نویسنده: ژنیا ماروتخانیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25

موسیقی، هنر بیان احساسات به وسیله اصوات است. یعنی هنری است که از ترکیب و تنظیم اصوات به وجود می آید و زیبایی آن مربوط به تأثیری است که بر ذهن شنونده می گذارد.

مهمترین عوامی تشکیل دهنده موسیقی، صوت و وزن هستند. در نتیجه حرکت ارتعاش ها، می توان صوت او به وسیله گوش شنید و احساس کرد.

در قضاوت اولیه، درک زیبایی حسی است، زیرا به محض دیدن یا شنیدن چیزی، تصور زیبایی یا زشتی در بیننده و شنونده به وجود می آید. اما این قضاوت بر اثر تکراد دیدن یا شنیدن و نسبت به احساسی که انسان در هر زمان ممکن است داشته باشد، تغییر می کند. در مقابل، زیبایی دیگری نیز وجود دارد که به کمک فکر و تجزیه تحلیل عوامل زیبایی، درک می شود و این  نوع که غالباً قضاوت پایداری به وجود می آورد، زیبایی در هنر است.

شاید یک اثر هنری در نظر اول زشت و نامأنوس به نظر آید. ولی پس از تحقیق علمی، می توان نکات بسیار زیبایی در آن ملاحظه کرد. زیبایی هنری غالباً به زشتی و زیبایی اخلاقی بستگی ندارد، زیرا در یک اثر هنری هم آهنگی و پیوستگی مورد توجه هنرمند است و طرز نمایش آن وسیله ای بیش نیست.

در موسیقی ممکن است شنونده ای از شنیدن موسیقی باله دریاچه قو اثر چایکووسکی لذت ببرد، ولی فانتزی کرماتیک را به زحمت گوش دهد. شکی نیست که برای درک موسیقی، زبان موسیقی را باید شناخت و برای دست آوردن و دریافت لذت روحی، رموز زیبایی را باید یافت. از این نظر یک آهنگ از نظر نکات فنی و  ابتکاری که در زمانی خاص دارا بوده، مورد مطالعه قرار می گیرد. طرز فکر سازنده آهنگ و سبک کار او برای تحقیق در موسیقی بسیار موثر است و بدون توجه به مکتب های هنری، آثار گوناگون را نباید مقایسه کرد. برای درک زیبایی هر اثری، باید اصول هنری را که هنرمند در سبک خود پیش گرفته جستجو کرد و با توجه به این اصل، نکات فنی آن را مورد بررسی قرار داد.

تاریخچه ای مختصر درباره موسیقی ارمنی

موسیقی از زمان های بسیار قدیم در زندگی ملت ارمنی جایگاهی خاص داشته است. قبل از ابداع الفبای ارمنی، یعنی سده پنجم، ادبیات و موسیقی سنتی، وجود داشته و توسط هنرمندان دروه گرداجرا و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شده است و اندکی پس از به وجود آمدن الفبای ارمنی،  افسانه ای، داستان ها، حماسه ها، قصه ها و همچنین موسیقی، در کتاب های دست نویس نگاشته شده اند.

از سده هشتم میلادی به بعد،  قسمتی از موسیقی ارمنی با نشانه هایی اصیل  و ملی ارمنی به نام خاز  Khazنوشته شده است. کتاب های متعددی در این زمینه از سده های میانه باقی مانده اند ولی متأسفانه تاکنون رموز خازها به طور کامل کشف، بیان و درک نشده است.

نرسس شنورهالی  Nerses Shnorhali(1101-1173) شاعر، موسیقیدان و روحانی، در پیشبرد موسیقی ملی ارمنی بزرگترین سهم را داراست. وی اولین آهنگ سازی بود که به موسیقی مذهبی ارمنی با گنجاندن آهنگ های محلی همراه با کلام مذهبی، شکوه بسیاری بخشید.

از میان سرشناس ترین موسیقیدانان ارمنی باید از مسروپ ماشتوتس  Mesrop Mashtots ابداع کننده الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی، ساهاک بارتو Sahag Bartev  در سده پنجم میلادی، اسقف اعظم کومیتاس Komitas  در سده هفتم میلادی، استپانوس سیونیک Stephanos Siyoonik  در سده هفتم میلادی، خاچاطور تارون Khashatour Taron  در سده دوازدهم میلادی و کشیش کومیتاس در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی نام برد.

موسیقی یک ملت چیست؟ و چه عواملی باعث پیدایش آن می شود؟ آیا آب و هوای آن سرزمین، تاریخ آن ملت، سرزمین پهناور، دشت ها و مزارعی که یک ملت در آنجا ساکن اند؟ و یا حوادثی که در زندگی روزمره مردم به وجود می آید؟

آری، همه این عوامل دست به دست هم داده، موسیقی ملی یک ملت را به وجود می آورند و همچنین تمامی آن چه بر احساسات مردم تأثیر می گذارد، عامل پیدایش موسیقی می شود. موسیقی نیز مانند تمام شاخه های هنری، دوران رشد، شکوفایی و کمال را دارا است. همان گونه که یک انسان دوران کودکی، بلوغ، جوانی و میان سالی را پشت سر می گذارد و برحسب نظام طبیعت در این ادوار بنابر زمان خود می اندیشد و سخن می گوید، موسیقی نیز دارای همان ویژگی ها است. به تعبیری موسیقی نیز مانند نور، گرما، الکتریسیته دارای حرکت است. از این رودر ریتم یک آهنگ باید حرکت را متوجه شد و این حرکت باید مطابق با احساسات درونی باشد، و ازآنجایی که احساسات درونی نتیجه احساسات و تأثیرات موجود در دنیای خارج است؛ موسیقی می تواند در شنونده اندوه و شادی به وجود آورد. پس در نتیجه می توان گفت که ریتم موسیقی نتیجه عوامل موجود در طبیعت است. ولی آن چه در متن آن گفته می شود بستگی به شرایط زندگی مردم دارد.

موسیقی ارمنی ابتدا از کلیسا آغاز شد. زیرا در آن زمان اکثر موضوع های نقاشی، مینیاتور و معماری، مذهبی و کلیسایی بودند و مردم با روحانیت و کلیسا رابطه نزدیکی داشتند. بنابراین، موسیقی ارمنی نیز مضمونی کلیسایی پیدا کرد. از سده چهارم میلادی موسیقی در دست مقامات عالی رتبه کلیسای کاتولیک بود. هم زمان با ابداع الفبای ارمنی در سده پنجم میلادی، آثار ادبیات ارمنی نیز به رشته تحریر در امد و با زبان گرابار Grabar- ارمنی کلاسیک- آثار زیادی در رابطه با فلسفه، منطق، ریاضیات، داستان نویسی و زمان نوشته می شد. پس از آن به علت کشمکش ها و جنگ هایی که سالیان طولانی در ارمنستان در می گیرد و مردم با مسایل سیاسی و اقتصادی درگیر می شوند، موسیقی اهمیت خود را برای مدت زمانی از دست می دهد، ولی در سده شانزدهم میلادی، تولدی مجدد می یابد.

پیشرفت موسیقی، با پیشرفت دیگر هنرها در نزد ارمنیان هم گام بوده است، گرچه ممکن است در یک سطح و اندازه نبوده باشد. آوازهای ارمنی بارها و بارها در بتخانه ها، آتشکده ها، کاخ ها، مزارع و خانه ها خوانده شده ولی چون در آن زمان کسی با شیوه نت نویسی آشنا نبوده است، بسیاری از آنها ثبت نشده اند.

از سده هجدهم میلاید موسیقی ارمنی به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم می شود:

1- آوازهای فولکلوریک، به خصوص آوازهایی که توسط روستائیان خوانده می شد.

2- آوازهای موسیقی دان و شاعر معروف آن زمان، یعنی سایات نوا Sayat Nova .

بنابراین موسیقی از آن سده وارد دوران جدیدی می شود. عاشق ها (خیناگران) در آوازهایشان از موضوع های جدیدتری استفاده می کردند. نقاش هوناتان  Hovnatan علاوه بر استادی در زمینه هنر نقاشی، در موسیقی نیز هنر نمایی هایی دارد و در شکوفایی و پیشبرد آوازهای عاشق ها در این سده، نقش به سزایی داشته و سایات نوا پیرو سبک او است.

از آلات موسیقی سده هیجدهم سرنا، طبل، کمانچه، تار، سنتور و سه تار را می توان نام برد. از اواسط این سده، پیانو و ویولن نیز به آنها اضافه شد. با وجود اینکه آن ها آلات موسیقی خارجی محسوب می شدند، تأثیر فراوانی در موسیقی ارمنی داشتند. پس از تأسیس پادگان روس ها در ارمنستان، سازهای بادی نیز وارد عرصه موسیقی شد.

گفتنی است که موسیقی ایرانی نیز بر موسیقی ارمنی بی تأثیر نبوده است. موسیقی ایرانی بین موسیقی های شرقی جایگاه خود را دارد و بر موسیقی های تمامی کشورهای شرقی تأثیر به سزایی داشته است. در زمان لشکر کشی های اعراب، موسیقی ایرانی تا آسیای صغیر، آفریقا و حتی اسپانیا نیز پیش رفت،‌ به طوری که هم اکنون بعضی از آهنگ های اسپانیایی ریتم ایرانی دارند.

در اواخر سده نوزدهم موسیقی ارمنی تدریجاً در حال نابودی و فراموشی بود که با ظهور کشیش کومیتاس این وضع به کلی تغییر کرد. وی، در طی دوران زندگی خود در حدود چهار هزار قطعه موسیقی ملی ارمنی را جمع آوری کرد و از آنجایی که شناخت کاملی از موسیقی ترکی را پاک و آنها را به صورت موسیقی خالص ارمنی در آورد. وی سفرهایی به تمام نقاط ارمنستان انجام داد و تمامی نسخه های موجود در کلیساها و وانک ها را جمع کرد و براساس آنها بزرگ ترین باداراگ  Badarag(بخشی از موسیقی مذهبی وکلیسایی) را ساخت. همین کار را نیز شاگرد وی اسپیریتون ملیکیان Melikian Spiriton . در مورد موسیقی فولکلوریک انجام داد.

در سده هجدهم و نوزدهم یک موسیقی دان با استعداد به نام هامبارتسوم سرکسیان (1768-1839) شیوه نوین نت نویسی را ابداع کرد و مرحله جدیدی را در تاریخ موسیقی ارمنی به وجود آورد. از سال 1839 میلادی به بعد اکثر موسیقی های مذهبی با استفاده از این شیوه نوین نوشته شده اند.

کشیش کومیتاس اولین آهنگ ساز ارمنی بود که بار روش علمی به تحقیق درباره خازها پرداخت. به گفته وی موسیقی مذهبی و عامیانه ارمنی از روش گام غربی استفاده نمی کند بلکه براساس آکوردهای چهارگانه، تصنیف شده است. وی بنیان گذار موسیقی کلاسیک ارمنی است و با استفاده از نت نویسی به وسیله خازها بیش از سه هزار آهنگ محلی را گرد آوری و ضبط نموده است.

موسیقی ارمنی را می توان به بخش های زیر تقسیم کرد:

1- موسیقی کلیسایی؛ 2- موسیقی فولکلوریک؛ 3- آوازهای گوسانی و عاشقی؛ -4 موسیقی انقلابی؛ 5- موسیقی سازی؛ 6- موسیقی آوازی؛ 7- موسیقی استرادائین یا موسیقی مدرن ارمنی (این موسیقی معادل موسیقی پاپ یا جاز است ولی اطلاعات کافی در این زمینه هنوز ثبت نشده است).

انواع موسیقی ارمنی

1- موسیقی کلیسایی

موسیقی کلیسایی،‌ شاخه ای از موسیقی آوازی است. این موسیقی پایه گذار موسیقی ارمنی یعنی اولین نوع موسیقی است که مردم با آن شروع به خواندن و نواختن کردند زیرا از زمان های بسیار دور سرچشمه می گیرد،‌ یعنی زمانی که کلیسا به وجود آمد و روحانیان شروع به خواندن و اجرای مراسم در کلیساها کردند این نوع موسیقی شامل آوازهای مذهبی است که به مناسبت سوگواری یا جشن یا عبادت های خاص، همراه با آهنگ خوانده می شود.

پایه موسیقی کلیسایی را پاپ گراگوار اول به سال 590 میلادی بنیاد نهاده است. فرم های مختلف موسیقی کلیسایی عبارتند از: موتتMotet  ، کانتاتKantat  ، پسوم Pesoum، کورال‌ Choral، مس  Messeو رکویم Requim.

موتت و کانتات طبق روایات مذهبی و به شکل گروهی خوانده می شود. پسوم، بنا بر افسانه های مذهبی نوشته و اجرا می شود. کورال در مذهب پروتستان معمول است و آن نیز از آوازهای گروهی تشکیل می شود. بزرگترین فرم موسیقی مذهبی مس است که از 5 قسمت اصلی تشکیل شده در کلیسای کاتولیک اجرا می شود. رکویم مسی است که به یادبود و بزرگداشت مردگان اجرا می شود. در سده نوزدهم در ارمنستان، توجه موسیقی دانان ارمنی به شیوه نت نویسی موسیقی مذهبی سده های میانه جلب شده است.

موسیقی کلیسایی مسیحیان به سه بخش تقسیم می شود:

الف- آوازهای مخصوص تشریفات کلیسایی.

ب- آوازهایی که در مراسم مختلف سروده می شود: عروسی، ختم، غسل تعمید و…

ج- آوازهای مخصوص مراسم دعا و نیایش.

به وجود آمدن آوازهای مذهبی چند علت دارد. اولاً از آواز برای موعظه و تبلیغ مسیحیت و وسعت بخشیدن به آن استفاده می شود. ثانیاً احساس دین داری و اعتقاد به خدا و تقوی و زهد را در میان دین دارای وسعت می بخشد.

موسیقی ایرانی یکی از پایه های موسیقی شرقی به شمار می آید و بر موسیقی تمامی سرزمین هایی که با ایران در تماس بوده اند تأثیر بسیاری گذاشته است. این موسیقی توانست تأثیر خود را بر موسیقی ارمنی در بخش کلیسایی نشان دهد. چهارگاه و همایون از دستگاه های موسیقی ایرانی هستند که در موسیقی کلیسایی ارمنی وارد شده اند.

در حدود چهارپنجم از موسیقی کلیسایی ارمنی به طور گروهی اجرا می شود و آوازهای کلیسایی در دستگاه های متوسط و سنگین سروده و اجرا می شود.

2- موسیقی فولکوریک

مهم ترین منبعی که بتوان توسط آن موسیقی ارمنی را مورد بررسی قرار داد موسیقی فلولکوریک یا موسیقی محلی است. به همین دلیل، برای بررسی ها و تحقیق مورد توجه جبری موسیقی دانان و اساتید موسیقی قرار گرفته است.

فرهنگ و هنر مردمی یا ملی که می توان آن را فولکلور نامید، شاخه های متعددی دارد. ادبیات،‌ رقص،‌ محلی، آواز، اسطوره، داستان، صنایع دستی، طنز و معما، که با وجود این عوامل فولکلور ارمنی بسیار غنی است. در میان تمامی این ها آواز ارمنی به چند دلیل جای مخصوص به خود را دارد. اولاً موسیقی قدیمی ترین هنرها است، بنابراین اصل، در طبیعت، حیوانات نیز توانایی درک موسیقی را دارند،  مثلاً، وقتی چوپان نی لبک خود را می نوازد،  گله به دوراو جمع می شود و یا فیل ها هنگام شنیدن موسیقی می رقصند.ثانیاً موسیقی و آواز در میان دیگر هنرها از همه رایج تر است و هنری است بی واسطه و احساسی. هیچ هنر دیگری به اندازه آواز و موسیقی نمی تواند تأثیر مستقیم بر روح انسان داشته باشد. از این رو زمان جنگ فرماندهان لشکر برای ترغیب و تشویق سپاه به جنگ و از خود گذشتگی از موسیقی استفاده کرده و می کنند.

یکی از عواملی که موسیقی فولکوریک ارمنی را غنی می سازد و آواز است.

ریتم موسیقی فولکوریک هیچ گاه تغییر نمی کند و بسیاری از آنها الهام بخش موسیقی دان های معاصر بوده و بعضی از‌آنها تبدیل به موسیقی آوازی کلاسیک مانند اپرا و اپرت Operet گشته است.

موسیقی فولکوریک به بخش های زیر تقسیم می شود:

الف- آوازهای کودکانه؛ ب- آوازهای همراه با کنایه و استعاره؛ ج- آوازهایی که برای طبیعت خوانده می شوند؛ د- آوازهای طنز آمیز؛ ه- آوازهای مخصوص جشن های عروسی و مجالس و میهمانی ها؛ و- آوازهای حماسی و اسطوره ای؛ ز- آوازهای مخصوص لالایی یا گهواره ای؛ ح- آوازهای عاشقانه؛ ت- باریرگBaryerg  (رقص دسته جمعی است که افراد گرداگرد دست همدیگر را می گیرند و می رقصند و می خوانند).

3- موسیقی انقلابی

ابداع موسیقی انقلابی در تاریخ موسیقی ملی ارمنی،  تحول بسیار مهمی را ایجاد کرده است. اما این موسیقی چیست و از کجا سرچشمه گرفته است؟ وضعیت و موقعیت ارمنستان در جنگ  با همسایگاه باعث شده که آوازهایی در رابطه با دفاع از سرزمین و ملت برای رزمندگان و تشویق و دلدای آنان به سرایند. ماهیت این نوع موسیقی و آواز را باید از ریتم آن باز شناخت،‌ زیرا آن نشأت گرفته از روح و احساسات درونی و فردی است و تحت شرایط خاصی به وجود آمده است.

4- آوازهای گوسانی

الف- گوسان ها

خوانندگان این نوع آوازها از قشر عامی و معمولی ملت بوده اند و از این راه زندگی خود را تأمین می کردند. مورخان ارمنی درباره گوسان ها چنین گفته اند: «زمانی که مردم ارمنستان هنوز یکتاپرست نبودند، این آوازه خوانان از شهرت بسیاری برخوردار بودند». موسس خورناتسی در کتاب خود به نام تاریخ ارمنستان زمانی که به توصیف حماسه سرایی می پردازد به شهرت و اهمیت این اشخاص در این دوران اشاراتی کرده است.

موضوع اصلی آواز گوسان ها در رابطه با عشق و مسایل خنده آور و شاد و کنایات و استعارات بوده است. آلت موسیقی معروف گوسان ها چنگ، طبل، نی، بامبیر یا باندور و پاندیر بوده که هر دو از آلات بسیار قدیمی در موسیقی بوده است.

ب- عاشوق ها (خیناگران)

عاشوق ها یا عاشق ها از سده هفدهم شروع به فعالیت می کنند و دنباله آوازخوانان سده های میانه یعنی گوسان ها هستند. بنابراین، این اشخاص را می توان وارثان گوسان ها نامید. کلمه عاشوق یا عاشق ریشه عربی دارد که به معنای دوست داشتن بسیار زیاد است. این کلمه از ترکی وارد فرهنگ ارمنی شده است.

آوازهای عاشق ها، چه از نظر محتوا و چه از نظر ماهیت تفاوت بسیاری زیادی با آوازهای فولکوریک دارد. مهم ترین مضمونی که آوازهای عاشق ها دارد. عشق است، حال یا عشقی باشد خیالی و رمانتیک و دست نیافتنی و یا عشقی که خواننده امید دست یافتن به آن را داشته باشد.

عاشق ها به سه دسته تقسیم شده اند:

الف- عاشق های مخصوص کاخ ها: اینان در کاخ های پادشاهان عثمانی،‌گرجی و ایرانی می زیستند. برای مثال سایات نوا در خدمت پادشاهان و دربار گرجستان بوده است.

ب- عاشق هایی که در شهرها می زیستند: این افراد به طور گروهی و یا انفرادی در شهرها، میدان های مرکزی شهر، قهوه خانه ها برنامه اجرا می کردند. آلت موسیقی آنها دف،‌ سنتور، ساز و کمانچه بوده است. قسمتی از درآمد عاشق ها در قهوه خانه ها توسط تجار و صنعت گران تأمین می شد که به طور معمول در آنجا حضور داشتند.

ج- عاشق هایی که در دهات و روستاها می زیستند: اغلب تنها و یا دو نفر با هم بودند و بیشتر اوقات در شب های بلند زمستانی در منازل و یا اجتماعات برنامه اجرا می کردند. این افراد اغلب نابینا بودند و یا سواد خواندن و نوشتن را نداشتند. در بهار و زمستان و پاییز که همه روستائیان در مزارع خود به فعالیت مشغول بودند،‌ عاشق ها به شهرهای اطراف رفته و در کوچه و خیابان ها، میدان ها و حیاط کلیساها آواز می خواندند.

از عاشق های نامدار ارمنی می توان به سایات نوا و نقاش هوناتان و شامچی ملکون Shamchi Melkon  اشاره کرد. سایات نوا در آوازهای خود امیدوار بود که محبوب خود را به دست آورد. ولی هوناتان از عشقی به عشق دیگر روی می آورد.

گفتنی است که عاشق زن هم در تاریخ موسیقی ارمنی وجود داشته است.

5- موسیقی سازی

موسیقی سازی شامل قسمت های زیر است:

الف- اورتور  Ouverture: در موسیقی کلاسیک نوعی از موسیقی سازی است که در  مقدمه اپر یا موسیقی کورال (آواز جمعی) اجرا می شود. کریستاپور کارامورزا اورتور شاشون  Shooshan را تصنیف کرده است.

ب- سویت Suite: به معنای رشته، عبارت از یک رشته رقص های کلاسیک است که پی در پی نواخته می شود. معمولاً رقص های تند و آهسته را به طور متناوب درسویت قرار می  دهند. در ابتدا سویت تنها با عود یا کلاوسن اجرا می شد.

لوریس چکناوریان سویت رستم  و سهرا ب، آرام خاچاطوریان سویت گایانه و اسپارتاکوس و سارکیس بارخودرایان سویت نارینه را ساخته اند.

ج- سونات Sonate: نوعی از موسیقی سازی است که توسط یک یا دو ساز اجرا می شود. در طرح مکتب کلاسیک هر سونات شامل سه  قسمت موومان است.

د- سمفونی Symphony: آهنگی است که برای ارکسترهای بزرگ تصنیف می شود و قواعدد و ساختمان آن کاملاً مانند سونات بوده و داراری چهار قسمت است اما به جای یک یا دو ساز، تمام ارکستر در آن شرکت می کنند. نیکوقایونس تیگرانیان آهنگ ساز ارمنی آثار زیادی برای ارکستر سنفونی ساخته است.

ز- کنسرتو Concerto: لفظ کنسرتو که در اصل باید به ایتالیایی کنچرتو تلفظ شود از کلمه لاتینی  Concertareبه معنای مبارزه و مباحثه مشتق شده است. کلمه کنسرت در قرن شانزدهم به نوازندگانی که به اتفا آهنگی اجرا می کردند، اطلاق می شد و منظور این بود که بین نوازندگان که به اتفاق آهنگی اجرا می کردند، اطلاق می شد و منظور این بود که بین نوازندگان در اجرای آهنگ مسابقه و مبارزه ای وجود دارد و هر کس می خواهد ساز خود را بیشتر و بهتر جلوه دهد. اما درآن زمان، سونات، سنفونی و کنسرتو تقریباً یک مفهوم داشت و هر کس می توانست قطعه ای را که برای یک یا چند ساز تصنیف کرده و به یکی از این سه نام بخواند.

از آهنگ سازان ارمنی در این زمینه می توان از آرام خاچاطوریان نام برد.

6- موسیقی آوازی

موسیقی آوازی ارمنی به سه بخش تقسیم می شود:

الف- موسیقی کلیسایی، ب- اپرا؛ ج- لید Lied

الف- موسیقی کلیسایی: شامل آوازهای مذهبی است که به مناسبت سوگواری یا جشن یا عبادتی خاص، خوانده می شود.

ب- اپرا: نمایشی است که با آواز و به همراهی ارکستر اجرا می شود. به طور کلی اپرا با اورتورشروع می شود که در واقع مقدمه اپرا است. در این قسمت فقط ارکستر انجام وظیفه می کند و معمولاً این قطعه تا حدی موضوع نمایش را توصیف می کند.

آرمن تیگرانیان اپرای آنوش  Anooshرا بر اساس نوشته ه. تومانیان تصنیف کرده است. تیگران چوخاجیان  Digran Chookhagian(1838-1898)،  اپرای آرشاک دوم و کارینه Garineh، رمانوس ملیکیان  Romanos Melikianاپرای سدا seda، آلکساندر هاروطونیان اپرای سایات نوا و آلکساندر اسپنداراینSpendarina Alexander اپرای آلماست  Almastرا تصنیف کرده اند.

ج- لید: در زبان آلمانی معنای مخصوص دارد. در فارسی این لفظ معادل ترانه است. لید برای اولین بار درآلمان توسط شوبرت Schubert ساخته شد و آن نوعی موسیقی رمانتیک و عاشقانه است. ازآهنگ سازان بزرگ در این بخش می توان از نیکول گالانداریان و رمانوس ملیکیان نام برد.

 موسیقی ارمنی در سده های 19 و 20

هنر ارمنی در سده نوزدهم تحت تأثیر تحولات زیادی قرار گرفت و در نتیجه موسیقی ارمنی نیز از این تغییر مستثنی نبود.

با پیشرفت هنر در زمینه های مختلف، موسیقی ارمنی نیز به خصوص در بخش موسیقی کلاسیک و موسیقی عامه پسند پیشرفت قابل توجهی کرد.

تیگران چوخاجیان در حقیقت اولین کسی بود که اپرای ارمنی را پایه گذاشت. وی تحصیلات خود را در شهر میلان به انجام رساند سپس اولین ارکستر سمفونیک ترکیه را تشکیل داد. وی قطعات مختلفی برای اپرا ساخت و اولین اپرای وی به نام جمیله بود که برای این ارکستر ساخت. اپرای دیگر وی لب لبیجی Leb Lebiji نام دارد.

کریستاپورکارامورزا (1854-1902)، پایه گذار گروه کر در موسیقی ارمنی است. آهنگ هایی که وی به نام باداراگ ساخت برای نخستین بار توسط گروه کر وی در کلیسای اچمیادزین خوانده شد. وی اورتوری به نام شوشان و آهنگ های فولکلوریک بسیاری ساخته است. بخشی از اپرای آرشاک دوم را نیز وی تصنیف کرده است.

ماکار یکمالیان (1855-1905)، تحصیلات موسیقی خود را در سن پطرزبورگ به اتمام رساند. یکی از آثار وی باداراگی است که برای کلیسای اچمیادزین تصنیف کرده است. وی اطلاعت بسیار زیادی در زمینه موسیقی مذهبی و فولکوریک داشت.

کومیتاس (سرقومون سوقومونیان) (1869-1935) در ایام جوانی برای ادامه تحصیلات در زمینه موسیقی عازم برلین شد. زمانی که در مقام کشیشی بود آهنگ های مذهبی را از کلیساهای مختلف ارمنستان جمع آوری نمود  و برپایه آنها، مجموعه عظیم باداراگ را ساخت. وی در طول عمر خود چهار هزار قطعه موسیقی فولکلوریک ارمنی جمع آوری کرده و آثار موسیقی کشورهای هم جوار بر موسیقی ارمنی را از این قطعات پاک نموده و آنها را طبق موسیقی اصیل ارمنی بازنویسی کرده است.

آلکساندر اسپنداریان (1871-1928)، از سن 19 سالگی یادگیری موسیقی را آغاز کرد. وی بر اساس داستان تمیگابرتی آروم (تسخیر تمبگابرت) Temgaberty Aroom، تالیف تومانیان، اپرای آلماست را نوشت. وی در شکوفایی موسیقی ارمنستان نقش مهمی داشته است.

آرمن تیگرانیان (1879-1928)، اساس و پایه سبک وی موسیقی فولکلوریک به خصوص آهنگ های انقلابی، عاشقی و آوازهای روستایی است. وی اپرای آنوش را تصنیف کرد که برای اولین بار در سال 1912 میلادی برروی صحنه آمد. همچنین اپرای داوید بگ نیز از شاهکارهای وی محسوب می شود. وی اپراهای کارمن و ریگولتو را به ارمنی ترجمه کرده است.

آرام خاچاطوریان (1903-1978)، به واسطه این موسیقیدان شهیر، موسیقی ارمنی به تمام جهان شناسانده شد. از سن 19 سالگی یادگیری موسیقی را در مسکو آغاز کرد. باله گایانه Gayaneh و اسپارتاکوس Spartak  از منصفات اوست.

از دیگر مشاهیر می توان به رمانس ملیکیان، گریگور یدیگاریان، آلکساندر هاروطونیان و …. اشاره کرد.

آشنایی مختصری با موسیقی دانان بزرگ ایرانی ارمنی در سده بیستم

قدمت هنر موسیقی در میان ارمنیان ایران به دوران مهاجرت و ساکن شدن آنها در ایران باز می گردد. ارمنیان پس از استقرار در اصفهان، استان ها و شهرهای مختلف ایران مانند قزوین، مازندران، گیلان، شیراز، تهران، تبریز، رشت و آبادان و شروع به فعالیت کردند و هنر موسیقی مانند سایر هنرهای تحولی خاص یافت که هدف ما در اینجا بررسی این هنر در میان ارمنیان ایرانی است.

موسیقی فولکلوریک همراه با مهاجران ارمنی به ایران آمده است و  تحت تأثیر محیط پیرامون خود تدریجاً تغییراتی در آن حاصل شده تا به امروز این موسیقی زیبا جایگاه خاص خود، را در میان ارمنیان حفظ کرده است. از موسیقی دانان ارمنی که در دوران قدیم در ایران می زیسته اند می توان به میسکین ماتوس Miskin Madtevos عاشوق الله وردی، مارتیروس مانوکیان، عاشقو هارطون، میسکین استپان Miskin Stepan و امیر اقلی اشاره کرد. در اینجا لازم است که به آثار بسیار زیباری هاروطیون گ. شایلان Harotyoon G. Shaylan به نام آوازها و شاراکان های کلیسای ارمنی اشاره کرد.

تاریخ موسیقی ارمنیان ایران به دو قسمت خلاقیت و اجرا تقسیم می شود. البته در اینجا قابل ذکر است که موسیقی هفتاد-هشتاد سال قبل ارمنیان ایران، از موسیقی ارمنیان شوروی نیز اثر پذیرفته است.

از موسیقی دانان نامی ارمنی-ایرانی و بنیانگذاران این هنر در ایران می توان از نیکول گالانداریان نام برد. او را می توان از خالقین بزرگ موسیقی فولکوریک و انقلابی ارمنی در نیمه دوم سده نوزدهم و دهه اول سده بیستم دانست. قدمت دویست ساله موسیقی انقلابی ارمنی که در مقابل قدمت چند هزار ساله موسیقی کلیسایی و گوسانی ناچیز است توسط این نامور، اهمیت بسیار یافته است. زیرا ملت ارمنی در طول تاریخ بارها و بارها شمشیر دشمنان را بالای سر خود دیده است، بنابراین برای ارضاء روح و  حفظ ماهیت و اصالت خود، از موسیقی انقلابی چشم پوشی نکرده است. در سال های بین1910 تا 1930 میلادی خلاقیت های گالانداریان به طور چشم گیری باعث پیشرفت موسیقی ارمنی گشت. وی در سال 1881 میلادی به دنیا آمده و نخستین آهنگ های خود را در یازدهم مه 1911 میلادی براساس شعر شاعر بزرگ ارمنی، آودیک ایساهاکیان به نام آخ چشمهایت و روشن و تاریک تصنیف کرد. در همان سال وی به تهران آمد و تا آخرین روز حیاتش در ایران به سر برد. در سال 1925 میلادی گروه کری در ایران تشکیل داد. آثار به جای مانده از او در حدود 1000 تصنیف است که شامل آوازهای عاشقانه، سونات، آوازهای انقلابی، آوازهای کودکانه و  گروهی و همچنین قطعاتی برای پیانو ویولن و چند اپرا است. او آهنگ هایی نیز برای برخی قسمت هایی از ادبیات و اشعار ایرانی تصنیف کرده است.

لون بالاسانی گریگور از دیگر موسیقی دانان ارمنی است که در سال 1946 میلادی به تهران آمد و گروه کری به نام گوسان تشکیل داد. وی در شکوفایی موسیقی ایرانی سهم بسزایی داشته است، به طوری که چند سالی در مدارس فارسی زبان معلم موسیقی بوده است. در بین شاگردان ایران استاد می توان به هامبارتسوم گریگوریان و روبن، هانری، هراچیک  Herachik و واتگس گریگوریان اشاره کرد که هر کدام بعدها به نوبه خود به فعالیت در هنر موسیقی پرداخته اند.

هویک گاسپاریان و ژورا میناسیان نیز فعالیت های بسیاری در زمینه موسیقی مدرن یا استرادئین و آوازهای کودکانه داشته اند.

آرام یرمیان  Aram Yeremianاز موسیقی دانان پر آوازه ارمنی است که نه تنها در زمینه موسیقی بلکه در دیگر شاخه های هنری به ویژه در زمینه نقاشی فعالیت های چشم گیری داشته است.

لوریس چکناوریان مدیر هنری و رهبر سابق ارکستر فیلارمونیک ارمنستان، در روجرد ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی تا اواسط دوره متوسطه را در تهران گذراند و درآکادمی موسیقی شهر وین درموتسارتئوم شهر سالزبورگ (اتریش) و در دانشگاه میشیگان آمریکا به تحصیل موسیقی پرداخت. فهرست آثار چکناوریان به بیش از چهل اثر می رسد که نشانگر خلاقیت والای او در زمینه آهنگ سازی است. از جمله آثار وی 5 سمفونی، 2 اپرای رستم و سهراب و پردیس و پریسا موسیقی مجلسی و کنسرتو است. آخرین اثر او باله اتللو انست که روی صحنه آمده است.

امانوئل ملیک اصلانیان که از اساتید پیش کسوت پیانو در ایران است، در سال 1915 میلادی در تبریز متولد شد. وی در سال 1937 مدرسه موسیقی هامبورگ را به اتمام رساند و کنسرت های بسیاری در شهرهای مختلف اروپا اجرا نمود.

لودویک بازیل Loosvik Bazil در شهر همدان ایران متولد شد. در سال 1954 میلادی از مدرسه آموزش ویولن فارغ التحصیل شد و در سال 1959 به تهران بازگشت. وی رهبر گروه کر انجمن فرهنگی آرارات بوده و همچنین با تنی چند گروه کر دیگری به نام آواز ارمنی را تشکیل داد. وی برای آوازهای سایات نوا تریو های زیادی ساخته و  اولین کوارتت خود را نیز کلیساهای متروکه آنی نامیده است.

از دیگر موسیقی دانان بسیار نامی ارمنی در قرن حاضر می توان به هراند بگلریان Hrand Beglarian واهه خوجایان، روبن گریگوریان و هانری گریگوریان اشاره کرد. در عرصه اپرا نیز باید از خانم ساتو آقبابایان نام برد، که خواننده ای مشهور و مبرز بوده است.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25
سال هفتم | پاییز 1382 | 143 صفحه
در این شماره می خوانید:

آختامار

نویسنده: هوانس تومانیان/ ترجمه: ادواردهاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 هوانس تومانیان (1869-1923) شاعر بلند آوازه ارمنی و به بیانی یکی از مشهورترین شاعران ارمنی...

نمایشگاه سه معمار ایرانی ارمنی در ایران

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 نمایشگاهی از آثار سه معمار ایرانی ارمنی در تاریخ 28/5/82 در موزه انستیتوی معماری ایروان برگزار شد. در این...

ساریان در خانه پیکاسو در آنتیب

نویسنده: کریستن گرماک/ ترجمه: مهرک گلبان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مارتیروس ساریان (1880-1972) یکی از بزرگ ترین نقاشان ارمنی است. او که در آکادمی مسکو تحصیل کرده،...

یسائی شاجانیان رنگ افروز سنت و نگارگر عشق

نویسنده: روبرت بگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 چون هنر به ورای حصار جان پرواز کند هنرمند گفت و گو با خدا را آغاز کند آلیسیا گراگوسیان ایران از دیرباز عرصه گذر...

تصویرسازی اسطوره ای

نویسنده: درو آرزویان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مقدمه در عصر حاضر به علت فشارهای اجتماعی و مادی، معنویات و روحیات انسان با خطر جدی مواجه گشته و انسان همیشه در دوراهی...

یادآوری و فراموشی بحثی در حافظه تاریخ

نویسنده: مدیا کاشیگر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 در تاریخ 13 مرداد ماه سال 1382، آقای مدیا کاشیگر سخنرانی‌ای در موسسۀ ترجمه و تحقیق هور ایراد فرمودند که متن آن در زیر...

مسروپ ماشتوتس، ابداع حروف ارمنی و شروع نگارش به زبان ارمنی

نویسنده: باگراد الوبابیان/ ترجمه: سوریک آبنوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 الفبای هر ملتی تنها در آن زمان ابداع می شود، که آن ملت به فردای خود ایمان داشته خواهان آن...

خاطراتی از یک پسر بچه اعجوبه

نویسنده: الکساندر سیرانوسیان/ ترجمه: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مردم ارمنستان یکصدمین سال زادروز آرام خاچاطوریان را گرامی می شمارند. بیست و پنج سال پس...

آرام خاچاطوریان آهنگساز سنت اندیش و نوگرا

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 یونسکو سال 2003 میلادی را سال خاچاطوریان اعلام نمود، که این البته به خاطر شهرت جهانی او است. ولی از نظر تاریخ موسیقی...

نگاهی به زندگی و آثار آرام خاچاطوریان

نویسنده: النا ماسهیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 در جهان ما هنرمندانی هستند که آثارشان همچون پرتوهای خورشید در دنیای هنر می درخشد. اینان در میان طوفان ها و تلاطم...