نویسنده: کارینه داوتیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50

به یاد و خاطرۀ مردی که زندگی اش را صرف حقیقت جویی و زنده نگاه داشتن فرهنگ و تاریخ ملتی کرد که آثار آن همانند صاحبانش در معرض نژادکشی قرار گرفته است.

دکتر آرمن حق نظریان، معمار و باستان شناس، در فوریۀ 2009م، پس از آنکه چندی در بستر بیماری گرفتار بود، دارفانی را وداع گفت، بزرگ مردی که زندگی اش آکنده از حس وظیفه شناسی و تعهد نسبت به ملت ارمنی و ثبت آثار باقی مانده از نسل کشی فرهنگی بود. به یاد این انسان شریف مراسم بزرگداشتی، در 2 نوامبر 2009م/ 11 آبان 1388ش، در باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات تهران با حمایت شورای خلیفه گری ارامنۀ تهران و به همت مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، حاضران به یاد و احترام دکتر حق نظریان سکوت اختیار کردند. سپس، مجری برنامه، روبرت مارکاریان، سخنان دوست و همکار نزدیک آن مرحوم، ساموئل کاراپتیان، متخصص آثار باستانی از ارمنستان را، که برای حضور در این مراسم دعوت شده بود، به زبان فارسی قرائت کرد. متن سخنان ایشان در پایان این گزارش آمده است.

در این مراسم، رئیس شورای خلیفه گری ارمنیان تهران، دکتر آیدا هوانسیان و نیز اسقف اعظم ارمنیان تهران و شمال، سبو سرکسیان، به ایراد سخنرانی پرداختند. این مراسم همچنین با نمایش فیلمی از زندگی مرحوم حق نظریان و اجرای قطعاتی از آهنگ سازان شهیر با اجرای کیانا شفیعی همراه بود.

دکتر هوانسیان ضمن گرامیداشت یاد مرحوم دکتر حق نظریان فرمودند:

((انسان هایی هستند که معیار سنجش عمرشان طول سالیانی نیست که زیسته اند بلکه کاری است که طی این سال های هرچند شاید کوتاه موفق به انجام آن شده اند. انسان هایی هستند که در زندگی رسالت خود را می یابند و همت خود را بر انجام آنچه رسالت خود می دانند می گذارند. آرمن حق نظریان چنین انسانی بود.

آخرین بار در ایروان او را دیدم، چند ماه قبل از مرگش. نگران بود از اینکه به دلیل مشکلات مالی کاری را که آغاز و بیش از نیمی از عمر خود را صرف آن کرده نیمه کاره بماند. می گفت که می خواهد قطعه زمینی را که دارد بفروشد و درآمد آن را به ادامۀ این کار اختصاص دهد. اما چرا؟ چرا انسانی مانند آرمن با تمام امکانات، تحصیلات و توانایی هایی که دارد و می تواند به معماری بسیار موفق و پردرآمد تبدیل شود به جای اینکه این راه را برگزیند راهی را انتخاب می کند که دشوار است و پرخطر. آرمن بارها با این خطرات مواجه شده و از آنها جان سالم به در برده بود.

شنیده بودم آرمن از خانواده ای بود که از جان به دربردگان قتل عام ارمنیان بودند اما اگر این گونه هم نبود، فرقی نمی کرد چراکه هنر، ادب و فرهنگ هر ملتی جزئی از شخصیت تک تک افراد آن است و تاریخ هر قوم و ملتی و فجایعی که در طی تاریخ بر مردمان آن می گذرد نسل به نسل در حافظۀ تاریخی آنها منتقل می شود و در شکل گیری شخصیت اعضای آن جامعه مؤثر است. این گونه است که خاطرۀ تاریخی نژادکشی ارمنیان امروز، بعد از 95 سال، هنوز برای فرزندان ما زنده است.

دکتر آیدا هوانسیان

اما آنچه در 1915م به اوج خود رسید در 1915م آغاز نشده بود. از دهه های آخر قرن نوزدهم میلادی، در بسیاری از روستاها و شهرهای ارمنی نشین سرزمین باستانی ارمنیان، روستاهای آنان تخریب و ساکنان ارمنی این روستاها و شهرها نیست و نابود شدند. امسال صدمین سالگرد قتل عام ارمنیان آداناست و چند روز قبل، به همین مناسبت، سمیناری در سیلیسیۀ لبنان برگزار شد. وقایعی که در 1915م به اوج خود رسید بعد از آن نیز ادامه پیدا کرد.

وقتی افرادی از قومی و ملتی هویت ملی خود را از دست می دهند این خود نشانۀ ادامۀ قتل عامی است که شاید صد سال پیش شروع شده است. یکی از طرق ادامۀ این نژادکشی از بین بردن آثار فرهنگی ارمنیان در سرزمین های ترکیۀ شرقی؛ یعنی، در موطن اصلی ارمنیان در سرزمین های ارمنستان غربی است. دیدیم که چگونه آثار تاریخی از کلیسا، زیارتگاه و عبادتگاه گرفته تا برج و بارو به نابودی کشانده شده اند و اثری از بسیاری از ساختمان های تاریخی باقی نمانده است.

کلیسای تادئوس مقدس در ایران نه تنها به همت دولت ایران پیوسته مرمت و تعمیر شده بلکه آرمن نیز در انجام این کار نقش بسیار مؤثری بر عهده داشته و اکنون نیز با همت دولت ایران در شمار آثار حمایت شدۀ یونسکو قرار گرفته. این کلیسا با کلیسای بارتولیمئو مقدس، در ترکیۀ امروزی، در ارمنستان غربی، همزاد است اما متأسفانه امروزه تقریباً چیزی از این کلیسای قدیمی باقی نمانده.

آرمن رسالت خود را در مستندسازی از طریق تصویربرداری از این آثار باستانی قرار داد، نه به انگیزۀ شخصی بلکه به این منظورکه آثاری که امروزه در ترکیه از بین برده می شود از یاد و خاطرۀ ارمنیان و فرهنگ جهانی محو و نابود نشود. کاری که آرمن شروع کرد باید ادامه یابد. کار سختی است اما باید ادامه پیدا کند زیرا کاری که آن زمان، در تخریب این آثار و ابنیه شروع شده بود، امروز نیز ادامه دارد.

آنچه را که مواد منفجره انجام نداده، آنچه را که بیل و کلنگ روستاییان و افراد سودجو انجام نداده الآن نیروهای طبیعت، باد و باران انجام می دهند و صرف اینکه دولتی جلوی تخریب این آثار تاریخی را نمی گیرد خود به معنای کمک به انهدام فرهنگی است و نوعی نابودی فرهنگی محسوب می شود. شایسته و به حق است که در مقابل کار عظیمی که آرمن و همکارانش کرده اند سر تعظیم فرود آوریم و یاد آرمن را همیشه گرامی بداریم)).

در اختتامیۀ مراسم نیز اسقف اعظم، سبو سرکسیان، به ایراد سخنرانی پرداختند و در آغاز با تشکر از مؤسسۀ هور فرمودند:

اسقف اعظم، سبو سرکسیان

((در وهلۀ اول می خواهم از مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور تشکر و قدردانی کنم که به واسطۀ تلاش های این مؤسسه در روزهای اخیر ما هم خوشبختی و سعادت این را داشتیم تا افتخار کنیم به ثروت های فرهنگی گذشتۀ مان و هم غم عظیمی را تجربه کنیم به خاطر ثروت ها و آثاری که داشتیم و از دست دادیم.

مایل ام در این خصوص به سه مورد اشاره کنم. نکتۀ اول، در خصوص شادروان دکتر آرمن حق نظریان است. در کتاب مقدس آمده: ,,آن کس که ایمان دارد در صورت فوت نیز زنده می ماند،،. ایمان در تعالیم حضرت مسیح تنها احساس نیست بلکه زندگی و عشق است. در واقع، کسی که ایمان دارد زندگی اش را طوری می گذراند که معنا و مفهوم ارزشمندی داشته باشد و شاید مطابق همین تعریف مسیح است که شاعر بزرگ ارمنی، هوهانس تومانیان، می گوید: ,,ما ازآن مرگ هستیم و مرگ ازآن ما و فقط کار انسان هاست که زنده می ماند،،.

آرمن حق نظریان امروز، از لحاظ فیزیکی، در بین ما نیست ولی حیات معنوی و ارزشمندی که با او زندگی کرد و فعالیت ها و آثاری که از خود برجای گذاشت زنده خواهد بود. تا حدی که من با ایشان آشنایی داشتم زمانی که از ابنیۀ تاریخی ارمنیان صحبت می کرد با آن زندگی می کرد و همیشه، در صحبت های خود، به عنوان شهروند جمهوری اسلامی ایران به این موضوع افتخار می کرد که ایران به عنوان وارث فرهنگی غنی همیشه، بدون در نظر گرفتن تفاوت های مذهبی و دینی، ابنیۀ تاریخی دیگر مذاهب را پاس داشته و به مرمت آنها پرداخته و آنها را حفظ کرده است.

من می خواهم از دوستان ایرانی خودم، که در این جمع حضور دارند، تشکر و قدردانی کنم زیرا که ایران نیز به نوبۀ خود یکی از مهدهای تمدن های بشری محسوب می شود و بسیاری از مناطق ایران را می توان به عنوان موزه ای باز در زیر آسمان تلقی کرد. آرمن حق نظریان نیز، که در یک چنین فضا و فرهنگی رشد کرده بود، در واقع می خواست که این میراث بر جای مانده را حفظ و نگه داری کند. شما دیگر با جزئیات زندگی و فعالیت های آن مرحوم آشنا هستید.

در وهلۀ دوم، می خواستم از جناب آقای ساموئل کاراپتیان قدردانی کنم. هنگامی که ایشان را می بینم همیشه تداعی کنندۀ بنایی تاریخی و سنگ نبشته ای ارزشمند هستند. حضور ایشان در کنار این سنگ نبشته ها و این بناهای تاریخی غیر قابل انکار است. در این روزها، که شاهد انهدام فرهنگی آثارمان هستیم و غم دوری از موطن آبا و اجدادی خود را داریم، وقتی نظاره گر چنین برنامه هایی هستیم غممان تا حدی کاهش می یابد.

شما در اینجا شاهد عکس هایی هستید که حاصل دسترنج دکتر آرمن حق نظریان و آقای ساموئل کاراپتیان است و در واقع، وقتی به این عکس ها نگاه می کنیم این جمله در ذهن مان تداعی می شود که ترک ها از اینجا هم گذشته اند.

خانم دکتر آیدا هوانسیان اشاره کردند که طی این روزها، در مرکز آنتیلیاس، در بیروت، سمیناری به مناسبت صدمین سال نسل کشی و قتل عام ارمنیان آدانا برگزار شده است. عکس هایی که در آنجا از کشتارهای صورت گرفته و بناهای تاریخی نابود شده به نمایش گذاشته شد در واقع کاملاً با عکس هایی که در اینجا می بینیم مشابهت داشتند و بیانگر وسعت تخریب های صورت گرفته بودند. همۀ این شواهد حافظۀ تاریخی ملت ماست و برای اینکه زندگی امروز ما مستحکم باشد و هیچ گاه سرتعظیم فرود نیاوریم باید که این حافظۀ تاریخی را پاس بداریم. وای به حال ملتی که تاریخ خود را به فراموشی می سپارد.

در وهلۀ آخر باید مؤسسۀ هور را تقدیر کنیم که در این سال های آخر نماد زندۀ فعالیت ها و حق طلبی های ماست)).

آرمن حق نظریان، زندگی ای آکنده از حس تعهد و وظیفه[1]

تاریخ قوم های فرهنگ ساز گواه بر آن است که میهن، گنج خانۀ مقدسِ یادگارهای پیشینیان آنها، پایه و اساس هستی و پشتوانۀ معنوی موجودیت آنهاست. قومی برخاسته و بالیده از سرزمین نیکان، که با عشق به زادگاه زندگی می کند، در وهلۀ نخست با ایجاد آثاری از ویژگی های فرهنگی و محفوظ داشتن آن برای آیندگان سرزمین خود به مسیر و محتوای وجود غنا می بخشد.

واقعۀ نژادکشی 1915م ارمنیان منجر به انضمام عُدوانی بیشترین بخش سرزمین آنها به ترکیه و آذربایجان شد که تحت حمایت ترکیه به وجود آمده بود. این واقعه ارمنیان را هم از حفاظت میراث فرهنگی پیشینیان خود و هم از انجام وظیفۀ پرسعادت پژوهش این آثار در مهد اصلی آنها و در نهایت نیز از امکان کاملاً طبیعی ایجاد ارزش های نوین در سرزمین نیاکان خود محروم ساخت.

در نتیجۀ تحولات تاریخی مشخص و تغییر در مرزهای سیاسی، سرزمین ارمنیان پس از 1920م در مساحتی کمتر از یک دوازدهم موطن تاریخی آنان (آرمنیا ماژور و آرمنیا مینور یا ارمنستان کبیر و ارمنستان صغیر) شکل گرفت و حاصل آنکه میراثی از آثار بی شمار فرهنگ مادی ساکنان گستره ای وسیع و تاریخی اجباراً بی کس و بی سرپرست شد.

ساموئل کاراپتیان

وقایع دهه های اخیر نشان داد که برنامه های دولتی ترک ها، با محوریت اسکان مجدد ولایات متعدد و متروک این سرزمین با اقوام ترک و دیگر قبایل مهاجرت داده شده از نقاط دور دست (نظیر شبه جزایر بالکان و بین النهرین) و با هدف یکپارچه کردن مناطق به دست آمده و خالی از سکنه، مستقیماً با مسئلۀ بغرنج حضور ساکنان بومی قتل عام شده رو به رو می شد. علت این حضور وجود آثار بی شمار فرهنگ مادی اهالی پیشین آن مناطق بود. در این مرحله بود که ترکیۀ کمالی[2] راه ترک های جوان را ادامه داد و دست به کار نژادکشی جدیدی شد تا برنامۀ نابودسازی میراث فرهنگی ملتی قتل عام شده را عملی سازد، برنامه ای که ماهیت آن قتل عام مجدد یک ملت پس از نابودی آن بود.

سردمداران حکومت ترکیه از سال های دهۀ1930 و به صورت گسترده و برنامه ریزی شده تر طی دهه های1940ـ1960، در سراسر منطقۀ ارمنستان غربی، برنامه های دولتی انهدام آثار فرهنگی باقی مانده را اجرا کردند. تخریب بناهای تاریخی، که هویت بارز ملی داشت، از جمله بناهای عبادی، مقبره  ها، دیرها، کلیساها، بقعه ها، گورستان ها، سنگ صلیب ها، سنگ قبرها و…، در اولویت قرار گرفت. در این مرحله، قلعه ها، پل ها، چشمه ها، بناهای مسکونی بر جای مانده و دیگر ابنیۀ اجتماعی و غیرمذهبی اکثراً محفوظ ماندند اما سنگ نبشته های ارمنی زبان روی آنها، که اکثراً دربارۀ خود بنا بود، معدوم شد.

این عملیات تا اواخر دهۀ 1960 مطابق یک برنامه فرهنگ ستیزانۀ ویرانگرانه منجر به نابودی مراکز متعدد فرهنگی ـ مذهبی و دارالتعلیم های بر جای مانده از سده های اولیۀ مسیحیت شد. دیر تثلیت مقدس تِکور،[3] دیر هووهان مقدس (تأسیس 631 م، دارای سه ناو و گنبد)، کلیساهای آگراک[4] (کلیسای یک ناوی با سبک بازیلیک قرن پنجم و کلیسای جنب آن با گنبد مرکزی قرن هفتم)، کلیساهای اسقف نشین آلامان[5] (قرون ششم و هفتم میلادی)، آلگینا[6] و شیراکاوان[7] (قرون نهم و دهم میلادی)، مجتمع مذهبی خسکونک[8] (قرون هفتم تا سیزدهم میلادی)، کلیساهای گئورگ مقدس، اِررنا،[9] ساهاک مقدس، واقع در جزیرۀ لیم، در دریاچۀ وان، کلیسای کرونک،[10] واقع در سِوستان،[11] کلیسایمریم مقدس، در کروپاش،[12] کلیساهای نارِگ، چاراهان و سپیداک در گِواش (وستان سابق)، کلیسای مریم مقدس در شوشانتس، کلیسای سالناپات در کوقب، کلیسای کاراپت مقدس، واقع در موش، کلیسای هووهان مقدس در یقردود،[13] کلیسای آراکلوتس (حواریون)، هاروتیون (عروج)، دیر متسوپاوانک،[14] کلیسای کارمیر (سرخ) و موتورکو،[15] واقع در هینزک[16] و بسیاری دیرها و کلیساهای دیگر، که تا 1915م استثنائاً به صورت مراکز فعال فرهنگی برجای مانده بودند، در برهۀ زمانی یاد شده نابود شدند. سرنوشتی به مراتب سبعانه تر نیز برای چندین هزار قبرستان ارمنیان رقم خورد. نمونه های انگشت شماری از آنها در حالتی ویران و هتک حرمت شده با هزاران نشانه از غارت به طمع یافتن گنج در آنها هنوز وجود دارد.

نکتۀ قابل اهمیت آن است که در طول این سال ها عملیات نابودی کلیۀ آثار معماری و ابنیۀ باستانی ارمنی به دست نیروهای نظامی و در شرایط ممنوعیت اکید ورود خارجی ها به ایالات شرقی ترکیه صورت گرفت و هنگامی که در اواخر دهۀ 1960 صاحب نظران فرهنگی اروپایی، پس از نیم قرن، برای بازدیدهای توریستی یا مطالعات علمی، تحت نظارت و حراست شدید امنیتی، پا به ارمنستان غربی نهادند بسیاری از نشانه های ارزشمند و ابنیۀ تاریخی ارمنیان نابود شده بودند.

نشانۀ فاحش تیره بختی ملت ارمنی آن است که مطالعات صورت گرفته طی سه دهه (1970 ـ 2000م)، در ارمنستان غربی، این واقعیت را به اثبات رساند که تخریب آثار و نشانه های فرهنگی ارمنیان در سراسر منطقۀ مذکور، گرچه بدون تلاش و شدت سال های 1940 ـ 1960، در سال های پس از آن نیز ادامه داشته است با این تفاوت که در این دوره عملیات نابودسازی نه به دست دولت و نیروی نظامی بلکه با تبلیغات و تمهیدات حکومت؛ یعنی، با ایجاد تب جست و جوی ثروت در میان ساکنان ترک و کرد منطقه از راه تخریب بقیۀ بناها، به امید واهی دست یافتن به دارایی های ارمنیان، ادامه داشته است.

نابودی تدریجی آثار فرهنگی ارمنی، در ارمنستان غربی، به خودی خود اهمیت و ارزش تلاش های کارشناسان برای شناسایی و ثبت این آثار را تشدید می کند. عملیات تخریب حتی در سال های 1960 ـ 1980 نیز ادامه یافت.

در زمرۀ اولین نجات بخشان نشانه های میراث فرهنگی پیشینیان، هرچند بر روی اوراق کاغذی، باید نام و یاد ژان میشل تیئری، پزشک فرانسوی، را پاس بداریم. تیئری در نیمه های دهۀ 1950 پای به ارمنستان غربی گذاشت و در نتیجۀ تلاش های بی وقفه، طی دهۀ های متوالی، از طریق عکس برداری و اندازه گیری بسیاری از آثار برجای ماندۀ ارمنیان، که امروزه اکثراً منهدم شده اند، آنها را به ثبت رساند. معمارانی نظیر پائولو کونه او، توماس بره چیا، فراتا دوکی و هوانس مرزبانیان نیز به مطالعه و ثبت مواردی خاص از این آثار پرداختند.

مطالعات بسیاری از کارشناسان به علت وجود موانع مشخص، به یک یا چند سفر و مطالعۀ مجموعه ای از آثار موجود محدود شد اما در سراسر دوران نیمۀ دوم قرن بیستم فقط دو نفر به طور مداوم به این کار مهم پرداختند: ژان میشل تیئری، پزشک فرانسوی و دکتر آرمن حق نظریان، مهندس معمار ارمنی ـ ایرانی، که با نادیده گرفتن خطرات و موانع تصنعی متعددی که عوامل دولت ترکیه ایجاد می کردند سفرهای مطالعاتی بسیاری را تدارک دیدند و موفق به پیشبرد فعالیت های هدفمند و برنامه ریزی شدۀ خود شدند. آنها صدها نمونه از آثار معماری را (اغلب برای اولین بار) مورد مطالعه قرار دادند و آرشیوهایی بی همتا ایجاد کردند.

برخلاف همکار فرانسوی، که دست آوردهای سفر های مطالعاتی اش یکی پس از دیگری منتشر می شد و به ثمر می رسید، دکتر آرمن حق نظریان به این نکتۀ حساس برخورد که ارمنی الأصل بودنش مانع تداوم فعالیت هایش در آن مرز و بوم خواهد بود و ضرورت را در آن دید که نتایج حاصل از مطالعات خود را تا مدت ها منتشر نسازد. این مصلحت اندیشی هنگامی که از سوی مقامات ترکیه عنصر نامطلوب شناخته شد و سفرهای علمی گروهی اش بدون شرکت او صورت گرفت نیز ادامه یافت.

امروز دکتر آرمن حق نظریان دیگر در میان ما نیست، کسی که با درک مسئولیت و ایثاری بی پایان نسبت به یادگارهای فرهنگی پیشینیان خود بخش مفیدی از زندگی اش را وقف ثبت ذره ذرۀ این آثار و ماندگارسازی هویت آن یادگارها کرد.

اعتقاد عمیق من این است: هنگامی می توان عاملان و مرتکبان نژادکشی را کامیاب تلقی کرد که قربانیان آنها از تغذیه و تقویت شدن از ریشه های پیشینیان خود باز مانند.

پی نوشت ها:

  1. متن ترجمه شدۀ سخنان ساموئل کاراپتیان در مراسم بزرگداشت دکتر آرمن حق نظریان.
  2. منظور کمال آتاتورک است.

Tekor .3

Agrak .4

Alaman .5

Algina .6

Shirakavan .7

[1]Khtzkonk .8

Ererna .9

Krunk .10

Tsvesdan .11

Krupash .12

Yegherdud .13

Metsopavank .14

Muturku .15

Hinzk .16

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50
سال سیزدهم | زمستان 1388 | 176 صفحه
در این شماره می خوانید:

معرفی کتاب دانشنامه ایرانیان ارمنی

نویسنده: ادوارد هاروتونیان ژانت دیگرانوهی لازاریان روزنامه نگار و كارشناس هنر، درتهران، در خانواده ای كه از نخجوان به ایران مهاجرت كرده بود، زاده شد. دورۀ ابتدایی و...

معرفی کتاب پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر

نویسنده: ادوارد هاروتونیان دكتر محمدحسین عزیزی در سال 1336 ش به دنیا آمده است. پس از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان رازی شیراز، در سال 1355 به دانشكدۀ پزشكی شیراز راه...

قصیده ترسائیه خاقانی

نویسنده: پروفسور سید حسن امین فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 سید حسن امین در 7 آذر 1327ش به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی و رسمی او در رشتۀ حقوق و تحصیلات و مطالعات جنبی و...

نقش ارمنیان در تکوین هویت ملی ایران عصر صفوی

نویسنده: عابد تقوی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 عابد تقوی[1] حکومت صفوی، به منزلۀ نخستین حکومت و دولت ملی ـ مذهبی پس از اسلام در ایران، از مؤلفه های اصلی هویت ملی...

به یاد دکتر آرمن حق نظریان

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 در این مقاله کوشیده ایم تا گوشه ای از فعالیت های شخصیتی را که برای مقابله با انهدام میراث فرهنگی نیاکانش تمامی عمر و...

مسجد کبود ایروان

نویسنده: دکتر آرمن حق نظریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 شهر ایروان(یرِوان)، پایتخت ارمنستان، در 1340م، در زمان اوزون حسن آق قویونلو شکل گرفت. این شهر با جمعیتی حدود...

کارهای خیرخواهانه مرز نمی شناسد

نویسنده: گئورک وارطان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 ملت ارمنی هر آنجا که سکنا گزیده همواره در افق ذهن خود هدفی خاص را دنبال کرده: مدرسه سازی و تربیت معنوی، هدفی که...

گنجینه اجمیادزین

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 اِجمیادزین، که نام پیشین آن واقارشاپات ( 140 ـ117ق م) است، مهم ترین شهر مذهبی ارمنستان محسوب می شود که در دشت...

سارکیس بیتزاک،هنرمندی برخاسته از فرهنگ کیلیکیه

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 وضیعت سیاسی و فرهنگی ارمنستان ( طی سده های دوازدهم تا چهاردهم میلادی ) سر تا سر قرن های دوازدهم تا چهاردهم میلادی،...

کلیساهای خشتی ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 در شهرستان ارومیه، در طول دوران های تاریخی، حدود چهل کلیسای ارمنی ساخته شده است. از این تعداد حدود سی کلیسا به...

بررسی تاریخ تحول زبان ارمنی

نویسنده: دکتر محمد ملک محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 زبان ارمنی از زبان های منفرد خانوادۀ هند و اروپایی است كه در هیچ یك از زیر گروه های زبان های هند و اروپایی...

حروف ابجد ارمنی

نویسنده: گارگین فتائی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50 حروف ابجد شیوه ای برای مرتب سازی حروف الفبا بر اساس اعداد است. به طور کلی، شماری از زبان ها دارای حروف ابجد ویژۀ خود...