سال دوازدهم | پاییز 1387 | 160 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- چهره ها

2- مقاله ها


3- نگاهی به تاریخ


4- نقد کتاب


5- گزیده رویدادها


6- ادبیات

سرمقاله (1)

جهان کنونی در کنار همه وجوه و جلوه های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، صنعتی و فن آوری کماکان جهانی است فرهنگی و البته سرشار از تعاملات، تداخلات و شاید مداخلات فرهنگی.

در اینجا ذکر دو توضیح را لازم می دانم، اول اینکه قید کماکان اشاره به این مطلب دارد که اگرچه در قرن بیستم و بیست و یکم به دلیل سیطره صنعت و فن آوری و اقتصاد، برخی فرهنگ را کم  رنگ تر تلقی می کنند، توسعه فن آوری به ویژه فن آوری های ارتباطی خود به رشد انتقالات فرهنگی کمک بسیار کرده و طبعاً سبب گسترش عرصه های فرهنگی شده و جغرافیای آن را وسعت بخشیده است. به این ترتیب، این وسعت از بسیاری جهات به همه ما آشنایی ها و آشنایی پنداری های بیشتری اعطا کرده است.

دومین توضیح مربوط به مفهوم (( رشد انتقالات فرهنگی)) و قرار گرفتن واژه (( مداخلات)) در کنار  (( تعاملات)) و (( تداخلات)) در فراز اولیه این نوشته است. رشد انتقالات فرهنگی لزوماًٌ توسعه، ارتقاء و اعتلا را در بر ندارد اما می تواند و می توانسته به گستردگی نظرگاه ها و نگاه ها انجامد و در مواردی، تحمل پذیری و مدارای بیشتری را در پی آورد.

از این منظر زمانی که از فرهنگی بودن جهان و انسان سخن به میان می آید نه فقط تعریف استعلایی و ادب پرور و فضایل پرور فرهنگ، بلکه تعریف عام و فراگیر آن از حیث در شمول داشتن تمامی جلوه ها و ابعاد حیات انسانی در قالب تعریف یا تعاریف انسان شناسی یا علوم اجتماعی مد نظر است. چنان چه تایلور می گوید: (( فرهنگ و تمدن کلیت در هم تافته ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات و هر گونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست می آورد)) .(2) دکتر سجودی نیز در این خصوص می گوید: (( [فرهنگ] نظامی است متشکل از باورها، اعتقادات، رفتارها و آنچه سبک و سیاق زندگی نامیده می شود و نیز بازتاب آن در آنچه تولید می گردد)) .(3)

در حوزه فرهنگ و فرهنگ شناسی، آنچه به مرور درک شد و البته، لزوم آن به خصوص از نظر درک بهتر علل تنش ها و چالش های بین المللی اهمیت دارد آن است که، فرهنگ و تفاوت های فرهنگی اگر در طی قرون و اعصار غالباً دافعه ایجاد کرده، به مرور به روند شناخت فرهنگ  ها و تبیین آنها منجر شده (در بسیاری از موارد اهداف توسعه طلبانه سیاسی، اقتصادی و سلطه جویانه داشته) و اینک به مدد گسترش تماس ها، ارتباطات و شناختی که انسان از پیچیدگی های وجودی، روانی، اجتماعی و البته فرهنگی خود پیدا کرده شکلی تفهُمی به خود گرفته است که البته، امیدواریم این بُعد؛ یعنی، تفاهم هرچه بیشتر میان انسان ها و فرهنگ ها توسعه روز افزون یابد.

انسان همواره در تلاش است تا دیگری را بهتر بفهمد و معانی مختلف زندگی او را درک کند و محترم شمارد. خوشبختانه، فرهنگ ایرانی همچنان که در طی تاریخ درک فضیلت بخش، اعتلاجو و فرهنگ پرور را توسعه داده، به دلیل روابط گسترده تمدنی به مفهوم درک تفاوت ها و تحمل پذیری بیشتر نیز راه یافته است و آن را طی حیات ماندگار خود به ظهور رسانده. به همین علت است که همواره وقتی در بین اقوام مختلف ایرانی صحبت از اشتراکات فرهنگی شده برای همگان ـ ولو به طور نه چندان واضح و مشخص ـ قابل فهم بوده است.

نشریه پیمان، که اساس کار خود را تکیه بر شناخت، بسط و ارتقای این مشترکات و ابعاد مختلف تاریخ و فرهنگ ارمنی ـ ایرانی قرار داده، همواره به درک متقابل و تفاهم میان فرهنگ ها و محترم بودن و ارجمندی آنها باور داشته است. گرچه فصلنامه پیمان نشریه ای است که از سوی جامعه ای اقلیت در بستر فرهنگ اکثریت منتشر می شود و طبعاً بیشتر بر جنبه درک و احترام متقابل تأکید می کند و تلاش دارد تا بر میراث آفریده خود در دامن فرهنگ و تمدن غالب اکثریت صحه گذارد ولی مدعی نیست که از دیگر فرهنگ ها چیزی نیاموخته و در خود نیامیخته است.

در جهان کنونی که گوش آن از تعدد و تنوع صداها و هیاهوها به درد آمده، چاره ای جز این نیست که چند صدایی های فرهنگی را با لطافت، ظرافت، احترام و آبروداری و پاس داشت شأن انسان ها و فرهنگ ها بیان کنیم و با منظور داشتن تعاریف عام فرهنگ به زدودن و پالایش افکار و باورهای جانکاه همت گماریم و به ابعاد اعتلابخش و توسعه دهنده فرهنگ دست یازیم و لطف، ذوق و زیبایی را برجسته کنیم.

در این شماره پاییزی از فصلنامه پیمان، همچون سنت چند سال گذشته، به علت هم زمانی خزان با هفته فرهنگ ارمنیان سعی کرده ایم جنبه فرهنگی نشریه بیشتر باشد. از این رو، در آن به بحث و بررسی پیرامون هنر و ادبیات باستان ارمنیان، نشریه دوران ساز آراوُد، موسیقی پاپ واروژان و ساز یحیی خان پرداخته ایم. در همه این مباحث تنوع و تعدد شگفت انگیز عناصر مختلف فرهنگی به چشم می خورد و در تمامی یا اکثر جلوه های فرهنگی مذکور نقش ارمنیان در ایران و فرهنگ و جامعه آن محسوس است. آن روی دیگر سکه این ضرابخانه، فرهنگ پروری ایران و ایران اسلامی است که ما را به بخش های مختلف این سرمقاله ارجاع می دهد. شناخت و ادراک و توصیف و تبیین پسندیده است و واجب اما فهم و احترام متقابل فرهنگ  هاست که آرامش بخش، آفریننده و بارورکننده زندگی است؛ زندگی همه با هم.   

پی‌نوشت‌ها:

1- سرمقاله فصلنامه همواره سخن صمیمانه سردبیر و هیئت تحریریه بوده است خطاب به خوانندگان پیمان. آقای روبرت بگلریان، نماینده ارامنه در مجلس شورای اسلامی با تحریر سر مقاله این شماره از فصلنامه، بار دیگر در کنار ما بوده اند تا سخن فصل فرهنگی پائیز را در شأن واقعی فرهنگ به خوانندگان پیمان برسانند.

2- سید رضا صالحی امیری، مفاهیم و نظریه های فرهنگی ( تهران: ققنوس،1386)، ص23.      

3- همان، ص37.