فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۱

تغییر و تحریف اسامی مکان های ارمنی و ارمنستان

نویسنده: دکتر ادوارد دانییلیان / ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس

در جهان بینی و نگرش ملی ارمنیان اسامی مکان ها به منزلۀ مجموعه ای به هم پیوسته از نظر طبیعی و جغرافیایی ارزشی خاص دارد. ارمنیان خود را های و کشورشان را هایاستان می نامند. این اسامی در واقع از نام هایک، که پدر ملت ارمنی به حساب می آید، گرفته شده است از این رو، این نام از نگاه قوم نگاری و مطالعۀ علمی نژاد ارمنی و شناخت چگونگی تکامل فرهنگ این ملت، در خاستگاه اصلی خود؛ یعنی، ارمنستان، بسیار با اهمیت است.

از دیر باز نام هایک، هایاستان و آرمنیا به منزلۀ کشور و ملتی باستانی شناخته شده. در واقع، در این منطقۀ جغرافیایی است که کشاورزی، صنایع، شهرسازی، معماری، ستاره شناسی، علوم دینی و اسطوره هایی توسط ارمنیان به وجود آمده. دربارۀ تمامی مواردی که در بالا یاد کردیم از طریق سنگ نوشته ها و بقایای آثار فرهنگی در این منطقۀ جغرافیایی مطلع شده ایم.

در واقع، علم جغرافیای تاریخی از منظر قوم نگاری و مطالعۀ علمی نژاد ارمنی جایگاه خاصی را به لحاظ بر شمردن ارزش های فرهنگی و تاریخی ملت ارمنی داراست. اسامی ای که مناطق مختلف فلات مرتفع ارمنستان، به منزلۀ جایگاه جغرافیای تاریخی ارمنیان، بدان نامیده شده به نوعی بیانگر نگرش قومی ارمنیان در مورد مصون نگاه داشتن کشور از تجاوز بیگانگان است.

همسایگان ارمنستان، ترکیه و جمهوری آذربایجان، به خوبی به میراث فرهنگی ارمنیان در مقایسه با تاریخ و میراث فرهنگی خود، در این منطقۀ جغرافیایی، واقف اند و شاید بی دلیل نیست که در عرصه های بین المللی، هنگامی که مسائلی در مورد ارمنیان و ارمنستان به بحث و بررسی گذاشته می شود، از عنوان کردن مسائل مربوط به جغرافیا و تاریخ ارمنستان امتناع می ورزند و از این طریق با تحریف تاریخ و تغییر اسامی مکان ها در این جهت گام بر می دارند. دولت ترکیه از زمانی که بخش غربی ارمنستان را به اشغال درآورده با پیگیری چنین سیاست هایی اقدام به تحریف و تغییر اسامی مکان های جغرافیایی ارمنستان غربی و سیلیسیه کرده و همواره سیاست خود را بر این اساس پی ریخته است.

پس از قتل عام ارمنیان در ۱۹۱۵م، در عرصه های بین المللی نیز شاهد تحریف تاریخی از سوی ترکیه بوده ایم. این امر پس از ۱۹۶۵م، در پنجاهمین سالگرد نژادکشی، زمانی که ارمنیان در ارمنستان و خارج از آن در سراسر جهان برای رساندن صدای عدالت خواهی خود اقدام به راه پیمایی های گسترده کردند، شدت گرفت و تا اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، زمانی که قبول و تأیید نسل کشی ارمنیان در سراسر جهان از سوی مجالس و کشورهای مختلف به اوج خود رسید، تا بیشترین حد فزونی یافت. برای این منظور، دولت ترکیه تمامی هم و غم خود را بر تغذیۀ مجامع بین المللی و محققان با اطلاعات دروغ خود نهاده است اطلاعاتی که به دست تاریخ دانان دروغینش تهیه می شود، تاریخ دانانی که به این نحو خود نیز، به نوعی، در صفوف طراحان و عاملان قتل عام ارمنیان قرار گرفته اند.

در روند تحریف اسامی، دولت جمهوری آذربایجان از برادر بزرگ تر خود، ترکیه، عقب نمانده و این دولت نیز ید طولایی در این زمینه دارد. تاتارهایی که از ۱۹۱۸ـ ۱۹۲۰م و ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۱م دست به قتل عام ملت ارمنی زدند، شروع به تولید منابع علمی تحریف شدۀ بسیاری به منظور احیای تاریخی دروغین برای خود در این منطقۀ جغرافیایی کرده اند که در این زمینه تهیه و تولید نقشه های جغرافیایی غیر علمی، که در آنها اسامی مکان ها به صورت تحریف شده آمده، از جایگاهی ویژه برخوردار است.

از ۱۸۷۸م، مسئلۀ ارمنی یکی از موضوع هایی است که در مجامع بین المللی به بحث و بررسی گذاشته شده. از همان زمان نیز شاهد فعالیت هایی از سوی دولت های وقت ترکیه به منظور حذف اسامی ارمنستان و کوهستان ها یا بلندی های آن هستیم.

دولت های ترکیه، بر پایۀ سیاست های پان تورانیستی و به منظور ادامۀ سیاست قتل عام و نسل کشی فیزیکی ملت ارمنی، شروع به تحریف و تغییر اسامی مکان ها در ارمنستان غربی کردند. حتی شاید بتوان شروع این روند را از ۱۸۷۸م و پس از عقد معاهدۀ سان استفانو[۲] دانست. در مادۀ ۱۶ این معاهده، از ارمنستان و استان های ارمنی نشین یاد شده اما پس از آن، در معاهدۀ برلین،[۳] بند ۶۱، که به ارمنستان اختصاص داده شده، کلمۀ ارمنستان حذف و فقط نام استان های ارمنی نشین ذکر شده است. حکومت های ترکیه به این نیز بسنده نکردند و به جای ارمنستان غربی کلمۀ ترکیۀ شرقی یا کردستان را رواج دادند. بدین ترتیب، در ۱۸۷۸م، حکومت ترکیه با ارسال تلگراف های محرمانه برای استاندارهای خود آنها را از کاربرد کلمۀ ارمنستان در مکاتبات خود منع کرد و همچنین در مطبوعات نیز استفاده از کلمۀ ارمنستان ممنوع شد. پیگیری این مسئله از سوی حکومت عثمانی در ۱۸۹۰م عمق بیشتری یافت، زمانی که حکومت های ترک در صدد برنامه ریزی کشتار و قتل عام ملت ارمنی بودند.

در تاریخ ۱۹۱۲ ـ ۱۹۱۴م، زمانی که بر پایۀ مذاکرات روسیه و حکومت ترکیه قرار است اصلاحاتی در ارمنستان غربی صورت پذیرد، مجدداً به چنین مسئله ای بر می خوریم به طوری که در ۲۶ ژانویه ۱۹۱۴م، در توافق نامه ای که بین روسیه و حکومت ترکیه به امضا می رسد و در اثر فشار حکومت ترک های جوان به روسیه، کلمۀ آناتولی شرقی جایگزین کلمۀ ارمنستان می شود.

سیاست تحریف اسامی از سوی حکومت ترکیه نه فقط در مورد ملت ارمنی و ارمنستان بلکه در مورد ملت های بالکان و کشورهای اروپایی تحت سلطۀ حکومت ترکیۀ عثمانی نیز صورت می گرفت. از این رو، کشورهای اروپایی در کنفرانس صلح پاریس، در ۱۹۱۹م، در پاسخ به سؤال ویلسون،[۴] رئیس جمهور وقت امریکا، اعلام کردند که یکی از اهدافشان (( بیرون راندن حکومت عثمانی از اروپا به منزلۀ حکومتی کاملاً دور و نا آشنا به تمدن اروپایی)) است.

در زمان تعیین مرزهای ارمنستان و ترکیه، در ۲۵ ـ ۲۶ آوریل ۱۹۲۰م، شورای عالی قدرت های مستقل و دولت های متفق،[۵] متشکل از بریتانیای کبیر، فرانسه، ایتالیا و ژاپن، از رئیس جمهوری امریکا، وودرو ویلسون، درخواست کردند که اولاً وکالت ارمنستان را بر عهده گیرد و دوم اینکه برای تعیین حدود و اراضی و مرزهای ارمنستان و ترکیه به داوری[۶] بپردازد. مورد دوم را آلکساندر میلران، نخست وزیر وقت فرانسه، که ریاست کمیسیون صلح را بر عهده داشت، در ۲۷ آوریل ۱۹۲۰م، در کنفرانس صلح، به تصویب رسید. این درخواست، در مادۀ ۸۹ معاهدۀ سور،[۷] که آن را حکومت های ارمنستان، ترکیه و دولت های متفق ـ حدود بیست کشور ـ امضا کردند، به رئیس جمهور امریکا، وودرو ویلسون، تحویل شد. ویلسون نیز آن را در ۲۲ نوامبر ۱۹۲۰م به امضا رساند و در ۶ دسامبر، رسماً، به شورای عالی حکومت های متفق در پاریس منتقل و تحویل داده شد.

قابل ذکر است که معاهدۀ سور تا کنون نیز ماهیت قانونی خود را حفظ کرده است. بخش ششم این معاهده به ارمنستان اختصاص داده شده. در مادۀ ۸۸ این معاهده، ترکیه رسماً اعلام می کند حکومت ارمنستان را به همان صورتی که کشورهای متفق به رسمیت شناخته اند به منزلۀ کشوری آزاد و مستقل به رسمیت می شناسد. در مادۀ ۸۹ معاهدۀ سور، کشورهای ترکیه، ارمنستان و شورای عالی کشورهای متفق تعیین مرزهای ارمنستان و ترکیه را در بخش های ارزروم، ترابوزان، وان و بیتلیس بر عهده رئیس جمهور امریکا می گذارند، که در آن تمامی قوانین مربوط به خلع صلاح و غیرنظامی کردن این مناطق و دادن راهی به ارمنستان به طرف دریای سیاه در نظر گرفته و آورده شده است. در مادۀ ۹۰ این معاهده، نوشته شده که اگر تمامی این ولایت ها، به طور کامل، یا بخش هایی از آن به ارمنستان واگذار شود، ترکیه مجبور به انصراف از تمامی حق و حقوق خود از این مناطق و واگذاری آنها خواهد شد.

به این ترتیب، دولت هایی که مجری سیاست نژادکشی علیه ارمنیان بوده اند فراموش می کنند که دولت های وقت خودشان، که از عنوان کردن اسامی ارمنستان و فلات مرتفع ارمنستان ممانعت می ورزیدند، اولین جمهوری آزاد و مستقل ارمنستان را به رسمیت شناخته و همچنین بخش های مهمی از ارمنستان غربی را به ارمنستان واگذار کرده اند. حذف نام ارمنستان غربی از سوی دولت ترکیه در سال های بعد همچنان به صورت تحریف اسامی تاریخی، تاریخ، جغرافیای تاریخی و نقشه های جغرافیایی، باستان شناسی و فرهنگ منطقه ای که ارمنستان غربی نام دارد ادامه یافته است.

ارمنستان غربی به بخشی از فلات مرتفع ارمنستان و منطقه ای از کرانۀ رودخانۀ کر و ساحل دریای سیاه، به سمت هایک صغیر و کوهستان های پونتیک، به طرف دشت های شمال بین النهرین، گفته می شود و تغییر این نام به آناتولی شرقی از سوی حکومت ها و منابع ترک در راستای نادیده انگاشتن جغرافیای تاریخی این منطقه از جهان است در صورتی که آناتولی، در واقع، به منطقه ای از آسیای صغیر گفته می شود که فلات ارمنستان به هیچ وجه در آن قرار نمی گیرد. کلمۀ کوهستان ها یا فلات ارمنستان کلمه ای کاملاً علمی است که از لحاظ زمین شناسی به مناطق خاص جغرافیایی، که دارای شرایط یکسان از لحاظ جغرافیایی و زمین شناسی هستند، گفته می شود. فلات ارمنستان از لحاظ علمی عبارت است از برجستگی هایی در سطح زمین که پیدایش آنها معلول شرایطی خاص در آسیا بوده. این برجستگی ها را زمین شناس معروف آلمانی، هرمان آبیخ،[۸] بلندی ها یا کوهستان های ارمنستان[۹] نامیده است.

نام آناتولی شرقی کلمه ای کاملاً ساختگی محسوب می شود. در واقع آناتولی کلمه ای یونانی به معنای شرق و آناتولیکون در این زبان به معنای شرقی است. در زمان امپراتوری بیزانس، بخشی از سپاه آناتولیون نامیده می شد زیرا در منطقۀ آناتولیا قرار گرفته بود که بر اساس جغرافیای تاریخی و منابع علمی بر جای مانده از آن دوران به منطقۀ آسیای صغیر گفته می شده و از آنجایی که آسیای صغیر در غرب کوهستان های ارمنستان قرار گرفته پس آناتولی و هیچ یک از بخش های غربی، مرکزی و شرقی آن، با توجه به نقشه های موجود و همچنین تقسیمات اداری آن زمان، نمی توانسته از مرزهای آسیای صغیر بیرون باشد. در نتیجه، آناتولی نمی تواند منطقه ای در غرب کوهستان های ارمنستان باشد.

در دایرۀ المعارف تاریخ جهان، چاپ امریکا، آورده شده که حکومت منوآ[۱۰] تمامی کوهستان های ارمنستان را در بر می گرفته در صورتی که آسیای صغیر یا آناتولی شبه جزیره ای است که از کوهستان های ارمنستان به طرف غرب و دریای اژه امتداد می یابد و در شمال آن دریای سیاه و در جنوب آن دریای مدیترانه قرار دارد.

در خصوص استفاده از کلمۀ آناتولی شرقی به جای ارمنستان غربی، محقق روس، ایوان رادسیگِر،[۱۱] می نویسد:

(( در حال حاضر محققان ترک و جمهوری آذربایجان به جای استفاده از کلمۀ ارمنستان غربی از کلمه ای ساختگی با عنوان آناتولی شرقی برای این منطقه استفاده می کنند که یکی از کشف های محققان ساختگی این دو حکومت است. در ترکیه، اسامی بسیاری وجود دارد که به نوعی می توان گفت میراث حکومت بیزانس هستند و در واقع، ریشه هایی یونانی دارند؛ برای مثال، کلمۀ یونانی آناتولی، به معنای شرقی، به منزلۀ مرکز حکومت ترک که یونانی ها از این نام آسیای صغیر را در نظر دارند در صورتی که عبارت آناتولی شرقی را می توان شرقستان شرقی ترجمه کرد. پس می توان نتیجه گرفت که همچنین شرقستان غربی، جنوبی و شمالی نیز وجود دارد و بسیار جالب است بدانیم که عکس العمل آنها چگونه خواهد بود اگر کشورشان را چهار شرقستان یا سه شرقستان یا همان شرقستان نام گذاری کنند؟)) .

بنابراین، این محقق روس به صراحت عنوان می کند که آناتولی شرقی هیچ ارتباطی با کوهستان ها یا فلات مرتفع ارمنستان و خصوصاً، ارمنستان غربی نداشته و نخواهد داشت.

دولت ترک های جوان پس از قتل عام ارمنیان، در ۱۹۱۵م، اقدام به از بین بردن تمامی آثاری که از ارمنیان در دوران های مختلف تاریخی در این منطقه به وجود آمده کردند. از جملۀ این اقدامات تغییر اسامی اراضی اشغالی از ارمنی به ترکی است به نحوی که اسامی ارمنی یپراد،[۱۲] آرازانی،[۱۳] بِرکری،[۱۴] گُوگُووید،[۱۵] آرارات، به کارا سو، موراد سو، مالازگیرد، بایازید و آغری داغ تغییر داده شده است.

ترکیه کنونی هیچ نسبتی با پیشینۀ تاریخی مناطقی که غصب کرده نداشته و ندارد. از این رو، اجازۀ تغییر نام مکان هایی را که در آنها عملیات باستان شناسی صورت می گیرد به ترکی ندارد. آنها به جای آراکنی،[۱۶] ارغانا،[۱۷] سِوَس[۱۸] و بلور[۱۹] در منطقۀ هایک کبیر از انواع اسامی ترکی شدۀ چایونو، سوی هویوک و پولور استفاده می کنند و این ترفند را در منابع علمی و بین المللی و اطلاعاتی نیز به کار می برند.

از جمله مکان هایی که در ترکیۀ کنونی به منزلۀ یکی از اولین زیستگاه های بشر به دست باستان شناسان کشف شده،[۲۰] منطقه ای از ارمنستان غربی، در جنوب غربی منطقۀ آغزنیک است که در واقع، یکی از مدارک مهم تمدن ارمنیان محسوب می شود. در حال حاضر ترک ها این مکان را به منزلۀ یکی از مکان های متعلق به تمدن ترک معرفی می کنند. قابل ذکر است که در این منطقه سنگ نوشته هایی از هزارۀ سوم قبل از میلاد به جای مانده که در آنها به نام آرمانوم (آرمینا) اشاره شده. همۀ این منابع مدارکی قابل توجه در خصوص صحت این موضوع اند که این منطقه بخشی از ارمنستان بوده است.

با تغییر اسامی مکان ها و بناها و آثار به جای ماندۀ تاریخی و باستانی در واقع تاریخ دانان دروغین ترک قصد تحریف تاریخ و تمامی آثار باز مانده از ملت ارمنی و سیر منطقی تکامل فرهنگ ارمنیان را در این منطقه دارند.

استفاده از کلمۀ ساختگی آناتولی شرقی برای تحریف مورد دیگری نیز استفاده می شود. بی دلیل نیست که بخشی از راه ابریشم که از ارمنستان غربی می گذشته و با عنوان بخش غربی راه ابریشم خوانده می شده و بر اساس منابع تاریخی معتبر حتی از سوی ارتش پادشاه ارمنستان، تیگران کبیر، نیز تحت نظارت و حمایت قرار داشته در حال حاضر از برنامۀ بین المللی جدید احیای راه ابریشم[۲۱] حذف شده است.

ترکیه برای نیل به اهداف سیاسی خود همین روش را در مورد استان آذربایجان ایران نیز به کار برد و زمانی که در ۱۹۱۸م شرایط مناسبی برای اعلام استقلال تاتارهای قفقاز به وجود آمد با نام گذاری منطقه ای از شرق قفقاز، در سواحل دریای خزر، با عنوان جمهوری دمکراتیک آذربایجان سیاست های پان تورانیستی خود را به منظور باز کردن راهی به سوی آسیای مرکزی به اجرا گذاشت. قابل ذکر است این جمهوری پس از دو سال منحل شد و با پیوستن به حکومت اتحاد جماهیر شوروی با حفظ همین نام ادامۀ حیات داد.

باکو این روند را حتی در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی نیز پی گرفت و در راستای این اهداف نقشه هایی تحریف شده در این شهر به چاپ رسید که برگرفته از دایرۀ المعارف اسلامی، چاپ ترکیه، در ۱۹۴۴م، بود. در ۱۹۸۷م، آلبرت موشقیان، محقق ارمنی، نامه ای به منظور افشای دیدگاه های جمهوری آذربایجان به فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروی در مسکو نوشت. فرهنگستان علوم در پاسخ به این نامه به منظور منع و محکوم کردن تحریف این نقشه ها، در ۱۴ اوت۱۹۸۷م، مقاله ای در مجلۀ ادبی به چاپ رساند که اعتراضات بسیاری را از سوی باکو به همراه داشت.

کلمۀ قفقاز و به نوعی اتصال آن به ارمنستان شرقی نیز تاریخچۀ خاص خود را دارد. در اواخر ۱۹۱۵م، در مجمعی که به دعوت حکومت ترک های جوان برای نمایندگان مسلمانان منطقۀ قفقاز در استانبول تشکیل شده بود، مسئلۀ قفقاز مستقل پیش کشیده شد. تشکیل منطقه و فدراسیون مستقل قفقاز با حمایت ترکیه حتی با سیاست های گرجستان نیز همخوانی داشت. در ۱۹۱۶م، با حمایت های مالی مخفیانۀ آلمان در زوریخ کتابی تحت عنوان گرجستان و جنگ به زبان های آلمانی، فرانسه و انگلیسی به چاپ رسید که در آن ملت های مسلمان ساکن قفقاز ترغیب و تشویق می شدند تا با کمک ترکیه عنصر ارمنی را در این منطقه تضعیف کنند و به کمک این مسئله حکومت مستقل گرجستان را به وجود آورند. بر اساس اهداف این کتاب آنها با تشکیل فدراسیون قفقاز می توانستند عنصر روسی را نیز از این منطقه برانند.

آنان برای به وجود آوردن فدراسیون قفقاز بایست عنصر ارمنی را در ماورای قفقاز نیز از بین می بردند. بر اساس این برنامه، استان ایروان و بخشی از قارص را ترکیه و بخش هایی از شمال ارمنستان را گرجستان تحت نظارت خود در می آورد و منطقه ای متشکل از ارمنیان و تاتارها نیز تحت نظارت اروپاییان قرار می گرفت. بدین صورت، تمامی قفقاز تحت سلطۀ ترکیه در می آمد. تشکیل کنفدراسیونی از کشورهای قفقاز پیرامون ترکیه، یک  بار دیگر در ۱۹۲۱م، در جلسه ای که به دست رهبران حکومت های قفقاز، که در آن زمان به تازگی استقلال خود را از دست داده بودند، در لندن تشکیل شده بود مطرح شد. در این مجمع، ترکیۀ کمالی با دیکته کردن نظرات خود به دیگران این بار هدف و شعار (( تشکل ملت های قفقاز در مقابل بلشویزم)) را سر لوحۀ فعالیت خود قرار داد. آنکارا با سوء  استفاده از عنوان ساختگی (( قفقاز جنوبی)) و با ارائه (( برنامۀ ثبات و امنیت در قفقاز)) همچنان در جهت سیاست پان تورانیستی خود گام بر می دارد.

بر اساس منابع تاریخی از دوران قرون وسطا به این سو و همچنین منابع نوین علمی جغرافیایی قفقاز به منطقه ای گفته می شود که از سلسله جبال قفقاز شروع می شود و به طرف جنوب و در امتداد رودخانۀ کر، به سمت شمال و شمال شرق ادامه می یابد. بر اساس آثار مورخ نامی استرابون(۶۴ ـ ۶۳ تا ۲۴ ـ ۲۳ق م) منطقۀ جنوبی قفقاز نام منطقه ای بوده که از گرجستان شروع می شده، به سمت شمال امتداد می یافته و به ارمنستان کبیر می رسیده است.

ارمنستان در طول تاریخ از مناطق جغرافیایی، که با عناوین مختلف قفقاز (شمالی، مرکزی، جنوبی، شرقی و غربی) ارتباط داشته اند، بیرون آمده است. در قرن نوزدهم، در قفقاز و ناحیه ای در جنوب آن منطقه ای به وجود آمد که بر اساس اسناد رسمی حکومتی و ایالتی از سوی روسیۀ تزاری ماورای قفقاز نامیده شد، به معنای آن سوی قفقاز، منطقه ای که ارمنستان شرقی را نیز در بر می گرفت لیکن در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی منطقۀ ماورای قفقاز به سه جمهوری ارمنستان گرجستان و آذربایجان شوروی اطلاق می شد.

ملت ارمنی در طول تاریخ با زحمات و رشادت های خود نقشی اساسی در شکل گیری فرهنگ و تمدن این منطقه از جهان، که ارمنستان نام گرفته، داشته اند و صاحب و وارث واقعی آن هستند. منطقه ای که از دیرباز هایک کبیر و صغیر و سیلیسیۀ ارمنی نام گرفته به منظور حفظ و ادامۀ این سیر طبیعی ناچار به انجام هر فعالیت  و پژوهش علمی است که بتواند، به صورت علمی، وجود خود را در این منطقه به اثبات رساند. پس می توان نتیجه گرفت:

ـ اسامی ای که در نتیجۀ سیر تکاملی و واقعی تاریخی ملت ارمنی در منطقۀ فلات ارمنستان به وجود آمده در واقع نمایانگر ارزش های فرهنگی ـ قومی ملت ارمنی است.

ـ اسامی مکان ها از ارزش خاصی برای ارمنستان و ملت ارمنی برخوردارند زیرا در عمق این اسامی در واقع آزاد سازی اراضی اشغالی ارمنستان نهفته است.

ـ اسامی مکان های ارمنی که به استان ها، کوه ها، دریاچه ها، رودها و دره های منطقۀ جغرافیایی فلات ارمنستان داده شده اسامی هستند که در سنگ نوشته های هزارۀ سوم پیش از میلاد نیز به آنها اشاره شده و در تمامی متون و آثار باقی مانده از ادوار گوناگون این اماکن با این اسامی ثبت شده اند.

ـ دولت های ترکیه و جمهوری آذربایجان با تغییر و تحریف اسامی جغرافیایی و همچنین اماکن باستانی و متعلق به ادوار تاریخی و قرون وسطا در ارمنستان، سیلیسیه و نخجوان سعی بر حرکتی همسو با نیاکان نژادپرست خود دارند و نسل کشی انسانی را به نسل کشی تاریخی و فرهنگی تبدیل کرده اند.

ـ آنان در راستای این تحریف سیاست تغییر نام را در دو عرصۀ داخلی و خارجی (بین المللی) ادامه می دهند.

ـ ترکیه با تغییر نام کوه آرارات ـ ماسیس، که در کتاب مقدس نیز با همین نام به آن اشاره شده، در صدد تحریف نامی بر آمده که برای جامعۀ متمدن جهانی نیز قابل قبول نیست.

ـ تغییر اسامی مکان ها از طرف ترکیه به منظور پیگیری سیاستی است که هدف آن قبولاندن این مطلب به ملت خود است که در واقع آنها صاحب  خانه و مالک اراضی اشغال شدۀ ارمنستان غربی هستند.

ـ به منظور جلوگیری از سیاست تغییر نقشه های جغرافیایی ارمنیان، در اقصا نقاط جهان، باید سیاست جلوگیری از این روند را در پیش گیرند و با تمامی قوا از لحاظ علمی به اثبات رسانند که فلات مرتفع ارمنستان، که در طول تاریخ تمدن بشری به این اسم نامیده شده، فقط و فقط به این اسم خوانده خواهد شد.

ـ در تمامی اسناد و مدارکی که در حال حاضر در مورد ارمنستان و اماکن متعلق به ارمنیان در جامعۀ جهانی تهیه می شود این نکته باید مورد توجه خاص قرار گیرد و جلوگیری از این تحریف و همچنین نام گذاری این مکان ها با اسامی تاریخی خود باید یکی از سیاست های دولت های ارمنستان باشد.

ـ نقشه های جغرافیایی، که به دولت های جمهوری ارمنستان و جمهوری قرا باغ کوهستانی تحمیل شده، باید در مراجع بین المللی مورد پیگیری قرار گیرد و برای توجیه مراجع بین المللی در مورد تغییر اسامی مکان ها و همچنین زمینۀ تاریخی آنها کمیسیون هایی تشکیل و فعالیت هایی جدی در این زمینه آغاز شود.

ـ در این خصوص باید تمامی نهاد ها و تشکل های ارمنیان در سراسر جهان به منظور افشای سیاست های انهدام فرهنگی از سوی این دو کشور متخاصم به جامعۀ جهانی، فعالیت های گسترده ای را صورت دهند.

پی نوشت ها:

Eduard Danielian, ((Armenia & Armenian toponyms)), Vem Armenian Journal, 1(26)(Apr- June2009).1ـ

۲ـ این معاهده در ۳ مارس ۱۸۷۸م بین دولت های عثمانی و روسیۀ تزاری منعقد شد که مادۀ ۱۶ آن در مورد ولایات ارمنی حکومت عثمانی بود.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۱
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید