سال شانزدهم | بهار 1391 | 212 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- مقاله ها

2- معرفی کتاب

3- چهره ها

4- گزیده رویدادها

5- نگاهی به رسانه ها

 

 

زخم یک صد سالۀ ملتی را التیامی نیست مگر با پذیرش گناه از سوی عاملان آن.

خوانندۀ پیمان سالی یک بار، آن هم در بهاران هر سال، شاهد یادآوری غم ملت ارمنی و نیاز معنوی هم میهنان ارمنی خود در صفحات فصلنامه است و آن را نه در قالب گریه و سوگواری بلکه به صورت فریادی آزادی خواهانه و عدالت جو لمس می کند.

جای بسی تأسف است که هیئت تحریریۀ پیمان پس از گذشت پانزده بهار نگران کمبود مطلب در این راستا نیست چرا که نه فرزندان سلطان عبدالحمید، امپراتور عثمانی و نه برادران کوچک تر آنها، در کسوت جمهوری آذربایجان، دست از دشمنی و کشتار بر می دارند و به استقبال صلح و دوستی می روند و نه از کردۀ خود اظهار پشیمانی می کنند.

در این شماره از فصلنامه، از سویی نگاهی داشته ایم به برخورد حقوقی با آثار به جای مانده و نتایج نژادکشی ارمنیان درسال های نخست قرن بیستم میلادی در ترکیه و از سوی دیگر، هرچند که جای تعجب دارد، به سهم بزرگ و ماندگار ارمنیان ساکن ترکیۀ عثمانی در فرهنگ و ادب شهروندان ترک زبان این کشور پرداخته ایم. همچنین، تحریف تاریخ و پایمالی عدالت را، صرفاً برای به بار نشستن هدف های سیاسی جمهوری آذربایجان، با مروری بر کتاب های درسی آن کشور و در وقایع خوجالو، بررسی کرده ایم و نگاهی انداخته ایم به زندگی سیاسی و نمودهای فرهنگی سال های اخیر ارمنیان در داخل و خارج از ارمنستان. نیز، نقش و شیوۀ کار سازندگان افکار عمومی را در مورد سیاست انکار نژادکشی ارمنیان مورد توجه قرار داده ایم.

در این شماره، به معرفی راگیپ زاراکولو، نخستین ناشر ترک، که در 1993م کتابى دربارۀ نژادکشى ارمنیان در ترکیه منتشر ساخت، پرداخته ایم، آزاداندیش ترکی که برای نخستین بار تابوی نژادکشى ارمنیان را، که کسی جرئت مطرح ساختن آن را در ترکیه نداشت، شکست.

در نقد کتاب آروسیاک، آخرین بازمانده خوی، ترجمۀ زهره باوندی، به رهنمود نویسندۀ آن، رزمری هارطونیان، نگاهی داشته ایم به کتاب تاریخ خوی، اثر ارزشمند محقق دانشمند، زنده یاد دکتر محمد امین ریاحی خویی.

مطالعۀ بخش مربوط به سال های جنگ جهانی اول، سلطۀ امپراتوران عثمانی بر آذربایجان غربی و آنچه که بر سر ارمنیان ساکن خوی، ماکو و سلماس آمده، هم دل انسان  های راستین را به درد می آورد و هم موجب غرور ایرانیان می شود. کشتار ارمنیان و خون ریزی دد منشانۀ ژاندارم های عثمانی، اوباش اسماعیل آقا سیمیتقو، یاغیان کُرد منطقه و افراد مارشیمون باعث تأسف و حیرت هر انسان و حمایت از افتادگان، پناه دادن به پناه جویان ارمنی و ایستادگی در برابر سر نیزۀ جانیان فرصت طلب و متعصب سبب سرافرازی و غرور هر ایرانی وطن پرست و سرمنشأ سپاس بازماندگان ارمنیان منطقه و نسل های بعدی آنان است.

انسانیت هم وطنان فارسی زبان ما در گذر تاریخ نه تنها باعث نجات جان ده ها ارمنی در این گوشه از سرزمین ایران شده بلکه پایه گذار محیطی سازنده برای ایرانیان ارمنی بوده تا آنها به نوبۀ خود خدمتگزارانی نابغه به فرهنگ ایران و ایرانی تقدیم کنند. انگشت پیمان در این راستا به سوی زنده یاد روبن گریگوریان، استاد موسیقی، نشانه می رود که گل های به یاد ماندنی موسیقی محلی ایران زمین را گردآوری و با تنظیمی استادانه آنها را به ایرانیان فارسی زبان پیشکش کرد. روبن گریگوریان آهنگ سازی، رهبری ارکستر و نوازندگی را یک وظیفه می دانست و نه یک شغل. او تکامل هنر را در قربانی کردن روح و جان هنرمند در پای هنر می جست و معتقد بود که پذیرش راستین این فلسفه ضامن بقای ملت ها و سلاح و قدرت معنوی آنها در راه خوشبختی  است.