نویسنده: شاهن هوسپیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56

بررسی نقشه های جغرافیایی در یک دورۀ 2700 ساله، از قدیمی ترین نقشه ها تا نقشه های امروزی، نشان می دهد که در منطقۀ غرب آسیا همواره فقط نام کشورهای ایران و ارمنستان قید شده است در حالی که در همین دوره نام کشورهایی همچون آشور، آران، پنتوس، روم و بیزانس، که بعضی از آنان امپراتوری های قدرتمندی نیز بوده اند، هم زمان با نام آنان ذکر ولی به مرور زمان از نقشه ها محو و نام کشورهای جدیدی همچون گرجستان، آذربایجان، عراق و ترکیه جایگزین آنها شده است.

در این مقاله، ضمن نگاهی مختصر به تاریخ نقشه نگاری،[2] به بررسی موقعیت و نام ارمنستان در نقشه های دوره های مختلف با استفاده از منابع معرفی شده، به خصوص کتاب نقشه های قدیمی ارمنستان، به قلم روبن گالجیان[3] و متن سخنرانی ایشان در همایش ((رویکردهای قفقاز و همسایگان: دیروز، امروز، فردا))، که در 29 بهمن 1389 از سوی مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور برگزار شده، می پردازیم.

از ابتدایی ترین تصاویر ترسیم شده بر روی دیوارۀ غارها، که جنبۀ اطلاعات جغرافیایی دارند، گرفته تا نقشه های پیشرفتۀ امروزی جملگی بیانگر این واقعیت اند که انسان از آغاز تا به امروز، به دلایل مختلف اقتصادی، بازرگانی، نظامی، مهندسی و غیره، نیازمند داشتن اطلاعات در مورد محیط اطراف خود و سرزمین های دور دست، بوده و به همین علت نیز علم جغرافیا، همگام با بسیاری از علوم دیگر، از ابتدایی ترین دوران ها پا به عرصۀ وجود گذاشت و مراحل تکامل را طی کرد.

نقشه های اولیۀ به دست آمده به صورت نقاشی هایی از مناظر محیط اطراف بر روی دیوارۀ غارها و آرامگاه ها هستند. قدیمی ترین این نقشه ها، نقاشی ای بر روی دیوار آرامگاهی در کشور اوکراین مربوط به هزارۀ پنجم پیش از میلاد است که یک کوه، دو رودخانه، یک دریاچه و موقعیت حیوانات ساکن در پای کوه را نشان می دهد. [4]

قدیمی ترین نقشۀ جغرافیایی منطقۀ غرب آسیا از دوران بابلیان و هزارۀ چهارم پیش از میلاد به دست آمده که بر روی یک لوحه گلی ترسیم شده و در نزدیکی کرکوک[5] عراق یافت شده. این لوحه تصویر رودخانه ای را نشان می دهد که از بین دو کوه جاری است.

اولین نقشۀ به دست آمده مربوط به مصریان و به نام نقشۀ تورین[6] معروف است[7] که در 1160 ق م با ابعاد 0/41 × 2/8 متر، بر روی پاپیروس، تهیه شده است. این نقشه مساحتی بالغ بر پانزده کیلومتر مربع را نشان می دهد که قسمتی از رود نیل را با ذکر جزئیات پستی و بلندی های اطراف آن و محل قرار گرفتن معادن طلا و نقره واقع در این ارتفاعات را شامل می شود.

اما اولین نقشۀ جهان نما لوحه ای گلی است که بابلیان در بین سال های هفتصد تا ششصد پیش از میلاد تهیه کرده اند. [8] این لوحه شامل نقشۀ جهان نما، بر اساس اطلاعات جغرافیایی آن دوره و توضیحاتی در مورد مناطق مختلف ذکر شده در نقشه است. در این نقشه خشکی ها به صورت دایره رسم شده اند که از چهار طرف دریاها آنها را احاطه کرده اند و در مرکز دایره، کشور بابل قرار دارد. همچنین محل قرار گرفتن حکومت های مختلف آن زمان در همسایگی بابل از جمله مصر، آشور، ایلام و اورارتو نیز نشان داده شده است.

هرچند این لوحۀ گلی صدمه دیده است توضیحات باقی مانده در دو طرف آن اطلاعات ارزشمندی را در خصوص وضعیت جغرافیایی منطقۀ بین النهرین و مناطق همجوار آن از جمله فلات ارمنستان، محل حکومت اورارتو، ارائه می کند.

برخی از متون و کتیبه های به دست آمده از دوران پیش از میلاد، همچون لوح های معروف به گیلگمش،[9] مربوط به هزارۀ سوم پیش از میلاد و دو اثر از هومر، شاعر و داستان سرای یونانی قرن نهم پیش از میلاد، به نام های ایلیاد و اودیسه، اطلاعات جغرافیایی در خصوص مناطق غرب آسیا در اختیار می گذارند. هرچند این اطلاعات جغرافیایی در قالب داستان های اسطوره ای است در زمان های مختلف راهنمای کاوشگران بوده به طوری که هاینریش شلیمان،[10] باستان شناس آماتور آلمانی، در 1868م با راهنمایی ایلیاد هومر توانست مکان شهر باستانی تروا را بیابد.

کتیبه ها و حجاری های ایرانی مربوط به نیمۀ دوم هزارۀ اول پیش از میلاد اطلاعات ارزشمندی را در خصوص کشورها و اقوام منطقه ای به وسعت مرزهای چین تا غرب آسیا و شمال آفریقا ارائه می دهند. از جملۀ این منابع می توان کتیبۀ بیستون، کتیبۀ نقش رستم و تصاویر حجاری شدۀ اقوام مختلف آن دوره در کاخ های تخت جمشید و به خصوص، پلکان های کاخ آپادانا را نام برد. در حجاری پلکان های کاخ آپادانا تصویر کلیۀ ملل تحت حکوت هخامنشیان، از دورترین سرزمین های شرق تا مرزهای اروپا، به تصویر کشیده شده است. این تصاویر نه تنها اطلاعات کاملی در مورد اقوام آن دوره ارائه می دهد بلکه با در نظر گرفتن نوع لباس آنان و هدایایی که پیشکش می کنند اطلاعاتی نیز در مورد نوع فرهنگ هر یک از آنان و اقتصاد هر منطقه در اختیار ما می گذارد.

حجاری اقوام مختلف در پلکان شرقی کاخ آپادانا

هرچند کتیبه ها و حجاری های یاد شده اطلاعات ارزشمندی در خصوص نیاکان ملل مختلف ارائه می دهد با در نظر گرفتن موضوع این مقاله، فقط به معرفی آنها به منزلۀ منبع اطلاعات جغرافیای انسانی بسنده می کنیم.

یونانیان، که در هزارۀ اول پیش از میلاد اقدام به تأسیس مهاجرنشین های متعددی در حوزۀ دریاهای مدیترانه و سیاه می کردند، نیازمند اطلاعات جغرافیایی کاملی از این مناطق و سرزمین های هم جوار بودند. بنابراین، از اطلاعات جغرافیایی فنیقی ها[11] و کارتاژها،[12] که به خوبی به سواحل دریای مدیترانه آشنایی داشتند، به خصوص از اکتشافات حنان،[13] پادشاه کارتاژی، که سواحل غربی قارۀ آفریقا را مورد بررسی قرار داده بود، استفاده کردند و از قرن هفتم پیش از میلاد تلاش برای ترسیم نقشۀ جهان نمای دنیایی که برای آنان شناخته شده بود آغاز کردند.

بنابر اطلاعات موجود، اولین نقشه را فیلسوف و دانشمند یونانی، آناکسیماندروس،[14] در 560 ق م، بر اساس مشاهدات خود در طی سفر هایش و اطلاعات گرد آوری شده از پیشینیان ترسیم کرد اما نقشۀ وی به دست ما نرسیده است. از آنجایی که نقشه نگارها امکان بررسی تمامی نقاطی را که تا آن زمان به دست نقشه نگارهای قبلی ترسیم شده بود نداشتند، بنابراین، نقشۀ قبلی الگویی برای نقشه نگار بعدی در ترسیم نقشۀ جدید و تکمیل آن براساس اطلاعات جدید می شد. هکاتئوس،[15] جغرافی دان یونانی، نیز از این اصل پیروی و بر اساس نقشۀ آناکسیماندروس اقدام به تهیۀ نقشۀ جهان نما کرده است.

نقشۀ هکاتئوس خشکی بزرگی را شامل اروپا و آسیا، که مصر نیز جزو آسیا محسوب شده، ترسیم کرده که کل خشکی ها در آن همچون نقشۀ بابلیان با دریاها احاطه شده است. در مرکز نقشه دریای مدیترانه و بر روی خشکی کوه ها و رودخانه های مختلف قرار دارند. نقشۀ هکاتئوس، که در قرن ششم پیش از میلاد ترسیم شده، سرزمین یونان را در مرکز نقشه قرار داده و نام سرزمین های مختلف آن دوره همچون هند، پارت، ماد، مصر و همچنین ارمنستان[16] را در منطقه شرق آسیای صغیر آورده است. یونانیان آن دوره معتقد بودند که یونان در مرکز جهان قرار دارد و بربرها در سرزمین های چهار طرف آنان سکونت دارند.

هرودوت، مورخ یونانی قرن پنجم پیش از میلاد، طی سفر به سواحل دریای مدیترانه، دریای سیاه و بین النهرین اطلاعات دقیق در خصوص وضعیت جغرافیایی این مناطق، که نقشۀ آن را هکاتئوس ترسیم کرده بود و همچنین اطلاعاتی در خصوص تاریخچه و موقعیت هر یک از ملل آن زمان ارائه می دهد.

نقشه ای که براساس اطلاعات هرودوت تهیه شده، بر خلاف نقشۀ هکاتئوس، آفریقا و آسیا را به صورت یک قاره نشان نداده و آفریقا را با نام لیبی از آسیا جدا کرده. هرودوت در اطلاعات جغرافیایی خود نام ارمنستان[17] را در منطقه شرق آسیای صغیر ذکر کرده است.

یونانیان پیشرفت نقشه نگاری را مدیون جغرافی دانان متهوری بودند که برای کشف دنیاهای ناشناخته آن زمان دست به سفرهای طولانی در حوضۀ دریای سیاه و مدیترانه و همچنین سواحل غربی قاره های اروپا و آفریقا می زدند و با اطلاعاتی ارزشمند به وطن باز می گشتند. نتیجۀ این تجسس ها تکمیل و گسترش مرزهای اطلاعات جغرافیایی ای بود که از فنیقی ها به ارث برده بودند.

گزنفون، فیلسوف و مورخ یونانی قرن پنجم پیش از میلاد، که در لشکرکشی کوروش صغیر شرکت کرده بود، شرح کاملی از مناطق مختلف بین النهرین، ماد و به خصوص، جنوب ارمنستان را، که در راه بازگشت به یونان از آنها عبور کرده در کتاب اناباسیس آورده است.

نقشه نگاری در هزارۀ اول پیش از میلاد را نمی توان مختص یونانیان و مصریان دانست زیرا آثاری از چینی ها نیز مربوط به همین دوران در دست است که حکایت از آشنایی آنان با این علم دارد. یکی از نقشه های قدیمی چینی نقشه  ای است از قرن سوم پیش از میلاد، مربوط به سلسلۀ هان،[18] که بر روی ابریشم ترسیم شده و شامل اطلاعاتی جغرافیایی از سه استان جنوبی به نام های هونان، گوانگ دونگ و گوانگشی است.

اسکندر مقدونی، در زمان لشکرکشی به شرق، گروه های اکتشافی ای را برای بررسی و جمع آوری اطلاعات جغرافیایی به نقاط ناشناخته اعزام می کرد. این اطلاعات که برای وی کاربرد نظامی داشت در تکمیل اطلاعات جغرافیایی سرزمین های شرق نقش مهمی ایفا کرد.

رومیان نیز همچون یونانیان برای علم جغرافیا اهمیت خاصی قائل بودند زیرا برای گسترش مرزهای امپراتوری به اطلاعات جغرافیایی از مناطق شمال و غرب اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا نیاز داشتند. پس از تصرف این مناطق نیز برای احداث راه های ارتباطی، که شریان های حیاتی امپراتوری محسوب می شدند، همچنین، برای انتخاب محل بنای شهرها و قلعه های جدید باز هم به این اطلاعات نیازمند بودند.

در آغاز دوران تسلط روم بر یونان و شرق دریای مدیترانه، جغرافی دانان یونانی همچنان به کار خود ادامه می دادند و در جهت تکمیل نقشه های جهان نما تلاش می کردند. یکی از این دانشمندان پوسدونیوس،[19] مورخ و جغرافی دان یونانی اهل سوریه، بود که برای تکمیل اطلاعات جغرافیایی منطقۀ غرب دریای مدیترانه سالیان طولانی آن سواحل را مورد مطالعه قرار داد و سعی در یافتن طریقه ای برای محاسبۀ مسافت های جغرافیایی داشت. در 1628م، پتروس برتیوس،[20] جغرافی دان فلاندری بر مبنای مطالعات پوسدونیوس نقشۀ جهان نمایی را ترسیم کرد.

در دوران لشکرکشی اکتــاویوس،[21] امپــراتور روم، به شـرق استرابو،[22] تاریخ نگار و جغرافی دان یونانی، با اکتشافاتی که از مناطق مختلف حوزۀ دریای مدیترانه صورت داد، اطلاعات جغرافیایی پیشینیان را تکمیل و این اطلاعات را در کتابی با هفده جلد ارائه کرد.

احتمالاً به دستور اکتاویوس نقشۀ کلیۀ راه های امپراتوری روم و موقعیت شهرها و قلعه های واقع در مسیر راه ها تهیه شد که با اضافه کردن اطلاعات جدید طی قرون چهارم و پنجم میلادی تکمیل تر شد. آخرین نسخۀ این نقشه، که به نام لوحۀ پویتینگری[23] معروف است، در کتابخانۀ کنراد پویتینگر،[24] در ورمز آلمان، یافت شده. نقشه دارای ابعاد 34/0 × 4/6 متر است که منطقه ای به وسعت مرزهای امپراتوری ایران تا جزیرۀ انگلستان را نشان می دهد. در این نقشه، ارمنستان در شمال بین النهرین و در همسایگی ماد قرار دارد و اکثر شهرهای مهم آن مشخص شده است.

پمپه نیوس مه لا، [25] جغرافی دان رومی اسپانیایی الاصل، در 43م، نقشۀ جهان نمایی تهیه کرد که در آن دریای مدیترانه در مرکز جهان قرار داده شده بود. وی خشکی ها را به پنج قسمت تقسیم کرد که دو قسمت آن غیر مسکونی بود و مابقی شامل اروپا، آسیا و آفریقا می شد. [26]

نقشۀ به دست آمده، منصوب به مه لا، در 1471م، در میلان، مجدداً ترسیم شده است. وی آسیا را در شمال خشکی ها قرار داده. هند شمالی ترین سرزمین است و سپس ایران[27] را در ساحل خلیج فارس[28] و در قسمت پایین تر سوریه را نشان داده. مابین سوریه و دریای خزر[29] نیز ارمنستان[30] و در ساحل دریای خزر سرزمین آلبانی[31] را ترسیم کرده است.

در دوران اولیۀ گسترش مرزهای امپراتوری روم، کلادیوس بطلمیوس،[32] فیلسوف و ستاره شناس اهل مصر، کلیۀ اطلاعات جمع آوری شده به دست پیشینیان را در خصوص سرزمین های دور و نزدیک و نقشه های ترسیم شده و همچنین محاسبات جغرافیایی اراتوستن[33] را مورد مطالعه قرار داد و نقشۀ جهان نمای کاملی ترسیم و در آن مدارهای طول و عرض جغرافیایی مشخص کرد. نقطۀ صفر نصف النهار از غربی ترین نقطۀ شناخته شدۀ آن زمان در غرب قارۀ آفریقا شروع شده و شماره گذاری درجات طول های جغرافیایی به سمت شرق افزایش یافته و در شرق هند و سرزمین چین خاتمه می یافته است. نقشۀ جهان نمای وی تا قرون وسطا مورد استفادۀ دریانوردان بود و در قرون چهاردهم و پانزدهم مجدداً ترسیم شد که آخرین نسخۀ آن مربوط به 1482م است.

در نقشۀ جهان نمای بطلمیوس سعی شده رشته کوه ها و دریاچه های مهم مشخص شود، مضافاً بر اینکه نام اقوام و مناطق مختلف هر کشور نیز در آن ذکر شده است؛ مثلاً نام آریا[34] در فلات ایران و نام مناطق مختلف ایران همچون پارت[35] و پارس[36] و نام تعدادی از جزایر واقع در خلیج فارس[37] آورده شده است. همچنین، رشته کوه های فلات ارمنستان و دریاچه های واقع در آن ترسیم و نام ارمنیان[38] بر روی این منطقه نوشته شده است. در نقشۀ بطلمیوس نام هشت هزار منطقۀ جغرافیایی ذکر شده که 164 مورد از آنها مربوط به ارمنستان است. هر چند نقشۀ بطلمیوس به دست ما نرسیده اما آخرین نسخه برداری به دست آمده بیانگر کامل بودن نقشۀ جهان نمای وی بر اساس اطلاعات جغرافیایی آن زمان است که قرن ها الگویی برای نقشه نگاران پس از وی بوده است.

در 420م جروم قدیس[39] نقشۀ منطقۀ غرب آسیا را با جزئیات ترسیم کرد که کپی قرن دوازدهم آن به دست آمده است. در این نقشه، کشورهای منطقه ـ همچون پارت، بابل، کلده و غیره ـ نشان داده شده اند. وی در بین دریای خزر[40] و دریای سیاه[41] دو سرزمین آلبانی و ارمنستان را مشخص کرده و رشته کوه ها، رودها و شهرها را نیز در آن به تصویر کشیده است. او در غربی ترین نقطۀ ارمنستان رشته کوهی را به منزلۀ دروازۀ ورودی[42] به آن سرزمین مشخص کرده و در جنوب کوه هایی که کشتی نوح بر روی آنان قرار دارد نام ارمنستان بزرگ[43] و پایین تر از آن نام ارمنستان سفلا[44] را ذکر کرده است.

هر چند سنگ نوشته های ایرانی و سکه های رومی مناطق جنوب کوه های قفقاز را با نام ارمنستان یاد می کنند فاقد اطلاعات جغرافیایی در مورد این منطقه هستند. سنگ نوشته های اورارتویی نیز منحصر به ذکر نام مناطق فتح شده و اقوام کوچانده شده  اند. لذا، قدیمی ترین منبع بومی در خصوص اطلاعات جغرافیایی در مورد ارمنستان مربوط به مورخ ارمنی قرن پنجم میلادی، موسی خورنی،[45] است. وی در کتاب تاریخ ارمنستان نه تنها جزئیات مناطق مختلف ارمنستان بلکه مناطق هم جوار را نیز ذکر کرده.

یکی دیگر از منابع مهم ارمنی، که اطلاعات کاملی در خصوص جغرافیای منطقۀ جنوب قفقاز به خصوص ارمنستان و آران در اختیار می گذارد، نوشته های به دست آمده از آنانیا شیراکاتسی،[46] ریاضی دان و جغرافی دان ارمنی قرن هفتم میلادی است که به همراه نوشته هایش پانزده نقشه از منطقه نیز وجود داشته که به دست ما نرسیده است.

لازم به ذکر است که پروفسور روبرت هیوزنیان،[47] از دانشگاه شیکاگو، در کتاب اطلس تاریخی ارمنستان،[48] چاپ 2001 م، برای تهیۀ قسمتی از نقشه های جغرافیایی ارمنستان و مناطق هم جوار، از آثار این دو تن استفاده کرده است.

با آغاز انحطاط امپراتوری روم و شروع قرون وسطا در اروپا، دوران رکود رشد علمی در اروپا آغاز شد که جغرافیا نیز از آن بی نصیب نماند.

با به وجود آمدن نگرشی جدید به علم جغرافیا در قرون وسطا، تحت تأثیر عقاید مسحیت، کشیش جغرافی دانی از اهالی شمال اسپانیا به نام بیه توس،[49] در قرن هشتم میلادی، متأثر از عقاید اسقف ایزیدورا اسیفیالی[50] در خصوص ترتیب قرار گرفتن خشکی های شناخته شدۀ آن دوره، اقدام به ترسیم نقشۀ جهان نمای جدیدی کرد. وی خشکی ها را همچون نقشۀ بابلی در کنار یکدیگر و به شکل یک دایره که از چهار طرف با دریاها محصور شده ترسیم کرد و همچون نقشه های یونانی و رومی فقط سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را، که به اعتقاد آن دوره قابل سکونت بودند، نشان داد. این نوع نقشه نگاری، که به نام تی او [51] معروف است، بعدها الگوی نقشه نگاران قرون وسطا شد.

در این نوع از نقشه نگاری ها مرکز خشکی ها اورشلیم است و سه قاره را سه آبراه، که به شکل حرف تی لاتین به یکدیگر متصل اند، از یکدیگر جدا می کنند به طوری که در نصف فوقانی دایره قارۀ آسیا قرار دارد که با رود نیل از آفریقا و رود دون[52] از اروپا، جدا شده و در نیم دایرۀ پایینی دو قارۀ آفریقا و اروپا قرار دارند که این دو نیز با دریای مدیترانه از یکدیگر جدا شده اند.

از آنجایی که در قرون وسطا دنیای مسیحیت اعتقاد داشت بهشت در منتها الیه آسیا قرار دارد لذا بیه توس در بالای نقشه تصویر آدم و حوا را ترسیم کرده است. در پایین تصویر بهشت و مرکز نقشه، اورشلیم را قرار داده و در سمت چپ تصویر حوا، در بین تصویر باغ و رشته کوهی که آن را کوه های قفقاز[53] نامیده نام ارمنستان و کاپادوکیه[54] را ذکر کرده است.

بزرگ ترین نقشه تی او در 1300م در دیر هرفورد،[55] در انگلستان، ترسیم شده که دارای ابعاد 1/33 × 1/58 متر است.

در زمانی که پیشرفت علم نقشه نگاری در اروپا متوقف شده بود، در مشرق زمین جغرافی دانان کشورهای اسلامی از میراث به جا مانده از یونانیان و رومیان به خوبی استفاده کردند و در جهت تکمیل اطلاعات جغرافیایی اقدامات مؤثری صورت دادند. در زمان خلافت ابوالعباس مــامون (198 ـ 218ق) به دستـور وی، جغرافی دانان بسیاری بــه مطالعات جغرافیایی و اندازه گیری  مسافت های مختلف پرداختند و بدین ترتیب اولین گام در نقشه نگاری به زبان عربی برداشته شد.

نقشه های جهان نمای جغرافی دانان اسلامی به دو دسته تقسیم می شود. دستۀ اول آثار جغرافی دانانی که جزئیات کشورهای اسلامی را در نقشه ها ذکر و به کشورهای غیر اسلامی کمتر توجه کرده اند. از این گروه می توان ابو اسحاق ابراهیم  بن محمد الفارسی، محمد بن علی بن حوقل و محمد بن احمد شمس الدین المقدسی را نام برد و دستۀ دوم آثار جغرافی دانانی که جزئیات همۀ کشورها ترسیم شده در نقشه را ذکر کرده اند. از این گروه می توان ابوالقاسم خردادبه، ابن واضح الیعقوبی، علی  بن مسعودی و ابن فقیه همدانی را نام برد.

از آنجایی که اطلاعات مربوط به سواحل شرقی آفریقا، هند و چین در نقشه های اروپاییان بسیار ناقص بود لذا اطلاعات مربوط به این قسمت از جهان را جغرافی دانان کشورهای اسلامی تکمیل کردند.

ابواسحاق ابراهیم بن محمد الفارسی، ملقب به استخری، از جغرافی دانان و نقشه نگاران ایرانی قرن چهارم قمری است که طی سفر به مناطق دور و نزدیک کشورهای اسلامی، شرح کاملی از این کشورها را در کتاب هایش آورده. وی در کتاب مسالک و الممالک نقشۀ جهان نمایی به زبان فارسی ترسیم و نام کشورهای مختلف آن زمان را در آن ذکر کرده و ضمن برشمردن نام مناطق مختلف ایران نام خلیج فارس و جزایر واقع در آن، همچون جزیرۀ خارک، را نیز آورده. در قسمت پایین نقشه، که در واقع شمال جغرافیایی است، نام کشور روسیه و بالاتر از آن (جنوب جغرافیایی) نام دریای خزر را آورده. در کنار آن نیز کشور ارمنستان را به صورت ارمنیه و در جنوب آن منطقۀ آذربایجان[56] را ذکر کرده است.

در کتاب مسالک و الممالک نقشۀ مناطق ارمنستان، آذربایجان و آران به طور جداگانه وجود دارد. این نقشه اطلاعات کاملی در خصوص نام شهرها و مناطق مختلف آنها در قرن چهارم قمری در اختیار می گذارد. در سمت راست نقشه، دریای خزر (بحر الخزر) و در ساحل آن منطقۀ آران (بلاد الران)، در کنار رود کورا[57] (نهرالکر)،ترسیم شده و در غربی ترین نقطۀ آن نام شهر تفلیس (سلس) آمده است. در جنوب آران، رود ارس (نهرالرس) قرار دارد و در جنوب این رود منطقۀ آذربایجان (آدربیجان) و ارمنستان (ارمنیه) ترسیم شده است. در منطقۀ آذربایجان دریاچۀ ارومیه (بحره اومیه) و تعدادی از شهرها همچون اردبیل و همچنین کوه سهند (جبل سنان) و در منطقۀ ارمنستان کوه های آرارات بزرگ و کوچک و شهرهای آن همچون دوین (دبیل)، بیتلیس (بدلیس) و غیره ذکر شده است. در غرب ارمنستان نیز کشور روم (بلاد الروم) قرار دارد. در این نقشه نام هیچ یک از کشورهای آذربایجان، عثمانی و گرجستان ذکر نشده زیرا تا آن زمان (سدۀ چهارم قمری) هنوز این کشورها تشکیل نشده بودند.

استخری در نقشۀ دیگری، در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد، محدودۀ منطقۀ نخجوان و کوه های آرارات (ماست بزرگ و کوچک) را تا شرق دریاچۀ وان (دریای ارمنیه) ارمنستان نامیده.

محمد بن علی بن حوقل، جغرافی دان قرن چهارم قمری، که در مناطق مختلفی از جمله آذربایجان ایران، ارمنستان و آران به سفر پرداخته بود، تحت تأثیر کتاب مسالک الممالک استخری نقشۀ جهان نمایی ترسیم کرد که کشورهای آن روزگار منطقۀ قفقاز را به خوبی و با جزئیات بیشتر نشان می دهد.

ابو عبدالله محمد بن الشریف ادریسی (493 ـ576 ق)، جغرافی دان عرب که به آسیای میانه، خاورمیانه و اروپا سفر کرده بود، به درخواست راجرز دوم، پادشاه سیسیل، نقشۀ مناطق مختلف جهان را به زبان عربی ترسیم کرد که شامل هفتاد نقشه  است. در 1928م، کنراد میلر،[58] جغرافی دان آلمانی، در اشتوتگارت، از مجموع نقشه های شریف ادریسی یک نقشۀ جهان نمای کلی تهیه و نوشته های عربی آن را با حروف لاتین در نقشه ذکر کرد. این نقشه، که منطقه ای از چین تا اسپانیا را نشان می دهد، شامل منطقۀ قفقاز نیز می شود. به دلیل قرار گرفتن جنوب جغرافیایی در بالای نقشه دریای خزر[59] در سمت چپ نقشه واقع شده و در ساحل آن و جنوب جغرافیایی رود ارس منطقۀ آذربایجان[60] و در شمال جغرافیایی رود ارس سرزمین آران[61] و در سه منطقه کنار یکدیگر نام ارمنستان[62] با ذکر نام شهرهای آن آمده است. در کنار منطقۀ آذربایجان، مناطق دیلم[63] و سپس طبرستان[64] قرار دارند.

در مرکز نگهداری و مطالعۀ کتب دست نویس ارمنستان[65] نقشۀ جهان نمایی به زبان ارمنی موجود است که در 1206م ترسیم شده. در مرکز این نقشه، که تحت تأثیر نقشه نگاری اروپا به صورت تی او کشیده شده، شهر اورشلیم قرار دارد که کلیۀ دروازه های آن با ذکر نام آنها ترسیم شده و نام های مناطق مختلف نیز به صورت کلی آمده است.

در قرن سیزدهم میلادی، در قسطنطنیه، نقشه ای از منطقۀ قفقاز به زبان یونانی ترسیم شد که در آن حوزۀ رود ارس را به نام ارمنستان و شمال رود کورا و ساحل دریای خزر را آران و غرب آن و منطقۀ فعلی گرجستان را با نام های ایبری[66] و کولخیس[67] ذکر کرده است. هرچند کشور گرجستان در این دوره در حال شکل گیری بود هنوز برای اروپاییان شناخته شده نبود.

اسماعیل بن علی ابوالفداء (672 ـ 732ق)، معروف به ملک المؤید، از جغرافی دانان معروف عرب، تحقیقات جغرافیایی خود را در خصوص 623 شهر منطقۀ غرب آسیا در کتاب تقویم البلدان به طور کامل نگاشته است. وی در کتاب خود پس از ذکر نام یکایک کشورهای منطقه نام شهرهای متعلق به هریک از این کشورها را با ذکر جزئیات آورده. وی برای منطقۀ جنوب قفقاز فقط نام ارمنستان و آران و در منطقۀ جنوب آران نام آذربایجان را با ذکر نام شهرهای آنان قید کرده است.

حمدالله مستوفی قزوینی (680 ـ 750ق)، شاعر و نویسندۀ قرن هشتم قمری در کتاب نزهت القلوب، که آن را در 740 ق نگاشته و شامل نقشۀ جهان نما و همچنین نقشۀ ایران به زبان فارسی است، جزئیات مناطق ایران و کشورهای همسایه را ذکر و در هر دو نقشه مناطق ارمنستان و آران را در شمال رود ارس و آذربایجان را در جنوب این رود مشخص کرده است.

مارکوپولو، جهانگرد ونیزی، طی سفرهایش از 1254 تا 1324م به شرق، اطلاعات بسیاری در خصوص مناطق مختلف آسیای میانه و چین برای جغرافی دانان اروپایی به ارمغان آورد که تأثیر آن در نقشه های جهان نمای پس از دوران رنسانس کاملاً مشهود است.

با آغاز دورۀ رنسانس در قرن پانزدهم میلادی، علم بار دیگر توانست جایگاه واقعی خود را در اروپا به دست آورد. دوران اکتشافات جغرافیایی آغاز و در نتیجۀ آن قارۀ امریکا و بسیاری مناطق ناشناخته کشف شد. با آغاز این دوران جغرافی دانان دریافتند که حجم آب های تشکیل دهندۀ جهان اطراف آنان مساحتی بسیار بیشتر از مساحت خشکی ها را دربر می گیرد. این مطلب در ترسیم نقشه های پس از این دوران رعایت شد.

از اواخر قرن پانزدهم میلادی دانش نقشه نگاری درنتیجۀ اکتشافات دریانوردان ماجراجویی همچون کریستف کلمب،[68] ماژلان،[69] واسکودوگاما[70] و بسیاری دیگر تحول یافت.

نقشۀ جهان نمایی که اولین بار قارۀ امریکا در آن ترسیم شد مربوط به جوانی دی کاسینی،[71] جغرافی دان و کاشف اسپانیایی، است که فرماندۀ کشتی سانتا ماریا در سه سفر اکتشافی کریستف کلمب به قاره امریکا بود. مطالعات وی را دیه گو ریبریو،[72]  جغرافی دان پرتقالی، تکمیل کرد.

همان طوری که گفتیم، آخرین نسخۀ بازنگری شدۀ نقشۀ کلادیوس بطلمیوس، در 1482م، به دست نیکلاس ژرمانیوس،[73]  جغرافی دان آلمانی، بر اساس اطلاعات روز و جزئیات کامل تر ترسیم شد که شامل 32 نقشۀ الحاقی است. در نقشۀ شمارۀ یک از آسیا، وی ارمنستان را در دو سوی رود فرات در منطقۀ شرق کشور ترکیۀ فعلی نشان داده و در نقشۀ شمارۀ سه، که به منطقۀ جنوب قفقاز اختصاص دارد، نام ایبری، کولخیس، آران و ارمنستان ذکر شده. در جنوب و جنوب شرقی ارمنستان نیز نام پارس آمده است.

اولین نقشۀ جهان نما که به نقشه های جهان نمای امروزی بسیار نزدیک تر و با نقشه های تی او بسیار متفاوت بود، به دست آبراهام اورته لیوس،[74]  جغرافی دان اهل آنتورپ بلژیک، در 1570م ترسیم شد و بدین ترتیب دوران نقشه نگاری نوین آغاز گشت.

در نقشۀ اورته لیوس، مرز شمالی امپراتوری های ایران و عثمانی، که با دو رنگ متفاوت از یکدیگر جدا شده  اند، از کوه های قفقاز آغاز می شود و پس از گذشتن از خاک ارمنستان و تقسیم آن به دو بخش شرقی و غربی از بین النهرین می گذرد و به خلیج فارس[75]  می رسد.

جیووانی آنتونیو ماگینی،[76]  بازرگان و جغرافی دان ایتالیایی، در 1597م، بر اساس اطلاعات جدید جغرافیایی، نقشۀ مناطق مختلف جهان را تهیه کرد. او در نقشۀ شمارۀ سه از آسیا ارمنستان را از رود کورا تا شمال بین النهرین نشان داده و منطقۀ آذربایجان ایران را با نام ماد، کشور فعلی آذربایجان را کماکان با نام آران و کشور گرجستان را نیز با نام قدیمی ایبری و کولخیس ذکر کرده. وی در این نقشه شهرهای مهم ارمنستان را نیز آورده است.

در 1691م، یریمیا چلبی کومورجیان،[77]  دانشمند و تاریخ نگار ارمنی اهل قسطنطنیه،[78]  به درخواست کنت مارسلی[79]  نقشۀ منطقۀ بین دریای خزر و قسطنطنیه را به زبان ارمنی ترسیم کرد که در کتابخانۀ دانشگاه بولونیای ایتالیا نگهداری می شود. ویژگی این نقشه آن است که نقشه نگار کوشیده تا در کنار هر شهر، قلعه و دیر واقع در فلات ارمنستان و همچنین مناطقی از آسیای صغیر که دارای سکنۀ ارمنی هستند توضیحات مختصری دربارۀ بناهای مختلف ارائه کند. این نقشه سندی گویا در خصوص گستردگی سکونتگاه ارمنیان و آثار فرهنگی به جای مانده از آنان نه تنها در فلات ارمنستان بلکه در کل خاک فعلی ترکیه است.

مصطفی حاجی خلیفه، معروف به کاتب چلبی (1017-1067ق)، جغرافی دان و تاریخ نگار عثمانی، که به مدت سیزده سال در لشکرکشی های عثمانی به شرق شرکت داشت، در کتاب جهان نمای خود، نوشته شده در 1657م به زبان ترکی، در خصوص ارمنستان می گوید که ((… دو ارمنستان وجود دارد، بزرگ و کوچک، ارمنستان کوچک به پارس تعلق ندارد و در ساحل دریای مدیترانه قرار گرفته. [80]  پایتخت این منطقه در گذشته در شهر اخلاط[81]  بود که سپس به سیس[82] منتقل شد. از شهرهای دیگر آن ماراش و آدانا است. ارمنستان بزرگ در داخل مرزهای پارس قرار دارد و از شهرهای آن وان، ارزروم و قارص را می توان نام برد و مرکز آن شهر اخلاط است. مردم این سرزمین خود را از نسل هایک[83] می دانند)).

کاتب چلبی نقشۀ امپراتوری عثمانی و مناطق هم جوار آن را ترسیم کرده و در ساحل شرقی دریای سیاه کشور گرجستان (کورجستان)، در شرق آن آران (اردون)، در جنوب گرجستان ارمنستان، در جنوب ارمنستان کردستان (کوردستان) و در ساحل شرقی دریاچۀ ارومیه آذربایجان (آزریجان) را نشان داده و از ایران با نام ((عجمستان)) نام برده. وی مرزهای غربی ارمنستان را تا منطقۀ ارزنجان و سواحل دریای سیاه نشان داده است. پس از تغییر خط در ترکیه از عربی به لاتین، در قرن بیستم میلادی، این نقشه بار دیگر با حروف جدید چاپ اما در نقشۀ جدید نام ارمنستان حذف و آناتولی شرقی جایگزین آن شد.

در 1695م، در آمستردام، اولین نقشۀ جهان نما به زبان ارمنی به سبک نقشه نگاری آن دوره انتشار یافت. در این نقشه، که دارای ابعاد 1/24 × 1/58 متر و شامل تمامی اطلاعات جغرافیایی آن دوره است، در همسایگی ارمنستان نام گرجستان، آران و ایران[84] آورده شده است.

در قرن هجدهم میلادی، حاکمان اروپایی برای نقشه نگاری با اهداف نظامی اهمیت بیشتری قائل و خواستار نقشه های دقیقی از کشور خود و مناطق دوردست شدند. لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه، به همین منظور، گروهی تحقیقاتی متشکل از شش جغرافی دان به چین اعزام کرد و آنان پس از سال ها نقشه برداری از مناطق مختلف آن کشور، در 1718م، با 120 برگ نقشه به وطن بازگشتند. این نقشه ها حدود دو قرن در نقشه نگاری های جهان نما مورد استفاده قرار گرفت.

نقشه نگاری در روسیه از 1797م، به دست ارتش آن امپراتوری و با اهداف نظامی آغاز و اولین نقشۀ روسیه در 1804م تهیه شد. این دانش در دوران جنگ سرد پیشرفت چشمگیری در اتحاد شوروی داشت و نقشه هایی با دقت بسیار بالا تهیه شد.

در تاریخ نقشه نگاری، زمانی یونانیان سپس رومیان و بعد از آن کشورهای اسلامی و در دوره ای نیز فرانسویان پرچم دار این دانش شدند اما پس از آغاز دوران رنسانس و احیای مجدد دانش جغرافیا در اروپا، آلمانی ها توانستند پیشرفت چشمگیری حاصل کنند و تحولی بزرگ در این دانش به وجود آورند. با همت آنان نقشه نگاری در قرن های هفدهم و هجدهم میلادی به تدریج توانست جایگاه واقعی خود را به منزلۀ دانشی مستقل به دست آورد و از نیمۀ قرن هجدهم میلادی، به مدت حدود 150 سال، جغرافیا دانشی آلمانی محسوب می شد.

نقشه نگاران آلمانی همچون فردریک بوشینگ[85] و اسکار پشل[86] جغرافیای اداری و سیاسی را ابداع کردند و تکامل بخشیدند. دو دانشمند آلمانی به نام های یوهان گترر[87] و یوهان زون،[88] نیز برای اولین بار در نقشه نگاری، مرزهای طبیعی را اساس قرار دادند و از نام هایی همچون شبه جزیره، جزیره، خلیج و غیره استفاده کردند.

در 1751م، خاچاطوریان،[89] جغرافی دان ارمنی اهل ونیز، با بهره گیری از اطلاعات جغرافیایی روز اروپاییان و تطبیق اطلاعات به دست آمده از آنانیا شیراکاتسی، نقشۀ قرن هفتم میلادی فلات ارمنستان و مناطق هم جوار آن را به زبان ارمنی ترسیم کرد.

هنریخ کیپرد،[90] نقشه نگار آلمانی، مدتی طولانی به بررسی مناطق مختلف خاورمیانه و جنوب قفقاز پرداخت و در 1844م نقشۀ امپراتوری عثمانی را ترسیم کرد. این نقشه، که پس از جنگ های روسیه با ایران و عثمانی و متعاقب مرزبندی های جدید ترسیم شده است، موقعیت ارمنستان را هرچند به صورت شرقی و غربی و تقسیم شده بین دو امپراتوری روسیه و عثمانی نشان می دهد و گستردگی آن را از کوه های توروس[91] تا دریاچۀ سوان[92] مشخص می سازد. وی در منطقۀ جنوب قفقاز نام کشورهای ارمنستان و گرجستان و در منطقۀ فعلی کشور آذربایجان نام خاناتی را که پیش از عقد عهدنامۀ گلستان تحت حکومت ایران بودند ذکر کرده و کل منطقه جنوب رود ارس را با نام آذربایجان نشان داده است.

نقشۀ کیپرد را در 1854م وزارت جنگ عثمانی به ترکی ترجمه کرد اما برخلاف نقشۀ اصلی در نام گذاری برخی مناطق تغییراتی داده شد. از جمله اینکه ایران و منطقۀ آذربایجان آن را ((عجمستان)) نامید و نام ارمنستان را نیز به صورت ((ارمنی)) در اندازه ای بسیار کوچک، به گونه ای که به سختی قابل روئیت باشد، در منطقۀ جنوب ارزروم ذکر کرد. بر خلاف نقشۀ کیپرد، که منطقۀ تحت سلطۀ ایران را در جنوب قفقاز به اسامی ارمنستان، گرجستان و خانات منطقۀ فعلی کشور آذربایجان نامیده بود، در نقشۀ ترجمه شده تمامی این نام ها حذف و فقط به ذکر نام شهرها اکتفا شده است.

پس از جنگ روس و عثمانی، در 1878م، نقشۀ امپراتوری عثمانی در قسطنطنیه، به زبان عربی، چاپ شد. در این نقشه، که وضعیت جدید مرزهای شرقی عثمانی را با ایران و روسیه نشان می دهد، در منتها الیه مرز شرقی امپراتوری عثمانی نام ((بلاد الارمن)) و در منطقۀ قفقاز تحت سلطۀ روسیه نام ((کرجستان)) ذکر شده اما در شمال رود ارس نامی از آذربایجان وجود ندارد. در منتها الیه غربی شبه جزیرۀ آسیای صغیر نام ((براناطول))، که همان شبه جزیرۀ آناتولی است، در مکان صحیح آمده که در دوران جمهوری ترکیه این نام، بنا بر مقتضیات سیاسی، تا فلات ارمنستان گسترده شد.

هر چند در مرکز نگهداری کتب دست نویس ارمنستان و همچنین دیگر مراکز خارج از ارمنستان[93] کتاب ها، نقشه ها و اسناد بسیاری موجود است تمامی این مدارک بخش بسیار کوچکی از آنچه که دانشمندان ارمنی طی چندین قرن نگاشته اند محسوب می شوند زیرا پس از آغاز هجوم اقوام آسیای میانه به غرب آسیا و تا اوایل قرن بیستم میلادی، ده ها هزار کتاب و مدرک دست نویس که در دیرها نگهداری می شدند سوزانده شدند و آنچه که امروزه به دست ما رسیده عمدتاً مربوط به پانصد سال اخیر است. با این حال آثار اندکی که از هزارۀ اول به دست آمده گواه این واقعیت است که ارمنیان از دیرباز با دانش جغرافیا آشنا بوده اند.

در پی شکست نیروهای عثمانی در سه جنگ سرنوشت ساز با ارمنستان، در اواخر جنگ جهانی اول، ارمنستان توانست پس از نهصد سال بار دیگر استقلال خود را به دست آورد و بنابر معاهدۀ صلح سِور،[94] دولت عثمانی نیز استقلال آن کشور را در مرزهای تعیین شده از سوی جامعۀ ملل[95] به رسمیت شناخت. موضوع تعیین مرزهای عثمانی و ارمنستان در کنفرانس سَن رمو[96] به ویلسون،[97] رئیس جهمور وقت ایالات متحدۀ امریکا، واگذار شد. وی پس از مطالعات کارشناسی حدود مرزهای این دو کشور را تعیین و نقشۀ رسمی آن را در 22 نوامبر 1920م به جامعۀ ملل، به منظور اجرا، تحویل داد اما در همین زمان دو امپراتوری عثمانی و روسیه، که در قالب دو کشور جدید به نام های شوروی و ترکیه، باردیگر قدرت خود را احیا کرده بودند، با زیر پا گذاشتن معاهدۀ سِور، فلات ارمنستان را اشغال و طی پیمان مسکو، در 16 مارس 1921م، آن سرزمین را بین خود تقسیم کردند و ارمنیان، که تا اوایل قرن بیستم در فلات ارمنستان به مساحت چهارصد هزار کیلومتر مربع ساکن بودند، مجبور شدند در منطقه ای سخت کوهستانی به وسعت 29,500 کیلومتر مربع سکونت کنند. این امر همچنین سبب شد بیش از نیمی از جمعیت آنان در خارج از مرزهای ابا و اجدادی خود بمانند.

در پایان جنگ جهانی اول و با استقلال مردم جنوب قفقاز، امپراتوری عثمانی، که واحدهایی از ارتش آن در شهرهای باکو و گنجه باقی مانده بودند، با هدف به وجود آوردن پایگاهی برای نفوذ به ایران و آسیای میانه، اقدام به تأسیس کشوری با نام آذربایجان در سرزمین های آران کردند. دو سال پس از این واقعه، کل منطقه به اشغال ارتش سرخ شوروی درآمد و از آنجایی که نامگذاری منطقۀ آران به آذربایجان در جهت برنامه های توسعه طلبانۀ شوروی بود آن را به همان صورت حفظ کردند.

در اواخر قرن نوزدهم، تقریباً تمامی نقاط جهان کشف و نقشۀ آن کشیده شده بود. تنها دو قطب شمال و جنوب باقی مانده بود که برای کشف و به ثبت رساندن مناطق مختلف آنان در نقشه های جغرافیایی مسابقه بین کشورهای اروپایی آغاز شده بود. در ایالات متحدۀ امریکا نیز نقشه نگاری از اواخر قرن نوزدهم میلادی پیشرفت چشمگیری داشت و نقشه های بسیاری از نقاط مختلف جهان با جزئیات بسیار دقیق تهیه شده بود به گونه ای که در دوران جنگ جهانی دوم و جنگ های پس از آن نقشه های جغرافیایی، که پیش از جنگ انجمن جغرافیای ملی امریکا[98] آنها را از مناطق مختلف قارۀ آفریقا، شرق آسیا و به خصوص مجمع الجزایر اقیانوسیه تهیه کرده بود، کمک بسیاری به ارتش  متفقین، به خصوص امریکا، در جنگ کرد. پس از این دوره نیز شاهد آغاز دوران نقشه نگاری از کف دریاها و اقیانوس ها هستیم.

فلات ارمنستان، که بین سه منطقۀ فلات ایران، کوه های قفقاز و آسیای صغیر قرار دارد، با رشته کوه های مرتفع از دو فلات همسایه جدا شده که این موضوع در ترسیم نقشه های دوره های مختلف نیز رعایت شده است اما ترکیه با هدف محو نام ارمنستان و ارمنیان از این منطقه، در نقشه های جغرافیایی، مرز شرقی آسیای صغیر را با نام آناتولی[99] تا مرزهای سیاسی شرقی خود، که شامل 3/2 فلات ارمنستان می شود، گسترش داد و در نتیجه شبه جزیرۀ آناتولی به کل خاک ترکیه اتلاق گردید، در حالی که کشور ترکیه از مناطق فلات ارمنستان، کل شبه جزیرۀ آسیای صغیر (آناتولی) و بخش اروپایی تشکیل شده است.

ترکیه به تغییر نام فلات ارمنستان بسنده نکرده و در نقشه های جغرافیای طبیعی و سیاسی نام بسیاری از کوه ها، رودها و مناطق مسکونی را نیز تغییر داد تا تمامی آثار به جای مانده از ارمنیان محو شود و هم زمان با نابودی آثار فرهنگی آنان[100] موجودیت چندین هزار سالۀ آنان در آن منطقه مورد انکار قرار گیرد.

مقایسۀ اسامی ذکر شده در نقشه های جدید شرق ترکیه (غرب فلات ارمنستان) با نقشه های قدیمی، همچون نقشه کاتب چلبی، به وضوح نشان می دهد نام های پیشین تغییر داده شده است، از جمله کوه آرارات به آگری، شهرهای برگیر به مرادیه، سباستیا به سیواس، کوقب به توزلا، آرزکه به آدیلسواز، منطقۀ دایک به اوزون دره، قلعۀ هایکابرت به چاوش تپه، جزیرۀ لیم به چاپاناک، رود آرازانی به مراد و…. در شماری از نام ها نیز با ذکر تلفظ جدید و تعریف مفهوم جدید برای آن سعی در نشان دادن ریشه غیر ارمنی این نام ها کرده اند؛ برای مثال، جزیرۀ آختامار به صورت آگدامار، شهر مانازگرد به صورت ملازکرد، کوه توندراک به صورت تندوراک تلفظ می شوند.

لازم به ذکر است که تغییر نام های ارمنی مختص به فلات ارمنستان نبوده و طی چند دهۀ اخیر این امر در منطقۀ سیلیسیه نیز اتفاق افتاده است، به طوری که نام شهرهای سیس به کوزان، زیتون به سلیمان لی، آیاس به یومورتالیک و… تغییر یافته. با این حال، هنوز تعداد اندکی از نام های ارمنی کماکان در نقشه های ترکیه باقی مانده است، نام هایی چون وان، موش، بیتلیس، بایبرد، ساسون، آرجش و غیره که احتمالاً دیر یا زود به سرنوشت دیگر نام ها دچار خواهند شد.

در دوران های مختلف تاریخ، تغییر نام جغرافیایی مناطق حتی نام کشورها به دلایل جابه جایی اقوام مختلف امری اجتناب ناپذیر بوده اما تغییر نام به عمد برای محو کردن هویت ساکنان بومی یک منطقه، نه تنها تحریف تاریخ بلکه نادیده گرفتن واقعیت های انکار ناپذیر نیز است. هرچند طی این مقاله بیشتر به منطقۀ قفقاز جنوبی پرداختیم قابل ذکر است که تغییر نام های جغرافیایی با اهداف سیاسی مختص فلات ارمنستان نیست و امروزه شاهد اقدامات مشابهی از سوی کشورهای مختلف هستیم، از جمله تلاش کشورهای جنوبی خلیج فارس در تغییر نام دریایی که در تمامی نقشه ها، دست کم در نقشه هایی که طی این مقاله ارائه شد، با نام خلیج فارس معرفی شده و یا تغییر نام های جغرافیایی در محدودۀ کشورهای گرجستان و آذربایجان به منظور محو نام  اقوام مختلف ساکن در محدوده این کشورها. [101]

منابع:

زف، مایکل. نقش برجسته ها و حجاران تخت جمشید. مترجم هوشنگ غیاثی نژاد. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، 1373.

فنی، زهره. مقدمه ای بر تاریخ علم جغرافیا، تهران: امیر کبیر، 1385.

Galichian, Rouben. Historic maps of Armenia, The cartographic heritage , London :  I.B.Tauris & Co Ltd, 2004.

Hewsenian, Robert. Armenia: A Historical Atlas. s.l.: s.n, 2001.

Romer, F.E. Description of World. Michigan: University of Michigan, 1998.

www.ancient-wisdom.co.uk

www.britannica.com

www.britishmuseum.org

http://en.wikipedia.org

Գլխավոր

http://www.raa.am

پی نوشت ها:

1ـ در صفحات پایانی این شماره از فصلنامۀ پیمان نقشه های جغرافیایی مربوط به این مقاله به صورت آلبومی رنگی تقدیم خوانندگان فصلنامه می گردد.

Cartography2ـ

3ـ پژوهشگر و محقق نقشه های قدیمی.

www.ancient-wisdom.co.uk 4ـ

5ـ شهری واقع در منطقه ای به نام یورگان تِپه (Yorgantepe).

Turin 6ـ

7ـ این نقشه در 1824م، در دیرالمدینۀ مصر، یافت شد و در حال حاضر در موزۀ مصرشناسی تورین نگهداری می شود.

8ـ این لوحه در جنوب کشور عراق و شمال شهر باستانی بابل یافت شده و در حال حاضر در موزۀ بریتانیا نگهداری می شود.

www.britishmuseum.org

Gilgamesh 9ـ

Heinrich Schliemann 10ـ (1890-1822)

11ـ فنیقی ها قومی دریانورد بودند که در هزارۀ اول و دوم پیش از میلاد در شرق دریای مدیترانه سکونت داشتند و به بازرگانی در دریای مدیترانه می پرداختند.

12ـ کارتاژ به دست مهاجران فنیقی، در نیمۀ دوم هزارۀ اول پیش از میلاد، در سواحل تونس فعلی تأسیس شده بود و مردم آن به بازرگانی در منطقۀ غرب دریای مدیترانه می پرداختند.

Hanno II of Carthage 13ـ

14ـ (Anaximander (610 – 546 B.C.

15ـ ((550 – 476 B.C. Hecataeus

Armeni 16ـ

Armenia 17ـ

Han 18ـ خاندانی در چین که از 206 ق م تا 220 م بر چین حکومت کردند.

19ـ (Posidonius (135 – 51 B.C.

20ـ (Petrus Bertius (1565 – 1629

21ـ (Augustus Octavius (63 B.C – 19 A.D.

22ـ (Strabo (64 B.C – 24A.D.

Tabula Peutingeriana 23ـ

24ـ (Conrad Peutinger (1465 – 1547

Pomponius Mela25ـ

F.E.Romer, Description of World , Michigan: University of Michigan, 199826ـ

Persae 27ـ

Persicum Mare 28ـ

Armenia 29ـ

Caspiani Mare 30ـ

Albani 31ـ سرزمین آران، واقع در ساحل غربی دریای خزر و شمال رود ارس، که از 1918م قسمت عمدۀ خاک کشور آذربایجان را تشکیل داد.

32ـ (Claudius Ptolemy (90 – 168

33ـ (Eratosthenes (276 – 195 B.C

Aria 34ـ

Partia 35ـ

Persicus 36ـ

Sinus Persicus 37ـ

Armenian 38ـ

39ـ (Hieronymus Eusebius Sophronius (348 – 420 از روحانیان برجستۀ کلیسای کاتولیک که به درجۀ قداست رسید.

Caspiu Mare 40ـ

Pontus Euxinus 41ـ

Armenie pile 42ـ

Armenia superior 43ـ

Armenia inferior 44ـ

45ـ (Movses Khorenatsi (410 – 490

46ـ (Anania Shirakatsi (610 – 685

Robert H. Hewsenian 47ـ

Armenia: A Historical Atlas 48ـ

49ـ (Beatus of Liebana (730 – 798

50ـ (Isidore of Seville (560- 636

T O 51ـ

Don 52ـ واقع در شمال دریای سیاه در روسیه.

Mons Caucasus 53ـ

Armenia & Cappadocia 54ـ

Hereford Cathedral 55ـ

56ـ با در نظر گرفتن موقعیت آذربایجان در نقشه منظور وی منطقۀ آذربایجان ایران بوده نه کشور آذربایجان فعلی.

Kura 57ـ رودخانه ای که از ارتفاعات شرق ترکیۀ فعلی سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از خاک گرجستان در کشور آذربایجان به رود ارس می پیوندد.

58ـ (Konrad Miller (1844 – 1933

hozar- bahr-al 59ـ

bilad aderbaigan 60ـ

bilad al arn 61ـ

bakiet Armenia – asafel Armenia – aali Armenia 62ـ

al dailam 63ـ منطقۀ گیلان امروزی.

Tabaristan 64ـ منطقۀ مازندران امروزی.

[1] http://www.matenadaran.am 65ـ

Iberia 66ـ سرزمینی در جنوب و شرق کشور گرجستان فعلی که در زمان حکومت خاندان ارمنی باگرادونیاتس در قرون نهم و دهم میلادی بر این سرزمین، با اتحاد با سرزمین کولخیس تشکیل کشور گرجستان را داد.

67- Colchis سرزمینی در غرب ایبری و ساحل شرقی دریای سیاه.ـ

68ـ (Christopher Columbus (1451 – 1506

69ـ (Ferdinand Magella (1480 – 1521

70ـ (Vasco Do Gama (1469- 1524

71ـ (Juan de la Cosa (1460- 1509

Diogo Riberio72ـ

73ـ (Nicolaus Germanus (1420 – 1490

74ـ (Abraham Ortelius (1527 – 1598

Golfo de Persia75ـ

76ـ (Giovani Antonio Maggini (1555 – 1617

77ـ (Yeremia Chelebi Keomurjian (1637 – 1695 که در زمان عثمانی به نام حاجی خلیف کاتب چلبی معروف بود و دو کتاب ارزشمند به نام های تاریخ چهارصد ساله عثمانی و تاریخ قسطنطنیه از وی باقی مانده است.

78ـ  استانبول فعلی

79ـ (Count Luigi Ferdinando Marsili (1658 – 1730

80ـ منظور منطقۀ سیلیسیه در شمال شرق دریای مدیترانه است. ارمنیان این منطقه موفق شدند در قرن یازدهم حکومت مستقل پادشاهی سیلیسیه ارمنی را در آن منطقه بنا نهند که تا اواخر قرن چهاردهم میلادی به حیات خود ادامه داد.

81ـ واقع در خاک کشور ترکیه و شمال دریاچۀ وان.

82ـ شهر فعلی کُزان (Kozan)، در آدانای ترکیه، که در قرن های سیزدهم و چهاردهم میلادی پایتخت پادشاهی ارمنی سیلیسیه و تا اوایل قرن بیستم میلادی مقرر جاثلیق اعظم ارمنیان بوده است.

83- hayk براساس داستا ن های اسطوره ای ارمنیان وی از نوادگان حضرت نوح و جد اولیۀ قوم ارمنی است.ـ

84ـ در این نقشه نام ایران به صورت پارسکاستان (Parskastan) آمده. لازم به توضیح است که ارمنیان از معدود ملت هایی هستند که تا به امروز ایران را با نام باستانی آن ذکر می کنند.

85ـ (Anton Friedrich Busching (1724 – 1793

86ـ (Oscar Ferdinand Peschel (1826 – 1875

87ـ (Johann Christoph Gatterer (1729 – 1799

88ـ (Johann August Zeune (1778 – 1853

Ignatius Khachturian -89

90ـ (Heinrich Kiepert (1818 – 1899

Taurus 91 رشته کوهی واقع در منطقۀ جنوب شرقی ترکیه.

Sevan -92 واقع در ارمنستان.

San Lazzaro degli Armeni -93 واقع در مجاورت ونیز ایتالیا.

94ـ (Treaty of Sevres (10 August 1920

League of Nations95ـ

96ـ (San Remo Conference (19 & 20 April 1920

97ـ (Thomas Woodrow Wilson (1913-1921

98 – National Geographic مرکز این انجمن، که در 1888م تاسیس شده در واشنگتن است.ـ

99ـ آناتولی نامی است به معنی سرزمین شرق که بیزانس در قرن چهارم میلادی بر منطقۀ آسیای صغیر گذاشت.

100ـ ر.ک: ((نابودسازی فرهنگی))، پیمان، ش 31، س9 (تهران: بهار1384): 5 ـ 23.

101ـ رجوع شود به کتاب های مرکز مطالعات معماری ارمنیان http://www.raa.am

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56
سال پانزدهم | تابستان 1390 | 208 صفحه
در این شماره می خوانید:

دکتر عنایت الله رضا

نویسنده: علی همدانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 دکتر عنایت الله رضا در 18فروردین 1299ش/ 8 ژوئن 1920م، در رشت، در خانواده ای روحانی و اهل علم و سیاست دیده به جهان...

عنایت الله رضا و نقد کمونیسم

نویسنده: محمد حسین خسروپناه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 دکتر عنایت الله رضا از آرمان خواهان نسلی بود که در پی اشغال ایران از سوی ارتش های شوروی و انگلستان (3 شهریور...

دکتر عنایت الله رضا و جهان پیرامون او

نویسنده: کاوه بیات فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 برای ایرانیان، به ویژه آنهایی که با تاریخ و جغرافیای این سرزمین آشنایی دارند، توجه و پرداختن به حوزه های همسایه کار...

سیری در کتاب آذربایجان و اران

نویسنده:  آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 کتابی که قصد معرفی آن را دارم، یکی از آثار ارزشمند، برجسته و بی نظیر مرحوم دکتر عنایت الله رضا به شمار می آید. از...

کتاب شناسی آثار دکتر عنایت الله رضا

نویسنده: شیوا جعفری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 | کتاب  . تألیـف | مارکسیسم و ماجرای بیگانگی انسان، تهران: بی تا، بی نا. کمونیسم اروپایی، تهران: بی تا، بی نا. کمونیسم...

چگونگی شکل گیری احزاب ارمنی

نویسنده: تورج خسروی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 فعالان سیاسی ارمنی پس از تشكیل انجمن‌های مختلفی از جمله ((یرگوتیونی میوتیون))، ((باری نپاتاك انكروتیون)) و غیره این...

آرتساخ – قراباغ در گذرگاه تاریخ

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 مقاله ای که در پی می آید به صورت مختصر و اجمالی به تاریخچۀ پرفراز و نشیب آرتساخ یا قراباغ می پردازد. آرتساخ سرزمینی...

تحلیلی بر معماری کلیسا های تاریخی ارمنی در ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 شهرستان ارومیه دارای بیش از چهل کلیسای تاریخی ارمنی است که در دوران های مختلف تاریخی ساخته شده اند. از این میان...

بررسی اسناد انتخابات ارمنیان در دوره پهلوی اول

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 56 در تاریخ 4 خرداد 1390خ، دومین نشست تخصصی تاریخ مجلس با عنوان ((نگاهی به کارکرد و ساختار مجلس شورای ملی در دورۀ...