نویسنده: دکتر کارن خانلری


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47

عدنان کسکین

جمهوری ترکیه کشوری چند ملیتی است که در حال حاضر حدود پنجاه گروه ملی، قومی و مذهبی در آن وجود دارند.[1] حکومت های متوالی ترکیه از دوران تهاجم و سلطۀ سلجوقیان و از زمان بنیان گذاری امپراتوری عثمانی تاکنون سعی در همگونی و یکپارچه سازی آناتولی داشته اند. از همین رو، همواره در قبال ملل و اقوام بومی ساکن آناتولی سیاست استحاله را در پیش گرفته اند. این سیاست، که در ابتدا جنبۀ تغییر دین اجباری داشت، از زمان تشکیل جمهوری ترکیه در قالب((ترکی سازی))جلوه گر شده. در این بین ساز و کار امحای فیزیکی نیز به منزلۀ ((آخرین راه حل))به وفور فعال بوده است. علی رقم این تلاش ها باید گفت که واقعیت وجود گروه های گوناگون ملی در این کشور بر ناکارایی و بی ثمر بودن تاریخی این سیاست ها دلالت دارد. در این مورد عدنان کسکین، تحلیلگر روزنامۀ رادیکال، چاپ استانبول، می نویسد:

((قانون اساسی [ترکیه]، که حتی کوچک ترین تغییر در تمامیت کشور و جدایی ناپذیری آن را قدغن می کند، امروزه بی اعتبار شده است زیرا بحث در مورد چنین تمامیتی به معنی اصرار بر یکپارچگی، یکدست بودن و همگونی کشور و انکار سایر اقلیت هاست)).[2]

مشخصاً در مورد ارمنیان ساکن امپراتوری باید گفت که براساس منابع و مآخذ مختلف جمعیت آنان پیش از جنگ جهانی اول بالغ بر 2,600,000 نفر بوده است. به این تعداد باید جمعیت سیصد هزار نفری ارمنیان مسلمان شدۀ حامشن و پونتوس را نیز اضافه کرد که از زمان سلطان سلیم و طی ادوار مختلف به دین اسلام گرویده اند. گروه اخیر در خلال نسل کشی ارمنیان تقریباًً از امحای فیزیکی در امان ماندند اما تعدادی از ارمنیان حامشن به دلیل پناه دادن به ارمنیان مسیحی قتل عام شدند. در طی نسل کشی حدود 1,500,000 نفر کشته و حدود پانصد هزار نفر از مملکت اخراج شدند. بدین ترتیب، پس از دوران نسل کشی ارمنیان(1915 ـ 1923م)حدود سیصد هزار ارمنی حامشن و حدود ششصد هزار تن از سایر ارمنیان در ارمنستان غربی(آناتولی شرقی)و آناتولی مرکزی و جنوبی باقی ماندند.

تقریباً تمامی جمعیت ارمنیان مسلمان حامشن و پونتوس، در دوران جمهوری ترکیه، در موطن آبا و اجدادی خود در پهنه ای از بندر سامسون تا مرز کنونی ترکیه و گرجستان باقی مانده اند. برت واکس، چهرۀ شاخص زبان شناسی در دانشگاه های هاروارد و کولومبیا، در مقالۀ علمی خود، در 1996م، در باب ارمنیان حامشن می نویسد:

((در مورد قوم حامشن، که در کرانه های دریای سیاه از ترکیه مرکزی، بندر سامسون تا روسیۀ جنوبی سکنا داشته اند و جمعیت امروزی آنان به چند صد هزار تن بالغ می شود، کمتر کسی آگاه است)).[3]

برت واکس

برت واکس بر اساس مطالعات میدانی خود ارمنیان حامشن را به سه گروه دینی ـ زبانی تقسیم می کند:[4]

  1. حامشنی های غربی که در ایالات سامسون، اردو، گیرسون، ترابیزون و ریزه سکنا و به مذهب سنی گرایش دارند و ترک زبان هستند.
  2. حامشنی های شرقی که در شهرهای هوپا و آردوین و حوالی آنها سکنا و به مذهب سنی گرایش دارند و با گویشی خاص از زبان ارمنی(لهجۀ حامشنی)تکلم می کنند.
  3. حامشنی های شمالی که در گرجستان و جنوب روسیه سکنا و به مذهب گریگوری گرایش دارند و با همان گویش خاص زبان ارمنی تکلم می کنند.

گویش حامشنی از خانوادۀ گویش های زبان ارمنی غربی است و در مقایسه با سایر گویش های این خانواده به زبان مکالمۀ ارمنی امروزی نزدیک است.

مجموع جمعیت دو گروه ساکن ترکیه(حامشنی های غربی و شرقی)به مراتب از گروه خارج از ترکیه بیشتر است. آمار دقیق ارمنیان حامشن ساکن ترکیه به دو دلیل مشخص نیست. اول آنکه در آمار رسمی ترکیه ارمنیان حامشن مسلمان گرجی، لاز یا چایلی معرفی می شوند. دوم آنکه بر اساس قوانین دولتی ترکیه خلیفه گری ارمنیان این کشور(تورک یِو هایوتس پاتریارکاران)اجازۀ ثبت ارمنیان حامشن را در دفاتر آماری موجود ندارد زیرا ارمنیان صرفاً اقلیتی مذهبی به حساب می آیند و هر اقدامی خلاف اثبات این امر جرم دولتی تلقی می شود.

پروفسور گریگور آواگیان، پژوهشگر رشتۀ جمعیت شناسی، در تحقیقات خود جمعیت کنونی ارمنیان مسلمان حامشن را در ترکیه و کشورهای مجاور بالغ بر چهار میلیون نفر بر می شمارد.[5] دکتر عالیه عالته، محقق دانشگاه گوتۀ کلن آلمان، معتقد است بیش از یک میلیون ارمنی مسلمان حامشن در فرآیند کسب خودآگاهی ملی قرار دارند.[6]  بر اساس داده های موجود در منابع گوناگون جمعیت ارمنیان مسلمان حامشن ترکیه بین یک میلیون تا 1,300,000 نفر تخمین زده می شود.

برخلاف توهم نادرستی که برخی از محافل تحقیقاتی ترکیه آن را رواج می دهند لفظ حامشن ریشۀ قومی یا فرهنگی ندارد و صرفاً یک مقولۀ جغرافیایی است. حامشن در واقع نام شهری کوچک در حوالی بندر ریزه در ترکیه است. این شهر به دست حمام، پادشاه ارمنی و سردودمان سلسلۀ آماتونی ها، در قرن نهم میلادی، بنیان نهاده شده و نام اصلی آن حمامشن است(((شن))در زبان ارمنی مترادف((آباد))در زبان فارسی است). ارمنیان حامشن، که در قرن هفتم و هشتم میلادی از خطۀ واسپوراکان(در مجاورت دریاچۀ وان)به سواحل سرسبز دریای سیاه مهاجرت کرده اند، به تدریج طی دوره های مختلف از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی تحت فشار سلاطین عثمانی مجبور به تغییر دین شده اند. موقعیت استراتژیک این منطقه، همجواری آن با قفقاز، انزوای جغرافیایی آن از سایر مناطق آناتولی و توسعۀ بازرگانی منطقه از راه خشکی و دریا با کشورهای حوزۀ دریای سیاه از جمله عواملی بودند که حکومت های متوالی عثمانی را به اعمال سیاست های خشونت آمیز امحای فیزیکی و استحالۀ دینی ـ فرهنگی در قبال ارمنیان این منطقه وا می داشتند. می توان گفت که اجبار ارمنیان حامشن به تغییر دین از اولین گام های سیاست نظام مند((عثمانی سازی))و((ترکی سازی))امپراتوری عثمانی و وارثان مسلکی آن است.

در مورد حفظ هویت ملی ارمنیان مسلمان حامشن مقولات بسیاری در حوزه های تحقیق جامعه شناسی، زبان شناسی، قوم شناسی و غیره مطرح است. حامشنی های غربی یا((باش حامشنی ها))، که زودتر از سایر هم قومی های خود به اسلام گرویده اند، زبان ارمنی را کاملاً فراموش کرده اند و با گویشی خاص از زبان ترکی تکلم می کنند که برخی آن را با نام((ترکی چایلی ))می نامند. در این گویش خاص، تنها دشنام ها و واژه های زبان عامیانه[7] به زبان ارمنی باقی مانده اند اما وضعیت در مورد حامشنی های شرقی یا((هوپا حامشنی ها))متفاوت است و زبان ارمنی درمیان آنان کاملاً حفظ شده. هر دوی این گروه ها اعیاد مهم مذهبی ارمنیان از جمله وارتاوار و سورپ سارکیس را حفظ کرده اند و هر ساله این اعیاد را با اشتیاق فراوان و تقریباًً با همان آداب سنتی جشن می گیرند. رقص های محلی حامشنی ها مانند تسوندر بار(تساندر بار: رقص سنگین)، سرا بار(سرا بار: رقص شمشیر)یا آرچو بار(آرجی بار: رقص خرس)و غیره تقریباً با همان جزئیات حفظ شده اند. نکتۀ حائز اهمیت این است که این رقص ها را، که عمدتاً گروهی هستند، دختران و پسران جوان به صورت مختلط اجرا می کنند در حالی که رقص های مختلط در میان اقوام مجاور حامشنی ها مانند لازها و گرجی های مسلمان یا ترکان چایلی به ندرت به چشم می خورند. از وجوه تفاوت فاحش میان حامشنی ها و ترک ها می توان مصرف مشروبات الکلی را برشمرد.

ارمنیان حامشن ساکن ترکیه با وجــود آنــکه بــرای حفظ سنــن قومی خویش همواره تحت فشارهای سیاسی حکومت قرار داشته و دارند در سال های اخیر تمایلات فراوانی برای ابراز هویت ملی از خود بروز داده اند. شاهد اثبات این ادعا وجود تعداد زیادی از وبگاه ها، وبلاگ ها

و فوروم های اینترنتی،[8] گروه های موسیقی و رقص محلی ارمنی حامشنی، نشریات و غیره است.

گروه دیگری از ارمنیان باقی مانده در آناتولی ارمنیانی هستند که محققان به آنها ارمینان((نهان))،((پنهان))،((مخفی))یا((کریپتو آرمنینز))[9] می گویند. براساس منابع مختلف از مجموع ششصد هزار ارمنی مسیحی باقی مانده پس از نسل کشی در جمهوری ترکیه، که در بالا به آن اشاره کردیم، حدود دویست هزار نفر را ارمنیان استانبول، ترکیه اروپایی و دیگر شهرهای آناتولی غربی(شامل ازمیر، ازمیت، بورسا، کوتاهیه، افیون، بالک اسیر و غیره، ارمنیان ساکن در این مناطق به دلیل حضور نمایندگان دیپلماتیک کشورهای مختلف در ترکیۀ غربی از کشتار و اخراج در امان ماندند)، حدود220,000 هزار نفر را ارمنیان سیلیسیه(منطقه ای واقع در آناتولی جنوبی که پس از جنگ جهانی اول تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت)و حدود 180,000 هزار نفر را ارمنیان ارمنستان غربی و سایر مناطق آناتولی تشکیل می دهند. گروه اخیر؛ یعنی، 180,000تن ارمنی باقی مانده در ارمنستان غربی برای زنده ماندن و حفظ موجودیت خود راهی جز تغییر دین نداشتند و مهاجرت به سایر نقاط نیز برای آنها امکان پذیر نبوده. یکی از نوادگان شیخ سعید، رهبر دینی کردهای ترکیه و قهرمان مبارزات ضد مصطفی کمال در 1926م، در مصاحبه ای با روزنامۀ زمان، چاپ استانبول، مورخ 26 اکتبر 2006م، از پدربزرگ خود نقل می کند که پس از قضیۀ نسل کشی بیش از پانصد روستای ارمنی واقع در ارمنستان غربی اجباراً مسلمان شدند و در نتیجه از کشتارها مصون ماندند.[10]

مطالعۀ جامعه شناختی این گروه نشان می دهد که موقعیت اجتماعی و شغلی اغلب این ارمنیان(شامل پزشکان، تکنسین ها، آهنگرها، نعلچی ها، تفنگسازان، نجارها و سایر مشاغل مهم)عامل اصلی رهایی آنان، خانواده ها و بستگانشان از امحا و اخراج بوده است. در هر حال شرط بقای این ارمنیان تغییر دین اجباری و قبول وضعیت بردگی نزد زمین داران بزرگ و بیگ های ترک یا کرد بود. به موازات تغییر دین حق تکلم به زبان مادری نیز از این ارمنیان سلب شد. با وجود همۀ این احوال کردها و ترک های همجوار هیچ گاه این ارمنیان را مسلمانان واقعی به حساب نیاورده و تا به امروز نیز آنان را((دونمه))(از دین گسسته)،((گیاوور))(سرکش،کافر)،((مسلمانی))(مسلمان غیر واقعی)و((فلاح))(اصطلاحاً برده یا نوکر)خطاب می کنند. این بیگانگی و جدایی سبب شده تا ارمنیان((نهان))ازدواج های درون قومی و زندگی اجتماعی منزوی ای داشته باشند که این مسئله به نوبۀ خود شرایط را برای بازگشت این ارمنیان به دین اجدادی فراهم ساخته. در دهه های اخیر، در شماری از گزارش ها، سفرنامه ها و خاطرات به مراجعت ارمنیان((نهان))به کلیساهای مخروبه در برخی از روستاهای دور افتاده و عبادت آنها در این کلیساها اشاره شده است.

این موضوع از دید مسئولان دولتی ترکیه نیز دور نمانده و آنان شدیداً در برابر این مسئله واکنش نشان می دهند. دکتر تسا هوفمان، محقق آلمانی، در یکی از مقالات خود براساس مندرجات رسانه های ترکیه از اجبار مجدد ششصد تن از ساکنان ارمنی روستای آجار یا هارنت در حومۀ شهر ساسون به دین اسلام در 1983م خبر می دهد. رسانه های ترکیه همچنین گزارش هایی را در مورد تغییر دین اجباری جوانان ارمنی((نهان))در شهر گرگر، در حوالی اورفا، در 1984م به چاپ رسانده اند.[11] در روزنامۀ تایمز نیز در مورد فشارهای سنگین بر ارمنیان ایالات شرقی ترکیه گزارشی در 1994م چاپ شده است.[12] گزارش هایی از این دست مؤید این واقعیت اند که سیاست((ترکی سازی))در مورد ارمنیان باقی مانده در آناتولی کماکان به صورت ادواری تداوم دارد.

کمال یالچن، نویسندۀ ترک و مؤلف کتاب روحم با تو به وجد می آید، که اخیراً سدیک داوتیان آن را به فارسی برگردانده، با سفر به شهرهای آناتولی از جمله مرزیفون، آدیامان و غیره با تنی چند از ارمنیان((نهان))مصاحبه کرده و خاطرات و دیدگاه های آنان را در مورد تغییر دین، فراموشی زبان مادری، استتار هویت ملی و مشکلات ناشی از آن در کتاب فوق گردآورده. وی در مورد این کتاب و مشاهدات عینی خود در مصاحبه ای با خبرنگار آلمانی چنین می گوید:

((خانواده های ارمنیان نهان میان مسلمانان کرد یا ترک زندگی می کنند و فرزندان آنان زبان مادری را فرا نمی گیرند. اغلب ارمنیان نهانی را که من دیده ام نوجوانان پانزده الی هفده ساله ای بودند که والدینشان به آنان گوشزد کرده بودند در این باب حرفی بر زبان نیاورند)).[13]

یک ارمنی((نهان))به نام ساردت گستون، از روستای گارمیر، در حوالی شهر ساسون در استان باتمان، که به آلمان مهاجرت کرده و نام واقعی وی رازمیک گستانیان است، در مصاحبه ای مطبوعاتی در 2005م وضعیت بسیار نامطلوب ارمنیان نهان را مفصلاً توصیف کرده. او می گوید:

((بستگان من در ارمنستان غربی زندگی می کنند و هنوز تحت آزار و اذیت قرار دارند)).[14]

ارمنی((نهان))دیگری، ساکن شهر موش، که نام ارمنی وی آرمن ماردیروسیان است، در مصاحبه ای در 2004م می گوید:

((ما را از یاد نبرید! در موش، ساسون، وارتو و سایر مناطق بازماندگان ارمنی زیادی زندگی می کنند؛ ارمنیانی که تا این اواخر حتی هویت خود را پنهان می کردند ولی امروز شجاعانه موجودیت خود را اعلام و برای حفظ هویت ارمنی خود مبارزه می کنند)).[15]

در مورد جمعیت ارمنیان((نهان))ساکن آناتولی نیز آمار دقیقی نمی توان به دست آورد. همان عواملی که در امر تعیین شمار دقیق ارمنیان حامشن نقش دارند در مورد ارمنیان((نهان))نیز صادق هستند. در آمارهای رسمی صحبتی از آنان به میان نمی آید. منابع نیمه رسمی و علمی تعداد آنان را طبیعتاً کمتر از واقع نشان می دهند؛ برای مثال، نشریۀ آکسیون، چاپ استانبول، در 2007م، براساس داده های پروفسور سلیم جعهوجه، محقق دولتی، مجموع ارمنیان((نهان))ساکن ارمنستان غربی، آناتولی مرکزی و جنوبی(ایالات دیاربکر، مالاتیه، قیصریه، العزیق، وان، تونچلی، اورفا، سییرت، هاتای، بیتلیس، ارزروم، ارزنجان، ماراش، آدیامان و آدانا)را بالغ بر37,000 خانوار بر می شمارد.[16] این تعداد را باید، به طور متوسط، معادل 180 الی دویست هزار نفر در نظر گرفت. باید به این نکته توجه کرد که در مأخذ فوق موطن ارمنیانحامشن(ایالات آردوین، ریزه، ترابیزوان، گیرسون، اردو و سامسون)ذکر نشده است. بنابراین، به طور قطع می توان اظهار کرد آمار نیمه رسمی نشریۀ آکسیون تنها و تنها مربوط به ارمنیان((نهان))است. منبعی دیگر، نشریۀ الکترونیکی اُزگور پُلِتیک،[17] در شمارۀ دسامبر 1997 خود، با ارائۀ تحلیلی وسیع از وضعیت کردها، تأکید می کند که در مناطق کردنشین حدود دو میلیون کرد با اصلیت سوریانی و ارمنی زندگی می کنند.[18]

این تناقض آشکار آماری حاکی از وجود سیاست انکار و کتمان در خصوص ارمنیان((نهان))است.

با توجه به اطلاعات موجود، آمار اولیۀ ارمنیان مسیحی باقی مانده در مقطع زمانی پس از نسل کشی(180,000 نفر در ارمنستان غربی و حدود 220,000 نفر در سیلیسیه)، مهاجرت های گروهی در ادوار مختلف، رشد طبیعی جمعیت و سایر عوامل می توان نتیجه گرفت که افزون بر حدود 1,300,000 ارمنی حامشن بیش از هفتصدهزار ارمنی((نهان))نیز درحال حاضر در آناتولی سکنا دارند.

به راستی چرا سیاست کتمان مقولۀ ارمنیان((نهان))از سوی نظام حکومتی ترکیه پیگیری می شود؟ کمال یالچن در کتاب خود از قول یک ارمنی((نهان))به نام کارابت چنین نقل می کند که در دهه های1960ـ1970م فضای باز سیاسی فرصتی کوتاه به ارمنیان((نهان))آناتولی داد تا برای نخستین بار موجودیت خویش را مطرح سازند. بسیاری از ترک ها و کردهای آزاداندیش این ارمنیان را به فاش ساختن ریشه های ملی خویش تشویق می کردند و در این راستا به آنان قول مساعدت می دادند. این ارمنی((نهان))اضافه می کند که بسیاری از این ارمنیان این راه را در پیش گرفتند ولی به زودی یک جریان سیاسی محافظه کار اذهان عمومی را در این زمینه مخدوش ساخت و اعلام کرد که اگر ارمنیان((نهان))امکان بروز هویت ملی خود را به دست آورند آنگاه به صورت جدی کلیساها، اموال و اراضی خود را از ترکیه بازخواست خواهند کرد. چنین واکنشی از سوی محافل محافظه کار ترکیه سبب شد تا ارمنیان((نهان))باز به پنهان سازی هویت ملی و رویۀ((استتار))[19] خود ادامه دهند.

احمد ایک، محقق دولتی، در مقالۀ خود در نشریۀ میلی گازته، چاپ استانبول، در31 ژوئیه 2004م، موضوع را از همین دیدگاه بررسی کرده. او می نویسد:

((هم زمان با اتباع بیگانه، ارمنیان نیز شروع به خرید املاک فراوان در ایالت مرزی قارص کرده اند. گفته می شود که تعداد زیادی از ارمنیان , نهان، در کشور زندگی می کنند که در ظاهر ترک و مسلمان هستند ولی در واقع هویت ارمنی و آگاهی ملی دارند. بنابراین، وضعیتی غیرطبیعی در بین است…)).[20]

چنین نگرانی هایی در محافل دانشگاهی ترکیه نیز مشاهده می شود. پروفسور سلیم جعهوجه، که خود از محققان موضوع ارمنیان((نهان))است و این موضوع را از طریق مطبوعات ترکیه پیگیری می کند، در یکی از مصاحبه هایش می گوید:

((معتقدم که این افراد با یادآوری آگاهی و هویت ملی در آینده نسبت به ترکیه مطالبۀ ارضی و اعادۀ خسارت خواهندکرد)).[21]

این نگرانی محافظه کارانه و ترس هیستریک طبیعتاً بدون دلیل نیست. همگی این مسائل ریشه در نسل کشی ارمنیان، اعمال سیاست استحاله و همگون سازی و تمامی عواقب ناشی از آن دارد؛ موضوعی که تحلیلگر بی بی سی نیز آن را به خوبی تشخیص داده و می گوید:

((در ترکیه هیچ مسئله ای حساس تر از سرنوشت ارمنیان در واپسین سال های امپراتوری عثمانی نیست)).[22]

در هر حال، در کشور چند ملیتی ترکیۀ امروزی، وجود بازماندگان ارمنی؛ یعنی، ارمنیان((حامشن))و ارمنیان((نهان))در آناتولی موضوعی است که طرح آن در زمینۀ حل مسئلۀ ارمنی اجتناب ناپذیر است.

منابع:

آواگیان. ارمنستان و ارمنیان در جهان. ایروان: [بی نا]، 1990.

آلیک. 19 مه 1994؛ 14 دسامبر 2004.

دیتاک. مارس ـ آوریل 2002 ؛ آوریل ـ مه 2004.

نورمارمارا. 18 اکتبر 2004 ؛ 1 اوگوست 2004.

هانراپتاکان. ش. 8، 2007.

Hofmann, T. Armenians in Turkey today. October 2002.

Kemal Yalcin, The silence broken through, Armenians In Turkey, 2002.

Available: www.nadir.org/nadir/initiativ/kurdi-almani-kassel/aktuuell/2002/jan2002/

armenier_tr.htm.

Oehring, O. Human Rights in Turkey, Secularism, Religious Freedom. [s.l]: [s.n], 2002.

PanArmenian News. Thousands Of Turkified Armenians Revert To Their Roots, 2005.

Vaux, B. The Forgotten Black Sea Armenians. Columbia University, 1996.

www.panarmenian.net/news/eng/ ?task=society&id=11935&date=2005-01-19.

www.ozgurpolitika.org/1997/aralik/1226kyb.htm

www.aksiyon.com.tr/yazdir.php?id=23084

پی نوشت ها:

  1. O. Oehring, Human Rights in Turkey, Secularism, Religious Freedom, (s.l: s.n, 2002), p: 2.
  2. نورمارمارا ( استانبول، 18 اکتبر 2004 ).
  3. B. Vaux, The Forgotten Black Sea Armenians (Columbia University, 1996), p. 1.
  4. ibid
  5. گ. آواگیان، ارمنستان و ارمنیان در جهان ( ایروان: بی نا، 1990)، ص 21.
  6. دیتاک (بیروت، مارس ـ آوریل 2002): 26.
  7. Slang
  8. نشانی الکترونیکی تعدادی از این پایگاه های اینترنتی عبارت اند از:

http://www.yaylayolu.info/forum

http://hyeforum.com/index.php?showtopic=3459

http://www.devrimcidemokrasi.org/arsiv/2001/Sayi-13/arastirma2.htm

http://karalahana.com/

http://f20.parsimony.net/forum36933

9.Crypto – armenians.

  1. http://www.zaman.com/?bl=national&alt=&trh=20061026&hn=37691

11T. Hofmann, Armenians in Turkey today(October 2002).

  1. آلیک (19 مه 1994).

Kemal Yalcin, Armenians In Turkey, The silence broken through, 2002on-line, Available:www.nadir.org/nadir/initiativ/kurdi-almani-kassel/aktuuell/2002/jan2002/armenier_tr.htm.

PanArmenian News, Thousands Of Turkified Armenians Revert To Their Roots, 2005 on-line,

Available: www.panarmenian.net/news/eng/ ?task=society&id=11935&date=2005-01-19.

  1. دیتاک(آوریل ـ مه 2004 م):60.
  2. هانراپتاکان، ش 8 ( 2007): 6.
  3. Ozgur Politik
  4. www.ozgurpolitika.org/1997/aralik/1226kyb.htm
  5. Camouflage
  6. نور مارمارا (1 اوت 2004).
  7. http://www.aksiyon.com.tr/yazdir.php?id=23084

22. آلیک (14 دسامبر 2004).

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47
سال سیزدهم | بهار 1388 | 164 صفحه
در این شماره می خوانید:

گل های اندوه

نویسنده: سورن مورادیان / ترجمه: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 به یاد كودكان ارمنی كه قربانی قتل عام شدند بر لب آنان هنوز آوازهای ناتمام، در دل آنان...

آرام هایکاز

نویسنده: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 آرام هایكاز، با نام اصلی آرام چِكِمیان، در مارس 1900 در شابین كاراحصار،[1] از توابع دولت عثمانی، به دنیا آمد و...

گزارش مراسم نود و چهارمین سالگرد نژادکشی ارمنیان

نویسنده: آنوشیک ملکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 (( استانداری حلب، قبلاً به اطلاع شما رسیده که دولت تصمیم گرفته است نسل ارمنیان ساکن ترکیه را براندازد. کسانی که با...

آنان که پس از 1915 به زندگی در ترکیه ادامه دادند

نویسنده: روبینا پیرومیان / ترجمه: آرمینه آراکلیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 پس از وقایع 1915، طی سالیانی طولانی، دولت ترکیه در محیطی آکنده از ترس و در فضای مبهم...

معرفی کتاب نسل کشی ارمنیان

نویسنده: دکتر عبدالحسین فرزاد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47   کتاب، نسل كشی ارمنیان نویسنده: نیكلای هوهانیسیان ترجمۀ گارون ساركیسیان ناشر: نشر سیامك سال نشر: 1387...

یادداشتی از استانبول؛حدود یک میلیون قربانی نسل کشی،پنهان در لفافه فراموشی

نویسنده: سابرینا تاورنیز / ترجمه: آرمینه آراکلیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 بر اساس سندی واقعی متعلق به دفتر شخص وزیر كشور امپراتوری عثمانی، كه مدت مدیدی پنهان نگه...

حراج جان ها یا یادبود حقیقت

نویسنده: گریگور قضاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 کتاب ارمنستان، سرزمین تسخیر شده[2] از نخستین زندگی نامه های مستند شاهدان عینی نژادکشی ارمنیان است که در 1918 در...

من عذر می خواهم

ترجمه و تنظیم: نارک هارطونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 در 15 دسامبر 2008، گروهی از استادان دانشگاه‏ ها، روزنامه ‏نگاران و روشنفکران ترکیه با ایجاد پایگاهی...

پیشینه دوستی اقوام ایرانی و ارمنی در گذر تاریخ

نویسنده: دکتر کامران احمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 سابقۀ دوستی دو قوم ایرانی و ارمنی به چند هزار سال پیش؛ یعنی، به زمان حیات اقوام هند و اروپایی باز می گردد. از...

آنی،اسطوره ای خاموش

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 در دورانی که پادشاهان سلجوقی در حال نبرد با اعراب بودند و سرزمین های تحت سلطۀ خود را یکی پس از دیگری از دست می...

گزارش بازدید از مسجد جامع شوشی

نویسنده: حامد کاظم زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 قره باغ یا آرتساخ،[2] با مرکزیت استپاناکرت (خانکندی)، منطقه ‌ای کوهستانی است که از زمان شوروی به صورت جمهوری ای...

نخستین سکه ضرب شده با حروف ارمنی

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 قدیمی ترین سکۀ به دست آمده از ارمنیان با حروف یونانی، در قرن دوم پیش از میلاد و در دورۀ حکومت خاندان آرداشسیان[1]...

چرا آرارات

نویسنده: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 چرا ارمنيان نام آرارات را بر پیشانی باشگاه و محل كسب و كار خویش درج می کنند؟ چرا ارمنيان نام آرارات را براي...

قلعه پرستوها؛حافظ آثار نقاش قتل عام ارمنیان

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 زیزِرناکابِرد[1] از 1920م ارمنیان ساکن در تمامی نقاط جهان روز 24 آوریل را روز یادبود و بزرگداشت شهدای ارمنیان...

نسل کشی و آگاهی ملی

نویسنده: آریاسب دادبه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 47 نزدیک به یک قرن از جنایتی هولناک می گذرد که هیچ گاه وجدان بشری آن را فراموش نخواهد کرد. نقل قول هایی متفاوت دربارۀ...