![]() نقشۀ پادشاهی ایران، اثر پیتر فان درآ(2) « در دنیای طب، سیاست و روحانیت، بودند دودمانهایی که نسلهایشان یکی پس از دیگری کمر به خدمت جامعه بستند، ولی سحابها تنها نماینده خاندانهایی هستند که نسلاندرنسل در خدمت دانشی به پویایی و گستردگی جغرافیا بودهاند.» دکتر ناصر تکمیل همایون(3) تهران، دی 1398 خورشیدی پیشگفتار جغرافیا به معنی لغوی نوشتن “درباره زمین” است. این کلام پس از گذشت دو هزار سال از تاریخ ابداع آن، هنوز معرف دانشی است محدود به کره زمین و آنانی که بر آن تأثیر میگذارند و از آن متأثر میشوند. جغرافیا محدودهای را شامل میشود که ابعادش وسعتی دارد به بزرگی فضای بیانتهای محیط آن. جغرافیا، عنوان ساده و جامعی که اراتوستن(4) بر این دانش گذاشت، هنوز صادق است، در حالیکه فرگشت سرسامآور توان فکری، تخیل انسان خاکی و افزایش روزافزون نیازهای مادی و معنوی او، در طول سدهها، گستره این محدوده را به عرش رسانده. دانش جغرافیا همان علم دو هزار ساله بطلمیوسها(5)، استخریها و ادریسیهاست(6) و این کره خاکی نیز همان سیاره قدیم، در حالیکه طی این سالها، ظاهر و باطن زمین و دانشی که معرف آن است، بیش از دو هزار بار به خواست انسانی که خود را مالک آن میداند، دستخوش تغییراتی اساسی شده. دانش جغرافیای زمینـی که، مالک آن پهپادش را در فضای مریخ به پرواز در میآورد، سرعت سیر تصویر را به سرعت نور نزدیک میکند، سفره نیازهای جسم و ذهن را در ژرفای زمین و جوّ آن میگسترد، توانش را در شکاف ذرات میجوید، حفرههایی خانمانسوز در جو آن ایجاد میکند و همه و بیش از اینها را در خدمت خودمحوری و برتریطلبی خود به کار میگیرد، نمیتوانسته و نمیتواند ثابت مانده باشد. جغرافیایی که تحولاتش همیشه در گرو پندار ذهن پویای انسان و آمیخته به فرهنگ، هنر، باورها، اخلاق و کردار و رفتار او بوده، دانشی است ورای اطلاعات نهفته درلابهلای پیچش خطوط نقشهها و تفسیرهایی که در گوشهای از آن، در چارچوبی کوچک جای گرفته. از این روست که، کسانی را که دل به دانش جغرافیا بستهاند، هنرمند، فرهنگساز، زبانشناس، جامعهشناس، تاریخنگار، عارف و … میشناسیم. حکایت ایران بسیار کهنتر از جغرافیای اراتوستن است و فرهنگ ایران و تاریخ ایران، بخشی بیمانند از جغرافیای جهان. ایرانیان، پیش از اینکه جغرافیا را بنویسند، آن را ساخته و اینک پس از گذشت هزاران سال، حاصل آن را در کف مردانی کهن و قلم خیشمانندشان گذاشتهاند. کمشمار نیستند آنانی که به جغرافیای ایران پرداختهاند، اما دانش نقشهنگاری نوین در ایران عجین است با نهادی به نام مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب و نام این مؤسسه، معادل شهرت خاندانی به نام سحاب. این مقاله، که ابعادش تناسبی با بزرگی دستاوردهای خاندان سحاب ندارد، اشارهایست مختصر به زندگی شخصی و فعالیتهای علمی فرهیختگانی که بنیانگذار نخستین نهاد خصوصی ایران در زمینه دانش جغرافیا و نقشهنگاری ایران زمین هستند. نسل اول استاد ابو القاسم سحاب در سالهای نخست سده چهاردهم خورشیدی، هنگامی که حتی واژه نقشه معنایی برای عموم مردم ایران نداشت و در دورانی که بهایی بهسزا برای گردشگران غیر بومی قائل نبودند، ایرانیای فرهیخته نهال دانش نقشهنگاری را در تهران کاشت. او بزرگ خاندان سحاب، استاد ابوالقاسم سحاب بود. دوران کودکی و نوجوانی ابوالقاسم در طوفانی از دانـش گـذشت. او دوران تحصیـل خود را در سـه سالگی در زادگاه خود، قریه فَم از روستاهای تفرش، در مکتب آخوند ملاحسین شاهمیری آغاز کرد. تنها شش سال داشـت که به مقام خلیفه مکتـب یا کسی که به درس و مشق همکلاسیها میرسد، نائل شد و در نه سالگـی به پیشنهاد آخوند، آموزش شماری از نوآموزان را برعهده گـرفت. ابوالقاسم سحاب این گونه از نخستین دوران تحصیل خود یاد کرده است: «مکتب قدیمه ملاحسین یا مکانی که این بنده را آنجا تعلیمات و مقدمات فارسی به زحمت میسر و فراهم شد، عبارت بود از یک باب اتاق باریک و تاریک در حیاطی کم وسعت. در این مکتب عدهای بالغ بر هفتاد، هشتاد نفر متعلم از شش ساله و کمتر، الی شانزده ساله و بیشتر، در اطراف بر روی کف اتاق مینشستند. فرش آن عبارت بود از قطعات کهنه و پلاسهایی که زیاد مندرس بود». جوّ این چنین کلاسی، برای کودکی با فراست که به سهولت درسها را فرا میگرفت، ملالآور بود. ابوالقاسم بعدها گفته بود که قریب سه سال از عمرم در آن مکتبخانه تلف شد. او در سالهای بعد با فراگیری زبان عربی، فقه و اصول، فنون ادب و رویه نظم و نثرنویسی در محضر علما، به توصیه میرزا اسمعیل خان تفرشی به تألیف و تدوین نوشتههای خود پرداخت. او به هنر خوشنویسی علاقهای وافر داشت. در پانزده سالگی، نزد میرزا عباسقلی، یکی از خطاطان معروف تفرش، به فراگیری خط پرداخت و در اندک زمانی به نگارش خطوط نستعلیق، نسخ، ثلث و شکسته تسلط یافت. وی پس از انتقال به تهران، آموختن خط را نزد ملک الخطاطین ادامه داد و به درجه استادی رسید. وی همچنین، علاقه زیادی به خواندن شعر و حفظ آن داشت و هنگامی که میرزا اسماعیل خان دبیر در تفرش اقامت گزید، نزد او به فراگیری فنون نظم و نثر پرداخت. او به یمن استعداد ذاتیاش توانست به خوبی از تجارب میرزا اسماعیل خان در نظم بهره گیرد و در سرایش شعر تبحر یابد. مجموعه اشعار ابوالقاسم سحاب که تخلص « سحاب» را برای خود برگزیده بوده، در دیوانی از اشعار گرد آمده است.(7) جامعه تفرش در آن روزگار از دو قشر تشکیل شده بوده، خوانین و رعایا. سحابهای دهقانزاده از رعایا بودند و ابوالقاسم نیز طبق قوانین فئودالی آن روز، رعیت شمرده میشد. او در حین راندن گاوآهن در دشت، زبان فرانسه تمرین میکرد یا با پولی که از تدریس به دست آورده بود، کارگری را برای کمک به پدر استخدام میکرد تا فرصت بیشتری را برای فراگیری زبان فرانسه به دست آورد. استاد ابوالقاسم سحاب در طول عمر به زبانهای گوناگون خارجی از جمله فرانسه، انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی و عربی تسلط یافت و در گام آخر به فراگیری زبان روسی پرداخت. ابوالقاسم سحاب نوزده ساله، دراسفند 1284خ ـ یک سال پیش از انقلاب مشروطه ـ به همراه مهاجران شهرستانی از تفرش به تهران آمد. او پس از سفر به تهران و ملاقات با اشراق السلطنه، با راهنمایی او به تکمیل معلومات خود نزد علمای متشخص تهران پرداخت. اما در مهر 1287خ به علت اقدامات محمدعلی شاه علیه مشروطه طلبان و به توپ بستن مجلس به تفرش بازگشت. ابوالقاسم در بیست سالگی با دختر خاله خود ازدواج کرد و مدتی در تفرش ساکن شد. او بیست و دو ساله بود که معلم سرخانه فرزندان ونوادگان رجال تفرش شد. دبیر لشکر و وابسته نظامی ایران در فرانسه یکی از این رجال بود، که روزهای بازنشستگی خود را در تفرش میگذراند. ابوالقاسم جوان دو شرط را برای تدریس خانگی به فرزندان او طرح کرده بود. او انتظار داشت که صاحبخانه به جای پرداخت دستمزد، درهای کتابخانه شخصیاش را به روی او باز کند و در ضمن زبان فرانسه را به او یاد دهد. در آذر 1289خ، به همراه سناءالدوله از راه قم به تهران بازگشت و در محضر دانشمندان و علمای طراز اول تهران مانند سید علی اکبر سجادی نوری، سید عبدالرحیم دماوندی، شیخ علی نوری و شیخ باقر معزالدوله به آموختن فقه و اصول پرداخت. او فلسفه و حکمت را نزد میرزا ابوالقاسم تفرشی فرا گرفت و دانشهای نوین از جمله شیمی، طبیعی و فیزیک را نزد دکتر مهدی خان، دکتر محمودخان و دکتر غلامحسین خان رهنما فرا گرفت. ابوالقاسم ضمن فراگیری زبانهای خارجی در مدرسه آلیانس(8) نزد مسیو ویژور فرانسوی(9)، به تدریس در همان مدرسه و دیگر آموزشگاههای معروف تهران مانند سیروس، تدین، کمالیه و … مشغول شد. او با آشنایی و معاشرت با دانشمندان نامداری چون شادروان فخرداعی گیلانی، علامه علیاکبر دهخدا، امیررضوانی، محمود حسابی حاج آقا احمد عراقی، محیط طباطبایی، عباس فیض، شیخ حسین قمی و دیگران، زندگی نوین فرهنگی و مطبوعاتی خود را آغاز کرد. وی برای ادامه پژوهشها، با آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، آیت الله بروجردی، آیت الله مرعشی نجفی، استاد شهید مرتضی مطهری و سید محمد بیرجندی (تدین) و … ارتباطی نزدیک برقرار کرده و از دیدگاههای ایشان استفاده میکرد. او با دانشمندان خارج از کشور مکاتبه میکرد تا از آرای آنان نیز بیبهره نماند. آیت الله هبـه࣫ الدین حسینی شهرستانی، سید محمدمهدی موسوی اصفهانی، دکتر طه حسین(10) ، آیت الله سید محمد قزوینی، آیت الله شیخ محمدهادی کاظمینی و دکتر سید مصطفی و … از معروفترین اینان بودند. در 1299خ، هنگامی که تنها سی و سه سال داشت به ریاست فرهنگ ثلاث (معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه)، در سه شهر ملایر، نهاوند و تویسرکان، منصوب شد. او، که در شانزده سالگی اولین مدرسه دخترانه را به سبک امروزی در تفرش تأسیس کرده بود، در نهاوند نیز موفق به تأسیس یک مدرسه دیگر شد. استاد در 1302خ، به تهران بازگشت و ضمن ادامه تدریس در مدارس تهران، مسئولیتهای رسمیای را در بخش دولتی از جمله وزارتخانههای معارف و مالیه بر عهده گرفت و سمتهای آموزشی و اداری را در دانشسراهای مقدماتی و عالی، کتابخانه ملی و مدارس پذیراشد. ابوالقاسم سحاب با تألیف و ترجمه کتابهای گوناگون از زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی، به فارسی و انتشار شماری مقاله در نشریههایی مانند طوفان، وطن، ایران، آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت)، روزگار نو، گلهای رنگارنگ، نسیم شمال، رستاخیز، الهلال، نور دانش، آیین اسلام، شفق سرخ، کاوه، گلشن، ناهید، یادگار و … به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد. محمدرضا، نوه استاد ابوالقاسم سحاب، با اشاره به علاقه وافر پدربزرگش به مطالعه و کسب دانش چنین یاد میکند: «پدربزرگ من پول خرید کتاب را نداشت و به ناچار به رونویسی از روی کتابها روی آورده بود. صبح اول وقت به وزارت معارف درعمارت مسعودیه یا به دانشسرای عالی میرفت، ساعات ناهار و نماز را در مسجد سپهسالار میگذراند و پس از نماز و صرف غذای مختصری که از خانه آورده بود، تمام وقت خود را در کتابخانه مجلس به رونویسی از کتابها اختصاص میداد. رونویسی کامل هر کتاب دو تا سه هفته به درازا میکشید. یک روز در کاغذهای مرحوم ابوالقاسم سحاب به دست نویس زیبایی برخوردم که نقطهگذاری نشده بود. آن را به پدرم نشان دادم و پرسیدم چرا این نوشتهها نقطه ندارد؟ اوگفت که استاد ابوالقاسم سحاب برای اینکه بتوانند صفحات بیشتری را رونویسی کند، از نقطهها میگذشت و نقطهگذاری را به اوقات خلوت شب در خانه واگذار میکرد». ابوالقاسم سحاب زندگی ادبی پر باری را پشت سر گذاشت. مقالههای بیشماری را در رسانهها به چاپ رساند و آثار ارزشمند چاپ شده و چاپ نشدهای از خود بر جای گذاشت. محمد رضا سحاب شمار کتابهایی را که پدربزرگ تألیف، ترجمه یا تدوین کرده، بیش از 72 عنوان دانسته. برخی از آن عنوانها مرکب از چند جلد هستند. از این آثار میتوان به زندگانی حضرت سیدالشهداء(ع) و چندتن دیگر از ائمه اطهار، مفتاح الاعلام در شش جلد(11)، زندگانی شاه عباس کبیـر، گلچین سحاب، تاریخ نقاشی در ایران، ترجـمه تاریخ قرآن، جـغرافیای کارپنتر، اسرار حـج، فرهنگ خاورشناسان، هنر نقاشی در ایران، اطلس چهارده قرن هنر اسلامی و … اشاره کرد.(12) فرهنگ خاورشناسان، کاریست استثنایی که انگیزه تألیـف آن حـاصل شرکـت در کنـگره هزاره فردوسی است. این کنـگره در 1313خ، در حـضور رضا شاه در طوس برگـزار شد. ابوالقاسـم سحـاب در این کنگره شرکـت و بخش عـمدهای از محتوای این کتاب را از زبان خود حـاضران درکنگره جمعآوری و تنظیم کرد.(13) محمد رضا سحاب درباره فعالیتهای فرهنگی و ادبی پدربزرگ به یاد میآورد که: « وی در 1316خ به ترجمه کتاب التصویر فیالاسلام عندالفرس (تاریخ نقاشی در ایران) اثر دکتر زکی محمد حسن(14)، از زبان عربی به فارسی پرداخت. او کتاب را پس از ترجمه کامل نزد وزیر معارف وقت، علیاصغر خان حکمت برد. وزیر، که ارزش کار را سنجیده بود، دستور چاپ آن را به وزارت انطباعات داد. این کتاب بالاخره با پیگیری و زحمات زیاد استاد پس از دوازده سال در 1328خ منتشر شد. به همین لحاظ، جلد دیگر کتاب دکتر زکی محمدحسن به نام فنونّ الاسلام را که درباره هنر اسلامی بود، پس از ترجمه، به جای اداره انطباعات وزارت معارف، به مجله گلهای رنگارنگ سپرد تا آن را در 1324و 1325خ، به صورت پاورقی چاپ کند». اطلس چهارده قرن هنر اسلامی از جمله آثار ارزشمندی است که تکمیل آن پس از درگذشت استاد عباس سحاب در 1379خ، بر عهده فرزندان و نوادگان استاد ابوالقاسم سحاب مانده است. استاد، مطالب این مجموعه را به تدریج در طول سی سال در نیمه دوم سده جاری آماده کرده بود. در 1361خ، طرح این مجموعه 20 جلدی مورد توجه و مشارکت یونسکو قرار گرفت. ولی تاکنون تنها یک جلد از آن با عنوان هنـر خوشنویسـی در 1381خ، به دو زبان فارسی و انگلیسی چاپ و منتشر شده . انتشار بقیه نیاز به همکاری و مساعدت مادی و معنوی مؤسسات دولتی و خصوصی، معوق مانده است. آثار فراوانی از شادروان ابو القاسم سحاب به جای مانده، ولی ماندگارترین و درخشانترین آنها، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب است که در 1315خ، با همراهی و پشتکار بیمانند فرزند ایشان، استاد عباس سحاب تأسیس یافت. محمدرضا سحاب، نماینده نسل سوم خانواده و مدیر فعلی مؤسسه، روزی را به یاد دارد که مؤسسه از منزل پدربزرگ، محل تولد آن در خیابان عین الدوله محله سقاباشی (ایران کنونی)، به منزل عباس سحاب در خیابان جابری (نور صالحی کنونی) در شرق تهران منتقل شد. محمد رضا میگوید که در آن ایام خانه ما صبحها دفتر مؤسسه و محل کارتوگرافی و شبها محل خواب ما بود. مؤسسه بعد از آن به یک واحد اجارهای درخیابان جابری نقل مکان کرد. مؤسسه سحاب پیشتر از استقرار در محل فعلی در خیابان سمیه، به دو مکان دیگر واقع درمیدان ژاله (شهدای کنونی) و شاهرضا (انقلاب کنونی) روبهروی خیابان صفی علیشاه نیز نقل مکان کرده بود. جغرافیای ایران و جغرافیا در ایران گستره ایران در شرق رشته کوههای زاگرس، در شمال خلیج فارس و در غرب کرمان و یزد از زمان مادها و پارسها تا دوران فرمانروایی هخامنشیان، نقشی بسزا در معادلات جغرافیای سیاسی و مبادلات اقتصادی منطقه داشته است. مردم این خطه از هزاران سال پیش از میلاد، در صحنهای که ملتهایی گوناگون و قدرتهایی بزرگ مانند عیلامیها، بابلیان و آشوریان دیگر بازیگران آن بودند، نمیتوانستند شاهد مبادلاتی خاص بین تمدنهای گوناگون نباشند. این گونه مراودات از آغاز هزاره نخست میلادی شکلی دیگر به خود گرفت. ایران از آغاز دوران پادشاهی اشکانیان، هنگامی که جاده ابریشم برای نخستین بار شرق را به غرب و غرب را به شرق متصل کرد و بازارها و کاروانسراها و چاپارخانههای ایران پذیرای بازرگانان غیربومی شدند، از حلقههای همیشگی زنجیره جاده ابریشم بوده است. در سدههای بعدی، گردشگران نیز در کنار بازرگانان راهی ایران شدند. صنعت نوپای گردشگری در دوران صفویه به سبب ایجاد راههای ارتباطی مناسبتر و افزایش امنیت در آنها به شکوفایی رسید. در 1235خ در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، فرهیختهای به نام حسن حسینی فسایی، تألیف کتابی را به نام فارسنامه ناصری به پایان برد. این کتاب شامل نخستین نقشه جغرافیایی به زبان فارسی از ایالت فارس با تمرکز بر مختصات و مشخصات اقلیمی آبادیها، راهها و رودهای ایالت فارس ـ به خصوص دشت ریز و منطقه جم بوشهر ـ بود. دو سال بعد، در 1237خ، نخستین نقشه تهران به زبان فارسی را گروهی از دانشآموزان مدرسه دارالفنون به سرپرستی آگوست کرشیش(15)، معلم توپخانه مدرسه ترسیم کردند. کرشیش چک تبار، افسر ارتش اتریش را، جان داودخان ارمنی، به دستورامیر کبیر در اروپا استخدام و در 1852م، به ایران آورده بود. جان داود خان ارمنی، مترجم اول دولت ایران، به سفارش امیرکبیر، کتاب جهان نمای جدید (جغرافیای تاریخی، سیاسی، اقتصاد و طبیعی عالم) را از روسی به ترکی برگرداند و پس از ترجمه آن از ترکی به دست محمد حسین خان دبیر الممالک فراهانی، نخستین کتاب جامع جغرافیا به فارسی منتشر شد. متن تلگراف امیرکبیر خطاب به داود خان: در 1248خ، ( 1286ق) نقشه نگاری هنرمند به نام علی اشرف قراجه داغی نخستین نقشه ایران را که شامل سرتاسر مملکت ایران در دوران قاجار بود با نام ممالک محروسه دولت علیه ایران ترسیم و در دارالطباعه دولتی به چاپ رساند. پیـش از آغـاز دوران نقشهنگاری علمـی در ایران، تنها نقشهنگاران خارجی اقدام به ترسیم نقشـه ایران یا منطقـهای که مـرزهای روز ایران را نیز در بر میگرفت، کـرده بودنـد. نقشهای موسـوم به پرشیا، از جمـله این نقشههاست که در 1102خ ـ عهـد صفویـه ـ به دسـت گیـوم دو لیـل(16) فرانسـوی ترسیم شد . این نقشه منطقه وسیعی از کشمیر را در شرق تا کریمـه در غرب شامل شده و قفقاز جنوبی را تنـها به دو قسمت خانات ایروان و خانات شیروان تقسیم کرده. هردوی این خانات در شمال استان آذربایجان ایران قرار گرفتهاند. در 1107خ، ابراهیم متفرقه، گراورساز و نقشه نگار مجاریتبار ترک، نقشهای از ایران متعلق به دوران قاجار را به زبان ترک عثمانی ـ با حروف عربی ـ با نام ممالک ایران ترسیم کرد. در عهد حکومت قاجاریان تا 1269خ، دیگر نقشهنگاران اروپایی مانند ساموئل میچل(17) بریتانیایی، آدولف اشتایلر(18) آلمانی و امانوئل بوئن(19) بریتانیایی ـ که مرز ایران را در عهد پادشاهی افشاریان نشان داده ـ دست به تهیه نقشههایی از منطقه به زبانهای لاتین زدند که همگی شامل ایران بودند. در 1314خ، برای نخستین بار ادارهای به نام اداره جلب سیاحان خارجی و تبلیغات در بدنه وزارت داخله ایران تأسیس و به امور گردشگری اختصاص یافت. طی سی سال بعد، نهادهایی در وزارت کشور تأسیس شدند تا به ساماندهی امور مربوط به گردشگران بپردازند. بنیانگذاری اداراتی مانند، شورای جهانگردی (1320خ)، امور جهانگردی (1333خ)، شورای عالی جهانگردی (1340خ) و تأسیس سازمان جلب سیاحان در 1342خ، از این دست اقدامات دولتهای وقت بود. راهاندازی سازمان جلب سیاحان، از این میان، نقطه عطفی در روند معرفی ایران و گامی مثبت برای ارائه جاذبههای طبیعی و تاریخی آن به جهانیان بود.(20) در 1297خ، بیش از پانزده سال پیشتر از آنکه دولت وقت نخستین گام رسمی خود را در جهت تسهیل امور گردشگران برداشته باشد و هنگامی که هنوز نقشهای از ایران و نموداری از راههای بین شهری آن در اختیار عموم و جهانگردان نبود، استاد ابوالقاسم سحاب دست به ترجمه کتابی از مجموعه سفرنامههای جغرافیایی، نوشته فرانک جی. کارپنتر(21)، جهانگرد و جغرافیدان مشهور آمریکایی زد. این کتاب در 1275خ (1897م) به زبان انگلیسی در امریکا به چاپ رسیده بود. ترجمه جلد آسیایی سفرنامه جغرافیایی کارپنتر را که شامل بخش ایران است، میتوان نخستین گام خانواده سحاب در راه پرورش دانش جغرافیا در ایران و به دنبال آن، تأسیس مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب شمرد. در میان 72 عنوان کتابی که از استاد ابو القاسم سحاب به جای مانده، کتاب جغرافیای کارپنتر تنها اثری نیست که وی به ترجمه آن پرداخته. استاد، که به زبانهای فرانسه و انگلیسی تسلط کامل داشت، اصرار در ترجمه و تألیف آثاری را داشت که از نگاه او میتوانست در رفع کاستیهای جامعه ایران مؤثر واقع شود. چاپ و انتشار کتاب جغرافیای کارپنتر به موانع متعددی برخورد. بیشتر ناشرها و چاپخانه ها از ترسیم نقشههای این کتاب اظهار ناتوانی کردند. شخص فرهیختهای به نام مهندس عبدالرزاق بغایری(22) هم که قادر به ترسیم و چاپ نقشهها بود هزینهای حدود1000تومان برای انجام کار برآورد کرد، مبلغی که فراتر از توان مالی ابوالقاسم بود. مطالب این کتاب در نهایت، به صورت پاورقی و بدون نقشههای آن در جراید آنروز به چاپ رسید. بروز موانعی بیشمار انگیزهای شد تا این معلم پژوهشگر و جویای دانش، آرزوی ایجاد کارگاهی مجهز به امکانات چاپ و نشر نقشه را برای عموم، در سر بپروراند. سالها بعد، آرزوی استاد ابوالقاسم سحاب را یگانه فرزند ذکور او، عباس، به واقعیت بدل کرد. پدر، کتاب چاپ نشده جغرافیای کارپنتر را با آن همه نقشه در اختیار فرزند نوجوان خود قرار داده و عملاً مسئولیت چاپ و رساندن پیام مستتر درآن را بر عهده او گذاشته بود. نسل دوم عباس سحاب «تاریخ ما را دوست هم ساخته؛ اقتصاد، ما را شریک هم کرده؛ نیازها ما را به هم پیوند زده؛ جغرافیا، ما را زیر سقفی واحد گرد هم آورده و خداوند آنانی را که این چنین به هم آویختهاند، هرگز از هم جدا نخواهد کرد». جان اف. کندی عباس سحاب در 3 دی1300خ، در قریه فم از روستاهای تفرش به دنیا آمد. او چهار ساله بود که به مکتب آخوند ملاحسین شاهمیری ـ همان معلمی که پدرش را هم با الفبای فارسی آشنا کرده بودـ ، رفت و خواندن قرآن و کتابهای مقدماتی و نوشتن را فرا گرفت. عباس هفت ساله بود که به همراه پدر به تهران آمد. او، دانش گسترده و معرفت ژرفی را که در طول عمر به دست آورد مدیون پدر دانشمند و یگانه مرشد و معلم خود میدانست. عباس نوجـوان که در 1307خ، به فراگـیری دانـش روز و هنـر نقاشـی در مـدرسـه کمالیه و سپس، در دبیرستانهای ابن سیـنا و علمیـه تهران دل سپرده بود، سنگینی بار جدید را به جان خرید و شناسایی پیچـشهای درهـم خطوط و زیـر و زبـرهـای فـراوان نوشتـهها در نـقشـههای کـتاب را در دستـور کـار شبانـهروزی خـود قـرار داد. افـق دیـد استاد ابو القاسم سحاب و شناختش از علاقـه وافر فرزند جوان به دانش روز از یک سو و اراده خود عباس به گسترش دانش جغرافیا در ایران از دیگر سو، دو سـازهای حـیاتی بودند که سنـگ بنای نخـستین مؤسسه خصوصی ایران و خاورمیانه در زمینـه جغرافیا و نقشهنگاری ایران واقع شدند. عباس، علاوه بر نقشهنگاری، توان ترسیم و تجسم خود را با آبرنگ و مدادهای رنگی بر روی کاغذ آورد. او دهها تابلو و اثر نقاشی به وجود آورد که بیشترشان را در سالهای بحرانی جنگ جهانی دوم، برای تأمین هزینه سنگین خرید پنی سلین لازم برای مقابله با بیماری همسرش، به فروش رساند. عباس سحاب که از دوران کودکی علاقه خود را به نقاشی و نقشهنگاری آشکار ساخته و مجذوب هنر نمایش اطلاعات ساختاری کشور و تقسیمات اداری آن بر روی کاغذ شده بود، نخستین نقشه ایران را در هشت و نه سالگی در مدرسه کمالیه، ترسیم کرد. او نقشههای گوناگونی از ایران، کشورها و قارهها را به منزله تکلیف مدرسه با راهنمایی مهدی رهنما، معلم دانا و دلسوز خود در دبیرستان علمیه، بر روی کاغذ ترسیم کرد. تنها اثر باقی مانده از این دوره را که میتوان نخستین کار جدی عباس سیزده ساله دانست، در همان دوره دبیرستان به نام نقشه کشور فرانسه با متنی به زبان فرانسه و به خط لاتین، ترسیم شده است.(23) در محفل خانوادگی سحابها، از واقعه سادهای یاد میشود که در کنار رهنمود سرنوشتساز پدر، عباس را ناخودآگاه به دنیای نقشهها راند. برخوردی ساده، او را متوجه نیاز عموم و به خصوص گردشگران خارجی، به نقشههای گوناگون کرده بود. در کتابی با عنوان جغرافیای عشق که به مناسبت در گذشت استاد عباس سحاب در فروردین 1379خ منتشر شد، از قول استاد عباس سحاب، چنین نقل شده: « … به خاطر دارم که هنگامی که تنها پانزده سال سن داشتم در چهارراه امیر اکرم تهران به دو جهانگرد فرانسوی برخورد کردم؛ در جستجوی آدرس انجمن ایران و فرانسه بودند. تقاضای راهنمایی برای تهیه نقشه تهران، پایتخت کشوری را داشتند، که به قول خودشان صاحب تمدنی دو سه هزار ساله است. شرمساری از در دسترس نبودن چنان نقشهای، مرا وادار کرد که با 27 قران پولی که در جیب داشتم دو متر کاغذ کالک، یک شیشه مرکب چین و چند قلم هاشور از چهار راه قوام السلطنه (ادیان کنونی) تهیه کنم و در طول شش ماه نقشه جهانگردی شهر تهران را بر روی کاغذ بیاورم». نقشه توریستی تهران، که نخستین کار نقشه نگاری عباس نوجوان بود، به خط لاتین در 1315خ، تهیه و به تدریج یک هزار نسخه از آن به صورت اوزالید تکثیر و منتشر شد. این خاطره هرگز ذهن پویشگر عباس را رها نکرد و عامل ممتازی شد برای رساندن دانش جغرافیا و فن نقشهنگاری به اوج ایرانیاش. سرتاسر عمر پرثمر استاد عباس سحاب وقف ایران و ایرانشناسی شد. جغرافیای ایران، تاریخ ایران، باورها و دین ایرانیان، هنر و زندگی هنرمندان ایرانی و … همـه بخـشهایی از نقشهنگاری و جغرافیای ملـی بود که عباس سحـاب و مؤسسهاش به آن پرداخت و برای فرزندان خود و ایران زمین به ارث گذاشت. استاد عباس سحاب در 1332خ، نخستین نقشه عمومی و مفصل ایران را به متن انگلیسی و بعد از آن به زبان فارسی ترسیم و به صورت سیاه و سفید چاپ و تکثیر کرد. همکاران استاد، از سالهای نخست تا 1336خ و چاپ نقشه تمام رنگی در چاپخانه مجلس شورای ملی، این نقشه منحصر به فرد را رنگآمیزی دستی کرده و به دست علاقهمندان رسانده بودند. مؤسسه سحاب، تهیه و انتشار این نقشه را، که بارها تجدید چاپ و با استقبال بینظیر عموم مواجه شد، از افتخارات خود میداند. در گذشت پدر دانشمند در 1335خ، برای استاد عباس سحاب که از اوان کودکی همواره از پشتیبانی و حمایتهای علمی و عملی او برخوردار بود، ضایعهای دردناک و در عین حال آغازگر دورانی جدید و مملو از فعالیتهای علمی بود. استـاد به این نتیجـه رسیـده بود کـه روح آن مرحـوم همانـند دوره حیاتش نگران فـرزند و غم و اندوه اوست و شایستـه است که برای شادی روح پدر و التیام زخم روح غمدیده خود، مصممتر از همیشه به تهیه نقشهها بپردازد. نقشه راههـای ایران و کشورهـای ترکیه، عـراق، کویت، افغانستان، قبرس، رودس، پاکستان، اندونزی، عربستان همراه با مکه و مراسم حج و چند کشور دیگر حاصل این دوره فعالیت وی است. استاد ابتدا این نقشهها را تنها به دو زبان تهیه میکرد اما بعدها تدوین و چاپ نقشهها را به زبانهای انگلیسی، عربی و حتی ژاپنی توسعه داد. استاد عباس سحاب بنیانگذار نقشهنگاری نوین در ایران، با خلق صدها اطلس و نقشه جغرافیایی، بانی سبکی نوین درجهان شد. وی از بزرگان دانش جغرافیا بود و در طول دوران فعالیتش در فضای این دانش در ایران، نخستین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی خاورمیانه را تأسیس کرد. عباس سحاب از آخرین بازماندگان نسل نقشهنگاران قدیمی و صاحب سبک در جهان است. جغرافیای او مجموعهای است از مشخصات مکان و هویت فضایی که مردمانش در آن زندگی میکنند و مراوداتی که با یکدیگر دارند، از مشخصات فیزیکی سطح روی زمین و جوامع انسانی گوناگونی که در آن پراکندهاند و از آن تغییراتی که جهانیان در طول تاریخ بر زمین اعمال کردهاند. از این رو، آثار او شامل مطالبی گوناگون مانند، نقشههای موضوعی، تاریخ هنر، سندهای تاریخی در باره سرحدات سرزمین ایران ـ به خصوص خلیج فارس ـ از دوران هخامنشی و زندیه تا قاجار و عصر کنونی است. استاد، برای تهیه نخستین نقشههای ایران به بیش از سی هزار شهر و روستای ایران سفر کرد. کوشش پیگیر او موجب شد که فن نقشهنگاری در ایران رونق گیرد. حاصل این تلاش مجموعههایی از نقشههای آموزشی برای دانشآموزان، بیش از 1700 اثر جغرافیایی از جمله نقشه، اطلس، کتاب، کره جغرافیایی و دیگر وسایل آموزشی است. بخش عمدهای از این آثار شامل نقشههای گردشگری استانها، مناطق و شهرهای ایران، به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، عربی و حتی ژاپنی ترجمه، چاپ و منتشر شده است.(25) نقشـههای تهیه و منتشر شده در دوران فعالیت پربار عباس سحاب مجموعه بزرگی از موضوعات گوناگون مانند گردشگری، مقایسهای، کمک آموزشی، جغرافیایی، برجستهنمایی (استمپاژ)، دورههای تاریخی، اقتصادی، جغرافیایی شاهنامه فردوسی و … و اطلسهای گوناگونی با عنوانهای اطلس14 قرن هنر اسلامی (20 جلد)، اطلس بینالمللی فارسی، اطلس جغرافیایی، اطلس تاریخی ایران (17 دوره)، اطلس60 سال کارتو گرافی و اطلس خلیج فارس است. نخستین کره جغرافیایی به زبان فارسی ساخـت کـره جغرافیایی با متـن فارسی از نـوآوریهای با ارزش مؤسسـه سحاب است. فکر تولید نخستین کره جغرافیایی فارسـیزبان جـهان در ایران را مـیتوان از زمـره ماجـراجـوییهای علمـی استاد سحـاب دانست. او در خـاطرات خـود از روند کار چنین یاد کرده است: «در 1334خ، با مؤسسه کلمبوس آلمان مکاتبه کردم و قصدم را در مورد تهیه کره جغـرافیایی به زبان فارسـی بیان کـردم. پاسـخ دادند که چنـانچـه نقشـه به زبان فارسـی را خـودتان آمـاده کنید، ما کـره مورد نظر را بر اساس آن تولید خواهیم کرد. ![]() کرههای جغرافیایی فارسی، تولید شده در ایران نقشه را ارائه کردم و آنها نیز هزار دستگاه از آن را تولید کردند. اما من با مشکل بزرگی روبهرو شده بودم؛ پول پیش پرداخت کرهها را نداشتم. مشکل را با یکی از دوستان که رئیس بانک ملی ایران شعبه میدان ژاله بود مطرح کردم. او گفت که بهترین راه گرو گذاشتن مستقلات است تا اعتبار کافی برای وام گرفتن از بانک فراهم آید. سند خانه را گرو گذاشتم، مبلغ پیش پرداخت را تهیه کردم و کره جغرافیایی فارسی زبان را به علاقهمندان ایرانی دانش جغرافیا عرضه کردم». این ماجرا به گوش مطبوعات آن زمان رسید و عمل موسسه سحاب در سطح جامعه مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. یکی از روزنامه های آن دوران نوشته بود که، «خانهای به گرو رفت و نخستین کره جغرافیایی فارسی تهیه شد». در سالهای 50 خورشیدی با تلاش کارکنان مؤسسه کار تولید کرههای جغرافیایی در ایران آغاز شد و تاکنون در قطرهای 10، 16، 20 و 28 سانتیمتری تولید شده است. نقشههای گردشگری استاد سحاب، پیشگام انتشار نقشههای گردشگری در ایران، ترسیم و انتشار نخستین نقشههای گردشگری تهران و ایران و شهرهای بزرگ آن را از دهه بیست سده جاری خورشیدی در دستور کار خود قرار داده بود. او طی دو دهه چهل و پنجاه، هنگامی که، با افزایش تعداد گردشگران خارجی، صنعت گردشگری در ایران از هر نظر مورد توجه قرار گرفته بود، تهیه دوره جدید نقشههای گردشگری، با چاپ رنگی و منطبق با پیشرفتهترین معیارهای فنی روز را در برنامه کار مؤسسه قرار داد. در طول سی سال، به همت استاد و مؤسسه سحاب، مجموعه کاملی از نقشههای گردشگری شهرها و استانهای ایران و حتی برخی از کشورهای همسایه، تهیه و منتشر شد. در حال حاضر انتشار نقشههای گردشگری به علت کاهش چشمگیر گردشگران، با محدودیت ادامه دارد. ![]() نمونهای از نقشههای بیشمار گردشگری شهری، نقشۀ راهنمای شهر رشت، ترسیم استاد عباس سحاب نقشههای موضوعی (مقایسهای) ایران استاد سحاب در طول بیش از چهل سال علاوه بر تهیه چندین نقشه عمومی از ایران، برای شناخت و آمـوزش موضوعـات علمی جغرافیای ایران از دیدگاههـای گوناگون اقدام به تهیه نقشههای موضوعی(26) ایران کرد. ایـن گـروه از نقشـههای ایران شامل مـوضوعاتی از جـمله زمیـنشناسی، خاکشناسی، تراکم و توزیع جمعیت، صنایع و کارخانهها، پوشش گیاهی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد کشاورزی، معادن و ذخائر زیر زمینی، صنایع نفت و گاز و همچنین نقشههای مصور مردمشناسی و لباسهای محلی، کشاورزی و دامپروری، مراتع و دامپروری، آب و هوا، رستنیها و جنگلها، تکتونیک(27) و زلزله، فیزیوگرافی و تقسیمات طبیعی، تقسیمات اقلیمی، جغرافیای جهان وحش(28)، حوضه آبریز رودخانهها و بسیاری عناوین دیگر به دو زبان فارسی و انگلیسی چاپ و منتشر شده. این نقشهها دریچهای به دنیای اطلاعات باز کرده و مورد استقبال مراکز علمی و دانشگاهی داخل و خارج کشور قرار گرفته است. ![]() نقشۀ اقتصادی ایران ( 90×60 سانتیمتر) شامل صنایع و کارخانهها، معادن، کشاورزی و پوشش گیاهی، راهها و ارتباطات، 1344خ نقشههای بزرگ و وسایل کمک آموزشی جغرافیا برای مدارس کشور عباس سحاب پس از تهیه نقشه منطقههای گوناگون ایران و کشورهای دیگر، مصمم به تهیه نقشههای آموزشی به خط نستعلیق شد. از 1338خ به بعد برای نخستین بار نقشههای مختلف ایران، آسیا، اروپا و دیگر قـارهها تدوین شـد و در قطـع 90 × 60 سانتیمتـر به چـاپ رسیـد. استقبـال بینظـیر معلـمان و مسئولان مدارس، مؤسسه سحاب را تشویق به افزایش تنوع، شمار، دقـت و کیـفیت انتشـارات آموزشی کرد. مؤسسـه، به موازات تهیه و توزیع نقشههای جغرافیایی آموزشی، در صدد تهیه اطلسها و دیگـر تصاویر آموزشـی از قبـیل نگارههـای گیـاهشناسی و کالبدشناسـی و … برآمـد و از این نظـر نیـز سهـم بزرگی در امر آموزش عهدهدار شد. نقشههای برجستهنما استاد عباس سحاب، در زمانی که تهیه نقشه برجستهنما(29) در ایران مرسوم و مورد توجه نبود، با تکیه بر توان نقاشی ژرفانمایی و دانش جغرافیایی خود، به برجستهنماسازی نقشهها پرداخت. سبک خـاص کارتـوگـرافی ونشـو(30) در تهیـه نقشـههای برجستهنما و ضرورت تهیه نقشه برجستهنمای ایران برای تکمیل نقشههای آموزشی، مؤسسه سحاب را برآن داشت تا در این زمینـه تلاشی مضاعف داشتـه باشد. نقشـههایی برجـسته از استانها و مناطـق گوناگون ایران و قـارههای جـهان، از جـمله آثار ارزشمند این دوره است. ایـن تلاش و کـوشش در سالهـای پایانـی دهه شصت خورشیدی به موفقیت انجامید. حاصل کار سه نقشه برجستهنمای ایران، آذربایجـان و البرز مرکـزی (تهران ـ شمال) بود. ادامـه کار برای دیگر مناطق ایران به دلیـل هزینه سنگین آن متوقف شد. در حال حاضر، از این روش نقشهنگاری با بهرهمندی از تجهیزات رایانهای در نقشهها و اطلسهای مؤسسه سحاب استفاده میشود. اطلسهای جغرافیایی تهیـه و انتشار نخـستین اطلس جغرافیـا در 1341خ، بـرای آمـوزش جـغرافـیـا در مـدارس آغـاز شـد. این اطلـس با ده ویرایـش بیـش از 50 بار تجـدید چـاپ شـد. در 1344خ، اطلس جهان در عصر فضـا با طرحی نو و اطلاعـات بیشمـار برای دبیرستانها و عموم مردم چاپ و منتشر و سه بار تجدید چاپ شد. اطلس دانشآمـوز در 1344خ و اطلس نوآمـوز در 1345خ، منتشر و بارها تجدید نظر و بازچاپ شد. اطلس مصـور ایران و جـهان با همـکاری مؤسسه وسترمـن(31) آلمان در 1357خ، به قطع رحـلی(32) تهیه و منتشر شد. علاوه بر اطلسهای آموزشی، اطلسهای کتابخانهای، شامل اطلس اسناد تاریخی خلیج فارس در 3 مجلد به ترتیب در 1349 و 1361 و 1364خ برای اثبات اصالت نام خلیج فارس به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی منتشر شد. اطلس عمومی افغانستان به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه در 1352خ و اطلس نقشههای تاریخی وکهن ایران به زبانهای فارسی، انگلیسی و آلمانی در 1355خ، به چاپ رسید. درسالهای بعد اطلسهای آموزشی بیشماری از جمله اطلس کالبدشناسی بدن انسان و اطلس جیبی ایران وجهان به زبانهای فارسی و انگلیسی، اطلس عمومی ایران و جهان در 1380خ اطلس راههای ایران و چندین جلد اطلس تهران بزرگ و … منتشر شد. ![]() مجموعهای از کتابهای آموزشی برای کتابخانۀ مدارس نقشههای دورههای تاریخی ایران مجموعه نقشههای دورههای تاریخی ایران از 17 نقشه، هریک به قطع 100×70سانتیمتر، مربوط به ادوار سلسله هخامنشیان تا قاجاریه تشکیل شده است. این نقشهها شامل حدود و موقعیت ایران در هر دوره تاریخی، مختصات شهرها و نقاط سوقالجیشی (با اسامی همان زمان)، مسیر لشکرکشیها و وقایع تاریخی مهم است، که به دقت در متن و حاشیه آنها درج شده. این مجموعه با ارزش حاصل کار گروهی از پژوهشگران از جمله زنده یاد استاد علی بابا عسگری و استاد علی اکبر محمودیان تحت نظارت و سرپرستی استاد عباس سحاب است که طی نزدیک به 40 سال (از 1340 ـ 1378خ) با مطالعه و بررسی صدها کتاب، اطلس و نقشههای تاریخی به دست آمده. با ویرایش و بازنگریهایی که در طول سالهای اخیرـ پس از خاموشی استاد سحاب ـ روی این مجموعه خاص توسط استادان جغرافیای تاریخی ایرانی و خارجی انجام شده، دوره جدیدی از نقشهها، با استفاده از روشهای به روز نقشهنگاری رقومی ـ رایانهای در برنامه کار مؤسسه قرار گرفته. در حال حاضر، همکاران بخش علمی و کارتوگرافی مؤسسه اقدام به تهیه دوره جدیدی از نقشههای نفیس تاریخی به صورت رنگی و دیجیتالی، چاپ و نشر آنها به دو صورت نقشههای بزرگ و اطلس تاریخی ایران کردهاند، که به شرح زیر هستند :
دفاع از اصالت نام خلیج فارس یکی دیگر از فعالیتهای حیاتی مؤسسه سحاب پس از1340خ، مبارزه با جعلکنندگان نام خلیج فارس بوده. استاد عباس سحاب در مقام یکی از سردمداران این مبارزه از 1341خ، شروع به گردآوری اطلسها و نقشهها به زبانهای گوناگون از سراسر جهان کرد. او سپس، با تشکیل نخستین نمایشگاه اسناد تاریخی و نقشههای جغرافیایی خلیج فارس در محل کافه شهرداری(33) تهران در 1344خ و تألیف و انتشار اطلس نقشههای جغرافیایی و اسناد تاریخی خلیج فارس را در سه مجلد در 1349، 1361 و 1364خ به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی، مبارزه اساسی و علمی خود را در این زمینه آغاز کرد. وی در برهه بعدی برای اثبات اصالت نام خلیج فارس، دو جلد اطلس به نام خلیج فارس در نقشههای کهن در 120 صفحه به متن فارسی و انگلیسی و خلیج فارس در اطلس نقشههای تاریخی و کهن(34) به متن انگلیسی در 600 صفحه (2 مجلد) به ترتیب در 1384خ و 1385خ، به دست محمدرضا سحاب با همکاری چند تن از دانشگاهیان تألیف، چاپ و منتشر شد. شرکت در همایشهای داخل و خارج کشور و ارائه بیش از بیست مقاله همراه با تصویر نقشهها و اسناد در زمینه مستندات جغرافیایی خلیج فارس از جمله گامهای سالهای اخیر و تنها گوشهای از نیم سده مبارزه خاندان سحاب با سازندگان اسامی مجعول برای خلیج فارس است. ارائه نقشههای تاریخی و کهن به مناسبتهای گوناگون در جهت اثبات اصالت نام خلیج فارس در نمایشگاههای کتاب و ارائه مقاله و سخنرانی در همایشهای داخل و خارج کشور از جمله دیگر فعالیتهای مؤسسه سحاب در مبارزه با اسامی تحریف شده است.
دیگر آثار استاد عباس سحاب مجموعه بیست جلدی اطلس چهارده قرن هنر اسلامی نمونه بارزی از ذهن بیدار، جهان بین و اصولگرای بزرگان خاندان سحاب است. اطلاعات لازم و کافی برای معرفی جلوههای گوناگون هنر اسلامی به زبانهای فارسی و انگلیسی، به دست استاد ابوالقاسم سحاب و پس از او، استاد عباس سحاب در طول بیش از پنجاه سال جمعآوری شده. این اطلس زمینههای هنری متعددی مانند خوشنویسی، نگارگری و مینیاتور، تذهیب، معماری، گچبری، کاشیکاری، پارچهبافی، حکاکی، کندهکاری روی چوب و … را بررسی و معرفی کرده است. این مجموعه حدود ده هزار تصویر رنگی و سیاه و سفید، نقشه، طرح و … را همراه با شرح موضوعی کامل مطالب، شامل میشود. مطالب این مجموعه شاهدی کامل بر هنر اسلامی در سرا سر جهان طی سدههای متمادی است. تاکنون جلد دوم این اطلس با عنوان هنر خوشنویسی، از آغاز تا امروز به کوشش محمدرضا سحاب با همکاری استاد علی اکبر محمودیان و زندهیاد کلود (سیروس) کرباسی در 1380خ، چاپ و منتشر شده. سایر جلدها، در فقدان مرحوم استاد عباس سحاب، در انتظار تدوین، ویرایش نهایی و تأمین امکانات چاپ هستند. فهرست عناوین مجلدات بیستگانه اطلس چهارده قرن هنر اسلامی به شرح زیر است:
اطلس بینالمللی فارسی پروژه تهیه و چاپ نخستین اطلس بینالمللی به زبان فارسی در سالهای دهه پنجاه مطرح شد. استاد عباس سحاب در یکی از سفرهایی که به همراه فرزندش محمدرضا به آلمان داشت موضوع تهیه چنین اطلس عظیمی را با مؤسسات کارتوگرافی آلمانی از جمله کارل ونشو(35)و هرمان شرودل(36) مطرح ساخت. هدف تهیه اطلسی بینالمللی به زبان فارسی بود تا ایرانیان مجبور به استفاده از اطلسهای بینالمللی به زبانهای بیگانه نباشند. پس از مذاکرات مفصل و طولانی طی چند سال مکاتبه و مبادله اطلاعات، در سالهای پایانی دهه پنجاه و پرداخت مبالغی قابل توجه، این دو مؤسسه با واگذاری امتیاز چاپ متن فارسی اطلسهای خود به مؤسسه سحاب موافقت کردند. متعاقباً، ترجمه نقشـهها به زبان فارسـی و حـروفچینی و نامگذاری این حجـم عظیم از نقشهها در برنامه کار بخش فنی مؤسسه قرار گرفت و طی چند سال کار و تلاش به مرحله نهایی رسید. لیکن، تهیه و کارتوگرافی نقشههای مربوط به ایران و کشورهای همسایه و … که در اطلس مؤسسههای یاد شده موجود نبود و میبایست با همان سبک و سیاق انجام شود، به طول انجامید. تکمیل پروژه به مراحل پایانی خود نزدیک میشد که با تحولات عمده سیاسی در شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق و تولد کشورهایی جدید، به تعویق افتاد. چاپ و انتشار این اطلس از آرزوهای دیرین و بزرگ استاد ابوالقاسم سحاب بود که متأسفانه در زمان حیات ایشان محقق نشد. اطلس تاریخی ایران تهیه اطلس تاریخی برای هر کشور یا سرزمین، کاری است سترگ و نیاز به پژوهش و مطالعه صدها جلد کتاب تاریخ و جغرافیا، سفرنامه و اسناد بیشمار مانده از پیشگامان دانش ادوار گوناگون و مورخان گذشته و حال دارد. زیربنای اطلس تاریخی ایران از1340خ، توسط عباس سحاب پایهگذاری شد. او در طول 38 سال با همکاری گروهی از یاران و دوستان دانشمند و پژوهشگر خود موفق به تألیف و کارتوگرافی تنها هفده نقشه از این مجموعه شد. این نقشهها به صورت آزمایشی در برگهای جداگانه چاپ و در معرض نقد و بررسی صاحبنظران قرار داده شد. هدف عبارت از گردآوری نظر محققان و اهل فن، نسبت به تصحیح خطاهای احتمالی و تدوین نسخه نهایی و بالاخره چاپ و انتشار اطلس کامل بود. پس از درگذشت استاد سحاب، زندهیاد استاد علیبابا عسگری، همکار صدیق استاد، تکمیل نقشههای نیمهتمام استاد را به عهده گرفت. استاد عسکری تا پایان عمر مشغول کار برروی نقشههای منتشر شده پیشین و تصحیح و تکمیل آنها بود. پس از درگذشت وی در 1394خ، مؤسسه سحاب خود را متعهد به تکمیل اطلس تاریخی دیده و کوشش برای چاپ و ارائه این یادگار استاد عباس سحاب را به انجام خواهد رساند. اطلس شصت سال کارتوگرافی این اطلس مجموعهای است از نقشهها و آثار قلمی استاد عباس سحاب که در طول شصت سال از 1313ـ 1373خ آفریده است. نقشههایی که در طول این دوره نسبتاً طولانی از آثار ارزشمند کارتوگرافی استاد گردآوری شده، با ذکر مشخصات نقشهها، تاریخ ترسیم و چاپ و انتشار هر یک تدوین شده. مؤسسه سحاب چاپ این اطلس را که منبع و مرجعی مفید برای پژوهشگران جغرافیای تاریخی و شهرسازی ایران خواهد بود، در برنامه کاری خود قرار داده است. ![]() استاد سحاب و اطلس چهارده قرن هنر اسلامی نمایشگاههای جغرافیایی استاد سحاب نخستین نمایشگاه جغرافیایی آثار خود و مؤسسههای کارتوگرافی بینالمللی را در 1339خ در دانشسرای تهران برپا کرد که با استقبال فراوان دانشگاهیان، معلمان، دانشجویان و دیگـران روبهرو شد. استاد، از آن پـس، به تأسـیس نمایشگاههایـی مشابـه در شـهرهای آبـادان، اصفـهان، اهواز و دو نمایشگاه بینالمللی جغرافیا در دانشگاه تهران (1341) و دانشگاه ملی (1351) و دیگـر نمایشگاه های جغرافیایی همـراه با کـنگرهها و گردهمایـیهای جغرافیـایی و کارتوگرافی در داخل و خارج کشور سامان داد. استاد عباس سحاب در اکثر نمایشگاههای مهم فرهنگی کشور مشارکت جدی داشته و از این طریق موفق به جذب جوانان بسیاری به این رشته علمی شده است. نخـستین نمایـشگاه جغـرافیایـی ایـران در شهـریـور 1339خ، در مـحل دانـشسـرای تـهران (دانشگاه خـوارزمـی کنونی در خیابان مفتح) بر پا شد. خاموشی استاد عباس سحاب عباس سحاب در 14 فروردین 1379خورشیدی دار فانی را وداع گفت. حضور جمع کثیری از بزرگان دانش جغرافیا و فرهیختگان علمی و فرهنگی در مراسم تشییـع و تدفین و ترحـیم ایشان و پس از آن، برگزاری مـراسم بزرگداشت در محـل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ( اردیبهشت 1379)، در وزارت امورخارجه (مرداد1379) در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانیدانشگاه تهران ( آذر 1379)، در تفرش و دیگر شـهرها … پیامـی داشـت از ارزشهای بـیشمـار دانشمنـد فقیـد، استاد عبـاس سحـاب. در فـروردیـن 1380خ، به مناسبـت مـراسم بزرگـداشت نخستیـن سال درگذشت استاد، کـتاب زندگـینامه و خدمات علمی و فرهنگی ایشان با مقدمه استاد دکتر محمدرضا نصیری از سوی انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چاپ و منتشر شد. نیمه دوم دهه نود شاهد دو رویداد مهم در تاریخ مؤسسه سحاب بود. انتشاریادنامهای حاوی زندگینامه، آثارفرهنگی و فعالیتهای علمی استاد سحاب، تاریخچه مؤسسـه و مجـموعه برگزیـدهای از مقالات اهـدایی و یادداشـتها و خـاطرات هـمرزمان و دوستـان او، بـا فرا رسیدن سالگرد هشتادمین سال فعالیت مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب همزمان شد. اندیشه دکتر محمود جعفری دهقی، استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانشناسی این دانشگاه، برای برگزاری مراسم بزرگداشت و تهیه یادنامه استاد عباس سحاب در این سالها جامه عمل پوشید. همراهی فرهیختگانی مانند دکترمحمدتقی رهنمایی، زندهیاد دکتر طهمورث ساجدی صبا، دکتر محمود جعفری دهقی، جمشید کیانفر، صاحبنظران خارجی و شماری دیگر از دوستان دانشمند، انتشار دو جلد پر محتوی از یادنامه را در1397خ، ممکن ساخت. بزرگداشت هشتاد سال فعالیت مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، که یادآور راستین جوهر شخصیت و هویت استاد فقید است، در اردیبهشت 1397خ در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزارشد و اندیشه تهیه یادنامه دیگری با همکاری یاران و دوستداران مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در برنامه کار قرار گرفت. در 1376خ، در زمان حیات استاد سحاب فیلمی از زندگی ایشان به دست گروه دانش و فرهنگ شبکه یک سیما ساخته شده، که در مؤسسه سحاب و اینترنت قابل دسترسی است. ادامه دارد … پینوشتها:
|
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95سال بیست و پنج | بهار 1400 | 236 صفحه
|