نویسنده: میترا بصیری


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24

امانوئل ملیک اصلانیان

راه را

آهسته امّا بی درنگ

پیمودی

تشنه آمده بودی

و به دنبال چشمه

آمده بودی

تا درون بشویی

تا آیینۀ خویش را

در آن بجویی

به دنبال آفتاب آمده بودی

ولی شبانه رسیدی

و شباهنگام که ستاره ها

در آب فرو غلطیدند

و چشمه آسمان گشت

و آسمان چشمه شد

تو آب را دریافتی

اکنون

چشمه ای زلال هستی

و از آسمان آب

بی شک ستاره ای

فرو نوشیده ای

که در تو این سان

می دمد

و چون از میان

دشت های شب

بگذری

همواره در تو

ستاره ای خواهد تابید

تا تو را به فردای آفتاب

برساند

***

نغمه های ساز تو

از دل زمین

بر میآید

و زمین را چون

ژرف بکاوی

چشمۀ آسمان

فواره می زند

از خاک

و بر می آید از آن

خورشید

و سر می زند از آن

ماهتاب

و می چکد از آن

ستاره

تو راز زخمه زدن

بر زمین را نیک می دانی

و راه استخراج کهکشان را

از ظلمات تن هایی

این چه آوازی است

که ساز تو می خواند

خروش تندر و طوفان

تپنده ضربه های دردمند دل ما

یا هیبت لایتناهی

که در کالبد نغمه ای

دمیده است

نه

این صدای ساز تو

نیست

این آوای اوست

که می آید

آری

تو راز

از میان برخاستن را نیز

می دانی

به راستی «رازِ از میان برخاستن» همان چیزی است که امانوئل ملیک اصلانیان در جستجوی آن است. او در پی افزودن به تعداد قطعات رپرتوار و یا برنامه ریزی برای اجرای کنسرت های متعدد و کار های نمایشی نیست. چرا که همۀ اینها راهی به کثرت دارد نه راه به وحدت. او معتقد است می توان ویرتوز بود، حتی با یک قطعه و تمام کوشش های او و تمام تمرین های دشواری که فکر، ذهن، روح و جسم را همزمان به کار می گیرد گویا وسیله ایست برای پالایش روح از زنگار؛ همانند داستان رومیان و چینیان در مثنوی معنوی که چینیان به نقش و نگار کشیدن بر دیوار پرداختند و رومیان به صیقل دادن آن، تا سرانجام دیوار صیقل شده بازنمای تمام تصاویر چینیان شد بی وجود هیچ نقش. آری امانوئل ملیک اصلانیان به عرفان اعتقاد دارد. هم از این روست که در نزد او عشق به مولوی و عرفان ایران هویداست، در حالی که از سویی نگرشی به سوی ذن (عرفان بودایی ژاپنی) دارد. به جهت جنبۀ عملی آن. زیرا او معتقد است که می توان از هر کار و پیشه ای به عرفان دست یافت و عرفان باید جنبه ای فعال و مثبت داشته باشد، نه منفعل و منفی. به این ترتیب است که موسیقی و تمرین های ساز برای او به صورت ریاضتی در می آید برای پالایش روح و برای از میان برخاستن و خانه از غیر پرداختن تا تجلی «او» و به یاد داریم که او در سنین بالای 80 سالگی با توانایی هرچه تمامتر بیش از دو ساعت به نواختن و اجرای قطعات بسیار دشوار می پرداخت، بی هیچ خستگی و بی آنکه حتی یک قطره عرق بر پیشانی اش بنشیند و در پاسخ به ابراز احساسات وادای احترام علاقمندان و خسته نباشید گفتن آنان او می گفت: «خسته نیستم چرا که من ننواختم این «او» بود که نواخت و به این ترتیب تا دو ساعت دیگر نیز می توانم بنوازم››. شاید همین مطلب رمز پرهیز او از اجرا های نمایشی، ضبط و تنظیم کاست و ویدئو بود چرا که به گونه ای احساس می کرد این کار از جانب «او» پذیرفته نیست.

نکتۀ بسیار مهم دیگر این است که استاد ملیک اصلانیان یک ایرانی عمیقاً اصیل و معتقد است. او به راستی به این فرهنگ اعتقاد و دلبستگی فراوان دارد و این امر نه تنها از شیوۀ زندگی اش بلکه در تک تک آثارش هویداست. از زمانی که بعد از تحصیلات خود به ایران بازگشت هرگز حاضر نشد ایران را برای اقامت طولانی و یا سکونت در خارج یا حتی برای معالجات پزشکی ترک نماید و حتی کسانی را که برای همیشه ایران را ترک گفته بودند نکوهش می کرد. این دلبستگی و شیفتگی ژرف به فرهنگ ایران را در یکایک آثار او می توان دید. در آثار سمفونیک و بلند خویش نظیر گلبانگ و سپیده و اوراتوریو به همراه کُر، تاریخ ایران را بیان می کند و با فخر و مباهات زیر و بم این تاریخ را به زبان موسیقی می ستاید. یا در بالۀ افسانۀ آفرینش که برگرفته از اوستا ـ این نامۀ کهن و مقدس ایرانی است ـ افسانۀ آفرینش را به روایت ایرانی همراه موسیقی بیان می کند. در قطعاتی برای پیانوی تنها، مانند فانتزی پروانه که در چهارگاه و بر اساس داستانی منسوب به ابن سینا که در آن ابن سینا شاهزاده خانم بیماری را معالجه می کند. و یا واریاسیون بر روی تم آذربایجانی که در آن یک آواز قدیمی آذربایجانی دستمایۀ کار قرار گرفته است، باز هم تأثیر عشق به فرهنگ ایران دیده می شود. و به راستی که بیشتر آثار او اشاره های عمیق به فرهنگ ایران و ستایش این فرهنگ دارد و معتقد است که هنرمند راستین هرگز نباید از کشورش و فرهنگ آن جدا باشد و همیشه بر این باور است که یک درخت ابتدا باید در باغچۀ خانۀ خود نشو و نما کند و هنگامیکه به حد کافی رشد کرد و شاخه های آن افراشته و انبوه شد آنگاه آن شاخه ها قادر خواهند بود به خانه های همسایگان سربکشند و آنجا را نیز از سایه و میوۀ خود بهره مند سازند و این از نظر او تمثیلی است از یک هنرمند راستین که می باید ابتدا ریشه در فرهنگ سرزمین خویش داشته باشد و از آن فرهنگ به حد کمال بهره ور شود تا نتیجۀ این فرهیختگی و بهره مندی از فرهنگ میهنش جهانی شدن او باشد.

هیچ یک از وقایع روی داده در ایران هرگز او را نسبت به فرهنگ و ارزش های والای این آب و خاک بدبین نکرده است. او به راستی به شرق و به ایران و به رستگاری آن اعتقاد دارد و همیشه سرافراز و امیدوار به آیندۀ ایران نگریسته است.

استاد ملیک اصلانیان، عهده دار آموزش چند نسل از بهترین موسیقیدان های ایران بوده. و بسیاری از آنان شاگردان او بوده اند و یا شاگردِ هنرجویان او. به راستی او بنیان گذار مکتب خاصی از نوازندگی محسوب می شود. مکتبی که شاید بتوان گفت در نوع خود کم نظیر است. شجرۀ استادی او به واسطهٔ پنج نسل به لودویک وان بتهوون می رسد. چرا که بتهوون به «چرنی» آموخت، چرنی به «فرانتس لیست» آموزش داد و لیست به «آنزورگه» و آنزورگه که از بهترین هنرجویان «لیست» بود استادِ پروفسور امانوئل ملیک اصلانیان بوده است.

هرآنچه دربارۀ استاد گفتم اندکی بود از بی شمار چیز هایی که باید گفت.

شاید خداوند روزی این توفیق را به من ارزانی دارد تا آنگونه که باید حق ایشان را بیان دارم. تمام افعالی که به کار بردم مربوط به زمان حال بود من در مورد او هرگز زمان گذشته را به کار نخواهم برد، نه… من هرگز با استاد گرامی امانوئل ملیک اصلانیان بدرود نمی گویم. پس از جانب من و همۀ تربیت یافتگان مکتب ایشان و از سوی همۀ ایران که او همواره پاسدار فرهنگ آن بوده اند بر امانوئل ملیک اصلانیان همواره سلام و همواره درود باد.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24
سال هفتم | تابستان 1382 | 136 صفحه
در این شماره می خوانید:

واراند

نویسنده: سونا خوجاساریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 شاعر و مترجم شهیر ارمنی سوکیاس کورکچیان با نام مستعار "واراند" در سال 1333 در تهران متولد شد. مادر وی از مهاجران...

نگاهی گذرا به کتاب اران

نویسنده: عبدالحسین فرزاد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اثر: دکترعنایت الله رضا انتشارات: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه چاپ اول 1380 در این روزگار، حوصلۀ پژوهش...

تالش ها

نویسنده: گارنیک آساطوریان/ ترجمه: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 تالش ها از اقوام ایرانی اند. آنها خود را تولیش، تولیشون (جمع) می نامند. اما در ایران به تالش...

آشنایی با پروفسور گارنیک آساطوریان

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: دکتر گارنیک آساطوریان در هفتم مارس سال 1953 در تهران به دنیا آمده است. پس از اتمام تحصیلات در مدارس نائیری و...

نگاهی نو به تدفین اقوام اورارتو

نویسنده: مژگان سیدین فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 منشأ کلمه اورارتوUrartu کلمۀ " اورارتو" از اسناد آشوری گرفته شده است نه از خود مردم اورارتو که پادشاهی خود را...

تاریخ و تمدن قوم اورارتو یا آرارات

نویسنده: فریده معتکف فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: خانم دکتر فریده معتکف، ایران شناس و مؤسس انجمن ایران شناسان تهران، دوره تحصیلات خود را در مدرسۀ عالی خواجه...

مراسم گرامیداشت خدمات ارزنده دکتر روان پزشک هاراطون داویدیان

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 به پاس خدمات شایسته دکتر روان پزشک هاراطون داویدیان، در تاریخ 24 خرداد، مراسم بزرگداشتی به همت شورای خلیفه گری...

چگونه قاضی یک تنه دست به محاصره دولت ترکیه زد

نویسنده: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 چگونه قاضی یک تنه دست به محاصرۀ دولت ترکیه زد دوازدهم مرداد 1382 سالروز نودمین سال به دنیا آمدن استاد محمد قاضی...

ژرفنای موسیقی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: روزنامۀ همشهری در تاریخ دوشنبه 30 تیر 1382 در شماره 3113 خود نظر چند تن از شاگردان و برخی چهره  های موسیقی را دربارۀ ویژگی های هنری...

هنرمندی که موسیقی او را دوست می داشت

نویسنده: کاملیا مسیح فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 سال هاست که در زبان فارسی برای نوشتن کتاب یا مقاله ای دربارۀ استادم امانوئل ملیک اصلانیان به دنبال واژه  های مناسب و...

در غم هجران پروفسور امانوئل ملیک اصلانیان

نویسنده: کریستیان فلنر/ ترجمه: اصغر حداد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 در برابر نیستی، زبان از سخن باز می ماند. انسان نمی داند چه بگوید. اما در مورد شما پروفسور ملیک...

بیانات دکتر کریستیان فلنر

ترجمهٔ: دینا دیناری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 بیانات ایراد شده توسط آقای دکتر کریستیان فلنر، معاون سفیر اتریش و مدیر انجمن فرهنگی اتریش در مراسم ترحیم استاد امانوئل...

به یاد امانوئل ملیک اصلانیان

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 در تاریخ 23 تیرماه 1382 ما شاهد از دست رفتن کسی بودیم که جمیع محاسن انسانی  را در خود داشت، او پیش کسوت موسیقی...