به شهادت منابع کتبی معتبر، ارامنه از دوران قدیم در ارتش ایران خدمت نموده و در جنگهای مختلفی که نیروهای ایرانی به پیش می راندند شرکت داشته اند. لازم به ذکر است که موضوع مورد بحث، در تاریخ نویسی ما از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است، بخصوص در رابطه با موضوع خدمت ارامنه در ارتش ایران در اوایل قرن نوزدهم و شرکت آنان در جنگهای ایران و روس. در دوره حکومت شوروی، این موضوع به دلایلی که روشن است، برای مورخین ما مکتوم و در چهارچوب ایدئولوژیکی محصور بود. به منظور رفع این نقیصه در زمینۀ تاریخ نویسی، تلاش نمودیم تا این بخش مطالعه نشدۀ روابط ایرانیان و ارامنه را مورد مطالعه قرار داده و به صورت کامل عرضه نماییم. در منابع تاریخی، موارد فراوانی دربارۀ این موضوع ذکر شده است که در ایران اسلامی، بر خلاف ترکیۀ اسلامی، ارامنه نه تنها حق حمل اسلحه را داشتند بلکه در ارتش ایران دارای واحدهای نظامی جداگانه ای بوده اند. به عنوان مثال، در دورۀ حکومت نادرشاه در ارتش، واحدهای متشکل از سربازان ارمنی، بخصوص از افراد ملکان قره باغ حضور داشته اند که حتی در حملات نادر به هندوستان و افغانستان شرکت نموده و با عملیات شجاعانۀ خود به شهرت رسیده اند. همچنین ارامنه در ارتش خان ایروان، نقش قابل توجهی ایفا نموده اند، به این صورت که هم در گروه های پیاده و به اصطلاح سربازی و هم در واحدهای سواره، در واحد گارد خان خدمت کرده اند. در شروع قرن نوزدهم، پ. کووالنسکی، نماینده تام الاختیار روسیه در گرجستان، تصریح می کند که «محمد خان حاکم ایروان در نزد توابع خود و بخصوص ارامنه، از احترام خاصی برخوردار است. وی ایشان را نسبت به همکیشان خود ارجح می دانست و آنان بخش نیروهای قلعه ای وی را تشکیل می دادند.» فرماندهی کل واحدهای مسلح ارمنی تحت نظر خان ایروان بر عهدۀ خانواده ملک آقامالیان، اهل ایروان بود. از میان افراد این خاندان، ملک ساهاک آقامالیان از شهرت خاصی برخوردار بود به طوری که با توجه به خدمات ارزنده اش، از طرف خاچاطور آبوویان لقب «منجی ارامنه» را دریافت نمود. از دیگر فرماندهان واحدهای مسلح ارمنی، نام آبراهام ملک آقامالیان، هوانس گقامیان، گابرییل گقامیان و چند تن دیگر را نیز باید ذکر نمود. در محاصرۀ قلعۀ ایروان توسط تسیتسیانوف (1804) و گودوویچ (1808) ارامنه، هستۀ مرکزی نیروهای مسلح قلعه را تشکیل می دادند. در سال 1806 نیز 800 تن از ساکنین ایروان به نیروهای مسلح نگهبان قلعه ملحق شدند. این موضوع حضور تعداد کثیر ارامنه را در واحد نگهبان قلعۀ ایروان تأیید می کند. در حملۀ ناموفق گودوویچ در 17 اکتبر 1808 به قلعۀ ایروان 72 سرباز ارمنی و تنها 6 ایرانی که احتمالاً از افسران بوده اند دستگیر شده اند. بعد از سالهای1813 – 1804و جنگهای روس و ایران، از سربازان فراری روس در ایران، هنگ جداگانه ای تحت فرماندهی سامسون ماکینتسیو (سامسون خان) تشکیل یافت. عباس میرزا ولیعهد ایران با اتکاء به وجود این واحد، هنگ بختیاریها را تشکیل داد که هستۀ اصلی نیروهای شاه بودند. «از همان زمان، سامسون خان نه تنها سربازان فراری را گردآوری می نمود بلکه جوانان ارمنی و آشوری محل را نیز ثبت نام می کرد. وی حقوق سربازان را بموقع پرداخت می نمود، فرزندان آنان را به مدارس ارمنی می سپرد و سعی داشت هنگ خود را در مناطق مسیحی نشین نگهدارد». کادر افسری این هنگ با افسران سابق ارتش روس تکمیل می شد که در اصل از ارامنۀ قفقاز بودند. در این میان ، داود و زال ساهینوو که از دورۀ فرماندهی تورماسوف (1811-1809) ازقفقاز به ایران گریخته بودند و همچنین سوقومون ینی گولوپوف از خاندان نامی ینی گولوپوف های تفلیس قابل ذکراند. به گفتۀ افسران روس که در سالهای1828- 1827در سپاه نیروهای اعزامی روسیه، مستقر در شمال ایران خدمت می نمودند، این هنگ روسی در خوی مستقر گردید و بسیاری از سربازان با دوشیزگان ارمنی و آشوری محل ازدواج کردند. در جنگهایی که ایران از پیش می برد، ارامنه با دلاوریهای بینظیر خود به چشم می خوردند. بخصوص در طول جنگهای ایران و ترک در1823- 1821و در جنگهای خراسان. به عنوان مثال، در جنگهای خراسان، موسس خان از ارامنۀ گرجستان و مسئول واحد آتشبار به شهرت رسید. درست هنگامی که ایرانیها در مرز شکست قرار داشتند او موفق شد تمام آتشبار ایران و شخص حسنعلی میرزا فرزند شاه را نجات دهد. حتی عباس میرزا قبل از آغاز جنگهای ایران و ترک در سالهای1823- 1821شخصاً به اجمیاتسین رفت و از کاتولیوکوس یپرم تقاضا کرد تا او را در کلیسای مسیحی تبرک دهد. در جنگهای علیه ترکها، هنگامی که عباس میرزا، بایزید را تسخیر می کرد، ارامنه همچنان در جمع نیروهای خان ایروان حضور داشتند. ارامنه در هنگ بختیاریها در کردستان و نیز در نبرد موفقیت آمیز فتح تپراق قلعه در راه ارزروم، در مقابل چوپان اقلی، سرعسکر ترک نیز با اعمال شجاعانۀ خود به چشم می خورند. بعد از فتح بایزید توسط ایران، گروههای دزد و غارتگر کرد در این منطقۀ پاشا نشین فعال شدند و دست به حمله به مناطق ارمنی نشین زدند. خان ایروان به منظور مجازات کردها و نیز به بهانۀ حمایت از ارامنه، نیروهای خاصی را به آنجا گسیل نمود. ولی بعدها ایرانیان با استفاده از موقعیت پیش آمده، اقدام به بیرون راندن ارامنه از بایزید و مناطق همجوار شهر نمودند. در برخی از مناطق، ارامنه با این اقدام مقابله نموده و تعارض جدی نشان دادند که از آن جمله باید از گروه مسلح مانوک بانه یان نام برد. ارامنه قریب13 روز در کلیسای سورپ هوانس به سرکردگی خاچاطور آستواساتوریان رهبر روحانی کلیسا به دفاع از خود پرداختند به طوریکه ایرانیان پس از تلاش فراوان توانستند مبارزۀ ارامنه را در هم شکسته و عدۀ بسیاری از اهالی بایزید را به مرزهای خانات ایروان برانند. در زمستان1826، حسینخان ایروان به فرمان عباس میرزا جهت جنگ علیه روسیه، شروع به سربازگیری از اهالی خانات ایروان نمود تا در بخشهای پیاده نظام و آتشبار خدمت کنند. طبق گزارشات مأمورین اطلاعاتی روس، هزار تن از ارامنه برای پیاده نظام و 300 تن دیگر را برای خدمت در واحد آتشبار فراخوانده شدند. سربازگیری از ارامنه در تمامی منطقۀ خانات ایروان باستثنای منطقۀ دریاچۀ سوان، درۀ چیچک، آباران و تالین صورت می گرفت زیرا اهالی این مناطق موظف به انجام خدمت در واحدهای سواره نظام ایرانی بودند. ایرانی ها تلاش داشتند تا سربازگیری را در طول ماههای زمستان به پایان برسانند تا به علت وجود برف فراوان و مسدود شدن راهها، ارامنه امکان عبور به مناطق تحت حاکمیت روس را پیدا نکنند. به این ترتیب، مدارک موجود از سالهای1828 – 1826گویای این مطلب است که در شروع جنگهای ایران و روس، تعداد کثیری سرباز ارمنی در ارتش ایران حضور داشتند. این نکته نیز جالب توجه است که سربازان ارمنی از همان روزهای آغازین جنگ، وارد نبرد با روسها شده اند. به شهادت خاچاطور آبوویان بیش از هزار تن از سربازان ارمنی در نبرد خلی ـــ قره کلیسا شرکت داشته اند یعنی عملاً وادار به نبرد با همکیشان خود شده اند. می دانیم که در این نبرد ارامنۀ محل، کشتۀ بسیاری دادند و بیش از 1200 تن از ساکنین غیر نظامی نیز به اسارت درآمدند. به دنبال پیروزیهایی که روسها در شمخور و یلیزاوت پول به دست آوردند، ایرانیان با وجود شرایط سختی که در آن به سر می بردند، موفق شدند در سلماس نزدیک به دو هزار مزدور جهت پیاده نظام از ارامنه و آشوریها و برخی افراد ایرانی به خدمت فراخوانند. تعداد یک هزار تن از ارامنۀ سلماس به ایروان فرستاده شدند تا لشگر مستقر در آنجا را تقویت کنند. بعلاوه ایرانیان شروع به سربازگیری از اهالی ایروان به عنوان نیروهای مردمی نمودند. بعد از الحاق ارمنستان شرقی به روسیه، در سال 1828 به دستور ژنرال آجودان ای اف پاسکوویچ، از سربازان سابق ارمنی که در ارتش ایران خدمت کرده بودند، دو واحد جداگانۀ سربازان ایروان و نخجوان تشکیل یافت که عمدتاً با سلاحهایی که از ایرانیان به دست آورده بودند مسلح بودند. از همان آغاز جنگ روس و ترکیه در سالهای 1829- 1828واحدهای سربازان ارمنی در ارتش روس حضور داشتند و در فتح بایزید و نبردهای باتنوس و قره کلیسا شرکت نمودند. آنها سپس در سال 1829 با ارتش تحت فرماندهی پاسکوویچ، در نبرد علیه ترکها شرکت نمودند و همراه ارتش روس، فاتحانه وارد شهر ارزروم شدند. از نظر افراد ارتش روس، این دو واحد سرباز ارمنی، با لباسهای نیمه ارمنی و نیمه ایرانی خود کاملاً جلب توجه می نمودند. به گفتۀ یکی از شاهدان عینی «آنها دارای کلاه قرمز، یونیفرم سبز و آبی اولانی و شلوار سفید و گشادی بودند که تا سر زانو می رسید و کفش زرد چرمی به پا داشتند… این چنین ظاهری، صحنه تئاتر را در ذهن تداعی می نمود». پس از پایان جنگ روس و ترکیه در سال های1829- 1828سربازان ارمنی ایروانی و نخجوانی در یک واحد نظامی به نام واحد ارمنی جمع شدند که بعد از چندین بار تغییر نام، در نهایت در سال 1891 نام واحد کادری ذخیرۀ باشگاداقلار را به خود گرفت. بعد از پایان جنگهای روس و ایران در1828- 1826ارامنه عمدتاً در ارتش ایران در واحد روسی سامسون خان خدمت میکردند و در نبردی که عباس میرزا در سال 1832 علیه هرات (افغانستان) پیش می راند با عملیات تهورآمیز خود جلب توجه نمودند و در نتیجۀ تلاش هم آنان بود که قلعۀ روستاق که «تسخیرناپذیر» نام گرفته بود، با یک یورش نظامی تسخیر گردید. در سال 1839 تعداد زیادی از افراد واحد سامسون خان به روسیه مراجعت نمودند. در 5 مارس 1839 تعداد 597 سرباز و 206 نفر ازهمسران آنان که بیشتر از ارامنه بودند، وارد تفلیس شدند. سامسون خان خود در ایران باقی ماند و همانجا نیز دار فانی را وداع گفت. دختر وی بنام مِوریخانم که ثمرۀ ازدواج اول سامسون خان با همسر ارمنی خود بود، با اصلان خان ینی گولوپیان ارمنی که افسر هنگ مراغۀ ارتش ایران بود ازدواج نمود. دختر دیگر وی به نام آنا که از همسر دوم وی بود همسر جبرئیلینی کولوپیان گردید که سرپرست جماعات ارمنی نشین ارومیه، سلماس و کردستان بود. ارامنه بعدها نیز به خدمت خود در ارتش ادامه دادند. بسیاری از آنان مفتخر به دریافت درجات و عناوین عالی فرماندهی شدند. در صحبت از واحدهای نظامی ارمنی در ارتش ایران، بر این نکته نیز بایستی تأکید شود که آنها تحت شرایط متفاوتی گردآوری شده و درجه رزم آوری آنان نیز متفاوت بوده است. به این ترتیب که واحدهای ارمنی خانات ایروان که عمدتاً از طریق سربازگیری تشکیل می شدند و نیز بسیاری از واحدهای ایرانی، از نظر رزم آوری در سطح بسیار پایینی قرار داشتند. ارامنه ای که از مناطق اصلی ایرانی جمعآوری شده بودند در واحدهای پیادهنظام و آتشبار وارد خدمت می شدند و اصلاً مزدور بودند. از نظر توانایی رزمی، ارامنه ای که در واحد روسی سامسون خان خدمت می کردند، اهمیت ویژه ای داشتند. این واحد، به عنوان بهترین واحد ارتش ایران شناخته شده بود و هستۀ اصلی واحد منتخب شاه بود. سربازان سامسون خان را در اصل، داوطلبانی تشکیل می دادند که نسبت به شرایط آن زمان از حقوق و دستمزد بسیار بالایی برخوردار بودند. به این ترتیب شواهد به دست آمده و تحقیقات به عمل آمده ما را به این نتیجۀ بسیار جالب می رساند که در طول سالهای جنگ ایران و روس، یعنی سالهای – 1826و یا حداقل تا پایان الحاق ارمنستان شرقی به روسیه، تعداد سربازان ارمنی که در ارتش ایران خدمت می کردند، به طور محسوسی از تعداد آنان در ارتش روس بیشتر بوده است. با توجه به اینکه هم ارامنۀ داوطلب و هم آنانی که در سپاهیان منظم قفقاز خدمت می کردند در این آمارگیری منظور شده اند، می توان به تأکید گفت که ارامنه، در نیمۀ اول قرن نوزدهم، نقش قابل توجهی در ارتش ایران ایفا نموده اند. “ایران نامه” نشریۀ ایران شناسی جمهوری ارمنستان شمارۀ36، سال2001، ایروان |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 18 و 19سال پنجم و ششم | زمستان و بهار 1381 و 1380 | 144 صفحه
|