نویسنده: گارنیک آساطوریان/ ترجمه: آنوشیک ملکی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24

تالش ها از اقوام ایرانی اند. آنها خود را تولیش، تولیشون (جمع) می نامند. اما در ایران به تالش یا تالشی ها معروفند. ترک ها آنها را تالش و ارمنیان تالیش می نامند. تالش ها هم اکنون در بخش های لنکوران Lankoran ، لریکی Leriki و هاردملینی Hardmlini جمهوری آذربایجان اقامت دارند. اما در ایران حوزۀ اصلی سکونت آنها بخش تالش است که همچون کمربندی باریک ساحل جنوبی دریای خزر را در می نوردد و تا نزدیکی های بندرانزلی، یعنی کپورچال ادامه می یابد.

کوجاها (تالش های کوهستان)

مراکز مهم سکونت تالش ها در ایران عبارت اند از: آستارا، ویزنه، لیسار، هشت پر، اَسالم، رضوانشهر (تالش ـ دولاب سابق)، شاندرمن، ماسال، صومعه سرا، ماسوله، فومن و اطراف آنها. در غرب و در نواحی کوهستانی استان اردبیل هم روستا هایی که تالش ها در آنها اقامت دارند، وجود دارد.

در این نواحی تالش ها، با حفظ ویژگی های قومی خود، با گیلانی ها و اهالی ترک زبان منطقه همزیستی می کنند و به همین دلیل است که در برخی نواحی شاهد پدیدۀ دو زبانۀ تالشی ـ ترکی و گاه سه زبانۀ تالشی ـ گیلکی ـ ترکی هستیم.

غیر از شهرها و مناطق نامبرده ، تالش ها در شهر های دیگر ایران همچون لاهیجان، گرگان، بهشهر، سخت سر، تنکابن (شهسوار سابق)، لنگرود و مغان نیز سکونت دارند. البته باید متذکر شد که تالش ها سابقاً مناطق وسیعتری را تحت اختیار خود داشتند، اما از قرن دوازدهم میلادی به علت فشار های تدریجی اقوام ترک زبان نواحی زندگی آنان محدودتر شد از وسعت این مناطق کاسته شد.

اسامی برخی مکان ها گواه این نکته اند که تالش ها به صورت گروهی در مناطقی بسیار دورتر از موطن اصلی خود نیز سکونت داشته اند.برای مثال، نام روستای تالش (اکنون هاریچHarij ) در بخش آشتاراکِ Ashtarak کشورِ ارمنستان، گویای اقامت تالش ها در این منطقه است.

دربارۀ ارتباط مستقیم ارمنیان با تالش ها، مدارک تاریخی مستندی در اختیار نیست، اما وجود برخی از واژه های ارمنی در زبان تالشی گواه این ارتباط است.

منطقۀ محل سکونت تالش ها در کشور ایران به دو بخش کوهستانی و دشت تقسیم می شود. اگر چه وسعت بخش کوهستانی بسیار بیشتر از دشت است، اما جمعیت آن سه برابر بیشتر از جمعیت دشت است.

منشأ ظهور تالش ها

منشأ ظهور تالش ها و در واقع ریشۀ اصلی این قوم نامشخص است. مورخان عرب قرون میانی در نوشته های خود سرزمین تالش را طیلسان معرفی می کنند. به نظر یاکوت Yakut تلفظ فارسی این اسم تالیشان است که به یکی از بخش های استان گیلان اطلاق می شود. حمدالله قزوینی نویسندۀ ایرانیِ قرونِ میانی، بخش توالش را مابین شهر های اردبیل و سلطانیه دانسته است. توالش شکل عربی و جمع واژۀ تالش است.

در برخی از فرهنگ های فارسیِ قرونِ میانی، واژه طیلسان (پوشاکی که دارای حاشیه های بلند است) معنی شده است. احتمال می رود که این واژه از تالشان “تالشی ها” یعنی، اسم ساکنین آن منطقه گرفته شده باشد. بنابراین نام پوشاک از نام این قوم منشأ یافته و نه برعکس. به خصوص آنکه واژۀ طیلسان در زبان عربی ریشه یابی نمی شود.

تحقیقات بر سر منشأ و اصل تالش ها یکی از موضوعات مهم ایرانشناسی محسوب می شود. تالش ها چه کسانی هستند؟ آیا همان گونه که استرابون یادآور می شود، بازماندۀ کادوسی ها هستند که در دوران باستان در نواحی جنوب غربی دریاچۀ خزر می زیستند؟

جواب این سؤال را به طور یقین نمی دانیم؛ اگر چه این نظریه در ایران و نزد تالش شناسان بسیار عمومیت دارد. البته احتمال صحیح بودن آن نیز وجود دارد، اما اثبات آن کاری است دشوار. به هر حال نام قوم تالش را به هیج عنوان نمی توان منشعب از کادوس دانست. اما بدون شک اَعقاب تالش ها اهالی کهن نواحی جنوب دریاچۀ خزر بوده اند. حتی وابستگی ژنتیکی و ملی ـ قومی آنها نسبت به کادوسی ها، دیلمک ها، اَمَر­دها یا تَپورها به تن هایی اهمیت خاص ندارد. مسئلۀ مهم این است که آنها به هیچ نقطه ای به صورت گروهی مهاجرت ننموده اند و هیچگاه دسته جمعی مبادرت به ترک وطن نکرده اند. تالش ها بخشی از خانوادۀ بزرگ نژاد ایرانی و جزئ تفکیک ناپذیر ملت ایران به شمار می روند.

زبان

زبان تالش ها (toliso zivon) جزئِ لهجه های خزری است که به گروه زبان های شمال غربی ایرانی و خانوادۀ بزرگ زبان های هند و اروپأی تعلق دارد. لهجه های گیلکی، مازندرانی، زازایی، آذری و … را می توان از این گروه دانست.

در آذربایجان زبان تالشی به گویش های لنکورانی، لریکی، آستارایی و … تکلم می شود. در ایران تعداد این گویش ها به علت کثرت محل های اقامت تالش ها بیشتر است (ساسال، تالش آباد، ماسوله، فومن و …).

تالش ها دارای زبان واحدی نیستند، در واقع زبان تالشی مجموعه ای است از لهجه ها و گویش ها و البته خطی نه چندان غنی. زبان تالشی زبانی است بسیار خوش آوا، همراه با ساختار دستوری ثابت و واژگانی غنی که تمام تاریخ گذشتۀ این قوم در آن مشهود است.

وجود برخی واژه ها در زبان تالشی و ارمنی گویای ارتباط زبانی این دو قوم است.

واژه هایی چون: کوتان (گوتان ارمنی)، لرد (لِرد ارمنی)، لس ” گربۀ وحشی” (لوسان ارمنی)، پارزن ” آبکش” (پارزُن ارمنی)، پند “محکم” (پیند ارمنی)، پوش “سبوس دانۀ گیاهان، کاه، زباله” (پوش ارمنی)، هاند “شیار” (هاند ارمنی)، شیو، ژیو “جوانه، شاخۀ جوان” (شیو ارمنی)، ماشو “کفش” (ماشیک ارمنی)، ویش “کنف” (ووش ارمنی)، گِل گِل “نوعی گیاه” (گل گل ارمنی)، شاق “شبنم” (شاق ارمنی) و … .

نمونه های ذکر شده در تمام گویش های تالشی چه در آذربایجان و چه در ایران به کار می روند.

ادبیات

از ادبیات کهن تالش اطلاعات چندانی به دست ما نرسیده است. اما تالش دارای ادبیات شفاهی بسیار پیشرفته، درخشان و متنوعی است. نویسندگان تالشی آثار خود را بیشتر به زبان فارسی خلق کرده اند. ولی می توان تعداد کثیری از شعرا را نیز نام برد که به زبان تالشی و یا لهجۀ نزدیک به آن، یعنی گیلکی شعر سروده اند.

سید شرف شاه دولایی یکی از شعرای تالش است که در قرن پانزدهم میلادی می زیسته و ترانه های او تقریباً به طور کامل نگهداری شده اند. این شاعر تالشی شعر های خود را با لهجۀ تالشی ـ گیلکی سروده است.

یکی دیگر از شعرای بنام تالش “صوفی بابا روشندهی” است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می زیسته است. این شاعر از روستای روشندۀ بخش تالش ـ دولاب و متعلق به قوم رِش Resh و از روحانیان نقشبندی است.

از دیگر شعرای تالش می توان به این اسامی اشاره نمود: ایازبیگ پونلی، میرزا فرهاد شهنازی، سیدعبدالقادرحسینی(نقشی)، حاج احمد جلیلی، فیض الله کلانتری، یگان‌آقا علی، صادق قلی خان و … .

ملت یا ملیت

تالش ها جامعه ای قومی با زبان، فرهنگ اصیل و و زیستگاه قومی خاص خود هستند. تمام تاریخ و گذشتۀ این قوم در سرزمین ایران جاری بوده است و در تار و پود اوضاع سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی این کشور در هم تنیده و وحدتی جداناپذیر به وجود آورده است.

البته اکنون در ایران برای توسعه و اشاعۀ فرهنگ بومی اقوام مختلف تلاش بسیاری به کار می رود و این قوم هیچگاه ملتی متمایز و جدا از ایرانیان در نظر گرفته نشده اند. زیرا مفهوم و درکی که از ملت ایران در نظرها ایجاد می گردد، به واسطۀ وجود تمام اقوام ایرانی، همچون تات ها، گیلک ها، مازندرانی ها، گوران ها، لرها، بختیاری ها، تالش ها و دیگر ساکنین ایرانی است.

هر کدام از این اقوام با لهجۀ مخصوص خود و به راحتی می  توانند با اقوام دیگر در ارتباط بوده و یا زبان یکدیگر را بیاموزند، زیرا دارای روحیات و خصأص خاص خود بوده و جزئی از ترکیب یک ملت اند.

تالش ها به عنوان واحدی ملی و با سکونت در نواحی بومی و اصیل خود حاملان فرهنگ و تاریخ درخشان ایران و جز جداناپذیر ملت ایران به شمار می روند.

کتابشناسی:

ماهنامۀ پژوهشی، فرهنگی، علمی و اجتماعی ایران نامه، تالش ها، آساطوریان گارنیک، سال اول، شمارۀ4 ، سپتامبر1993 ، ایروان، ص19 ـ 17 .

پی نوشت:

1-چنانکه در کتابشناسی نیز مشاهده خواهید کرد، این مقاله در سال 1993 میلادی منتشر شده، که بخش هایی از آن درج می گردد.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24
سال هفتم | تابستان 1382 | 136 صفحه
در این شماره می خوانید:

واراند

نویسنده: سونا خوجاساریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 شاعر و مترجم شهیر ارمنی سوکیاس کورکچیان با نام مستعار "واراند" در سال 1333 در تهران متولد شد. مادر وی از مهاجران...

نگاهی گذرا به کتاب اران

نویسنده: عبدالحسین فرزاد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اثر: دکترعنایت الله رضا انتشارات: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه چاپ اول 1380 در این روزگار، حوصلۀ پژوهش...

آشنایی با پروفسور گارنیک آساطوریان

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: دکتر گارنیک آساطوریان در هفتم مارس سال 1953 در تهران به دنیا آمده است. پس از اتمام تحصیلات در مدارس نائیری و...

نگاهی نو به تدفین اقوام اورارتو

نویسنده: مژگان سیدین فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 منشأ کلمه اورارتوUrartu کلمۀ " اورارتو" از اسناد آشوری گرفته شده است نه از خود مردم اورارتو که پادشاهی خود را...

تاریخ و تمدن قوم اورارتو یا آرارات

نویسنده: فریده معتکف فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: خانم دکتر فریده معتکف، ایران شناس و مؤسس انجمن ایران شناسان تهران، دوره تحصیلات خود را در مدرسۀ عالی خواجه...

مراسم گرامیداشت خدمات ارزنده دکتر روان پزشک هاراطون داویدیان

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 به پاس خدمات شایسته دکتر روان پزشک هاراطون داویدیان، در تاریخ 24 خرداد، مراسم بزرگداشتی به همت شورای خلیفه گری...

چگونه قاضی یک تنه دست به محاصره دولت ترکیه زد

نویسنده: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 چگونه قاضی یک تنه دست به محاصرۀ دولت ترکیه زد دوازدهم مرداد 1382 سالروز نودمین سال به دنیا آمدن استاد محمد قاضی...

ژرفنای موسیقی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 اشاره: روزنامۀ همشهری در تاریخ دوشنبه 30 تیر 1382 در شماره 3113 خود نظر چند تن از شاگردان و برخی چهره  های موسیقی را دربارۀ ویژگی های هنری...

هنرمندی که موسیقی او را دوست می داشت

نویسنده: کاملیا مسیح فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 سال هاست که در زبان فارسی برای نوشتن کتاب یا مقاله ای دربارۀ استادم امانوئل ملیک اصلانیان به دنبال واژه  های مناسب و...

در غم هجران پروفسور امانوئل ملیک اصلانیان

نویسنده: کریستیان فلنر/ ترجمه: اصغر حداد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 در برابر نیستی، زبان از سخن باز می ماند. انسان نمی داند چه بگوید. اما در مورد شما پروفسور ملیک...

تقدیم به استاد گرامی امانوئل ملیک اصلانیان

نویسنده: میترا بصیری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 راه را آهسته امّا بی درنگ پیمودی تشنه آمده بودی و به دنبال چشمه آمده بودی تا درون بشویی تا آیینۀ خویش را در آن بجویی...

بیانات دکتر کریستیان فلنر

ترجمهٔ: دینا دیناری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 بیانات ایراد شده توسط آقای دکتر کریستیان فلنر، معاون سفیر اتریش و مدیر انجمن فرهنگی اتریش در مراسم ترحیم استاد امانوئل...

به یاد امانوئل ملیک اصلانیان

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 24 در تاریخ 23 تیرماه 1382 ما شاهد از دست رفتن کسی بودیم که جمیع محاسن انسانی  را در خود داشت، او پیش کسوت موسیقی...