فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۸
دریچه زمان و نگاهی به مطبوعات ارمنیان تبریز در نیمه نخست قرن بیستم
نویسنده: آرپی مانوکیان
شهر کهن تبریز در طی قرن ها محل رفت و آمد و اسکان ارمنیان بوده است و از دیرباز جزو مهم ترین سکونتگاه های آنان محسوب می شده. [۲] قرار گرفتن این شهر در مسیر راه های تجاری و انبوه محصولات متنوع سبب مهاجرت تاجران ارمنی قفقاز و ارمنستان غربی به تبریز و سکونت آنان در این شهر شد.
با افزایش تعداد مهاجران و زاد و ولد به تدریج جمعیت ارمنیان تبریز فزونی یافت به گونه ای که این شهر در سال های نخست قرن بیستم میلادی به یکی از مهم ترین مهاجر نشین های ارمنیان ایران تبدیل شد. بر اساس برخی آمار موجود، در این زمان، جمعیت ارمنیان ساکن تبریز رقمی بیش از سی هزار تن را دربر می گرفته.
ارمنیان تبریز در دو محلۀ قلعه و لیل آوا ساکن بودند. محلۀ قلعه از قدمت و جمعیت بیشتری برخوردار بود.کلیسای سورپ آسدوادزادزین،[۳] از قدیمی ترین بنا های مهم مذهبی ارمنیان تبریز، در این محله قرار داشت و نخستین چاپخانۀ ارمنیان، متعلق به خلیفه گری، از مدت ها پیش در یکی از بناهای محوطۀ حیاط کلیسای مذکور واقع بود که امور مربوط به چاپ در آن صورت می گرفت. بنای مربوط به خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان، مدرسۀ پسرانۀ آرامیان و مدرسۀ دخترانۀ آنایان نیز در این محله قرار داشت.
در محلۀ لیل آوا، نیز کلیسای سورپ سارکیس،[۴] که در ۱۸۴۵م بنا شده بود و نیز مدارس پسرانۀ هایکازیان و دخترانۀ تاماریان، که جزو مهم ترین مراکز مذهبی و آموزشی ارمنیان محسوب می شدند، قرار داشتند. [۵]
در سال های نخستین قرن بیستم میلادی، تبریز محل تجمع متفکران و نویسندگان ارمنی شد که بیشتر آنها دانش آموختۀ دانشسرا های عالی قفقاز بودند. البته، بعدها دانش آموختگان برخی از دانشگاه های معتبر روسیه و اروپا نیز به این شهرمهاجرت کردند و به منزلۀ معلم، در مدارس ارمنیان، مشغول فعالیت شدند. [۶]
در اندک زمانی، این مدارس به یکی از کانون های مهم آموزش و پرورش ارمنیان تبدیل شد و چهره های شاخص و برجسته ای، به ویژه، در زمینۀ هنر و ادبیات، به جامعۀ ارمنیان تقدیم کرد. در آن زمان تبریز یکی ار مهم ترین کانون های فرهنگی ارمنیان محسوب می شد و پس از مدتی انجمن های خیریه، گروه های تئاتر و موسیقی و در نهایت، مطبوعات حیات خود را در این شهر آغاز کردند.
بین ۱۸۹۸ـ ۱۹۰۳م جمعی از دانش آموزان مدارس هایکازیان و تاماریان اقدام به تهیه و تدوین نشریه ای با عنوان پایلاک ـ کایتز[۷] کردند. [۸] پس از این اقدام نشریات متعددی، به صورت دست نویس و ماشین نویسی شده، در عرصۀ نشریات ارمنیان تبریز، به صورت خبرنامه همراه با مضامین اجتماعی، فرهنگی و ادبی پا به عرصۀ فعالیت گذاردند.
با پیشرفت صنعت چاپ تحولی چشمگیر در امر جراید و مجلات ارمنی زبان تبریز به وجود آمد به گونه ای که بین ۱۹۰۹ ـ ۱۹۲۲م تبریز به یکی از مهم ترین مراکز فعالیت مطبوعاتی ارمنیان تبدیل شد.
مروری بر مطبوعات و معرفی برخی از فعالان مطبوعاتی[۹]
گورتز
گورتز[۱۰] اولین نشریۀ ارمنی زبان تبریز بود که در مطبعه و فقط در یک شماره در ۱۹۰۳م به چاپ رسید. وارتابد یقیشه مورادیان، سردبیر نشریۀ مذکور، قصد داشت تا به طور مستمر انتشار آن را ادامه دهد اما در آن زمان مسائل و مشکلاتی برای مدارس ارمنیان تبریز به وجود آمد و از آنجایی که مورادیان از چهره های دینی و فرهنگی مؤثر جامعۀ ارمنیان تبریز بود و می بایست سهم عمده ای در حل مشکلات مذکور بر عهده می گرفت از ادامۀ اداره و انتشار هفته نامۀ گورتز باز ماند. [۱۱] یگانه شمارۀ هفته نامۀ گورتز در هشت صفحه، در ابعاد ۲۸×۳۸ سانتی متر و در چاپخانۀ خلیفه گری ارمنیان آذربایجان به چاپ رسید. [۱۲]
آزدارار آراجنوردارانی
پس از توقف انتشار هفته نامۀ گورتز مسئولان و خدمتگـزاران خلیفه گری ارمنیــان آذربایجان همواره فکر تأسیس نشریه ای دیگر را، که امکان انتقال اخبار مربوط به مسائل جامعۀ ارمنیان تبریز را فراهم کند، در ذهن می پروراندند. این فکر با انتصاب وارتابد ماشتوتس نرسس پاپازیان به سمت قائم مقام خلیفۀ ارمنیان آذربایجان، در۱۹۰۴م، تحقق یافت و با تلاش فراوان او امکان ایجاد نشریه ای جدید با نام آزدارار[۱۳] فراهم شد. در کنار او مگردوم ساهاکیان، از خدمتگزاران خلیفه گری ارمنیان آذربایجان، نیز سهم ویژه ای در تهیۀ مطالب و چاپ آزدارار داشت.
در ابتدا مطالب اصلی این نشریه را اخبار مربوط به موضوعات دینی و اجتماعی جامعۀ ارمنیان تبریز تشکیل می داد اما بعدها مقالاتی با موضوعات فرهنگی نیز به آن افزوده شد. [۱۴]
هفته نامۀ آزدارار به سردبیری وارتابد ماشتوتس پاپازیان، با چهار صفحه، در اندازه های ۲۶×۳۶ سانتی متر، در ۳۴ شماره، در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان به چاپ رسید اما انتشار آن در ۱۹۰۵م متوقف شد. [۱۵] بر اساس اسناد آقای میناسیان به جز سه شمارۀ ۱۶، ۲۲ و ۳۰ از شمارۀ ۱۱ـ ۳۴ نشریۀ آزدارار در کتابخانۀ کلیسای وانک اصفهان موجود است. [۱۶]
آراوُد
تقریباً از اواخر ۱۹۰۷م گروه های گوناگون ارمنیان تحت تشکل حزب داشناکسوتیون[۱۷] همکاری خـود را با مشروطـه خواهــان آذربایجان، به ویژه، با گروه مبارزان ستارخان آغاز کردند. پس از مدتی کمبود نشریه ای برای بیداری و فراخوان هرچه بیشتر ارمنیان آذربایجان کاملاً احساس شد. اخبار مربوط به وقایع و حوادث این دوران، به خصوص، حوادث مربوط به چگونگی مشارکت گروه های ارمنی توسط برخی افراد، که اغلب خود شاهد این وقایع بودند، نوشته می شد اما در تبریز نشریه ای که به طور کامل و با جزئیات به اخبار مذکور بپردازد و آن را در اختیار مردم قرار دهد وجود نداشت. این امر سبب شد ارمنیان تبریز، که از مدت ها پیش کار چاپ نشریات را آغاز کرده بودند، در دورۀ مشروطه خواهی این فعالیت را به صورت جدی تری ادامه دهند.
پس از مدتی برخی از اعضای حزب داشناکسوتیون تصمیم گرفتند به منظور توجه هرچه بیشتر به مسائل مشروطه خواهی و در راه تحقق آن اقدام به چاپ نشریه ای کنند که آراوُد[۱۸] نام گرفت. [۱۹] از پیشگامان تأسیس این نشریه فردی به نام هوسپ هوهانسیان، از اهالی تبریز بود، که در سمت سردبیری پنج شمارۀ نخست آراوُد نقشی مهم ایفا کرد و بعدها نیز از اعضای تأثیرگذار هیئت تحریریۀ آن بود. هوهانسیان تحصیلات خود را در مدرسۀ آرامیان تبریز به اتمام رسانده و به زبان فرانسه کاملاً مسلط و نویسنده ای توانا بود. [۲۰]
او پس از همفکری با برخی از چهره های فرهنگی هیئتی برای تأسیس نشریه ای جدید تشکیل داد. این هیئت خیلی زود شروع به فعالیت کرد و سرانجام با عبور از مشکلات فراوان موفق شد نخستین شمارۀ نشریه را به چاپ رساند. هوهانسیان، در خاطرات خود، در مورد چگونگی آغاز به کار آراوُد چنین می نویسد:
«نهضت مشروطه خواهی ایران سبب شد که بیشتر به مسائل و حوادثی که در شرف وقوع بود توجه نشان دهم. به این ترتیب، به نوشتن و ثبت وقایعی که خود شاهد آنها بودم پرداختم. در پی آن تصمیم گرفتم برای آگاهی هرچه بیشتر ارمنیان تبریز از جزئیات وقایع این نوشته ها را به گونه ای در اختیار آنها قرار دهم. سرانجام اندیشۀ چاپ نشریه ای به ذهنم خطور کرد، نشریه ای که می توانست اخبار و حوادث مربوط به جریان مشروطه خواهی تبریز را، با در نظر گرفتن ابعاد و حواشی گوناگون، در اختیار خوانندگان قرار دهد. این اندیشه را با برخی از صاحب نظران و اهالی قلم در میان گذاشتم که خیلی زود مورد موافقت آنها قرار گرفت و گروهی برای این منظور تشکیل شد. …در طبقۀ همکف ساختمان مطب دندان پزشکی مارتیک فنرجیان، که یکی از اعضای گروه ما بود، چاپخانه ای کوچک با یک دستگاه چاپ بسیار قدیمی وجود داشت که کارهای ساده ای را در این زمینه مانند آگهی های ترحیم، کارت ویزیت و کارهایی از این قبیل را به زبان ارمنی انجام می داد. برای چاپ نشریۀ مورد نظرمان با چاپخانۀ یاد شده در مقابل انجام تعهداتی که اکنون به یاد ندارم به توافق رسیدم. با شوق فراوان شروع به کار کردیم. از مدت ها پیش، عنوان نشریه را آراوُد انتخاب کرده و بر این باور بودیم که انتخاب این عنوان سر آغاز تلاشی برای تحولات و حیاتی نو در مطبوعات ارمنی زبان تبریز خواهد بود.بیش از ده شبانه روز، بدون وقفه، در چاپخانه مشغول کار بودیم. به سرعت حروف چینی را آموختیم و تقریباً همۀ اعضای گروه بخشی از کار چاپ را به عهده گرفتند. سرانجام در آخرین دقایق شنبه، ۱۵اوت ۱۹۰۹م، چاپ نخستین شمارۀ آراوُد به پایان رسید. ۱۵ اوت روز تولدم بود! نمی دانم از قصد آن روز را برای انتشار نخستین شمارۀ آراوُد انتخاب کرده بودم یا این امر فقط یک تصادف بود. از آنجایی که تصمیم بر این بود که نشریه یاد شده در روزهای یکشنبه منتشرشود بنابراین ۱۶ اوت ۱۹۰۹م بر روی آن درج شد.عنوان نشریه را با امکانات محدودی که در چاپخانه بود شکل دادیم و تنظیم کردیم. خوشحالی و شوق ما در اولین روز انتشار آراوُد وصف ناپذیر بود. پس از کار فراوان و تحمل سختی های بسیار سرانجام به مقصود خود رسیده بودیم. وقتی استقبال مردم را دیدیم که چگونه آراوُد را دست به دست می گردانند و با اشتیاق مطالب آن را می خوانند خوشحالی مان دو چندان شد.» [۲۱]
اعضای هیئت تحریریۀ آراوُد در بدو تشکیل شامل معلمان، نویسندگان و شاعرانی بودند که هرکدام تا آن زمان منشأ بسیاری از تألیفات ارزنده و خدمات فرهنگی ارزشمندی در اموری چون آموزش، هنر و تأسیس انجمن های خیریه بودند. در هیئت تحریرِیۀ آراوُد، فردی به نام هایراپت بانیریان، از معلمان مدارس ارمنیان تبریز، حضور داشت که به تازگی از رُستوف بازگشته و در مدت اقامتش در آنجا، با روند چاپ و انتشار چند نشریۀ ارمنی زبان آشنا شده و تجربیات فراوانی کسب کرده بود. او متولد وان بود و تحصیلاتش را در مدرسۀ عالی گئورکیان به پایان رسانده بود و به زبان های فرانسه، آلمانی و روسی تسلط داشت و تا آن زمان مقالات بیشماری در روزنامه های ارمنی زبان قفقاز نگاشته بود. بانیریان در خاطرات خود، در مورد انتخاب مقالات نخستین شمارۀ آراوُد، چنین آورده:
«یکی از خاطراتی که ارزش یادآوری دارد نخستین جلسۀ هیئت تحریریه است. چند مقاله به دست دوستان نویسنده تألیف شده بود که قرار بود بهترین آنها برای چاپ در صفحۀ نخست نشریه انتخاب شود. سرانجام مقاله ای با عنوان آراوُد، که در برگیرندۀ اهداف آیندۀ نشریه با مضامین اجتماعی و سیاسی بود، برای چاپ در صفحۀ اول انتخاب شد».[۲۲]
نشریه در آغاز کار خود به صورت هفته نامه و در چاپخانه ای موسوم به بان وُر، که در محلۀ ارمنی نشین قلعه قرار داشت، به چاپ می رسید و تا شمارۀ پنجم در چهار صفحه، در اندازۀ ۳۲ × ۴۲ سانتی متر و با قیمت چهار شاهی فروخته می شد. [۲۳]
پس از انتشار پنجمین شمارۀ آراوُد هیئت تحریریه با مشکلات مادی فراوانی رو به رو شد. تقریباً تمامی اعضای این هیئت، که بیشتر آنها از معلمان مدارس ارمنی تبریز بودند، بخشی از درآمد ناچیز خود را به هزینه های چاپ نشریه اختصاص می دادند و علاوه بر نوشتن و ویرایش مقالات در مراحل مختلف چاپ و حتی توزیع نشریه همکاری می کردند. به این ترتیب، طی جلسه ای و پس از مطرح ساختن این مشکلات با برخی از متفکران و اندیشمندان ارمنی تبریز تصمیم بر آن شد که آراوُد به منزلۀ ترجمان حزب داشناکسوتیون و با همیاری مادی برخی از ارمنیان توانگر و خیر تبریز به فعالیت خود ادامه دهد. [۲۴]
به این ترتیب، آراوُد از شمارۀ ششم در اندازۀ ۳۶× ۵۲ سانتی متر، در چاپخانۀ خلیفه گری ارمنیان تبریز و سپس در چاپخانه ای به نام امید، تکثیر و در اختیار خوانندگان قرار گرفت. [۲۵]
از شمارۀ ششم هایراپت بانیریان به منزلۀ سردبیر آراوُد انتخاب و کار چاپ و انتشار نشریه با تغییر و تحولاتی همراه شد. ستون های ثابتی برای اخبار و حوادث داخلی ایجاد شد که هوسپ هوهانسیان آنها را تنظیم می کرد. البته، بخش اعظمی از این ستون ها شامل اخبار و گزارش هایی بود که در نشریات برجستۀ فارسی زبان آن دوره به چاپ می رسید و هوهانسیان آنها را به زبان ارمنی ترجمه می کرد. بخشی از نشریه نیز به نقد و بررسی مسائل اقتصادی اختصاص یافت که به دست آسادور تامرازیان، از اهالی مازندران، اداره می شد. در این زمان شمار دیگری از نویسندگان برجستۀ ارمنی نیز به جمع هیئت تحریریۀ آراوُد پیوستند که از آن میان باید به گاسپار هاکوپیان[۲۶] کاراپت بیونیان[۲۷] و سارکیس کاراپتیان اشاره شود.
آراوُد نویسندگانی داشت که شخصاً در روند مشارکت های نظامی گروه های ارمنی با گروه مشروطه خواه تبریز حضور داشتند و مشاهدات خود را به عینه و به صورت گزارش یادداشت می کردند و برای چاپ در اختیار نشریه قرار می دادند. به این ترتیب، اخبار بسیاری از حوادث تبریز یا دیگر نقاط آذربایجان در اختیار خوانندگان قرار می گرفت.
آراوُد نخستین نشریۀ ارمنی زبان تبریز بود که علاوه بر این شهر و مناطق گوناگون آذربایجان به شهرها و حتی دیگر روستاهای ارمنی نشین ایران فرستاده می شد. این امر سبب همکاری افراد گوناگونی از دیگر شهرهای ایران شد.
از جملۀ این افراد باید به آرسن خان مارکاریان اشاره کرد. او، که در تهران مسئول یک تلگراف خانه بود، اخبار مهم به ویژه حوادث مربوط به مشروطه خواهی و وقایع روی داده در مجلس را به تبریز و برای هوسپ هوانسیان، که وی نیزمسئول تلگراف خانه ای در تبریز بود، منتقل می کرد. به این ترتیب، اخبار فرستاده شده از تهران و حوادث مربوط به مشروطه خواهی به سرعت و به منظور چاپ در اختیار هیئت تحریریۀ آراوُد قرار می گرفت. [۲۸]
فعالیت آراوُد با ورود قوای روس به تبریز متوقف شد. یک صد و سی و دومین شمارۀ آراوُد، که هم زمان با ورود قوای روس در دست چاپ بود، هیچگاه انتشار نیافت و حیات آن درتبریز در ۴ دسامبر۱۹۱۱م به پایان رسید. [۲۹]
هایراپت بانیریان در بخشی از خاطرات خود چنین می نویسد:
«به احترام تمامی دوستان و همکارانم در نشریۀ آراوُد باید به این موضوع اشاره کنم که تمامی اعضای هیئت تحریریۀ نشریه از دبیر تحریریه گرفته تا نویسندگان متواضع ما، در تمام مدت فعالیت خود، هرگز دستمزدی دریافت نکردند. آنان حتی بهای نسخه ای از آراوُد راکه در اختیار داشتند می پرداختند و کاغذهایی را که برای نوشتن مقالات مربوط به این نشریه به کار می بردند از محل امکانات مالی خویش خریدداری می کردند.
با تکیه به گذشت ها و تحمل سختی های آنان بود که آراوُد تا زمان توقفش بدون وقفه منتشر شد».[۳۰]
زانــگ
نشریۀ زانگ[۳۱] در ۱۹۱۰م، به دست فردی به نام آلکساندر دِر وارتانیان، از ارمنیان آذربایجان، بنیاد نهاده شد. او، که دانش آموختۀ دانشسرای عالی گئورگیان و از اعضای حزب هنچاکیان بود، سردبیری زانگ را نیز به عهده داشت. [۳۲]
زانگ در طی حیات خود، که دوازده سال به طول انجامید، به منزلۀ ترجمان حزب هنچاکیان[۳۳] فعالیت می کرد، در ابتدا به صورت هفته نامه اما در سال های پایانی به صورت سه روزانه انتشار می یافت و معمولاً مقالاتی در موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ادبی مضامین اصلی آن را تشکیل می دادند. زانگ در صفحات محدودی بین دو تا چهار صفحه، ابتدا در چاپخانه ای موسوم به پاروس،[۳۴] که به دست ارمنیان اداره می شد و در زیرزمین ساختمانی در محلۀ قلعه قرار داشت و سپس در چاپخانۀ خلیفه گری ارمنیان منتشر می شد. [۳۵] نخستین شماره های آن در اندازۀ ۳۷/۵ × ۵۵ سانتی متر به چاپ می رسید اما بعدها به ابعاد ۴۸× ۶۴ سانتی متر تغییر یافت. فعالیت نشریۀ زانگ در۱۹۲۲م متوقف شد. [۳۶]
تاوریزی هایتاراروتیون نِر
تاوریزی هایتاراروتیون نِر[۳۷] گاهنامه ای در زمینۀ حوادث و مسائل جامعۀ ارمنیان تبریز بود که اخبار مربوط به مدارس و کلیساها را در اختیار خوانندگان قرار می داد. [۳۸] این نشریه، که در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنه به سردبیری اسقف کاراپت در مگردچیان در فاصلۀ سال های ۱۹۱۰ ـ ۱۹۱۲م به چاپ می رسید، در ۲۱ شماره انتشار یافت. [۳۹] در بارۀ تعداد و ابعاد صفحات این نشریه به دلیل کمبود اسناد اطلاع دقیقی موجود نیست.
آیــگ
جمعی از دست اندرکاران و نویسندگان آراوُد، پس از توقف فعالیت آن، تصمیم به تأسیس نشریه ای دیگر گرفتند که در برگیرندۀ اهداف و اندیشه های آنها در زمینه های اجتماعی و سیاسی و حوادث رخ داده در آن زمان باشد. به این ترتیب، هفته نامه ای به نام آیگ،[۴۰] در ۱۹۱۲م، حیات خود را آغاز کرد و به رغم مشکلات و موانع فراوان توانست تا ۱۹۲۲م به فعالیت خود ادامه دهد. بر اساس برخی اسناد سمت سردبیری این نشریه در ابتدا بر عهدۀ مگردوم ساهاکیان، دندان پزشکی از اهالی تبریز، بود اما بعدها گاسپار هاکوپیان، از مدیران مدارس ارمنیان تبریز، به منزلۀ سردبیر، مسئولیت ادارۀ نشریه را پذیرفت.
هایراپت بانیریان دربخشی از خاطرات خود در مورد شرایط و برخی دشواری هایی که در طی انتشار هفته نامۀ آیگ رخ داده، چنین می نویسد:
«… به همراه گاسپار تصمیم گرفتیم دوباره دوستان را جمع کنیم و گروهی تشکیل دهیم. لیکن به دلیل دشواری شرایط در انجام این کار چندان موفق نبودیم.
این بار اعضای هیئت تحریریه بسیار کم بودند. من، گاسپار، مگردوم و یرواند آفتاندیلیان و گاهی نیز تیگران یگانیان که شخص اخیر به منزلۀ ویراستار با ما همکاری می کرد.
بودجۀ ما برای انتشار بسیار محدود و در حدود پنجاه روبل بود که از سوی یکی از اعضای خیر هیئت مالی سابق، آواگ ملیک وارتانیان( که از تبریز به تفلیس مهاجرت کرده)، در اختیار من قرار گرفته بود و به صورت امانت با خود از قفقازبه تبریز آورده بودم.
… اما علی رغم همۀ این مشکلات، با اراده ای وصف ناپذیر و در سایۀ هزاران از خودگذشتگی به انتشار آیگ ادامه می دادیم».[۴۱]
در اندک زمانی برشمار اعضای هیئت تحریریه افزوده شد و برخی از متفکران و نویسندگان همچون سیمون میرزایان،خاچاطورگریگوریان و باغداسار ملیک باغداساریان نیز همکاری خود را با نشریۀ آیگ آغاز کردند. پس از مدتی نیز شمارگان آن به پانصد نسخه رسید که تقریباً همۀ آن به فروش می رفت.
آیگ آن قدر تأثیرگذار بود که سرآغاز حرکت فرهنگی دیگری شد و با تلاش دست اندرکاران و اعضای هیئت تحریریۀ آن انجمنی در تبریز تحت عنوان انجمن فرهنگی ارمنیان تشکیل شد که در ابتدا ریاست آن بر عهدۀ هایراپت بانیریان بود. این انجمن در طی ده سال فعالیت مستمر موفق به ایجاد مراکز فرهنگی فراوانی شد که در این میان ایجاد کتابخانه ای منسجم به همراه تالاری برای مطالعه و تحقیق پژوهشگران و مؤلفان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. [۴۲]
هفته نامۀ آیگ در سال های پایانی به صورت سه روزانه و در دو تا چهار صفحه در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان به چاپ می رسید. [۴۳]
بر اساس اسناد آقای میناسیان تعداد محدودی از برخی شماره های نشریۀ آیگ در اندازه های گوناگونی به ابعاد ۳۲ ×۴۸، ۳۴ ×۵۰ و ۳۸ ×۵۵ سانتی متر در بایگانی موجود است. [۴۴]
آقـاقـان
در ۱۹۱۰م به همت جمعی از چهره های فرهنگی، انجمنی به نام انجمن ارمنیان در تبریز تشکیل شد که نخستین فعالیت فرهنگی آن تأسیس نشریه ای به نام آقاقان در ۱۹۱۲م بود. [۴۵]
نشریۀآقاقان به صورت ماهنامه و به سردبیری واقیناک سارکسیان از مؤسسان انجمن ارمنیان روستای آقاقان در چاپخانۀ پاروس، در ابعاد ۱۷× ۲۵ سانتی متر و در چهل صفحه، به چاپ می رسید. [۴۶]
قـاراداغ
نشریۀ آقاقان، پس از ۱۹۱۳م، با عنوان قاراداغ ابتدا به صورت ماهنامه و سپس به شکل دو هفته نامه در چاپخانۀ پاروس انتشار یافت. سمت سردبیری همچنان بر عهدۀ واقیناک سارکسیان بود و جمعی از متفکران و نویسندگان ارمنی همچون خاچاطور گریگوریان، سیمون بازه و موسس بجانیان به منزلۀ اعضای هیئت تحریریه او را یاری می کردند. بیان و تجزیه و تحلیل مشکلات و مسائل روستاییان، به ویژه، وضیعت ساکنان روستاهای ارمنی نشین و ارائۀ نظراتی برای حل این مشکلات از جمله مهم ترین موضوعاتی بود که در قاراداغ به آن پرداخته می شد. [۴۷]
قاراداغ در اندازۀ ۱۷/۵×۲۶ سانتی متر، در ۲۱ شماره و در صفحات متغیر بین ۳۲ـ۴۰ صفحه تا ۱۹۱۴م به فعالیت خود ادامه داد. [۴۸]
میوتیون
دربارۀ نشریۀ میوتیون[۴۹] اطلاعات اندکی موجود است و به جز سند مربوط به مطالعات لئونیان دربارۀ مطبوعات ارمنیان، که مدارک فراوانی در مورد نشریات منتشر شده به دست ارمنیان درحوزۀ مهاجرنشین های آنها در اقصا نقاط جهان ارائه می دهد، سند دیگری در دست نیست. لئونیان تاریخ انتشار این نشریه را ۱۹۱۲م و محل نشر را تبریز ذکر کرده است. [۵۰]
میتک
میتک[۵۱]هفته نامه ای به سردبیری آلکساندر دِر وارتانیان[۵۲] از ۱۹۱۲ ـ ۱۹۱۴م انتشار یافت. صاحب امتیاز آن میهران باغداساریان بود و نشریه با مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی ابتدا در چاپخانۀ پاروس و سپس در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان معمولاً در چهار صفحه و در اندازۀ ۳۶/۵×۵۱/۵ سانتی متر منتشر می شد. [۵۳]
خُسک
خُسک[۵۴] دو ماهنامه ای ادبی با سردبیری هراند غریبیان بود که فقط دو شماره از آن در چاپخانۀ ارامنۀ آذربایجان، در ۱۹۱۳م، در ۳۶ ـ ۳۹ صفحه، درابعاد ۱۴×۲۱ سانتی متر، به چاپ رسید. [۵۵]
اُتارپونجر
اُتارپونجر[۵۶] نشریه ای هنری و ادبی بود که بیشتر به ترجمۀ آثار ادبی دیگر ملت ها می پرداخت. ناشر و سردبیر آن آلکساندر ملیک وارتانیان بود. از این نشریه تنها یک شماره، در ۱۵۹ صفحه، در اندازۀ ۱۵/۵×۲۳سانتی متر، در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀآذربایجان، در ۱۹۱۳م، به چاپ رسیده است.
کوهاک
کوهاک[۵۷] نشریه ای در زمینۀ ادبیات و هنر بود که در ۱۹۱۸م انتشار می یافت. سردبیر و ناشر آن فردی به نام آرامیانس ذکر شده. بر طبق اسناد موجود یک سال بعد نیز به گقاسِر تغییر نام داده. [۵۸]
بایکار
نشریۀ بایکار[۵۹] هفته نامه ای اجتماعی ـ سیاسی بود که انجمن جوانان هنچاکیان تبریز بین ۱۹۱۸ ـ ۱۹۱۹م آن را منتشر می ساخت. البته، بعدها به صورت دو هفته نامه انتشار یافت. اسناد دقیقی در مورد اینکه در چه چاپخانه ای منتشر می شد وجود ندارد. آقای میناسیان، با تردید بسیار، محل انتشار آن را احتمالاً چاپخانۀ پاروس ذکر کرده. [۶۰] نشریۀ بایکار در چهار صفحه و در اندازۀ ۲۹×۳۸ سانتی متر به چاپ می رسید. [۶۱]
آرشالویس
انجمن نوجوانان داشناکسوتیون تبریز در ۱۹۱۸م اقدام به نشر هفته نامه ای به نام آرشالویس [۶۲] کرد که ابتدا به صورت دست نویس و سپس به صورت چاپ
ژلاتینی منتشر می شد. پس از مدتی نشریه زیر نظر انجمن دانشجویان قرار گرفت و هیئت تحریریه ای از دانش آموختگان مسئولیت اداره و کار نشر آن را عهده دار شدند. [۶۳] این هفته نامه، که ۲۱ شماره از آن منتشر شده، در بیست صفحه و در اندازۀ ۳۰×۴۴ سانتی متر و در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان به چاپ می رسید. تاریخ آخرین شمارۀ آن مربوط به ۱۹۱۹م است. [۶۴]
گِقاسِر
گِقاسِر [۶۵] ماه نامه ای بود که ریاست هیئت تحریریۀ آن را موشغ هوانسیان، از معلمان مدارس ارمنیان تبریز، بر عهده داشت و مطالبی در زمینۀ هنر و اطلاعات عمومی برای دانش آموزان ارمنی زبان منتشر می کرد. [۶۶] این نشریه در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان در ۱۹۱۹م، در ۲۴ صفحه و در اندازۀ ۱۷× ۲۲ سانتی متر به چاپ می رسید. [۶۷] در مورد تاریخ توقف انتشار آن اطلاعی در دست نیست.
مینارِت
هفته نامۀ مینارِت [۶۸] با موضوعاتی در زمینۀ زراعت، فلاحت، ادبیات و مضامین اجتماعی و اخلاقی در ۱۹۱۹م بنیاد نهاده شد. محل ادارۀ آن باغ ملت ارمنیان بود و در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان، با شمارگان سیصد نسخه، به چاپ می رسید. ناشر و سردبیر آن آراکل هاروتونیان نام داشت [۶۹] که از دانش آموختگان دانشگاه پطروگراد و نویسنده ای برجسته بود و با برخی از نشریات ارمنی زبان همکاری می کرد. افزون بر این او تألیفاتی در زمینۀ اقتصاد و کشاورزی نیز داشت. [۷۰] هفته نامۀ مینارِت در اندازه های ۳۶× ۵۶ و ۳۳×۴۹ سانتی متر و معمولاً در دو تا چهار صفحه منتشر می شد. در ۱۹۲۱م، انتشار این نشریه متوقف شد. [۷۱]
هاکافاشیست آکان ترتیک
هاکافاشیست آکان ترتیک[۷۲] هفته نامه ای بود که بین ۱۹۴۳ـ ۱۹۴۴م منتشر می شد. [۷۳] آخرین شماره های این هفته نامه به صورت سه روز در میان انتشار می یافت.
هاکافاشیست
نشریۀ هاکافاشیستاکان ترتیک از شمارۀ هفدهم با نام هاکافاشیست[۷۴] و تا ۱۹۴۵م در چاپخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان در دو تا چهار صفحه، در اندازه های ۳۵ × ۵۵ و ۳۰ × ۴۲ سانتی متر انتشار یافت.
آرِوِلک
نشریۀ هاکافاشیست بعد از شمارۀ نود و هشت با عنوان جدید خود، آرِوِلک،[۷۵] در ۱۹۴۵م به سردبیری داویت گئورگیان در چهار صفحه و دراندازۀ ۲۲×۳۲ سانتی متر و تا ۱۹۵۶م منتشر شد. [۷۶]
این گونه بود که ارمنیان تبریز به رغم دشواری ها و مشکلات بسیار کار نشر مطبوعات را تا سال های نخست جنگ جهانی دوم ادامه دادند. در این زمان جامعۀ فرهنگی ارمنیان تهران درفعالیت های خود و از جمله نشر جراید و مجلات با دگرگونی های چشمگیری رو به رو شده و قدم در مرحلۀ نوینی گذارده بود. اکنون این تهران بود که به تدریج به یکی از کانون های فرهنگی ارمنیان ایران تبدیل می شد. این امر سبب توجه و جذب خیل عظیم نویسندگان، متفکران و دست اندرکاران برجستۀ مطبوعات ارمنی تبریز و مهاجرت آنها به تهران برای پیوستن به جریان مطبوعاتی نوینی شد که از آن به منزلۀ یکی از مراحل تأثیرگذار در فعالیت مطبوعاتی ارمنیان یاد شده. متعاقب این حوادث کار چاپ و انتشار مطبوعات ارمنیان تبریز محدود و به تدریج از شمار نشریات و فعالیت آنها نیز کاسته شد. [۷۷]
بدون تردید، حیات مطبوعات ارمنیان تبریز در طی این مدت از جایگاهی ویژه در تاریخچۀ مطبوعات ارمنی برخوردار بوده و با قاطعیت می توان گفت تقریباً هیچ سندی را نمی توان یافت که به این دست از مطبوعات ارمنی نپرداخته و اهمیت آن را ذکر نکرده باشد. [۷۷]
پی نوشت ها:
۱ـ برای مطالعۀ بیشتر در این موضوع همچنین نک: آرپی مانوکیان، «مطبوعات ارمنی زبان تبریز »، پیام بهارستان، ش ۷ (بهار ۱۳۸۹): ۱۰۵ـ۱۱۶.
Hrachia Acharyan, Hay Gaghtakanootian Badmootiun (Yerevan:Hrachia Acharyanie Anvan Hamalsaran, 2002) P. 243- 245.2ـ
Soorp Asdvadzazein 3ـ
Soorp Sarkeis 4ـ
Garo Kevorkian , Amenoon Daregeirk (Beyrout :Hay Katoghikose Debaran, 1958), P. 417- 419. 5ـ
Amoorian, H, H,Dashnaksootiune Parskasdanoom (Tehran: Alik, 1950), P. 77-79. 6ـ
Paylak – Kaytz 7ـ به معنی درخشش ـ برق. اولین نشریۀ ارمنی زبان تبریز بود.
۸ـ آرمن بیگلریان،«مطبوعات ارمنی زبان در ایران»، هزار و ششصدمین سالگرد ابداع الفبای ارمنی (تهران: خلیفه گری ارامنۀ تهران، ۱۳۸۵)، ص ۴۰.
۹ـ لازم به توضیح است ارمنیان تبریز در کنار نشریات چاپی اقدام به انتشارتعدادی جریده به صورت دست نویس و ماشین نویسی شده نیز کرده اند اما از آنجایی که در نوشتار حاضر نشریات تکثیر شده در چاپخانه های مجهز وقت مد نظر بوده بنابراین از پرداختن به سایر نشریات، که با شیوه های مختلفی تکثیر شده اند، خودداری کرده ایم. نیز کوشیده ایم در حد بضاعت اسناد و مدارک به ارائۀ تاریخچۀ برخی از مطبوعات بپردازیم. برای مطالعۀ بیشتر در مورد نشریات ارمنی زبان تبریز نک: مانوکیان، «مطبوعات ارمنی زبان تبریز»، همان، ص۱۰۶ ـ ۱۱۶.
Gortz 10ـبه معنی کار
.Garegein Leonyan, Haiots Barberakan Mamoole (Yerevan: Heradarakchootiun Melkonyan Foundie, 1934)P. 188
Hairapet Baneirian, “Hairapet Baneirianie Hoosherits”, Hayreneik (Boston: Noyember, 1912), No.322, P. 49. 11ـ
در برخی اسناد تاریخ انتشار نخستین شمارۀ گورتز ۱۹۰۴م عنوان شده اما بر اساس بیشتر منابع ۱۹۰۳م صحیح تر است.
۱۲ـ بیگلریان، همان، ص ۴۰.
Azdarar Arajnortaranie 13ـ خبرنامۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان.
Baneirian,ibid.P. 50.14ـ
۱۵ـ بیگلریان، همان، ص ۴۰.
۱۶ـ ر.ک:
.L. G. Minasian, Iranahay Barberakan mamoole (Nor Joogha: Debaran Soorp Amenaperkich Vankei, 1994), P. 37
۱۷ـ حزبی ارمنی که در اواخر قرن نوزدهم میلادی در حوزۀ قفقاز تشکیل شده بود. نک: آرپی مانوکیان، حزب داشناک و جریان نهضت مشروطه (تهران: رامرنگ، ۱۳۸۳)، بخش دوم، فصل ۲و ۳.
Aravod به معنی صبحگاه.
Elmar, Yeprem(Tehran: Modern, 1964), P. 167 & 16819ـ
۲۰ـ وی علاوه بر فعالیت مطبوعاتی تألیفاتی نیز داشته که از آن جمله باید به کتاب شرح زندگانی یپرم خان اشاره کرد. او در تهران سردبیری هفته نامۀ آراوُد راعهده دار شد و در دوران جنگ جهانی دوم نیز مدتی سردبیر روزنامۀ آلیک بود. نک: غلامحسین صالحیار و دیگران، چهرۀ مطبوعات معاصر (تهران : پرس اجنت، ۱۳۵۱ )، ص ۱۴۵.
Hovhanesian, Hoosher(Yerevan: Apolon, 1995), Vol. 1, P. 212& 213. 21ـ
Baneirian,ibid.P. 50 &51.22ـ
۲۳ـ گفت و گو با سورن بانیریان، آرپی مانوکیان، تهران، خرداد و تیر ۱۳۸۷.
Baneirian,ibid. 24ـ
۲۵ـ گفت و گو با سورن بانیریان، همان.
۲۶ـ ازمعلمان مدارس ارمنی تبریز که بعدها سردبیری هفته نامه ای ارمنی زبان به نام آیگ (پگاه) را به عهده گرفت.
۲۷ـ ازمدیران مدارس ارمنیان تبریز.
Baneirian,ibid.28ـ
۲۹ـ نک: آرپی مانوکیان «آراوُد درگذر زمان»، پیمان، س ۱۲، ش ۴۵ (پاییز، ۱۳۸۷): ۱۰۰ـ۱۱۱.
Baneirian,ibid.30ـ
Zang 31ـبه معنای ناقوس.
۳۲ـ گفت و گو با سورن بانیریان، همان.
۳۳ـ از نخستین حزب های ارمنی که در ۱۸۸۷م به دست شماری از دانشجویان ارمنی، در ژنو سوئیس، تأسیس شد.
۳۴ـ میناسیان، همان، ص ۴۹.
۳۵ـ مانوکیان، همان.
۳۶ـ بیگلریان، همان، ص۴۱.
Tavrizie Haitararoutiunner 37ـبه معنای اعلانات تبریز.
۳۸ـ گفت و گو با سورن بانیریان، همان.
۳۹ـ بیگلریان، همان.
Aig 40ـ به معنی پگاه.
Baneirian,ibid., (may,1913) No. 328, P. 56 & 57.41ـ
Amoorian, ibid.,P. 80 & 81. 42ـ
۴۳ـ بیگلریان، همان.
Minasian, ibid., P. 42.44ـ
Amoorian, ibid., P. 80. 45ـ
Baneirian, ibid. 46ـ
Baneirian, ibid. 47ـ
۴۸ـ بیگلریان، همان.
Meiutiun 49ـبه معنای وحدت.
Leonyan, ibid, p, 188. 50ـ
این سند در زمان نگارش مقالۀ حاضر در اختیار مؤلف قرار گرفته و به همین دلیل در مطالعات قبلی او اشاره ای به نشریۀ مذکور نشده است.
Mitk 51ـ به معنای اندیشه.
۵۲ـ همان گونه که اشاره شد وی پیش تر سمت سردبیری نشریۀ زانگ را بر عهده داشت.
۵۳ـ. آرمن بیگلریان، «مطبوعات ارمنی زبان در ایران»، پیمان، ش ۵ و ۶ (بهار و تابستان ۱۳۷۶)، ص ۱۱۸.
Khosk 54ـ به معنای سخن.
۵۵ـ بیگلریان، همان و اسماعیل رائین، ایرانیان ارمنی (تهران: موسسۀ رائین، بی تا)، ص ۱۷۷.
Otar Poonjer 56ـ گلچین خارجی گلچینی از ادبیات خارجی.
Kohak 57ـ به معنی موج. در بسیاری از منابع بدون آنکه نامی از چاپخانه ای خاص برده شود نشریۀ کوهاک در زمره نشریات چاپی معرفی شده.
۵۸ـ بیگلریان، همان.
Baykar 59ـ به معنی پیکار.
Minasian, ibid., P.60.60ـ
۶۱ـ بیگلریان، هزار و ششصدمین سالگرد ابداع الفبای ارمنی، ص ۴۳.
Arshaloois 62ـ به معنی سپیدۀ صبح.
Norik, “H.H. Dashnaksootian Organnere Iranoom (Minchev 1930 Tevakan)”, Alik, Batsareik(20 dectemberie 1990),P. 2363ـ
۶۴ـ بیگلریان، همان، ص ۴۲.
Geghaser 65ـ به معنی زیبا دوست.
۶۶ـ مانوکیان، گفت و گو، همان.
۶۷ـ بیگلریان، همان، ص ۴۳.
Minaret 68ـ به معنی مناره.
۶۹ـ کاوه بیات و مسعود کوهستانی نژاد، اسناد مطبوعات ( ۱۲۸۶- ۳۲۰ ۱ه. ش ) (تهران: سازمان انتشارات اسناد ملی ایران، ۱۳۷۲)، ص ۳۹۱.
۷۰ـ صالحیار و دیگران، همان، ص ۱۴۴.
۷۱ـ بیگلریان، همان، ص ۴۳.
Hakafashiestakan Terteik72ـ به معنی نامۀ ضد فاشیست ها.
۷۳ـ رائین، همان، ص ۴۸.
Hakafasheist74ـ به معنی ضد فاشیست.
Arevelk75ـ به معنی شرق.
۷۶ـ بیگلریان، همان، ص ۴۹.
Kevorkian,ibid, P. 419-426.77ـ
۷۸ـ نک: مانوکیان، «مطبوعات ارمنی زبان تبریز»، همان، ص۱۰۶ ـ ۱۱۶.
در گردآوری و تدوین نوشتار حاضر، گروهی از فعالان فرهنگی درارائۀ اطلاعات، منابع و اسناد موجود بسیار کوشیده اند که مسلماً در امر نگارش هرچه صحیح تر این مجموعه بسیار مؤثر بوده. بدین سبب از فرهیختگان گرامی خانم آرمینه هوسپیان، مدیر مدرسۀ ارامنۀ اسدی تبریز؛خانم نایری شاهمورادیان، از دست اندرکاران کتابخانۀ خلیفه گری ارامنۀ آذربایجان؛ فرزند گران قدر هایراپت بانیریان، آقای سورن بانیریان؛ همکار بسیار ارجمندمان آقای ادوارد هاروتونیان و دوستان فرزانه مان در روزنامۀ آلیک مراتب سپاس خود را اعلام می دارم.