جلفای اصفهان، محور توسعه گردشگری شهری
این منطقه قدمتی به درازای تاریخ تمدن و فرهنگ ایران دارد. اصفهان آثاری بدیع از همه دورههای تاریخی را در خود جای داده و از لحاظ قدمت و ارزشهای ویژه هنری، اقتصادی، علمی، صنعتی، بازرگانی و گردشگری از جایگاهی ممتاز در ایران برخورداراست. در هر گوشه این شهر بنایی تاریخی با معماری زیبا و حیراتانگیز وجود دارد که برخی از آنها به عنوان میراث تاریخی بشر در یونسکو به ثبت رسیده است. اصفهان شهر پلهای سرپوشیده، گنبدها و منارههای زیباست. میدان نقشجهان، مسجد شیخلطفالله، مسجد شاه، سردر قیصریه، منارجُنبان، سی و سه پل، پل خواجو، کاخ چهلستون، باغ عمارت عالیقاپو و کلیسای وانک بخشی از جاذبههای اصلی و دیدنیهای این شهر خاطرهانگیز است. اصفهان در طول تاریخ یکی از شهرهای مورد توجه گردشگران و جهانگردان خارجی بوده است و یکی از مراکز مهم گردشگری شهری محسوب میشود. از شاخههای رو به رشد صنعت گردشگری، گردشگری شهری است که با توجه به امکانات موجود در شهرهای مختلف، به ویژه شهرهای تاریخی، مقبولیت رو به رشدی در میان گردشگران دارد. شالوده صنعت گردشگری بر دو اصل اقتصاد و فرهنگ استوار است. بنابراین، بر پایه این دو اصل جاذبههای طبیعی، اقلیمهای متفاوت جغرافیایی و میراث تمدن بشری سرمایهای ارزشمند محسوب میشود. به این ترتیب و بر خلاف سدههای گذشته، این بار صنعت آدمیان را نه رو در روی یکدیگر بلکه در کنار هم قرار میدهد و آنان را با تمدنها و فرهنگهای گوناگون جامعه بشری آشنا میسازد. امروزه، گردشگری در شهرهای تاریخی و بازدید از اماکن تاریخی، فرهنگی، مذهبی و تجاری به دلیل تمرکز امکانات رفاهی در شهرها از رونق و گسترش فراوانی برخوردار است. در میان شهرهای ایران، اصفهان از مناطق منحصربه فردی است که توان گسترش گردشگری شهری را داراست و با داشتن پیشینهای تاریخی و امکانات به نسبت مناسب مقصدی شایسته برای این منظور محسوب میشود. از محلههای قدیمی اصفهان، که در 1015ق/ 1606م بنا شده، محله ارمنینشین جلفای نوست. این محله از نظر سیمای شهری و شهرسازی دارای طراحی به نسبت منطقی و دقیق است و از بهترین محلههای اصفهان محسوب میشود. گردشگران میتوانند در این محله به صورت پیاده در منطقه تاریخی تردد و از کلیساها، بازار و میدانها بازدید کنند. این کار علاوه بر سودآوری و کسب منافع اقتصادی برای مردم محلی باعث ایجاد تعامل فرهنگی میان جامعه کوچک میزبان و انبوه گردشگران داخلی و خارجی میشود. امروزه، پس از گذشت قریب به چهار صد سال از تأسیس جلفای نو این محله هنوز میتواند نقشی مهم در توسعه گردشگری شهری در اصفهان و ایران داشته باشد. ضرورت و رسالت موزه موزهها در جوامع بشری نقشی حیاتی، بدیع و ماندگار دارند و مروج پدیدههای فرهنگی هستند. آنها مهمترین ابزار برای معرفی میراث ملموس و ناملموس باقیمانده از گذشتگان به حساب میآیند. در دنیای کنونی و با ظهور فرایند جهانی شدن، سعی میشود که ملتها از یک سو به توسعه دانش و فناوری در ابعاد گوناگون روی آورند و از سوی دیگر، به کندوکاو و جستوجو در ریشههای فرهنگ و تمدن خود سوق داده شوند. از این رو، برای دستیابی به نشانههای تمدن و فرهنگ در هر کشوری بررسی آثار تاریخی، اشیا، آداب و رسوم، هنرها و … بیش از پیش اهمیت یافته است. برای نیل به این مقصود نگهداری، مطالعه و نمایش مستندات هر منطقه ضروری است. به بیانی دیگر، در دنیای کنونی و در جهانی که در آن تبادل فرهنگ و اندیشه معنی تازهای پیدا کرده، نقش موزهها هر روز پررنگتر و حیاتیتر میشود. موزهها در محلاتی که ساکنان آن بومی هستند به تداوم هویت و فرهنگ این مناطق کمک بسیاری میکنند و بر عزتنفس جامعه تأثیر خوبی میگذارند. علاوه بر این، موزهها به ساختار اجتماعی و اقتصادی محله جان دوباره میبخشند. موج احیا، حفظ و تغییر کاربری بناهای تاریخی در اصفهان و همچنین، رشد و محبوبیت روزافزون گردشگری شهری در آن و به خصوص در منطقه جلفا، باعث شده تا خلیفهگری ارامنه اصفهان و جنوب ایران بار دیگر برای افزایش جاذبههای گردشگری شهری گام بردارد. در سالهای اخیر، دو طرح کمنظیر در محله جلفای نو رونمایی شده: موزه مردمشناسی ارمنیان جلفای نو و گنجینه موسیقی ارمنیان جلفای نو. ﻟﺰوم ﺗﺄﺳﻴﺲ گنجینه موسیقی ارمنیان جلفای نو با مطالعه تاریخ موسیقی ایران میتوان دریافت که ارمنیان در گسترش موسیقی مدرن و ورود موسیقی کلاسیک جهان به ایران نقشی بسزا داشتهاند. درواقع، ارمنیان به دلیل سفرهای بسیار و نگاه گسترده خود توانستهاند آنچه را که در عرصه موسیقی جهان رخ میداده را به ایران آورند و با هممیهنانشان سهیم شوند. ارمنیان همچنین، از پدیدآورندگان و بنیانگذاران موسیقی پاپ ایران بودهاند و در سراسر ایران آثاری ماندگاری خلق کردهاند. ارمنیان علاوهبر اجرا،آموزش موسیقی و گردآوری موسیقی مردمی ایران در دیگر شاخههای این هنر مانند ساخت ساز و تربیت استادان این رشته نیز نقشی چشمگیر داشتهاند. برای نمونه میتوان به هوانس آبکاریان معروف به یحیی اشاره کرد که نقشی مهم در موسیقی ایران داشته و خدماتی ارزنده به آن کرده است. امروز، پس از گذشت چهارصد سال از حضور ارمنیان در قلب فلات مرکزی ایران، با تأسیس گنجینه موسیقی ارمنیان جلفای نو تلاش شده تا دستاوردهای آنان در عرصه موسیقی نمایش داده شود و مرکزی باشد برای مطالعه دوستداران و متخصصان موسیقی . در این مرکز، با ﻧﮕﺎهی کاملاً تخصصی، ﺑﻪ موسیقی ارمنیان پرداخته شده و سعی بر آن بوده که به کمک اشیا، مستندات و تصاویر تاریخی نقش و حضور موسیقی در مذهب و فرهنگ ارمنیان برای بازدیدکنندگان بازگو شود. غرفههای این گنجینه، به شکل مرسوم و سنتی، شئی محور نبوده و بیشتر بر روی محتوا تأکید دارد و اطلاعات به سه زبان ارمنی، فارسی و انگلیسی به بازدید کننده ارائه میشود. بنایی را که گنجینه موسیقی در آن شروع به فعالیت کرده بانو یغیسابِت آبراهامیان و فرزندانشان در1337ش/ 1958م به یاد همسر و پدر مرحومشان، آرام آبراهامیان، از خیران معروف جلفا، به مبلغ پانصد هزار ریال برای نگهداری از کودکان بیسرپرست جلفا خریداری کرده بودند. پیش از1337ش/ 1958م، یتیمخانهای در دیر کاتارینه مقدس جلفای نو به همین نام فعالیت داشت که با مدیریت انجمن خیریه بانوان ارمنی اصفهان اداره میشد. خوشبختانه، از1383ش/ 2004م به دلیل اینکه کودک بیسرپرستی وجود نداشت و ساختمان بیاستفاده مانده بود، به پیشنهاد خلیفهگری ارامنه اصفهان این ساختمان به محل برگزاری کلاسهای آموزشی موسیقی و تمرین گروههای کُر کومیتاس و داتِو ارمنیان جلفا تبدیل شد. بخش نمایشگاهی گنجینه موسیقی ارمنیان جلفای نو
اتاق شماره 1 ـ نقشه مصور : در1604ـ1606م، طبـق فـرمـان شـاه عبــاس اول (1629ـ1587م) حـدود سیصـد هـزار تن از ارمنیان جلفای قدیـم بهاجباراز نخجوان و ارمنستان به ایـران مـهاجـرت کـردنـد. در نـقشـه مـصور نـوازنــدگان و سـازهـا در ارمنستـان و جلفـای نو و مسیـر مهاجرت ارمنـیان به ایران نشـان داده شده. پیرو فرمان حکومتی، پس از ورود ارمنیان به ایران، صنعتگران و بازرگانان درساحل جنوبی زایندهرود و کشاورزان و روستاییان در فریدن و چهارمحال و بختیاری سکنا گزیدند. ارمنیانی که در ساحل زاینده رود ساکن شدند به یاد سرزمین اجدادیشان محل سکونت جدید خود را «جلفای نو» نامیدند. ارمنیان جلفای نو علاقه بسیاری به موسیقی داشتند و با موسیقی روز اروپا نیز آشنا بودند. آنان توجهی خاص به آوازهای محلی، سـرودهای مذهبی و اشعار ملی داشتند و آنها را با نغمههای زیبای شرقی ترکیب میکردند. ـ شواهـدی از سنـگ قبـرها : تصاویر متعدد حجـاری شده از سازنـدگان و مرمتـگران ساز و عاشوقهای ارمنـی در گورستـان ارمنیان جـلفای نو گواه عشق و علاقـه بسیار آنان به هنـر موسیقـی است. در این غرفـه نمونـههای آثار آبرنگ آبراهام گورگنیان(2)، تصاویر سنگ قبرهایی از آرامگاه جلفای قدیم و قبر واقعی عاشوقی جلفایی به نمایش گذاشته شده است. ـ خاز و خازنویسی : خازنویسی در قرون وسطا روشی برای ثبت موسیقی کلیسایی ارمنی بود و بر اساس نشانههای نگارشیای به وجود آمده که در کلیه زبانهای قدیم و جدید کاربرد فراوان دارد. هدف از بهکارگیری این نشانهها رساندن مفهوم و انتقال معنا از زبان گفتاری به نوشتاری است. همزمان با ابداع حروف ارمنی و ترجمه کتاب مقدس به زبان ارمنی، نشانههای نگارشی نیز در قرن پنجم میلادی به دست روحانیان ارمنی پدید آمد. موسیقیدانان معروف ارمنی مانند کومیتاس، سبیریدون ملیکیان و روبرت آتائیان سالها برروی روش خازنویسی ارمنی مطالعه کردهاند. نام و شکل اولیه خازها اساس نتنویسی جدید ارمنی (روش ه. لیمونجیان)(3) درسده نوزدهم میلادی است. در ایـن بخـش، نمونههایی از نـسخـه خطـی و کـتابهـای سرودهای مذهبی با نتنویسی به روش قدیمی نمایش داده شده. طنینهای کلیسایی در اجرای مراسم مذهبی در کلیسا، از سازهای کوبهای شامل ناقوس (چوبی و فلزی)، زنگ و زنگوله استفاده میشود. سازها را معمولاً از جنس چوب، مس، نقره و مفرغ میساختند. کاربـرد و ساختـار اصلی این سازهای کوبهای درطـول زمـان تغیـیری چشمگیـر نداشتـه. هـدف استفـاده از آنها در کلیسا دعـوت مؤمنان به نیایش، رانـدن ارواح خبـیث و خنـثی کردن بلایای طبیعی و ماورای طبیعی بوده است. ـ کوچـناک :کوچنـاک (ناقـوس چـوبی) از چوب تراشیدهشده یکتکه و تخت ساخته مـیشود و با ضربـههـای چـکش چـوبی بـه صـدا در مـیآیـد. در گذشتـه، خادمـان کلیسا با چکشهایی چوبی به نام « تاکاقاک» ضربـههایی روی این ناقـوس میکـوبیدند و راهبهها را برای دعای شب دعوت میکردند. در دیر کاتارینه مقدس جلفای نو، نمونهای از این نوع ناقوس همچنان پابرجاست. ![]() کوچناک بازسازی شده از نمونۀ قدیمی ـ کشوتس : کشوتس شیئی گرد و تخت از جنس برنج یا نقره با پایه چوبی بلند است که دور تا دور آن زنگولههایی نصب میکنند و معمولاً، سطح آن با تصاویری از فرشتگان تزیین میشود. هنگام اجرای مراسم مذهبی،خادمان کلیسا کشوتس را به حرکت در میآورند و صدای گوشنوازی از آن برای مدح و ستایش فرشتگان و حضور آنان در محراب کلیسا ایجاد میشود. ![]() نمونههایی از کشوتس ـ ناقوس : ناقوس شیئی تو خالی و زبانهدار از جنس مس به صورت آونگ است که برای دعوت شهروندان به کلیسا، اعلام خطر و هشدار به کار برده میشود. مؤمنان معجزات فراوانی را به ناقوس نسبت میدهند از قبیل دفع بلایای طبیعی، بیماریهای همهگیر و غیره. تعبیه ناقوس در کلیسا از اهمیتی فراوان برخوردار است تا جایی که برج ناقوس یکی از بخشهای مهم در معماری کلیساها به شمار میرود. ناقوس کلیساهای جلفای نو را یا صنعتگران جلفایـی میساخـتند یا آنها را از هنـدوستان وارد و به کلیسا اهدا میکردند. ![]() ناقوسهای کلیسای تخریب شده ـ زنگ : زنگ از دو قسمـت کاسه و زبانه برنجی تشکیل شده که با یک بند چرمی به یکدیگر متصل میشوند. زنگ با دست نواختـه میشود به این صورت که نـوازنده با یک دست گیـره سـرکاسه را مـیگیـرد و با دست دیـگر با زبانه به کاسه ضربه مـیزند. درگذشتـه، از این زنگ بـرای اطلاعرسانی به اهالی استفـاده میکردند تا آنان را از ورود روحانیـان به محلـه برای تقـدیس خانهها در عید میلاد حضرت مسیح و روز رستاخـیز (عیـد پـاک) آمـاده سازنـد. در حـال حـاضر، هنـگام اجـرای سرودهای مذهبی برای تقدیس خانهها به دست روحانیان این زنگ همچـون ساز موسیقـی نواختـه میشود. استفاده از این نوع زنگ مختص جلفاییها بوده است. ![]() زنگ کوچک مورد استفاده در جلفای نو ـ بوروار : بوروار (آتشـدان) شیئـی مسی یا نقـرهای اسـت که بـرای سوزانـدن کُنـدُر استفـاده مـیشود. آتشـدان بـا زنجـیرهایی ظریف و مزین به زنگولههای کوچـک به دستـه وصـل مـیشـود. مـتصاعـد شـدن عـطـر و بخـار ناشـی از سـوخـتن کُنـدُر نـشانـه آن اسـت که دعـا و نیایش مؤمـنان مسیحی به سـوی آسـمان میرود. هـنـگام اجـرای مـراسـم مـذهـبـی، خـادم کـلیسـا بـورواری را کـه حـاوی کُنـدُر اسـت به حـرکـت در مـیآورد و دود کُنـدُر همـراه با نوای زنگولههای آن فضایی خوشایند را در کلیسا ایجاد میکند. ![]() بوروار یا آتشدان شکلگیری موسیقی مذهبی در جلفای نو ارمنیانی که در ابتدای قرن هفدهم میلادی (نیمه نخست سده یازدهم قمری) از استانهای مختلف ارمنستان همچون جلفای قدیم به ایران کوچانده شدند وارثان سبک و روش اجرای سرودهای مذهبی کلیسای اجمیادزین(4) بودند. شکلگیری سرودها و آوازهای کلیسایی بهصورت رشتهای جداگانه در موسیقی کلیسایی از قرن نوزدهم میلادی در جلفای نو شکل گرفت. از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا ابتدای قرن بیستم میلادی با کوشش نظریهپرداز و موسیقیدان جلفایی الاصل ساکن هندوستان، اِمی آبکار، نمونههای سرودهای مذهبی ارمنیان هند و جلفای نو گردآوری و ثبت شد(5) نمونههای جمعآوری شده دارای ویژگی موسیقی هشتگانه مخصوص جلفای نو هستند اما در حال حاضر، در کلیساهای جلفای نو سرودهایی اجرا میشود که آهنگساز ارمنی، یگمالیان(6)، آنها را تنظیم و تدوین کرده است. ![]() غرفۀ شکلگیری موسیقی مذهبی جلفای نو شاراکان شاراکان به سرود یا مجموعهسرودهایی گفته میشود که در تقویم مذهبی کلیسای ارمنی بهطور رسمی برای روزها و ساعتهای مشخص نوشته شده و اجرا میشود. شاراکان غنیترین بخش موسیقی کلیسای ارمنی است. ابداع شاراکان را به مسروپ ماشتوتس(7)، ساهاک پارتِو(8)، مُوسِس خورناتسی(9) و هوانس مانداگونی(10) در قرن پنجم میلادی نسبت میدهند. نرسس شنورهالی(11) در قرن دوازدهم میلادی نقشی مهم در تنظیم شاراکانها داشته. یک سوم از شاراکانهایی که به دست ما رسیده حاصل کار وی است. ![]() نوازندگان و بازیگران طنز، صفحه عنوان از انجیل متی، صومعۀ گوماتس، ارمنستان غربی، 1587م محل نگهداری: جلفای نو اتاق شماره 2 ـ هنر عاشوقی ادبیات عاشوقها را میتوان یکی از محبوبترین شاخههای فرهنگ ناملموس مردمی دانست. این سرایندگان در میان همه اقوام و در تمامی دورانها، از دیر باز بوده و نقش رسانه فرهنگی آن قوم را داشتهاند. در این بخش به معرفی هنر عاشوقی، مکتب عاشوقهای جلفای نو و نحوه اعطای لقب عاشوقی در میان ارمنیان ایران میپردازیم. از قرن هفدهم میلادی، گروهی جدید ازخوانندگان و نغمهسرایان در بین ارمنیان پدید آمدند. این خوانندگان، که ترانهسرایانی دورهگرد بودند، در زبان ارمنی « عاشوق» نامیده شدند.عاشوقها میراثداران و ادامهدهندگان راه گوسانها(12)، نوازندگان دورهگرد ارمنی در پیش از میلاد، بودند. ![]() عاشوق در حال نواختن ساز ریشه واژه عاشوق از کلمه عاشق عربی به معنای دلباخته است. عاشوقها هنرمندانی خوشصدا و دورهگرد بودندکه همزمان به شاعری، نوازندگی، خوانندگی، خلق موسیقی و نقالی میپرداختند. موضوع اصلی اشعار عاشوقها دلدادگی بود که به صورت حکایت در قالب اشعار عاشقانه سروده میشد.اشعار عاشوقها شامل پندهای حکیمانه و مضمونهای مذهبی و تاریخی نیز میشد. عاشوقها برای برقراری ارتباط نزدیک با ساکنان بومی هر منطقه به زبان محاورهای آنان شعر میگفتند تا اشعارشان بهتر و بیشتر درک شود.آنها از سازهای باغلاما(13)، چنگور، تار، کمانچه و سنتور استفاده میکردند. ـ مکتب عاشوقهای جلفای نو زادگاه اولیه هنر عاشوقهای ارمنی جلفای نو بود. پس از اسکان ارمنیان درایران، عاشوقها این هنر را در جلفای نو، چهار محال و بختیاری و فریدن گسترش دادند. به مرور زمان، هنر عاشوقهای جلفای نو از زادگاه خود خارج شد و به گرجستان، خاورمیانه، مناطق ارمنینشین ترکیه عثمانی و همچنین، ارمنستان راه یافت. عاشوقهای معروف مکتب جلفای نو به دو دسته تقسیم میشوند: الف) عاشوقهای دوران قدیم (قرن هفدهم تا نوزدهم میلادی) : شامل امیر اُقلی، غول اِگاز، غول آرتزونی، باقر آُقلی، وان وان، وِله، مگردیچ، غول سارکیس شیریشکانتسی ب) عاشوقهای دوران جدید (نیمه دوم قرن نوزدهم و سده بیستم میلادی) : شامل هاروتیون اُقلی، مسکین ماتوس، اله وردی، مسکین استپان، ماردیروس مانوکیان. اشتغال به عاشوقی فرایندی بسیار دشوارو رازگونه داشت. نوجوان میبایست از ده تا دوازده سالگی نزد یکی از عاشوقهای معروف شهر شاگردی میکرد و تا زمانی که با مهارت بداههنوازی، خوانندگی و شاعری آشنا شود با حمل ساز استاد او را در سفرهایش همراهی میکرد. پس از کسب تجربه و آموختن ظرایف این حرفه، با موافقت و معرفی مدرس، شاعر جوان اجازه مییافت برای امتحان نهایی نزد استادباشی حاضر شود. روز امتحان، عاشوقهای شهر به ریاست استادباشی گرد هم جمع میشدند تا آموختههای هنرمند جوان را بسنجند. پس از پرسش و پاسخهای متعدد از او و تأیید حاضران، استادباشی جوان را نزد خود میخواند و سیلی محکمی به گوش او میزد و لقب عاشوق را به او اعطا میکرد. سپس، گواهی وی با امضای حاضران صادر میشد. پس از آن، استاد جوان، که عضوی از گروه عاشوقهای شهر شده بود، به زیارت صومعه کاراپت مقدس(14) میرفت. بعد از زیارت، جوان اجازه مییافت تا در این حرفه مقدس فعالیت کند. نخستین پیام این حرفه تواضع و فروتنی بود چنانکه عاشوقها خود را خدمتگزار و غلام مردم میدانستند و حتی، تعدادی از عاشوقهای ارمنی ایران همراه نام مستعار خود از کلمه« غول» یا « غلام» استفاده میکردند. ـ معجزهصومعه کاراپت مقدس ارمنیان عاشوقـی را شغلی مقـدس میدانستند و عقیـده داشتند که عاشوقی تنها نوازندگی و خوانندگی نیست بلکه اعطای موهبت الهی به آنها از طرف کاراپت مقدس است. عاشوقهای ارمنی و منجمله عاشوقهای جلفای نو پس از گذراندن دوران آموزش میبایست به زیارت صومعه کاراپت مقدس، در منطقه دارون ارمنستان غربی(ترکیه کنونی)، میرفتند تا از آن قدیس عنوان عاشوقی و رخصت پرداختن به این حرفه مقدس را دریافت کنند. طبق روایتها، شب هنگام در صومعه کاراپت مقدس برای عاشوقهای جوان معجرهای رخ میداد. عاشوقها، که سازهایشان را هنگام غروب روی سنگ قبر آن قدیس قرار داده و خوابیده بودند، با طلوع خورشید سازهایشان را کوک شده مییافتند و پس از در دست گرفتن آنها شروع به بداهه نوازی و آواز خوانی میکردند. ـ بهترین سازندگان تار در جلفای نو در روزگارانی نه چندان دور، نسلی از استادان تارساز ارمنی در ایران پا به عرصه گذاشتند و این هنر را در ایران شکوفا کردند و به اوج رساندند. از بزرگان تارساز اهل جلفای نو میتوان به هوانس آبکاریان و ملکوم دانیلیان اشاره کرد. در اتاق شماره2 گنجینه موسیقی ارمنیان بخشی به معرفی این دو هنرمند اختصاص یافته است. ـ غرفهتار ساز ملکوم دانیلیان ملکوم دانیلیان در1265ش/ 1886م در جلفای نو به دنیا آمد. او کارگاه تارسازی خود را در یکی از محلـههای جلفای نو به راه انداخت و برای شروع کار از الگـو و اندازههـای تارساز معروف، هامبارتسوم، عموی یحیی تارساز، تقلید کرد. وی با گـذشت زمان تغییراتـی در الگو و روش ساخت تارهایش به وجود آورد و سبک جدید خود را ابـداع کرد. مرحـوم استاد عبدالحسین شهـنازی در تمام دوران فعالیت هنـری خود با سازهای دانیلیان نوازندگی کرده است. دانیلیان در1345ش/ 1966م در جلفای نو درگذشت و در گورستان ارمنیان، به خاک سپرده شد. ![]() تار ملکوم دانیلیان ـ غرفه هوانس آبکاریان (یحیی) تارساز هوانس آبکاریان، معروف به یحیی تارساز، در1254ش/ 1876م در جلفای نو به دنیا آمد. تارسازی را نزد پدرش آموخت. او برای مشخص شدن اصالت سازهایش آنها را به نام خود مهمور میکرد.تخمین زده میشود که امروزه 150عدد از سازهای ساخت استاد یحیی باقی مانده که شماری از آنها زینت بخش موزههای ایران است. یحیی در1310ش/ 1932م در جلفای نو درگذشت و در گورستان ارمنیان، به خاک سپرده شد.(15) ![]() تار هوانس آبکاریان و ملکوم دانیلیان در کنار هم ـ غرفه معماری و موسیقی ارتباط مستقیم شاهان صفوی و درباریان با کلانترها و بازرگانان جلفا و رفت و آمد آنان ساخت بناهای مشابه با بناهای اصفهان و رعایت حریمهای لازم به منظور پذیرایی از درباریان را برای ارمنیان ضروری ساخت. یکی از تزیینات معماری در کاخهای صفوی وجود اتاق صوت برای اجرای موسیقی در بزمهای شاهی بود. به این صورت که هنرمندان معمار حفرههایی به شکل انواع جام، صراحی و اشکال هندسی در دیوار تعبیه میکردند که به جز جنبه نمایشی و زیبایی نغمههای نوازندگان و خوانندگان را با صدای طبیعی و بدون انعکاس در تمام طبقات عمارت به گوش میرساند. ![]() نمونۀ بازسازی شدۀ اتاق موسیقی از خانهای در جلفای نو ـ غرفه رقص و آواز مردمی اینکه رقص و موسیقی فولکلور یا همان مردمی از کجا و چگونه پدید آمده مشخص نیست. رقص و موسیقی بخشی مهم و ناگسستنی از فرهنگ انسانها بوده و هست. انسان از طریق رقص و با استفاده از حرکات و ضربآهنگ احساسات خود را به دیگران منتقل میکند. رقص در طول تاریخ وجود داشته و هنوز هم انسانها برای جشنها، تداوم زندگی، کارهای اجتماعی، ارتباط معنوی و اظهار وجود و هویت اجتماعی میرقصند. رقص و موسیقی در زندگی ارمنیان نقشی بسیار مهم داشته و دارد. در این بخش از موزه به معرفی رقص و آواز مردمی یالالی جلفای نو اصفهان و رقص عروسی ارمنیان فریدن پرداخته شده است. ![]() صحنهای از عروسی در روستای فریدن همراه با شعر یالالی یالالی ترانه مخصوص عروسیهای جلفاست. این ترانه همزمان با پوشاندن لباس عروس و آراستن عروس و بستن نوارهای سبز و قرمز بر سینه داماد و با همراهی نوازندگان ساز و دهل خوانده میشد. در این غرفه، فیلم رقص عروسی زنان منطقه فریدن به نمایش گذاشته شده است. اتاق شماره 3 ـ معرفی گروههای موسیقی محققان این موزه در طول مطالعات خود مستندات و تصاویر بسیاری از فعالیت گروههای موسیقی ارمنیان استان اصفهان به دست آوردهاند. در این اتاق، سعی شده تا گلچینی از فعالیت بهترین گروههای موسیقی صد سال اخیر جلفای نو برای بازدید کنندگان به نمایش گذاشته شود. گروههای کُر فعالیت گروههای کُر در جلفای نو، که مبتنی بر موسیقی کلیسایی بود، از ابتدای قرن بیستم میلادی گسترش بسیار یافت. این گروهها در طول فعالیت هنری خود سبک های مختلفی را احرا میکردند مانند: ملی، انقلابی، مردمی و عامهپسند. هریک از مراکز و انجمن های فرهنگی برجسته جلفای نو، مانند مدرسه و کلیسا، گروه کُر مخصوص خود را داشتند. گروههای نوازندگان درآغاز فعالیت گروههای نمایش در جلفای نو، برای نواختن موسیقی متن گروهی از نوازندگان آنها را همراهی میکردند. «در 1897م، تعدادی از دانشآموزان، که زیر نظر استاد مگردوم کاراپتیان آموزش دیده بودند، با سوت زدن و نواختن طبل، سنج و زنگ موسیقی مناسب را برای اجرای گروههای نمایش تولید میکردند. در 1899م، امیل هلدزر آلمانی (از طرف مادر ارمنی و زاده جلفای نو)، که نوازنده ویلن و علاقهمند به هنر نمایش بود، در جلفای نو گروهی از نوازندگان ویولن تشکیل داد به نام استرینگ باند. این گروه با اجراهای خود نمایشهای جلفای نو را همراهی میکرد و حتی، گاهی باعث شگفتی تماشاچیان اروپایی نیز میشد».(16) نخستین ارکستر سازهای زهی و بـادی جلفای نو در 1906م به رهبری مگردوم کاراپتیان تأسیس شد. در دهه 1930 میـلادی، گـروههـای موسیقـی جلفای نو با نوازندگی بر روی فیلمهای صامت آنها را همراهی میکردند. از آن پس، گروههایی متعدد با اجرای موسیقی عامهپسند و مردمی به فعالیت خود در جلفای نو ادامه دادند. کومیتاس، گروه کُر دیر آمناپرگیچ مقدس (کلیسای وانک) گروه کُر دیر آمناپرگیچ مقدس فعالیت خود را در 1975م با حمایت پیشوای مذهبی وقت، اسقف مسروپ آشجیان؛ شورای خلیفهگری؛ و هئیت مذهبی کلیسای وانک آغاز کرد. در1990م، نام گروه کُر دیر آمناپرگیچ مقدس به احترام کومیتاس(17)، روحانی و موسیقیدان مشهور ارمنی، به گروه کُر کومیتاس تغییر یافت. این گروه در کارنامه درخشان چهل ساله خود اجراهای متنوعی از سبکهای مختلف دارد. گروه کُر کومیتاس نه فقط در جلفای نو بلکه در دیگر شهرهای ارمنینشین ایران، ارمنستان و اروپا نیز اجراهای بسیاری داشته است. گروه کُر داتِو گروه کُر داتِو(18) فعالیت خود را در 1999م به پیشنهاد پیشوای مذهبی وقت، اسقف کُریون پاپیان و با حمایت شورای خلیفهگری و هیئت مذهبی کلیسای وانک و با همکاری خانم تاگوش باشیکیان و رهبری هامیک اَلکساندریان آغاز کرد. این گروه اجراهای بسیاری در سبکهای مختلف در شهرهای ارمنینشین ایران و ارمنستان داشته است. این دو گروه حرفهای سالهاست که در جلفا به فعالیت هنری میپردازند و جوانان ارمنی بسیاری از طریق شرکت درکلاسهای آموزشی این گروهها با موسیقی آشنا و تربیت شدهاند. شورای خلیفهگری ارمنیان اصفهان و جنوب ایران قصد دارد با معرفی فعالیت این گروهها در موزه موسیقی و هنر ارمنیان آنها را بهتر و بیشتر به گردشگران داخلی و خارجی معرفی کند.
در طبقه دوم این ساختمان، سالن اجرا، کتابخانه صوتی، اتاق آموزش، کارگاه سازسازی و بالاخره اتاق معرفی مشاهیر موسیقی ارمنی ایران و جهان قرار دارد. در اوایل قرن بیستم، حضور هنرمندان ارمنی حوزه موسیقی در ایران باعث ورود موسیقی کلاسیک به کشور شد. با مطالعه تاریخچه آهنگسازی میتوان دریافت که بین حضور این هنرمندان و ورود موسیقی کلاسیک به ایران ارتباطی مستقیم وجود دارد. آهنگسازان و موسیقیدانان ارمنی پایهگذار موسیقی اروپایی و آموزش آن به شیوه جدید در ایراناند. نقش آنان در گردآوری، تحقیق، تدوین و اجرای موسیقی مردمی ایران به شیوه جدید انکارناپذیر است. بیشتر هنرمندان ارمنی توجهی خاص به ترانههای ایرانی داشتهاند و با نگاه جدید به این ترانهها آنها را تبدیل به آثار بینظیر چند صدایی و سمفونیک کردهاند. هنرمندان ارمنی ایران همچنین از پایهگذاران موسیقی پاپ در ایران محسوب میشوند و خود نیز در خلق این آثار مشارکت داشتهاند. این ستارگان موسیقی فارغ از زادگاهشان در سراسر ایران آثاری ماندگار خلق کردهاند. نسل جوان موسیقیدانان ارمنی ایران وارث خلاقیت نیاکان خود بودهاند و همچنان، با همان شور و اشتیاق راه شریف گذشتگان خود را ادامه میدهند. علاوه بر قسمتهایی که معرفی کردیم، این مجموعه دارای بخشهای جانبی مانند فروشگاه صنایع دستی و آلات موسیقی و کافی شاپ نیز هست که همه روزه پذیرای بازدید کنندگان داخلی و خارجی هستند.
|
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 95سال بیست و پنج | بهار 1400 | 236 صفحه
|