اشاره شبه جزیرۀ کریمه(1) با مساحت 27,000کیلومتر مربع در شمال دریای سیاه قرار دارد و با یک باریکه به نام پرکوپ(2) به پهنای 7 کیلومتر به خاک اروپا متصل شده. این شبهجزیره سرزمینی مسطح همانند مناطق شمال قفقاز است اما ساحل جنوبی آن کوهستانی است و با جنگل پوشیده شده. هرچند فقط سه رود و چند رودخانه کوچک فصلی در آن جاری است به علت بارندگی مداوم سرزمینی حاصلخیز است. موقعیت جغرافیایی و حاصلخیزی این شبه جزیره سبب شده که مکانی مناسب برای بازرگانان، کشاورزان و دامپروران باشد. شبـه جـزیره کریمه از جمـله مناطق جـهان است که اقوام و کشورهـای دور و نـزدیک به دلیـل موقعیت اقتصادی و نظامی آن، خواهان سکونـت در آن و تسلط بر آن بـوده و هستند. اقوامـی چـون کیمرها، سکاها،یونانیها، آلانها، خزرها، ارمنیان و تاتارها در این سرزمین زیستهاند. امپراتوریها و کشورهای ایران (در دوره هخامنشی)، پونت، روم، بیزانس، جنوا، مغول، عثمانی، روسیه، انگلستان، فرانسه، آلمان و اوکراین نیز بر آن تسلط داشتهاند و هریک آثاری از خود بهجا گذاشتهاند. بافت جمعیتی این منطقه بارها تغییر کرده است. در دورهای، یونانیان و آلانها سپس، ارمنیان، بعد از آن تاتارها و در آخر نیز، روسها بیشتر جمعیت آن را تشکیل دادهاند. ارمنیان، که از دیرباز در این منطقه میزیستهاند(3)، طی حضور نهصد ساله خود در کریمه، نقشی مهم در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی، نظامی داشتهاند. ارمنیان به دلیل ناامن بودن سرزمینشان به اجبار به سواحل دریای سیاه پناه آوردند. آنان به همراه خود فرهنگ ارمنی را نیز وارد این سرزمینها کردند و به نوبه خود در امور فرهنگی بر فرهنگ منطقه و حوزههای گوناگون اجتماعی، به ویژه، در شبه جزیره کریمه تأثیرگذاشتند. هرچند کریمه خاستگاه ارمنیان نبوده با سکونت در آن و با وجود تمامی مشکلاتی که در دورههای مختلف برای آنان پدید آمد، ارمنیان این سرزمین را همچون سرزمین مادری خود دانسته و طی نهصد سال در جهت شکوفایی آن تلاش و برای دفاع از سرزمینی که به آنها پناه داده بود زندگی خود را نیز فدا کردند. شبه جزیره کریمه نه تنها موطنی جدید برای ارمنیان محسوب میشد بلکه برای گروه بزرگی از آنان پلی برای رسیدن به اروپای شرقی و سکونت در کشورهایی چون مولداوی، لیتوانی، اوکراین و به خصوص، لهستان بود. ارمنیان طی نهصـد سال، آثار معمـاری بسیاری شامل دیرها، کلیساها، قلعـهها، کاروانسراها، روستاها (که بعدها متروکه شدند)، آسیابها، پلها و … از خود به جا گذاشتند. متأسفانه، تاکنون کارشناسان باستانشناسی و معماری این آثار را به طور کامل بررسی نکردهاند. تاریخ حضور ارمنیان در کریمه تا حدودی براساس اسناد موجود در ایتالیا، متون باستانی به زبان ارمنی و روسی و در مواردی براساس بررسیهای صورت گرفته در قرن نوزدهم و بیستم میلادی مشخص شده است. حضور حکومتهای قدرتمند منطقهای و فرامنطقهای بر زندگی مردم کریمه از جمله ارمنیان تأثیراتی داشته است. طی دو مقاله دو دوره از تاریخ این سرزمین، تأثیر حکومتهای یاد شده و نقش ارمنیان را در این دورهها بررسی خواهیم کرد. بخش اول، از زمان شکلگیری خانات کریمه تا هجوم امپراتوری عثمانی به این شبه جزیره و بخش دوم از حضور امپراتوی عثمانی سپس، تصرف کریمه به دست روسیه تزاری تا قرن بیستم میلادی را شامل میشود. در بخش نخست، حضور ارمنیان را درکریمه به دوره پیش از1330م و بعد از آن تقسیم کردهایم که در مقاله حاضر به این مقطع خواهیم پرداخت. |
دولت شهر جنوا (1005ـ 1797م)(4) ، در دوره جنگهای صلیبی تجارت خود را با مشرقزمین گستـرش داد و همانند بازرگانان ونیـزی در شرق دریای مدیترانـه پایگاههای تجاری ایجاد کرد. جنوا که توجهش به سواحل دریای سیاه معطوف شده بود، با کسب اجازه از امپراتوری بیزانس در شهر سولدایا(5) در جنوب کریمه پایگاهی تجاری ایجاد کرد. در1219م، مغولها به سمت ایران هجوم آوردند. سپاه مغول به رهبری باتوخان معروف به سایینخان، نوه چنگیزخان، پس از تصرف ایران، به سمت کوههای اورال حرکت کرد و در 1236م، وارد روسیه شد. آنان، پس از تصرف روسیه، شبه جزیره کریمه را در 1239م از دست دوکهای روس کیف(6) خارج و با رسیدن به جنوب کریمه، که تحت سلطه امپراتوری بیزانس بود، شهر سولدایا را غارت کردند. این اولین برخورد ساکنان ارمنی و یونانی کریمه وهمچنین، جنواییها با مغولها بود. آنان سپس وارد خاک اوکراین شدند، سپاهیان لهستان و مجارستان را شکست دادند و تا اروپای شرقی پیش رفتند. باتوخان پایتخت خود را، به نام سارای باتو، در کنار رود ولگا بنا کرد. در این منطقه، خزرها و بلغارها میزیستند اما وی برای تحت سلطه درآوردن سرزمینهای تصرف شده، اقوام تاتار را از شمال صحرای گوبی به حوزه رود ولگا کوچ داد. تاتارها، پس از سکونت در سرزمین جدید، شروع به پخش شدن در مناطق همجوار کردند. آنان در مدتی کوتاه در سرزمینی گسترده، از دریای مازندران تا شرق اروپا و از جنوب تا کوههای قفقاز، پراکنده شدند. در قرن سیزدهم میلادی، بر اثر فشار تاتارها گروهی از روسهای اطراف رود ولگا به کریمه مهاجرت کردند و در مناطق ارمنینشین آن ساکن شدند.(7) در 1236م، سپاه مغول به فرماندهی چارمقان، شهر آنی(8) را در ارمنستان تصرف کرد. سه سال بعد، نیز باچونویین وارد دشت آرارات شد. هر دوی آنان دست به قتل و غارت ارمنیان ساکن در منطقه زدند.(9) کشتار و غارت مردم ارمنستان در دوره ایلخانان نیز ادامه یافت.(10) این وضعیت سبب مهاجرت گروههای بزرگی از ارمنیان به سمت سرزمینهای امنتر شد. بیش از چهل هزار تن از اهالی آنی با گذشتن از کوههای قفقاز وارد حوزه رود ولگا شده و در شهر سارایباتو و اطراف آن ساکن شدند.(11) در خصوص کوچ ارمنیان به شهر سارایباتو نظریه دیگری نیز وجود دارد. اسقف هوسپ آرغوتیان (1743ـ 1801م)، براساس تحقیقاتش در این زمینه، در یادداشتهای خود در1780م مینویسد که مغولها پس از تصرف آنی ساکنان آنجا را مجبور ساختند تا به شهر تازهتأسیس سارایباتو کوچ کنند. به دلیل عدم وجود مستندات کافی نمیتوان مشخص کرد آیا خود ارمنیان دست به این کوچ بزرگ زدهاند یا آنها را مجبور به این کار کردهاند. در این برهه، شبه جزیره کریمه زیستگاه زمستانی تعدادی از قبایل کوچنشین تاتار بود و آنها هنوز به طور کامل در آنجا مستقر نشده بودند. تاتارهای چادرنشین اندک اندک در سطح کریمه سکونت گزیدند و حاکمشان در شهر سورخات(12) ـ که امروزه سرای کریم(13) نامیده میشود و در آن زمان، پرجمعیتترین شهر کریمه بود ـ مستقر شد. سورخات پس از استقرار تاتارها به سرای کریم تغییر نام داد. این شهر، که در دامنه کوهی به نام سورپ خاچ(14) به معنی صلیب مقدس (به زبان ارمنی) بنا شده بود، دارای ساکنان ارمنی بود. شماری از مورخان ارمنی بر آنند که نام سورخات از نام کوه کنار آن، یعنی سورپ خاچ، گرفته شده که جنواییها آن را سورخات مینامیدند. این شهر و مناطق اطراف آن پیش از ورود ارمنیانِ سارایباتو به کریمه، در قرن چهاردهم میلادی، دارای بیشترین سکنه ارمنی در کریمه بود(15) پس از مـرگ چنگیزخـان، امپراتوری مغـول بین جانشینان وی تقسیـم شد اما خـانهای مناطق مختلف همچنان از جانشینان او در چین، در مقام خان بزرگ، اطاعت میکردند. منطقه حدفاصل غرب سیبری تا شرق اروپا به باتوخان نوه چنگیزخان رسید. سرزمین تحت حکومت وی، اردوی زرین یا آلتین اوردا(16)، که با نام خانات قبچاق نیز معروف است، تا پایان قرن چهاردهم میلادی دوام آورد. اردوی زرین شامل کشور قزاقستان، قسمت بزرگی از روسیه و اوکراین امروزی و همچنین، شبه جزیره کریمه بود. در ایـن دوران جـنوا، با هـدف گسترش حضـور خود در دریای سیاه، سفـیرانی را نزد خـان بزرگ، قوبلای خان، در چین و خان اردوی زرین در سارای باتو فرستاده و توانست موافقت آنان را برای تجارت در سواحل دریای سیاه در مقابل پرداخت خراج کسب کند. سپس، پایگاهی دیگر در شهر کافا(17) تأسیس کرد. آنها با گسترش مراکز تجاری در جنوب دریای سیاه، به غیر از تجارت با اروپا بین اردوی زرین و ایلخانیان مستقر در ایران نیز مبادله کالا میکردند. در اروپای قرن سیزدهم میلادی، وضعیت اقتصادی مناسب نبود. جنگهای صلیبی، که از قرن یازدهم میلادی آغاز شده بود و سپس، جنگهای طولانی انگلستان و فرانسه باعث کاهش نیروی کار در اروپا شده بود. در نتیجه، درآمد حاکمان، اشراف و زمینداران بزرگ کاهش یافته بود. آنان برای جبران این کمبود مالیاتهای سنگین برای کشاورزان وضع کردند که باعث شورش روستاییان شد. بنابراین، برای جبران کمبود نیروی کار ارزان شروع به آوردن برده از مناطق دیگر کردند. در این زمـان، مملـوکهای مصر با مغـولها در جنگ بودند. آنان از بـردگانی که از مناطـق گوناگون به ویژه میان رودان به اسارت میگرفتند برای تکمیل سپاه خود استفاده میکردند اما هولاکوخان با تصرف این منطقه در1260م منبع تهیه نیروی انسانی مملوکها را از دست آنان خارج ساخت. درنتیجه، آنان برای تأمین نیروی جنگی به اروپاییان متوسل شدند.(18) در بین کشورهای اروپایی، دولت شهرهای جنوا، ونیز، پیزا و توسکانی به کار خرید و فروش برده مشغول بودند. در ابتدا، آنها تنها به دو منظور از مناطق مختلف دریای سیاه برده میخریدند و آنان را به اروپا و قسطنطنیه منتقل میکردند: تهیه نیروی کار برای مزارع و مستخدمان زن برای کاخهای اشراف اروپایی که خواستار بردههای سفید پوست بودند اما با درخواست مملوکها کار آنها گسترش یافت.(19) در این بین، دولت شهر جنوا از دیگر رقبا پیشی گرفت. جنوا برای بازپس گرفتن قسطنطنیه از دست صلیبیون به میخاییل هشتم، پالایولوگوس(20)، کمک کرده بود. در 1261م، آنان طی مذاکره با امپراتور پیمانی عقد کردند. براساس این پیمان جنواییها آزادی عمل در دریای سیاه را به دست آوردند و بیزانس، با اخذ عوارض، به کشتیهای حامل برده اجازه عبور از تنگه بسفر را داد. جنواییها با کسب موافقت خانهای تاتار و گاه با به کارگیری نیروی نظامی، مناطق کوهستانی سواحل کریمه را که دارای ساکنان ارمنی و یونانی بود، تحت سلطه درآوردند و شبه جزیره کریمه را به پایگاهی برای بازرگانی و تأمین برده برای بیزانس، اروپا و به خصوص مملوکها تبدیل کردند. مورخان اروپایی، حوزه دریای سیاه و به خصوص شهرکافا را انبار جمعیت نامیدهاند. جزئیات خرید و فروش بردهها در یادداشتهای لامبرتودی سامبوستو(21)، سر دفتر جنوایی شهر کافا، به ثبت رسیده است که عمق فجایع انسانی را در آن شهر به دست بازرگانان جنوایی بیان میکند.(22) دولت شهر جنوا در سواحل دریای سیاه (منطقه شمال شرق دریای سیاه) مستعمرههایی ایجاد کرد که در اسناد جنوا آن را کازاریا(23) نامیدهانـد، اسمـی که از نام اقوام خزر گرفته شده. جنوا تا نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی تسلط خود را بر کل دریای سیاه حفظ کرد. شهر سوداک تا نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی مرکز اداری مستعمرات جنوا در دریای سیاه بود از این زمان به بعد، با افزایش جمعیت شهر کافا و به دلیل موقعیت بهتر آن مقــر کنسول جنوا به این شهر منتقل شد. این مستعمرات را هیئتی16 نفره اداره میکردند. 8 نفر از آنها اهل جنوا و 8 نفر از جنواییهای اهل کریمه بودند.(24) رئیس هیئت، کنسول نامیده میشد. دولت شهر جنوا برای نظارت بر کلیه امور مستعمرات خود، سازمانی با نام بانک گئورگ مقدس(25) تأسیس کرده بود که هیئت شانزده نفره در کریمه، تحت فرامین آن انجام وظیفه میکرد. بسیاری از اسناد این سازمان در مرکز اسناد شهر جنوای امروزی نگهداری میشود و منبع بسیار مهمی درباره تاریخ کریمه در دوران حضور جنواییها در آنجاست. شرح مختصری از این اسناد در مقاله گریگوریان در خبرنامه فرهنگستان علوم ارمنستان در 1974م منتشر شده است. او اسناد را به پنج گروه تقسیم کرده. دسته اول شامل قراردادهای اقتصادی ارمنیان کافا با حاکمان جنوایی است؛ برای مثال، در 23 آوریل 1289م قراردادی منعقد شده که براساس آن به دو بازرگان ارمنی اجازه کرایه کشتی برای حمل گندم به طرابوزان داده شده است. دسته دوم اسناد شامل قوانین منعقد شده در شهر کازارت در قرن چهاردهم میلادی است. این قوانین شرح وظایف کارکنان حاکمان جنوایی را در خصوص مراجعات ارمنیان کازارت مشخص میکند. دسته سوم اسناد مربوط به مسائل کلیساهاست، مانند چگونگی ارتباطات ارمنیان با کلیسای کاتولیک. دسته چهارم اسناد مربوط به قوانین وضع شده شهر کافا در سالهای1290، 1313، 1316، 1414 و 1449م است. در این دسته، اسناد بسیاری درباره ارمنیان کریمه موجود است؛ برای مثال، قانون سال 1316م به کنسول اجازه دخل و تصرف در زمینهایی را که کلیساهای ارمنیان، یونانیان و روسها در آن قرار دارند نمیدهد.(26) دسته پنجم اسناد مربوط به مسائل بانک گئورگ مقدس و اقوام ساکن کریمه است از جمله ارمنیان ساکن در مناطق تحت سلطه جنوا طی سالهای 1453 ـ 1475م. بانک گئورگ مقدس در شهر کافا اقدام به ضرب سکههایی از جنس برنز و طلا کرد. واحد پول آنها همان واحد پول دولت شهر جنوا، یعنی دوکات برای سکه طلا و فلورین برای سکه برنز، بود. بازرگانان جنوایی به مملوکها برده، چوب و آهن میفروختند. تمامی اینها برای تجهیز سپاه مملوکها به منظور جنگ با آخرین حاکمان صلیبی منطقه و پادشاهی کیلیکیه استفاده میشد. پاپ و حاکمان اروپایی معترض این تجارت بودند. با این حال، جنواییها به این تجارت پرسودشان ادامه میدادند. ارمنیان ساکن در حوزه رود ولگا در آغاز، زندگی به نسبت آرامی داشتند اما پس از مدتی تاتارهای آستاراخان شروع به چپاول آنها کردند. در نتیجه، ارمنیها تصمیم به ترک آنجا گرفتند. در این زمان جنوا درکریمه در اوج قدرت قرار داشت. ارمنیان از وجود مناطق تحت نظارت جنوا در کریمه اطلاع داشتند. آنان با کسب موافقت حاکمان جنوایی کریمه، در 1299م، به سمت این منطقه حرکت کردند.علت استقبال حاکمان جنوایی، افزایش جمعیت ارمنیان و یونانیان در مناطق تحت نظارتشان بود تا بتوانند متحدانی محلی برای مقابله با حملات تاتارها داشته باشند. مهاجرت ارمنیان پرخطر و طولانی بود. آنان با جنگ مسیر خود را از بین قبایل تاتار باز کردند و مهاجرتشان سی سال طول کشید.(28) گروهی از آنان در بین راه در شهر آزاخ، آزوف(29) امروزی، ساکن شدند. مهاجران پس از رسیدن به کریمه در شهرهای ارمنینشین مسکن گزیدند و روستاهای جدیدی در حد فاصل شهرهای کافا و قارسوبازار ایجاد کردند.(30) به این ترتیب، فصل جدید حضور ارمنیان در کریمه آغاز شد. از دوران سکونت ارمنیان در ساحل رود ولگا آثار بسیاری بر جای مانده است.(31) تنها منبع موجود در خصوص مهاجرت ارمنیان از شهر سارایباتو به کریمه نوشتههای داوید قرمیتسی(32)، مورخ قرن هفدهم میلادی در شهر کافاست. این نوشتهها متعلق به 1690م و ضمیمه کتاب دستنویسی است که در کلیسای روستای نیستیوای(33) شهر نخجوان جدید(34) تحریر شده. این کتاب با شماره 7442 در مرکز کتب دستنویس ماتناداران نگهداری میشود. متن نوشته چنین است: «حاکمان، اشراف و مردم عادی آستاراخان برخاستند و با اسلحه و جنگ با تاتارها مسیر خود را باز کردند و به کریمه رسیدند و در فئودوسیا (35)، کازارت، سورخات و سایر مناطق ساکن شدند. به تاریخ 1330م اتفاق افتاد» .(36) ارمنیان ساکن در روستاها کشاورز و صنعتگر بودند. آنان همراه خود درخت انگور را به کریمه آوردند و تاکستانهایی وسیع ایجاد کردند.(37) همزمان با مهاجرت ارمنیان از راه خشکی گروهی از آنان نیز از راه دریا و بندر طرابوزان به کریمه مهاجرت کردند. در این خصوص، دستنوشتهای در مرکز کتب دستنویس ماتناداران وجود دارد که مربوط به 1341م است و در آن، شرح مهاجرت ارمنیان مناطق بابرد و کارین(38) به کریمه آمده است.(39) در قرن چهاردهم میلادی، زندگی در کریمه برای ارمنیان مناسبتر از ارمنستان و کیلیکیه بود. به همین علت، در تمام طول این قرن شاهد مهاجرت آنان به کریمه هستیم.(40) بنابر اطلاعات موجود در منابع جنوایی ارمنیان پس از استقرار در کریمه، در پایان قرن سیزدهم و آغاز قرن چهاردهم میلادی، بیشتر جمعیت شهر کافا را تشکیل میدادند.(41) پروفسور هراچیا آجاریان، زبانشناس و عضو آکادمی علوم ارمنستان، در کتاب تاریخ مهاجرنشینان ارمنی، بنابر اطلاعاتی که گرد آورده تعداد ارمنیان را در کریمه، پس از سال1330م، سیصد هزار نفر برآورد کرده است(42) اما پروفسور آبراهامیان شمار ارمنیان را در این تاریخ دویست هزار نفر میداند.(43) در واقع، در خارج از خاک ارمنستان بیشترین تعداد ارمنیان پس از کیلیکیه در شبه جزیره کریمه سکونت داشتند. تعداد ارمنیان در کریمه به خصوص شهر کافا و کوههای اطراف آن به اندازهای افزایش یافته بود که از این منطقه با نام ارمنستان دریایی(44) یاد میکردند. این نام را نه ارمنیان بلکه جنواییها بر این منطقه گذاشته بودند. حتی، پاپ یوگنوس چهارم(45) در نامه خود به تاریخ 1432م به حاکم کافا از این منطقه با همین نام یاد میکند.(46) ابن بیبی(47)، از تاریخنویسان ایرانی در دربار سلجوقی، در بخشی از کتاب خود(48) درباره کریمه در تاریخ 680 ق برابر با 1281م، ارمنیان را پس از آلانها بیشترین جمعیت ساکن در این شبه جزیره معرفی میکند. برخلاف یونانیان، که فقط در مناطق ساحلی سکونت داشتند، ارمنیان در بسیاری از نقاط کریمه پخش شده بودند. جالب اینکه تاتارها ارمنیان و یونانیان را مردم بومی اما جنواییها را اشغالگر میدانستند. به همین دلیل، نیز ارمنیان و یونانیان به راحتی با تاتارها در ارتباط بودند. ارمنیان مناطق مختلف کریمه پیش از1330م و به خصوص بعد از آن تاریخ، کلیساها و دیرهای متعددی بنا کردند که مراکز علمی آنان در کریمه محسوب میشد. حتی، قبل از ورود جنواییها به کریمه در دهه شصت قرن سیزدهم، ارمنیان در مناطق مختلف کریمه کلیساهای خود را داشتند. یکی از آنها کلیسای سرکیس مقدس در شهر کافاست که قدمت آن به قبل از قرن سیزدهم میلادی میرسد. این کلیسا از ابتدا تا امروز کلیسای جامع ارمنیان شهر کافا بوده. کلیسا به صورت بازیلیک سه ناوی ساخته شده و دارای بناهای جانبی با کاربردهای مختلف و برج ناقوسخانه است که اکنون قسمتی از آن باقی مانده. ساختـمان کلیسا بارها مـرمت و طی آن خاچـکارهای(49) متعددی از دورههای مخـتلف در دیوارهای داخلی و خارجی جاسازی شده است. برروی دیوارها، جمعاً 52 خاچکار وجود دارد که 42 تای آنها کتیبه دارد. دیوارهای داخلی نیز دارای نقاشی دیواری با موضوعاتی از کتاب مقدس است. بنابر اسناد جنوایی مربوط به 1316م، قبل از ورود گروه بزرگی از ارمنیان به کریمه در 1330م، ارمنیان شهر کافا دارای دو کلیسای فعال و یک کلیسای ویران بودند. در کاوشهای باستانشناختی، در شهر خرسونس نیز ویرانههای کلیساهایی مربوط به قرن یازدهم تا سیزدهم میلادی یافت شده که دارای کتیبههایی به زبان ارمنی است. قـدیمـیترین خاچـکار تاریـخدار مـربوط به 1301م است که در موزه شهر فئودوسیا نگـهداری میشود. احتمالاً، بیشترین خاچکارها در کافا وجود داشتـه زیرا در حـال حاضـر بیش از صد عـدد از آنها در سطح شهر موجود است و مابقی به مکانهای مختلف از جمله موزههای سنپترزبورگ، روستوف و ایـروان و در زمان جـنگ جهانـی دوم، به کشـور آلمان برده شده. در ساخت کلیساهای ارمنیان کریمه اصول کلیـساسـازی بر مبنـای دستـورهای مـذهبـی و معماری ارمنی رعایت شده، با این حال، این بناها دارای معماری متفاوتی هستند. بیشتر کلیساهای کریمه از یک سبک معماری پیروی میکنند. آنها به صورت بازیلیک یک یا سه ناوی با مصالح لاشه سنگ و ملات بنا شدهاند. دیوارهای داخلی را با گچ پوشاندهاند و بر روی آنها نقاشیهایی برگرفته از موضوعات کتاب مقدس وجود دارد. دیوار خارجی محراب کلیساها در فضای بیرون ساختمان به صورت نیم دایره مشهود و به ندرت، دارای گنبد است. مهـمترین دیر بنا شـده قبـل از1330م صلیـب مقدس، در 3کیلومتـری جـنوب شرقـی سورخات، در بین کوههای پوشیده از جنگل است. این دیر مقر اسقف منطقه شرق کریمه و همچنین، مرکز علمی بود و نه تنها برای ارمنیان کریمه بلکه برای ارمنیان شمال قفقاز نیز اهمیت خاص داشت. گفته میشود که این دیر را در 1283م بنا کردهاند اما در کنار ورودی دیر تاریخ بنای آن 1338م ذکر شده است. به هرحال، سندی در خصوص تاریخ دقیق احداث آن در دست نیست. قدیمیترین دستنوشتهای که از این دیر یاد کرده متعلق به 1347م است. تنـها کتـیبه موجـود درباره بنـاهای دیـر مربـوط به ساخـت کلیـسای دیـر بـا نـام نشان مقـدس در سـال 1358م اسـت. این کتیـبه بر دیوار خارجی گنبد و دورتادور آن قرار دارد. مقایسـه ساختمان کلیسا، که گنبـد آن با سنگهای خـوشتراش ساخـته شده، با دیگـر بناهای دیـر مشخص میسازد که قـدمت بناهـای دیگر بیشتر از ساختمان کلیساست.(50) هرچند تعداد ارمنیان سوداک کمتر از کافـا بود ارمنـیان در خارج از دیوارهای قلعه کلیساهای خـود را داشتند. کلیـسای دوازده حـواری یکی از آنهاست که در قرن سیزدهم یا چهاردهم میلادی بنا شده و در حال حاضر، ساکنان روس شهر از آن استفاده میکنند. پیش از ورود جنواییها، یونانیان نیز دارای کلیساهای خود بودند. کلیساهای آنان یک ناوی و کوچک بود و از آنجایی که با خشت ساخته شده بودند چیز چندانی از آنها باقی نمانده است. در بالای ارتفاعات مشرف به شهر کافا، معبد ستوندار یونانی قرار داشت که یونانیها پس از مسیحی شدن از آن به جای کلیسا استفاده میکردند. متأسفانه، این ساختمان در قرن نوزدهم میلادی، به دلایلی نامعلوم، به طور کامل ویران شد. حتی، از ویرانههای آن نیز چیزی باقی نمانده. تنها، عکسی بسیار قدیمی از آن در موزه شهر وجود دارد. بازرگانان جنوایی کافا از طریق ارمنیان در سورخات با تاتارها تبادل کالا میکردند. این شهر تا نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی مهمترین شهر برای تبادل کالاها در داخل خاک کریمه بود.بازرگانان جنوایی پشم، چرم، نان، چوب، پوست و آهن میخریدند و به غرب میبردند. بازرگانان ارمنی نیز گیاهان دارویی، سنگهای قیمتی، آیینه، کتاب و پارچه میخریدند و برای فروش به شرق میبردند. از دیگر کالاهایی که جنواییها از اروپا میآوردند فرش، زیورآلات، شراب و ادویهجات بود. مشتریان این کالاها بیشتر اهالی کریمه و خانهای منطقه بودند. کاروانسراهایی که بازرگانان ارمنی در شهرهای سورخات و قارسوبازار بنا نهاده بودند و آنها را اداره میکردند نقشی مهم در تبادل کالاها داشت. بازرگانان ارمنی کریمه رقیب بازرگانان جنوایی بودند اما تجارت در حوزه دریای سیاه در انحصار بازرگانان جنوایی بود و حکومت حمایتی از تاجران ارمنی نمیکرد. با این حال، بازرگانان ارمنی با شناختی که از مردم منطقه داشتند موفق شده بودند با اجاره کشتیهای آنان کالاهایی همچون ماهی خشک، نقره و گندم را برای فروش به بندر طرابوزان در جنوب دریای سیاه و شهرهای قسطنطنیه، ازمیر و ونیز ببرند. هرچند بازرگانان جنوایی از افزایش توان تجاری بازرگانان ارمنی خشنود نبودند مانع آنان نیز نمیشدند زیرا مشغول تجارت پرسودتری بودند. برای بازرگانان جنوایی پرسودترین کالا برده بود. تاتارها کاروانهای برده را پس از گذشتن از کریمه به بندر کافا میآوردند که اصلیترین مرکز خرید و فروش برده بود. در محوطه بزرگی در داخل قلعه، بازرگانان جنوایی خریدار این کالا بودند. آنان بردهها را بار کشتیها در بندر کنار قلعه میکردند و به قسطنطنیه، اروپا و مصر میفرستادند. تاتارها تأمینکننده برده برای بردهداران جنوایی بودند زیرا خود آنان جرئت ورود به سرزمینهای اردوی زرین را برای این کار نداشتند. جنواییها یک بار در 1308م دست به این کار زدند که پیامد بدی برایشان داشت. در بین اسیران کودکان تاتار نیز بودند. در نتیجه، تاتارها به مناطق تحت سلطه جنوا حمله کردند و دست به غارت و کشتار اهالی زدند. بردهداری برای تاتارها سود سرشاری داشت و پس از دامپروری مهمترین شغل آنان شده بود. آنان در منطقهای وسیع، از قفقاز شمالی تا کوههای اورال در شرق و کوههای کارپات در غرب، با حملات مداوم مردم منطقه را به اسارت میگرفتند و برای فروش به کریمه میآوردند. جالب اینکه طبق قوانین کلیسای کاتولیک داشتن برده مسیحی ممنوع بود اما بردگانی که از حوزه دریای سیاه به اروپا فرستاده میشدند روس، ارمنی، اوکراینی، اسلاو و لهستانی بوده که جملگی مسیحی بودند.بنابراین، بازرگانان جنوایی بردگانی را که میبایست در بازارهای اروپا فروخته میشدند مجبور به تغییر دین میکردند.(51) تجارت برده فقط مختص بازرگانان جنوایی بود و بازرگانان ارمنی به این تجارت نمیپرداختند. گاه در بین بردههایی که به کافا می رسیدند اسیران ارمنی نیز بودند. بیشتر آنان از مناطق ارمنینشین شمال قفقاز آورده میشدند. بازرگانان و اهالی ارمنی شهر برای نجات آنان از تاتارها میخریدند و آزاد میکردند. بعضی از آنان به موطن خود باز می گشتند اما بیشترشان در همان کریمه ساکن میشدند. تجارت برده در بین تاتارها فقط به رؤسای قبایل اختصاص نداشت و هر تاتاری میتوانست به این کار مشغول شود. گاهی، رؤسای قبایل کالاهایی را به صورت نسیه از بازرگانان جنوایی میخریدند و چندی بعد، بدهی خود را با بردههایی که به اسارت میگرفتند تسویه میکردند. تقاضای برده از سوی جنواییها باعث شده بود که کلیه قبایل تاتار کریمه به این کار مشغول شوند.حتی، خان کریمه نیز از این تجارت به دور نبود. هرگاه نیاز به پول داشت به روستاهای لهستان و روسیه حمله میکرد و اسیران را برای فروش به کریمه میآورد. طبق گزارشهای موجود در بایگانیهای جنوا خان کریمه در 1475م فقط از لهستان پانزده هزار اسیر برای فروش به کافا آورد.(52) مهمترین دلیلی که خان کریمه مناطق تحت نظارت جنواییها را از آنها پس نمیگرفت درآمد او از بردهداری بود. ارمنیان کریمه با زبان و فرهنگ تاتارها آشنا بودند و تا حضور عثمانی در این منطقه زندگی مسالمتآمیزی در کنار یکدیگر داشتند. تاتارهای کوچنشین که دامپرور بودند، نیازهای ارمنیان را برآورده میساختند و ارمنیان یکجانشین که تاجر و کشاورز و صنعتگر بودند، نیز نیازهای تاتارها را برآورده میکردند. جنواییها برای پیشبرد امور خود از این رابطه به خوبی بهره میبردند. در 1298م، خان نوغای(53) به کریمه حمله و مردم منطقه را غارت کرد. سپس، سوداق(54) را به تصرف درآورد و در آنجا، نیز دست به قتل و غارت زد. پس از آن، به کافا حمله کرد و بلای شهر سوداق را بر سر این شهر نیز آورد. پس از دور شدن سپاه نوغای، جنواییها برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی دیوارهای بلند و برجهای چند طبقه ساختند و شروع به سربازگیری از ارمنیان و یونانیان کردند. در مناطق تحت سلطه جنوا، از هر خانواده ارمنی و یونانی یک نفر میبایست به خدمت سربازی میرفت و در صورت امتناع، به دار آویخته میشد. حاکمان کافا در استفاده از سربازان جنوایی محدودیت داشتند و آنان را فقط برای دفاع از قلعههای خود به کار میگرفتند. بنابراین، سپاهی از ارمنیان ساکن منطقه تشکیل دادند و آنان را در سورخات مستقر ساختند. ارمنیان نیز قلعهای در کازارات در کوههای جنوب سورخات بنا کردند تا جلوی حمله تاتارها به کافا را بگیرد. در1344و 1345م، تاتارهـا چندیـن بـار به کافـا حملـه و شهر را غـارت کردنـد. در ایـن حملات، بیشتـرین صدمـه را ارمنیانی متحـمل شدنـد کـه در1330م به ایـن شهـر آمـده و در اطراف قلعه جنواییها، سکونت کرده بودند. به گفته ماردیروس قریمتسی(55)، روحانی اهل کریمه در قـرن هفدهم میلادی، جنوایـیها در 1357م دیـوار دوم را به دور شهـر کشیدند. ارمنـیان نیز به هزینه بازرگانی به نام ماقاکیا، دیواری پیرامون بخشی از محله ارمنینشین شهـر کشیدند کـه تا به امـروز با نام قلعه ارمنـی معروف است. برای تأمین آب شرب نیز خود ارمنیان خطوط انتقال آب احداث کردند که تا به امروز نیز کار میکند. در محـوطه قلعـه ارمنـی، تعـداد زیـادی کلیسای متعلق به ارمنیان وجود داشت که چهارتای آنهـا تا به امـروز باقـی مانده است. مهـمترین آنها کلیـسای هوهـانس مگـردیـچ مقـدس است که در 1348م، یعنـی قبل از بنـای قلعـه، ساخـته شـده. کلیـسا گنبـددار اسـت و در اطـراف آن، سنگ قبرهای ارمنیان قرار دارد. در حال حاضر، روسهـای شهر از این کلیسـا استفاده مـیکنند. در اواسط قرن چهاردهم میلادی، بیماری طاعون، که به آن مرگ سیاه میگفتند، طی سه سال باعث از بین رفتن بیش از 30 درصد جمعیت اروپا شد که بیشتر آنان نیروی کار بودند. بنابراین، نیاز به برده بیشتر شد. این تجارت رونق بیشتری گرفت و کریمه تبدیل به بزرگترین مکان خرید و فروش برده در جهان شد. این میراث در قرن پانزدهم میلادی به امپراتوری عثمانی رسید تا اینکه پس از تصرف کریمه به دست روسیه به این تجارت پایان داده شد. در1370م، تیمور لنگ به سمت ایران لشکر کشید. او کلیه مناطق تحت سلطه ایلخانیان را به تصرف درآورد و با سلاطین سلجوقی در آسیای صغیر وارد جنگ شد. در 1375م، پادشاهی کیلیکیه(56) در شرق دریای مدیترانه، که مسیر تجاری اروپا با مشرق زمین بود، به دست مملوکهای مصر سقوط کرد. متعاقب آن، جنگهای طولانی تیمور با عثمانی و مملوکها آغاز شد که راه ارتباطی تجارت غرب و شرق را مسدود ساخت. درنتیجه، بازرگانان اروپایی برای تجارت با مشرق زمین به خصوص تجارت ابریشم، که سود سرشاری برای آنان داشت، مسیری جدید از طریق حوزه دریای سیاه از جمله کریمه جایگزین دریای مدیترانه کردند. مسیر تجاری جدید امکان گسترش فـعالیت بازرگانان ارمنـی کریمه را بیشتر کرد و باعث کسب سودهای سرشاری برای آنان شد. پس از سقوط پادشاهی ارمنستان کیلیکیه، ارمنیان بسیاری به کریمه مهاجرت کردند. در بین آنان بازرگانان هم بودند که دیگر فعالیت در مناطق شرقی دریای مدیترانه برایشان ممکن نبود. ارمنیان از بدو ورود به کریمه، از کلیسای ارمنستان، که مقرر آن در کیلیکیه بود، پیروی میکردند. با ورود جنواییها، روحانیان کاتولیک نیز وارد منطقه شدند و کلیساهای خود را بنا کردند. آنان در میان ارمنیها و یونانیان به تبلیغ مذهب خود دست زدند و هوادارانی نیز به دست آوردند. این موضوع باعث بوجود آمدن درگیری در بین طرفداران دو مذهب شد. مبلغان نهضت اتحاد(57) نیز به کریمه راه یافتند و عقاید خود را در بین ارمنیان تبلیغ میکردند.(58) در 1318م، به فرمان پاپ، اسقف کاتولیک در کافا مستقر شد و ارمنیان کاتولیک با حمایت وی کلیسای گئورگ مقدس را در آن شهر بنا کردند. این کلیسا گنبددار است و بناهای جانبی و قبرستان ارمنیان کاتولیک در اطراف آن قرار گرفته. در زمان تسلط روسیه تزاری آن را مرمت کردند و روسها از آن استفاده میکردند. سپس، در زمان اتحاد جماهیر شوروی تبدیل به انبار شد. در حال حاضر، نیز متروکه است. کلیساهایی که ارمنیان کاتولیک در کافا بنا کردهاند از نظر ابعاد بسیار بزرگتر از دیگر کلیساهای ارمنیان است و همگی گنبدی بزرگ دارند. بیشترین کاتولیکهای ارمنی از قشر بازرگانان بودند که با حاکمان جنوایی کریمه ارتباطی تنگاتنگ داشتند و برای به دست آوردن موقعیت بهتر از مذهب آنان پیروی میکردند. البته، بیشتر ارمنیها در تمام دورانی که مبلغان مذهبی ـ که تحت حمایت حاکمان جنوایی بودند ـ مذهب کاتولیک را تبلیغ میکردند، در برابر پذیرش آن مقاومت نشان میدادند.(59) رفته رفته روابط بین طرفداران دو مذهب تیرهتر و باعث به وجود آمدن درگیری شد. در 1365م، درگیریهای مذهبی به اوج خود رسید به طوری که در کافا به کلیساهای یکدیگر حمله کردند. کنسول کافا مجبور به مداخله شد. او طی فرمانی دخالت طرفداران هریک از مذاهب را در امور مذهبی طرف دیگر منع کرد زیرا درگیری بین جامعه ارمنیان و یونانیان امنیت کافا را که هر لحظه در معرض حمله تاتارها بود به خطر میانداخت. در این زمان، ارمنستان مشغول مبارزه با نهضت اتحاد بود. برای مبارزه با این نهضت در کریمه در 1358م در دیر صلیب مقدس مرکزی علمی تشکیل دادند و شروع به تربیت روحانیان طرفدار کلیسای ارمنستان کردند. ارمنیان کاتولیک نیز کلیسای دوم خود را در کافا با نام هرشتاکاپتاتس(60) تأسیس کردند. ساختمان کلیسا در 1408م به پایان رسید و کلیسای جامع ارمنیان کاتولیک شد. این بنا، که 300 متر از کلیسای سرکیس مقدس فاصله دارد، کلیسایی با ابعاد بزرگ و گنبددار است. کلیسای هرشتاکاپتاتس با تأثیر معماری ایتالیایی ساخته شده و در دیوارهای خارجی آن، تعدادی خاچکار نصب کردهاند. این کلیسا اکنون متروکه است. به علت جمعیت زیاد ارمنیان در کریمه دو اسقفنشین اداره امور کلیسای ارمنیان را به عهده داشتند. مسئولیت هر بخش بر عهده یک اسقف اعظم بود. این مقام را جاثلیق کلیسای ارمنستان منصوب میکرد کـه گاه از روحانیان اهل کریمه نیز نبود اما با هدف کاهش نفوذ جاثلیق، کنسول دستور داد که اسقفهای مسئول اداره هر بخش، باید اهل کریمه باشند. در 1386م، در حالی که تختامیش(61)، خان اردوی زرین، در منطقه ماوراءالنهر درگیر جنگ با تیمور بود یکی از خانهای مغول در غرب اردوی زرین با نام اوغلن بیگ بولت(62) کریمه را تحت سلطه در آورد. در 1391م، تختامیش او را شکست داد و در 1392م، برای اداره امور کریمه اوغلن تاش تیمور(63)ـ از نوادگان توغا تیمور، هجدهمین پسر جوچی، فرزند بزرگ چنگیزخان ـ را حاکم کریمه کرد، اما او در 1395م به همراه خانوادهاش به دربار لیتوانی پناهنده شد.(64) تختامیش، که در 1394م با گذشتن از کوههای قفقاز گرجستان و ارمنستان را تصرف کرده بود، از سپاه تیمورلنگ شکست خورد. تیمور او را تا سرزمینش تعقیب و در 1395م، پایتخت وی، سارایباتو، را تصرف کرد. تختامیش در 1396م به سیبری گریخت.(65) خانات اردوی زرین، که به تصرف تیمورلنگ درآمده بود، پس از مرگ وی در 1405م به چهار خانات شامل خانات غازان، خانات حاجی طورخان (آستاراخان)، خانات ازبک و خانات قریم(کریمه)تجزیه شد. با این حال، تا مدتها خانهای این مناطق را جانشینان تیمور منصوب میکردند. در 1419م، بیگ صوفی(66)، فرزند اوغلن تاش تیمور، در مقام خان کریمه منصوب و در سورخات مستقر شد. پس از درگذشت وی در 1421م برادرش، دولت بردی(67)، به حکومت کریمه رسید اما با تصمیم خان بزرگ در 1432م از حکومت برکنار شد. امپراتوری تیمور لنگ، که بر اثر جنگهای داخلی ضعیف شده بود، به سختی میتوانست منطقه دوری همچون کریمه را همچنان تحت سلطه خود نگه دارد. در این اوضاع، حاجی گرای(68)، پسر بیگ صوفی، که در لیتوانی متولد و بزرگ شده بود، از فرصت استفاده کرد و با کمک سپاهیان لهستان لیتوانی خانات مستقل کریمه را در1441م تشکیل داد. این خانات شامل کل شبه جزیرۀکریمه و منطقه شمال آن تا رود دنیپر بود.(69) او باغچهسرای(70) را پایتخت خود قرار داد. خاندان حاجی گرای تا 1783م بر این سرزمین حکم راندند. باغچهسرای نیز دارای ساکنان ارمنی بود. آنان خانههای خود را در محلهای در دامنه دره بنا و کلیساهای خود را در داخل کوه حفر کرده بودند.حاجیگرای در باغچهسرای اقدام به ضرب سکههایی از برنز و نقره کرد. سکههای او شبیه سکههای خانهای اردوی زرین است. بر روی سکه، نماد خانات کریمه و محل ضرب آن حک و در پشت سکه، نام وی ذکر شده است. او برای حمایت از کشاورزان و به خصوص، صنعتگران، که از ارمنیان و یونانیان بودند، کوشید تا اقوام پراکنده تاتار را در خانات تحت سلطه درآورد زیرا به این واقعیت واقف بود که پیشرفت کشورش به فعالیت آنها بستگی دارد. او همچنین تاتارهای خانات را به یکجانشنی تشویق میکرد. در دوران کشمـکشهـای بین جانشینان تیمورلنـگ با خانات محـلی تا تشکیـل خـانات مستقـل کریمه، جنواییها از این فرصت استفاده کردند و تمامـی سواحـل جنوبی کریمه و منطقه کرچ(71) را، که دارای ساکنان ارمنی بود تحت سلطه خود درآوردند. از قرن سیزدهم تا نیمه دوم قرن پانزدهم میـلادی تجارت از طریـق دریای سیاه در انحـصار بازرگانان جنوایی و ارمنی بود. کشتیهای تجاری جنوا کالاها را از بنادر کریمه، به خصوص کافا، به قسطنطنیه و اروپا میبردند و کالاهای اروپایی را به بنادر کریمه میآوردند.حمل و نقل کالا در خشکی، از بنادر کریمه به سمت شرق و بالعکس، به دست بازرگانان ارمنی اهل کریمه صورت میگرفت. راههای تجاری شامل دو مسیر بود. یکی از طریق رودخانه ولگا، شهر سارایباتو و شمال دریای مازندران به سمت شرق دور و مسیر دوم، از طریق کوههای قفقاز و حوزه رود کُر به سمت تنگه هرمز و هندوستان.(72) طبق بررسیهای براتیانو،(73) از اعضای فرهنگستان علوم رومانی، نوع فعالیتهای بازرگانان ارمنی کریمه و گستردگی عملکرد آنان در اسناد بانک گئورگ مقدس، مربوط به شهر کافا، مشخص شده است. طبق این اسناد بازرگانان ارمنی نه تنها در خشکی بلکه در دریا نیز به بازرگانی مشغول و با مناطق ارمنینشین در آسیای صغیر، کیلیکیه و اروپا در ارتباط بودند(74) متأسفانه، اطلاعات چندانی درباره فعالیت بازرگانان ارمنی در مسیرهای یاد شده در دست نیست اما آنچه مسلم است این است که آنان از توانایی مالی بسیاری برخوردار بودهاند و شماری از کلیساهای ارمنیان در نقاط مختلف کریمه با کمکهای مالی آنان بنا شده است. در نقوش روی دیوارهای این کلیساها، علامت مخصوص بازرگانان به چشم میخورد، یعنی تصویر گوسفندی که پرچم یا صلیب در دست دارد. در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی، بازرگانان جلفا در کنار رود ارس و بعدها، بازرگانان جلفای اصفهان و پس از آن، نیز بازرگانان ارمنی در هند و خاور دور از این علامت استفاده کردهاند. مشخص نیست که این علامت در آغاز متعلق به بازرگانان کریمه بوده و سپس، بازرگانان ارمنی دیگر نقاط از آن استفاده کردهاند یا علامت بازرگانان ساکن در ارمنستان بوده و سپس، بازرگانان ارمنی کریمه آن را به کار بردهاند. ارمنیان طی قرن سیزدهم تا پانزدهم میلادی، پس از تاتارها، بیشترین جمعیت کریمه را تشکیل میدادند. آنان در مناطق تحت سلطه تاتارها از فرامین حاجیگیرای و در مناطق تحت سلطه جنوا از کنسول اطاعت میکردند. از آنجایی که ارمنیان بیشترین جمعیت را در مناطق تحت سلطه جنوا تشکیل میدادند در امور داخلی خود مستقل بودند. اما در صورت به وجود آمدن دعوی جزایی یا حقوقی میان یک ارمنی با فردی غیر ارمنی قاضیای جنوایی دعوا را حل و فصل میکرد. طرف محکوم به عنوان برده به فروش میرسید. این وضعیت سبب اعتراض ارمنیان کافا شد. سرانجام. در 1449م طبق فرمان حاکم کافا فروش محکوم به صورت برده، در صورتی که اهل کافا باشد، ممنوع شد. گروهی بزرگ از ارمنیان، که در شهرها سکونت داشتند، صنعتگر بودند. هم جنواییها و هم تاتارهای کریمه به تخصص آنان نیاز داشتند. بعضی از مشاغل ـ همچون اسلحهسازی، نجاری، آهنگری و طناببافی ـ که نیازهای نظامی جنواییها را برطرف میساخت، به اندازهای مهم بود که صنعتگران آن صنف بدون اجازه کنسول اجازه کوچ به منطقه دیگر را نداشتند. چرمسازی نیز برای بازرگانان ارمنی اهمیت بسیار داشت زیرا آنان مقادیر بسیاری پوست از روسیه به کریمه میآوردند و پس از تبدیل به چرم آن را به بازرگانان جنوایی میفروختند. از دیگر مشتریان چرم، کفاشان بودند. کفشهای آنان نه تنها در کریمه خریدار داشت بلکه به خارج از کریمه نیز صادر میشد. هر صنفی از صنعتگران ارمنی برای پیگیری مسائل مربوط به صنف خود و وضع قوانین داخلی رهبری انتخاب میکردند. گاه قدرت این اصناف به اندازهای افزایش مییافت که در امور شهری نیز اعمال نظر میکردند. در مناطق تحت سلطه جنوا، جامعه را به چهار گروه تقسیم کرده بودند. بالاترین طبقه، طبقه حاکمان(75) بود که اشراف جنوایی، روحانیان رده بالای کاتولیک و فرماندهان سپاه را شامل میشد. پس از آن، بازرگانان، صنعتگران و کشیشان(76) قرار داشتند. طبقه سوم، شامل افراد عادی، یعنی خرده بازرگانان، مغازهداران و کارگران ساده(77) بودند و در پایینترین طبقه، بردهها قرار داشتند که در خانههای حاکمان و ثروتمندان کار میکردند. ارمنیان از دو طبقه میانی بودند. در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی ارمنیان چندین مرکز علمی در کریمه تأسیس کردند. علت این امر این بود که فعالیت مبلغان مذهبی کاتولیک و نهضت اتحاد و تبلیغ مذهب ارتدوکس بیزانس در بین ارمنیان هر روز بیشتر میشد. از سوی دیگر، ارتباط کلیساهای ارمنیان کریمه با رهبری کلیسا در کیلیکیه نیز با وقفههای طولانی صورت میگرفت. بنابراین، نیاز به وجود مراکزی برای آموزش روحـانیان و گسترش سـوادآموزی به آنان احساس میشد. دیر صلیـب مقدس به تنهایی برای این کار کافی نبود. بنابراین، ارمنیان چندین مرکز علمی در کریمه تأسیس کردند که در آنها الهیات، ریاضیات، فلسفه، نگارگری، تاریخ، تقویمشناسی، پزشکی و… تدریس میشد. حتی، خانهای کریمه برای مداوا از پزشکان روحانی ارمنی استفاده میکردند.(78) دو مرکز علمی در دیرهای یغیا و پرکیچ مقدس در15کیلومتری شرق قارسوبازار در نزدیکی روستایی به نام باغچه لی و مرکز علمی دیگری نیز در دیر استپانوس مقدس واقع در روستای قرهداغ، در مسیر راه سوداک به کافا، تأسیس شد. پس از دیر صلیب مقدس، مهمترین مرکز آموزشی، مرکز علمی واقع در دیر آنتوان مقدس بود. مکان این دیر میبایست در نزدیکی شهر فئودوسیای امروزی باشد زیرا وارتابد سرکیس کافایتسی(79) در نوشتههای خود به این دیر اشاره و از آن در نزدیکی کافا یاد کرده است.(80) امروزه، ویرانههای دیر بزرگی در 5 کیلومتری جنوب فئودوسیا در خلیج دوایوکورنایا(81)وجود دارد که به احتمال زیاد همان دیر آنتوان است. هوسپ اوربلی، باستانشناس ارمنی، در این مکان تعدادی کتیبـه خـرد شـده به زبان ارمنـی پیدا کـرده که قدیمـیترین(82) آنها دارای تاریخ 18 مه 1405م است.(83) در 1427م، جاثلیـق کلیسای ارمنستان، وارتابد سرکیس کافایتـسی را برای توسعه مراکز علمی کریمه به کافـا فرستـاد. کافـایتسـی در دیـر آنتـوان، کـه در آن زمـان به دیر مذهبـی تبدیل شده بود، کار خود را آغاز کـرد. او در مدتـی کوتاه دیـر را مرمـت و شـروع به آمـوزش شاگردانـش کـرد. از شاگـردان نامی وی مـیتوان از آورامتسی(84) و کریستوسادور(85) یاد کرد که از آنان کتـابهای دستنویس با نقاشیهای زیبا باقی مانـده است. شاگردان کـافایتـسی گفتـهاند کـه وی پـس از مـرمـت دیـر دیـواری بلنـد بـه دور دیـر کشیـد.(86) کافایتـسی در 1438م، به دستور جاثلیق بـرای شرکـت در جلسـه پاپ راهـی فلورانـس شد. در دیـر آنتـوان، کتـابهـای دسـتنویـس بسیاری نگاشته شد. اکنـون، 17جلد از این کتابهای خـطی، کـه در1427 ـ 1445م نـوشتـه شـده، در مـراکز نگهداری از کتابهای دستنویس ارمنیان در شهرهای بیتالمقدس و ونیز نگهداری میشود.(87) در 1434م، کوچکتـرین کتاب دستنویس، که تقویم مراسم دینی کلیسای ارمنی است ـ با ابعاد 4/3 در 4سانتیمتـر، وزن19گرم و104 صفحه ـ با حـروف بسیـار ریـز در دیـر آنتـوان نوشتـه شـد. ایـن اثـر در حال حاضـر با شماره 7728 در مرکز کتب دستنویس ماتناداران نگهداری میشود. طـی قـرن چهاردهـم و پانزدهم میلادی نگارش کتـاب و هنر نگارگـری بسیـار توسعـه یافـت. این کتـابهـای دستنویـس با موضوعـاتـی از کـتاب مقـدس و اشـکال گیاهـی و هندسـی تزیین شدهاند. اگرچـه ایـن کتـابها همگی در یک منطقـه جغرافیـایی پدیـد آمـده، نگارگـریهای بـه کار رفتـه در آنـها از یک سبک پیروی نمیکند. در ارمنستان، نگارگریهای هر منطقه دارای سبک خاص همان منطقه است اما در کریمه چنین نیست زیرا ارمنیان آنجا از نقاط مختلف ارمنستان آمده بودند و سبکهایی متفاوت داشتند. به همین دلیل، در نگارگریهای کریمه نیز سبکهایی مختلف را میتوان مشاهده کرد. افزون بر آن، از آنجایی که رهبری کلیسای ارمنستان در آن دوره در کیلیکیه قرار داشت و کلیسای ارمنیان کریمه نیز از آن تبعیت میکرد سبک منطقه کیلیکیه بر نگارگریهای کریمه نیز تأثیر گذاشته است. ارمنیان و یونانیها در مناطق تحت سلطه تاتارها سه نوع مالیات به خان پرداخت میکردند: مالیات برای محصولات کشاورزی، دامها و انجام مراسم دینی. در مناطق تحت سلطه جنواییها، علاوه بر اینها مالیات حکومت محلی جنوا نیز اضافه میشد که شامل مالیات برای زمینهای کشاورزی، خرید و فروش مواد غذایی و نمک و حتی عبور از پل بود. در 1433م، ارمنیان و یونانیان شهر چمبالو به علت اخذ مالیاتهای سنگین وظلم حاکمان جنوایی علیه آنان شوریدند و قلعه شهر را تصرف کردند. برای سرکوب شورشیان سپاهی از جنوا با ده کشتی به چمبالو اعزام شد. سپاهیان جنوایی شهرهای کریمه نیز به آنان پیوستند. پس از یک سال جنگ از طریق خشکی و دریا جنواییها شهر را تصرف کردند و اهالی شهر را کشتند یا به بردگی بردند.(90) در 1439م، کافا حدود 70000 نفر جمعیت داشت. دو سوم آنها ارمنی(91)و مابقی یونانی، تاتار، روس، آلان یا از دیگر اقوام بودند. تعداد جنواییهای شهر نیز از هزار نفر تجاوز نمیکرد.(92) در سده پانزدهم میلادی، عثمانیها بیشتر قلمرو روم شرقی را تصرف کردهبودند. امپراتوری بیزانس برای جلوگیری از پیشروی عثمانی، که به دروازه قسطنطنیه رسیده بود، نیازمند حمایت پاپ برای جلب کمک اروپا بود اما به علت اختلافات مذهبی چنین امکانی وجود نداشت. بنابراین، امپراتور ژان هشتم، پالایولوگوس(93)، در نامهای به پاپ پیشنهاد کرد کلیه کلیساها متحد شوند. پاپ، به قصد تسلط بر کلیسای ارتدوکس قسطنطنیه، از کلیه کلیساها از جمله کلیسای ارمنستان برای تشکیل جلسهای در شهر فلورانس دعوت کرد. جاثلیق کلیسای ارمنستان چهار نماینده از بین روحانیان ارمنی کریمه را، به سرپرستی وارتابد سرکیس کافایتسی، برای حضور در این جلسه اعزام کرد. هیئت ارمنی زمانی به فلورانس رسید که جلسه پایان یافته و کلیسای ارتدوکس قسطنطنیه با کلیسای کاتولیک اعلام همبستگی کرده بود. هیئت ارمنی در ملاقاتی با پاپ اعلام داشت که کلیسای ارمنستان با کلیسای کاتولیک همکاری خواهد کرد. اما پاپ سه ماه بعد، در تاریخ 22 نوامبر 1439م، اعلام داشت که کلیسای ارمنستان نیز به کلیسای کاتولیک ملحق شده است. اگرچه این موضوع صحت نداشت باعث شد تا فشار کلیسای کاتولیک ایتالیا بر کلیسای ارمنیان کریمه کاهش یابد. در نیمه قرن پانزدهم میلادی، تحولاتی مهم در منطقه رخ داد که وضعیتی جدید برای کریمه به وجود آورد. در روسیه، تزار ایوان سوم(94) تاتارها را شکست داد و شروع به تصرف سرزمینهای تحت سلطه آنان کرد. در جنوب، نیز امپراتوری عثمانی در 1453م قسطنطیه را تصرف کرد و به حکومت امپراتوری بیزانس خاتمه داد. تصرف قسطنطنیه باعث بسته شدن راه ارتباطی کریمه با اروپا از طریق دریا شد اما مانع ادامه فعالیت بازرگانان ارمنی کریمه نشد زیرا آنان از قرن چهاردهم میلادی ارتباط بازرگانی گستردهای با روسیه و لهستان برقرار کرده بودند. در مسکو، عده بسیاری از کارگزاران این بازرگانان به همراه خانوادههایشان زندگی میکردند. روسها آنان را «مهمانانی از سوروژ»(95) مینامیدند. در واقع، سوروژ تلفظ روسی سوداک بود. ایوان سوم به خوبی از اهمیت تجارت خارجی برای روسیه آگاه بود. بنابراین، به بازرگانان ارمنی کریمه اختیارات گستردهای برای تجارت در خاک روسیه داد. این بازرگانان همچنین رابط بین دربارهای خانات کریمه و مسکو بودند. بازرگانان کریمه در مسکو با عملکرد خود پایهگذار حضور بازرگانان ارمنی دیگر مناطق، همچون جلفای اصفهان، در سدههای بعد شدند. وضعیت جدید پایان تسلط بیرقیب جنوا بر دریای سیاه بود زیرا عبور کشتیها از تنگه بسفر تقریباً غیر ممکن شد. این موضوع مشکلاتی جدی برای بازرگانان جنوایی به وجود آورد. آنان کوشیدند تا راه ارتباطی جدیدی از طریق شهر اینکرمان و سواحل غربی دریای سیاه به سمت ایتالیا باز کنند اما این مسیر به علت طولانی بودن راه خشکی و نا امن بودن آن قابل اطمینان نبود. مسدود شدن راه ارتباطی دریایی نه تنها باعث کاهش درآمد بازرگانان بلکه باعث کاهش درآمد حکومتهای محلی کریمه شد. در نتیجه، برای جبران آن مالیاتهای بیشتری از ساکنان شهرها مطالبه کردند.این موضوع بارها باعث شورشهایی شد که تا 1475م ادامه داشت.یکی از بزرگترین این شورشها در1470م از سوی ارمنیان و یونانیان شهر سوداک اتفاق افتاد اما سرکوب شد. در 1454م، بین سلطان محمد دوم (1432ـ1481م) و حاجی گرای برای تصرف شهر کافا توافقنامه همکاری امضا شد. در تابستان آن سال، پانصد کشتی عثمانی به قلعه اینکرمان حمله کردند اما موفقیتی به دست نیاوردند و مجبور به عقبنشینی شدند. سپس، به سمت کافا رفتند. عثمانیها از دریا و سپاهیان تاتار از خشکی شهر را محاصره کردند اما جنگی درنگرفت زیرا جنواییها متعهد شدند که به خان کریمه و عثمانی خراج پرداخت کنند. در مقابل، عثمانی اجازه داد تا کشتیهای تجاری جنوایی از تنگههای بسفر و داردانل عبور کنند.(96) امپراتوری عثمانی، که در حال جنگ با ونیز و مجارستان بود، تصرف کافا را به فرصتی دیگر واگذاشت. در 1455م، تاتارها به کافا حمله کردند. جنوا کوشید تا برای جلوگیری از تکرار چنین رخدادی از طریق دریا نیروی نظامی به کریمه بفرستد اما نتوانستند از تنگه بسفر عبور کنند. وضعیت بد اقتصای ارمنیان را به دو گروه تقسیم کرده بود: گروه کوچکتر شامل ثروتمندان، زمینداران و بازرگانان که ارتباطی تنگانگ با حاکمان جنوایی داشتند و اکثریت ارمنیان شامل صنعتگران و کشاورزان که مجبور بودند فشار اقتصادی و مالیاتهای سنگین را تحمل کنند. این شکاف طبقاتی بین سالهای 1471 ـ 1475م بارها در انتخاب رهبران دینی کلیساهای ارمنیان کریمه خود را نشان داد. ثروتمندان خواستار آن بودند که فردی بر مسند رهبری کلیساهای کریمه بنشیند که مطیع آنان باشد و مردم خواستار فردی از بین خودشان بودند. جنواییها، که خطر دو دستگی را به خوبی درک میکردند، در مشکلات ناشی از اختلاف طبقاتی به وجود آمده در بین ارمنیان دخالت نمیکردند. این اولین بار نبود که اختلافات طبقاتی در بین ارمنیان بر انتخابات رهبری کلیسا تأثیر میگذاشت. در 1412م، نیز چنین اتفاقی رخ داده بود. برای حل این مشکل جاثلیق وقت کیلیکیه، اسقف اعظم کنستانتین واهکایتسی(97) را به همراه عدهای از روحانیان به کریمه اعزام کرد. آنان در ژانویه 1413م از راه خشکی و دریا به کافا رسیدند. اسقف واهکایتسی اختلافات را حل و فصل کرد، روحانیان همراه خود را برای انجام خدمات دینی در کافا گذاشت و خود به کیلیکیه بازگشت. زمانی که اسقـف واهکایتسی در کافا به سر مـیبرد، به طور اتفاقـی از وجود کتاب مقدس دستنویس به زبان ارمنی مطلع شد که در اختیار یک بازرگان آشوری اهل کافا بود. او کتاب را به قیمت 22 فلورین خرید و آن را با خود به کیلیکیه برد. این کتاب، که مشخص نیست چگونه سر از کافا درآورده بود، در1260م در هرومکلا(98) نوشته شده بود و نقاشیهای آن را توروس روسلین(99) کشیده بود. امروزه، این کتاب در مرکز کتابهای دستنویس ارمنیان شهر بیتالمقدس نگهداری میشود.(100) جنواییها برای نقض پیمان خانات کریمه با عثمانی، با هدف دور کردن خطر حمله تاتارها، از اختلاف هشت پسر حاجیگرای بر سر جانشینی پدر استفاده کردند. آنان با منگلیگرای(101)، که به جنواییها خوشبین بود، وارد مذاکره شدند تا برای به دست گرفتن حکومت پس از فوت پدر او را یاری کنند. در 1468م، کنسول کافا منگلیگرای را به این شهر دعوت کرد. طی مذاکراتی که صورت گرفت پیمان صلح 1381م تجدید شد. در همین زمان، عثمانی در جنگهای بالکان شکست خورد و از آنجایی که حاکمان جنوایی کریمه خطری از طرف عثمانی احساس نمیکردند پیگیر ادامه مذاکرات با منگلیگرای نشدند. در آغاز سال 1475م، کشتیهای جنگی عثمانی به فرماندهی گدیک احمد پاشا قلعه اینکرمان را محاصره کردند و راه ارتباطی کریمه را به سمت رومانی و مجارستان بستند. سپس، در مه 1475م به کافا نزدیک شدند.(102) منابع جنوایی تعداد کشتیها را480 فروند اما منابع ارمنی آنها را 300 فروند گزارش کردهاند. در اول ژوئن، شصت هزار سرباز تاتار از خشکی و کشتیهای عثمانی نیز از دریا به شهر حمله کردند. منگلیگرای، که موقعت خود را در خطر میدید، به همراه سربازانش به سپاه تاتار ملحق شد. نیروهای جنوایی نیز به داخل قلعه مرکزی پناه بردند و تنها، ارمنیان و یونانیان از شهر دفاع کردند. تعدادی از حاکمان و فرماندهان سپاه جنوا موفق شدند از شهر فرار کنند. پس از پنج روز مقاومت، شهر تسلیم شد. بنا به قـول نرسس کافایتـسی، تاتارها و نیروهای عثمانی بر خلاف عهـدی که کرده بودند، دست به غارت و کشتار ارمنیان و یونانیان زدند و 40000 تن از آنان را به اسارت گرفتند و برای فروش به قسطنطنیه فرستادند.(103) همچنین، کلیساهای ارمنیان را در کافا غارت و تخریب کردند. ارمنیان این شهر در 1475م دارای 45 کلیسا بودند که 29 تای آنها در داخل دیوارهای شهر و شانزده کلیسا در بیرون از دیوارهای شهر قرار داشتند.(104) فاتحان، حاکمان و فرماندهان جنوایی را به دار آویختند و مابقی آنان را برای پاروزنی در کشتیهای عثمانی به کار گرفتند.(105) آنان از بازرگانان خارجی، که در کافا گیر افتاده بودند، 20ـ30 دوکات، در ازای آزادیشان، مطالبه کردند. زمانی که مهاجمان، شهر را به تصرف درآوردند سی هزار برده برای فروش در این شهر وجود داشت.(106) تاریخنویسان جنوایی علت سقوط کافا را به گردن ارمنیان و یونانیان میاندازند، ادعایی که به دور از واقعیت است زیرا اهالی شهر برای نجات خود و خانوادههایشان از اسارت و بردگی، با کمک یا بدون کمک جنواییها، با دشمن میجنگیدند. علل بسیاری برای پایان حضور جنواییها درکریمه و شهر کافا وجود داشت. دولت شهر جنوا در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی به دلیل جنگهای طولانی با دولت شهر ونیز و کشور اسپانیا بسیار ضعیف شده بود و قادر به حفظ مستعمرات خود در دریای سیاه نبود. از دلایل دیگر، اوضاع به وجود آمده پس از 1454م، یعنی پس از امضای توافقنامه همکاری بین سلطان محمد عثمانی و حاجی گرای بود و همچنین ضعف قدرت نظامی جنواییها نسبت به عثمانیها، استفاده جنوا از سربازان مزدور کـه گاهـی مهار ناشدنی بودنـد و دست به غارت اهالی میزدند، نارضایتی اهالی به دلیل مالیاتهای سنگین و نا امنی و فساد و رشوهخواری حاکمان شهر، از بین رفتن قدرت بانک گئورگ مقدس و تسلط آن بر هیئت حاکمه شهرهای کریمه، اختلافات مذهبی و قومی و طبقاتی در بین اهالی و اتحاد تاتارها با عثمانی. همزمان با جنگ کافا، تاتارها به قلعه کازارت نیز حمله کردند. از سرنوشت سپاهیان ارمنی شهر اطلاعی در دست نیست. همین مقدار میدانیم که تاتارها پس از تصرف قلعه آن را ویران کردند. پس از این واقعه، قلعه کازارات دیگر بازسازی نشد. شهر ارمنینشین سورخات نیز به سرنوشت کافا دچار و پس از کشتار و غارت ساکنان، به ویرانهای متروک تبدیل شد. ارمنیان دیگر مناطق کریمه از ترس آنچه برسر مردم کافا آمده بود شروع به ترک این ناحیه و مهاجرت به سمت کشورهای اروپای شرقی به خصوص مناطق غرب اوکراین کردند. پینوشتها: Crimea Perekop رجوع شود به: آرپی مانوکیان، « مهاجران و ساکنان ارمنی کریمه»، پیمان، ش68 (تابستان1393): 8 ـ 26. Republic of Genoa Soldaia ، شهر سوداک (Sudak) امروزی Kievan Rus Խ. Փորքշեյան, «Երբ է կատարվել հայերի մուտքը Ղրիմ», պատմաբանասիրական հանդես, no.2 (1962): 109. Ani ، پایتخت ارمنستان از 961 ـ 1045م گریگور آکنرتسی، تاریخ تاتارها ،قوم تیرافکن، ترجمه گارون سارکسیان(تهران: ناییری،1397). Հրաչ Ստեփանեան, Հայ ժողովուրդի պայքարն ընդդեմ թաթար-մոնղոլ բռնակալների կրօնական հալածանքների (Էջմիածին, 1993), p. 156 ԱԲԳ. ԱշոտԱբրահամեան, Համառօտ ուրւագիծ հայ գաղթավայրերի պատմութիւն (Երեւան, 1964), p. 112 ـ 115; Բարխուդարեան եւ Եկեւեան, Էջեր հայ գաղթավայրերի պատմութեան (Երեւան, 1996), p. 85. surkhat Krym-Saray Surp Khach Փորքշեյան, ibid.,115. Golden Horde Cafa، شهر فئودوسیا یا تئودوسیای امروزی نورمن الباخت و مری هال، تاریخ بردهداری، ترجمه سهیل سمی(تهران: ققنوس، 1383)، ص 47. همان، ص44 و 45. Michael VIII Palaiologos (1261-1282) Lamberto di Sambuceto نورمن ال باخت؛ مری هال، همان، ص53 ـ 56. Officium Gazariae Միքայելեան, Ղրիմահայոց պատմութիւն (Երեւան:1989), 52. Bank of Saint George Carlo Baudi di Vesme, Historiae patriae Monumenta (Regium Typographeum, 1838), t.II, p.408. این سکه از جنس برنز به وزن 5/1گرم و قطر 19 میلیمتر بود که بر روی آن نماد جنوا و در پشت سکه، نقش صلیب کلیسای کاتولیک ضرب شده است. سند شماره 7442 ، بنیاد دستنوشتههای کهن ماتناداران Ի Ֆեօտոսիա, ի Կազարաթևի Սուրխաթ և իկողմանսսոցա, այսեղաւ ՉՀԹ (1330) թուին: Azov، در انتهای رود دن و ساحل دریای آزوف قرار دارد. Աշոտ Աբրահամեան, Համառօտ ուրւագիծ հայ գաղթավայրերի պատմութիւն (Երեւան: 1964),p 157-187 ; Բարխուդարեան եւ Եկեւեան, Էջեր հայ գաղթավայրերի պատմութեան (Երեւան: 1996),p Բանբեր Մատենադարանի, համար 11, 211-222. David Ghrimetsi Nistiva شهر روستوف Rostovامروزی فئودوسیا و تئودوسیا، نامهای دیگر شهر کافا Ելեալիյ Ախսարայ է իշխանք եւ ազնիւք և հասարակ ժողովուրդ քզինու, պատերազմելով ընդ թաթա- րաց, ճեղք եալգանի Ղրիմ և բնակինի Ֆեոդոսիա, ի Կազարաթ, և ի Սուրխաթ և ի կողմանսսոցա, այսեղ և ՉՀԹթվին: Աշոտ Աբրահամեան,Ղրիմի հայկական գաղութի պատմութիւն, Գրախօսութիւն (Երեւան: 1964), p. 283: بابرد(Babert) و کارین (Karin) در استان ارزروم ترکیه امروزی قرار دارند. Էմմա Կորխմազեան, Ղրիմի հայ մանրանկարիչների մի ընտանիքի մասին )(1968), 184: Աշոտ Աբրահամեան, Ղրիմի հայկական գաղութի պատմութիւն, Գրախօսութիւն (Երեւան: 1964), 283: I. Bratianu, «Actes des notaires génois de Péra et de Caffa de la fin du xiiie siècle (1281-1290)», Académie roumaine II, Cultura Natiouala (Bucarest: 1927). Միքայելեան,Ղրիմահայոցպատմութիւն (Երեւան: 1989), p.32: ԱշոտԱբրահամեան,Ղրիմիհայկականգաղութիպատմութիւն,Գրախօսութիւն (Երեւան: 1964),283: Armenia Maritima Eugene IV (1431-1447) ԱշոտԱբրահամեան,Ղրիմիհայկականգաղութիպատմութիւն,Գրախօսութիւն (Երեւան: 1964),283; W Heyd, Histoire du commerce du Levant au moyen-âge (Amsterdam : Adolf M. Hakkert, 1959), p. 34 & 35. امیر ناصرالدین حسین بن محمد رغدی الاوامر العلائیه فی امور العلائیه برای اطلاعات درخصوص خاچکار ر.ک: شاهن هوسپیان، «خاچکار(بخش اول)»، پیمان، ش80 (تابستان 1396): 8 ـ 48 ؛ همو، «خاچکار(بخش دوم)»، پیمان، ش81 (پاییز 1396): 6 ـ 53. Խաչիկեան,ԺԴդարիհայերէնձեռագրերիյիշատակարաններ (Երեւան: 1950), p. باخت و هال، همان، ص 61. Միքայելեան,Ղրիմահայոցպատմութիւն (Երեւան: 1989), p. 58: Nogai، خاناتی در شمال دریای مازندران همان شهر سوداک است. Mardiros Ghrimetsi آرپی مانوکیان، «پادشاهی کیلیکیه از پیدایش تا خاموشی»، پیمان، ش62 (زمستان 1391): 183 ـ 227. Unitarians شاهن هوسپیان، «گریگور داتواتسی »، پیمان، ش62 (زمستان 1391): 168 ـ 182. ԱշոտԱբրահամեան,Ղրիմիհայկականգաղութիպատմութիւն,Գրախօսութիւն (Երեւան: 1964),p. Hreshtakapetats Tokhtamysh Oghlan Bekbulat OghlanTashTimu Gulevich, «Ulug Ulus (the Crimean Khanate)», [in:] The Golden Horde in World history (Kazan, 2017), p. 758. Timothy May, White Horde Khanate (USA : University of North Georgia,2016), p. 7. Bek Sufi Devlet Berdi Haji Giray Gulevich,, p. 757. باغچهسرایBakhchysarai) )، در10 کیلومتری شهر سیمفروپول (Simferopol)، پایتخت امروزی کریمه، قرار دارد. Kerch ، در منتها الیه شرق کریمه Միքայելեան,Ղրիմահայոցպատմութիւն (Երեւան: 1989), p. 47 & Bratianu Bratianu, Actes des notaires génois de Péra et de Caffa de la fun du treiziemesiecie (1281-1290)(Bucarest: 1927). Cives Burgenses Habitatores Միքայելեան,Ղրիմահայոցպատմութիւն (Երեւան: 1989), p.176. Sarkis Caffaetsi Առմայրաքաղաքաւսմեծիկաֆայիս Dvuyakornaya ՍՈՒՐԲՆՇԱՆՔՍԲԱՐԷԽՕՍԷՍԱՐԳԻՍԿՐՕՆ|ԱՒՈՐԻՆԵՒԵՂԲՕՐՆ | ԻՔՐԻՍՏՈՍՓՈԽԵՑԵԱԼ | ԳՐԻԳՈՐԻՆԵՒՆԵՐՍԵՍԻՆ: ԹՎԻՆ | ՊԾԴՄԱՅԻՍԺԸ: ՏաթեւիկՍարգսյանևՍիրանուշՖահրադյան, «ԿաֆայիՍուրբԱնտոնիվանքը», ԲանբերՄատենա- դարանի, no.24 (2017):107. Avrametsi Cristosadur Հանդէսամսօրեայ (Վիեննա: Յունւար, Փետրւար, 1935): 34. , p. 89. ԷմմաԿորխմազեան, «ՂրիմիհայմանրանկարիչԱռաքելը», ԲանբերՄատենադարանի(Երեւան: 1962). Հայկականմանրանկարչութիւն, (Երեւան: 1982 ), ԳրիգորՏաթեւացի, Դիմանկար, Մատենադարան, Համար 1203, 13բ. Միքայելեան,Ղրիմահայոցպատմութիւն (Երեւան: 1989), p. 96. А.Л. Якобсон,Средневековый Крым. Очерки истории и истории материальной культуры (Москва-Ленинград: Наука, 1964), С.109; Amedeo Vigna, Codice Diplomatico Delle Colonie Tauro-liguri Durante La Signoria Dell’ufficio Di S. Giorgio (mccccliii-mcccclxxv) (Genova : Tip. del R.I. dei Sordo-Muti, 1868-1881). ВардгесАлександровичМикаелян, На крымской земле: история армянских поселений в Крыму (Айастан: 1974), С. 21. John VIII Palaiologos (1425-1448) Ivan III Vasilyevich (1440-1505) Гостисурожане Atti della Società Ligure di Storia Patria, t. VI – MCCXXI. ConstantinVahkaetsi ، وی در 1430م به سمت جاثلیقی انتخاب شد و تا 1439م، در این مقام باقی ماند. قلعهای در کیلیکیه که مقر جاثلیقی ارمنستان در قرن دوازدهم میلادی بود. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: آرپی مانوکیان، «توروس روسلین و میراث هنری او»، پیمان، ش 57 (پاییز1390): 122 ـ 144. ՄայրցուցակձեռագրացՍորբոյՅակոբեանց, հ.2, p. 14. Mengli Giray سند شماره 7442؛ 281 ب، بنیاد دستنوشتههای کهن ماتناداران В.X. Конлораки, Универсалъное описание Крыма, Т.3, Ч.9, С.37. Գրիգորեան,ԴիւանՀայվիմագրութեան (Եր.: 1996), Պրակ VII, p. 19. Միքայելեան ,Կաֆաքաղաքիանկմանհարցիշուրջ (1964), p. 107. Ф. Брун, Крымскнй полуостров около половииы XVIII столтия, С. 6. منابع: آکنرتسی، گریگور. تاریخ تاتارها قوم تیرافکن. ترجمه گارون سارکسیان.تهران: ناییری،1397. ال باخت، نورمن؛ هال، مری. تاریخ بردهداری. ترجمه سهیل سمی.تهران: ققنوس، 1383. Աբրահամեան, Աշոտ. Համառօտ ուրւագիծ հայ գաղթավայրերի պատ- մութիւն. Երեւան: 1964. ــــــــ . Ղրիմի հայկական գաղութի պատմութիւն.Գրախօսութիւն . Երեւան: 1964. Բարխուդարեան եւ Եկեւեան. Էջեր հայ գաղթավայրերի պատմութեան Երեւան: 1996. Գրիգորեան.Դիւան Հայ վիմագրութեան .Եր.: 1996.Պրակ VII. Խաչիկեան. ԺԴ դարի հայերէն ձեռագրերի յիշատակարաններ. Երեւան: 1950. Կորխմազեան, Էմմա. Ղրիմի հայ մանրանկարիչների մի ընտանիքի մասին .1968. ــــــــ . «Ղրիմի հայ մանրանկարիչ Առաքելը». Բանբեր Մատենադարանի. Երեւան: 1962. Հանդէս ամսօրեայ, Վիեննա: Յունւար- Փետրւար, 1935:89. Հայկական մանրանկարչութիւն. Գրիգոր Տաթեւացի, Դիմանկար, Մա – տենադարան. Համար 120.13բ.Երեւան: 1982 . Միքայելեան.Կաֆա քաղաքի անկման հարցի շուրջ .1964. ــــــــ . Ղրիմահայոց պատմութիւն. Երեւան: 1989. Սարգսյան, Տաթեւիկ և Ֆահրադյան, Սիրանուշ. «Կաֆայի Սուրբ Անտոնի վանքը». Բանբեր Մատենադարանի, no.24. 2017:107. Ստեփանեան, Հրաչ. Հայ ժողովուրդի պայքարն ընդդեմ թաթար-մոնղոլ բռնակալների կրօնական հալածանքների . Էջմիածին: 1993. Փորքշեյան, Խ. «Երբ է կատարվել հայերի մուտքը Ղրիմ». պատմաբան ասիրական հանդես. no2. 1962: 109. Bratianu, G. Actes des notaries Genois de pera et de Caffa de la fun du treiziem- esiecie (1281-1290).Bucarest: 1927. di Vesme. Carlo Baudi. Historiae patriae Monumenta.Regium Typographeum.t.II.1838 Heyd, W. Histoire du commerce du Levant au moyen-âge. Amsterdam : Adolf M. Hakkert, 1959. May, Timothy. White Horde Khanate. USA : University of North Georgia,2016.
Amedeo Vigna. Codice Diplomatico Delle Colonie Tauro-liguri Durante La Signoria Dell’ufficio Di S. Giorgio (mccccliii-mcccclxxv).Genova : Tip. del R.I. dei Sordo-Muti,1868-1881. Вардгес Александрович Микаелян. На крымской земле: история армянских поселений в Крыму. Айастан, 1974. c. 21. Конлораки, В.X. Универсалъное описание Крыма. Т.3. Ч.9. c.37. Якобсон А.Л. Средневековый Крым. Очерки истории и истории материальной культуры . Москва-Ленинград: Наука, 1964 . c. 109. Брун, Ф. Крымскнй полуостров около половииы XVIII столтия, c. 6. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 90-89سال بیست و سوم |پاییز و زمستان 1399 | 214 صفحه
|