سال 2001 میلادی مصادف است با هشتاد و ششمین  سال  کشتار جمعی  بیش از یک و نیم میلیون ساکنان  ارمنی ولایت شرقی ترکیه  عثمانی توسط حکام  وقت  ترکیه که  این  فاجعه  تاریخی  بنام “قتل عام ارامنه” معروف است.

نژادکشی ارمنیان

کنوانسیون سازمان ملل متحد سال 1948 – بند دوم 

“قتل عام  به  یکی از اعمال زیر گفته  می شود که  هدف از ارتکاب آن، نابودی  بخشی و یا تمامی یک گروه  ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی  باشد، بدینصوت:

الف – کشتن اعضاء گروه

ب –  صدمه شدید به همبستگی مادی یا معنوی  اعضای  گروه

ج – تابع  کردن  عمدی گروه به شرایط زندگی ای که به  نابودی  جسمی  کامل یا جزئی آن  منجر شود

د- اقداماتی برای ایجاد مانع در زاد و ولد گروه

ه – انتقال اجباری کودکان گروه به یک گروه دیگر

گزارش کمیسیون حقوق  بشر – سال 1974 – ماده30 

“در دوران معاصر می توان از وجود اسنادی بسیار زیاد سخن گفت که به کشتار ارامنه مربوط می‌شوند، کشتاری  که بعنوان  قتل عام  قرن بیستم  شناخته  شده  است.”

لازمۀ  قتل عام  سازمان یافتگی مرکزی  است و مستلزم طرحی جامع  برای گردهم  آوردن همه وسایلی است  که نابودی ملتی را در بر می گیرد و نیز قتل عام اصولاً جنایتی  دولتی است زیرا که این گونه سازمان یافتگی  فقط در توان و امکانات  دولت‌هاست.

قتل عام ارامنه در بین سال‌های 1915 و 1923 میلادی رخ  داد.  ساکنان  ارمنی سرزمین‌های ارمنستان غربی  که در تسلط دولت ترکیه  عثمانی بود از سرزمین‌های اجدادی خود تبعید و راهی بیابان‌های سوریه شدند.  اموال ارمنیان مصادره شد. سربازان ارمنی ارتش عثمانی از گروهان‌های خود جدا شده  و بصورت  جمعی  تیرباران شدند. کودکان و دختران جوان ربوده شدند. بسیاری از زنان و دختران مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفتند و بقیه در بیابان‌ها از گرسنگی و تشنگی و بیماری جان سپردند یا قربانی  حملات سازمان  یافته شبه نظامیان  ترک  گردیدند.

بدین سان  سرزمین های  اجدادی  ارامنه  از ساکنان  ارمنی خالی  شد و اموالشان به غارت رفت. طبق آمار موجود در آغاز جنگ  جهانی اول  بیش از دو میلیون ارمنی در ترکیه  عثمانی زندگی می کردند. از این عده کمتر از پانصد هزار نفر از کشتارها جان سالم  بدر بردند.  بر این  مبنی است که تعداد قربانیان  قتل عام بیش از یک و نیم  میلیون  نفر تخمین زده می شود.

تصمیم به کشتار ارمنیان توسط کمیته مرکزی حزب “اتحاد و ترقی” که به نام  شناخته شده  “ترکان جوان” معروف است و در سال‌های جنگ جهانی اول حزب حاکم  در ترکیه  بود اتخاذ شد و ازطریق عمال این حزب که  مقامات مهم دولتی را اشغال می کردند به  مرحله  اجرا گذاشته  شد. طلعت، وزیر کشور، اسماعیل انور، وزیر جنگ و احمد جمال، وزیر دریایی بودند. برای اجرای برنامه کشتار، تشکیلات محرمانه ای  نیز که متشکل از مجرمین باسابقه  بود و ریاست آن را پزشکی به نام  بهاءالدین شکیر بعهده داشت  بوجود آمد. این تشکیلات  بعداً  “تشکیلات  مخصوص” نام گرفت  و عهده دار برنامه ریزی  و اجرای  طرح  قتل  عام  ارامنه  شد.

ابعاد واقعی  طرح  “ترکان  جوان” به نابودی  ارمنیان  هنگامی  آشکار شد که  در شب 24  آوریل 1915 صدها نفر از رهبران و روشنفکران  جامعه ارمنی در قسطنطنیه  بازداشت و چند روز بعدهمگی  به  استثناء یک نفر کشته  شدند.

به این مناسبت  است که  بعدها روز 24 آوریل (4اردیبهشت) بعنوان  سالروز قتل  عام ارامنه برگزیده  شد.

این واقعه تاریخی تاکنون توسط سازمان‌های بین المللی از قبیل پارلمان اروپا و نیز بعضی از کشورها چون  روسیه، کانادا، یونان، اروگوئه، فرانسه و ایتالیا رسماً به  عنوان نسل کشی  پذیرفته شده  است.  این  در حالی  است که دولت‌های وقت ترکیه  کوشیده اند که  وقایع  این دوران را یا کوچک جلوه دهند و یا آن را خیلی راحت  انکار کنند بدون  اینکه  اقدامی در جهت  تسکین تألمات ارامنه کرده  باشند.  تبلیغات  دولت  ترکیه  در این مورد بواسطه  نحوه  برخورد مراجع  بین  المللی  تسهیل می شود.

این مراجع به جای اینکه  طبق بیانیه سازمان  ملل  متحد مدافع  حقیقت باشند، با سکوت و بی تفاوتی خود موجب تشویق حکام ترکیه می شوند.

دفاع از حقوق بشر، همانند ارتکاب قتل عام، امری خودبخودی نیست، بلکه مبارزه ای است پیگیر که برای  رسیدن به پیروزی مستلزم طرح ریزی و سازماندهی و بسیج  انسان‌های  همیشه بیدار است. از این رواست  که روز 24 آوریل  قبل  از آنکه  روز گرامیداشت  یاد شهدای  قتل  عام ارامنه  باشد، روز یادآوری  این  واقعیت به  جهان و دولتمردان  است که  هنوز نخستین  قتل  عام  قرن بیستم  بی مجازات  مانده  است. اگر نسل کشی  ارامنه  به  موقع  مورد شناسایی  قرار گرفته  و محکوم می شد و عاملین  کشتار به پای  دادرسی  کشانده  می شدند، فجایع  هولناکی  که  هم اکنون  در نقاط مختلف  جهان  شاهد آن  هستیم  تکرار نمی شد.

روزنامه ایران در بخش  تاریخ  کامل  قرن  بیستم شماره 964  خود تحت  عنوان کشتار ارامنه چنین آورده است:

“جنایت  از لحظه ای  شروع  شد که  در دسامبر 1914 (پنج  ماه  پس  از شروع  جنگ  اول) انورپاشادر حمله  به ارتش  روسیه در قفقاز شکست خورد. انورپاشا ابتدا پیروز شد ولی در حمله  متقابل ارتش  روسیه، نیروهای  او بکلی منهدم گردید. او متقاعد بود که سربازان ارمنی آنطور که  باید نجنگیدند، “طلعت  پاشا” و “انورپاشا” پیش از آنکه  تصمیم خود را اجرا کنند، کلیه  سربازان  ارمنی داخل  ارتش  عثمانی  را خلع  سلاح  کردند تا مبادا به  دفاع  برخیزند.  صدها هزار ارمنی خلع  سلاح شدند و جنایت  بیرحمانه  در ماه آوریل  و مه 1915 شروع  شد.

ابتدا ارامنه شهر زیتون، در ناحیه دریاچه  وان، اسکندرون هزار هزار دستگیر شدند.  پیش  از آن دولت عثمانی 650  نفر از بزرگان  و رجال  سیاسی و سرشناس  ارمنی را بازداشت  کرد تا هسته مقاومتی به  وجود نیاید.  ارامنه ترکیه شرقی با ترن، کامیون و وسایل دیگر به  سوی عراق و ترکیه (که در آن  زمان مستعمره عثمانی  بودند) روانه  گشتند و هزار نفر از مردان  مسلح  ترک  و کرد مأمور قتل  عام  آنها شدند.

هفدهم  ژوئن 1915 واگنهایم، سفیرآلمان – متحد عثمانی – تلگرافی به ویهلم  استراس  (خیابانی در برلن که  مقر وزارت امور خارجه آلمان آنجا بود) به  این  مضمون  فرستاد: “دولت  عثمانی  مدعی است که ارامنه را به  منطقه دیگر کوچ می دهد، ولی هدف واقعی از بین  بردن  آنها است.” به  تلگرف سفیر آلمان در قسطنطنیه، پاسخ داده  نشد.

سفیران کشورهای دیگر اروپایی که از ماجرا آگاه شده  بودند، به  دولت  عثمانی  اعتراض کردند، ولی  هیچگونه  اقدام  اساسی  برای  جلوگیری  از این  جنایت  به  عمل  نیامد.

کمربند ایمنی 

دولت عثمانی معتقد بود که  با از بین  بردن ارامنه  یک  کمربند ایمنی  از بسفر (تنگه  بین دریای سیاه و دریای  مرمره) تا سمرقند (در ازبکستان  که  روس‌ها در سال 1868 آن را تسخیر کردند) به  وجود می آورد.

پس از آنکه  هزاران ارمنی  در بیابان‌های  عراق و سوریه  به  دست  ترک‌ها و کردها کشته  شدند خبر به بقیه  ارامنه  رسید.

ارامنه ای  که هنوز زنده  بودند، به رهبری آدام مانوکیان به  دفاع  مسلحانه  از خود برخاستند. نزدیک به  سیصد هزار نفر ارمنی  هرچه  در عثمانی  داشتند، برجای گذاشتند و از کوه‌ها و دشت‌ها و دامنه آرارات با مشقت زیاد به  روسیه فرار کردند.  بخشی  از ارامنه  قسطنطنیه  نیز با شتاب  راهی  اروپا شدند.  ده‌ها هزار تن از ارامنه  به  ایران  پناهنده شدند، ولی  ارتش  عثمانی  وارد خاک  ایران  شد و در آذربایجان  بسیاری  از آنها و آشوری‌ها را قتل عام  کرد.  در اوایل  ژوئن خارپرت  کنسول  آمریکا در قسطنطنیه، با یک  تلگراف به  وزارت امورخارجه  آمریکا اطلاع  داد: “اگر فقط کوچ  دادن ارامنه  از منطقه ای به منطقه  دیگر مطرح بود، قابل تحمل بود ولی  هرکسی می داند که آنها به قتلگاه  فرستاده می شوند نه یک هزار، نه ده هزار، که صدها هزار” دولت  عثمانی  به  اعتراض  دولت  آمریکا توجهی نکرد، زیرا هدف نسل کشی  ارامنه بود.

در بیابان‌های  سوزان

صدها رجل سیاسی، مورخ و پژوهشگر درباره این قتل عام  مطلب  نوشته اند، از جمله  میشل آرین پژوهشگر بنام فرانسوی  می نویسد: بیش از یک  میلیون  ارمنی  را در هوای  سوزان بیابان عراق و سوریه چون گله  گوسفند به جلو می راندند. مردان مسلح ترک و کرد آنها را به  گروه‌های یکصد، دویست، سیصد تقسیم  کرده  و در بیابان پراکنده  می کردند. هزاران ارمنی  کنار راه  جان  دادند،کودکان  شیرخوار ضجه  می زدند، بیماران زیر آفتاب  سوزان  از پای در می آمدند. فریاد هزاران  نفراز تشنگی و گرسنگی  در بیابان  طنین افکنده  بود، ولی  گویی رحم  و شفقت در دل  جلادان  نبود که به  این  بی گناهان و لااقل  کودکان  خردسال  ترحم  کنند.  گهگاه  در گوشه و کنار در چاله ای، آب کثیف  مانده  از باران  که یافت  می شد، نگهبانان  اسرای  خود را به  سوی  آن  راهنمایی  می کردند که آب  پیدا شد. ارامنه  به  سوی  چاله ها هجوم  می آوردند و آب  کثیف  را می بلعیدند.  در این هنگام مردان مسلح  کرد و ترک  محرمانه مذاکره  می کردند که گلوله ها را نباید حرام  کرد، هر گلوله ای برای مغز یک نفر چه شیرخوار، چه خردسال و چه  پیر و جوان  و زن  و مرد.  هنگامی  که  اسرا درحال  نوشیدن  آخرین جرعه آب کثیف  بودند، مردان  مسلح از پشت  سر مغز آنها را هدف گرفته و یک نفر را زنده نمی گذاشتند.  سر بسیاری  از ارامنه با داس  و خنجر بریده  شد.  بندرت  از میان ده‌ها هزار ارمنی که  آنها را چون  گوسفند به سوی سلاخ خانه هدایت می کردند، چند نفری  موفق به  فرار در بیابان  سوزان  شده  و مشاهدات  خود را برای  دیگران  شرح  می دادند.

پس از قتل عام 

در 31 اوت1915، پس  از قتل  عام  ارامنه  طلعت  پاشا به  متفق  خود آلمان  اطلاع داد: “دیگرمسئله ای به  نام ارمنی  وجود ندارد.”

سفیر آلمان  می نویسد: به  طلعت  پاشا که  چون چوبی  جلوی  من  ایستاده  بود، گفتم: “فرض  کنیم چند ارمنی به شما خیانت  کردند، آیا این دلیل  آن  می شود که  شما کودکان خردسال  را از بین ببرید؟ شما یک  نژاد و یک  نسل را کاملاً از بین  بردید؟ او در پاسخ  من  گفت: این امر اجتناب ناپذیر بود، زیرا کودکان بی گناه  امروز، فردا گناهکار می شوند.”

در واقع  هدف امپراتوری  عثمانی  این  بود که  از بسفر تا سمرقند را تسخیر کرده و مرزهای شمالی و شمال  غربی  و غرب  را در محاصره  داشته  باشد. جنگ‌های طولانی عثمانی را با پادشاهان صفویه بخصوص  شاه  اسماعیل از یاد نبریم; بویژه  در انقلاب مشروطیت  که  خاک  ایران  را مورد تاخت و تاز قرار دادند و در نخستین  جنگ جهانی، قسمتی از غرب  ایران را اشغال  کردند.

امپراتوری توران 

یک نویسنده انگلیسی در سال 1974 زیر عنوان  “جنایت  سکوت” نوشت: ” امروز جسد طلعت در استانبول بر روی تپه‌ای به  نام آزادی در آرامگاه مجللی قرار دارد و خیابان بزرگی در آنکارا به  نام اوست و این برای جامعه  بشری یک  لکه ننگ است.”

در همان  سال  در کمیسیون  اقتصادی  و اجتماعی  حقوق  بشر سازمان  ملل  متحد، مسئله  جنایت علیه  ارامنه در دستور کار گذاشته  شد و والکای نماینده  ترکیه  گفت: “کشته شدن ارامنه نتیجه جنگ  بود; آنها شورش کردند و به بخش دیگری از امپراتوری  منتقل شدند.” وی پس از این جمله  محل  جلسه را ترک  کرد.  مورخان  می نویسند: “در واقع امپراتوری عثمانی همیشه تلاش کرده  است که یک امپراتوری  تورانی از ترکیه  تا آسیای  مرکزی به وجود آورد.”

یک مورخ می نویسد: اگر جامعه  ملل متحد در سال1920، روش ضدانسانی رهبران ترکیه را محکوم می کرد، کمالیست‌های مصطفی کمال پاشا، آتاتورک  از سال 1925 تا 1940 یک  سوم  از کردهای ترکیه را قتل عام  نمی کردند. او می افزاید: آمریکا و آلمان  همیشه  از حامیان ترکیه بوده اند.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13 و 14

سال چهارم | پاییز و زمستان 1379 | 132 صفحه
در این شماره می خوانید:

ایران نامه

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 مؤسس و سردبیر - پروفسور دکتر گارنیک آساطوریان فهرست مندرجات (شماره36، سال هفتم) ـــ گاگیک مارتویان. آیین زردشت در ارمنستان: ملاحظاتی...

احمد نوری زاده جایزه جهانی ادبی و فرهنگی پاپازیان را به خود اختصاص داد

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 لوح تقدیر و جایزۀ جهانی "گارپیس پاپازایان" طی مراسم باشکوهی که علاوه بر ارامنه فرهنگ دوست ایران، جمعی از شعرا، علاقمندان و اساتید...

دوستان

نویسنده: استپان زوریان/ ترجمه: روبن صفریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 مترجم: روبن صفریان استپان زوریان با داستان ها و رمان هایش یکی از برجسته ترین نویسندگان...

زمینه های گفتگوی اسلام و مسیحیت ارمنی

نویسنده: حسین توفیقی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 سازمان فرهنگ و ارتباطات  اسلامی           خلیفه‌گری ارامنه تهران  همایش همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و مسیحیان...

ایران سرزمین شگفتی ها

نویسنده: دکتر نشان تانیک فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 به جرأت می توان گفت سرزمین ایران یکی از شگفتی های طبیعت و یکی از شاهکارهای خالق زیبایی ها است. هر چند تعاریف...

بعد از ۸۵ سال، کشتار ارامنه، ترکیه را بستوه آورده است

نویسنده: استفان کینزر/ ترجمه:روبیک آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 ایلازیگ، ترکیه ـــ باغستان های  توت  در ساحل  دریاچه  تفریحی، تقریباً یگانه  باقیمانده از...

نخستین نسل کشی دوران معاصر

ترجمه: آتوسا سمیعی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 نخستین نسل کشی دوران معاصر حقایقی درباره قتل عام و کوچ اجباری جمعیت ارمنی امپراتوری عثمانی 1922-1915 گزیده زیر...

نسل کشی ارمنی ها از زبان سانیتی کومار چاترجی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 این اواخر، اصطلاح genocide  یا "نسل کشی" فراوان  به  کار گرفته می شود. این اصطلاح ترکیبی است از کلمه geno به  معنای مردم یا نژاد ـــ...

همینگوی گزارشگر تورنتو استار در ترکیه

ترجمه:روبیک آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 ارنست همینگوی در سالهای جوانی، از 1920 تا 1924 در تورنتو زندگی می کرده است. او درطول این مدت  گزارشگر...

در سال های 1922- 1915حقیقتاً چه گذشت؟

نویسنده: جی نورمن فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 گزارش جی. نورمن خبرنگار جنگی تایمز-1915 از هر سو صدای رقت بار حزن و تیره بختی، که بر همه جا مستولی است، به گوشم  می...

سیر شکل گیری معماری کلیساهای ارمنی

نویسنده: شرلی آودیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 پس از قرون چهارم و پنجم میلادی که ساخت کلیسا در ارمنستان آغاز گردید، معماران ارمنی آنها را به شکل  بازیلیک می...

داستانی آفتابی

نویسنده: کنستانتین سربریاکف/ ترجمه: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 پسری روستایی، استادی بزرگ شد. نود و دو سال زندگی کرد و از دنیا رفت، در حالی که به...

استاد نشان تانیک

نویسنده: احمد دز فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 می‌گویند گذشته چراغ راه آینده است و فردای هر ملتی بر دیروزش استوار شده، دیروزیکه بسیاری در شکل گرفتن آن کوشیده اند و...

بقایای سفال های اورارتویی در دره آرارات

نویسنده: هایک آوتیسیان / ترجمه:روبیک آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 13و 14 مطالعات انجام شده در مورد باستانشناسی خاور نزدیک و قفقاز که در بین آن ها یادمان‌های...