نویسنده: علی دهباشی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39

روز پنجشنبه، دهم اسفند1385، جشن رونمایی کتاب حال و هوایی به پسند کلاغ ها، دومین مجموعه داستان خاچیک خاچِر به زبان فارسی، در کتابفروشی مرکزی نشر ثالث، واقع در خیابان کریمخان، با همت مجلهٔ بخارا و همکاری نشر ثالث با شرکت جمعی از نویسندگان و دوستداران داستان کوتاه برگزار شد.

خاچیک خاچر و علی دهباشی

خاچر دربارهٔ خودش می گوید: ((من درخانواده ای متولد شده ام که روزنامه و مجله و کتاب جزو زندگی روزمره اش بود. پدرم و مادرم مجلات و کتاب ها را به نوبت می خواندند و اغلب برای یکدیگر تعریف و تفسیر می کردند و من، که فقط در نوبت سوم شانس خواندن آنها را می یافتم، ازتفسیر و نقد آنها به وسیلهٔ پدر و مادرم استفادهٔ زیادی می کردم)).

خاچیک خاچر در سال های دانشجویی در آلمان گروه یک آزمایش[3] را با همکاری دانشجویان آلمانی تشکیل داد و شعرها و داستان های آلمانی خود را اجتماعات ادبی می خواند. او حدود بیست سال تمام نیز در گروه ادبی گراکان شرجاناک در تهران فعالیت اجتماعی ادبی داشته است.

این داستان نویس و مترجم ارمنی، که به چهار زبان فارسی، ارمنی، آلمانی و انگلیسی مسلط است، در حال حاضر کتاب داستان کوتاه قرن بیستم آلمان را به زبان ارمنی در دست تهیه دارد و تا کنون 31 داستان کوتاه از 31 نویسندهٔ آلمانی زبان را به همراه زندگی نامهٔ آنها آماده کرده است.

کتاب دیگری که حدود شش ماه پیش در ایروان به زبان ارمنی به چاپ رساند ترجمه هایی است از روایت های ادبی آرمین وگنر، نویسنده و شاعر اکسپرسیونیست آلمانی، که هنگام قتل عام ارامنه در1915م افسر ارتش آلمان بود و در ترکیه خدمت می کرد.

او هم اکنون ترجمهٔ نُه داستان از ریموند کارور را نیز به زبان ارمنی آمادهٔ چاپ دارد و به زودی در ایروان منتشر خواهد کرد.

دومین مجموعهٔ داستانی خاچر به زبان فارسی با نام حال و هوایی به پسند کلاغ ها شامل چهارده داستان است که نشر ثالث آن را منتشر کرده.

در مراسم جشن رونمایی، ناهید طباطبایی، رمان نویس و مترجم، نخستین نویسنده ای بود که نظرخود را دربارهٔ کتاب بیان داشت و گفت: ((من خاچر را قبلاً از طریق داستان های کتاب اشک ششم، که از آنها خوشم آمده بود، می شناختم. حالا هم در این کتاب زبان خاچر را می پسندم. این زبانی که خاچر بر آن تسلط کامل دارد زبانی نیست که بشود آن را آموخت. این زبان در وجود او ریشه دوانده است. از میان چهارده داستان کتاب از همه بیشتر داستان “نورنوس” را پسندیدم. این داستان کِشش مخصوصی دارد و خواننده را تا کلمهٔ آخر با خود می برد اما من شخصاً به عنوان یک مادر از آقای خاچر می خواهم که بیشتر در مورد زنان و مادران ارمنی بنویسند. البته دربارهٔ فداکاری، وفاداری، هزار و یک هنر و زحمتکش بودن زنان ارمنی چیزهای زیادی شنیده ایم ولی چه کسی بهتر از خاچر می تواند در مورد آنها بنویسد؟)).

دومین سخنران فرزانه قوجلو بود که در تفسیر خود از کتاب خاچرمی گوید:

((وقتی کتاب حال و هوایی به پسند کلاغ ها به دستم رسید تصور کردم با داستان هایی روبه رو می شوم که بیشتر با ملیت خود آقای خاچر در ارتباط باشد ولی کاملاً در اشتباه بودم. این داستان ها بیش از آنکه با قومیت سر و کار داشته باشند به انسان ها می پردازند، فارغ از نژاد و قوم. این داستان ها به گونه ای روایت شده اند که به مکانی خاص محدود نمی شوند و می توانند همه جا رخ داده باشند و این برای من یکی از نکات بارز و مشخصهٔ داستان ها شد.

همهٔ داستان های مجموعهٔ حال و هوایی به پسند کلاغ ها بر یک محور انسجام می یابد، محور مرگ. مرگ در همه جای کتاب حضور دارد. کلاغ، که در اکثر فرهنگ ها نماد مرگ است، بدیمنی بال های خود را نه تنها در قصهٔ “کلاغ” بلکه بر تمامی کتاب می گسترد ولی مرگی که در داستان های خاچر تصویر می شود اصلاً هراسی به دنبال ندارد. این مرگ در کنار ماست، هم نفس ماست، انگار همزاد زندگی است، چیزی است که همهٔ ما روزی خواه نا خواه با آن روبه رو می شویم. مرگ به گونه ای بسیار طبیعی برای ما توصیف می شود . شاید به همین خاطر تلخی قصه ها عذابمان نمی دهد. رنج و اندوه نیز به عنوان بخشی از زندگی تصویر می شود و گاه لازمهٔ آن، درست مثل مرگ و همین حضور مرگ در کنار زندگی، که بسیار واقعی است، فضایی فراواقعی یا به تعبیری سوررئال به این قصه ها می دهد.

داستان نویس معروف، امیرحسن چهل تن، نیز پس از ذکر چندین مشخصهٔ بارز کتاب در مورد مرگ مطرح در داستان های خاچر گفت: ((مرگی که خاچر در داستان های خود به توصیف آن برمی خیزد نوعی برخورد زیبایی شناسانه با مقولهٔ مرگ دارد و هرگز بوی نا امیدی و یائس از آن نمی آید)).

آناهیتا طاعتی سخنران بعدی بود که درسخنان خود خاطرنشان کرد: ((من به غیر از یک داستان تمام داستان های دیگر این کتاب را پسندیدم. این کتاب فرصت مناسبی بود تا بتوانم بعد از مدت ها داستان های دلپسند بخوانم. بعضی از داستان ها آنقدر خوب صحنه آرایی شده اند که می توانند به فیلم های خوب تبدیل شوند. من از داستان “دودلی” از هـمـه بیـشـتر خوشـم آمــد و فـکر مـی کـنم کـه ایـن داسـتان گـوشـه ای از زنـدگـی هـمهٔ مـا را دربرمی گیرد و با زبانی شیوا و ساختار منسجم داستانی در ذهن و خاطره ماندنی است)).

در پایان جشن رونمایی، خاچر داستان ((درخت سیب)) را از همین کتاب و بخشی از ترجمهٔ ماهی و جفتش، اثر ابراهیم گلستان، را به زبان ارمنی قراعت کرد.

جای بسی خوشحالی بود که آهنگساز بزرگ، لوریس چکناوریان، نیز در این جشن به همراه رهبر ارکستر خود شرکت کرده و با حضور خود شکوهی خاص به این مراسم بخشیده بود

پی نوشت ها:

1- خاچیک خاچر، حال و هوایی به پسند کلاغ ها (تهران: ثالث،1385).

2-مدیر و سردبیر مجلهٔ بخارا.

3-  Ein Versuch

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39
سال یازدهم | بهار 1386 | 168 صفحه
در این شماره می خوانید:

قربانی راه حق

نویسنده: واراند / ترجمه: سونا خواجه سری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 سیه بود چشمانت و بر سپیدی پیشانیت چو موجی بیرون جهیده بود گیس شفاف ابریشمینت آری این چنین اند...

قتل عمد

نویسنده: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 پاسی از نیمه شب گذشته بود. هلال باریک ماه که از آسمان آویزان شده بود، مرتب زیر تودهٔ ابرهایی که از غرب پدیدار می شدند،...

خاچیک خاچر و حال و هوایی به پسند کلاغ ها

نویسنده: حمید ودادی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 پیش گفتار خاچر و قصه هایش رویکردی دارند به باز پیوند حلقه های گسستهٔ زندگی؛ گسستی که در پی دگرگونی های تند زندگی...

کاربرد بد در زبان ارمنی و فارسی

نویسنده: گارگین فتایی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 مقدمه بُد به معنی صاحب و خداوند و پسوندی است که به آخر اسم ملحق می شود. در اوستا، معادل پئیتی به معنی مولا و صاحب و...

ارمنیان و مادها

نویسنده: آریی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 مقالهٔ تحقیقی زیر مجالی برای پرداختن به ریشه های روابط تاریخی ارمنیان و ایرانیان در محدودهٔ تمدن باستانی مادهاست....

انجامه های ارمنی سده های سیزدهم و چهاردهم میلادی / هفتم و هشتم هجری

نویسنده: رابرت بدروسیان / ترجمهٔ: محسن جعفری مذهب فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 از سدهٔ دهم میلادی/ چهارم هجری انجامه های نسخه های ارمنی منبع بسیار مهمی برای تاریخ...

دیپلمات های ارمنی در دوران قاجار

نویسنده: عبدالرضا هوشن مهدوی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 در دسامبر1803، که فتحعلی شاه به ایروان رفته بود تا خان ها و سرکردگان منطقه را به ایستادگی در برابر تجاوز روس...

نود و دومین سالگرد نژاد کشی ارمنیان

نویسنده: گئورگ وارطان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 به نام خداوند حافظ جان ها و روان ها با عرض سلام و خیر مقدم حضور مدعوان و همکاران محترم برای شرکت در این محفل دوستانه...

مراسم یادبود ۲۴ آوریل

نویسنده: آرتین بابایانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 روز سه شنبه بیست وهشتم فروردین هزار و سیصد و هشتاد و شش، در محل انجمن اجتماعی ارامنه، مراسم یادبود نود و دومین...

موسیقی کلیسای ارمنی

نویسنده: تنی یعقوبیان مقدم فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 موسیقی نشانهٔ جنبش و زندگی است موسیقی زبان احساسات و عواطف است موسیقی بیان زیبایی و انسانیت است..... انسان از...

کلیسای هریپسیمه مقدس

نویسنده: ایرج افشار (سیستانی) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 ایران دارای جایگاه جغرافیایی و طبیعیِ ویژه و دهش های خدایی بسیاری است که در درازنای تاریخ بهره گیری چندان...

مسیحیت در شعر فارسی

نویسنده: قمر آریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 دوستان عزیز، خانم ها و آقایان سلام. بسیار متأسفم که علی رغم علاقهٔ قلبی نتوانستم در جمع شما حضور پیدا کنم. بیماری اخیر...

ارمنستان در سرآغازین فاجعه قرن بیست

نویسنده: داوود هرمیداس باوند فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 مقدمه قتل عام یا کشتار جمعی رویدادی است زاییدهٔ تفکرات غیرانسانی و اندیشه های پلید که در گذر تاریخ به اشکال...

زندگی تراژیک یک روزنامه نگار آزاده

نویسنده: علی دهباشی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 ((البته که می ترسم. اگر بخواهیم روراست باشیم، باید بگویم که من هر روز خدا را در نگرانی و تشویش به سر می برم. تا حالا...

شورش علیه هویت ترک

نویسنده: تانر آکچام / ترجمه: فرزانه قوجلو فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 من ترک هستم. هراند[3] ارمنی بود. من نویسنده ای در آگوس[4] هستم. هراند خودِ آگوس بود. هراند فقط...

گفت و گو با دینک

ترجمه: مارینا بنیانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 ((من این حق را دارم تا در سرزمینی بمیرم که در آن زاده شده ام))....

تحولات سیاسی در ترکیه، آینده ترکیه در اتحادیه اروپا، ترکیه و مسئله ارمنی

نویسنده: هراند دینک /ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 قبل از هر چیز می خواهم در مورد دورانی صحبت کنم که ترکیه به جمهوری تبدیل شد. در مورد اینکه...

کبوتری که در درونم نگران است

نویسنده: هراند دینک /ترجمه: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 ابتدا از تصمیم دفتر دادستان عمومی شیشلی برای تحقیقات مقدماتی از من، به اتهام اهانت به هویت...

زندگی نامه هراند دینک

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 39 هراند دینک در 15 سپتامبر1954 میلادی در یک محلهٔ ارمنی نشین به نام چاوش اغلو[1] در مالاتیا[2] به دنیا آمد. پدرش،...