![]() رُستُم وُسکانیان در آغاز دورۀ پهلوی، شمار مهندسان و متخصصان ایرانی در رشته های معماری وساختمان اندک بود اما از میانۀ این دوره با بازگشت کسانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند شمار آنها بیشتر شد. بسیاری از این معماران ارمنی بودند و مانند دیگر مواردی که ارمنیان با شماری اندک، نقشی بزرگ در انتقال فرهنگ مسیحی ـ اروپایی به ایران ایفا کردند، در اشاعه معماری جدید نیز بسیار موثر واقع شدند. [2] معماران مؤلف ارمنی نظیر گابریل گورکیان، وارتان هوانسیان، پل آبکار، یرواند بوداغیان و اوژن (ژنیا) آفتاندیلیان سلسله معمارانی بودند که درکنارمعماران ایرانی نظیر بهزاد و ظفراز پیش قراولان مدرنیته در معماری ایران بودند و آثار ایشان بی چون و چرا جزو میراث فرهنگی و معماری ما و شناسنامه دوران تحول و نوگرایی ایران محسوب می شود. آخرین معمار مؤلف ارمنی از این سلسلۀ رو به انقراض رستم وسکانیان است. استادزادۀ تبریز است در سنۀ1311ش. خانوادۀ وسکانیان در زمانی که او شش ساله بود از تبریز به تهران، محلۀ سید هاشم، در شاه آباد، نقل مکان کردند و نام رُستُم را در مدرسه ای به نام پروانه نوشتند تا اینکه پس از پایان جنگ دوم جهانی و بازگشایی دوبارۀ مدارس ارمنیان در تهران از سال چهارم ابتدایی در مدرسه ارمنیان نام نویسی کردند. پدرش، ملیک، عکاس با ذوق و هنرمندی بود. استاد هنوز مسیر خانه تا عکاس خانۀ پدر، واقع درخیابان لاله زار و سقاخانۀ سر راه را به یاد دارد زیرا هر روز از این مسیر طعام خانگی برای پدر به محل کار می برده. استاد ملیک مسئولیت عکاسی پایان سال کالج آمریکایی البرز را به عهده و رابطه ای دوستانه با دکتر مجتهدی[3]، مدیر البرز، داشت. این آشنایی سبب شد که رُستُم تحصیلات متوسطه خود را در رشته ریاضی در دبیرستان البرز ادامه دهد. او از همین دوران شروع به طراحی کرد. برخی از آثار او در کتابچۀ پایان سال دبیرستان چاپ و از وی به منزلۀ نقاش جوان یاد شد. در 1331ش، پس از دریافت دیپلم متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و تا 1338ش در رشتۀ معماری این دانشکده ادامۀ تحصیل داد و با رتبۀ ممتاز از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. با کسب این موفقیت دولت ایران بورسی تحصیلی در اختیار وی قرار داد و رُستُم برای تکمیل تحصیلات خود راهی پاریس شد. او در پاریس در رشتۀ معماری مدرسۀ هنرهای زیبای پاریس، بوزار،[4] درآتلیۀ زاوارونی[5] ثبت نام کرد و در 1343ش، پس از اتمام تحصیلات خود و با دریافت مدرک D.P.L.G. به ایران بازگشت. وُسکانیان از همان سال نخست ورود، در کنار ُفعالیت حرفه ای خود به منزلۀ آرشیتکت، در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران نخست با عنوان استادیار و سپس از 1354 ـ 1359ش با عنوان دانشیار و مدیر گروه معماری مشغول به کار شد. در 1352ش، فرصت مطالعاتی سه ماهه ای[6] در دانشگاه پنسیلوانیا در آتلیۀ معمار شهیر لوئی کان،[7] در اختیار وی قرار گرفت و عازم امریکا شد و پس از کسب تجربیات بسیار ارزنده باردیگر به ایران بازگشت. به پاس خدمات ارزندۀ حرفه ای و آموزشی استاد وسکانیان مراکز گوناگون ازجمله کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران و جامعۀ معماران ارمنستان در 1385ش و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، باشگاه آرارت، انجمن اجتماعی ارامنه و جامعۀ معماران و مهندسان ارمنی ایران، در 1388ش، در برنامه هایی جداگانه از ایشان تقدیر کردند.دانشگاه دولتی معماری و ساختمان ایروان نیز در 10 مهر 1388ش مدرک دکترای افتخاری به وی اعطا کرد. رُستُم وُسکانیان از معدود معمارانی است که علاوه بر امور حرفه ای و آموزشی در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی جامعۀ خود نقشی بسیار تعیین کننده داشته و نام وی در زمینه های گوناگون فرهنگی و هنری ارمنیان به چشم می خورد و ذکر آن در هر مورد نشانه کمال است. وُسکانیان بین سال های 1330 ـ 1380ش در حدود24 نمایشگاه نقاشی و هنرهای تجسمی گروهی و انفرادی در کانونهای به نام هنری در نقاط گوناگون جهان از جمله گالری گورکی نیویورک،گالری زروان و موزه هنرهای معاصر تهران گرفته تا ونیز، پاریس و لوس آنجلس شرکت کرد و برنده چندین جایزه، نشان طلا و دیپلم افتخار شده. او هم اکنون نیز با اشتیاق و نیرویی مثال زدنی در تکاپو و خلق آثار تجسمی ای است که هریک در عین پالودگی پر از رمز و رازهای خاص دنیای درونی اوست. وُسکانیان بیش از پنجاه طرح معماری اجرا شده دارد.این تنوع از مرمت قره کلیسا در چالدران (1355ش) و کلیسای سرکیس مقدس در نزدیکی دیر استپانوس مقدس(1364ش) گرفته تا زورخانۀ بانک تجارت در تهران و پایانۀ اتوبوس شیراز (1362ش) و ویلاها و بناهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی ارمنیان قابل رؤیت است و هریک از این بناهای اخیر تأثیری ماندگار و انکار ناپذیر در روند زندگی ارمنیان در ایران داشته اند. یکی از این بناها سالن کلوپ ارامنه به رغم پیشنهادهای عوام و مخالفت های خواص طرح جسورانه ای است که در 1345ش ساخته شد. در این طرح وسکانیان حیاط و فضای سبز را در بیشترین حد حفظ کرده و سالن اصلی را کاملاً به شکل درون گرا، در زیر حیاط و با ورودی مجزا از خیابان فرانسه، ساخته است. در حین ورود به این بنا ناخودآگاه تحت تأثیر فضای شاعرانه ای از آجر و سیمان سفید، که به شکل ماهرانه ای تلفیق شده اند، قرار می گیرید و پس از خروج از آن مدت ها احساس فضایی به خصوص را در روح خود به یدک می کشید. ![]() کودکستان تبریز وُسکانیان در 1348ش بنای کودکستان ارمنیان تبریز را ساخت، بنایی لطیف و رؤیایی با مقیاس انسانی درخور کودک با شکل ها، رنگ ها، فضاها و گوشه های به یاد ماندنی. از معروف ترین آثار معماری وُسکانیان میعادگاه ارمنیان ایران، ورزشگاه آرارات تهران، است. در چهل سال گذشته کمتر ارمنی ای را می توان یافت که در دوره ای از زندگیش با این مجموعه عجین نبوده باشد. این ورزشگاه بین سال های 1349 ـ 1354ش ساخته و رفته رفته تبدیل به مهم ترین مرکز اجتماعی ارمنیان ایران شد. استاد داستان ساخت این بنا را چنین تعریف می کند: « قطعه زمینی که مجموعۀ آرارات در آن احداث شده قبلاً قبرستان دویست سالۀ ارمنیان ونک بوده است. روزی محمد رضا پهلوی، شاه سابق ایران، در حین پرواز بر فراز تهران متوجۀ ناهماهنگی این قبرستان با برنامۀ شهری این منطقه و همجواری آن با پارک و کلوپ شاهنشاهی (پارک ملت و باشگاه انقلاب کنونی) می شود. در نهایت تصمیم به تغییر کاربری این قطعه به ورزشگاه گرفته می شود و به همت ارمنیان این تصمیم به اجرا درمی آید و قرار می شود بنایی به رسم یادبود خفتگان نیز در بخشی از این مجموعۀ ورزشی احداث شود». ورزشگاه آرارات در زمینی مثلثی شکل طرح و اجرا شده است که زمین فوتبال و سکوهای تماشاگران در مرکز و سایر فضاهای ورزشی و اجتماعی با ترکیب بندی هنرمندانه ای از احجامی استوار و بی پیرایش در حول آن ساماندهی شده اند. در این مجموعه ترکیب استادانه ای از تنوع بافت های زیبای آجر و بتن اکسپوز (عریان) را می توان مشاهده کرد. بخش فرهنگی مجموعۀ آرارات در آن زمان بنا به دلایلی ساخته نشد و در سال های اخیر الحاقاتی ناهماهنگ به عنوان بخش فرهنگی و غیره در این مجموعه ساخته شده است. طرح بنای یادبود این مجموعه نیز در ابتدا شکل های گوناگونی به خود گرفت که در نهایت بین سال های 1363ـ 1365ش منجر به ساخت عبادتگاه صلیب مقدس از بناهای ارزنده و از نمونه های ماندگار معماری مذهبی ارمنی شد. طرح این بنا کلیۀ تصورات جزم اندیشانه و تقلید سطحی از شمایل معماری سنتی کلیسای ارمنی را شکست و شکل جدیدی از آن را ارائه کرد. واضح است که ارائه و اجرای چنین طرح جسورانه ای، در جوامع بسته، کاری است بس دشوار و استاد به حق از پس آن خوب برآمد. عبادتگاه صلیب مقدس یکپارچه از بتن مسلح ساخته شده و هم در پلان و هم در نما مدولار و قرینه است. هستۀ مرکزی عبادتگاه با چهار صلیب عظیم احاطه شده که گویی محافظ عابد است در هنگام عبادت. آخرین پروژۀ طراحی شدۀ وُسکانیان مرکز هنری شوشی، ازمهمترین شهرهای تاریخی، علمی و فرهنگی ارمنیان در قراباغ، در 1383ش است. به موازات بازسازی خرابی های جنگ، او، که در برابر نسل آیندۀ مردمانش احساس مسئولیت می کند، طرح « مرکز هنری» خود را برای بازسازی و تربیت روح ساکنان این شهر استثنایی به آنان اهدا کرده است. رُستُم وُسکانیان انسانی است کاملاً درون گرا با روحی همانند آثارش پیچیده و پر رمز و راز. او را به راستی چه می توان نامید؟ نقاش، مجسمه ساز، معمار، معلم، دوست؟ او به راستی انسان است، اشرف مخلوقات و به حق یگانه معمار هستی در آفرینشش از هیچ فوت و فنی دریغ نورزیده. آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست حافظ پی نوشت ها: 1ـ معمار و پژوهشگر، عضو انستیتیو معماران امریکا(AIA)، آکادمی مهندسی جمهوری ارمنستان، جامعۀ مهندسان معمار ایران و جامعۀ مهندسان معمار ارمنستان. 2ـ « معماری و شهرسازی در فاصلۀ سال های 1299-1320ش»، در دومین کنگره معماری و شهرسازی، مجموعه مقالات و سخنرانی های ارائه شده، ص268. 3ـ دبیرستان البرز را ساموئل جردن امریکایی و همسرش پایه گذاری کردند اما بی شک هم اکنون نام دکتر محمدعلی مجتهدی است که برای نسل هایی از ایرانیان، به گونه ای جدایی ناپذیر با عقیدۀ رایج برتری البرز پیوند خورده است. محمدعلی مجتهدی در1 مهر 1287ش، در لاهیجان، به دنیا آمد. درسال 1320 مسئولیت شبانهروزی دبیرستان البرز و سه سال بعد، مدیریت کل دبیرستان را برعهده گرفت. دکتر مجتهدی در 1376ش، در شهر نیس، در جنوب فرانسه، درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. École nationale supérieure des Beaux-Arts 4ـ Othello Zavaroni (1910-1991) 5ـ معمار فرانسوی و استاد برجستۀ معماری در مدرسۀ هنرهای زیبای پاریس. Sabbatical Leave 6ـ Louis Khan (1901-1974) 7ـ معمار استونی تبار امریکایی. وی درچند مؤسسه دانشگاهی از جمله دانشگاه ییل، مؤسسۀ فناوری ماساچوست و دانشگاه پنسیلوانیا تدریس میکرد. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 58
|