نویسنده: میشا هایراپتیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41

تاریخ یک ملت گنجینهٔ آثار، تجربه ها، ارزش ها، استنتاج ها و معیارهای آن ملت است که رویکرد های معنوی، فرایندهای فکری و عقیدتی و شخصیت آن ملت درآن شکل گرفته و تکوین یافته و تاریخ ادبیات یک ملت نیز بیانگر خلاقیت های فکری و مبانی و واقعیت های ادبی آنان است.

ملت ارمنی در حدود سه هزار سال قبل در شرق آسیای صغیر (آناتولی کنونی) و بخشی از جنوب قفقاز پا به عرصهٔ وجود گذاشتند. ارمنیان از ملت های قدیمی و پیشرو جهان اند. اولین دولت ارمنی در قرن ششم قبل از میلاد تأسیس شد و ارمنستان اولین کشوری بود که در301 م دین مسیحی را رسماً پذیرفت.

تاریخ سرنوشتی منحصر به فرد، غیر متعارف و پرنشیب و فراز برای این ملت رقم زده است. آنان در گذشته و حال همواره تحت شرایط متائژر از موقعیت جغرافیایی خاص ارمنستان، روابط و منافع همسایگان و مطامع ابرقدرت ها زندگی کرده اند.

ارمنستان کشوری است کوهستانی و نه چندان بزرگ که در گذر تاریخ مورد هجوم ملل و اقوام مختلف با فرهنگ ها و مقاصد سیاسی گوناگون و بعضاً، استیلاجویانه بوده. این کشور محل تلاقی تمدن های شرق و غرب و جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از منافع و اهداف سلطه گرانهٔ آنان بوده و هست.

زندگی ملت ارمنی در طی قرون متمادی عبارت بوده از پیکار و مبارزه ای بی امان و بی پایان برای حفظ موجودیت و هویت ملی، استقلال کشور، ارزش های مادی و معنوی و شعائر مذهبی و چه بسا که بارها، در دوره های مختلف تاریخ پر حادژهٔ خود، مجبور به تحمل لطمات و ضربات سنگین دشمنان شده و بسیاری از ارزش های تاریخی و فرهنگی خود را از دست داده.

مرزهای ارمنستان در دوره های مختلف تاریخ دست خوش تغییراتی بزرگ شده است و ملت ارمنی نیز طی مبارزات و جنگ های تحمیلی، قتل ها و غارت ها، قتل عام ها، مهاجرت ها، رانده شدن از موطن نیاکان و پدران خود، تصرف و ضبط بخش های وسیعی از ارمنستان و آواره گی گروه های بزرگی ازآنان در کشورهای مختلف متحمل صدمات و خساراتی بزرگ و سرنوشت ساز شده اند و امروزه، تنها بخشی از ملت ارمنی، در قسمت کوچکی از ارمنستان شرقی، دولتی مستقل به نام جمهوری ارمنستان تشکیل داده اند و در آن زندگی می کنند.

بازماندگان قتل عام ها و رانده شدگان از سرزمین پدری در کشورهای مختلف اسکان یافته و زندگی جدیدی را مطابق با شرایط محیطی آغازکرده اند (ارمنیان دیاسپورا). آنان در کنار تلاش برای معاش و زندگی روزمره برای حفظ هویت و فرهنگ ملی ارمنیان نیز دست به فعالیت های مذهبی، فرهنگی و هنری زده و در این رهگذر با هنر و ادبیات کشورهای میزبان ارتباطی تنگاتنگ و مؤژر برقرار کرده اند.از گذشته های دور تا به امروز ارمنیان کشور های مختلف با حفظ اندیشه و روح ارمنی توانسته اند در مسیر رویدادهای ادبی و هنری جهان واقع شوند، از آثار بزرگ دنیای ادب و هنر بهره جویند و ادبیات ارمنی را در مسیر جهانی قرار دهند.

هدف این نوشتار آشنا ساختن خوانندگان با ماهیت هنر و ادبیات ارمنی و شرایط و انگیزه های خلق آثار هنری و ادبی ارمنیان و خصوصیات و معیارهای خاص مربوط به آن است.

با توجه به آنچه گفتیم ادبیات ارمنی در مقایسه با ادبیات دیگر ملل از لحاظ محتوی، فرم و هدف دارای ویژگی هایی متفاوت است. ارتباط با همسایگان و سایر ملل (کشورهای میزبان مهاجران ارمنی) سبب شده عوامل مختلفی بر شکل گیری و تکامل انواع و گرایش های مختلف ادبی ارمنی تأثیرگذارد اما به هر حال اساس ادبیات ارمنی را روح آزادگی، عرق ملی و تلاش برای حفظ ارزش های متعالی انسانی تشکیل می دهد. طی سالیان دراز تماس ها و تعامل های فرهنگی و ادبی بسیاری میان ارمنیان و سایر ملل صورت گرفته و تأثیرپذیری از اندیشه ها، آثار ادبی و جریان های هنری سایر ملل موجب شده است ادبیات ارمنی علی رغم مصائب و مظالمی که ملت آن متحمل شده اند دارای روحیه ای شاداب، سرزنده و سالم و ماهیتی پیکارجو، سازنده و پر امید باشد.با تمام این احوال ماهیت ادبیات ارمنی اساساً شرقی است چرا که ملت ارمنی ملتی شرقی است.

محققان، نویسندگان و ادبیات شناسان ارمنی و غیر ارمنی همگی بر این عقیده اند که ادبیات ارمنی قدمتی بسیار دارد و در زمان های بسیار دور شکل گرفته است اما متائسفانه، از آن دوران، به ویژه، دوران پاگانیسم ارمنی و هلنیسم روایات، اطلاعات و آثار بسیار کمی بر جای مانده. موسس خورناتسی، مورخ ارمنی شهیر قرن پنجم، در کتاب تاریخ ارمنستان خود در مورد مضامین و انواع ادبی زمان های کهن نظیر امثال و حکایات، اشعار و داستان های تاریخی و اساطیری قدیم ارمنی اطلاعاتی مختصر و ارزشمند آورده است. او در این باب عنایتی نیز به ادبیات فولکلوریک محلی داشته. این گونه های ادبی، که به وسیلهٔ مردم نسل اندر نسل به صورت قصه ها، آوازها و داستان های قهرمانی و اساطیری، مانند داوید ساسونی، منتقل شده و به ما رسیده اند، نمودی بسیار بارز و مشخص در ادبیات دارند.

در مورد ادبیات قدیم تا قرن پنجم میلادی، یعنی، زمان ابداع خط ارمنی به دست مسروپ ماشتوتس و آغاز دوران ادبیات مکتوب ارمنی اطلاعات کمی در دست است اما در این قرن، که عصر طلایی فرهنگ و ادبیات ارمنی نامیده می شود، شاهد شکوفایی ادبی و ترجمهٔ آثار ارزشمند ادبیات جهان مخصوصاً ترجمهٔ کتاب مقدس (که آن را ملکه ٔترجمه ها می خوانند) و نیز سایر کتاب های مذهبی، علمی و تاریخی به زبان ارمنی هستیم. تحولات ادبی پربار این عصر پایه و اساس محکمی برای نسل های بعد شد. از جملهٔ مورخان و نویسندگان بزرگ این دوره می توان به ساهاک بارتو، موسس خورناتسی، یزنیک گوقباتسی، آگاتا نگقوس، یقیشه، پاوستوس بوزاند و قازار پاربدتسی اشاره کرد که آثاری جاودان در زمینه های تاریخی، فلسفی، اجتماعی، مذهبی و علوم از خود به یادگار گذاشتند. بدین ترتیب، حیات ادبی قرون وسطای ارمنی با مجاهدت ها و حمایت های کلیسا آغاز شد و در طی سالیان دراز آثار بسیاری در زمینه های مذهبی، علمی، تاریخی و ادبی، در قالب نظم و نثر، به وجود آمد.

آثار ادبی قرون وسطا علاوه بر داستان زندگی قدیسان مسیحی و داستان های اساطیری جنگ های مذهبی مانند جنگ وارطانانتس را، که در آن ارمنیان برای حفظ دین مسیحی علیه یزدگرد، شاه ساسانی جنگیده اند، نیز منعکس کرده اند. در این کتاب ها اطلاعاتی بنیادی دربارهٔ شیوهٔ زندگی و افکار و اندیشه های مردم آن دوران وجود دارد. در زمینهٔ ترجمه نیز مترجمان ارمنی ادبیات کلاسیک یونان و برخی از ملل آن زمان را به زبان ارمنی ترجمه کردند. از شخصیت های برجستهٔ این دوران می توان به داوتاک کرتوق، شاعر بنام، آنانیا شیراگاتسی (قرن هفتم) ستاره شناس، ریاضی دان و ادیب مشهور و داوید آنهاقت (داوید شکست ناپذیر) اشاره کرد که آثار ارزشمندی از وی به یادگار مانده است.

از قرن هفتم تا نهم میلادی ارمنستان در تصرف اعراب و خلافت عباسی بود. در طول این دو قرن آثاری از ادبیات عرب به ارمنی ترجمه شد و آثار منظوم ارمنی تأثیراتی را در زمینهٔ گونه ها و صنایع ادبی و عروض و قافیه از شعر عربی پذیرفتند.

قرن نهم تا چهاردهم میلادی مصادف است با تجدید حیات دولت ارمنی در ارمنستان و سیلیسیه. در این دوران نویسندگان، شعرا و مورخان بزرگی پدید آمدند، هنر و ادبیات رشد و توسعه یافت و در هاقباد، ساناهین، آنی و داتو مدارس عالی (در سطح دانشگاه های آن زمان) به وجود آمدند.

 قرن دهم را برخی از ادبا و دانشمندان ارمنی مانند مانوک آبقیان، م. مکریان و و. چالویان دورهٔ رنسانس ارمنی خوانده اند و این بدان معنی است که ارمنستان سه قرن قبل از اروپا (ایتالیا) رنسانس؛ یعنی، تجدید حیات و ترقی و توسعه را (خصوصاً در زمینهٔ شعر، معماری و سخنوری) تجربه کرده است. اشعار مذهبی گریگور ناره گاتسی، که با محتوای مذهبی و فلسفی متعالی خود راه گشای ادبیات و فلسفهٔ ارمنی در این دورهٔ جدید است، هنوز هم در بین ارمنیان تقدس و احترامی خاص دارد. در این دوره، به تدریج نویسندگان و شعرای ارزشمندی مانند گریگور ماگیستروس پهلوانی، شاعر آواز های مذهبی و مس های کلیسای ارمنی، جاژلیق نرسس شنورهالی، فریک کنستانتین یرزنگاتسی، هوهانس یرزنگاتسی، نرسس لامبروناتسی، گریگور آقتامارتسی و ناهابت کوچاک وارد عرصهٔ ادبیات ارمنی شدند. از اواخر این دوره زبان ارمنی قدیم (گرابار) به تدریج به سمت گویش های عام مردمی گرایش یافت و در نهایت منجر به شکل گیری زبان ارمنی وسطا شد که آمیزه ای بود از زبان قدیم و لهجه های مردمی و لغات فارسی، گرجی و ترکی که تحت تأثیر حکومت ها و فرمانروایان مختلف به زبان ارمنی راه یافته بودند.

در قرن نوزدهم میلادی، زبان ارمنی وسطا تبدیل به ارمنی جدید (آشخارابار، ارمنی شرقی و ارمنی غربی بر اساس گویش های کاناکر و برا) شد و نویسندگان با این دو زبان به خلق آثار ادبی پرداختند.

در 1375 میلادی، با مرگ آخرین شاه سیلیسی حکومت پادشاهی ارمنستان منقرض و پس از آن کشور دست خوش حملات و ترک تازی های تیمور لنگ و ترکان عثمانی و ویرانی و قتل و غارت شد.

بسیاری از مردم ارمنستان در زمان هجوم مغلان و نیز در این زمان در برابر حملات اقوام وحشی مجبور به جلای وطن و پراکندگی در کشورهای مختلف شدند. آنان در سایر کشورها مراکز فرهنگی، علمی و ادبی ای به وجود آوردند که از جملهٔ آنها می توان مرکز مذهبی و فرهنگی مخیتاریان ونیز و جزیرهٔ سن لازار ایتالیا را نام برد که در راه اشاعهٔ فرهنگ و ادب ارمنی و انتشار کتاب های ارزشمند تاریخی و ادبی زحمات فراوان کشیده و خدماتی ارزشمند به ملت ارمنی ارائه کرده اند.

در اثر اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی نامطلوبی که به دلیل جنگ ها و ویرانی های بسیار در ارمنستان به وجود آمده بود، افزایش مهاجرت ارمنیان و جایگزینی برخی از اقوام بیگانه در این سرزمین و آزار و اذیت افراد و نبود امنیت جانی و مالی برای آنان هنر و ادبیات ارمنی در ارمنستان راه انحطاط در پیش گرفت. از اواخر این دوره (سده های هفدهم و هجدهم میلادی) که وضعیت ارمنستان نسبتاً بهتر شده بود شعرایی پدید آمدند که اشعار خود را با ساز و آواز می خواندند و به نام عاشق ها معروف بودند. آنان، که از هنر موسیقی نیز بهره ای فراوان داشتند، اشعاری با مضامین غنایی، اجتماعی و گاه فلسفی از خود بر جای گذاشته اند. مردم از اشعار این عاشق ها استقبال زیادی می کردند. بزرگ ترین شاعر این دوره سایات نوا ست که به سه زبان ارمنی، آذری و گرجی، در قالب های غزل، مستزاد و غیره، شعر گفته و وزن و قافیه اشعار او و نیز مضامین آنها کاملا شرقی است. آثار سایات نوا چه از لحاظ ارزش شعری و چه از لحاظ موسیقایی امروزه نیز مورد توجه است.

در این سال ها ارمنیانی که در کشورهای دیگر ساکن شده بودند به کارهای علمی، ادبی و هنری نیز می پرداختند و کتاب های بسیاری در این زمینه ها منتشر کردند. این در حالی بود که در تمام این سال ها ارمنستان بین خان ها و پادشا هان تقسیم شده و بخشی بزرگ از آن تحت حکومت دولت عثمانی قرار گرفته بود.

در قرن نوزدهم، پس از انقلاب کبیر فرانسه و اشاعهٔ افکار آزادی خواهانه در جهان شرایطی جدید به لحاظ اجتماعی و سیاسی به وجود آمد که زمینه ای مناسب برای ادبیات جدید و متعهد فراهم آورد و موجب نوزایی ادبیات ارمنی شد.

پی نوشت ها:

1- متن سخنرانی نویسنده در مراسم شب ادبیات ارمنی در خانهٔ هنرمندان، 24 تیر 1386.

2- مترجم، پژوهشگر، استاد زبان و ادبیات ارمنی و از پیش کسوتان تئاتر ارمنی.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41
سال یازدهم | پاییز 1386 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

گریگور ظهراب و فصلی نوین در ادبیات ارمنی

نویسنده: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 گریکور ظهراب در 1861 میلادی در استانبول، مقر بارگاه امپراتوری عثمانی، چشم به جهان گشود. پس از طی دوران تحصیلات...

فرهنگ ارمنیان ایران و مشترکات فرهنگی ایران و ارمنستان

نویسنده: آریاسپ دادبه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 امشب به انگیزهٔ بزرگداشت و یاد هنرمند ارجمند معاصر، مارکو گریگوریان، می خواهم ادای دینی نسبت به فرهیختگان ارمنی کنم...

به یاد مارکو گریگوریان

نویسنده: آرلین وارطانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 اشاره: پیش از این، در شمارهٔ 29 فصلنامهٔ پیمان مقاله هایی را  به هنرمند پیشرو ایران، مارکو گریگوریان، اختصاص داده...

ترگم،جد بزرگ ارمنیان در کتاب مقدس

نویسنده: گارگین فتائی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در تاریخ اساطیری ارمنستان، همواره هایک ملقب به ناهاپت را بنیان گذار ارمنستان می دانند. هایک که کمان کشی قدرتمند، خوش...

ارمنیان و دولت باستانی هخامنشی

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در این مقاله سعی کرده ایم بخش هایی از تاریخ دو ملت ارمنی و ایرانی را دردورهٔ سلسهٔ هخامنشی، در مقطعی از زمان که به...

معرفی گورستان های ارمنیان استان آذربایجان غربی

نویسنده: نادره شجاع دل فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 مقدمه در میان بناها و مکان های تاریخی، آرامگاه ها و گورستان ها از جایگاهی ویژه برخوردارند و بخشی از آثار تاریخی...

پوشاک ارمنیان چهارمحال و بختیاری

نویسنده: زویا خاچاطور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 مقدمه ایلات، قبایل، طوایف و عشایر مختلفی در ایران زندگی می کنند که در عین تنوع آداب و رسوم، سنن و فرهنگ دارای وحدت،...

کلیسای سورپ پطروس قره باغ ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در 301 م، پس از چند سال دشمنی علنی حکومت وقت ارمنستان با آیین جدید، سرانجام تیرداد، پادشاه ارمنستان، با ایمان...

تبادلات ادبی ارمنیان و ایرانیان

نویسنده: روبرت مارکاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 روابط میان ارمنیان و ایرانیان دارای تاریخی چند هزار ساله است. همسایگی این دو قوم کهن پیوندی عمیق میان آنان ایجاد...

نگاهی به ادبیات جدید ارمنی

نویسنده: آزاد ماتیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی سده های میانی تاریخ تمدن اروپا، که قرون وسطا نام گرفته، با چهره ای نه چندان دلنشین از...

گفت و گو با علی دهباشی

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 با تشکر از زحمات شما و با عرض خسته نباشید خواهش می کنیم در مورد تاریخچهٔ شروع شب های بخارا توضیح دهید. دهباشی:...

شب ادبیات ارمنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 چهل و نهمین شب از ((شب های بخارا)) به ادبیات ارمنی اختصاص داشت. ((شب های بخارا)) عنوان مجموعه نشست هایی است که به همت علی دهباشی، سردبیر...

شب نیکول فریدنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 سی و چهارمین شب از شب های مجلهٔ بخارا به نیکول فریدنی اختصاص داشت که عکس هایش از ایران گویاترین گواه عشق او به این سرزمین است. بزرگداشت...

خدمتگزار راستین فرهنگ و ادب

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 فصلنامهٔ پیمان، که شناساندن دو ملت کهن ایرانی و ارمنی را رسالت خود می داند، همواره از مشوقان و همراهان شب های بخارا...