سال بیست و چهارم | بهار و تابستان 1399 | 176 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- نگاهی به تاریخ

ســرمقــاله

بر کسی پنهان نیست که در سال جاری انتشار فصلنامه پیمان، به دلایل اقتصادی و وضعیت کرونایی، دچار وقفه شده. مطالب فرهنگی این شماره، مانند ارمنیان کریمه(بخش دوم)؛ وضعیت اداری حقوقی مرزبانی ارمنستان؛ سعدی از نگاه زیبا شناسانه شاعر ارمنی؛ وُرتان کارمیر، رنگ سلطنتی ارمنستان؛ هوهانس ایماستاسر، بنیانگذارنظام جدید گاهشماری ارمنیان؛ گفتوگو  با روبر کوپتاش، مدیر اجرایی انتشارات آراس؛ لئون شانت، مرد قلم، سیاست و فرهنگ؛ اندوه گندمزاران در ماه بیبرگی؛ و دو داستان از آرتاک وارتانیان، طی چند ماه پیش، در آرامش نوشته و تدوین شده اما سرمقاله این شماره در فضایی بسیار دور از آرامش در سوگ کشتار دو نسل از ارمنیان نوشته می‌شود.

نوشتن سرمقاله را در حال و هوای یک رسانه فرهنگی آغاز کردیم چراکه تألیف آن نیازمند ذهنی آرام است اما این آرامش امروز قربانی فضای سیاه خودکامگی، تکبر، خون‌خواهی، جنگ و البته سیاست زشت شده.

مارتین لوتر کینگ، عدالت‌خواه بزرگ، گفته بود: « ما سخن دشمنان خود را به یاد نخواهیم آورد اما نخواهیم توانست خاموشی دوستانمان را از خاطر ببریم»،کلام پرمغزی که پیام آن را ارمنیان یکبار در 1915م، هنگام نژادکشی ارمنیان در ترکیه عثمانی دریافتند و اینک، بار دیگر آن را هنگام نسل‌کشی هم‌کیشان خود در آرتساخ (قراباغ)، که از 27 سپتامبر2020 م (ششم مهر ماه سال جاری) آغاز شده، همراه با آوای حزن‌انگیز ناقوس‌هایی که برای تشییع جنازه نسلی جوان طنین افکن شده، در می‌یابند.

نسل‌کشی ارمنیان در آرتساخ، به دست جمهوری آذربایجان، رونوشت کوچکی از نژاد‌کشی 105سال پیش در ترکیه به دست عثمانی‌هاست. نژادکش‌ها نیت پلید خود را زمانی به اجرا در آوردند که دنیای خسته از جنگ جهانی اول عمیقاً درگیر پس‌لرزه‌های جنگ بود و امروز، نسل‌کش ها هدف خود را در زمانی عملی ساخته‌اند و آن را دنبال می‌کنند که دنیای مستأصل از جنگ جهانی کرونا عمیقاً مبهوت توان دشمن شده است.

نژادکشی در ارمنستان، زادگاه ارمنیان، به دست اراذل و جنایت‌کارانی به وقوع پیوست که، به دستور حکومت مرکزی ترکیه عثمانی از زندان‌ها رها شده بودند و اینک نسل‌کشی درآرتساخ، خاستگاه آبا و اجدادی ارمنیان به دست مزدورانی از سوریه در حال وقوع است که، به دست حکومت مرکزی ترکیه به جمهوری آذربایجان منتقل شده.

استفاده از  سلاح‌های کشتار جمعی شیمیایی حاوی مواد فسفری، بمباران مناطق مسکونی شهرهای آرتساخ با بمب‌های خوشه‌ای، قتل بیش از 40 غیرنظامی و زخمی کردن صدها شهروند، آواره ساختن بیش از نود هزار زن و کودک، بمباران کلیساها در شوشی و استپاناکرت، پایتخت آرتساخ، ارسال فیلم مراسم سربریدن سرباز اسیر ارمنی برای برادر او در آرتساخ، موشک باران بیمارستان غیر ارتشی، مدارس و کودکستان‌ها و زیر ساخت‌های شهری آرتساخ، گسیل انبوهی از مزدوران سوری، داعشی‌های گریخته از میان‌رودان و سربازان تالشی و لزگی به خط مقدم جبهه جنگ برای پیش‌مرگی و بی‌اعتبار ساختن امضای خود که در زیر چهار عهدنامه آتش‌بس نهاده بودند، نمایشگر خودکامگی، تکبر و خون‌خواهی دولتمردان جمهوری آذربایجان است.

عثمانی‌ها، بانیان نخستین نژادکشی سده بیستم میلادی، این بار با آرزوهای پان‌ترکیستی خود رهبری ارتش جمهوری آذربایجان را برعهده گرفته و ناوگان نیروی هوایی خود را ـ برای انتقال مزدوران سوری، انبوه پهبادهای ساخت اسرائیل و تسلحیات جنگی زرادخانه غنی ترکیه ـ در اختیار باکو قرار داده‌اند. تجهیزات جنگی و تمایلات برتری‌طلبانه دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان، در صورت ادامه جنگ، این نسل‌کشی را، در سایه بی‌اعتنایی و سکوت دولت‌ها و ملت‌های ناظر، به نخستین نژادکشی سده بیست و یکم میلادی بدل خواهد ساخت و آنگاه است که ارمنیان، خاموشی دوستان خود و جهانیان را فراموش نخواهند کرد .