نویسنده: ماریا آیوازیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20

اشاره

ماریا آیوازیان-ترزیان

ماریا آیوازیان-ترزیان در سال 1323 در تهران متولد شد. دوره‌های تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دبیرستان را در مدارس ارمنیان تهران به پایان رسانده است.

دوره لیسانس را در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران، دوره فوق لیسانس را در رشتۀ زبان و ادبیات ارمنی (از گروه زبان‌های باستانی) دانشگاه تهران و دوره دکتری در رشتۀ تاریخ (ایران‌شناسی) آکادمی علوم جمهوری ارمنستان به پایان برده است.

وی از سال 1376 تا 1379 در دانشگاه آزاد اسلامی، گروه زبان و ادبیات ارمنی تدریس و در پایان این دوره به عنوان استاد پر تلاش انتخاب و مورد تشویق قرار گرفته است. وی از سال 1355 کارشناس پژوهشی و سپس عضو هیأت علمی موسسۀ تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی، موسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده است.

تاکنون از وی ترجمه‌ها و تألیف‌هایی در مجله‌ها و کتاب‌های گوناگون در داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است که تعدادی از آنها را در اینجا نام می‌بریم.

– مقاله زازها قوم ناشناخته (ترجمه) چاپ در «مجلۀ تحقیقات تاریخی» شماره 8، 1372.

– مقاله قوم گوران (ترجمه) چاپ در «مجلۀ ایران شناخت» وزارت ارشاد اسلامی شناره 1، 1374.

– مقاله هاینریش هوبشمان و جایگاه زبان ارمنی (ترجمه) «فصلنامه فرهنگی پیمان» شماره 3 و 4، 1375.

– مقاله معتقدات یزیدیان (ترجمه) در کتاب «یاد بهار» انتشارات آگه 1376.

– مقاله روابط کلیسا و حکومت (ترجمه) آماده چاپ در فرهنگ تاریخی.

– مقاله وام واژه‌های ارمنی در زبان فارسی (تألیف با همکاری پروفسور گارنیک آساطوریان) «فرهنگ ویژه زبان‌شناسی» شماره 9، 1375.

– مقاله دربارۀ زبان ارمنی (تألیف) «فرهنگ ویژه زبان‌شناسی» سال چهاردهم، شماره‌های اول-دوم.

– مقاله یزنیک کوقباتسی (کلبی) و عقاید فلسفی او (تألیف و تدوین)، یادنامه شادروان جمشید سروشیان 1381.

– مقاله درگذشت دو دانشمند (شرح حال) فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 6، 1378.

– نقدی بر کتاب «ایلها و طایفه‌های عشایری کرد ایران» تألیف سید علی میرنیا در مجله Acta Kurdica سال اول، شماره اول (انگلیسی).

– ه. آچاریان و ایران‌شناسی «ایران‌نامه» جمهوری ارمنستان ایروان سال اول، شماره 3 (ارمنی) و پیمان، شماره 2 (به زبان فارسی).

– نقدی بر کتاب فرهنگ مردم سروستان تألیف صادق همایون «Iran Caucasus» جمهوری ارمنستان، ایروان (انگلیسی).

– Caucasia between the Ottoman Empire, “Iran Caucases”

جمهوری ارمنستان، ایروان (انگلیسی)

– ویلیام سارویان، فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 18 و 19، 81-1380.

– گزیده‌ای از نهج‌البلاغه به زبان ارمنی، فرهنگ ویژه بزرگداشت سال امام علی(ع) سال سیزدهم شماره پیاپی 33-36.

– “Persian Propes Names”, “Iran Caucasus”

جمهوری ارمنستان، ایروان (انگلیسی)

– مقاله واژه‌های تکراری در زبان ارمنی «مجلۀ ایران شناخت» شماره 16 و 17، 1379.

– ارائه مقاله اسامی زنان و رابطه اجتماعی آن اسامی میان ارمنیان (از دوران اولیه تاریخ تا پایان سدۀ 19) به میراث فرهنگی و یونسکو به مناسبت صدمین سالگرد تولد جامعه شناس مشهور مارگارت مید.

شرکت در کنفرانس‌ها

– در سال 1373 در کنفرانس زبان‌شناسی تهران شرکت نموده. عنوان سخنرانی «نام‌های خاص اشخاص در ارمنی، دارای ریشه ایرانی و فارسی معاصر» (فارسی) چاپ در مجموعه مقالات کنفرانس 1376.

– شرکت در کنفرانس زبان شناسی در کانادا- مونترال موضوع مقاله «پیشنهادی جدید برای آوانگاری و حرف‌نگاری زبان ارمنی» با همکاری استاد محترم آقای دکتر ادیب سلطانی (ارمنی) سال 1995.

– شرکت در کنفرانس زبان‌شناسی ارمنی، پاریس، موضوع مقاله «ه. آچاریان به عنوان ایران‌شناس» 1999.

– شرکت در دو کنگره درباره زبان فارسی، ایران.

– شرکت در اولین همایش ایران‌شناسی (بنیاد ایران‌شناسی)، سخنرانی، موضوع مقاله «مراکز ایران‌شناسی جمهوری ارمنستان».

-شرکت در همایش دانشگاه شهید بهشتی مربوط به گفتگوی تمدن‌ها، سخنرانی، موضوع مقاله «تقدس و پرستش آب در باورهای قبل از مسیحیت ارمنیان».

همکاری با مجله‌ها و موسسه‌ها در داخل و خارج کشور

– عضو هیأت علمی و تحریریه مجلۀ «ایران نامه» چاپ جمهوری ارمنستان، ایروان (ارمنی)

– عضو Armenian Linguistic Association آمریکا

– عضو هیأت تحریریه فصلنامه پیمان (فارسی)

کتاب‌ها

– وام‌واژه‌های ایرانی میانه غربی در زبان ارمنی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی 1371.

– فرهنگ خاورشناسان (همکاری) 3 مجلد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

– کتابشناسی خاورشناسان، ایران‌شناسان و اسلام‌شناسان، کشورهای مشترک‌المنافع و قفقاز. (همکاری) تهران، الهُدا.

– اسامی خاص اشخاص در ارمنی برگرفته از زبان‌های ایرانی 1381، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و تحقیقات فرهنگی.

روابط بین کشورهای ایران و ارمنستان از نظر تاریخی، فرهنگی و اقتصادی سابقه‌ای بس طولانی دارد که یکی از عوامل مهم آن، همسایه و هم‌مرز بودن این دو کشور است.

اولین شاهد صادق در باب این روابط کتیبۀ بیستون است که در زمان داریوش اول هخامنشی نوشته شده و در متن آن از ارمنیا (ارمنستان) نام برده شده است.

در سده‌های بعد، ارمستان مرکز تلاقی منافع شرق و غرب بوده و بخصوص در دوران حکومت پارت‌ها، ارمنستان از حمایت مالی، سیاسی و فرهنگی ایران برخوردار بوده است و با شروع حکومت حکمرانان دست نشاندۀ اشکانیان در آنجا به این روابط شدت بخشیده شد.

درباره این روابط و تأثیرات آن، نیکلا آدُنتس که خود شاهد حوادث آن عصر بوده، در کتابش به نام ارمنستان در عصر ژوستینین (1908م، صفحۀ 211) می‌نویسد:

«ارمنستان از زمان‌های قدیم در هاله‌ای از سیاست بین‌المللی ایران احاطه شده بود و با ایرانیان صدها سال در دنیای مشترک فرهنگی در تماس بود. زمانی که اشکانیان بر ایران مسلط شدند و سلسله‌ای از آنان حکومت ارمنستان را در دست گرفت، روباط اجتماعی آنان بیش از پیش استحکام یافت.»

با توجه به سابقۀ روابط و وابستگی‌های ایران و ارمنستان در گذشته می‌توان ادعا کرد که زبان، تاریخ و فرهنگ این دو کشور همواره مکمل یکدیگر بوده‌اند.

از زمان‌های قدیم، کشش و گرایش خاصی نسبت به ایران و ایرانی در میان ارمنیان وجود داشته است که انعکاس آن را می‌توان در تحقیقات و آثار نویسندگان ارمنی یافت. شاید بتوان گفت که هیچ محقق و نویسندۀ ارمنی را نمی‌توان یافت که حداقل چند صفحه از آثار خود را به ایران اختصاص نداده باشد. اما متأسفانه اکثر این تحقیقات جز چند مورد که به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند، به زبان ارمنی است و از این‌رو برای پژوهشگران ایرانی غیرقابل استفاده مانده‌اند. البته بالعکس در کشور ایران هم تحقیقات و پژوهش‌هایی پیرامون زمینه‌های مختلف در ارمنستان صورت گرفته که هیچ‌گونه بازتابی در کشور همسایه نداشته است.

در سدۀ پنجم میلادی، پیش از ابداع الفبای ارمنی به همراه خط یونانی از خط و زبان‌های ایرانی (پارتی و فارسی میانه) نیز استفاده می شده است. زبان‌های ایرانی، زبان مراسم مذهبی و مدرسه‌ای آن عصر بوده و در دربار و بین افراد والامقام آن زمان رسمیت داشته است. دربارۀ این مسئله موسی خورنی در تاریخ ارامنه شواهدی مؤکد آورده است.

در اینجا باید اضافه شود که در سال 1982 میلادی دکتر گارنیک آساطوریان و دکتر جیمز راسل [1] از زیربنای کلیسای اجمیاتسین که در سال 301 میلادی بر روی خرابه‌های آتشکده‌ای ساخته شده، دو کتیبه کوجک که روی گچ حکاکی شده و محتملاً از نوشته‌های زائرین آتشکده بوده است، به دست آورده‌اند. البته هر دو کتیبه متأسفانه صدمۀ بسیار دیده ولی استنباط می‌شود که هر دو به زبان پارتی نوشته شده‌اند. این اکتشاف خود سند گویایی از نفوذ زبان و خط پارتی (پهلوی) در ارمنستان پیش از مسیحیت است. این اسناد نشان می‌دهد افرادی که در ارمنستان آن عصر می‌زیسته‌اند به زبان و خط پارتی تسلط داشته‌اند.

دکتر آساطوریان در این زمینه می‌گوید: «در ارمنستان پیش از مسیحیت و خصوصاً در قسمت‌های مرزی آن با ایران پدیدۀ دو زبانی[2] ارمنی-پهلوی وجود داسته است».

در عصر استیلای ساسانیان در ایران، روابط ایران و ارمنستان شکل تازه‌ای به خود گرفت. در آن زمان ارمنستان گذرگاه جنگجویان ایرانی و بیزانسی بود. در همین دوران دین مسیح در بیزانس رسمیت یافت و خطر اشاعه این مذهب در ارمنستان و ایران، موقعیت ساسانیان را به خطر انداخت، لذا ساسانیان را بر آن داشت که با زور اسلحه از دین خود دفاع نمایند و از اشاعه دین مسیح در اطراف و داخل کشور خود جلوگیری کنند.

تهدید و آزار مسیحیان در دوران ساسانیان تنها به علت قشری بودن برخی از دوحانیان زرتشتی آن زمان نبود، بلکه این مطلب ریشۀ سیاسی نیز داشت. در این دوران گروه‌هایی از مسیحیان روابط خود را با کلیسای بیزانسی قطع کردند و در نتیجه، از سرحدات بیزاس رانده شدند و در ایران یکنی گزیدند. وقتی دولت ساسانی متوجه این قطع رابطه شد و پی برد که آنان گرایش خاصی به بیزانس ندارند، دست از آزار و تهدید آنان برداشت و بدین ترتیب در اواخر سدۀ پنجم میلادی، دو شعبه از مسیحیان در ایران و در کشورهای همجوار موجودیت قانونی و رسمی یافتند.

در این دوران با وجود رکود روابط روحانی-فرهنگی بین ایران و ارمنستان این روباط به کلی از میان نرفت و تنها مدت کوتاهی متوقف ماند.

بعد از ابداع الفبای ارمنی، تحول تحول و ترقی خاصی از نظر علمی، آموزشی و فرهنگی به وجود آمد. در نتیجه مدارس و مراکز تعلیم فراوانی دایر شد. در این دوره ترجمۀ متون مختلف بسیار رواج یافت. به گفتۀ لؤ «دورا ای بود که ترجمه و برگردان، به عنوان یک پدیدۀ نو و درخشان در زندگی ارمنیان توانست ادبیات غنی کنونی را به وجود آورد».

به وسیلۀ این ترجمه ها آثار فراوانی از گزند در امان ماند که شاهد گویای تاریخ ملل قدیم هستند.

همراه با تحولی که در ادبیات و ترجمۀ متون پدید آمد، تاریخ نگاری نیز دستخوش تحول گشت. مورخان با اشتیاق فراوان به تاریخ نگاری پرداختند. یکی از موضوع های مهم و جالب آن زمان، ایران و ایرانسان بودند.

در سدۀ پنجم میلادی و سده های بعد از آن، مورخان ارمنی دربارۀ تاریخ، فلسفه، عقاید و اعتقادات مذهبی، مسائل اجتماعی- سیاسی و زندگی ملی و فرهنگی ایران آثار فراوانی را به رشتۀ تحریر در آوردند. اطلاعات موجود در این منابع از نظر روابط بین ایران و ارمنستان، تأثیرات فرهنگ و مذهب آنان بر یکدیگر و بررسی و پژوهش در تاریخ باستان و سده های میانه ایران، دارای اهمیت شایانی است.

با توجه به منابع و مآخذ، ایران شناسی از زمان های بسیار دور در ارمنستان مورد توجه بوده و اسناد و مدارک بسیار ارزشمندی را در اختیار مورخان معاصر قرار داده است. اکنون به اجمال نام و آثار برخی ار مورخان ارمنی عهد باستان و سده های میانه را بیان می کنیم.

آگاتانکغوس: اولین مورخی که آثارش به دست ما رسیده است. نام اثر او تاریخ ارمنیان (ارمنستان) که در سال 1909 میلادی با همکاری و تنظیم گ. در مگردیچیان و س. کانایانس در تفلیس به چاپ رسید. این کتاب به خاطر اهمیت و ارزش خاص خود نزد مورخان دیگر ملل اولین کتاب ارمنی است که به زبان های مختلف از جمله یونانی و عربی ترجمه شده است.

پاوستوس بوزاند: وی از معاصرین آگاتانگغوس و نام اثرش تاریخ ارمنیان (ارمنستان) است که حوادث سال های 330-387 میلادی یعنی به سلطنت رسیدن خسرو، شها ارمنستان و تقسیم شدن ارمنستان بین ایران و بیزانس است. این اثر تنها منبع تاریخی سدۀ چهارم میلادی دربارۀ ایران است. اثر پاوستوس بوزاند در سال های اخیر به زبان های فرانسه (1867 میلادی)، آلمانی (1879 میلادی) و روسی (1953 میلادی) ترجمه شده است.

قازارپاربتسی: مورخ سدۀ چهارم میلادی است و دو اثر او به نام های تاریخ ارمنیان و نامه ای به واهان مامیکونیان حوادث سال های 387- 486 میلادی را در بر می گیرد و مسائل کشور های ایران، بیزانس، گرجستان، آلبانی، ارمنستان و دیگر کشور های همجوار را مورد بررسی قرار می دهد. هم چنین دربارۀ جنبش آزادی بخش ملت ارمنی در برابر ایران زمان ساسانیان سخن می گوید.

یقیشه: اثر او به نام تاریخ دربارۀ وارتان و جنگ ارمنستان از منابع ارزشمند سدۀ چهرم میلادی و مربوط به روابط ایران و ارمنستان است.

اطلاعاتی که از اثر یقیشه می توان به دست آورد شامل اوضاع سیاسی ایران، نظریه ها و عقاید مذهبی ایرانیان، به ویژه مذهب زرتشتی، طرز زندگی ایرانیان باستان، جغرافیای ایران و دیگر مسائل اجتماعی درباره ایران آن زمان است.

این اثر بار ها به زبان های مختلف ترجمه شده و منبع پرارزشی از نظر مورخان دیگر کشورها است.

موسی خورنی: اولین نگارش علمی از تاریخ ملت ارمنی از دوران باستان تا انقراض سلسله اشکانی و از بین رفتن آزادی سیاسی ارمنستان در سدۀ پنجم میلادی به وسیله موسی خوری به رشتر تحریر در آمده است. او را به نام «پدر تاریخ ارمنستان» می شناسیم.

او در اثر خود از منابع فراوانی به زبان های یونانی و آشوری استفاده کرده است که نام این آثار فقط به وسیله نگارش او به جهانیان معرفی شده است.

وی در نگارش تاریخ خود از آثار هرودت، پلاویوس، یوسبیوس، پارداتسن، پرپیور، پلمون، پولیکراتس، مانگون و دیگران استفاده کرده است. در این اثر از فولکلور ارمنی، روایات ملی دیگر کشور های همجوار، برخی اسناد رسمی و کتیبه های خط میخی و غیره نیز استفاده شده است.

اثر او می تواند منبع ارزشمندی برای تاریخ کشور های شرق نزدیک و میانه باشد و سبب آن نه تنها در فراوانی اسناد و مدارک مورد استفاده، بلکه صحت آن مدارک است. چون او از نادر مورخانی است که به اسناد مورد استفاده اش با چشم انتقادی می نگریسته است.

اثر او به ویژه از نظر تاریخ ایران بسیار شایان اهمیت است و در آن مطالب بسیار مهمی درباره حماسۀ ایران دیده می شود و نام رستم، قهرمان حماسی ایران در شاهنامه، اولین بار در اثر او به چشم می خورد. در این باره ادوارد براون در کتاب خود به نام تاریخ ادبیات ایران از دوران قدیم تا فردوسی چنین می‌گوید: «نام رستم فقط در آثار قدیمی پهلوی یک یا دوبار به چشم می‌خورد. در حالی که کارهای قهرمانانۀ او برای موسی خورنی، مورخ ارمنی، آشکار و معلوم بوده است».

حتی پیش از فردوسی، موسی خورنی بود که حماسه بیوراسب ازدهاک را به رشته تحریر درآورد و فصل جداگانه‌ای به نام «از حماسه‌های ایران درباره بیوراسب ازدهاک» را به او اختصاص داد. این اثر حدود دو سده است که مورد توجه و بررسی و تحقیق ادبا و مورخان دیگر کشورها قرار گرفته است و به زبان‌های لاتین، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، سوئدی، مجاری و فارسی و غیره ترجمه شده است.

یزنیک کوقباتسی: درباره فلسفۀ دین زرتشت و ادیان دورۀ ساسانیان اطلاعات بسیار کمی به دست ما رسیده است ولی این فاصله را مورخ سدۀ پنجم میلادی یزنیک کوقباتسی با آثارش پر می‌کند. نام اثر معروف او یِقدز آقاندوتس (رد فرق و مذاهب) است که از چهار بخش تشکیل شده از این قرار:

1-رد مذهب کفار.

2- رد کیش ایرانی.

3- رد مذهب یونانی.

4- رد مذهب مارکیُن.

برای به وجود آوردن چنین اثری به قول لِؤ، داشتن قوه تحلیل انتقادی، مجهز به بینش علمی، آگاهی به فلسفه و اعتقادات خداشناسی و ادبیات مذهبی لازم و واجب است و کتاب یزنیک نشانگر چنین قدرت بی‌نظیری است.

مهم‌ترین و جالب‌ترین بخش این اثر، بخش دوم آن است که یزنیک آن را در رد کیش ایرانی، یعنی دین زرتشت که دین رسمی زمان حکومت سلسله ساسانی بود، نوشته است.

اثر یزنیک در زمان خود تنها یک رسالۀ فلسفی نبود، بلکه نیات خاص سیاسی را دنبال می‌کرد. او مانند عاملی بود که در دقایق سرنوشت‌ساز به عنوان حامی ملت خود وارد میدان می‌شود.

یقیشه درباره او می‌گوید: یزنیک در سال 449 میلادی در شورای مذهبی آرتاشات شرکت جست و بعد از آن شورا، جوابیه یزدگرد دوم آماده شد که زیربنای آن، کتاب یزنیک بود.

اثر یزنیک حتی امروز نیز از نظر علمی دارای ارزش فراوانی است و برای پژوهش دربارۀ دین زرتشت ومذاهب منشعب از آن یک منبع و مأخذ پرارزش به شمار می‌رود. در این کتاب دربارۀ عقاید مذهبی و بت‌پرستی ایرانیان در سدۀ پنجم میلادی نیز توضیحات زیادی دربارۀ آن انجام داده‌اند که به زبان‌های مختلف ترجمه و منتشر شده است.

برای محققانی که دربارۀ تاریخ سدۀ هفتم میلادی ایران تجسس می‌کنند، مآخذ ارمنی دارای اهمیت خاصی است.

مسائل مورد بحث این منابع، اهمیت بین‌المللی دارد، از جمله، جنگ‌های ایران و بیزانس، ورود اعراب به صحنۀ سیاست و حملات اولیۀ آنان، انقراض سلساۀ ساسانی، ضعف در حیطۀ استیلای بیزانس و اقتدار اعراب و غیره.

سبئوس: مورخ سدۀ هفتم میلادی که اثر او یکی از منابع مهم این سده است و تاریخ نام دارد. در بخشی از کتاب سبئوس مفصلاً به نوشته‌ای درباره داستان خسرو و شیرین و همچنین یکی از قهرمانان حماسی ایران، یعنی اسفندیار برمی‌خوریم.

هومان مامیکونیان: اثر او به نام تاریخ تارون یکی دیگر از منابع مهم تاریخی در سدۀ هفتم میلادی است.

بعضی از مورخان ارمنی با اطلاعات و آثار خود خلاء تاریخ سده‌های یازدهم تا چهاردهم میلادی را پر کرده‌اند. در اینجا می‌توان از چند مورخ مهم به شرح زیر نام برد:

استپائوس تارونتسی (سدۀ یازدهم): اثر او به نام تاریخ عمومی است. تألیف وی دربارۀ قفقاز، ایران، آسیای صغیر شرق نزدیک است.

گریگور ماگیستروس (سدۀ یازدهم): در اثر او به نام ورقه‌ها، مطالب جالی دربارۀ حماسه‌های ایران نوشته و حفظ شده است که پژوهش در مسائل فرهنگی ایران آن زمان را امکان‌پذیر می‌سازد.

ساموئل اِنتسی (سدۀ دوازدهم): نام اثر او کرونیک است که در این کتاب حوادث آن دوران ایران، بیزانس و ارمنستان آورده شده است که پژوهش در تاریخ تطبیقی را امکان‌پذیر می‌سازد.

کیراکوس گاندزاکتسی (سدۀ سیزدهم): اثر او تاریخ ارمنیان نام دارد که دربارۀ مغول‌ها، حملۀ مغول‌ به کشورهای شرق نزدیک و میانه، تشکیل حکومت هلاکو، ده‌ها سال تسلط تاتار و مغول در دوران حکومت ایلخانان بر ایران، بیش از صدوپنجاه سال حکومت بر آسیای پیشین، به ویژه کشورهای ایران، ارمنستان، آلبانی و غیره است.

گریگور آکیزتسی (اواخر سدۀ سیزدهم و اوایل سدۀ چهاردهم): نام اثر او تاریخ مغول است که اطلاعات جامعی درباره زندگی و زبان مغول‌ها و طرز حکومت و سیاست پرداخت‌های مالیاتی آنها داده است.

آریستاکس لاستیویاتسی (سدۀ دوازدهم)، ماتوُس اورهاپتسی (سدۀ دوازدهم)، وارتان آرِوِلتسی (سدۀ سیزدهم) و استپانوس اُربلیان (1258-1304) نام برد.

مجموعه‌ای از اطلاعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ارمنستان و کشورهای شرق نزدیک، ایران، بین‌النهرین و آسیای صغیر را می‌توان در مجموعه‌هایی از قبیل:

نسخ خطی ارمنی سده سیزدهم، تنظیم ل.س. خاچیکیان (ایروان، 1950)، نسخ خطی ارمنی سدۀ پانزدهم، از همین مؤلف (ایروان بخش اول 1955، بخش دوم 1959)، تاریخنگارهای مختصر در سده‌های سیزدهم تا هجدهم، تنظیم و.ا. هاکوپیان، (ایروان، جلد 1، 1951، جلد 2، 1956)، به دست آورد و با تکیه بر آنها می‌توان مسائل زیادی را تحلیل و بررسی نمود.

در ارمنستانِ سده‌های میانه، همراه با تاریخنگاری، جغرافیا نیز مورد نظر نویسندگان بود و آنان اطلاعات جغرافیایی مهمی دربارۀ ارمنستان و کشورهای همجوار آن به دست داده‌اند.

قدیمی‌ترین اثر جغرافیایی که به دست ما رسیده اثر آنانیا شیراگاتسی، دانشمند سدۀ هفتم میلادی است. این اثر جهان‌نما نام دارد که بعضی آن را به موسی خورنی نسبت داده‌اند.

در اینجا باید اضافه کرد، کتاب بسیار باارزشی با نام اسامی شهرهای هند و ایران در ماتناداران در شهر ایروان نگهداری می‌شود که مؤلف آن نامعلوم است، ولی به نظر می‌رسد توسط شخصی نگاشته شده که آشنایی کامل درباره هند و ایران داشته است و تاریخ نگارش آن مربوط به سال‌های 1106 تا 1115 میلادی است و محتملاً نگارندۀ آن یک تاجر بوده است.

یکی از مورخان به نام ارمنی در سدۀ هفدهم، آراکل داوریژتسی (تبریزی) (1595-1669م) است. نام اثر او تاریخ، درباره حوادث سدۀ هفدهم بحث می‌کند. او در تألیف این اثر از یادداشت‌های سده‌های شانزدهم و هفدهم استفاده کرده است و به جز حوادثی که خود شاهد آن بوده، بقیه را با دیدۀ انتقادی نگریسته و با احتیاط از آنها یاد کرده است. کشورهای مورد نظر او در این اثر، ارمنستان، ایران و ترکیه (عثمانی) هستند. به دلیل اهمیت این اثر م. بروسه آن را به نام مجموعۀ تاریخ ارمنستان ترجمه و به چاپ رسانده است (سن پترزبورگ، 1874م) و نصرالله فلسفی مورخ ایرانی در تألیف اثرش به نام زندگی شاه عباس اول در چهار مجلد، از یادداشت‌های داوریژتسی استفاده کرده و از اثر او به عنوان منبع و مأخذ معتبری برای تاریخ ایران سدۀ هفدهم یاد کرده است.

دربارۀ سیاست و اقتصاد، جغرافیا، قوم‌نگاری، روش زندگی در ایران، هم‌چنین جنگ‌های ایران و عثمانی، روابط بازرگانی میان تاجران ایران و ارمنستان، روابط اقتصاد خارجی ایران و اجتماع ارمنیان ایران چند مورخ ارمنی در سدۀ هفدهم اطلاعاتی به ما داده‌اند، از جمله:

گریگور داراناقتسی در اثر خود به نام تاریخ معاصر، کشیش زکریا در اثر خود به نام تاریخ‌نگاری، زاکاریا آگواتسی در اثر خود به نام یادداشت‌های روزانه، کنستانت جوقایِتسی (جلفایی) که در اثر خود به نام مجموعۀ تاریخ جهان دربارۀ سرمایه‌های تجار ارمنی و تأثیر آن در اقتصاد و سیاست دوران صفویه گفتگو می‌کند. در تاریخ‌نگاری اواخر سدۀ هفدهم و اوایل سدۀ هجدهم آثاری به چشم می‌خورد که فقط اختصاص به ایران دارد. از جمله می‌توان از تاریخ ایران اثر خاچاطور جوقایتسی (جلفایی) نام برد. او تاریخ ایران را از دوران کوروش تا زمان معاصر خویش، یعنی مرگ کریم خان زند (1779م) به رشتۀ تحریر در آورده است، در این تألیف از منابع فراوان ایرانی و ارمنی استفاده شده و مهم‌ترین بخش این کتاب، دوره حکومت کریم‌خان زند یعنی (1758-1779) است، زیرا که خود مؤلف در آن زمان می‌زیسته و شاهد عینی حوادث آن دوران بوده است.

توصیف دوران انقراض سلسلۀ صفویه در ایران را نیز در یادداشت‌های پطروس دی سرکیس گیلانی، می‌توان یافت. اثر او از نظر صحت و دقت یکی از آثار چشمگیر و مهم این دوره است. در سدۀ هجدهم نیز، نویسندگان ایرانی آثار مهم زیادی را دربارۀ دوران حکومت نادرشاه افشار به رشته تحریر درآورده‌اند مانند: تاریخ نادری، عالم آرای نادری و غیره. البته در این میان آثار مورخان ارمنی نیز جای خود را دارد.

در سیاست نادرشاه، توجه خاصی به روحانیون و تجار ثروتمند ارمنی و پیشنهاد همکاری به آنان شده است. به همین دلیل آبراهام کرِتاتسی که خود مقام عالی روحانی داشت به شرکت در اجلاس دشت مغان که به وسیله نادرشاه تشکیل شده بود، دعوت شد. کرِتاتسی در اثر خود به نام تاریخ نگاری اطلاعات جامعی در این باره به دست داده است.

در اینجا از آثار چندین مورخ ارمنی این دوره نام برده می‌شود:

تاریخ جنگ‌ها، اثر آبراهام یروانتسی.

حملات طهماسب قلی خان و انتخاب او به نام شاه ایران، اثر هاکوب شاماختسی.

دفتر یادداشت‌های آبراهام کرتاتسی و ملاقات او با نادرشاه در اجمیاتسین.

اثر دیگری که به زبان ترکی و الفبای ارمنی نوشته شده، اثر طنبوری کوچوک هاروتیون که جزو هیئتی عازم سفارت ترکیه در ایران شده بود و مشاهدات خود را به رشته تحریر درآورده است.

جامبر، اثر سیمون یروانتسی.

دیوان، اثر یغیاکارنتسی، درباره حمله‌های ایران به قفقاز در سال‌های 1795-1797م.

در سدۀ نوزدهم، بعد از تحقیق درباره بعضی منابع و مآخذ ارمنی که درباره ایران نوشته شده، دانشمندان و محققان ایرانی و خارجی هم‌صدا بر منابع مورخان ارمنی ارج نهاده‌اند و آنها را بسیار مهم و ارزشمند قلمداد کرده‌اند.

یکی از دانشمندانی را که می‌توان بنیان‌گذار ایران‌شناسی در ارمنستان نامید، گورک درهوهانسیان (گورگ دبیر پالاتتسی 1737-1812م) است.

از آثار مهم او می‌توان فرهنگ فارسی به ارمنی را نام برد. اهمیت این اثر در آن است که اطلاعات فراوانی درباره اساطیر، روایات و امثال و قهرمانان حماسی ایران به دست می‌دهد. به عنوان مثال، اشعاری از شعرای نامی ایران را با حروف ارمنی آورده است.چند اثر دیگر هم از این مورخ باقی است ار جمله:

کتاب‌های درسی عربی و فارسی، دستور زبان فارسی، تعدادی تحقیقات تاریخی، ترجمه ای از زبان فارسی به ارمنی اثر فرزند حسین طوسی به نام آکانتس گیرک؛ (کتاب نگین‌ها) دربارۀ اندازه‌ها، اوزان، سنگ‌ای قیمتی، سکه‌ها و غیره در ایران است.

گفتنی است که همراه با ترقی و پیشرفت ارمنی‌شناسی در ارمنستان، ایران‌شناسی نیز به موازات آن در ارمنستان پیش رفت، زیرا در هر مسئله‌ای که پیش می‌آمد همسایه دیرین ارمنستان به نحوی به موضوع بستگی پیدا می‌کرد و از خیلی جهات بدون ذکر موارد ارمنستان به نحوی به موضوع بستگی پیدا می‌کرد و از خیلی جهات بدون ذکر موارد مشابه آن در ایران، ارمنی‌شناسی کامل به نظر نمی‌رسید و این ناشی از وابستگی‌های ناگسستنی و غیر قابل انکاری است که طی سده‌ها میان دو کشور وجود داشته است.

از اولین کسانی که به تحقیق و پژوهش علمی دربارۀ تاریخ و فرهنگ کشورهای همجوار ارمنستان پرداخت: خ. آبویان بود که در آثار خود دربارۀ تاریخ ایران، موضوع‌های جالبی را مورد بررسی قرار داد. دومین نفر مسرُپ تاقیادیان (1803-1858م) است که آثار او از نظر علمی، تفکر اجتماعی و فرهنگ ملی ارمنی ارزش ویژه‌ای دارد. او به عنوان یک شرق‌شناس، تاریخ و فرهنگ کشورهای ایران و هند را نیز مورد بررسی قرار داد و اثر او به نام تاریخ ایران اولین گام در این راه بود که تاریخ اساطیر ایران را تا دوران معاصر در بر می‌گیرد. او در نگارش این اثر، از نوشته‌های مورخان قدیمی، یادداشت‌های سیاحان، مورخان ارمنی، مورخان اروپایی، هیئت‌های مبلغ مذهبی و غیره استفاده کرده است. تاقیادیان آشنایی کامل به زبان فارسی داشته و از منابع فارسی مانند تاریخ طبری و زینت‌التواریخ نیز استفاده نموده، سپس اطلاعات و پژوهش‌های خود را در این زمینه‌ها بدان افزوده است.

از آثار دیگر او سفرنامه د. قبادیان به ایران و امثال و حکم فارسی است که به زبان ارمنی تألیف شده است.

از چهره‌های درخشان سدۀ نوزدهم هم می‌توان از استپانوس نازاریان، کِرُپه پادکانیان، کاراپت یِزیان، گریگور خالاتیان، مگردیچ اِمین نام برد.

استپانوس نازاریان (1814-1879م)، که رئیس کرسی شرق‌شناسی دانشگاه شهر غازان بوده و در زمان ریاست خود کادر تحقیقاتی بزرگی را برای پژوهش در زمینه‌های شرق‌شناسی ترتیب داد. او در سال‌های پرثمر پژوهشی‌اش آثاری ارزنده‌ای در زمینه ایران‌شناسی ارائه داده که از آن جمله، شاهنامۀ فردوسی و گلستان سعدی را می‌توان نام برد. وی با بررسی دربارۀ شاهنامه پایه‌گذار فردوسی‌شناسی علمی در روسیه و ارمنستان گردید. دربارۀ این اثر مهم، در مجلات مختلف روسیه مقالاتی نوشته شد و آن را یک کار بسیار مهم معرفی نمود.

وی که سردبیر مجلۀ هیوسیساپایل بود برای اولین بار گلستان سعدی را تجربه و در هر شمارۀ مجله مقاله‌ای دربارۀ یکی از شعرای کلاسیک ایران مانند: جامی، سعدی، جلال‌الدین رومی و غیره نوشت و منتشر کرد.

مگردیچ امین (1815-1890م)، شرق‌شناس و ارمنی‌شناس نامی که موضوع اصلی تحقیقات و آثار او مربوط به ارمنی‌شناسی، به ویژه تاریخ و ادبیات ارمنی دوران باستانی است. او در ضمن تحقیق، مسائلی را که با تاریخ و فرهنگی باستانی ایران نیز ارتباط داشت برای تطبیق در آثار خود مورد استفاده قرار داده است. از آن جمله می‌توان از حماسه‌های ایرانی، خاصه بخش ضحاک شاهنامه فردوسی را که در تألیف حماسه‌های باستانی ارمنستان در مطابقه با تاریخ موسی خورنی استفاده کرده است نام برد.

کِرپُه پادکانیان (1833-1889م)، اثر او به نام تجربه در نگارش تاریخ سلسله ساسانی، مطابق منابع و مآخذ ارمنی، توجه شرق‌شناسان روسی را به خود جلب کرد و نویسنده به عنوان شرق‌شناس-ایران‌شناس معروف شد. این اثر جای خود را در میان شرق‌شناسان اروپایی نیز باز کرده و اثر او به زبان فرانسه ترجمه و به چاپ رسیده است.

در سال 1870م پادکانیان یادداشت‌های روزانۀ پطروس دی سرکیس گیلانی را به روسی ترجمه و منتشر کرد. این اثر شامل وقایع سال 1722م یعنی تصرف پایتخت صفویه (اصفهان) به دست افغان‌ها و انقراض این سلسله است.

اثر دیگرش نگاهی به تاریخ ایران پیش از حمله اعراب است. بعضی از مسائل در این کتاب درست توجیه نشده است، اما با وجود این نقص نمی‌توان برای آن ارزش قائل نشد.

گورگ خالاتیان (1858-1912م)، در یکی از آثارش، در یکی از آثارش، به نام قهرمانان ایرانی میان ملت ارمنی، موضوع جالبی را بررسی کرده و تأثیر روایات حماسی ایران بر حماسه‌های ارمنی و حدود این تأثیرپذیری را بیان داشته است.

از آثار دیگرش می‌توان اشاره به تاریخ ارمنستان در رابطه با جریان کلی حوادث آسیای قدیم و تفسیر روایات و افسانه‌های ایرانی در تألیف گریگئر ماگیستروس را نام برد.

در سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم، در روسیه و اروپای غربی، آثار فراوانی از مؤلفان ارمنی و ترجمه‌هایی از آثار آنان را که مستقیماً به تاریخ و فرهنگ و جغرافیای ایران مربوط است و مسائل ایران‌شناسی را توجیه و تفسیر می‌کند، می‌توان یافت. از این گروه می‌توان از آثار س. کیشمیشف، سلیان خان میران و دیگران نام برد که وقایع داخلی دوران نادرشاه و روابط خارجی ایران آن عصر در آثار آنان منعکس و بررسی شده است.

از دیگر ایران‌شناسان می‌توان از داوید ملیک شاه‌نازاریان؛ ه. گاترچیان؛ ی. سِتیان؛ ه. در هوهانسیان؛ گ. هوسپیان؛ ق. اینچیانو ق. آلیشان نام برد.

یکی از رشته‌هایی که در سدۀ نوزدهم بین محققان ارمنی، پژوهشگران زیادی داشت، زبان پهلوی بود. پایۀ پهلوی‌شناسی در این سده بنیان نهاده شد و ترجمۀ  متون پهلوی، بررسی و پژوهش دربارۀ این زبان بسیار معمول گشت. یکی از دلایل این توجه، وابستگی تاریخی زبان و ادبیات ارمنی به زبان پهلوی بود. دانشمندان ارمنی سعی داشتند با این بررسی‌ها، روابط و همبستگی‌های ارمنیان را که تا آن زمان توجهی به آن نشده بود، بیان دارند.

در اینجا به چند تألیف و مقاله از آن رده می‌پردازیم:

کتیبه‌های آشوری و ایرانی و یا بخش‌هایی از آنها که مربوط به تاریخ نائیری و اورارتو است. تألیف ه. و. ساندالچیان.

پارت‌ها در ایران و روابط آنان با ارمنیان (250 پ‌م-226م) تألیف ن. کارامیانتس.

گفتگوی سه مغ بد (موبد) در ادبیات و متون ارمنی و اهمیت آن. تألیف ب. سرکیسیان.

حملۀ داریوش به ارمنستان. تألیف ک. باسماچیان.

تیرداد شاه ارمنستان و پارت. تألیف ک. باسماچیان.

کتیبه‌های خط میخی پرسپولیس. تألیف س. درویشیان.

تاریخ باستان ملل شرق (مصر، لبنان و سوریۀ کنونی، بین‌النهرین، ایران). تألیف آ. اسخانیان.

تاریخ مختصر ملل باستان. تألیف آ. گالفائیان.

پیرو این تحقیقات بعضی از دانشمندان نیز به ادبیات کلاسیک ایران توجه پیدا کردند.

بر اساس این علاقه و توجه، ترجمه‌هایی از فردوسی، خیام، سعدی، حافظ، جلال‌الدین رومی، جامی و غیره چاپ و منتشر شد. این آثار نه فقط به زبان ارمنی، بلکه به زبان روسی و غیره نیز ترجمه شده‌اند.

علاوه بر موضوعات مورد پژوهش که در بالا ذکر شد، در این دوره آثار تحقیقی دیگری در زمینه‌های زندگی داخلی، اقتصاد عمومی، ترقی و تحول اجتماعی-سیاسی، عقاید مذهبی-فلسفی ایران نیز به چشم می‌خورد. یکی از آثار پرارزش در این زمینه اثر ل. تیگرانوف، دانشمند ارمنی، به نام دربارۀ روابط اجتماعی-اقتصادی ایران است که مؤلف خود مدتی در ایران می‌زیسته و تحقیقات مذکور را در همان‌جا انجام داده است.

کار او در نوع خود تازگی دارد و برای اولین بار در اثر او این مسائل دربارۀ ایران مطرح می‌شود.

اثر دیگری از این دوره در زمینه بازرگانی-اقتصادی ایران، تألیف گ. درقوکاسیان به نام منافع اقتصادی روسیه در ایران است که مؤلف در این اثر دربارۀ روابط اقتصادی ایران و روس در اواخر سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم سخن می‌گوید.

یکی دیگر از دانشمندان نامی ارمنی آترپت است که آثار او از نقطه‌نظر ایران‌شناسی حائز اهمیت خاصی است. آثار او عبارتند از:

امامت، که تفسیر و پژوهش در مذهب شیعه و نظریه‌های این مذهب و تأثیر آنها در زندگی داخلی و سیاست خارجی ایران است.

بابی و بهائی، که تحقیقی است درباره بهائیت و بابیت و ارائه مدارک ارزشمند درباره چگونگی به وجود آمدن آن و عقاید و نظریه‌های و نوگرایی‌های آن عقیده.

محمدعلی شاه، جنبش ملی در کشور شیر و خورشید.

رحیم خان سردار، جنبش ملی در کشور شیر و خورشید.

این آثار بازگوکنندۀ دلایل انقلاب ایران در اوایل سدۀ بیستم است.

اکثر آثار آترپت به زبان روسی ترجمه شده است.

هامپارسوم آراکلیان یکی از ایران‌شناسان دیگر این دوره است. آثار او دربارۀ بابیگری، اقلیت‌های ملی ایران، مسائل تاریخی مربوط به زندگی ارمنیان ایران و غیره نوشته شده است از جمله:

ارمنیان ایران، گذشته، حال و آینده آنها؛ آقا محمدشاه در شوش.

مسائل جالبی نیز می‌توان در سفرنامه‌ها و اشعار وی یافت. در کتاب جهودکشان دربارۀ سفاکی‌ها آقا محمدخان و دوران حکومت سرشار از وحشت او، شرح مفصلی دارد.

در مراکزی که در بالا نام برده شد، نه تنها تاریخ و فرهنگ ایرانی، بلکه فرهنگ دیگر اقوام ساکن ایران و آسیای مرکزی مانند کردها، افغان‌ها، آسی‌ها، لرها، بختیاری‌ها و غیره نیز مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. در کنار این تحقیقات، توجه خاصی به ملل ایرانی زبان آسیای میانه، تاریخ و فرهنگ باستان و همچنین اقوام قدیمی ساکن آن قسمت‌ها مانند سعدی‌ها، خوارزمی‌ها، بلخی‌ها و غیره شده است.

دکتر ماریا آیوازیان

می‌دانی:

عشقِ مقدس را خانه‌ایست

که در دو روح صمیمی جای دارد

و بی‌گمان،

عشق

در جستجوی دو قلب است

تا آرام و رام

در آنها منزل کند

می‌دانی:

عشق نوری سوم است

که از دو چراغ عاشق

می‌دمد.

و از نثار لبخندی گرم و روحی بخشاینده

جان می‌گیرد

آه، مبادا

که در این میانه تنها طالب جان خویشتن باشی

که عشق از تو خواهد گریخت

می‌دانی:

عشق مقدس را با تو کاری نیست

آن‌گاه که در حظیرۀ تنهایی‌ات

از تقدیس

نسیمی نوزد،

و تقدیس عشق

تنها به خودِ عشق، اندیشیدن است

می‌دانی،

اگر به تمامی خویش تمامی عشق را

طالب شوی،

تمامی عشق از آن تو خواهد شد

و بی‌گمان تمامی آرزوها را

در خانۀ جانت

در آغوش خواهی کشید

و می‌دانی:

که نمی‌دانم آیا شایسته آگاهی از تمامی آنچه را که گفتم

هستی، خواهی بود یا…

پی‌نوشت‌ها:

1-James Russel

2-bilinguism

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20
سال ششم | تابستان 1381 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

بستنی

نویسنده: سورن آساطوریان/ ترجمه: واراند فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در محفل صمیمانه منزل خانواده مرفه اصلانیان میهمانی به افتخار آرامائیس استپانیان که به تازگی از...

امانوئل ملیک اصلانیان رهرو همیشه خلاق زندگی

لیدا بربریانس/ ترجمه: هرمیک آقاکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 صحت افسانه ها ریشه در اعماق قرون داشته و اغلب قهرمانی دارند که شخصیت او نه تنها از توده مردم بلکه از...

بعضی مفاهیم عرفانی در ادبیات ارمنی و فارسی

نویسنده: آزاد ماتیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در این گزارش امکان و مشروعیت زبان بشری در بیان و یا ترجمه مفاهیم الهی و تجربیات عارفانه باتوجه به ابداع الفبای ارمنی...

زبان ارمنی میهماندار صدیق واژه های ملل همجوار

نویسنده: سیتنوا بابومیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 تحول پذیری یکی از اصول مهم زبانی است. وسعت تغییرات زبان به حدی است که حتی کوچک ترین عناصر آن یعنی آواها را هم در...

نظری کوتاه به تاریخچه موسیقی ارمنی

نویسنده: لیدا بربریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در دنیای معاصر که فاصله کشورها روزبه روز کوتاه تر می شود و کره زمین نام دهکده جهانی را به خود گرفته است کشورهای...

دستاوردهای فرهنگی ارمنیان جلفای اصفهان

نویسنده: هرایر شانظریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 همایش علمی تحت عنوان کلی« نقش محوری الفبا در فرهنگ ارمنی » به اهتمام دانشکده زبان های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی...

زبان و سیاست

نویسنده: کارولین اسمعیلیان مسیحی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 اگر در صدد یافتن ارتباط میان زبان و سیاست باشیم، در قدم اول بایستی هدف خود را از مبادرت به چنین امری به...

گفتگو با احمد نوری زاده

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در مجله تحقیقی و آموزشی نمایه پژوهشی که مسئول و سردبیر آن جناب آقای احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند مصاحبه مبسوطی با آقای...

یوسف کارش چشم جستجوگر

ترجمه: تیه درا زهرابیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 یوسف کارش که با گرفتن عکس بولداگ مانند چرچیل[3]، در روزهای سیاه جنگ دوم جهانی، لقب نامدار ترین عکاس چهره ها را به...

سیری در کتاب تاریخ جلفای اصفهان

نویسنده: دکتر عبدالحسین فرزاد فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 من بر این باورم که تاریخ تاریک است. تاریخ را همواره سران و سلاطین نگاشته اند. از این رو پژوهشگر تاریخ کمتر...

نمادها و سمبول ها در هنر مسیحیت

نویسنده: آدانا دیکران زهرابیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 مقدمه از بدو خلقت همه موجودات در حرکتی جوهری به سوی سر منشأ ذاتیشان در حرکت بوده اند و این حرکت فطری در...

دومین گردهمایی ارمنیان ارمنستان و دیاسپورا

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در روزهای ششم و هفتم خرداد سال 1381 (مصادف با 27-28 ماه می سال 2002) در ایروان پایتخت جمهوری ارمنستان دومین گردهمایی ارمنیان برگزار گردید....

سخنی با خوانندگان

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 20 در این شماره بر آن شدیم تا سطور سخنی با خواننده را به معرفی مختصر مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور اختصاص دهیم. مؤسسه هور در طول قریب با 5 سالی که...