نویسنده: رضا آذری شهرضایی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36

در یکصدمین سال مشروطیت، سخنرانی ها و نوشتارهای زیادی دربارهٔ وقایع و اشخاص درگیر این واقعهٔ مهم ارائه شد اما رشادت ها و جایگاه مهم یپرم خان در محاق سکوت و خاموشی ماند. رجوع به اسناد آن دوره و مطالعهٔ درخواست های دولتمردان وقت از یپرم برای گسترش امنیت و سرکوب اشرار نشان از توان او برای حل مشکلات امنیتی ایران دارد. علاوه بر این اسناد متعددی هم دال بر تمجید و تحسین از فتوحات یپرم موجود است. وزارت داخله دولت مشروطه در بخشی از یکی از تلگراف های خود جایگاه ارزشمند و واقعی یپرم خان را در قبال ایران و مشروطیت چنین بیان می کند:((… جنگ ها و خدمات و فتوحات شما و زحماتی که کشیده اید به روزگارها و قرن ها فراموش نخواهد شد[…]هیئت دولت و ملت از شما راضی و ممنون اند و شرفی در عالم بالاتر از این نیست که کسی در راه خدمت وطن این مقام را تحصیل نماید. انشاءالله فتح و فیروزی و نصرت همیشه با شما توائم خواهد بود…))[1]. نمونه دیگری برای مدعای ما در این مجموعه سند شمارهٔ 5 است. وزارت داخله دربارهٔ نقش سرنوشت ساز یپرم خان و سردار بهادر، بلافاصله بعد از سرکوب رحیم خان چلبیانلو می نویسد: ((… امیدوارم تاریخ ایران حق تمجید و تجلیل مقام شما را ابدالدهر نگاه داشته و دولت و ملت همیشه به داشتن مثل شما سرکرده های از جان گذشته مملکت پرست مشعوف و محفوظ باشند.)) اسناد منتشر نشدهٔ دیگری نیز موجود است که مؤکد تحسین رشادت های اوست ولی ما در این مجال کوتاه تنها به معرفی چند سند اکتفا می کنیم.

از دیگر وجوه مهم ابعاد شخصیتی یپرم خان چهره انسانی و اخلاقی اوست. اسناد شمارهٔ6، 8 و 9 دال بر این مدعایند. یپرم خان از وزارت مالیه برای نگرفتن مالیات از اهالی لاهرود، به دلیل غارت زدگی، خرابی و هرج و مرج آن به دست عوامل روسیه و فقر ناشی از این خرابی و هرج و مرج، درخواست می کند. اجابت درخواست یپرم خان و سردار بهادر از سوی وزارت مالیه مضمون سند شمارهٔ 6 است. سوزاندن و نابودی کُند و زنجیرها در زندان ها و بازداشت گاه های نظمیه در زمان ریاست وی نیز نشانگر دغدغه های او برای رعایت حقوق انسانی زندانیان است. بعد از شهادت یپرم خان ژاندارمری از وزارت داخله درخواست کُند و زنجیر برای زندانیان و مجرمان می کند و وزارت داخله هم در پاسخ ژاندارمری می نویسد که یپرم خان در زمان ریاستش در نظمیه تمام کُند و زنجیرها را از بین برده است. در چنین چارچوبی است که تمایز عمیق حضور و عدم حضور یپرم خان در نحوه اجرای قانون و رعایت حقوق زندانیان آشکار می شود.

سند شمارهٔ 7 مقاله ای از و. طومانیانس دربارهٔ موضوع بی طرفی یا طرفداری ارامنه از نهضت مشروطه در روزنامهٔ کاسپی است. این روزنامه متعلق به زین العابدین تقی اف، سرمایه دار معروف باکویی، بود. مضمون مقاله شرح تلاش آجودان ارمنی محمد علی شاه به نام آرشاک خان و مسافرتش به باکو و قفقاز برای ملاقات با سران ارامنه و ابلاغ پیشنهاد محمدعلی شاه به آنان مبنی بر بی طرفی ارامنه در جنگ وی با مشروطه خواهان و خصوصاً تأکیدش بر عدم حضور یپرم خان در مقابله با محمد علی شاه است. و. طومانیانس در مقاله ای پیشنهادات و تهدیدات محمدعلی شاه را رد می کند و آرشاک خان را به منزلهٔ یک مرتجع مورد شماتت قرار می دهد. کنسول ایران در باکو چندین گزارش از حضور آرشاک خان در باکو و تشبثات وی برای ملاقات با سران ارامنه و روس ها دارد اما کنسول ایران سران ارامنه را ملاقات و توطئه های او را خنثی می کند. مقالهٔ طومانیانس را می توان نمونه ای از هوشیاری سران ارامنه در باکو دانست.[2]

این اسناد نمونه ای چند از پایمردی ارامنه و یپرم خان است. شاید انتشار این اسناد ضرورت رجوع دوباره به منابع و اسناد آن دوره و روشنگری در خصوص جایگاه واقعی اشخاص را آشکار سازد و ما را از بسیاری از مجادله های لفظی غیر واقعی امروز آگاه کند و متولیان تاریخ ایران را بر آن دارد تا اجازه ندهند این رشادت ها به فراموشی سپرده شود.

1- [سفارت ایران در پطرزبورگ به وزارت خارجه ایران ][3]

سفارت دولت علیه ایران در پطرزبورغ، مورخه 24 شهر رجب1327، نمره 366 .

از بیانات جناب مسیو ایزولسکی در ضمن صحبت با خبرنگار ریتر همچو مستفاد می شود که از ریاست پلیس یفرم در شهر طهران روس ها راضی نیستند زیرا وزیر معزی الیه اظهار کرده است که انقلاب طلب قفقازی را رییس پلیس کرده اند و ما ابداً این اقدام را تقویت نمی نماییم. لازم دانست خاطر اولیای دولت علیه را مستحضر دارد که چون محتمل است از طرف روس ها در این خصوص مذاکره بشود بهتر است اولیای دولت علیه خود مشارالیه را طوری از ریاست پلیس کنار گذارده به ترتیب دیگر از زحمات او تشکر نمایند. زیاده عرضی ندارد. اسحق[مهر پشت صفحه]مفخم الدوله.

2- [دولت داخله به یفرم خان]

دولت علیه ایران، وزارت داخله، نمره کتاب ثبت3010 /3056، خروج4 /14/ 1328فوری است.

مسیو یفرم خان، زحمات شما قابل فراموشی نیست و فداکاری های صادقانه شما را احدی از اولیاء دولت و ملت فراموش نخواهد کرد. دربارهٔ مجاهدین و مجروحین و ورژه و بازماندگان آنها نیز همراهی های فوق العاده خواهد شد ولی به این زودی دست از خدمت وطن برداشتن و اظهار خستگی کردن سرکار، اولیاء امور را طبعاً متأسف می دارد. در اینکه اجازه معافی به شما داده نخواهد شد تردیدی نیست ولی می خواهم علت این اظهار را اطلاع بدهید که چه چیز شما را به این زودی از خدمت وطن عزیز خودتان می خواهد خسته و مستعفی نماید. البته اگر علتی داشته باشد رفع می شود و باید خدمات خود را به دولت و مملکت به انجام برسانید و از زحمت و فداکاری خود را معاف ندانید.

[امضاء]

3- [یفرم خان به وزارت داخله]

اداره تلگرافی دولت علیه ایران، از تبریز به طهران، نمرهٔ583، به تاریخ 6 ربیع الاول1328.

حضور وزارت جلیله داخله دام اجلاله. تلگراف جوابیه حضرت مستطاب عالی زیارت و از اظهار لطف که فرموده بودند نهایت درجه متشکرم در باب استعفای خود و دست کشیدن از خدمت را علت سؤال فرموده بودند در این خصوص هیچ علتی نیست بنده باز همیشه در اجرای خدمات دولت و ملت با کمال ممنونیت حاضرم ولی در باب اظهار خستگی که کرده بودم عین حقیقت بوده بلکه این خستگی باعث ناخوشی بنده شده است. در هرصورت، باز مجدداً عرض و استرحام می نماید که هر چه زودتر اجازه مرخصی به مراجعتم فرمایید موجب تشکرات قلبی خواهد بود.

یفرم

4- [وزارت داخله به یفرم خان]

دولت علیه ایران، وزارت داخله، نمره کتاب ثبت3118 /3545، طهران به تاریخ 7 ربیع الاول1328.

مسیو یفرم خان، تلگراف جوابیه سرکار شما را ملاحظه کردم ابداً این اظهارات را نخواهم پذیرفت و خستگی و کناره جویی شما را از خدمت به وطن و ملت قبول نخواهم کرد. علت را هم خودم می دانم و در فقره ای که سردار بهادر اظهار کرده من خودم بیش از شما مراقبت دارم و انشاءالله مطابق دلخواه انجام خواهم داد. باید همان طور که قرار بود زودتر حرکت کرده خدمت اردبیل را به انجام برسانید و از فتوحات و خدمات خود چیزی ناقص و ناتمام نگذارید؛ پول هم در این دو روزه برای اردو خواهد رسید.

[امضاء]

]حاشیه:]حضوراً نوشته و فرستاده شد.

5- [وزارت داخله به یفرم خان]

دولت علیه ایران، وزارت داخله، نمره کتاب ثبت1598، طهران به تاریخ1328.

مسیو یفرم خان و آقای سردار بهادر، بشارت فتح و فیروزی اردوی دولتی دولت و ملت را مشعوف و رضایت از جانبازی های شما را به درجهٔ اتمام و اکمال رسانید. غیرت و رشادت شما را پاداش و جزا فوق آن است که در تحریر و تقریر بگنجد. امیدوارم تاریخ ایران حق تمجید و تجلیل مقام شما را ابدالدهر نگاه داشته و دولت و ملت همیشه به داشتن مثل شما سرکردهای از جان گذشته مملکت پرست مشعوف و محفوظ باشند. سالار عشایر و اصلا ن همایون و حسنعلی خان را، که منزل آقای سالار ملی رفته و اطمینان گرفته است، محبت و به عموم خوانین مرحمت دولت را ابلاغ و امیدوار نماید. همگی طرف مرحمت دولت و در مقام نوکری و خدمتگذاری خود باقی و برقرار خواهند بود ولی رحیم خان زنده یا مرده باید گرفتار شود و تقصیر و تمرد او از حد عفو و اغماض خارج است باید او و اتباع او را به هر جا بروند تعاقب نموده حیّاً و میّتاً گرفتار کرده خدمت خود را به اتمام برسانید. با فداکاری های جدی شما زیادِ بر این محتاج تعلیمات نمی دانم و اتمام و انجام خدمت را منتظرم. طوایف حاجی خواجه لو و گیکلو و مغانلو را، که در خدمت دولت ثابت قدم بود، جداً محبت و مهربانی بکنید. پاداش اطاعت و انقیاد آنها کاملاً محفوظ است. به قوجه بیگلو و سایر طوایف نیز امنیت و اطمینان بدهید که دولت جز گرفتاری و تنبیه رحیم خان مقصودی ندارد و نسبت به طوایف و ایلات کمال امنیت و مرحمت مبذول است. عموم اهالی اردو و سرکردگان و رؤساها از بختیاری و مجاهد و استعداد محلی را به این فیروزی و نصرت تبریک و تحسین بگویید. نزدیک است که خدمت دولت تمام شود و نوبت تنعّم آنها از مراحم دولت برسد. امیدوارم مواهب مبذوله تمام زحمات را از خاطر آنها فراموش کند. آقایان مجروحین را احوالپرسی کرده در معالجه آنها کمال مراقبت را به عمل آورید و راپورت خود را بدهید.     نمره1598

[امضاء]

6- [پذیرش درخواست یفرم خان در باب معافیت قریه لاهرود توسط وزارت مالیه]

اداره تلگرافی دولت علیه ایران، از طهران به تبریز، نمره218، به تاریخ9 /ج2/ 1328.

اداره مالیه آذربایجان از قرار تلگرافی که آقای سردار بهادر و مسیو یفرم خان به وزارت مالیه پیشنهاد کرده اند مالیات سه ساله قوی ئیل و پیچی ئیل و تخافوی ئیل قریه لاهرود را به واسطهٔ خرابی و غارت زده گی آنجا لا زم داشته اند تخفیف داده شود. وزارت مالیه نیز نظر به کمال وژوق و اطمینان که به مشارالیها دارد این تقاضای بی غرضانه را پذیرفت و اخطار می کند قدغن نمایید در باب این سه ساله گذشته از قریه مزبوره مالیات مطالبه ننموده توضیحاً می نویسم از بابت قوی ئیل مبلغی پرداخته باشند تتمه را موقوف المطالبه دارند. به موجب این حکم مطابق[…] جمع دستورالعمل بقیه تخفیف به خرج محاسبه اداره مالیه آذربایجان منظور خواهد شد. نمره6471، وزارت مالیه.

7- [مقالهٔ طومانیانس در دفاع از مشروطیت در روزنامهٔ کاسپی]

دارالترجمه وزارت امور خارجه، ترجمه از روزنامه کاسبی که از قونسولگری بادکوبه رسیده است.

تکلیف و وظیفه ((سیتوایانی[شهروندی]))، وطن پرستی

همین که شاه سابق رجعت به ایران نموده به جهت تحصیل در مقام سلطنت بنای جنگ و مجادله گذاشت. این مسئله که آیا در مقاومت مشروطه و مطلقه ارامنه باید چگونه رفتار و اقدام کنند مطرح و موضوع مهمی را تشکیل نمود. اگر این جنگ غیر از ایران در یک مملکت متمدن تری واقع شده بود، آن وقت در تکلیف ارامنه شبهه و دودلی به هم نمی رسید ولی چون محل این حادثه مملکت ایران است لذا بعضی اشخاص و دستجات معلوم الحال حق دارند ارامنه را تحریک بکنند که در جنگ شاه سابق با دولت مشروطه بی طرفی را اختیار نمایند.

طرفداران مسئله ((بی طرف بودن ارامنه)) نظریات خودشان را بدین قسم بیان می نمایند که اگر برحسب تقدیر شاه سابق قرین سعادت شده مجدداً در سریر تخت سلطنت قرار گرفت، در صورتی که ارامنه در این جنگ شراکت کرده باشند مسلماً شاه سابق جداً غضب خود را در حق آنها جاری خواهد کرد.

این دلایل در صورت امکان غلبه شاه سابق فقط دارای اساس می باشد. طرفداران عقیده فوق الذکر به درجهٔ در پیشرفت مقصود خود جد و جهد دارند که حتی ارشاک خان، آجودان محمدعلی شاه و ارتجاعی مشهور، را به سمت نماینده مخصوص به روسیه و اروپ فرستاده و دستورالعمل لازمه به او داده اند که با قائم مقام ((کاتالیکوش)) و رؤسا و کارکنان معروف ملت ارمنی گفتگو نماید که آنها به ارامنه ایرانی عموماً و به یپرم خصوصاً نصیحت کرده تلقین کنند که در جنگ پادشاه سابق ایران شراکت و دخالت ننمایند. در باب شخصیت این نماینده مخصوص جای گفتگو نیست واقعاً آدم محترم است[؟]و می تواند[؟]در انظار اروپاییان نفوذ و اقتدار ارامنه را که عالمیان آنها را حامی جدی آزادی حساب می کنند و می توان گفت که تقریباً آنها تمام بار آزادی ایران را در روی کتف های خود از گرداب عبودیت و رقیت مطلقه محمدعلی شاه به در برده اند به مقام عالی نائل سازد…. در این صورت باید ملاحظه کنیم که آیا دلایل طرفداران مسئله ((بی طرفی ارامنه)) تا چه اندازه مقرون به صحت است. اگر اتفاقاً شاه سابق به مقصود خود رسید، آن وقت در صورتی که ارامنه در این جنگ دخالت نیز نکرده باشند و یا اینکه حتی مساعدت هم با مشارالیه کرده باشند باز آنها مورد غضب خواهند بود چه محمدعلی مشکل [است] فراموش کرده باشد که ارامنه چه مقامی را در انقلاب گذشته ایران دارا بود و چه اقداماتی در خلع او نموده اند در صورتی که مشارالیه در آتیه سلطنت ایران را متصرف شود نظر به ملاحظات فوق از ترس اینکه مباداً مجدداً انقلاب ایران تجدید گردد اوضاع انقلاب گذشته را همواره در نظر خواهد داشت. بنابراین ظن قوی می رود که در سال اول سلطنت او یک ((اون)) ثانی خونین جدیدی خیلی شدیدتر از اولی در صفحه ایران مشاهده نمایم.

مطالب فوق به درجه ای واضح و مفهوم است که لازم به تأمل و تفکر نیست و اینکه شاه سابق شراکت و اقدامات ارامنه را در موقع خلع خود فراموش نکرده است از تلگراف معاون عمل ((آجودان)) مشارالیه، که بی طرف بودن ارامنه را صلاح می داند و در تلگراف خود جمله،[آشکار است]:

((در صورتی که ارامنه این دفعه نیز در جنگ با ایرانیان شراکت داشته باشند دیگر مسئول نتیجه سوء آن، که ممکن الحصول است، خود آنها هستند)).

این تلگراف تاریخی به خوبی نشان می دهد، مخصوصاً جمله ((این دفعه))، که شاه سابق هنوز فراموش نکرده است که ارامنه در انقلاب سابق چه ها کرده اند.

حالا، آن روی پرده را ملاحظه کنیم که اگر شاه سابق را ایرانیان بدون مساعدت ارامنه مجدداً مغلوب کرده وبرای همیشگی از خاک ایران خارج کنند، آن وقت ارامنه چه معامله و رفتار را باید از دولت منتظر باشند؟ آیا دولت مشروطه ایران حق نخواهد داشت که در مقابل عالمیان ارامنه را ((غدار و خائنین مملکت)) بنامد. من تصور می کنم که دولت مزبور در آن صورت ذی حق خواهد بود که ارامنه را مقصر حساب نماید زیرا که خائنین و اشخاص جبون بی طرفی اختیار کرده و می تواند در فاجعه و جنگ طریق آزادی تماشاچی ساکت باشند.

بنابراین، اگر ارامنه به صلاح اندیشی بعضی از ارتجاعیون مثل ارشاک خان معروف گوش داده دست روی دست گذاشته تماشا کنند که چگونه شاه سابق با قدم های کثیف خود شجره آزادی را لگدکوب می نماید، هر آینه سهو عظیم غیرقابل مرمتی کرده و تا دنیا است اسم خودشان را لکه دار خواهند کرد. ارامنه مثل اولاد ارشد ایران باید در یک ردیف با ایرانیان پهلو به پهلو داده با شاه سابق جنگ و مقاومت نمایند تا اینکه مشروطیت و آزادی را که با خون برادران خود به دست آورده اند از دست نداده حفظ نمایند. این است وظیفه ((سیتوایان)) [شهروندان] وطن پرست ایرانی.

و.

طومانیانس

8- [ژاندارمری به وزارت داخله]

وزارت داخله، اداره تشکیلات ژاندارمری دولتی ایران، مورخه 31 برج ثور1331، نمره 493

حکومت جلیله دارالخلاف طهران، به ملاحظه اینکه جهت از بعضی از محبوسین کُند لازم می شود از قرار معلوم در اداره حکومتی چند دانه کُند موجود است متمنی است که قدغن نماید پنج دانه کُند برای اداره ژاندارمری دولتی بدهید زیاد مراتب احترامات را تجدید نماید. قائم مقام رئیس تعلیمات ژاندارمری دولتی

[امضاء]

]حاشیه1:] کُند اگر زیادی است تحقیق فرماید اطلاع بدهد استحضار حاصل آمده هر آنچه مقتضی است جواب مرقوم شود.

]حاشیه2:]دفتر، جواب بنویسید در غلبه مجاهدین و ورود به طهران مسیو یپرم خان محبوسین را مرخصی و تمام کُندها را سوزانده و حالیه محبوسین انبار دولتی مطلق… و بی کُند هستند ولی بعضی میل های آهنی آنها باقی است.

17جمادی الثانی، نصیرالدوله

9- [وزارت داخله به ژاندارمری]

حکومت دارالخلافه طهران، نمره کتاب ثبت1184، به تاریخ 17 جمادی الثانیه1331

اداره محترمه تشکیلات ژاندارمری، در جواب مراسله نمره 493 زحمت می دهم که در موقع ورود و غلبه مجاهدین به طهران مسیو یپرم خان تمام کُندها را سوزانده و محبوسین را از قید کُند و زنجیر خلاص نموده دیگر از آن تاریخ تاکنون کُندی در اداره حکومتی باقی نمانده چند دانه میل آهنی آنها باقی است.

[امضاء]

پی نوشت ها:

1- سازمان اسناد7 /5/22293.

2- وزارت امور خارجه،1329، ک12، پ55.

3- آرشیو وزارت امورخارجه،1327 ق، کارتن12، پرونده1، سند171.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36
سال دهم | تابستان 1385 | 148 صفحه
در این شماره می خوانید:

حزب داشناک و جریان انقلاب مشروطه

نویسنده: محمدحسین خسروپناه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 مانوکیان، آرپی. حزب داشناک و جریان نهضت مشروطه. تهران: دامرنگ،1383، 240 صفحه، 2400 تومان. انقلاب مشروطهٔ ایران...

اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارمنیان ایران (آذربایجان) از صفویه تا انقراض قاجاریه

نویسنده: علی مرادی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 مقدمه  ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص از گذشته های دور اقوام متعددی را با ادیان، زبان و نژادهای مختلف در خود جای...

یپرم خان ارمنی، مبارزی در راه استقرار مشروطیت ایران

نویسنده: وارطان داودیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 چشم مست تو مگر یپرم بمب انداز است یا ز ترکان صحیح النسب قفقاز است؟[1] شاید، تصور اینکه جوانی ارمنی از اهالی دیار...

ارمنیان در سیر انقلاب مشروطیت ایران

نویسنده: گارون سرکسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 روابط دیرین ارمنیان و ایرانیان از آغاز سدهٔ هفدهم میلادی وارد مرحله ای نوین شد. در پی مهاجرت اجباری ارمنیان از...

ناگفته های تاریخی

نویسنده: کارن خانلری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 دربارۀ روستوم روستوم (استپان زوریان) از بنیان گذاران فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسوتیون) است که در انقلاب مشروطه...

یپرم، انقلابی صادق

نویسنده: خاژاک در گریگوریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 نقش یپرم، در انقلاب مشروطه ایران و داوری در باب عملکرد او، تاکنون موضوع مجموعهٔ متنوعی از تألیفات، مقالات و...

نقش ارمنیان در نهضت مشروطه ایران

نویسنده: هوری بربریان / ترجمه: حسن زنگنه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 36 انقلاب مشروطیت ایران در سال های 1905 - 1911جنبشی برای برقراری نظام پارلمانی، ایجاد دولت مشروطه،...