سال سیزدهم | تابستان 1388 | 152 صفحه

سرمقاله[1]

تشکیل نهادهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، دینی، اقتصادی، اداری و البته سیاسی با ساختارها و کارکردهای خاص خود و توسعۀ آنها خصوصیت بارز جوامع انسانی و به ویژه، جوامع متجدد است. مدرن شدن یا تجدد، فارغ از اینکه تا چه حد واجد خصایص فلسفی آن باشد یا اینکه فقط به شکل تجددسازی بروز کرده باشد، به هر حال با نهادهای اجتماعی سر و کار جدی دارد.

در تاریخ پر فراز و فرود ایران، تمامی تحرکات اجتماعی، خاصه، تحرکاتی که منجر به شور آزادی و عدالت شده اند تبلور خود را در عرصۀ اجتماع و در قالب جنبش هایی چون مشروطه و انقلاب اسلامی به منصۀ ظهور گذاشته اند. ارمنیان ایران نیز بنا به امکانات خود و مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از اقوام و گروه هایی محسوب می شوند که از تحولات اجتماعی بر کنار نبوده و اساساً، بنا بر سرشت فرهنگی شان خود را موظف به نقش آفرینی سازنده و مثبت در عرصه های مختلف حیات اجتماعی کشور خود دانسته اند به نحوی که در جای جای تاریخ ـ به ویژه تاریخ معاصر ـ حضوری ملموس دارند.

از آنجا که تجسم تحول سیاسی جامعه ای که خواهان رشد، قانونمندی و عدالت است در نهاد مجلس جلوه می کند طبیعی است که ارمنیان نیز، با خصایل پیش گفته، بخواهند و تلاش ورزند تا در مجالس قانون گذاری نمایندگان خود را داشته باشند و از حضور آنان همچون نماد انسانی حق و تکلیف بهره برند. از همین روی، این شماره از فصلنامۀ پیمان به حضور و فعالیت ارمنیان در مجالس قانون گذاری اختصاص دارد. لیکن ذکر توضیحی در اینجا لازم به نظر می رسد؛ چنان که خوانندۀ گرامی ملاحظه خواهد کرد گرچه در این شماره به بررسی تاریخ، تحولات و وقایع مجالس قانون گذاری ایران از اولین دورۀ آن در صدر مشروطیت پرداخته ایم لیکن برای دورۀ پس از انقلاب به مجلس بررسی نهایی قانون اساسی ـ با نمایندگی هرایر خالاتیان ـ اکتفا کرده ایم. البته، از آنجا که آن مرحوم در دورۀ اول مجلس شورای اسلامی نیز به نمایندگی ارمنیان شمال برگزیده شد نوعی هم پوشانی بین مجلس بررسی نهایی قانون اساسی و مجلس اول نیز مشاهده می شود.

علت عمدۀ نپرداختن به دوران پس از انقلاب گستردگی و تنوع اطلاعات و به تبع آن محدودیت زمان برای حصول به نتایج پژوهشی دقیق تر و باکیفیت تر بود زیرا به هر حال برای نسل ما این دوران بااهمیت تر و حساس تر و به طبع، محتاج بررسی های موشکافانه تری است که امیدواریم پرداختن به آن در آینده میسر شود.

انتشار این شماره برای ما اهمیتی از نوع دیگر نیز دارد. عمدۀ توجه جامعۀ ایرانی به هم وطنان ارمنی متمرکز در نقش آنان در صنعت و اقتصاد و خوش نامی آنها در عرصۀ کار و تلاش جامعه، هنر و فرهنگ است. چاپ این شماره از فصلنامۀ پیمان فرصتی فراهم آورد تا جوانب دیگری از حضور فعال ارمنیان در جامعۀ عزیز ایرانی، که همانا عرصۀ سیاست و قانون گذاری و تعهد به اصلاحات اجتماعی است ـ اگر نه به طور جامع و کامل ـ آشکارتر شود. به زعم ما این جنبه از فعالیت های جامعۀ ارمنیان مکتوم مانده و هنوز جای بسیاری برای توجه و البته، ارج نهادن دارد. امید آنکه تلاش های ما در این شماره مقبول خوانندگان و همراهان پیمان بیافتد.  

پی نوشت:

1-  به مناسبت تخصیص این شماره از فصلنامۀ پیمان به ادوار مختلف مجلس، سرمقالۀ این شماره به قلم روبرت بگلریان، نمایندۀ مسیحیان ارمنی جنوب کشور، نگاشته شده است.