نویسنده: لیدا بربریان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25

یونسکو سال 2003 میلادی را سال خاچاطوریان اعلام نمود، که این البته به خاطر شهرت جهانی او است.

آرام خاچاطوریان

ولی از نظر تاریخ موسیقی ارمنی، خاچاطوریان آهنگ سازی است که نخستین سمفونی، نخستین باله و نخستین کنسرتو ها را نوشت. او با با خلق بیش از صد اثر، گنجینۀ موسیقی جهان را غنی تر ساخت و از طرفی به تاریخ موسیقی ملت اش اعتباری نو بخشید.

هر چند نام کومیتاس (1969-1935) به عنوان گرد آورنده و اصلاح کنندۀ آواز های فولکلوریک ارمنی در تاریخ موسیقی ارمنیان جاودانه ثبت شده است، ولی موسیقی محلی فقط به آواز ها محدود نمی شود، موسیقی رقص نیز در آن نقش به سزایی دارد، که این بجز آواز به وسیله ساز نیز اجرا می گردد. مشخصۀ کار خاچاطوریان از همین جا آغاز می شود، زیرا او از این طریق نمایانگر ریتم های تند ِ رقص های ارمنی است که بیانگر روحیه پر تحرک و سلحشور ملت اش است. خاچاطوریان همانند کومیتاس به ثبت و اصلاح موسیقی فولکلوریک نیز پرداخت، بلکه بر اساس موسیقی ملی آثار جدیدی خلق نمود، که در آن سبک خاص او کاملاً مشهود است (و این یکی از شرایط آثار ماندگار می باشد).

از نظر تاریخ موسیقی، خاچاطوریان در مقطع زمانی ِ سخت به دنیا آمد. زیرا در زمینه موسیقی کلاسیک ز سده های قبل آثار با ارزش فراوانی به یادگار مانده بود. پس برای خلق آثار جدید می بایست حرف متفاوتی زده شود. موسیقی مدرن در آغاز قرن بیستم راه خود را می پیمود. از طرفی رژیم شوروی سابق، دخالت در هنر را حق خود می دانست و به هنرمندان، رئالیسم سوسیالیستی را دیکته می کرد (روشی که از طرف آهنگ سازان پیشرو مردود شناخته می شد). از طرفی دیگر تحصیلات موسیقی خاچاطوریان از سن 19 سالگی آغاز گردید یعنی تا این تاریخ سلیقۀ موسیقایی او شکل گرفته بود، و آن بنا به اظهار خودش، شیفتگی نسبت به موسیقی مردمی بود. پس در چنین شرایطی فقط یک آهنگساز نابغه می توانست این سه عنصر را یعنی موسیقی مدرن، هنر رئالیسم سوسیالیستی و موسیقی ملت اش را طوری با هم تلفیق نماید که نام او را جاودانه سازد.

در اینجا به عنوان نمونۀ این تلفیق قطعه معروف رقص شمشیر را از بالۀ گایانه ذکر می کنیم. در این اثر دیدگاه های مدرن خاچاطوریان، در هارمونی تجلی یافته است. آکُرد ها با فواصل نا مطبوع و اکثراً با ضد ضرب های مختص آهنگ ساز با صدای فلز گونه، برخورد شمشیر ها را تداعی می کنند. عنصر فولکلور با ریتم های پر تحرک رقص های رزمی، که انعکاسی از روحیۀ سلحشوری است، خود نمایی می کند که البته این در ارائه فولکلور کافی نیست و پس از دقایقی با ورود تم گایانه (که همواره ریتم آغازگر، آن را همراهی می کند) قطعه با ظرافت زنانه تکمیل می شود. عنصر رئالیسم در متن باله گنجانده شده و منعکس کنندۀ زندگی روزمره است، ( که این بر خلاف باله های سدۀ نوزدهم است که در آن جنبۀ سانتی مانتال اهمیت فراوان داشت و در متن باله، اشباح و پری ها حضوری گسترده داشتند).

موسیقی از سه عنصر تشکیل شده است: 1- ملودی 2- ریتم 3- طنین (منبع صدا). اگر دو عنصر نخست را با وجود بشری مقایسه کنیم، ملودی، روح انسان و ریتم جسم اوست. به همین دلیل موسیقی مذهبی فاقد ریتم معینی است، چون با روح انسان سروکار دارد، در صورتی که ریتم در موسیقی رقص جسم انسان را به تکاپو وا می دارد. از طرفی موسیقی کلاسیک در حوزۀ معنویت بشر عمل می کند و به همین دلیل فاقد ریتم متوالی و تحرک بر انگیز است. یکی از ابداعات موفق خاچاطوریان این بود که او توانست همین عنصر ریتم جسمانی و یا دنیوی را وارد محدودۀ معنوی موسیقی کلاسیک نماید. این مسئله بر می گردد به شکل گیری سلیقه موسیقی او پیش از 19 سالگی یعنی قبل از آغاز تحصیلات در موسیقی. برای اثبات این موضوع مراجعه می کنم به خاطرات او:

آرام خاچاطوریان

«…یادم می آید وقتی بچه بودم یک تشک مسی داشتیم، من آن را می بردم طبقه بالا و با علاقه خاص ریتم های آشنای موسیقی محلی را روی آن می کوبیدم و در ضمن مهارتم را با ایجاد ریتم های جدید و مرکب آزمایش می کردم. این آغازین فعالیت موسیقی، لذت عمیقی به من می بخشد، که ابتدا باعث یأس پدر و مادرم می شد».[1]

خاچاطوریان در آینده توانست همین دیدگاه ها را در ایجاد ریتم های جدید، مرکب و متوای به عمل رساند و لذتی که خود احساس کرده بود، به ما و به جهانیان ارزانی دارد.

در موسیقی کلاسیک ریتم همراهی کننده است، ولی خاچاطوریان به آن اهمیت بخشید و در بسیاری موارد نقش آغاز گرانه به آن داد، بدون آنکه از اهمیت تفکردر موسیقایی ملودی کاسته شود. این حرکتی بکر و جسورانه بود. به عنوان مثال در آثار چند صدایی و پیچیدۀ باخ، تم اصلی یا سوژه،ابتدا به صورت یک صدایی معرفی می شود؛ به این دلیل که در لحظات بعد شنونده قادر باشد در پیچ و خم موسیقی آن را دنبال نماید. خاچاطوریان همین شیوه را در مورد ریتم به عمل آورد. او در بسیاری از قطعات (به خصوص باله) نخست ریتم موسیقی را به صورت تنها معرفی می کند که پس از ورود ارکستر، شنونده قادر به پی گیری آن باشد.

باید اضافه نمود که خاچاطوریان در آثار خود گاهی از تم محلی نیز استفاده نموده است (البته در چار چوب سبک مخصوص ِ خود) به عنوان مثال در کنسرتو ویولن از ملودی ِ کِله-کِله ک.میتاس بخشی را به صورت تم به کار گرفته و اغین آواز که در اصل دارای حرکت ملایم و محزونی است، نزد خاچاطوریان تغییر ماهیت داده و به یک ملودی پر تحرک تبدیل شده است. ملودی ای که به وسیله ویولُن معرفی می شود گویا تبدیل به مرغ طوفان گشته و بر فراز اقیانوس پر تلاطم ارکستر در پرواز است. این تغییر شکل ملودی ما را به یاد گفتار آهنگ ساز فقید معاصر امانوئل ملیک اصلانیان می اندازد که گفته بود: «همانطوری که دانه گیاه پس از افتادن درون خاک رشد نموده و تغییر شکل می دهد، تم محلی نیز باید به وسیله آهنگ ساز بسط یابد و به کیفیتی جدید برسد».

ولی خاچاطوریان گاهی به عمد، در ملودی دست نمی بَرَد و این به دلیل نگه داشتن سساختار اصلی آن است. به عنوان مثال قسمت دوم سمفونی زنگ ها را در اینجا ذکر می کنم. این ملودی غمناک که در اصل توصیف شهادت مبارزی آزادی خواه است، در نزد خاچاطوریان دارای همان حال و هوا است ولی تبدیل به مارش عزا گشته و به یاد سرباز شهید جنگ جهانی دوم نواخته می شود. (نمونه ای دیگر در راستای “رئالیسم سوسیالیستی”)

مفهوم شهادت برای خاچاطوریان دارای معنی خاصی است و این حس در آداژیوی  باله اسپارتاکوس نیز ارائه می شود؛ زیرا این قهرمانان هستند که با شهادت خود جاودانگی ملت ها را رقم می زنند.

خاچاطوریان با نوشتن باله اسپارتاکوس خاطرۀ این مبارز تاریخ بشریت را تجدید نمود. او به ایتالیا سفر کرد، در مکان های حوادث حضور یافت، موسیقی کهن ایتالیا را مورد مطالعه قرار داد، و پس از آن در عرض 8 ماه این اثر بزرگ را به اتمام رساند.

به قول فرزند آرام خاچاطوریان «اسپارتاکوس به طور ضربتی نوشته شد» و اصولاً «تمام آثار او بدون پاک نویس خلق شده اند».

آرام خاچاطوریان و پسرش کارن

خاچاطوریان با موسیقی خود به زندگی ما زیبایی همان بخشید، حضور او در چند دهۀ قبل به همراه ارکستر سمفونی مسکو و رهبری اش در تالار وحدت (رودکی سابق) به منزلۀ جشن فرهنگی بزرگی بود. او باعث افتخار هموطنان اش و فرهنگ مشرق زمین گردید. او با موسیقی ملت اش را به جهانیان شناساند. خاچاطوریان گنجینه موسیقی جهانی را نه با سبک های مد روز، بلکه به خلق آثاری به سبک خاص خود، غنی تر ساخت. او باور اشخاصی را – که بر محزون بودن آواز های ارمنی تأکید داشتند – با نمایاندن ریتم ها و موسیقی ای سرزنده تغییر داد. زیرا خود نیز دارای چنین خصوصیاتی بود.

به مناسبت صدمین سال تولد خاچاطوریان، در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی “سویاستوسلاو بلزا” هنرشناس معاصر، از خاطرات کودکی خود چنین یاد نمود: «همیشه به یاد دارم آن روز هایی را که خاچاطوریان به خانه ما می آمد. او علاقه خاصی به جشن و سرور و ارتباط گرم انسان ها داشت. در خلق و خوی او ریشه های قفقازی کاملاً مشهود بود». در همین مصاحبه که فرزند خاچاطوریان نیز حضور داشت اضافه نمود: «مادرم می گفت هر وقت آرام به خانه می آمد چلچراغ ها روشن می شد. او عاشق نور و روشنایی بود، او شخصیتی درخشان داشت».

با کمی دقت متوجه می شویم تمام خصوصیات فوق در آثار او منعکس شده است. آثار سمفونی او تحرک باله را دارند و باله های او جنبه سمفونی. به همین دلیل این آثار بدون اجرای باله به عنوان قطعات کنسرتی نیز ارائه می شوند.

خاچاطوریان در تفلیس متولد شد، در مسکو اقامت گزید. ولی با تمام وجود خود را متعلق به ملت خویش احساس می کرد. او به مناسبتی گفته است: «ارمنستان موطن اجداد من است و سر چشمه الهامات من».

با این اظهارات پی می بریم که اسامی قهرمانان بالۀ گایانه نظیر هریپسیمه، نونه و گایانه تصادفی انتخاب نشده اند. این اسامی که قدمت آنها به 1700 سال می رسد نام قدیسانی است که در اشاعه مسیحیت نقش اساسی داشتند[2]  و باز با شناخت بیشتر افکار خاچاطوریان نظیر «احساس زنده موسیقی قومی با شیر مادر وارد خون من شده است»،[3] به این حقیقت می رسیم که او هیچگاه قادر به ساختن موسیقی مدرن به تمام معنا نمی شد، زیرا این نوع موسیقی از قبیل آتونال[4] یا حتی پلی تنال[5] موسیقی ای جهان وطن است که هویت ملی ندارد و این نوع هنر با افکار خاچاطوریان شدیداً مغایر بود. این شگفت انگیز است که در سده بیستم در اوج موسیقی مدرن، آهنگ سازی با پشتوانه موسیقی مردمی به شهرت جهانی برسد. درباره آرام خاچاطوریان کتاب های زیادی نوشته شده و در ارتباط با او 25 هزار مقاله درخانه او در ایروان، که اکنون به موزه تبدیل شده است، نگهداری می شود. در سال جاری در شهر مسکو به مناسبت صدمین سال تولد خاچاطوریان پرده برداری از تندیس او انجام خواهد شد. در همین شهر خیابانی به نام او و یک مدرسه موسیقی به نام خاچاطوریان نام گذاری شده است. در ارمنستان سالن بزرگ فیلارمونیک شهر ایروان «آرام خاچاطوریان» نامیده می شود.

چند ماه قبل به مناسبت صدمین سال تولد او با چندین آهنگ ساز معروف مصاحبه هایی انجام شده که ذیلاً برخی از آن ها را ذکر می کنیم:

«از نخستین روز آشنایی ام با آرام خاچاطوریان او همچون خدای من بوده است و اکنون نیز هست. خاچاطوریان چنان آهنگ ساز بزرگی است که هنوز زمان لازم است که ثابت شود این مصنف کنسرتو پیانو و کنسرتو ویولن، این خالق باله ها و سمفونی های شگفت انگیز چه کسی بوده است. ما افتخار می کنیم که شخصیتی همچون آرام خاچاطوریان داریم و دنیا ارمنیان را از طریق آرام خاچاطوریان می شناسد».

ادوارد میرزویان، آهنگ ساز معاصر ارمنستان

«باله اسپارتاکوس دربسیاری از شهرهای دنیا، من جمله لندن، پاریس، نیویورک به اجرا در آمده است. آرام ایلیچ[6] دوست داشت در آخر هر پرده پشت صحنه بیاید و با هنرمندان به گفت و گو به نشیند، جاودانگی آرام خاچاطوریان در آن است که در هر اجرا سالن ها از جمعیت پرخواهد بود و ما همیشه آرام ایلیچ را در کنار خود احساس خواهیم کرد».

یوری گریگورویچ،استاد و طراح باله اسپارتاکوس

«خدا را تشکر که ما آرام خاچاطوریان و هم چنین سه باله بی نظیرش را داریم. شاید هیچ سالن کنسرتی دارای چنین فهرستی از موسیقی معاصر، که آرام خاچاطوریان به ما ارزانی کرد، نباشد».

ویلن گالستیان، استاد و طراح باله های گایانه  و اسپارتاکوس در ارمنستان

«خاچاطوریان، روبنس موسیقی است».

آسافیف، آکادمیسین

«امسال در تمام دنیا جشن صدمین سال روز تولد خاچاطوریان برپا می شود. او زمانی که در قید حیات بود یکی از چهره های مهم فرهنگ موسیقی قرن بیستم محسوب می شد».

سویاستوسلاو بلزا، هنرشناس روسی

«آثار خاچاطوریان رنگ و بوی فرهنگ ارمنی را دارد. او ادامه دهنده سنت های کومیتاس، پدیده ای جهانی است. او نابغه است. آثار ملودیک او از موسیقی مردمی سرچشمه می گیرد. عزت و احترام بر او باد، بگذار نام او برای همیشه بدرخشد. من به یاد او سر تعظیم فرو می آورم. بگذار موسیقی او ابدی گشته و در تمام جهان گسترش یابد».

تیخون خرنیکف، آهنگساز معاصر روس

آثار آرام خاچاطوریان عبارتند از:

3 سمفونی، 19 اثر برای ارکستر؛ 3 کنسرتو برای ویولن، پیانو، ویولن سل. هر کدام شامل 3 قسمت؛ 2 کنسرتوی یک قسمتی برای ویولن و ویولن سل؛ 4 آریاهای کنسرتی؛ 3 باله به نامهای گایانه، اسپارتاکوس و ماسکاراد؛ 2 اثر برای ارکستر مجلسی؛ 2 قطعه برای ویولن و ویولن سل؛ 15 اثر برای پیانو؛ 33 قطعه مخصوص آواز و رومانس؛ 10 قطعه برای گروه کر؛ 14 اثر برای نمایشنامه ها؛ 14 اثر موسیقی فیلم؛ 11 اثر برای سازهای بادی.

پی نوشت ها:

1ـ خوبُق، کئورکی؛ کتاب آرام خاچاطوریان؛ ایروان؛ 1977

2ـ درباره این قدیسان تاریخ نگار سده پنجم میلادی آگاتانگیقوس به تفصیل سخن رانده است

3ـ خوبف، همان جا، ص 492.

4ـ موسیقی آتونال، موسیقی 12 صدایی  است که به وسیله سوئنبرگ و آنتون وبرن ابداع شده و در این نوع موسیقی از 12 صوت به طور مساوی استفاده می شود.

5ـ استفاده چند تنالیته به طور همزمان در یک قطعه

6ـ ایلیچ، تلفظ روسی نام پدر آهنگ ساز است و ذکر نام پدر در نزد روس ها مرسوم است

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25
سال هفتم | پاییز 1382 | 143 صفحه
در این شماره می خوانید:

آختامار

نویسنده: هوانس تومانیان/ ترجمه: ادواردهاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 هوانس تومانیان (1869-1923) شاعر بلند آوازه ارمنی و به بیانی یکی از مشهورترین شاعران ارمنی...

نمایشگاه سه معمار ایرانی ارمنی در ایران

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 نمایشگاهی از آثار سه معمار ایرانی ارمنی در تاریخ 28/5/82 در موزه انستیتوی معماری ایروان برگزار شد. در این...

توصیفی از موسیقی و نگاهی به موسیقی ارمنی

نویسنده: ژنیا ماروتخانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 موسیقی، هنر بیان احساسات به وسیله اصوات است. یعنی هنری است که از ترکیب و تنظیم اصوات به وجود می آید و زیبایی آن...

ساریان در خانه پیکاسو در آنتیب

نویسنده: کریستن گرماک/ ترجمه: مهرک گلبان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مارتیروس ساریان (1880-1972) یکی از بزرگ ترین نقاشان ارمنی است. او که در آکادمی مسکو تحصیل کرده،...

یسائی شاجانیان رنگ افروز سنت و نگارگر عشق

نویسنده: روبرت بگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 چون هنر به ورای حصار جان پرواز کند هنرمند گفت و گو با خدا را آغاز کند آلیسیا گراگوسیان ایران از دیرباز عرصه گذر...

تصویرسازی اسطوره ای

نویسنده: درو آرزویان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مقدمه در عصر حاضر به علت فشارهای اجتماعی و مادی، معنویات و روحیات انسان با خطر جدی مواجه گشته و انسان همیشه در دوراهی...

یادآوری و فراموشی بحثی در حافظه تاریخ

نویسنده: مدیا کاشیگر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 در تاریخ 13 مرداد ماه سال 1382، آقای مدیا کاشیگر سخنرانی‌ای در موسسۀ ترجمه و تحقیق هور ایراد فرمودند که متن آن در زیر...

مسروپ ماشتوتس، ابداع حروف ارمنی و شروع نگارش به زبان ارمنی

نویسنده: باگراد الوبابیان/ ترجمه: سوریک آبنوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 الفبای هر ملتی تنها در آن زمان ابداع می شود، که آن ملت به فردای خود ایمان داشته خواهان آن...

خاطراتی از یک پسر بچه اعجوبه

نویسنده: الکساندر سیرانوسیان/ ترجمه: سیف الله گلکار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 مردم ارمنستان یکصدمین سال زادروز آرام خاچاطوریان را گرامی می شمارند. بیست و پنج سال پس...

نگاهی به زندگی و آثار آرام خاچاطوریان

نویسنده: النا ماسهیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 25 در جهان ما هنرمندانی هستند که آثارشان همچون پرتوهای خورشید در دنیای هنر می درخشد. اینان در میان طوفان ها و تلاطم...