنامه‌ئی است. متأسفانه در ادوار مختلف هم به لحاظ جهت‌گیری‌های سیاسی داخلی ایران و هم به لحاظ موضع‌گیری‌های بیگانگان نسبت به ایران، مسایل مختلف حتی مسایل ظاهراً غیرخبری و غیرسیاسی از قبیل مسایل حقوقی، تاریخی، آداب و رسوم، رفتار ایرانیان و نظایر این‌ها مورد تحریف قرار گرفته‌اند و بخصوص اخبار روزمره یا به علت ناآشنا بودن خبرنگاران با روش خلاصه کردن اخبار-حتی در زمان ما- و یا به علت جهت‌دار بودن کار خبری نویسندگان و روزنامه‌نگاران، اعم از داخلی و خارجی، کامل و صحیح نیست و در برخی از موارد وارونه است.

بخشی از کتاب‌های تبلیغاتی و یا خاطرات نیز باید با روش تطبیق و مقایسه که در بررسی معمول است مورد ارزیابی و نقد جدی قرار گیرند.

  1. علاوه بر این به نظر ما در عین آن‌که ایران‌شناسان باید اطلاعات کلی و مجموعی از محیط مطالعۀ خود یعنی ایران داشته باشند، ایران‌شناسی باید از اشتباهی بپرهیزد که شرق‌شناسی در یک دورۀ طولانی و کم و بیش تا این زمان نیز با آن مواجه است. در واقع ایران‌شناسی نباید به ایران‌شناسی به صورت کلی بپردازد و دلمشغول همۀ مباحث و رشته‌های مختلف و متنوع آن باشد. در حال حاضر هر یک از رشته‌های علمی نظیر زبان‌شناسی، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی، تاریخ و … دارای روش مشخص و معین هستند و نمی‌توان مباحث اساسی و عمدۀ مربوط به ایران را در طول هزاران سال با یک روش و یکجا و دایره‌المعارف گونه بررسی کرد. بنابراین جنبه‌های تخصصی و بررسی‌های مونوگرافیک را باید مورد توجه قرار داد.
  2. در مباحث ایران‌شناسی هفتاد و چند ساله اخیر اتحاد شوروی، باید اطلاعات گردآوری شده را از تحلیل‌های مارکسیستی جدا کرد و توجه داشت که تحلیل‌های مارکسیستی همانسان که حوادث دهۀ اخیر و رخدادهای جهان فکر و عالم خارج نشان دادند، کارا نبودند و نیستند.
  3. برنامه

در این زمینه قصد اینجانب آن نیست که یک برنامۀ تفصیلی، هرچند کوتاه‌مدت، برای بخش‌های مختلف ایران‌شناسی عرضه کنم، زیرا با توجه به تنوع پر شمارۀ زمینه‌های بررسی و پژوهش، حتی تنظیم یک برنامه کوتاه‌مدت (که از روی قاعده موضوعات کمتری را در برمی‌گیرد) برای یک مرکز مجهز نیز امکان‌پذیر نیست، بنابراین به چند جهت‌گیری کلی و عمومی اشاره می‌کنم و سخن را به پایان می‌برم.

  1. تاکنون معمولاً ایران‌شناسی، بررسی‌های خود را به دو بخش قبل از اسلام و پس از اسلام، تقسیم کرده است. این تقسیم‌بندی قابل ایراد و نقد نیست، اما آنچه مورد ایراد است این است که در پژوهش‌های پس از اسلام تنها به برخی از مباحث پرداخته‌اند و بسیاری دیگر از مباحث را رها نموده‌اند. این امر برای ایرانیان این نگرانی را پیش می‌آورد که مبادا این طرز کار با جهت‌گیری و بزرگ کردن برخی امور و کنار نهادن امور دیگر همراه باشد. در نتیجه فهرست مطالعات و بررسی‌ها باید فهرستی جامع‌الاطراف و فراگیر باشد تا این انتقادها را موجب نشود و از همکاری‌ها و همدلی‌ها نکاهد.
  2. مباحث مربوط به زبان و ادب فارسی کنونی و همچنین زبان‌های فارسی باستان و فارسی میانه و آثار باقی مانده از این زبان‌ها و نیز بررسی و تدوین گویش‌ها و لهجه‌های مرتبط با زبان فارسی.
  3. تحقیقات زبان‌شناسی مربوط به زبان‌های ایران.
  4. بررسی اساطیر ایران.

این بررسی با توجه به ارتباطی که با مسایل تاریخی و تاریخ ایران و اعتقادات و آرمان‌های ایران و مذهب توحیدی ایران، حتی قبل از اسلام، پیدا می‌کند، دارای اهمیت است.

  1. بررسی‌های مربوط به تاریخ، تاریخ فرهنگ و تمدن، و نیز مباحث مربوط به جغرافیای فلات ایران.

نتایج این بررسی‌ها در بسیاری از تحلیل‌های مربوط به اقلیم‌شناسی و نیز تحلیل‌های جامعه‌شناختی و تحولات اجتماعی و سیاسی قابل بهره‌برداری فراوان است.

  1. باستان‌‌شناسی، معماری، هنرهای سنتی، صنایع دستی.
  2. فولکلورها و ضرب‌المثل‌ها.
  3. ایجاد بانک اطلاعات حاوی:

8-1. اطلاعات و مدارک و اسناد موجود در زمینۀ ایران‌شناسی، محل استقرار آن‌ها و ایجاد یک شبکۀ اطلاعاتی برای به دست آوردن سریع اطلاعات.

8-2. تدوین خلاصه و فشردۀ اطلاعات درجه اول مربوط به ایران‌شناسی موجود در تألیفات دانشمندان از گذشته تا زمان حاضر.

8-3. نام و نشان و تألیفات ایران‌شناسان منطقه و دیگر کشورها.

  1. برگزاری جلسات ادواری با دستور کار در زمینه‌های زیر:

9-1. تدوین طرح‌های تحقیقاتی مشترک.

9-2. جمع‌بندی دستاوردهای ایران‌شناسی تا زمان ما و بررسی روش‌های کار ایران‌شناسان.

9-3. تدوین روش‌های تحقیق کنونی و بررسی امکان یا عدم امکان تدوین روش کار واحد برای هر یک از رشته‌ها و زمینه‌های تحقیق ایران‌شناسی، به گونه‌ئی که همه یا بیشتر پژوهشگران ایران‌شناس در یک زمینه، از یک روش کار و بررسی پیروی کنند.

  1. انتشار نتیجۀ بررسی‌های ایران‌شناسان منطقه به صورت ادواری.

اهمیت کاری که اغاز شده است و شوق سخن گفتن با ایران‌شناسان مرا وادار کرد که از بردباری شما بیش از حد بهره بگیرم، با اینهمه ناگزیرم در همین جا سخنم را به پایان برسانم و طرح مطالب دیگر را به آینده واگذارم. برای این جلسه بحث و بررسی و نیز برای ادامۀ فعالیت‌های ایران‌شناسان و همچنین مرکز کنونی آرزوی موفقیت فراوان دارم و بار دیگر آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای همکاری با شما و همۀ ایران‌شناسان علاقه‌مند اعلام می‌کنم.

سپاسگزارم

متن سخنرانی دکتر گارنیک آساتوریان

رئیس «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز»

به نام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکتر حبیبی، میهمان عالیقدر

امروز برای ایران‌شناسان و مستشرقین ارمنستان یک روز تاریخی است. اولاً «مرکز ایران‌شناسی قفقاز» ایجاد می‌شود و ثانیاً این مرکز با تشریف‌فرمایی یکی از رجال و متفکرین بنام ایران و بدون شک منطقه، افتتاح می‌گردد. جناب آقای حبیبی، ما جنابعالی را نه تنها به مثابۀ یک رجل سیاسی، بلکه به عنوان دانشمند و روشنفکر تراز اول، متفکری عمیق و مردم گُوالی بزرگ می‌شناسیم و از این بابت بسیار مفتخریم که با برنامۀ فشرده‌ئی که در ارمنستان دارید، وقت گذاشتید و این مهد ایران‌شناسی را که امیدواریم در آینده واقعاً به یک مرکز علمی و فرهنگی ارمنستان و سراسر منطقه تبدیل شود، با حضور خویش مزین فرمودید.

اجازه دهید از طرف همکارانم تشکرات عمیق خویش را ابراز دارم.

شما از کشوری هستید که در طول تاریخ بزرگ و پرعظمتش همواره به اخلاق و روح ارجحیت داده و پیرو فرهنگ، انسانیت، عشق و محبت بوده است. ادبیات غنی و میراث فرهنگی ایران گویای این حقیقت است. ارمنستان در زمرۀ کشورهائی است که در طول تاریخ همواره دارای روابط بسیار نزدیک با ایران بوده و علایق مشترک تاریخی و فرهنگی بسیاری با ایران داشته است. حتی تا اواخر قرن نوزدهم ارمنیان به مثابۀ یک قوم ایرانی به شمار می‌آمدند، زیرا سوای اجزای موروثی که از دورۀ یگانگی هند و اروپائی می‌آید و ارامنه و ایرانیان را به هم نزدیک می‌سازد، زبان و فرهنگ ارمنی از عناصر مقتبس ایرانی قابل توجهی برخوردار است، تا حدی که بسیاری از این عناصر در هیچ زبان و فرهنگ ایرانی دیگر ثبت نگردیده است و منحصر به فرد می‌باشد. زبان و فرهنگ ارمنی، تاریخ‌نویسی غنی ارمنی از این نقطه نظر منبع موثقی بوده است که در روشن ساختن بسیاری از موارد تاریخی، سیاسی و فرهنگی مربوط به ایران و ملل و اقوام ایرانی،همیشه ارزش و اهمیت خاصی داشته است. از این نظر کاملاً طبیعی است که در مراکز ایران‌شناسی جهان و مخصوصاً غرب، ارمنی‌شناسی یکی از دیسیپلین‌های حائز اهمیت ایران‌شناسی به حساب می‌آید و خود ایران‌شناسی نیز برای مطالعه در زمینه‌های مختلف ارمنی‌شناسی همین ارزش را دارا است. ایران‌شناسی و ارمنی‌شناسی، همانند ایرانیان و ارمنیان، با هم عجین و غیرقابل تفکیک می‌باشند و این یکی از دلایلی است که روشن می‌کند که چرا در ارمنستان به غیر از جوانب روحی و احساسات عمیقی که ارمنیان نسبت به ایران و ایرانیان دارند، در طول تاریخ، از بدو کتابت ارمنی، ایران‌شناسی یکی از پیشرفته‌ترین شعبه‌های خاورشناسی و اصولاً علم بوده است.

در سال‌های رژیم شوروی ارمنستان در زمرۀ جمهوری‌هائی بوده که در این رشته به دستاوردهای قابل توجهی رسیده است. محققین ارمنی در شعب مختلف ایران‌شناسی – تاریخ و فرهنگ قدیم و بعد از اسلام، ادبیات، زبان‌شناسی و مسایل سیاسی و غیره – به نتایج چشمگیری نایل آمده‌اند. حتی بعد از فروپاشی شوروی به رغم رکودی که در تمام عرصه‌های زندگی به وجود آمد، ایران‌شناسی نه تنها در جای نایستاد بلکه تحولاتی را نیز ثبت کرد، از آن جمله است تأسیس مجلۀ «ایران‌نامه» که تنها جریدۀ ایران‌شناسی در تمام کشورهای مشترک‌المنافع می‌باشد، ترجمه و چاپ یک سری کتب و نشریات مهم از جمله کتاب اشعار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی، به نام «باده عشق»، مکالمات روزمره، مجموعۀ مقالات ایران‌شناسی و غیره. در عین حال با روابط بسیار دیرینه و نزدیک که ایران‌شناسان ارمنی با مراکز جهانی خاورشناسی بخصوص کشورهای شوروی سابق دارند، این رشتۀ علمی با یک استاندارد جهانی رشد می‌نماید و محدود به مرزهای کشورمان نیست.

دکتر آساتوریان و گروهی از ایران شناسان

بسیاری از تتبعات و تحقیقات دانشمندان و دانش‌پژوهان ارمنی به زبان‌های غربی و شرقی و در وهلۀ اول به فارسی ترجمه گردیده و مورد استفادۀ متخصصین کشورهای دیگر قرار گرفته است. اکنون شعب قابل توجهی از مطالعات ایران‌شناسی در کشورهای مشترک‌المنافع و حتی در جهان منحصر به ارمنستان می‌باشد. به غیر از اینکه خود ارمنی‌شناسی نیز، چنانکه گفته شد، تا حدی جنبۀ ایران‌شناسی دارد. از این بابت، تأسیس «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» در ایروان پدیده‌ئی است طبیعی، چون که پتانسیل ارمنستان در این رشته، هم منحصر به فرد است و هم از جوانب تاریخی، فرهنگی و روحی دیگری برخوردار است.

ایران‌شناسی اصولاً می‌تواند مثل زنجیری دانش‌پژوهان و روشنفکران قفقاز و منطقه را به هم متصل کند.

«مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» اگر در راه استحکام علایق و دوستی و همبستگی دانشمندان کشورهای دیگر فعالیت ننماید ارزش و اهمیت اصلی خود را از دست خواهد داد. ما امیدواریم که این مرکز به مثابۀ محل استقرار – پایگاه – ایران‌شناسان ایرانی، گرجی، شمال قفقاز و چرا که نه، آذربایجانی در آید. ما همیشه با همکاران خود در جمهوری آذربایجان روابط بس نزدیک و گرم داشته‌ایم و بدون تردید این روابط در آینده احیاء خواهد شد. «مرکز ایران‌شناسی» دستکم تمام امکانات و سعی خویش را در این راه خواهد گذارد.

ایجاد «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» بدون کمک‌های فعالانه سفارت جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان و سفیر محترم و فعال ایران جناب آقای حمیدرضا نیک‌کار اصفهانی امکان‌پذیر نبود و از این بابت ما همه مدیون ایشان هستیم. در عین حال مقامات رسمی جمهوری ارمنستان نیز به کار ایجاد این مرکز مساعدت قابل توجهی نشان دادند که مراتب امتنان خود را به ایشان ابراز می‌کنیم.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4

سال اول | پاییز و زمستان 1375 | 148 صفحه
در این شماره می خوانید:

ایران نامه

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 «ایران‌نامه» مجلۀ پژوهشی خاورشناسان جمهوری ارمنستان که به زبان ارمنی در ایروان منتشر می‌شود و مؤسس و سردبیر آن دکتر گارنیک آساتوریان...

سفیر جمهوری اسلامی ایران در مرکز ایران شناسی در قفقاز

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 در 23 بهمن ماه گذشته حمیدرضا نیک‌کار اصفهانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایروان از «مرکز ایران‌شناسی در قفقاز» بازدید کرد. سفیر ایران...

نمایشگاه نقاشی استاد یرواند نهاپتیان

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 یرواند نهاپتیان در 27 بهمن ماه گذشته در اصفهان نمایشگاهی از آثار هنرمند نقاش یرواند نهاپتیان افتتاح شد و تا پانزدهم اسفندماه ادامه...

سومین نمایشگاه جامعه صنعتگران ارمنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 به مناسبت هجدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران از طرف شورای خلیفه‌گری ارامنۀ تهران ستاد ویژه‌ئی تشکیل یافت و برنامه‌های متنوعی از...

درگذشت درویش، استاد مینیاتور

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 نقاش نامدار ایرانی «آندره سِوروگیان» (سِوروگین) متخلص به درویش در تاریخ 27 آذرماه 1375 (17 دسامبر 1996) در شهر «اشتوتگارد» آلمان چشم از...

مدخلی بر اساطیر ارمنستان

نویسنده: احمد نوری زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 دانشمندان اسطوره‌شناس و پژوهشگران اساطیر ملل دربارۀ پدیداری باورهای اساطیری در ذهن انسان‌های اعصار کهن و عوامل...

نگاهی به مهره های ساسانی موزه تاریخ ارمنستان

نویسنده: فریدون آورزمانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 مجموعۀ ارزشمندی از مهرهای دوران ساسانی در موزۀ تاریخ ارمنستان موجود است که بخش عمدۀ آن‌ها از طریق کاوش‌های...

هاینریش هوبشمان و جایگاه اصلی زبان ارمنی در گروه زبان های هند و اروپایی

نویسنده: روبرت آ. فوکس/ ترجمه: ماریا آیوازیان-ترزیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 زبان‌ها پدیده‌های مجرد نیستند، اگرچه هستند زبان‌هائی که چنین شده‌اند. زبان‌ها نیز...

پاوستوس بیوزاند

نویسنده: دکتر آ. مارتیروسیان/ ترجمه: هریکناز مگردیچیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 پاوستوس بیوزاند ]فوستوس بیزانسی[ یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخنگاری ارمنی در...

خراج‌های درباری ارمنستان در دوران مرزبانی

نویسنده: پروفسور هاکوپ ماناندیان/ ترجمه: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 با پیروزی اردشیر ساسانی بر اردوان پنجم اشکانی در سال 226 میلادی سلسلۀ اشکانیان...

بازتاب افسانه زال، قهرمان حماسی ایران در تاریخ ارمنستان موسس خورناتسی

نویسنده: دکتر بابکن چوگاسزیان/ ترجمه: هرمیک آقاکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 دربارۀ نویسنده بابکِن چوگاسِزیان در سال 1923 در تبریز متولد شده است، دانشکدۀ...

شاهنامه میراث جاویدان مردم ایران در جهان

نویسنده: عباس سرمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 شاید در طول قرون و در تاریخ فرهنگ هیچ یک از کشورهای جهان نتوان کسی چون حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی و کتابی چون...

نگاهی به معماری و نقاشیهای دیواری کلیساهای جلفای اصفهان

نویسنده: دکتر آرمن حق نظریان سرزمین مرتفع و کوهستانی ارمنستان از دیرباز به دلیل موقعت خاص جغرافیایی خود از اهمیت اقتصادی-نظامی برخوردار بوده است و به همین سبب پیوسته...

داورژ

نویسنده: سوکیاس اپریکیان/ ترجمه: ساهاک شاهمرادیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 منابع زبان ارمنی از مآخذ قابل توجه برای پژوهشگران تاریخ و جغرافیا و زبان و فرهنگ...

مجموعه مهرهای ساسانی در موزه دولتی تاریخ ارمنستان

نویسنده: دکتر ادوارد خورشیدیان/ ترجمه: روبینا نرسیسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 3 و 4 ادوارد خورشیدیان (Khurshudian)کاندیدای رشتۀ تاریخ است. وی پژوهشگر ارشد بخش ایران...